تایم فریم (Timeframe) چیست؟
یکی از مهمترین مسائلی که باید پیش از تحلیل نمودارهای قیمتی به آن توجه کرد، تایم فریم نمودار است. تایم فریم به زبان ساده کوچکترین واحد زمانی استفاده شده در نمودار قیمتی است. نمودارهای قیمتی برای محدود کردن نوسانات بازار از تایم فریم استفاده میکنند تا مشخص شود که نوسانات بازار در چه بازه زمانی اتفاق افتادهاند. به طور مثال اگر تایم فریم نموداری یک دقیقه باشد، یعنی هر یک دقیقه یک داده جدید در نمودار قیمتی ثبت میشود. این داده جدید در نمودارهای شمعی یک کندل است و در نمودارهای میلهای یک میله. در نمودارهای خطی تایم فریم به این معنی است که در هر یک دقیقه یک نقطه جدید به نمودار اضافه میشود.
تایم فریم به تحلیلگر کمک میکند تا نوسانات بازار را به طور دلخواه محدود کند. در متاتریدر ۴ شما میتوانید از ۹ تایم فریم متفاوت استفاده کنید. در متاتریدر ۵ شما امکان استفاده از ۲۱ تایم فریم را دارید. در ادامه نحوه کار با تایم فریم در متاتریدر ۴ و ۵ را بررسی میکنیم.
تایم فریم (Timeframe) در متاتریدر ۴
متاتریدر ۴ نسخه قدیمی است و تنها شامل نُه تایم فریم میشود. برای کار با تایم فریمها در متاتریدر کافی است روی نمودار قیمتی راست کلیک کنید. منویی شبیه به منوی زیر باز خواهد شد. روی گزینه Timeframe کلیک کنید تا لیست تایم فریمهای موجود باز شود.
منوی تایم فریم در متاتریدر ۴
راه دیگر انتخاب تایم فریم این است که در منوی ابزار، جعبه ابزار تایم فریم را اضافه کنید. برای این کار کافی است در متاتریدر ۴ به منوی View بروید و با کلیک روی گزینه Toolbars، روی Timeframs کلیک کنید. این کار باعث میشود تا جعبه ابزار تایم فریم به میله ابزار اضافه شود.
اضافه کردن میله ابزار تایم فریم به متاتریدر ۴
شاید بعد از اضافه کردن Timeframs به میله ابزار، برخی از تایم فریمها در این جعبه ظاهر نشوند. این یعنی شما باید به طور دستی تایم فریمهای مورد نظر را به میله ابزار اضافه کنید. برای این کار کافی است روی جعبه ابزار تایم فریم راست کلیک کنید و Customize را انتخاب کنید.
اضافه کردن تایم فریم های جدید به جعبه تایم فریم ها
پنجره مدیریت تایم فریم ها در متاتریدر ۴
در پنجره Customizing Toolbar میتوانید از بخش Available تایم فریم مورد نظر خود را انتخاب کنید و سپس با کلیک روی دکمه Insert آن را به میله ابزار اضافه کنید. میتوانید ترتیب نمایش تایم فریمها را هم به کمک دکمههای Up و Down تغییر دهید و یا اینکه تنظیمات اعمال شده را Reset کنید. بعد از این که تایم فریمهای مورد نظر خود را به جعبه ابزار اضافه کردید، برای تغییر تایم فریم کافی است تنها روی تایم فریم مورد نظر کلیک کنید.
تایم فریم (Timeframe) در متاتریدر ۵
اگر با هر دو پلتفرمهای متاتریدر ۴ و ۵ کار کرده باشید، حتماً به این موضوع توجه کردهاید که هر دو نرمافزار بسیار شبیه هم هستند. شما برای مدیریت تایم فریمها در متاتریدر ۵ باید همانند متاتریدر ۴ عمل کنید. تنها تفاوت بین متاتریدر ۴ و ۵ در بخش تایم فریمها، تعداد تایم فریمهای موجود است. متاتریدر ۵ که در سال ۲۰۱۰ معرفی شده تایم فریمهای بیشتری را در مقایسه با متاتریدر ۴ پوشش میدهد.
بهترین تایم فریم برای اسکالپ
برای اسکالپینگ، به یک تایم فریم نیاز دارید که بتوان آن را به بخش های کوچکتر تقسیم کرد . با اسکالپینگ، عموماً انتظار می رود که از یک بازه زمانی کوچک، احتمالاً ۵ دقیقه یا کمتر ، معامله کنید. در این مقاله بهترین بازه زمانی برای اسکالپینگ را بیان خواهیم کرد.
بهترین بازه زمانی برای اسکالپینگ چیست؟
همه چیز بستگی به این دارد که با چه چیزی راحت هستید و چقدر زمان برای معامله دارید. به عنوان مثال، میتوانید از نمودار ۱ دقیقهای با بازه زمانی ۵ دقیقهای استفاده کنید. علاوه بر این، اگر یک معامله گر مبتدی هستید، ممکن است بخواهید از بازه زمانی ۱۵ دقیقه ای استفاده کنید که به شما ایده بهتری در مورد نحوه معامله می دهد.
در واقعیت، “بهترین” تایم فریم برای استفاده وجود ندارد، اما برای معامله گرانی که به دنبال شروع پایه هستند، متداول ترین تایم فریم ها برای اسکالپینگ عبارتند از:
- ۱۵ دقیقه
- ۵ دقیقه بهترین تایم فریم برای نوسان گیری
- ۱ دقیقه
روش انجام آن با استفاده از تجزیه و تحلیل چند فریمی است که شامل موارد زیر است:
- روندهای کلی و نقاط قوت را با استفاده از نمودار ۱۵ دقیقه ای مرور کنید.
- به دنبال فرصت های معاملاتی کوتاه مدت باشید که در نمودار ۵ دقیقه ای شکل می گیرند.
- معاملات خود را با دقت در نمودار ۱ دقیقه ای انجام دهید بهترین تایم فریم برای نوسان گیری
بهترین بازه زمانی برای اسکالپینگ فارکس Scalping Forex بهترین تایم فریم برای اسکالپ
به طور کلی، اکثر معامله گران جفت ارز را با استفاده از یک بازه زمانی بین ۱ تا ۱۵ دقیقه بررسی می کنند. در حالی که واقعا “بهترین” چارچوب زمانی برای اسکالپینگ وجود ندارد، بازه زمانی ۱۵ دقیقه ای کمترین محبوبیت را در اکثر استراتژی های اسکالپینگ فارکس دارد. هر دو تایم فریم ۱ دقیقه ای و ۵ دقیقه ای رایج ترین هستند.
سود یا زیان قابل قبول شما در هر معامله به بازه زمانی مورد استفاده شما بستگی دارد. با اسکالپ ۱ دقیقه ای، احتمالاً به دنبال سودی در حدود ۵ پیپ در هر معامله هستید، در حالی که یک اسکالپ ۵ دقیقه ای احتمالاً می تواند هدف واقعی ۱۰ پیپ در هر معامله را برای شما فراهم کند. بهترین تایم فریم برای نوسان گیری
بهترین بازه زمانی برای اسکالپینگ کریپتو Scalping Crypto بهترین تایم فریم برای اسکالپ
در حالت ایده آل، بهترین بازه زمانی برای اسکالپینگ باید بین نمودارهای ۵ تا ۳۰ دقیقه ای باشد. هرچه بازه زمانی کوچکتر باشد، تعداد راهاندازیهای تجاری ممکن بیشتر است. توجه داشته باشید که این باید کاملاً به استراتژی انتخابی شما برای اسکالپینگ بستگی داشته باشد. بهترین تایم فریم برای نوسان گیری
تحلیل مولتی تایم چیست؟ | چگونه به صورت مولتی تایم ترید کنیم؟
آن طور که به نظر میرسد هم پیچیده نیست. اکنون که دبیرستانتان را تمام کردهاید زمان آن است که مدرک ارشدتان را بگیرید.
تحلیل چهارچوب زمانی چندگانه یا مولتی تایم، فرآیند بررسی یک جفت ارز و قیمت آن در چهارچوبهای زمانی متفاوت است.
به خاطر داشته باشید که یک جفت ارز در چندین چهارچوب زمانی وجود دارد مانند روزانه، ساعتی، ۱۵ دقیقهای و حتی یک دقیقهای. استفاده هم زمان از این تایم فریمها را مولتی تایم میگوییم.
این به این معناست که معاملهگران مختلف میتوانند نسبت به این مساله که یک جفت ارز چطور معامله میشود نظرات متفاوتی داشته باشند و تمام این نظرات هم کاملاً صحیح هستند.
برای مثال ممکن است فوبی (Phoebe) مشاهده کند که EUR / USD در نمودار چهار ساعته سیری نزولی دارد. اما سام (Sam) در نمودار پنج دقیقهای معامله میکند و میبیند که رنج این جفت ارز فقط بالا و پایین میرود و هر دو نیز ممکن است برداشتهای درستی داشته باشند.
همانطور که میبینید، این امر یک مساله مطرح میکند. گاهی با نگاه به نمودار چهار ساعته، معاملات پیچیده میشوند، مثلاً یک سیگنال فروش میبینید، سپس روی تایم فریم یک ساعته میروید و میبینید که قیمتها رفته رفته افزایش مییابند.
در این شرایط چه باید بکنید؟
کارتان را با چهارچوب زمانی دنبال کنید، سیگنال را بگیرید و دیگر چهارچوب زمانی را رها کنید؟
شیر یا خط بیاندازید که آیا باید خرید کنید یا فروش؟
خوشبختانه ما قرار نیست بگذاریم بدون آگاهی از نحوه استفاده از تحلیل مولتی تایم فریم مدرک بگیرید.
نخست سعی میکنیم به شما کمک کنیم تا تعیین کنید که باید روی چه چهارچوب زمانی تمرکز کنید. هر معاملهگری باید در چهارچوب زمانی خاصی که با شخصیتاش سازگار است معامله کند (در بخشهای بعدی بیشتر به این موضوع پرداخته خواهد شد).
دوم این که به شما میآموزیم که چطور باید به بررسی چهارچوبهای زمانی مختلف مولتی تایم یک جفت ارز بپردازید تا بتوانید تصمیمات بهتر و آگاهانهتری اتخاذ کنید.
در کدام بازه زمانی معامله کنم؟
یکی از دلایلی که معاملهگران نوپا، آنطور که باید سود نمیکنند آن است که در چهارچوب زمانی نادرستی نسبت به شخصیتشان معامله میکنند.
معامله گران جدید میخواهند سریع پولدار شوند از این رو کارشان را با چهارچوبهای زمانی کوتاه مثل یک دقیقهای یا پنج دقیقهای آغاز میکنند. در نهایت معامله ناامیدشان میکند چراکه این چهارچوبهای زمانی با شخصیتشان سازگار نیست.
برخی از معاملهگران با معامله در نمودارهای یک ساعته احساس بهتری دارند.
این چهارچوب زمانی نه زیاد طولانی است نه زیاد کوتاه.در این تایم سیگنالهای معامله کمتر هستند. معامله در این چهارچوب زمانی زمان بیشتری برای تحلیل بازار بدست میدهد و همزمان کار با عجله پیش نمیرود.
از سوی دیگر دوستی هم هست که هیچگاه و به هیچ وجه در چهارچوب زمانی یک ساعته معامله نمیکند.
این مسیر برای او بسیار کند است و احتمالاً فکر میکند که نمیتواند تا پیش از ورود به یک معامله دوام بیاورد. بنابراین معامله در نمودار ۱۰ دقیقهای را ترجیح میدهد. او در این نمودار هم برای تصمیم گیری بر مبنای استراتژیاش زمان کافی دارد (البته نه خیلی زیاد).
یکی دیگر از دوستان این تصور را داشت که معاملهگران چطور در نمودار یک ساعته معامله میکنند. او معتقد است این نمودار بسیار سریع است. از این رو فقط با نمودارهای روزانه، هفتگی و ماهانه کار میکند.
حالا احتمالاً میپرسید پس چه چهارچوب زمانی مناسب شماست. در ادامه بیشتر به مولتی تایم میپردازیم.
اگر توجه کرده باشید، این بستگی به شخصیت شما دارد. باید با چهارچوب زمانی که در آن معامله میکنید احساس راحتی کنید.
وقتی در جریان یک معامله هستید همیشه نوعی احساس خرسندی یا حس نومیدی دارید چراکه پای پول واقعی مطرح است و این طبیعی است.
زمانی که معاملهای را آغاز کردیم، نمیتوانیم به یک چهارچوب زمانی پایبند بمانیم.
کار را با نمودار ۱۵ دقیقهای آغاز میکنیم.
سپس نمودار ۵ دقیقهای.
سپس نمودار یک ساعته، روزانه و چهار ساعته را امتحان میکنیم.
این برای تمام معاملهگران نوپا امری طبیعی است تا آن که ناحیه آسایش خود را بیابید و متوجه شوید که چرا پیشنهاد میکنیم با استفاده از چهارچوبهای زمانی مختلف یا مولتی تایم ، معامله آزمایشی کنید تا ببینید کدام چهارچوب بهتر با شخصیتتان سازگار است.
تقسیم بندی بازه زمانی
درست مثل هر چیز دیگری در زندگی، همه چیز بستگی به شما دارد.
آیا میخواهید مراحل آهسته پیش روند و برای هر معامله زمانی را سپری کنید؟ در این شرایط ممکن است برای معامله در چهارچوبهای زمانی طولانیتر مناسب باشید.
یا شاید هیجان، سرعت و اقدامات سریع را دوست دارید؟ اگر این چنین است باید نمودارهای پنج دقیقهای را دنبال کنید.
در نمودار زیر به برخی از چهارچوبهای زمانی پایهای و تفاوتهای میان آنها اشاره کردهایم.
همچنین باید میزان سرمایهای که برای معامله در دست دارید را هم مد نظر داشته باشید.
چهارچوبهای زمانی کوتاهتر این امکان را به شما میدهند تا از حاشیه سود بهتر استفاده کنید و ضرر و زیان کمتری متحمل شوید.
چهارچوبهای زمانی طولانیتر مستلزم توقف بیشتر ضرر و زیان و حساب بزرگتر هستند تا بتوانید بدون نیاز به درخواست افزایش موجودی، نوسانات بازار را کنترل کنید.
مهمترین مساله ای که باید به خاطر داشته باشید آن است که هر چهارچوب زمانی که برای معامله انتخاب میکنید باید با شخصیتتان سازگار باشد.
به این دلیل است که ما معامله در چندین چهارچوب زمانی را به شما پیشنهاد میکنیم، تا تایم فریم های مورد استفاده در نمودار بتوانید ناحیه آسایشتان را پیدا کنید. این امر به شما کمک میکند تا مناسبترین چهار چوبی که میتوانید بر اساس آن بهترین تصمیم تجاریتان را اتخاذ کنید را انتخاب کنید.
وقتی در نهایت در خصوص چهارچوب زمانی مورد نظرتان تصمیم میگیرید، سرگرمی شروع میشود و این زمانی است که شروع به بررسی چهارچوبهای زمانی چندگانه میکنید تا بتوانید بازار را تحلیل کنید.
چگونه در مولتی تایم خرید و فروش انجام دهیم؟
پیش از توضیح نحوه تحلیل چهارچوب زمانی چندگانه برای معامله فارکس، احساس کردیم لازم است به این مساله اشاره کنیم که چرا باید به بررسی چهارچوبهای زمانی مختلف بپردازیم.
در نهایت این که آیا تحلیل فقط یک نمودار به اندازه کافی دشوار نیست؟
اکنون برای نشان دادن این که چرا باید به چهارچوبهای زمانی مختلف توجه کنید و برای بررسی آنها تلاش مضاعف داشته باشید، بازی موسوم به “Long or Short “(خرید یا فروش) را انجام میدهیم.
قواعد این بازی بسیار آسان است. به نموداری نگاه میکنید و تصمیم میگیرد که باید خرید داشته باشید یا فروش.
به نمودار ده دقیقهای GBP / USD در تاریخ یک جولای ۲۰۱۰ در ساعت 8: 00 صبح به وقت گرینویچ نگاهی بیاندازید. به طور متوسط ۲۰۰ نوسان داشتهایم که به نظر میرسد به صورت سقوط قیمتها ادامه مییابد.
با آزمایش سقوط قیمتها و شکلگیری یک کندل شمعی دوجی، این گونه به نظر میرسد که فروش مناسبتر است.
ما برای این پرسش پاسخ بله در نظر میگیریم.
اما ببینید که بعد چه اتفاقی می افتد؟
جفت ارز بالاتر از نقطه سقوط قیمتها بسته میشود و ۲۰۰ پیپ دیگر افزایش مییابد.
بگذارید به نمودار یک ساعته برویم و ببینیم چه اتفاقی افتاده است…..
اگر نمودار یک ساعته را پیگیری میکردید، متوجه میشدید که این جفت ارز واقعاً در کف کانال صعودی است.
مساله دیگر این که یک نمودار شمعی دوجی هم روی خط تعادل شکل گرفته است! یک سیگنال روشن برای خرید!
کانال صعودی در نمودار چهارساعته شفافتر بوده است.
اگر ابتدا به این نمودار نگاه کرده بودید، آیا هنگام معامله در نمودار ده دقیقهای فروش را انتخاب میکردید؟!
تمام نمودارها اطلاعات مشابهی را در چهارچوبهای زمانی مختلف نشان میدادند.
شاید اکنون بیشتر با مفهوم مولتی تایم آشنا شده باشد.
ما هیچگاه نمیتوانستیم درک کنیم که چرا وقتی همه چیز خوب به نظر میآید ناگهان شرایط برعکس میشود. هیچ گاه برای این که ببینیم چه اتفاقی در حال رخ دادن است، به ذهنمان خطور نمیکند که به یک چهارچوب زمانی طولانیتر هم نگاهی بیاندازیم.
در واقع فراگیری این مساله لازم است که هرچه چهارچوب زمانی بلندتر باشد احتمال تداوم حرکت قیمت از اعتبار بالاتری برخوردار میشود و از نوسانات اضافی در امان میمانیم.
معامله با استفاده از چند چهارچوب زمانی یا مولتی تایم در مقایسه با یک چهارچوب، احتمالاً ما را از انجام معاملات زیان آورتر دور میسازد. و این امکان به شما داده میشود تا یک معامله را به مدت طولانیتری ادامه دهید چرا که میدانید در برابر این تصویر بزرگ در کجا ایستادهاید.
اغلب تازه کارها فقط به یک چهارچوب زمانی اکتفا میکنند. یک چهارچوب زمانی واحد را انتخاب کرده و مقیاسهایشان را به کار میبندند و از سایر چهارچوبهای زمانی غافل میمانند.
مساله این است که یک روند جدید بر آمده از یک چهارچوب زمانی دیگر اغلب به معاملهگرهایی صدمه میزند که نگاهی به این تصویر بزرگ ندارند.
ترکیب بازههای زمانی
در اینجا چهارچوب چندگانه یا میان زمانی تحلیل میشود و به شما نحوه ماندن در چهارچوب زمانی مورد نظرتان را آموزش میدهیم و به بررسی این نمودارها از فواصل نزدیک و دور میپردازیم تا بتوانید بهترین را انتخاب را داشته باشید.
اول از همه، نگاهی گسترده به آنچه که در حال رخ دادن است بیاندازید.
سعی نکنید تصویر را زیادی کوچک کنید بلکه بیشتر در حالت بزرگنمایی قرار دهید.
باید به خاطر بسپارید که برای آن که روندی در یک چهارچوب زمانی طولانیتر پیش برود زمان بیشتری داشته است، به این معنا که جفت ارز برای ایجاد تغییر، نوسانات بیشتری در بازار ایجاد خواهد کرد. سطح سقوط و جهش قیمتها هم در چهارچوبهای زمانی طولانیتر اهمیت بیشتری مییابند.
کارتان را با انتخاب چهارچوب زمانی دلخواهتان آغاز کنید و سپس به سوی چهارچوب زمانی بعدی حرکت کنید.
در این شرایط میتوانید برای خرید یا فروش بر مبنای رنج یا روند بازار تصمیمی استراتژیک اتخاذ کنید. سپس برای اتخاذ تصمیمات تاکتیکی مربوط به نقطه ورود و خروج (توقف ضرر و زیان و رسیدن به سود هدف) به چهارچوب زمانی دلخواهتان یا حتی پایینتر از آن باز گردید.
از این رو این احتمالاً یکی از بهترین روشهای استفاده از تحلیل چهارچوب زمانی چندگانه است؛ به این معنا که میتوانید برای یافتن نقاط ورود و خروج بهتر از نزدیک به بررسی شرایط بپردازید. با افزودن زمان به تحلیلتان، میتوانید از سایر معاملهگران کوته فکری که فقط به ارزیابی یک چهارچوب زمانی میپردازند، پیشی بگیرید.
آیا تمام این مسائل را درک کردید؟ خب، اگر پاسختان منفی است نگران نباشید، در این بخش به مثالی اشاره میکنیم که این مسائل را برایتان شفافتر خواهد کرد.
یک معامله گر را تصور کنید. پس از چند معامله آزمایشی، در مییابد که بیشتر به معامله جفت ارز EUR/ USD تمایل دارد و احساس میکند که با نگاه به نمودار یک ساعته احساس بهتری دارد. او فکر میکند که نمودارهای ۱۵ دقیقهای بسیار سریع و نمودارهای ۴ ساعته بسیار طولانی هستند و این که او به خواب هم نیاز دارد.
اولین کاری که او انجام میدهد بررسی نمودار چهار ساعته EUR / USD است. این روش به او کمک میکند تا روند کلی را مشخص کند.
او به وضوح میبیند که این جفت ارز روند صعودی دارد.
همین مساله این نشانه را به او میدهد که باید فقط به دنبال سیگنالهای خرید باشد. سپس، این روند به دوست او تبدیل میشود، درست است؟ او نمیخواهد که در یک مسیر غلط قرار گیرد .
اکنون تمرکزش را مجدداً به چهارچوب زمانی ترجیحیاش معطوف میکند (چهارچوب یک ساعته) تا بتواند هر نقطه ورودی را مشخص کند. او همچنین تصمیم میگیرد تا از اسیلاتور استوکستیک نیز استفاده کند.
زمانی که به نمودار یک ساعته باز میگردد، میبیند که یک کندل شمعی دوجی شکل گرفته است و اسیلاتور از شرایط فروش بیش از اندازه گذشته است.
اما او هنوز مطمئن نیست. او میخواهد مطمئن شود که نقطه ورود واقعاً خوبی داشته باشد. بنابراین به نمودار ۱۵ دقیقهای مراجعه میکند تا ببیند میتواند ورود بهتری داشته باشد و تأییدیه بهتری بگیرید.
بنابراین معامله گر ما به نمودار ۱۵ دقیقهای چشم میدوزد و میبیند که خط روند با قدرت تداوم مییابد. در واقع در این چهار چوب، نه تنها خط روند بلکه اسیلاتور هم شرایط فروش بیش از اندازه را نشان میدهد.
او در مییابد که بهترین زمان برای ورود و خرید است. بگذارید ببینیم بعد چه اتفاقی می افتد.
روند صعودی ادامه مییابد و EUR / USD به افزایش خود ادامه میدهد. اکنون قدرت مولتی تایم فریم را مشاهده کردید.
ما از سه چهارچوب زمانی یا مولتی تایم استفاده میکنیم. احساس ما بر این است که این رویکرد انعطاف پذیری بیشتری ایجاد میکند و از این طریق میتوانیم روندهای بلند، میان و کوتاه مدت را کشف کنیم.
بزرگترین چهارچوب زمانی که در آن به بررسی روند اصلیمان میپردازیم به ما تصویر بزرگی از جفت ارزی را نشان میدهد که میخواهیم با آن معامله کنیم.
چهارچوب زمانی بعدی چهار چوبی است که معمولاً به آن توجه میکنید و به ما سیگنالهای خرید میان مدت یا گرایشهای خرید میدهد.
کوچکترین چهارچوب زمانی روند کوتاه مدت را نشان میدهد و به ما کمک میکند تا نقاط ورود و خروج خوبی بیابیم.
از آنجایی که میان این چهارچوبها اختلاف زمانی به اندازه کافی وجود دارد، برای مشاهده اختلاف موجود در این حرکت میتوانید از هر چهارچوب زمانی استفاده کنید.
برای مثال میتوانید از چهارچوبهای زیر به عنوان مولتی تایم استفاده کنید:
- یک دقیقهای، ۵ دقیقهای، و ۳۰ دقیقهای
- ۵ دقیقهای، ۳۰ دقیقهای، و ۴ ساعتی
- ۱۵ دقیقهای، ۱ ساعته و چهار ساعته
- یک ساعته، ۴ ساعته، و روزانه
- ۴ ساعته، روزانه، و هفتگی و…
همانطور که در بالا میبینید سعی کنید از تایم فریمهایی برای مولتی تایم استفاده کنید که به اندازه کافی از هم فاصله داشته باشند.
توجه داشته باشید که استفاده از مولتی تام همیشه به شما دید بهتری از نمودار را میدهد.
آموزش تحلیل تکنیکال؛ تایم فریم چیست؟
تایم فریم یا قاب زمانی به برشی از زمان گفته می شود که معامله گر با بررسی آن به تحلیل قیمت می پردازد. انتخاب تایم فریم بسته به نوع تحلیل و معامله متفاوت است. برای درک بهتر این مبحث و پاسخ به سوال تایم فریم چیست ادامه مقاله را با ما همراهی کنید.
تایم فریم چیست؟
چنانچه شما حتی یک بار با نمودارهای قیمتی مانند میله ای و یا شمعی کار کرده باشید، سر و کارتان به انتخاب تایم فریم (timeframe) خورده است. شما با انتخاب تایم فریم هایی مانند یک ساعته یا یک روزه می توانید انتخاب کنید که هر کندل یا میله ای که روی چارت رسم می شود چه مدت زمانی از نوسانات قیمتی را نمایش بدهد.
برای درک بهتر به تصویر زیر توجه کنید:
فرض کنید که در حال مشاهده یک نمودار با تایم فریم یک ساعته هستید. از آنجا که تایم فریم شما روی یک ساعت تنظیم شده، کندل اول در ساعت ۶ بعد از ظهر باز و یک ساعت بعد از آن در ساعت ۷ بعد از ظهر بسته شده است. با کمک این موضوع شما می توانید با یک نگاه به کندل شماره یک متوجه شوید که در بازه زمانی یک ساعته قیمت چه میزان نوسانی را تجربه نموده است.
حال چه اتفاقی رخ می دهد اگر همین بازه زمانی ۶ الی ۷ بعد از ظهر را با تایم فریم ۱۵ دقیقه ای بررسی کنیم؟ با تغییر تایم فریم از یک ساعت به ۱۵ دقیقه، در واقع حجم نوسانات کندل شماره یک را بین چهار کندل ۱۵ دقیقه ای تقسیم می کنید. با اینکار شما پی به جزئیات بیشتری از نوسانات قیمتی را در این بازه زمانی می برید.
تفاوت کندل ها و نمودار در دو تایم تایم فریم های مورد استفاده در نمودار فریم چیست؟
در این تصویر نمودار شمعی قیمت بیت کوین را با تایم فریم روزانه می بینید (یعنی هر کندل نشان دهنده یک روز است). کادر سبز رنگی که در نمودار رسم شده، قیمت بیت کوین را از تاریخ ۵ اکتبر تا ۱۵ اکتبر نشان می دهد که قیمت تقریباً از ۱۰,۵۰۰ تا ۱۱,۶۰۰ دلار افزایش یافته است. حال ببینیم چه اتفاقی می افتد اگه همین نمودار را با تایم فریم ۴ ساعته ببینیم.
همانطور که مشاهده می کنید هر کندل یک روزه ما یه شش کندل ۴ ساعته تقسیم شده و بهتر می توان متوجه شد که قیمت بیت کوین در این ۱۰ روز دقیقاً چه تغییراتی را از سر گذرانده است.
چه تایم فریمی برای ما مناسب تر است؟
حال که درک بهتری از تفاوت تایم فریم ها پیدا کرده اید سری به این سوال همیشگی بزنیم، چه تایم فریمی برای ما مناسب تر است؟ برای انتخاب تایم فریم مناسب ابتدا باید ارزیابی شود که ترید مورد نظر ما چه مدت زمانی به طول می انجامد. لذا اغلب معامله گران تریدهای خود را به سه دسته طولانی مدت، میان مدت و کوتاه مدت تقسیم می کنند.
۱- ترید طولانی مدت:
در تریدهای طولانی مدت حداقل زمانی که معامله گر پوزیشن خود را باز نگه می دارد ۱۵ روز بوده و حتی می تواند تا چند ماه نیز ادامه داشته باشد. برای این چنین تریدهایی، کار منطقی استفاده از تایم فریم های ماهانه، هفتگی و روزانه است و انتظار می رود که هر ترید دست کم ۳۰ درصد بازدهی مالی داشته باشد.
۲- ترید میان مدت:
در تریدهای میان مدت که اصطلاحاً به آن Swing هم گفته می شود، این زمان کاهش پیدا کرده و معامله ها معمولاً بین چند روز تا نهایت دو هفته به اتمام می رسند و انتظار می رود ۱۰ الی ۱۵ درصد بازه نوسانی داشته باشند. برای بررسی و تحلیل تریدهای میان مدت استفاده از تایم فریم های هفتگی، روزانه، ۴ ساعته و در نهایت تحت شرایط خاص یک ساعته توصیه می شود.
۳- ترید کوتاه مدت:
و اما در تریدهای کوتاه مدت اغلب پوزیشن ها در همان روز بازگشایی به ثمر می رسند. به این معنا که هر ترید مختص به همان روز بوده و به طور متوسط در عرض چند ساعت بسته می شود. برای بررسی و تحلیل این سبک از معامله توصیه می شود از تایم فریم های ۴ ساعته ، ۱ ساعته و ۱۵ دقیقه ای استفاده کنید و طبیعتاً انتظار سودهای کم و چند درصدی داشته باشید.
اشتباهی که اکثر مبتدیان مرتکب می شوند انتخاب تایم فریم های بیش از حد کوتاه برای شروع کار است. در بازه های زمانی نخست لازم است سرعت تحلیل و معامله خود را افزایش دهید و طبیعتاً به تجربه بیشتری در این حوزه احتیاج دارید. شاید در ابتدا بتوانید چند ترید موفق داشته باشید اما خیلی زود روند اصلی قیمت از دست شما خارج شده و نهایت ضرر بیشتری نسبت به سود کسب شده را تجربه خواهید کرد.
قاعدتاً هدف بسیاری از این معامله گران کم تجربه این بوده که بتوانند در طول روز از این شغل کسب درآمد کنند، اما در ابتدای کار برای کسب تجربه نیاز است مرحله به مرحله پیش رفته و این فعالیت تایم فریم های مورد استفاده در نمودار نخست از تریدهای طولانی مدت آغاز شود. با انتخاب تایم فریم های بزرگ تر می توان درک بهتری از بازار و نمودار پیدا کرد و مدیریت ریسک راحت تری داشت که یک موارد حیاتی برای هر معامله گر بوده و همواره نیاز به حفظ آن با هر تجربه ای احساس می شود.
آموزش استفاده از نمودار شمعی ژاپنی
نمودار کندل استیک یا شمعی ژاپنی یکی از انواع نمودار است که برای نمایش حرکات قیمت در بازار های مالی در بازه های زمانی مشخص مورد استفاده قرار میگیرد، این نمودار قابلیت نمایش فشار خرید و فروش را در بازه های زمانی مختلف میسر میسازد از این رو تحلیلگران و معامله گران استفاده از آن را به سایر نمودار ها مانند میله ای یا خطی ترجیح می دهند.
نمودار شمعی حدود دو قرن پیش در ژاپن برای نمایش قیمت برنج مورد استفاده قرار میگرفت و مخترع آن فردی به نام مانهیسا هما بود. و اکنون حدود بیست سال است که نمایش این نمودار به صورت رایانه ای مورد استفاده عده زیادی از تحلیلگران در بازار های مالی قرار گرفته است.
چه اطلاعاتی در کندل استیک نمایش داده میشوند؟
هر کندل یا شمع در این نمودار بیانگر قیمت در یک تایم فریم یا بازه زمانی است. این بازه زمانی به انتخاب شما میتواند از یک دقیقه تا یک ماه متغییر باشد.
کندل های قرمز یا نزولی
اگر قیمت در شروع تایم فریم بیشتر از قیمت در پایان هر تایم فریم باشد کندل نزولی شده و به رنگ قرمز در میآید.
کندل های سبز یا صعودی
اگر قیمت در پایان هر تایم فریم بیشتر از قیمت در شروع آن باشد کندل صعودی شده و به رنگ سبز در میآید.
سایه کندل
در هر تایم فریم قیمت ممکن است در محدوده ای بیشتر از قیمت شروع و پایان نیز نوسان کند که این نوسانات را هر تایم فریم سایه یا shadow می نامند.
از چه ابزاری برای نمایش نمودار کندل استیک برای رمز ارز ها استفاده کنیم؟
بهترین ابزار نمایش این نمودار برای انواع رمز ارز ها وب سایت tradingview.com میباشد که علاوه بر نمایش نمودار در تایم فریم های مختلف ابزار ها و اندیکاتور های متعدی نیز برای تحلیل قیمت بر روی نمودار در اختیار شما قرار میدهد، علاوه بر خود وب سایت تریدینگ ویو در صرافی های بزرگ مانند بایننس نیز در هر مارکت نمودار تریدینگ ویو مربوط به همان رمز ارز نمایش داده میشود که می توانید از آن بهره مند شوید.
دیدگاه شما