حد ضرر یا استاپ لاس (Stop Loss)
حد ضرر یا استاپ لاس (Stop Loss) در معاملات رمزارزها بسیار ضروری بوده و جز اصلی معاملات در بازارهای مالی میباشد. بطور کلی در تمام استراتژیهای معاملاتی در بازارهای مالی شما باید مقدار ریسک و حد ضرر را بتوانید محاسبه کنید. در غیر این صورت یک بخش از ترید شما ناقص خواهد بود. با توجه به این که نوسان بازار ارزهای دیجیتال میتواند بسیار زیاد باشد و محدودیتی ندارد، لازم است که استاپ لاس یا حد ضرر در ترید را قرار دهید تا به خودکار از اعمال ضرر بیش از جلوگیری مفهوم حد ضرر در سرمایه گذاری شود. پیش از هر چیز باید با مفهوم حد ضرر آشنا شوید و بدانید که استاپ لاس چیست. تریدرهای حرفهای همواره ریسک معاملات خود را مشخص میکنند و بر اساس مقدار ریسک موجود و به دور از احساسات اقدام به سرمایهگذاری میکنند.
حد ضرر یا استاپ لاس (Stop Loss) چیست؟
حد ضرر یا استاپ لاس سادهترین ابزاری است که میتوان به وسیله آن مدیریت ریسک را انجام داد تا میزان ضرر کاهش یابد. همچنین یک ابزار خوب برای اینکه از ضرر زیاد جلوگیری کنید و در ترید ارز دیجیتال به شما یادآوری کند که شما در اشتباه هستید. باقی ماندن در ترید ارز دیجیتال بدون هیچ برنامهای تا زمانی که به قیمت موردنظر ما برسد، ریسک زیادی دارد و میتواند منجر به از دست رفتن بخش زیادی از سرمایه شود. خروج از ترید بعد از تحمل مقداری کاهش، قطعا منطقیتر به نظر میرسد هر چند احتمال افزایش سود وجود داشته باشد.
حدضرر قیمتی است که توسط تریدر تعیین میشود که به واسطه آن هر زمان بازار به آن قیمت رسید، سفارش به صورت خودکار بسته میشود و سفارش معکوس اعمال میشود.
اهمیت تعیین حد ضرر یا استاپ لاس
در بازارهای مالی همچون بازار ارزهای دیجیتال و forex هیچگونه الزامی برای تبعیت از تحلیلهای شما وجود ندارد و همواره احتمال خطا در تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال وجود دارد، لذا باید آمادگی انتخاب تصمیم درست را در مواقعی که سیر قیمتها با پیشبینی شما منطبق نیست را داشته باشید. به منظور این کار پس از انتخاب موقعیت مناسب ورود به یک موقعیت ترید ارز دیجیتال، قدم بعدی انتخاب حد ضرر یا استاپ لاس (Stop Loss) است. یکی از بزرگترین اشتباهات رایج در میان تریدرهای آماتور، تعیین نکردن حد ضرر است. اغلب تریدرهای غیر حرفهای بعد از اینکه قیمت ارز دیجیتال مورد نظرشان افت میکند و وارد منطقه ضرر میشوند، منتظر میمانند تا قیمت آن ارز دیجیتال دوباره رشد کند و به نقطه خریدشان بازگردد، در این حالت سرمایه آنها به خواب میرود و ممکن است که چندین ماه و یا حتی چندین سال طول بکشد که دوباره به قیمت مورد نظر آنها برسد، در نتیجه از سودهای دیگر بازار عقب میمانند. پس میتوان گفت مفهوم حد ضرر در سرمایه گذاری که سیستم معاملاتی که حد ضرر ندارد ممکن است روزی تمام سرمایه را نابود کند و در اینجاست که اهمیت تعیین حد ضرر مشخص میشود. بنابراین تریدرها باید برای خرید و فروشهای خود برنامه داشته باشند و برای شرایط مختلف بازار اقداماتی را از پیش برنامهریزی کنند.
مزایا و معایب استفاده از استاپ لاس چیست؟
از مزایای حدضرر (Stop Loss) این است که با اعمال حدضرر، لازم نیست که به طور مداوم بازار را رصد کنید. در هنگام مسافرت یا در مواقعی که به بازار دسترسی ندارید، قرار دادن حد ضرر (Stop Loss) دارایی شما را از زیان زیاد و یا نابودی کامل محافظت میکند و در مواقعی که قیمت ارز دیجیتال وارد یک روند نزولی میشود و یا زمانی که از معاملات مارجین استفاده میکنید در صورت عدم استفاده از حد ضرر احتمال از بین رفتن بخش زیادی از سرمایه در چند لحظه وجود دارد. در برابر مزایای استفاده از حد ضرر، تنها مشکل استفاده از این ابزار این است که گاهی در بازار نوسانات شدید مقطعی بوجود میآید که این نوسانات باعث فعال شدن حدضرر میشود و در آن زمان پوزیشن ترید بسته میشود و ممکن است بازار فقط درحد چند معامله یا در حد چند ثانیه به قیمت حدضرر تعیین شده برسد و بلافاصله پس از آن به سمت تارگتهایی که در تحلیل به دست آمده حرکت کند، در این حالت سبب میشود تا از سود به دست آمده محروم شوید و مقداری ضرر متحمل شوید.
چگونه از حد ضرر یا استاپ لاس استفاده کنیم؟
در نظر داشته باشید که قانون ثابت و روش سریعی برای تعیین حدضرر (Stop Loss) وجود ندارد و به طور کلی حدضرر به استراتژی خرید و فروش شخصی هر فرد بستگی دارد. یک تریدر که در ترید روزانه خرید و فروش میکند، ممکن است 4 درصد به عنوان حدضرر انتخاب کند و تریدر دیگری که هدف سرمایهگذای بلندمدتتری دارد، میتواند 20 درصد ضرر را به عنوان حدضرر سرمایه گذاری خود انتخاب کند.
تعیین حد ضرر در انواع تحلیلها و موقعیتهای معاملاتی متفاوت است و در اصل حد ضرر یا استاپلاس نشان دهنده زمانی است که تحلیلگر دچار اشتباه شده است و باید تصمیمگیری خود را تغییر دهد.
بنابراین با هر سبک تحلیل و در هر پوزیشن معاملاتی که انجام میشود، حد ضرر جایی تعیین میشود که تحلیل اشتباه باشد. به عنوان مثال: تحلیلگر با در نظر گرفتن تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال، پیشبینی کرده است که خرید بیتکوین در 42000 دلار منطقی است و مفهوم حد ضرر در سرمایه گذاری امید دارد که تا 42500 دلار افزایش یابد. پس در این حالت برای خود یک حد ضرر در 41000 در نظر میگیرد و اینگونه استدلال میشود که اگر بیت کوین تا 41000 دلار ریزش کرد، پس پیشبینی برای صعود و تحلیل انجام شده اشتباه میباشد و اگر قیمت بیت کوین به 41000 دلار برسد نشان دهنده قرار گرفتن قیمت در یک روند نزولی است و تریدر سریعا پوزیشن معاملاتی را میبندد.
سخن پایانی
مهمترین نکته در مورد حدضرر یا استاپ لاس (Stop Loss) این است که شما را از گرفتن تصمیمات احساسی منع میکند. اکثر تریدرها دلبسته به ارز دیجیتالی که خریدهاند میشوند. عبارت معروفی در بازار سرمایه در این زمینه وجود دارد که میگوید: با سهام خود ازدواج نکنید! این عبارت در خصوص رمزارزها نیز کاربردی است.
رمزارزنیوز
هیچگاه با خودتان نگویید من این ارز دیجیتال را دوست دارم و حتما باید آن را در سبد خود داشته باشم و به آینده آن کاملا اطمینان دارم. در نظر داشته باشید که هر ارز دیجیتالی در بازههای مختلف زمانی رفتار متفاوتی از خود نشان میدهد و احتمال اینکه تمام پیشبینیهای شما نادرست شود، وجود دارد. بنابراین پیش از شروع ترید، حد ضرر یا استاپلاس خود را تعیین کنید و نزدیکترین قیمتی که ثابت کند تحلیل شما اشتباه بوده را به عنوان حد ضرر در نظر بگیرید و هرگز احساسی عمل نکنید و از جابجا کردن حد ضرر بر اساس احساسات اجتناب کنید.
حتما قبل از ورود به هر تریدی اول حد ضرر را برای خودتان مشخص کنید و بعد وارد شوید مفهوم حد ضرر در سرمایه گذاری و با استفاده از حد ضرر یا استاپ لاس (Stop Loss) سرمایهگذاری خود را بیمه کنید.
چند نکته مهم در بورس که سرمایه گذاران باید به آن ها توجه کنند!
چند نکته مهم در بورس که سرمایه گذاران باید به آن ها توجه کنند!
برای دانستن این موضوع ( چند نکته مفهوم حد ضرر در سرمایه گذاری مهم در بورس که سرمایه گذاران باید به آن ها توجه کنند! ) در ادامه با ما همراه باشید.
۱. قبل از قدم گذاشتن در بازار بورس استراتژی خود را تعیین کنید.
نوسانگیری – کوتاه مدت ( تا ۳ ماه ) – میان مدت ( ۳ الی ۶ ماه ) – بلند مدت از ۶ ماه به بالا
۲. اگر قصد دارید سرمایهگذاری بلندمدت انجام دهید بازهم کمی تحلیل تکنیکال بیاموزید.
مفاهیم اولیه تحلیل تکنیکال از قبیل حمایتها و مقاومتها را بشناسید. اطلاعات جمع آوری کنید، تجزیه و تحلیل کنید تا ورزیده شوید.
۳. حتما در هر خرید حد ضرر مشخصی برای خود تعیین کنید.
مثلا ۱۰ درصد و بر این حد ضرر کاملا پایبند باشید. خیال سودهای تپل می تواند به ضرر های تپل تر هم بیانجامد. فرضا روند قیمتی سهمی را در ۳۰ روز گذشته بررسی کنید ببینید کمترین قیمت چند بوده است و بیشترین قیمت را ببینید بعد ببینید ریسک ورودتان خوب ارزیابی می شود یا بد. بر اساس آن استراتژی ورود خود را تنظیم کنید.
۴. براساس صحبتهای افراد خرید و فروش نکنید.
صحبتها و توصیههای خرید و فروش را فقط گوش کنید و بخوانید ولی سریع اجرا نکنید. تجزیه و تحلیل کنید و با شخصیتتان و استراتژی خودتان تطبیق دهید. شاید آن شخص فردی بسیار ریسکپذیر باشد ولی شما شخصا حاضر به ریسک زیاد نباشید. دلیل دیگر اینست که شاید استراتژی آنها بلند مدت باشد ولی شما کوتاه مدت یا میان مدت و حتی شاید آنها به نوسانگیری فکر می کنند.
۵. وجود افراد سودجو
برخی افراد سودجو در تالارهای بورسی قصد دارند با تعیین هدفهای اغواکننده و جذاب برای سهمهای مختلف، سرمایهگذاران را فریب داده و هیجانزده کنند. پس به سهم هایی که در تالارهای بورسی بشدت روی آنها تبلیغ می شود سعی کنید وارد نشوید و اگر وارد شدید کاملا مواظب باشید.
۶. هیجانزده رفتار نکنید.
به استراتژی تان در هر حالت و موقعیتی پایبند باشید. ( البته به این معنی نیست که همه افراد سودجو و فریبکار هستند. خودتان هم تحقیق و مطالعه کنید ).
۷. همیشه چند درصد سرمایهتان نقد داشته باشید.
امتحان کنید حاشیه امنیت بالایی برای شما ایجاد خواهد کرد. تا زیر و بم کار را یاد نگرفتید هرگز تک سهم نشوید. تک سهم شدن (داشتن یک سهم در سبد سهام) مخصوص معاملهگران بسیار حرفه ای و رانتدار است.
۸. هرگز به خود نگویید که اگر امروز نخریدم دیگر سود نخواهم کرد.
بیش از چند نماد در حال معامله شدن است ، اگر این سهم نشد بازهم سهام خوب دیگر موجود است. در ابتدای کار همین که ضرر نکنید کلی سود است پس در خرید عجله نکنید. سهمهای خوب برای خرید همیشه وجود دارد. امروز نشد فردا ، فردا نشد پس فردا خرید کنید. بنابراین آرامش و خونسردی خود را حفظ کنید.
۹. اولویت اول در بازار بورس مفهوم حد ضرر در سرمایه گذاری حفظ سرمایه است.
اولویت دوم، حفظ سودهای قبلی میباشد. همیشه فرصت خرید سهام وجود دارد ولی فرصت برگرداندن سرمایه همیشه مهیا نیست.
اگر سهمی را با عجله و با شتابزدگی خرید کنید و ضرر کرده و سرمایه شما از دست برود، دیگر چیزی نخواهید داشت که با آن معامله کنید. پس اگر سرمایه نباشد سود هم نیست.
۱۰. روی هیچ سهمی تعصب نداشته باشید.
برخی معاملهگران فقط در گروه خاصی از بازار فعال هستند و برخی دیگر به سهمی که خریداری شده تعصب خاصی نشان میدهند؛ هردو اشتباه است. هدف معاملهگر در بازار سرمایه سودکردن است و هدف این نیست که با سهام یک شرکت ازدواج کنید.
۱۱. خرید یک سهم با اراده خود فرد انجام میشود.
پس قبل از هر خرید فکر کنید و عواقب خریدتان را از همین ابتدا بر عهده بگیرید. تقصیر اشتباهتان را بر گردن دیگران نیندازید. این شما هستید که مسئول خرید و فروش خود میباشید.
۱۲. بهتر است به دنبال سیگنالهای خرید و فروش نباشید.
چون اگر هم سودی کسب کنید همیشگی نیست. سیگنالها مانع یادگیری شما میشود و کسی که به فکر پیشرفت و ترقی باشد به سیگنالهای خرید و فروش سهام کمتر توجه میکند.
۱۳. تحلیل بنیادی و تکنیکال را تا حدی که میتوانید یادبگیرید.
تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال را تا حدی که میتوانید یادبگیرید. فکر نتوانستن را از ذهن خود بیرون کنید، تحلیلگران بزرگ نیز روزی فردی عادی بودهاند و با تمرین و مطالعه و تجربه به اوج رسیدهاند. شاید مثل خیلی از افراد بگویید وقت مطالعه و کلاس رفتن را ندارید. مشکلی نیست، هرچقدر زمان دارید صرف یادگیری کنید و روزانه مثلا ۲۰ دقیقه در ساعتی خاص صرف اینکار نمایید. پس از مدتی خودتان از پیشرفتی که کردهاید متعجب خواهید شد.
آموزش جامع حد ضرر
بصورت ناگهانی مانعی بزرگ را در مقابل خود میبینید و این در حالی است که در تجهیزات شما اصلا چیزی به نام ترمز وجود ندارد و سرانجام ….! نابودی….!
آموزش جامع حد ضرر
تعریف فنی حد ضررو ضرورت اجرای حد ضرر:
به دنبال آن هستیم که درصورتی که به هر دلیلی در انتخاب سهام و یا زمان خرید، اشتباه کردیم،
چگونه زیان خودمان را به حداقل برسانیم.
این مباحث بر اساس سالها تجربه و مطالعه در بازار بدست آمده است و شامل اصول سادهای است
که اجرای آنها میتواند در بلند مدت تضمین سود آوری شما در بورس باشد.
فروش سهام برای جلوگیری از زیانهای بیشتر: تقریباً تمامی سرمایه گذاران باید انتظار تجربه زیان را داشته باشند.
اما سرمایه گذاران موفق کسانی هستند که زیانهای خود را حداقل میکنند.
موفقیت در بورس همانقدر که به انتخاب دقیق سهام برنده بستگی دارد، به محدود نمودن زیانها مرتبط میباشد.
یک استراتژی سرمایه گذاری مشخص و صریح میتواند شما را از زیانهای سنگین حفظ کند.
یکی از برتریهای معامله گران موفق نسبت به معاملهگران ناموفق در نحوه برخورد آنها با شرایط نامطلوب بازار است.
هنگامی که قیمت برخالف جهت پوزیشن ما حرکت می کند،
اگر به موقع از بازار خارج شویم، نه تنها از گسترش زیان جلوگیری کرده ایم
بلکه در صورت مناسب بودن شرایط جدید میتوان در جهت مناسب اقدام به معامله کرده و احتمال زیان پوزیشن قبل را جبران کنیم.
بسیار ی از معامله گران تازه کار و کم تجربه معمولا بصورت احساسی و بدون در نظر گرفتن قواعد انجام یک معامله موفق تصمیم گیری می کنند.
بنابراین هرگز تمایلی به بستن یک پوزیشن با زیان ندارند.
در شرایطی که بیشترین مفهوم حد ضرر در سرمایه گذاری سود کسب شده این معامله گران معموآل حدود 10درصد میباشد،
در سابقه معاملات آنها زیانهای بیشتر از 30 درصد نیز دیده میشود.
میتوان نتیجه گرفت که یک معامله زیان ده سود 3 معامله سودده را از بین می برد! به یاد داشته باشید
تنها یک گروه در بازار هستند که در کف مفهوم حد ضرر در سرمایه گذاری کف میخرند و در سقف سقف میفروشند. “دروغگوها”
برای جلوگیری از گسترش زیان احتمالی میبایست بعد از فراهم بودن شرایط مناسب برای انجام معامله و قبل از اقدام به آن،
حد زیان )Loss Stop )مناسب را پیدا کنیم.
Loss Stop نقطهای است که در صورت رسیدن قیمت به آن نقطه، پوزیشن بدون هیچ گونه شک و تردید و چون و چرا بسته میشود.
گاهی ممکن است بعد از رسیدن قیمت به Loss Stop و بسته شدن پوزیشن بالفاصله روند حرکت به نفع معامله گر تغییر کند.
معامله گر آماتور از اینکه برای پوزیشن خود حد زیان تعیین کرده ابراز پشیمانی میکند و احتمال در آینده چنین کاری نخواهد کرد.
اما معامله گر منطقی و با تجربه به بررسی علت و ضعف استراتژی معاملاتی خود درتعیین نقطه ورود و خروج مناسب میپردازد
و سعی بر این میکند که به مرور خطای خود را در تعیین حد ضرر کاهش دهد.
بنابراین معامله گر منطقی به مرور یک استراتژی تدوین میکند
که در شرایط مختلف بازار سوددهی را برای خود تضمین میکند.
یکی از بزرگترین اشتباهات تغییر حد زیان بدون دلیل فنی و منطقی است
بدین ترتیب که بانزدیک شدن قیمت به حد زیان معامله گر اقدام به گسترش یا حذف حد زیان میکند
و منتظر کمتر شدن یا از بین رفتن زیان میماند.
با وجود اینکه ممکن است در مواردی این حرکت موجب جبران یا کمتر شدن زیان شود
اما در بلند مدت نتیجهای جز از بین رفتن برنامه و استراتژی کاری نخواهدداشت.
عدم تعیین حدضرر به عبارت دیگر یعنی ماندن با سهم تا بی نهایت.
یعنی تا هرجایی که ضرر کنیم. یعنی تا از دست دادن نیمی )یا بیشتر( از سرمایه خویش. البته همیشه اینطور نیست
و موارد زیادی پیش میآید که ممکن است سهم ما فروخته شود و سپس سیر صعودی پیشه کند
و ما را در غم از دست دادن سهم خویش داغدار کند.مفهوم حد ضرر در سرمایه گذاری
این قسمت – که البته واقعیت هم دارد – همان بخش گول زنندهای است که بسیاری از سهامداران را دچار مشکل حاد میکند.
عدم تعیین حد سود و ضرر یعنی عدم داشتن برنامه و یعنی عدم مدیریت سرمایه و ریسک خود.
چه موقع و به چه صورت حد ضرر را بایداعمال کنیم؟
فعال شدن حد ضرر در یک معامله به مفهوم تثبیت قیمت پایانی سهم زیر قیمت حد ضرر در دو روز کاری میباشد
و تنها لمس قیمت و یا حجم کم معامالت در قیمت محدوده حد ضرر مالک فعال شدن حد ضرر یکنماد نمیباشد.
استفاده از کلید حجم معامالت هر گاه قیمت سهامی در حالیکه با حجم باالیی مورد معامله قرار میگرفت شروع به ریزش نمود،
می توان از این موضوع به عنوان نشانهای برای پیش بینی روند منفی سهم استفاده کرد.
بنابراین دقت نمایید حجم کم معامالت در محدوده حد ضرر به معنی فعال شدن آن نمی باشد.
معمولا افزایش حجم معامله در زمانی که روند سهم منفی است، بیانگر آن است که سرمایه گذاران حرفهای شروع به فروش سهام نمودهاند،
که این امر هر گونه افزایش قیمتی را با مشکل مواجه خواهد نمود )سرمایه گذاران حرفه ای معمولا دارای حجم بالای سرمایه هستند
که خروج آنها از یک سهم، انرژی سهم برای رشدرا کاهش زیادی میدهد(.
یکی از دلایل رعایت حد ضررر از منظر معامله گری اینسرت که خواب سررمایه شرما را از بین میبرد.
ممکناست سهمی که شما حد ضرر آن را رعایت نکرده اید،
پس از مدتی دوباره به قیمت باالی حد ضرر برگردد و شاید از نظر یک تریدر معمولی، نیاز به رعایت حد ضرر نباشد،
اما یک تریدر حرفهای به این نکته اینجور نگاه میکند که عدم رعایت حد ضرر موجب می شود
که در یک بعد قضیه سرمایه وی از خواب زیادی برخوردار شود
و از سودهای دیگر بازار باز بماند و همچنین گذشت زمان و بازنگردیدن سهم به قیمتهای قبلی موجب خستگی سهامدار و فروش در ضرر بیشتر خواهد شد.
عوامل موثر در حد ضرر چیست؟
1 .وضعیت کلی بازار
2 .خصوصیات فردی و روحی سرمایهگذار
3 .مقدار ریسک
4 .میزان سرمایه
5 .قصد از سرمایهگذاری )بلند، میان یا کوتاه مدت(
6 .انتظارات از سهم
7 .تاریخچه نوسانات آن سهم
8 .خطوط مقاومت و حمایت قیمتی سهم
سهام هر گاه با کاهش شدید در قیمت مواجه می شوند، به دلیل آنکه انتظارات مثبت در رابطه با آنها در بازار از بین می رود،
به سختی میتواند به سطح اول خود برگردند و هر چه شدت این کاهش بیشتر باشد،سختی بازگشت نیز بیشتر میباشد.
به هر حال ممکن است استثناهایی نیز در مورد قانون 8درصد مشاهده کنید ولی به هر حال به آن پایبند باشید، چرا که این قانون شما را در مقابل زیان بیش از 8 درصد بیمهمیکند.
3 )مقایسه با کلیت و سهام دیگر بازار:
در دوران پس از خرید سهام، بسیار مهم است که رفتار سهم رانسبت به کل بازار و صنعت مورد بررسی قرار داد.
مثلا اگر کل بازار در حال رشد است ولی سهام شماهمچنان در جای اول خود مانده است این می تواند یک هشدار باشد.
در بازار مثبت، سهام برنده،بیشترین اقبال را خواهند داشت.
بنابراین اگر رشد سهام شما در مقایسه با رشد بازار ناچیز است بایدسهام را بار دیگر مورد مطالعه قرار داد، حتی زمانی که 8 درصد از قیمت خرید خود پایینتر نیامدهباشد.
دسته دوم؛ حد ضرر مکانیکال: این روش نیز ساده است و در این مورد معاملهگر از اندیکاتورهااستفاده برای تعیین حد ضرر استفاده میکند. در ادامه با تعدادی از این روشها آشنا میشویم.
1 )Average Moving :
خط میانگین متحرک همان قیمت سهام است اما به جای آنکه قیمت را در یک لحظه نشان دهد آن را در یک دوره زمانی نشان می دهد.
میانگین متحرک، میانگین قیمت سهم دریک دوره زمانی است.
مثلا میانگین متحرک 13 روزه، میانگین قیمت سهام در 13 روز گذشته میباشد.
میانگین متحرک 26 روزه معمولا به عنوان خطی که بیانگر حداقل قیمت سهم و نقطه حمایتقیمت می باشد، تلقی می گردد.
هرگاه قیمت سهم این کف قیمتی را می شکند ویا پایینتر میآید بیانگر آنست که بازار دیگر رغبتی به این سهم ندارد.
2 )Momentum:
شکست خط صفر مومنتوم به سمت پایین میتواند به عنوان حد ضرر در نظر گرفته شود.
دسته سوم؛ حد ضرر تکنیکال و ترسیمی:
در این دسته روشها کار مقداری سختتر میباشد، اما در عوض دقیقتر است و برخالف دسته دوم در خیلی از مفهوم حد ضرر در سرمایه گذاری موارد از ابتدا حد ضرر برای ما مشخص است.
1 )خط روند:
زمانی که خط روند شکسته شود، بعضیها فقط با بسته شدن دوکندل زیر آن اقدام میکنند،
اما بعضی دیگر حتما اجازه میدهند یک فراکتال نزولی در زیر خط روند تشکیل شود و بعد از شکسته شدن فراکتال نزولی خارج میشوند.
2 )حمایت مهم یا کف قیمتی سهام: حدضرر را زیر یک حمایت مهم قرار دهید.
مثال حمایت سهم خودرو در محدوده 270 تا 280 تومان است.
بنابراین میتوان حد ضرر را می توان حجم بالای معاملات درقیمت زیر 270 تومان )مثال 265 تومان(، در نظر گرفت.
3 )فیبوناچی:
از درصدهای فیبوناچی میتوان به عنوان حد ضرر استفاده کرد.
میتوان فیبو ریتریسمنت را رسم کرد و بر مبنای استراتژی یک یا دو فیبو زیر محل ورود را بعنوان ناحیه استاپ الس در نظر گرفت.
علاوه بر روش فوق عده ای از خطوط کاماریال )با استراتژی خاص خود( یا خطوط پیوت استفاده میکنند.
3 )امواج الیوت:
در این روش باید بر شمارش امواج تسلط کافی داشته باشید و از قوانین الیوت برای این کار استفاده کنید.
عموما وقتی هدف گرفتن موج سه میباشد و در انتهای موج دوم وارد میشویم حد ضرر را زیر شروع موج اول قرار میدهیم،
که نقض آن شمارش ما را باطل مینماید،
اما وقتی هدف گرفتن موج 5 میباشد، حد ضرر را انتهای موج یک قرار میدهیم، چون ورود موج 4 به حوزه موج یک باعث ابطال شمارش خواهد شد
و اصولا این اتفاق نباید حادث شود مگر ما در شمارش ایراد داشته باشیم.
برای گرفتن موج C نیز حد ضرر را انتهای موج B قرار میدهند در اینجا عبور از حد ضرر شمارش را نقض نمینماید،
ولی بیانگر اشتباه ما در فرض اتمام موج B یا در حالت بدتر اشتباه در کل موج شماریست.
4 )استفاده از الگوهای نموداری در تعیین حد ضرر:
4-1 )اگر ورود را بر مبنای کف دو قلو انجام داده باشید، حد ضرر زیر کفها قرار میگیرد.
4-2 )اگر برمبنای سر و شانه کف وارد به سهم شده باشید، حد ضرر ابتدا در زیر Head قرار میگیرد وسپس به زیر شانه راست منتقل میشود.
4-3 )اگر بر مبنای پترن یک دو سه وارد شده باشید، حد ضرر ابتدا زیر نقطه شروع و سپس زیر فراکتال سمت راست قرار میگیرد.
5 )استفاده از روش ویلیامز در تعیین حد ضرر: برای اعمال حد ضرر به این روش میتوانید از اندیکاتور
آن استفاده کنید. لینک دانلود اندیکاتور:
یاد بگیریم که بازار را تحلیل کنیم نه یک سهم را یکی از مهمترین روشهای یافتن حد ضرر و نقطه فروش تحلیل کل بازار است و نه یک سهم خاص .
به این معنی که در مواقعی که جو عمومی بازار مناسب نیست بازار به سمت جو منفی حرکت میکند
در واقع حتی اگر سهم مناسبی هم خریده باشیم اگر جو عمومی بازار منفی باشد در این صورت نمیتوان انتظار سود چندانی از سهم انتخاب شده داشت .
بنابراین وقتی که کل بازار منفی است در انتخاب حد ضرر دقت لازم را به عمل آورید.
نبایدها در مورد حد ضرر:
1 )حدضرر تان نباید بیشتر از 10درصد باشد. یعنی طوری نباشد که 10درصد از مبلغ خریدتان را ازدست بدهید.
قطع اینترنت؛ گسترش فقر و سایر قضایا
در مورد اینکه خسارت هر ساعت قطع یا اختلال گسترده در اینترنت معادل قیمت چند سطل زباله شهری است؟ چه تعداد شغل در صنعت خردهفروشی الکترونیکی از این اختلالات آسیب دیده؟ و تاثیر بروز این اختلال در زنجیره مفهوم حد ضرر در سرمایه گذاری تجارت بر بنگاههای تولیدی خرد و متوسط چیست؟ و مجموع این موارد چگونه بر متغیرهای اقتصاد کلان همچون رشد و اشتغال و تورم تاثیر میگذارد؛ آنقدر صحبت شده که مرورشان صرفا تکرار مکررات است.
واقعیت این است که اثر اصلی اختلال گسترده، جدی و طولانی مدت در دسترسی شهروندان و بنگاههای اقتصادی ایرانی به اینترنت، در میانمدت خود را در ساختارهای کلان تولید و تجارت و سرمایه کشور (بویژه سرمایه نرم) آشکار خواهد کرد و در مورد تخمین ابعاد آن، امروز میتوان تنها می توان به بیان این نکته اکتفا نمود که قطعا با یک «فاجعه ملی» و «بلای بیننسلی» مواجهیم. برای درک این اثر،منشا بروز آن و فهم این معنا که چرا هیچ«شبکه ملی اطلاعاتی» قادر به جبران و یا حتی مهار این خسارت نیست؛ باید ابتدا درک صحیحی از معنا و کارکرد اینترنت و نقش آن در سازماندهی اقتصادی و اجتماعی امروز جهان داشته باشیم.
اینترنت بر بستر فناوری مبادله غیرمتمرکز اطلاعات بستهای (Data Package Switch: DPS) بنا شده؛ اما چیزی به مراتب فراتر از این فناوری است و به همین دلیل ساختن یک کپی از این فناوری برای انتقال اطلاعات دیجیتالی شده با اعمال محدودیتهای بسیار و رویکرد تمرکزگرایانه ( یا به اصطلاح همان اینترنت ملی ) نمیتواند به هیچعنوان جایگزین اینترنت شود.
جوهره اینترنت امکان دسترسی (تقریبا نامحدود) به طیف بسیار وسیعی از منابع داده و خدمات ارائه و پردازش اطلاعات، به صورت غیرمتمرکز، اما از طریق یک ترمینال واحد برای کاربر، است. امکانات پردازش دیجیتال در کنار ظرفیتهای اقتصادی ناشی از امکان دسترسی غیرمتمرکز به منابع و خدمات اطلاعاتی از طریق ترمینال واحد، همتایابی (Peer Finding)، انتشار پیام و نیز شبکه سازی بین فردی را که پیش از اینترنت متکی به نهادهای متمرکز بود؛ به شدت غیرمتمرکز، انعطاف پذیر و البته کاراتر ساخت.
از منظر سازماندهی اجتماعی ( که زیربنای سازماندهی اقتصادی نیز محسوب می شود ) این امکان تازه به آن معنا است که ساختارهای اجتماعی و فرهنگی متکی به یک اکثریت بزرگ (هر چند کم تحرک)، که با مجموعه ای از هنجارها و ارزشهای انعطاف ناپذیر اقلیت را به عنوان عنصر نامطلوب فیلتر می کرد، جای خود را به مجموعه بسیار بزرگی از اقلیتهای متنوع، پرتحرک و قدرتمند می دهد که مناسبات میان خود را در «بازار آزاد ایدهها» تنظیم میکنند.
هر چند این الگوی جدید سازماندهی اجتماعی و فرهنگی برای هر شخصی، از جمله و به ویژه آن دسته از کارگزاران نظامهای حکمرانی، که با مفهوم امر اجتماعی خصوصی و بازار آزاد ایده ها راحت نیستند، به شدت ناگوار و نامطلوب است؛ اما محرومیت یک کشور از این ظرفیت سازماندهی، حداقل از سه کانال مهم به ویرانی زیرساختهای تولید و تجارت در آن کشور منجر خواهد شد.
الف) سرمایه انسانی:
عدم دسترسی پایدار و مشروع به اینترنت در واقع به معنای محرومیت از برخی جلوههای مهم زندگی اجتماعی و فرهنگی جهان امروز است و این محرومیت انگیزه مهاجرت بویژه در نخبگان و طبقه متوسط تحصیلکرده، که ستون فقرات نظام اقتصادی هستند، را به شدت تقویت می کند. همچنین آن دسته از سرمایههای انسانی کشور که به هر دلیل با موج مهاجرتها همراه نمی شوند در عدم دسترسی به بازار آزاد جهانی ایدهها، فرصتهای ارزشمندی برای آموزش، توانمندسازی، شبکه سازی و بالاخره عرضه تواناییهای خود را از دست می دهند که در نهایت منجر به نابودی رقابتپذیری آنها در برابر همتایان خارجی خواهد شد.
ب) سازماندهی صنعتی و اتصال به زنجیره ارزش جهانی تولید و تجارت:
در تولید و تجارت امروز، تبادل اطلاعات در عرصه جهانی نقشی به مراتب فراتر از «تماس تجاری» دارد. فعال اقتصادی ایرانی حتی اگر بتواند شرکای خارجی خود را برای حفظ تماسهای تجاری به عضویت در پیامرسانهای داخلی قانع کند؛ در فقدان دسترسی به اینترنت در واقع به طیف وسیعی از منابع و خدمات بین المللی پردازش اطلاعات دسترسی ندارد که قدرت خود را از صرفه ناشی از مقیاس در بازار جهانی می گیرند و برای سازماندهی تجاری رقابتپذیر و نقشآفرینی موثر در زنجیره ارزش جهانی تولید و تجارت یک زیرساخت غیرقابل جایگزینی محسوب میشوند.
به بیان دیگر در جهان امروز دسترسی به رویکرد ریسکپذیر و اراده تخریب خلاق در بازیگران عرصه کسب و کار ( که شومپتر تحت عنوان «نهاده کارآفرینی»، کلید رشد بهرهوری مجموع عوامل تولید میشمارد) نیازمند دسترسی به بازار آزاد ایده ها است که مهمترین بستر ظهور و بروز آن اینترنت است.
ج) از دست دادن سرمایهگذاران بینالملل:
محرومیت کشور از ابزارها و متدهای روزآمد سازماندهی فرهنگی و اجتماعی، در چشم سرمایهگذاران خارجی به معنای ریسک ناکارآمدی سازماندهی اجتماعی در میانمدت و مخاطره بروز تنشهای اجتماعی و سیاسی در بلندمدت خواهد بود. چنین تحلیلی طبیعتا منجر به کور شدن اشتهای سرمایهگذار خارجی برای حضور در اقتصاد ایران و به تبع آن محرومیت ما از منابع و فرصتهای جهانی در روند رشد اقتصادی خواهد بود.
مجموع این عوامل میتواند در درازمدت و یا حتی میانمدت (با توجه به سرعت تغییرات جهانی) قیمت نسبی ستانده های اقتصاد کشور در برابر نهادههای استراتژیک تولید را در وضعیتی قرار دهد که نتیجه آن تشدید و تعمیق فقر عمومی در سطح خانوار تا حد فقر خشن و افزایش ناکارآمدی میانگین بنگاههای اقتصادی تا مرز انفصال کامل و دائم از اکوسیستم تولید و تجارت جهانی باشد.
آشنایی با مارجین ایزوله و کراس مارجین!
در معاملات بازار ارز دیجیتال و بخش فیوچرز، انتخاب نوع مارجین، بسیار مهم است و نسبت به استراتژی تریدر میتواند، متفاوت باشد. در این مقاله سعی شده است، تفاوت بین معاملات مارجین ایزوله (Isolated Margin) و کراس مارجین (Cross Margin) به طور خلاصه بیان شود.
مارجین ایزوله چیست؟
وقتی معاملهگر یک معاملهی مارجین ایزوله را باز میکند، مارجین ابتدایی که برای باز کردن پوزیشن استفاده شده از موجودی قابل برداشت و دیگر پوزیشنهای باز جدا نگه داشته میشود. در یک پوزیشن مارجین ایزوله، اگر مارجین ابتدایی به پایینتر از حد مارجین نگهداری (maintenance margin) کاهش پیدا کند، پوزیشن باز شده به صورت خودکار لیکوئید (liquidate) خواهد شد.
مارجین ایزوله در موارد باز کردن پوزیشنهای حساس و پرریسک کاربرد دارد؛ زیرا در صورت استفاده از این گزینه حداکثر مقداری که معاملهگر از دست میدهد، به مارجین ابتدایی مشخص شده محدود شده و هیچ مبلغی از موجودی دردسترس معاملهگر کم نمیشود.
کراس مارجین چیست؟
پوزیشن مارجین کراس با تمام موجودی حساب معاملهگر سروکار دارد. توجه داشته باشید که هرگونه سود نامشخص از دیگر پوزیشنهای باز شده، جزو موجودیهای قابل برداشت به حساب نمیآیند. در مارجین کراس زمانی که موجودی حساب قابل برداشت معاملهگر به کمتر از مارجین نگهداری برسد، پوزیشن او لیکوئید میشود.
باز کردن پوزیشن مارجین کراس زمانی سودمند است که معاملهگران میخواهند ریسک لیکوئید شدن از طریق سرمایهگذاری مانده حساب خود به عنوان مارجین اضافه شده (added margin) را کاهش دهند. از طرف دیگر، استفاده از مارجین کراس باعث میشود که معاملهگران کنترل کمتری روی مدیریت سرمایههای خود داشته باشند.
توصیههای نهایی!
معاملهگران باید بر اساس میزان نوسانات و ریسک یک معامله تصمیم بگیرند که بین مارجین ایزوله و کراس کدام یک را انتخاب کنند. بهتر است برای باز کردن پوزیشنهای پرریسک از مارجین ایزوله استفاده شود زیرا از این طریق معاملهگر میتواند کنترل بیشتری روی معامله داشته باشد. در این حالت، معاملهگر میتواند مارجین اولیهی موردنیاز برای پوزیشن مدنظر خود را تعیین کرده و حداکثر میزان ضرر را به همان مقدار محدود کند. از سوی دیگر، معاملهگران باید دقت داشته باشند که کوچکترین تغییری در ارزش دارایی ها میتواند در لیکوئید شدن تاثیرگذار باشد، به خصوص اگر از لِوِریج بالا استفاده شود. اما اگر هدف معاملهگر جلوگیری از لیکوئید شدن باشد، باز کردن پوزیشن مارجین کراس مناسبتر است. از جمله معایب استفاده از حالت مارجین کراس این است که معاملهگر نمیتواند حداکثر میزان ضرر خود را محدود کند و همچنین در مواردی که معامله طبق پیشبینی معاملهگر پیش نرود، خطر از دست دادن تمام مانده حساب فرد وجود دارد.
دیدگاه شما