بازار پول و سرمایه در ایران
بازار پول و سرمایه امروزه از بخشهای حیاتی اقتصاد کشورهاست که با رشد و توسعه اقتصاد همواره این بازار جایگاه گسترده تر و مهمتری یافته است. بازار پول و سرمایه همواره به شکل سازمان یافته تری در اقتصاد کشورها حضور دارد و نقش آن، در زمینه توسعه از اهمیت بیشتری برخوردار میشود. بازار سرمایه با هدایت سرمایه ها و پس انداز مردم راه توسعه و ایجاد شغل و افزایش سطح رفاه عمومی را هموار میکند. در ایران به دلایل گوناگون از جمله اقتصاد نفتی، بازار سرمایه همواره ضعیف و ناتوان بوده است و تنها در سالهای اخیر است که توجه به آن افزایش یافته و با سیاست های اعمال شده شاهد رشد و توسعه آن از نظر فیزیکی و جذب سرمایه هستیم.[/vc_column_text][vc_empty_space][vc_single_image image=”3156″ img_size=”full” alignment=”center”][vc_empty_space][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column][vc_column_text]
بازارهای مالی در ایران
بیان مسئله بازار پول و سرمایه در ایران از جمله مهمترین عوامل تأثیرگذار بر رشد اقتصادی، شکل گیری پس انداز و تجهیز آن به سمت سرمایه گذاری است. مطالعات انجام شده در این زمینه نشان میدهد هر عاملی که بر الگوی درآمد و مصرف افراد در طول دوره زندگی تأثیر داشته باشد بر سطح پس انداز آنها و در نتیجه بر نرخ پس انداز و سرمایه گذاری ملی مؤثر خواهد بود. نرخ رشد اقتصادی، درآمد سرانه، فرهنگ پس انداز، تورم، نقدینگی، نسبت شهرنشینی، ساختار سنی و جمعیت، نرخ بیکاری، میزان تحصیلات، رشد و توسعه بازارهای مالی، امنیت و ثبات سیاسی، قوانین حقوقی مستحکم، تربیت نیروی انسانی متخصص در جهت مدیریت منابع و بسیاری از عوامل دیگر هستند که بر نرخ پس انداز و تشکیل سرمایه مؤثر بوده و به نوبه خود امکان بحث و بررسی دارند. مبانی نظری در زمینه عوامل مؤثر بر رشد اقتصادی از طریق فرآیند پس انداز، سرمایه گذاری بر وجود رابطه مثبت بین رشد اقتصادی و توسعه بازارهای مالی تأکید میکنند.[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column][vc_line_chart style=”modern” tooltips=”” x_values=”تولید ناخالص ملی; مجموع داراییهای بانک مرکزی ; بخش خصوصی به کل دارایی نظام بانکی ; بخش خصوصی به تولید ناخالص ملی ;” values=”%5B%7B%22title%22%3A%22%D8%B3%D9%BE%D8%B1%D8%AF%D9%87%20%D9%87%D8%A7%DB%8C%20%D8%BA%DB%8C%D8%B1%20%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C%22%2C%22y_values%22%3A%2210%3B%2015%3B%2020%3B%2025%3B%2027%3B%2025%3B%2023%3B%2025%22%2C%22color%22%3A%22blue%22%7D%2C%7B%22title%22%3A%22%20%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DB%8C%20%D8%A8%D8%A7%D9%86%DA%A9%D9%87%D8%A7%DB%8C%20%D8%AA%D8%AC%D8%A7%D8%B1%DB%8C%22%2C%22y_values%22%3A%2225%3B%2018%3B%2016%3B%2017%3B%2020%3B%2025%3B%2030%3B%2035%22%2C%22color%22%3A%22pink%22%7D%2C%7B%22title%22%3A%22%20%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D8%B1%20%D8%B3%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D9%85%20%D8%A8%D8%A7%D9%86%DA%A9%DB%8C%22%2C%22color%22%3A%22sandy-brown%22%2C%22custom_color%22%3A%22%23f79468%22%7D%2C%7B%22title%22%3A%22%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D8%AA%20%D8%A8%D8%A7%D9%86%DA%A9%D9%87%D8%A7%DB%8C%20%D8%AA%D8%AC%D8%A7%D8%B1%DB%8C%22%2C%22color%22%3A%22chino%22%2C%22custom_color%22%3A%22%235aa1e3%22%7D%5D”][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column][vc_text_separator title=”ارتباط بازارهای مالی و رشد اقتصادی”][vc_empty_space][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column][vc_column_text]در مورد ایران نیز بررسی های که در سال 1382 پیرامون ارتباط بازارهای مالی و رشد اقتصادی انجام شده است، نتایج متفاوتی در مقایسه باتجربه جهانی را نشان میدهد. در مطالعات فوق الذکر چهار متغیر نسبت سپرده های غیر دیداری به تولید ناخالص ملی، نسبت دارایی بانکهای تجاری به مجموع دارایی های بانک مرکزی، نسبت اعتبار سیستم بانکی به بخش خصوصی به کل دارایی نظام بانکی و نسبت اعتبارات بانکهای تجاری به بخش خصوصی به تولید ناخالص ملی مد نظر قرارگرفته و اثرات آنها در رشد اقتصادی، رشد انباشت سرمایه سرانه و بهرهوری سرمایه بررسی شده است. نتایج حاکی از آن بود که به دلیل وجود اثر غالب دولت در اقتصاد و تأثیرگذاری درآمدهای نفتی در کشورهای صادرکننده نفت بر رشد تولید ناخالص ملی، اثرات توسعه بخش پولی در مقایسه با دیگر کشورها )در مطالعه مذکور کشورهای آسیای جنوبی شرقی( بسیار کمرنگ و در مواردی منفی است. به عبارتی رابطه مثبت بین توسعه بخش پولی در کشورهای ایران و سایر کشورهای مشابه و رشد اقتصادی عمال اثبات نشده است. همچنین در ساخت مدل با تأکید بر بخش بازار سرمایه، کوچک بودن اثرگذاری این بخش در بازار مالی )به استثناء روند چند سال اخیر( و فقدان اطلاعات مطلوب سری زمانی در این ارتباط، برارزش مدلی مناسب و قابل اتکا را با کاستی مواجه می سازد. نتیجه گیری شرایط خاص بازارهای مالی ایران و ساختار مالی مبتنی بر بانک از یک سو و اقتصاد تک محصولی وابسته به درآمدهای نفتی و حضور دولت در اقتصاد از سوی دیگر باعث شده است که مبانی نظری پازل رشد اقتصادی_ توسعه بازارهای مالی در بخش مالی ایران با اما و اگرهای متعدد روبه رو باشد. با وجود آنکه بسیاری از مطالعات در سطح بین المللی رابطه مثبت بین توسعه بخش مالی و رشد اقتصادی را اثبات میکنند اما، کوچک بودن اثرگذاری بخش بازار سرمایه در بازار مالی و فقدان اطلاعات سری زمانی در این ارتباط، رابطه مثبت بین رشد اقتصادی و توسعه بازارهای مالی در کشور را با شبهه همراه ساخته و امکان بررسی درباره بخش مالی اقتصاد ایران را در بازار پول خلاصه کرده است.[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column][vc_empty_space][vc_column_text]
بازار پول
بازار پول، بازاری است که ابزارهایی مالی با سررسید کوتاه مدت یک سال و کمتر در آن مبادله میگردند.[/vc_column_text][vc_column_text]این بازار در حالت کلی دارای ویژگیهای زیر میباشد:
- سررسید ابزارهای آن کوتاه مدت است؛
- گردش پول نقدینگی در این بازار سریع است؛
- درجه نقد شوندگی ابزارهای آن بالا می باشد؛
- ریسک سوخت اصل سرمایه در آن پایین است؛
- در این بازار ابزارهای بدهی مانند سپردهها، اسناد خزانه و… که بدون حق مالکیت و حق شریک شدن در داراییهای بنگاه ها می باشند، مبادله میگردند.
- عمده ترین نهادهای فعال در این بازار بانکها، مؤسسات پسانداز، اتحادیه های اعتباری می باشند که از یک طرف به جذب سپرده ها بدهی های کوتاه مدت و عندالمطالبه( می پردازند و از طرف دیگر می توانند آن سپردهها را هم به شکل وام های کوتاه مدت )بازارپول( و هم به شکل وام های بلندمدت تخصیص بدهند.
[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column][vc_single_image image=”3149″ img_size=”full” alignment=”center”][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column][vc_empty_space][vc_column_text]
بازار سرمایه
بازار سرمایه نیز بازاری است که در آن منابع مالی مورد نیاز بنگاههای اقتصادی در دورههای زمانی بلندمدت بیشتر از یک سال تأمین میگردند. عمده ترین ویژگی های این بازار موارد زیر می باشند:
- سررسید ابزارهای رایج در آن بلندمدت می باشد؛
- درجه نقد شوندگی ابزارهای آن نسبت به بازار پول پایین تر ابزارهای بدهی و ساختار آنها است؛
- ریسک نرخ بهره و ریسک معاملات و سوخت اصل سرمایه در آن نسبت به بازار پول بالا است؛
- ابزارهای مورد معامله در آن، هم به صورت بدهی که بدون حق شریک شدن در دارایی بنگاه ها هستند، می باشد و هم به صورت سهام که دارای حق شریک شدن در دارایی های بنگاه است، می باشد؛
- عمده ترین نهادهای فعال در این بازار بانکهای تخصصی، شرکتهای بیمه، شرکتهای سرمایه گذاری صندوقهای بازنشستگی، مؤسسات پس انداز و سایر مؤسسات واسطه سرمایه گذاری مثل کارگزاریها، بانکهای سرمایه گذاری و معامله گران می باشند لازم به ذکر است بانکهای تخصصی مؤسسات پس انداز جزو مؤسسات بازار پولی نیز محسوب می شوند.در حالت کلی این دو بازار هر کدام نقش جداگانه در اقتصاد دارند، به این صورت که بازار پول به تأمین نقدینگی ها و سرمایه در گردش بنگاههای اقتصادی می پردازند و بازار سرمایه نیز به تأمین منابع سرمایهای ثابت بنگاه ها می پردازد.
[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column][vc_single_image image=”3151″ img_size=”full” alignment=”center”][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column][vc_empty_space][vc_column_text]برتری بازار پول به بازار سرمایه در اقتصاد ایران یکی از کلیدی ترین مشکلات اقتصاد کشورمان که اکنون به دلیل قدمتش به یک مشکل ساختاری بدل گشته است، بحث تفوق بازار پول بر بازار سرمایه در اقتصاد ایران است. نقش بازار پول و سرمايه در اقتصاد كشور البته تعریف علمی هر کدام از این ساختارها، برای عموم و یا خوانندگانی که ابزارهای بدهی و ساختار آنها چندان با علم اقتصاد آشنا نیستند چندان نتیجه بخش نخواهد بود؛ اما طبعاً اکثریت، با مظاهر هر کدام از این بازارها آشنا هستند و احتمال خود آنها نیز در موقعیت تصمیم گیری برای نگهداری اموال خود در بازارهای مختلف قرارگرفته اند. به همین دلیل اگر تنها به ذکر مثال هایی از هر کدام از این بازارها بسنده شود احتمال درک بهتری در خصوص چگونگی این چالش به وجود خواهد آمد. موضوع برتری بازار پول بر بازار سرمایه به این معنی است که بازارهایی چون ارز، طلا و سکه، زمین و مسکن و ….معموال جذابیت های بسیار بیشتری داشته تا سرمایه گذاری برای تأسیس یک کارخانه و یا سرمایه گذاریهای از این دست، این موضوع دارای دلایل بسیاری است که از جمله میتوان به نقد شوندگی و سودهای بادآورده در بازار پول از یک طرف و مشکالت بسیار پیچیده بر سر راه تولیدکننده چه پیش از تولید و چه پس از آن اشاره کرد. یکی دیگر از دلایل مشکلات فعلی را می توان در نبود مکانیسم های خاص و متنوع برای جذب اندوخته های کوچک به سمت بازار سرمایه دانست؛ اما بزرگترین عوامل برتری بازار پول بر بازار سرمایه قطعا به دو دلیل بی ثباتی اقتصادی و تورم باز میگردد.[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column][vc_empty_space][vc_single_image image=”3152″ img_size=”full” alignment=”center”][vc_empty_space][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column][vc_column_text]البته این دو موضوع به یک دلیل ریش های بزرگتر مربوط می شوند و آن رشد حجم نقدینگی در بازار پول آن هم به دلیل وابستگی دولت به درآمدهای نفتی است. این رشد حجم نقدینگی همراه با اجرای سیاستهای پولی غیر حرفهایی نظیر نرخ ذخیره قانونی پایین باعث رشد نقدینگی و تورم میشود و تورم همراه با مدیریت غلط باعث پدیدار شدن بی ثباتی اقتصادی درکل اقتصاد خواهد شد و بدین ترتیب بازار پول جذابی بهای بسیار بیشتری نسبت به بازار سرمایه پیدا میکند.[/vc_column_text][vc_empty_space height=”200px”][/vc_column][/vc_row]
تامین مالی چیست و انواع روشهای تامین مالی کدامند؟
تأمین مالی، هنر و علم مدیریت وجه نقد است. هدف از تأمین مالی، سرمایهگذاری، سودآوری، کاهش ریسک و برطرف کردن نیازهای اقتصادی و اجتماعی بنگاه اســت. سود ناشی از کسب کار بنگاه، از عوامل مهم تداوم فعالیــت بنگاه اقتصادی تلقی گردیده و منبع مهمــی برای تأمین مالی فعالیتهای عملیاتی بنگاه درآینده است. از نگرانیهای بنگاههای اقتصــادی در جهان، تأمین منابع مطلوب مالی میباشــد. هر نوع فعالیت نیاز بــه منابع مالی دارد. از ایــن رو، منابع مالی را به شــریان حیاتــی بنگاههای اقتصادی و سازمانهای کوچک و ابزارهای بدهی و ساختار آنها بزرگ تشبیه کرده اند. در حقیقت، هدف اصلی از هر نوع فعالیت اقتصادی ســودآوری اســت و کسب سود بدون وجود منابع مالی امکانپذیر نمیباشد.
تأمین مالی، به فرآیند تامین بودجه برای فعالیت های تجاری، خرید کالا یا سرمایه گذاری گفته می شود.
اگر می خواهید کسب و کار جدیدی راه اندازی کنید یا توسعه دهید، وارد تجارت شوید، کالایی خریداری کنید و نقدینگی کافی ندارید، نیازمند تامین مالی خواهید بود و انتخاب نوع تامین مالی بر عملکرد کسب و کار شما تاثیر مستقیم دارد.
بعنوان مثال شخصی جهت خرید خودرو یا آپارتمان از تسهیلات بانکی جهت تامین بخشی از مبلغ مورد نیاز استفاده می کند، یا جهت احداث کارخانه تولید لبنیات 40 درصد از سرمایه مورد نیاز از طریق سهامداران شرکت و 60 درصد از طریق تسهیلات بانکی تامین می شود. شرکتی مواد اولیه خود را بصورت نسیه خریداری می کند. مثالهای ذکر شده نمونه هایی از روشهای تامین مالی است.
روشهای تامین سرمایه به دو گروه عمده تقسیم می شودند.
۱- تامین مالی از منابع داخلی بنگاه(ابزارهای سرمایه ای)
روشهای تامین مالی سرمایه ای به روشهایی گفته می شود که سرمایه مورد نیاز از محل حقوق صاحبان سهام تامین شده و سرمایه گذاران در زمره مالکان شرکت قرار می گیرند.مانند افزایش سرمایه از محل آورده نقدی سهامداران یا فروش سهام
۲- تامین مالی از منابع خارج از بنگاه (ابزارهای بدهی)
روش تامین مالی از طریق بدهی به معنای تامین منابع مالی مورد نیاز به روش استقراض از سرمایه گذاران خارج از سهامداران شرکت می باشد. تامین کنندگان مالی در این روش به طور معمول از بازدهی معینی بابت سرمایه گذاری انجام شده بهره خواهند برد.
1- تامین مالی از منابع داخلی بنگاه (ابزارهای سرمایه ای)
1-1- افزایش سرمایه چیست
افزایش سرمایه یکی از روش های تامین مالی شرکتهاست.شرکتها برای اینکه بتوانند فعالیتهای خود را توسعه دهند و قدرت رقابت خود را حفظ و یا افزایش دهند اقدام به افزایش سرمایه می کنند.در برخی از مواقع نیز این کار به منظور اصلاح و بهبود ساختار مالی شرکت صورت می گیرد.ابزارهای بدهی و ساختار آنها این تامین منابع مالی جدید می تواند به شکل های مختلفی صورت پذیرد. هنگامی که یک شرکت بخواهد سرمایه خود را افزایش دهد باید تعدادی سهام جدید منتشر کند و به سهامداران بفروشد تا مبلغ مورد نیاز برای افزایش سرمایه را تأمین کند.تفاوت اصلی بین انواع روش های افزایش سرمایه،در محل تامین این منابع جدید است.در ادامه درباره انواع روش های آن بیشتر توضیح خواهیم داد.
1-1-1- افزایش سرمایه از محل سود انباشته
طبق قانون تجارت شرکت ها موظفند سالیانه درصدی از سود خود را نگهداری کنند.این سود در حسابی تحت عنوان سود انباشته در صورت های مالی شرکت ثبت می شود.در مواقعی که شرکت سود انباشته مناسبی دارد، تصمیم می گیرد که افزایش سرمایه خود را از این روش انجام بدهد و با این کار منابع جدید مورد نیاز خود را تامین کند.پس در روش سود انباشته عملا جریان نقدینگی جدید به شرکت وارد نمی شود.به دلیل اینکه سهامداران پولی برای سهام جدید خود پرداخت نمی کنند به سهامی که به این روش به سهامدار تعلق می گیرد، سهام جایزه هم گفته می شود.در روش سود انباشته درصد مالکیت سهامداران در شرکت تغییری پیدا نمی کند.یعنی به همان نسبت که سرمایه شرکت زیاد می شود تعداد سهام نیز افزایش پیدا می کند.از نظر تئوریک میزان دارایی سهامدار نیز تغییری نمی کند،یعنی به همان نسبت که تعداد سهام زیاد می شود قیمت سهام کاهش پیدا می کند.
1-1-2- افزایش سرمایه از محل آورده نقدی
در مواقعی که شرکت سود انباشته مناسبی ندارد و یا می خواهد که منابع مالی جدید به شرکت وارد کند از محل آورده نقدی سهامداران اقدام به افزایش سرمایه می کند. به دلیل اینکه افزایش سرمایه از این روش، نیازمند تأمین منابع جدید از سوی سهامداران فعلی شرکت است، شرکت حق استفاده و حضور در آن را ابتدا به سهامداران شرکت میدهد. به این صورت که اوراقی تحت عنوان حق تقدم سهام در اختیار سهامداران فعلی قرار می گیرد.سهامدار در مدت زمان مجاز برای معاملات این اوراق که معمولا ۲ ماه است و به آن مهلت پذیره نویسی گفته می شود،می تواند یکی از دو کار را انجام دهد:
- پرداخت مبلغ اسمی سهام: در این روش شما به ازای هر سهم باید مبلغی را دراین بازه زمانی ۲ماهه به شرکت پرداخت نمایید.این مبلغ در ایران معمولا ۱۰۰۰ ریال(قیمت اسمی سهم) است.با این کار پس از طی شدن مراحل افزایش سرمایه،حق تقدم شما تبدیل به سهم عادی می شود.
- فروش حق تقدم: اگرشما به هر علتی تمایل نداشته باشید که از حق تقدم های خود استفاده کنید می توانید در این بازه زمانی ۲ ماهه حق تقدم های خود را به سرمایه گذاران دیگر بفروشید.این حق تقدم ها مثل سهام عادی در بورس قابل معامله هستند.مثلا حق تقدم ایران خودرو با نماد خودرو، با نماد خودروح معامله می شود.قیمت حق تقدم به اندازه آورده شما(معمولا ۱۰۰۰ ریال) از قیمت روز سهم اصلی در بازار کمتر است.
- نکته:اگر شما به هر علتی مبلغ اسمی سهام را پرداخت نکنید و همچنین حق تقدم خود را نیز به فروش نرسانید،پس از اتمام مهلت پذیره نویسی حق تقدم سهام شما به فروش می رود.یعنی شرکت حق تقدم های استفاده نشده را از طریق بورس به فروش می رساند و مبلغ حاصل از فروش را بعد از کسر کارمزدها به حساب شما واریز می کند.قیمت فروش در این مواقع معمولا نزدیک به قیمت روزهای آخر پذیره نویسی حق تقدم هاست.
1-1-3- افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی دارایی ها
در افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی دارایی ها، شرکت دارایی های ثابت مشهود خود را نظیر زمین، ساختمان، ماشین آلات و تجهیزات، سرمایه گذاری ها و … را مورد تجدید ارزیابی قرار می دهند.با این کار ارزش دارایی های شرکت در ترازنامه به روز می شود.در نتیجه از آنجایی که معادله حسابداری در ترازنامه باید برقرار باقی بماند و بدهی های شرکت نیز تغییری نکرده،سرمایه شرکت باید افزایش پیدا بکند تا این معادله برقرار بماند.در این روش نیز پولی به شرکت وارد نمی شود و فقط یک عملیات حسابداری در صورتهای مالی شرکت رخ می دهد.در این روش نیز به همان مقدار که تعداد سهام افزایش پیدا می کند قیمت آن کاهش پیدا می کند،در نتیجه تغییری در دارایی سهامداران رخ نمی دهد.
1-1-4- روش صرف سهام
در این روش ، شرکت سهام خود را به مبلغی بیش از قیمت اسمی و از طریق پذیره نویسی به فروش رسانده و تفاوت حاصل از قیمت فروش و قیمت اسمی سهام را ، به حساب اندوخته منتقل و یا در ازای آن سهام جدید ، به سهامداران قبلی میدهد .
در افزایش سرمایه به روش صرف سهام بجای انتشار سهام عادی با ارزش اسمی، پذیره نویسی سهام جدید ناشی از افزایش سرمایه به قیمت بازار انجام میگیرد. منظور از صرف سهام، اضافه ارزش سهام یعنی ما به التفاوت ارزش بازاری و اسمی سهام میباشد. شرکت در خصوص صرف سهام سه کار می توانند انجام دهند:
• انتقال اضافه ارزش به اندوخته شرکت
• تقسیم نقدی اضافه ارزش به سهامداری قبلی
• دادن سهام جدید به سهامداران قبلی
در مورد فروش هم دو کار می توانند انجام دهند
• فروش با حفظ حق تقدم
• فروش با سلب حق تقدم
2- تامین مالی از منابع خارج از بنگاه (ابزارهای بدهی)
در بســیاری از پروژههای مهم بنگاههای اقتصادی، به دلایل زیر امــکان تأمین مالی داخلی وجود نداشــته و در چنین شرایطی بنگاهها برای تأمین وجه نقد سرمایهگذاری و وجه نقد ســرمایه در گــردش و اطمینان از فروش بیشــتر کالا، بــه تأمین منابع مالی خارجی گرایش پیدا میکنند.
- حجم بالای سرمایهگذاری مورد نیاز
- ریسک بالای پروژه از نظر مسائل سیاسی و اقتصادی
- حضور در بازارهای جهانی و اطمینان از فروش کالا در دیگر کشورها
- عدم کفایــت اعتبارات دولتی برای تأمین مالی طرحها یا پروژهها
- محدودیت مالــی بانکهای داخلی برای تأمین مالی طرحها یا پروژهها
- مشــارکت مالــی دیگر کشــورها برای تأمیــن مالــی، کاهش هزینه و ریســک ســرمایهگذاری، دســتیابی بــه فناوری پیشــرفته، تولید انبوه و کاهش بهای تمام شده و دسترسی به بازارهای جهانی
- اعمال برخی از سیاســتهای پولی بانک مرکزی
2-1- تسهیلات بانکی
مطلب در حال تکمیل است.
2-2- تسهیلات اعتباری خارجی میان مدت (فاینانس)
- نرخ پائین بهره
- بلندمدت بودن زمان بازپرداخت
- امکان مدیریت توسط طرف داخلی
- انتقال ریسک دریافت وام به اعتبار گیرنده (دولت یا شرکت های دولتی و خصوصی خارجی) و انتقال ریسک نوسانات بازار ارز به طرف خارجی
- تاخیــر در زمــان اجرای پــروژه باعث
- افزایش جرائم بانکی و بهای تمام شــده پروژه میشود
- فاینانس فقــط جذب ســرمایه فیزیکی است و انتقال دانش فنی و فناوری تلقی نمیگردد
- فاینانس باعث افزایش رقابت در معموال صنعت کشور نمیگردد.
- به دلیل ریســک باالی سرمایهگذاری در ایران (از نظــر بیگانگان)، هزینه بیمه وام هــای پرداختی به دولت و شــرکتهای ایرانی بالاتر از اســتانداردهای بینالمللی اســت و این فرآیند باعث افزایش بهای تمام شــده و نهایتا کاهش سود متعارف بنگاهها میگردد.
2-3- تسهیلات اعتباری خارجی کوتاه مدت (ریفاینانس)
اســتفاده ازخطوط اعتبــاری کوتاه مدت بین بانکی حداکثر یکســاله برای گشــایش عتبارات اســنادی بابــت واردات کاال را تأمین مالــی مجدد یا ریفاینانس میگویند. کلیه واردکنندگان کالا و خدمات میتوانند اقدام به گشایش اعتبارات اسنادی با اســتفاده از خطوط اعتبــاری بین بانکی نماینــد. تأمین مالی مجدد نوعی گشــایش اعتبار اســنادی میباشــد که فروشــنده یا ذینفع در زمان معامله، طبق شــرایط اعتبار وجه اســناد را بــه صورت نقــد از بانک کارگــزار دریافــت مینمایــد و خریدار با توجــه به قرارداد منعقده بــا بانک در زمان تعیین شــده در قرارداد اقــدام به پرداخت وجه اسناد ابزارهای بدهی و ساختار آنها مینماید.حداکثر مهلت خریدار برای پرداخت وجه اسناد یک سال میباشد
2-4- نسیه (یوزانس)
نسیه تضمین شده یا یوزانس معنی فرجه، مدت، بهره پول، مهلت و وعده پرداخــت آمده اســت و در عرف تجارت بینالملل به معنای نسیه تضمین شده است ودر اصطلاح سرمایهگذاری به معنی توافق بر پرداخت قیمت فناوری و تجهیزات دریافت شــده در قبال ارایه برات مدتدار میباشد.
کتاب دانش مالی ساختار یافته
دانش مالی ساختاریافته، شاخهای از ابزارهای بدهی تضمین شده سنتی است که پشتوانه رتبه اعتباری آنها حق تصرف برخی از داراییها، شرط ابطال یا گونههای دیگر ارتقای اعتبار میباشد. با این وجود، با عرضههای تضمین شده متداول، عموما این قدرت کسب درآمد ناشر است که بعنوان منبع اولیه بازپرداخت اصل و فرع یک نوع اوراق بهادار خاص از وی سلب و به طرف سوم (شخص ثالث) منتقل میگردد.
اوراق بهاداری که تماما یا عمدتا توسط مجموعه داراییها پشتیبانی میشوند عموما یا بعنوان اوراق بهادار با پشتوانه وامهای رهنی (وامهای رهنی اولین گونه از داراییها بودند که به طور گسترده تبدیل به اوراق بهادار شدند) یا بعنوان اوراق بهادار با پشتوانه دارایی شناخته میشوند. پشتوانه وثیقه این اوراق، انواع دیگری از داراییهای برخوردار از یک جریان پرداخت نسبتا قابل پیشبینی است که بازهای از حسابهای دریافتنی کارتهای اعتباری یا سیاستهای بیمه اوراق قرضه پرریسک یا سهام جفت را دربرمیگیرد. در خارج از ایالات متحده اغلب هر دو گونه دانش مالی ساختاریافته بعنوان اوراق بهادار با پشتوانه دارایی شناخته میشود که رویه متداولی بوده و ما نیز آن را در اینجا بکار خواهیم بست”.
نویسنده: فرانک فابوزی /هنری دیویس/مراد چودری
ترجمه : میثم احمد وند / جواد میثاقی فاروجی
نوبت چاپ: اول، تابستان ۱۳۹۱
شابک: ۴-۵۱-۲۵۲۲-۹۶۴-۹۷۸
ناشر: چالش
تامین مالی از گذرگاه بورس
راهاندازی ابزارهای مالی جدید در بازارهای سرمایه میتواند شرکتها و نهادهای مالی را ترغیب کند تا برای تامین منابع مالی خود از بازارهای سرمایه بهره برده و با انتشار ابزارهای مالی مناسب در بازارهای سرمایه، منابع مالی لازم را از مردم جمعآوری کنند.
- ابزارهای افزایش بازدهی در بازارهای اوراق بهادار
- ساختار قراردادی ابزارهای افزایش بازدهی
- ریسک نقدشوندگی
- تنوع در ابزارها
- گواهی تنزیل
- گواهی تنزیل بامانع
- گواهی قابلتبدیل معکوس
- گواهی قابلتبدیل معکوس بامانع
- گواهی قابلتبدیل معکوس چندگانه بامانع
- گواهی سود اهرمی حدی
- گواهی صریح
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از دنیای اقتصاد؛ از طرفی راهاندازی این ابزارها میتواند فرصتهای سرمایهگذاری جدیدی را در اختیار سرمایهگذاران نیز قرار دهد. بنابراین افزایش جذابیت بازارهای سرمایه میتواند مقدمات حضور سرمایهگذاران و نهادهای مالی بیشتر به این بازارها را سبب شود که این امر منجر به ورود سرمایههای جدید به بازارهای سرمایه میشود.
مدیریت تحقیق و توسعه بورس تهران در گزارشی به قلم کامران سلمانیقرائی و مهران محمدی کارشناسان بازار سرمایه آورده است ابزارهای مالی مختلفی در بازارهای سرمایه قابلمعاملهاند که از لحاظ هدف انتشار و درجه ریسکپذیری با هم متفاوت هستند. از جمله ابزارهای نوین مالی که امکان معامله آن در بورسهای اوراق بهادار و حتی بازارهای خارج از بورس وجود دارد، ابزارهای افزایش بازدهی هستند که توسط یک نهاد ثالث (به عنوان مثال بانکها و نهادهای مالی معتبر) منتشر شده و معمولا به منظور تامین مالی مورد استفاده قرار میگیرند. ابزارهای افزایش بازدهی جزو ابزارهای مالی مشتق بوده و همچون قراردادهای آتی و اختیار معامله، مبتنی بر یک دارایی پایه از جمله سهام، سبد سهام و شاخص سهام منتشر میشوند اما دارای تفاوتهای چشمگیری با آنها نیز هستند.
ابزارهای افزایش بازدهی در بازارهای اوراق بهادار
راهاندازی ابزارهای مالی جدید با استفاده از ترکیب ویژگیهای اوراق بدهی، سهام و اوراق مشتقه در دو دهه گذشته، رشد قابلتوجهی داشتهاند به طوری که ترکیب چندین ابزار مالی مجزا در یک ابزار جدید میتواند منجر به کاهش هزینههای معاملاتی شود. همچنین طراحی ابزارهای مالی جدید در بازارهای سرمایه مطابق با اهداف و نیازهای سرمایهگذاران، شرکتها و نهادهای مالی میتواند منجر به افزایش جذابیت این بازارها شود و راه را برای ورود سرمایههای جدید به بازارهای سرمایه فراهم کند. از جمله ابزارهای نوین مالی که در بسیاری از بورسهای اوراق بهادار و بازارهای خارج از بورس مورد معامله قرار میگیرند محصولات ساختاریافته هستند. محصولات ساختاریافته، نوعی از ابزارهای سرمایهگذاری هستند که حداقل یک اوراق مشتقه را با یک دارایی سنتی مثل سهام یا اوراق بهادار با درآمد ثابت ترکیب میکنند. این ابزارها توسط یک نهاد ثالث مانند بانکها و نهادهای مالی معتبر و معمولا به منظور تامین مالی مورد استفاده قرار میگیرند. محصولات ساختاریافته همچون ابزارهای مشتقه، مبتنی بر یک دارایی پایه همچون سهام، شاخص سهام، سبد سهام، نرخ بهره، ارز و کالاهای مختلف منتشر میشوند. بازده محصولات ساختاریافته به بازده دارایی پایه آنها وابسته است.
ساختار قراردادی ابزارهای افزایش بازدهی
ابزارهای افزایش بازدهی یا معادل ارزش اسمی یا به کسر فروخته میشوند. سرمایهگذاران برای خرید این ابزارها باید کل ارزش معامله (قیمت انتشار ابزار) را در زمان انتشار ابزار به ناشر (فروشنده) پرداخت کنند. از جمله مولفههای مهمی که ناشر باید در ابزارهای بدهی و ساختار آنها زمان انتشار ابزار افزایش بازدهی تعیین کند میتوان به نرخ تنزیل، بیشترین نرخ بازدهی، نرخ تبدیل، سررسید، قیمت دارایی پایه، قیمت اعمال و قیمت انتشار گواهی اشاره کرد. در صورتی که نرخ تبدیل ابزارهای افزایش بازدهی برابر یک باشد ارزش اسمی ابزار برابر قیمت دارایی پایه در زمان انتشار در نظر گرفته میشود. اگر نرخ تبدیل بیشتر از یک باشد، ارزش اسمی ابزار از حاصلضرب نرخ تبدیل در قیمت دارایی پایه در زمان انتشار به دست میآید. از طرفی معمولا قیمت اعمال ابزار برابر قیمت پایانی دارایی پایه در زمان انتشار ابزار در نظر گرفته میشود.
به طور کلی در معاملات ابزارهای افزایش بازدهی، ناشر سود ثابت و محدودی تحت عنوان بیشترین نرخ بازدهی یا کوپن تضمینشده را در سررسید به سرمایهگذار پرداخت میکند اما اصل سرمایه اولیه سرمایهگذار را تضمین نمیکند بلکه بازپرداخت سرمایه اولیه سرمایهگذار به عملکرد دارایی پایه طی دوره سرمایهگذاری تا سررسید بستگی دارد. ابزارهای افزایش بازدهی همانند وارانت فقط توسط ناشران معتبر همچون بانکها و نهادهای مالی معتبر منتشر میشوند و این به آن معنی است که فقط ناشران واجد شرایط میتوانند اقدام به فروش ابزارهای افزایش بازدهی در بازار اولیه کنند و در موقعیت فروش این ابزارها قرار گیرند. سرمایهگذاران نیز در بازار اولیه تنها مجاز به خرید ابزارهای افزایش بازدهی هستند.
ریسک نقدشوندگی
یکی از ریسکهایی که مترتب بر معاملات ابزارهای افزایش بازدهی است ریسک نقدشوندگی این ابزارها بوده و ممکن است بازار ثانویه فعالی برای آنها وجود نداشته باشد که این امر میتواند از جذابیتهای انتشار این ابزارها بکاهد. برای برطرف کردن این مشکل و افزایش نقدشوندگی معاملات ابزارهای افزایش بازدهی، ناشر اقدام به بازارگردانی این ابزارها طی ساعات معاملات میکند تا سرمایهگذاران بتوانند ابزارهای خریداری شده را به راحتی در بازار ثانویه به فروش برسانند. ناشر ابزارهای افزایش بازدهی میتواند یک نهاد ثالث را به عنوان بازارگردان معرفی کند تا به طور پیوسته یا بنا به درخواست کارگزار مربوطه و تحت شرایط بازار عادی، مظنههای خرید و فروش را برای ابزارها ارائه دهد. در صورتی که شرایط بازار غیرعادی بوده یا مشکلات فنی در بازار وجود داشته باشد، ممکن است خرید و فروش ابزارهای افزایش بازدهی به طور موقت غیرممکن یا مشکل باشد.
تنوع در ابزارها
انواع مختلفی از ابزارهای افزایش بازدهی در بورسهای اوراق بهادار و بازارهای خارج از بورس قابل معامله هستند که عبارتند از گواهی تنزیل، گواهی تنزیل بامانع، گواهی قابلتبدیل معکوس، گواهی قابلتبدیل معکوس بامانع، گواهی قابلتبدیل معکوس چندگانه بامانع، گواهی سود اهرمی حدی و گواهی صریح که مورد بررسی قرار میگیرند.
گواهی تنزیل
در معاملات گواهی تنزیل، قیمت گواهی تنزیل با قیمت سهم پایه برابر است اما ناشر برای فروش آن به سرمایهگذار، یک نرخ تنزیل را در نظر میگیرد و گواهی تنزیل را به کسر به سرمایهگذار میفروشد. به عبارت دیگر قیمت انتشار (قیمت خرید) گواهی، ۱۰۰ درصد قیمت سهم پایه نخواهد بود بلکه به اندازه نرخ تنزیل (مثلا ۱۰ درصد) کمتر از قیمت سهم پایه به فروش میرسد. سرمایهگذار کل ارزش معامله را در زمان انتشار به ناشر (فروشنده) پرداخت میکند. در زمان انتشار گواهی تنزیل، پارامترهایی همچون نرخ تنزیل، بیشترین نرخ بازدهی، نرخ تبدیل، سررسید، قیمت سهم پایه، قیمت اعمال و قیمت انتشار گواهی توسط ناشر تعیین میشوند.
گواهی تنزیل بامانع
در معاملات گواهی تنزیل بامانع نیز همانند گواهی تنزیل، ناشر باید پارامترهایی همچون نرخ تنزیل، بیشترین نرخ بازدهی، نرخ تبدیل، سررسید، قیمت سهم پایه، قیمت اعمال و قیمت خرید گواهی را تعیین کند با این تفاوت که در گواهی تنزیل بامانع، ناشر برای جذابیت بیشتر معاملات این گواهی، یک سطح قیمتی تحت عنوان قیمت مانع را نیز تعیین میکند که از قیمت توافقی و قیمت خرید کمتر است. در صورتی که قیمت دارایی پایه طی دوره سرمایهگذاری تا سررسید، هیچوقت از قیمت مانع عبور نکند بدون توجه به قیمت پایانی دارایی پایه در سررسید (که البته بیشتر از قیمت مانع خواهد بود)، بیشترین نرخ بازدهی به عنوان سود به سرمایهگذار تعلق میگیرد. اما اگر طی دوره سرمایهگذاری تا سررسید، قیمت دارایی پایه حداقل یکبار از قیمت مانع عبور کند، این ویژگی دیگر کارآیی نداشته و بازده حاصل از تغییرات مطلوب قیمت دارایی پایه به سرمایهگذار تعلق نخواهد گرفت و بازده سرمایهگذار همانند بازدهی گواهی تنزیل خواهد بود.
گواهی قابلتبدیل معکوس
هدف ابزار قابل تبدیل معکوس رسیدن به یک کوپن (بازدهی) ثابت در سررسید است که از نرخ کنونی بازار پول بیشتر است. اما از طرفی سرمایهگذار به صورت نامحدود در معرض ریسک حرکت قیمت دارایی پایه به سمت پایین قرار میگیرد. بنابراین این نوع ابزار برای سرمایهگذاران محافظهکاری مناسب است که انتظار بازاری باثبات یا اندکی افزاینده برای دارایی پایه دارند و به دنبال یک بازدهی جذاب همراه با ریسک متناسبشده هستند.
در معاملات گواهی قابلتبدیل معکوس، گواهی به کسر فروخته نمیشود بلکه قیمت خرید گواهی همان ارزش اسمی گواهی در زمان انتشار (قیمت دارایی پایه در زمان انتشار ضربدر تعداد سهم پایه) است که سرمایهگذار باید به ناشر پرداخت کند. لازم به ذکر است که قیمت اعمال برابر قیمت دارایی پایه در زمان انتشار در نظر گرفته میشود. سرمایهگذار با خرید این گواهی، کوپن ثابت تضمینشدهای را از ناشر دریافت میکند.
گواهی قابلتبدیل معکوس بامانع
در معاملات گواهی قابلتبدیل معکوس بامانع همچون گواهی قابلتبدیل معکوس، گواهی به کسر فروخته نمیشود بلکه قیمت خرید گواهی همان ارزش اسمی گواهی در زمان انتشار است که سرمایهگذار باید به ناشر پرداخت کند. سرمایهگذار با خرید این گواهی نیز، کوپن ثابت تضمینشدهای را از ناشر دریافت میکند. اما تفاوتی که معاملات گواهی قابلتبدیل معکوس بامانع با گواهی قابلتبدیل معکوس دارند این است که ناشر موظف به تعیین قیمت مانع برای گواهی است که کمتر از قیمت توافقی در نظر گرفته میشود. به این معنی که اگر قیمت دارایی پایه طی دوره سرمایهگذاری تا سررسید، هیچوقت از قیمت مانع عبور نکند بدون توجه به قیمت پایانی دارایی پایه در سررسید (که البته بیشتر از قیمت مانع خواهد بود)، بیشترین نرخ بازدهی یعنی مبلغ کوپن تضمینشده به عنوان سود به سرمایهگذار تعلق میگیرد. اما اگر طی دوره سرمایهگذاری تا سررسید، قیمت دارایی پایه حداقل یکبار از قیمت مانع عبور کند، این ویژگی دیگر کارآیی نداشته و بازده سرمایهگذار همانند بازدهی گواهی قابلتبدیل معکوس خواهد بود.
گواهی قابلتبدیل معکوس چندگانه بامانع
در معاملات گواهی قابلتبدیل معکوس چندگانه بامانع همچون گواهی قابلتبدیل معکوس بامانع، گواهی به کسر فروخته نمیشود بلکه قیمت خرید گواهی همان ارزش اسمی گواهی در زمان انتشار است که سرمایهگذار باید به ناشر پرداخت کند. سرمایهگذار با خرید این گواهی نیز، کوپن ثابت تضمینشدهای را در سررسید از ناشر دریافت میکند. اما تفاوتی که معاملات گواهی قابلتبدیل معکوس چندگانه بامانع با گواهی قابلتبدیل معکوس بامانع دارند این است که گواهی قابلتبدیل معکوس چندگانه بامانع مبتنی بر دو دارایی پایه یا بیشتر منتشر میشوند در حالی که گواهی قابلتبدیل معکوس بامانع همچون سایر ابزارهای افزایش بازدهی گفته شده فقط مبتنی بر یک دارایی پایه منتشر میشوند. در معاملات گواهی قابلتبدیل معکوس چندگانه بامانع که مبتنی بر چند دارایی پایه منتشر میشوند ناشر برای هر یک از داراییهای پایه ملزم به تعیین پارامترهایی همچون نرخ تبدیل، قیمت دارایی پایه، قیمت اعمال و قیمت مانع است.
گواهی سود اهرمی حدی
معاملات گواهی سود اهرمی حدی تقریبا مشابه معاملات سهام است با این تفاوت که سود خریدار گواهی به صورت اهرمی بوده و با ضریبی با عنوان نرخ مشارکت تغییر میکند که این نرخ مشارکت همواره بیشتر از ۱۰۰ درصد است (به عنوان مثال ۱۵۰ درصد). از طرفی دیگر، زیان خریدار گواهی سود اهرمی مشابه زیان خریدار سهام، بدون اهرم در نظر گرفته میشود. در معاملات گواهی سود اهرمی حدی، سرمایهگذار گواهی را با قیمت اعمال از ناشر خریداری کرده و کل ارزش معامله را در ابتدای معامله به ناشر پرداخت میکند. قیمت اعمال گواهی سود اهرمی حدی تقریبا همان قیمت جاری دارایی پایه در تاریخ انتشار گواهی است.
گواهی صریح
در معاملات گواهی صریح، ناشر در تاریخهای مشخص قبل از سررسید، مبلغی را به عنوان کوپن در نظر میگیرد. در صورتی که قیمت پایانی دارایی پایه در آن تاریخها (دورههای مشاهدات کوپن یا دورههای مشاهدات فراخوان خودکار) از یک مقدار مشخص (سطح آغازگر فراخوان خودکار) بیشتر یا مساوی باشد، مبلغ کوپن به سرمایهگذار پرداخت میشود اما با این ویژگی که در همان تاریخ پرداخت کوپن، گواهی صریح منقضی شود که در اصطلاح گفته میشود ناشر از ویژگی بازخرید زودتر استفاده کرده است. در صورتی که در دورههای مشاهدات کوپن، قیمت پایانی دارایی پایه از سطح آغازگر فراخوان خودکار کمتر باشد، ناشر هیچگونه کوپنی در این دورههای مشاهدات به سرمایهگذار پرداخت نمیکند و از طرفی ناشر نمیتواند قبل از سررسید ابزار را منقضی کند و این ابزار تا سررسید قابلمعامله خواهد بود. در معاملات گواهی صریح، سطح آغازگر فراخوان خودکار معمولا همان قیمت اعمال در نظر گرفته میشود.
ابزارهای بدهی و ساختار آنها
اوراق منفعت یکی دیگر از ابزار های مالی با درآمد ثابت است که میتواند فرصت های سرمایه گذاری خوبی را برای شما ایجاد کند.
در این مطلب آموزشی، اوراق منفعت را خدمتتان معرفی می کنیم.
اوراق منعت چیست؟
اوراق منفعت از لحاظ ساختاری همانند اوراق مشارکت است یعنی هردو با ارزش اسمی 1،000،000 ریال و با سررسید یکساله منتشر می شوند و ضامن آنها در مواعد فصلی یا ماهانه که از قبل مشخص می شود،
سود حاصل از سرمایه گذاری را به دارندگان اوراق پرداخت می کند.
اما از آنجایی که هدف و ماهیت انتشار این دو ابزار تفاوت هایی باهم دارند، به عنوان دو ابزار متفاوت برای سرمایه گذاری شناخته می شوند.
اوراق منفعت با هدف تامین مالی و سهیم نمودن سرمایه گذار در سود پروژه و یا مالکیت آنها بر مقدار مشخصی از خدمات منتشر می شوند و دارندگان اوراق به عنوان مالک خدمات یا منافع آینده از یک دارایی بادوام شناخته می شوند برای مثال این خدمات میتواند گواهی حق اقامت در هتلی معین یا حق استفاده از خدمات آموزشی دانشگاه باشد.
ضامن این اوراق نیز سازمان برنامه و بودجه می باشد که پرداخت سود در مواعد 6 ماهه را ضمانت کرده است.
دارندگان اوراق منفعت همانند دیگر اوراق معرفی شده، میتوانند اوراق خود را تا زمان سررسید نزد خود نگه داری کنند و یا قبل از تاریخ سررسید در بازار به قیمت کمتری به فروش برسانند.
قیمت و نرخ بازدهی اوراق نیز به عوامل زیادی چون اعتبار صاحبان دارایی و شرکتهای خدماتی، قیمت اسمی منافع و خدمات، نرخ بازدهی ابزارهای مالی مشابه، زمان و مکان ارائه منافع و خدمات بستگی دارد.
همانند دیگر ابزار های معرفی شده میتوانیم در سایت فرابورس، اطلاعات اوراق منفعت های موجود در بازار همانند قیمت، تاریخ سررسید، ضامن، مواعد پرداخت سود و. را مشاهده کنیم.
نماد های افاد، اروند و ماهان که در زیرگروه صنعت اوراق منفعت دولتی قرار دارند، از اوراقی هستند که در حال حاضر در بازار موجود می باشند.
دیدگاه شما