این مقاله صرفا برای اهداف آموزشی ارائه شده است و نباید بهعنوان مشاورهٔ تجاری و سرمایهگذاری از طرف کوین ایران و نویسندگانش قلمداد شود.
ورود دلار، طلا و سکه به کانال جدید
قیمت دلار و طلا، امروز یکشنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۱، نوساناتی داشته است. وضعیت بازار دلار، طلا و سکه را بخوانید.
بازار دلار، طلا و سکه، امروز نوساناتی دارد. قیمت دلار در صرافی ملی با ۲۳۴ تومان کاهش نسبت به روز گذشته، ۲۷۰۳۴ تومان ثبت شده است. قیمت در بازار آزاد نیز وارد کانال جدید شده است.
نوسانات قیمت طلا و سکه
به گزارش تجارت نیوز، علاوه بر دلار، در بازار طلا و سکه نیز امروز نوساناتی وجود دارد. بر اساس اعلام اتحادیه طلا و جواهر تهران، قیمت طلا امروز روند صعودی دارد و به کانال جدید وارد شده است. قیمت درج شده در این سایت یک میلیون و ۵۰۵ هزار و ۱۴۱ تومان است.
قیمت سکه نیز به همین ترتیب وارد کانال جدید شده. سکه اکنون با قیمت ۱۶ میلیون و ۳۰۰ معامله میشود.
قیمت سکه طرح قدیم نیز بر همین منوال به ۱۵ میلیون و ۸۵۰ هزار تومان رسیده است.
نرخ اونس جهانی نیز در لحظه تنظیم این خبر افزایشی است و به قیمت ۱,۸۷۱٫۶۱ دلار معامله میشود.
سیگنالهای موثر بر بازدهی بازار دلار، طلا و سکه
در مدت اخیر بازارهای مالی، تحت تاثیر مذاکرات وین و صدور قطعنامه شورای حکام قرار داشتند.
مذاکرات هستهای در ماه پایانی سال گذشته متوقف شد. دو طرف تاکید دارند بخش زیادی از توافقات انجام شده، اما چند مورد اساسی و مهم باقی مانده است. تا چندی پیش مقامات مختلف در کشورهای طرف مذاکره معتقد بودند که توافق در دسترس است. اما حالا برخی مقامات به ویژه در آمریکا نسبت به این موضوع تردیدهایی را مطرح کردهاند. مقامات ایرانی نیز بیتصمیمی در آمریکا را عامل وقفه در مذاکرات میدانند.
نوسانات قیمت دلار
قیمت دلار، در ادامه روند افزایشی خود در روزهای گذشته، روز پنجشنبه بار دیگر وارد کانال جدید شد. نرخ ارز آمریکایی در صرافی ملی نیز با ۶۶ تومان افزایش نسبت به روز چهارشنبه، سیگنالهای موثر بر بازارها ۲۶۸۹۲ تومان ثبت شده بود.
روز چهارشنبه، ۱۸ خرداد نیز قیمت دلار برای ساعاتی به سطح جدید رسیده بود. دلار صرافی ملی نیز که این روزها در مجموع روند افزایشی دارد، با ۳۲۲ تومان افزایش نسبت به روز سهشنبه، ۲۶۸۲۶ تومان ثبت شد. امروز اما روند قیمتی آن کاهشی بود.
تاثیر کوتاهمدت قطعنامه بر بازدهی بازارها
برخی کارشناسان با توجه صدور قطعنامه شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی، این روند را طبیعی اما کوتاهمدت میدانند.
مریم محبی، کارشناس بازارهای مالی در مورد تاثیر این قطعنامه بر بازارها تجارتنیوز میگوید: در بازارهای دلار، طلا و متعاقبا مسکن، به دلیل کاهش قدرت پول ملی، میتوانیم انتظار افزایش را داشته باشیم. در بورس به دلیل واهمه سهامداران احتمال خروج مقطعی پول از بازار سرمایه برای ورود به سایر بازارهای موازی و داراییهای امنتر وجود دارد و میتوانیم انتظار کاهش هیجانی را داشته باشیم.
این کارشناس بازارهای مالی بیان میکند: این اوضاع بسیار مقطعی و کوتاهمدت است. پیشبینی میشود که بازارها در کوتاهمدت به آرامش دست پیدا کنند. اما اثرپذیری بازارهای سیگنالهای موثر بر بازارها مالی از اثرات موفقیت در گسترش روابط تجاری بینالملل امری اجتنابناپذیر است.
آرامش به بازارها باز میگردد؟
در عین حال اخبار دیگری هم وجود دارد که میتواند بر بازگشت آرامش موثر باشد. از جمله اینکه جیک سالیوان مشاور امنیت ملی دولت جو بایدن گفته است: مسیر مذاکرات وین از مذاکرات ایران با آژانس جدا است. همچنین دادگاهی در یونان حکم قبلی درباره توقیف محموله نفت ایران توسط آمریکا را لغو کرده است
صعود با فروکشکردن تورم
فلزات غیرآهنی در بازارهای جهانی با سیگنالهای کاهش تورم در شرق و غرب، کاهش موجودی فلزات در انبارهای بورسی و افت شاخص دلار آمریکا گران میشوند. میزان موجودی نیکل، مس، آلومینیوم و روی در انبارهای بازارهای بزرگ بورسی در دنیا حدود ۵۰درصد کمتر از میانگین پنجساله قرار دارد. این موضوع پتانسیل ایجاد جهش قیمتی در بازار این فلزات را به همراه دارد؛ اما در شرایطی که دنیا با واهمه از بروز رکود اقتصادی مواجه است، از اثرگذاری این داده بر بازارها خبری نیست. در این شرایط، اگر دادههای تورمی در غرب مطابق انتظارت مصرفکنندگان کاهشی اعلام شده و فدرالرزرو از میزان سیاست انقباضی خود بکاهد، میتوان انتظار داشت که سیگنال افت موجودی زمینه رشد نرخ فلزات در بازارهای جهانی را فراهم کند.
فلزات پایه گران میشوند؟
فلزات غیرآهنی ظرف دوروز ابتدایی هفته در بازارهای جهانی گران شدند؛ به نحوی که اواسط روز سهشنبه سیزدهم سپتامبر در معاملات بورس فلزات لندن مس توانست مجددا به کانال 8هزار دلاری صعود نرخ داشته باشد، آلومینیوم پس از 10روز کانال 2هزار و 300دلاری را پس گرفت، نیکل با قیمت 24هزار و 290دلار که اوج قیمت 70روز اخیر این فلز بود معامله شد، روی به بیشترین نرخ پس از ابتدای سپتامبر بازگشت، سرب و قلع نیز بازده قیمتی مثبتی را برای معاملهگران رقم زدند. تضعیف ارزش دلار آمریکا و خروج سرمایه از بازار ارز، کاهش انتظارات تورم مصرفی در ایالاتمتحده آمریکا و انتشار دادههای مثبت تورمی از اقتصاد چین در هفته گذشته و وعده دولت این کشور برای حمایت از اقتصاد، مهمترین دلایل بازگشت بهای فلزات به مسیر رشد ظرف روزهای اخیر بوده است.
در حالی ظرف روز ابتدایی هفته جاری بر نرخ فلزات پایه در بورس فلزات لندن و معاملات آتی کامکس (بورس آمریکا) افزوده شد که بازارهای چین تعطیل بودند؛ اما این تعطیلی و فروکش کردن تقاضای چینیها در بازار نتوانست مانع عقبگرد قیمتی در سایر بازارهای دنیا شود. نبود تقاضا از سوی چینیها در بازارهای جهانی به دلیل تعطیلات جشنواره نیمهپاییز در این کشور رقم خورد، این تعطیلات هر سال در پانزدهمین روز ماه هشتم چینی برپا میشود که امسال تاریخ میلادی آن برابر دهم تا دوازدهم سپتامبر بود.
کاهش موجودی فلزات، مانع کنترل نرخ میشود
میزان موجودی اغلب فلزات غیرآهنی در نرخی کمتر از متوسط پنجساله آن قرار دارد. دادههای موسسات مختلف معتبر بینالمللی از این امر حکایت دارد که در شرایط کنونی، میزان موجودی نیکل در انبارهای بازارهای اصلی سرمایه در دنیا حدود 70درصد کمتر از میانگین موجودی در پنجسال اخیر است. همچنین میزان موجودی مس در نرخی کمتر از 55درصد متوسط پنجساله قرار دارد، میزان موجودی آلومینیوم به حدود 50درصد کمتر از متوسط پنجساله رسیده است، روی نیز با کاهش حدود 40درصدی موجودی نسبت به میانگین پنجساله مواجه است. کفنشینی موجودی فلزات در انبارهای بورسی دنیا سیگنالی موثر در جهت رشد قیمت این فلزات بهشمار میرود. البته با وجود این سیگنال مهم افزایشی، اغلب فلزات با نرخی کمتر از نرخ فروش یکسال اخیر خود به فروش میروند. درواقع واهمه از بروز رکود اقتصادی در دنیا و کاهش تقاضا مانع از آن شده است تا این سیگنال افزایشی بتواند تاثیر خود را بر بازارها برجای بگذارد؛ هر چند ریسک کمبود عرضه همچنان بر بازار فلزات صنعتی سنگینی میکند و این موضوع پتانسیل ایجاد جهش قیمتی در این بازارها در صورت ایجاد جریان مثبت افزایشی در بخش تقاضا را دارد.
تضعیف دلار؛ حامی رشد نرخ کالاهای پایه
ایجاد جریان افزایشی در نرخ دلار آمریکا ظرف ماههای اخیر از مهمترین دلایل عقبگرد قیمت دلاری این محصولات در بازارهای جهانی بود. افزایش چندمرحلهای نرخ بهره از سوی فدرالرزرو در سالجاری میلادی زمینه صعود شاخص دلار آمریکا را فراهم کرد و سرمایهگذاران را از بازارهای پرریسک همچون کامودیتیها فراری داد. در روز سیزدهم سپتامبر، شاخص دلار آمریکا در محدوده 77/ 107واحد نوسان دارد که اگرچه این رقم نسبت به میانگین ارزش شاخص دلار آمریکا در بازه بلندمدت 10ساله بیشتر است، اما این شاخص در حال فاصله گرفتن از رکورد قیمتی 20سال اخیر خود است که ششم ماه سپتامبر برای آن به ثبت رسید. در ششم سپتامبر شاخص دلار آمریکا توانست تا 2/ 110واحد صعود کند و در قله 20سال اخیر خود بایستد. این موضوع با ایجاد تمایل به خرید دلار میان سرمایهگذاران، زمینه عقبگرد قیمتی در بازارهای مالی و کالایی را فراهم کرد. البته شاخص دلار نتوانست برای زمانی طولانی در کانال 110واحدی جا خوش کند و ظرف روزهای اخیر تا 7/ 107واحد عقب نشست. اگرچه همچنان این شاخص نسبت به میزان آن در بلندمدت بالاتر است؛ اما عقبنشینی آن از رکورد 20سال اخیر خود فرصتی برای ورود سرمایه به بازارهای مالی و کالایی و رشد قیمت کامودیتیها فراهم کرد.
انتظارات تورمی میان مصرفکنندگان آمریکایی عقب نشست
انتظارات تورمی میان مصرفکنندگان آمریکایی برای ماه اوت نسبت به ماه ژوئیه کاهش بیشتری داشت. نظرسنجی ماهانه انتظارات قیمتی مصرفکنندگان که توسط فدرالرزرو در روز دوشنبه دوازدهم سپتامبر منتشر شد، نشان داد که مصرفکنندگان آمریکایی در این ماه تورم 75/ 5درصدی را نسبت به مدت مشابه در سال قبل حس کردند، این در حالی بود که این شاخص برای ماه ژوئیه نسبت به مدت مشابه در سال قبل رشد 2/ 6درصدی داشت. میزان شاخص انتظارات قیمتی مصرفکنندگان آمریکایی برای ماه اوت به کمترین میزان پس از اکتبر 2021 رسید. افت نرخ بنزین در آمریکا مهمترین دلیل کاهش انتظارت تورمی مصرفکنندگان آمریکایی برای ماه اوت بود. این خبر احتمالا به مذاق سیاستگذاران فدرالرزرو خوش خواهد آمد؛ چرا که نشاندهنده موفقیت آنها در کنترل تورم است.
بالا ماندن تورم برای زمانی طولانی در وهله اول به کاهش تقاضای مصرفی منجر شده و این موضوع احتمال بروز رکود در اقتصادها را فراهم میکند؛ در این شرایط بالا ماندن تورم بهرغم اتخاذ سیاستهای کنترلی میتواند باعث شود تا به اعتماد مردم به وضعیت اقتصادی خدشه وارد شود و این موضوع از میزان تقاضای مصرفی آنها در بلندمدت خواهد کاست که این موضوع آسیبی مهم برای اقتصاد تلقی میشود. در این شرایط، بازگشت احتمالی تورم به مسیر کاهش این ریسک را رفع کرده و به سود اقتصاد خواهد بود. درصورتی که برآوردها از کاهش تورم آمریکا در ماه اوت درست از آب درآید، احتمال کاهش میزان رشد نرخ بهره از سوی فدرالرزرو وجود دارد. روزهای 20 و 21 سپتامبر جلسه بعدی فدرالرزرو برگزار و احتمالا در خصوص افزایش 50 تا 75واحدی نرخ بهره در این کشور تصمیم گرفته میشود. در شرایطی که ظرف هفتههای اخیر فعالان بازارهای مالی و کالایی، خود را برای افزایش 75واحدی نرخ بهره آماده کردهاند، تصویب رشد 50واحدی نرخ بهره میتواند از رشد قیمتی در بازارها حمایت کند.
کاهش تورم چین به مذاق کامودیتیها خوش آمد
تورم برای تولیدکنندگان و مصرفکنندگان چینی در ماه اوت کاهش داشت. براساس دادههای منتشرشده از سوی اداره ملی آمار چین، شاخص قیمت مصرفکننده در ماه اوت نسبت به زمان مشابه در سال قبل 5/ 2درصد رشد داشت؛ این در حالی بود که این شاخص در ماه ژوئیه نسبت به سال قبل افزایش 7/ 2درصدی را تجربه کرده بود. در عین حال، شاخص قیمت تولیدکننده برای ماه اوت نسبت به مدت مشابه سال قبل 3/ 2درصد افزایش یافت که این رقم پایینترین نرخ رشد آن پس از فوریه 2021 است. عقبنشینی تورمی در چین باعث میشود تا دست دولت این کشور برای اعمال محرکهای مالی باز باشد و این موضوع از رشد نرخ فلزات حمایت میکند.
خبرهای موثر بر بورس فردا ۱۷ خردادماه ۱۴۰۱| سیگنال مثبت به بازارسرمایه
بورس امروز هم قرمزپوش به کار خود پایان داد تا سهامداران چشم به دومین روز معاملاتی هفته جاری بدوزند. فردا بورس در حالی آغاز به کار می کند که ممکن است این ده خبر بر روی روند آن تاثیرگذار باشند.
به گزارش نبض بورس، بورس امروز هم قرمزپوش به کار خود پایان داد تا سهامداران چشم به دومین روز معاملاتی هفته جاری بدوزند. فردا بورس در حالی آغاز به کار میکند که ممکن است این ده خبر بر روی روند آن تاثیرگذار باشند؛ بنابراین توصیه میشود قبل از معاملات فردا این ده خبر را بخوانید و ببینید.
۱- آغاز بازارگردانی به روش مبتنی بر حراج در نماد معاملاتی شرکت «فرانسوز یزد» با نمادکایزد از تاریخ سهشنبه ۱۷ خردادماه ۱۴۰۱
۲- گروسی: نمیخواهیم همکاری بین ایران و آژانس کاهش یابد
۳- نفت برنت که معاملات هفته گذشته را با ۱۱۹ دلار به پایان رسانده بود، معاملات امروز و هفته جدید را با صعود به ۱۲۰ دلار آغاز کرد.
۴- شبریز در گزارش ۱۲ ماهه بدون سود پتروشیمی تبریز به ازای هر سهم ۵۱۸۴ ریال سود محقق کرده است.
۵- نرخ سود بازار بین بانکی با کاهش ۰.۱۹ درصدی نسبت به نرخ هفته گذشته به رقم ۲۰.۵۵۵ درصد رسید.
۶- سود سنواتی ۲۴ شرکت به حساب یک میلیون سهامدار واریز شد.
۷- امضای سند تفاهمنامه هشتمین کمیسیون مشترک ایران و قطر: این تفاهمنامه در محورهای ترانزیت، حملونقل، صنعت و تجارت، انرژی، گمرک و مناطق آزاد، گردشگری، میراث فرهنگی، کشاورزی، ورزشی و . است.
۸- رئیسکل بانک مرکزی: بیشترین ذخیره ارزی اسکناسی را در تاریخ کشور داریم و از همه ظرفیتهای بانک مرکزی برای برقراری آرامش در بازار ارز استفاده میکنیم.
۹- رشد قیمت کامودیتیها در بازارهای جهانی
۱۰- از چند روز آینده قطعی برق در واحدهای تولیدی آغاز میشود و واحدهای صنعتی کوچک و بزرگ تحت شعاع این معضل قرار میگیرند.
سیگنالهای موثر بر بازارها
دنیای اقتصاد- راضیه احقاقی : تضعیف تقاضا برای محصولات طویل فولادی، نخستین سیگنال روی کار آمدن طالبان و سقوط دولت قانونی این کشور برای فولادسازان ایرانی بود. اثرگذاری این سیگنال در کوتاهمدت و میانمدت و تا زمان برقراری ثبات کامل در این کشور ادامه خواهد داشت. افغانستان به لحاظ ذخایر معدنی، کشوری غنی است و دارای ذخیره معدنی قابل توجه سنگآهن است، اما جنگ و نزاع داخلی پنجاهساله در این کشور باعث شده توسعهای در بخش معدن و صنایع معدنی آن رخ ندهد و این کشور سهمی در بازار سنگآهن و فولاد دنیا نداشته باشد. از همینرو تنشهای فعلی افغانستان به تنش در بازار جهانی فلزات نینجامیده است.
تسلط طالبان بر اغلب نقاط افغانستان ظرف زمانی کوتاه و اثرات آن بر اداره امور این کشور باعث شده مساله حضور سرمایهگذاران خارجی و شرکتهای بینالمللی در این کشور برای همکاری در ساخت و برداشت از معادن آن در همین زمان مطرح شود. شنیدهها حاکی از آغاز گفتوگوی طالبان با دولتهای مختلف برای تسریع حضور سرمایهگذاران خارجی در این کشور است. البته در این میان برخی کارشناسان بر این باورند که سرمایهگذاران خارجی میتوانند الزام طالبان به رعایت حقوق بشر و حقوق زنان را جزو شروط خود برای همکاری با آنها در پروژههای توسعهای مطرح کنند. با توجه به همجواری ایران با افغانستان، این موضوعات میتواند در بلندمدت بر بازار آهن و فولاد کشور اثرگذار شود که چگونگی آن جای بررسی دارد. ظرف روزهای اخیر نیروهای طالبان، اختیار اغلب مناطق کشور همسایه افغانستان را در دست گرفتند و دولت رسمی این کشور سقوط کرد. صرف نظر از ابعاد سیاسی و اجتماعی این اتفاق، این موضوع میتواند بر بازارهای مختلف ایران نیز اثرگذار شود. این اثرگذاری از دو منظر کلی اتفاق خواهد افتاد؛ تاثیر تنشهای سیاسی و ژئوپلیتیک بر بازار ارز کشور که خود سیگنالی موثر بر تمامی بازارهای کالایی کشور است و تاثیر این تغییر دولت و افزایش تنش منطقهای بر تجارت میان دو کشور که این موضوع نیز میتواند سیگنالی مهم برای برخی گروههای کالایی و بهخصوص محصولاتی باشد که پیش از این به افغانستان صادر میشدند.
تضعیف بازار صادراتی مقاطع فولادی ایران
بازار مقاطع طویل فولادی، نخستین بخش در زنجیره آهن و فولاد است که از ناآرامی در افغانستان متاثر میشود. در میان محصولات مختلف زنجیره آهن و فولاد تولیدی در کشور، مقاطع طویل فولادی بیشترین حجم صادرات به افغانستان را به خود اختصاص میداد و از همین رو نزاعهای فعلی در این کشور بهسرعت بر بازار صادراتی این بخش اثرگذار خواهد شد. ظرف یک سال و نیم اخیر، بازار مقاطع طویل فولادی کشور با رکود سنگین مصرفی روبهرو بوده است. افزایش قابل ملاحظه بهای مصالح ساختمانی طی این مدت و رکود در بخش ساختوساز، کاهش تقاضای مصرفی را رقم زده است. در این شرایط صادرات، مهمترین راه برای استمرار تولید در مجموعههای نوردی کشور بود. در چنین شرایطی، گسترش نزاع داخلی در افغانستان میتواند با صدمه زدن به بازار صادراتی مقاطع طویل فولادی ایران، فعالیت تولیدی را برای نوردکاران داخلی دشوارتر کند. به گفته فعالان بخش آهن و فولاد کشور، افزایش تنش در افغانستان ظرف ماههای گذشته بر صادرات مقاطع فولادی کشور اثرگذار شده بود، اما در هفتههای اخیر این اثرگذاری به اوج خود رسید تا جایی که عملا صادرات در برخی زمانها متوقف شده است. گفته میشود طالبان با کمترین جنگ کنترل اغلب مناطق افغانستان را در اختیار گرفته و در حال تعیین دولت است، اما بعید به نظر میرسد که تا برقراری کامل آرامش، صادرات مقاطع فولادی به این منطقه از سر گرفته شود. تنشهای ژئوپلیتیک در افغانستان تاثیر چندانی بر بازار شمش و محصولات حلقههای ابتدایی زنجیره آهن و فولاد کشور در کوتاه و میانمدت نمیگذارد، چرا که این کشور عمدتا واردکننده محصولات نهایی است، بنابراین این حلقهها با از دست دادن بازار روبهرو نمیشوند. اما وجود ذخایر غنی سنگآهنی در این کشور میتواند مناسبات تولید در زنجیره آهن و فولاد را در بلندمدت تغییر دهد.
چشم طمع یا امیدواری به منابع سنگآهن افغانستان
درحالی که تنها کمتر از دو هفته از سلطه طالبان بر افغانستان میگذرد و هنوز بسیاری از کشورهای دنیا طالبان را بهعنوان دولت قانونی این کشور نپذیرفتهاند، صحبت از ذخایر معدنی این کشور و آینده آن آغاز شده است. این کشور دارای ذخایر معدنی غنی است که استمرار جنگ و نزاع داخلی ظرف حدود نیم قرن اخیر در آن باعث شده این ذخایر، بکر باقی بماند. این کشور علاوه بر ذخایر معدنی غنی سنگآهن، مس، سرب، روی و لیتیوم، دارای ذخایر قابل توجهی از عناصر نادر خاکی فلزاتی همچون نیوبیوم، کبالت، جیوه، استرانسیوم و منیزیم و فلزات گرانبها از جمله طلا و نقره است. گفته میشود ارزش ذخایر معدنی این کشور (به صورت خوشبینانه) به ۳ هزار میلیارد دلار میرسد. همین موضوع نیز این کشور را به لحاظ معدنی غنی میکند. افغانستان دارای ذخایر عظیمی از سنگآهن آسیا است، گمانهزنیها از معدن حاجی گک از ذخیره قطعی ۱/ ۸ میلیارد تن با عیار ۶۲ درصد حکایت دارد که در ارتفاع ۳۸۰۰ متری قرار گرفته است. وجود این ذخایر معدنی، پتانسیلی قوی برای جذب سرمایهگذاران خارجی به این کشور محسوب میشود، اما استمرار جنگ و تنشی به قدمت ۴۰ سال در افغانستان مانعی جدی در برابر جذب سرمایهگذاران خارجی است. در این شرایط و تا پیش از ثبات سیاسی در افغانستان، بعید به نظر میرسد که شرکتی ریسک حضور در این کشور را بپذیرد. ناامنی جدید ایجادشده در افغانستان در بازار فعلی شمش و محصولات فولادی دنیا تاثیری ندارد، چرا که این کشور با وجود ذخایر غنی معدنی، سهمی از تولید سنگآهن و محصولات فولادی دنیا ندارد و به این ترتیب تنشهای جدید در این کشور تغییری در روند عرضه و تقاضای فعلی در بازارهای جهانی به وجود نمیآورد. همچنان تنش در افغانستان ادامه دارد و بخشی از مردم این کشور تسلط طالبان را نپذیرفتهاند، اما مقامات طالبان مذاکرات خود برای آغاز فعالیتهای اقتصادی در این کشور را آغاز کردهاند. گلوبال تایمز در گزارشی به اظهار نظر خانم Hua Chunying سخنگوی وزارت خارجه چین در خصوص تسلط طالبان بر افغانستان اشاره کرد که گفته است: پکن پس از تسلط طالبان بر این کشور آماده «همکاری دوستانه با افغانستان» است. وی ادامه داد: چین آماده است تا روابطش را با کشور همسایه خود گسترش داده و همکاری دوستانهای با افغانستان در بازسازی و ایجاد صلح در این کشور داشته باشد. چین با افغانستان دارای مرز زمینی است و همین موضوع حضور چین در افغانستان را تسریع و تقویت میکند. بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که چین خود را برای جذب منابع عظیم معدنی افغانستان و جولان در این کشور تحت رهبری طالبان آماده میکند. چین بیش از ۸۰ درصد از ظرفیت جهانی فرآوری عناصر نادر خاکی را در اختیار دارد. گفته میشود تسلط بر ذخایر معدنی و عناصر نادر خاکی افغانستان برای چین اهمیت زیادی دارد. البته در حال حاضر هیچ کشوری حتی چین، به شکل رسمی طالبان را بهعنوان دولت قانونی افغانستان نپذیرفته، اما حدود یک ماه قبل ملابرادر، رئیس دفتر گروه طالبان، با وزیر خارجه چین دیدار کرد. این موضوع میتواند بیانگر خواست طرفین برای آغاز همکاری اقتصادی تلقی شود. وزارت خارجه چین در پاسخ به سوال رویترز در مورد چشمانداز سرمایهگذاری این کشور در افغانستان گفت: صلح و ثبات، پیشنیاز آغاز سرمایهگذاری در یک منطقه است و چین نیز از این اصل پیروی میکند. وزارت خارجه چین خاطرنشان کرد: طالبان متعهد شده که محیط مناسبی برای سرمایهگذاران خارجی ایجاد کند. وجود ناامنی و بیثباتی در افغانستان مانعی گسترده برای حضور بسیاری از سرمایهگذاران خارجی در این کشور است. Ben Cleary مدیر ارشد اجرایی Tribeca Investment Partners که یک صندوق سرمایهگذاری جهانی منابع طبیعی است، در گفتوگو با رویترز گفت که علاقهای به سرمایهگذاری در معادن افغانستان در زمان حضور طالبان ندارد؛ چرا که طالبان یک نهاد بیقانون بوده و اختیار این کشور را در دست گرفته است. وی ادامه داد: بعید به نظر میرسد که هیچ شرکتی از استرالیا، کانادا یا آمریکا علاقهای به خرید دارایی در افغانستان داشته باشد و احتمالا چین تنها خریدار بالقوه این داراییها خواهد بود که حاضر به سرمایهگذاری در افغانستان تحت سلطه طالبان است.
رقابت همسایگان برای ساختوساز
صنعت فولاد ایران، ظرف سالهای اخیر توسعه قابل ملاحظهای داشته، بهگونهای که تحقق ظرفیت ۵۵ میلیون تن فولاد تا سال ۱۴۰۴ دور از انتظار نیست. در این شرایط تامین پایدار مواد اولیه، چالش اصلی بلندمدت کشور جهت تحقق تولید ۵۵ میلیون تن فولاد در بلندمدت است. افزایش برنامههای اکتشافی در کشور میتواند بخشی از این چالش را برطرف کند، اما در کنار آن سرمایهگذاری روی معادن خارجی نیز میتواند تضمینکننده تولید بلندمدت فولاد کشور باشد. در این شرایط باید دید که ایران شانسی برای حضور در کشور همسایه خود و انجام فعالیت معدنی دارد یا خیر. البته حضور در افغانستان تنها از منظر فعالیت معدنی در این کشور دارای اهمیت نیست. پس از اتمام جنگ و نزاع داخلی در این کشور، زمان بازسازی شروع شده و همین موضوع این کشور را تبدیل به بازار مصرف گستردهای میکند. البته بازاری که قطعا کشورهای همسایه آن از جمله هند و چین نیز تمایل به حضور در آن دارند و از همین رو بازاری رقابتی خواهد بود. حضور رقبایی همچون چین و هند کار را برای تولیدکنندگان محصولات مختلف زنجیره آهن و فولاد برای رقابت در افغانستان دشوار میکند، اما امید میرود که این مرتبه این فرصت از دست نرود.
تحلیل آنچین هفتگی ارزهای دیجیتال (۵ شهریور) – عوامل موثر در ایجاد بازار نزولی
علیرغم اینکه بیت کوین برای ۲۳ روز متوالی بالاتر از میانگین قیمت پایه معامله شد، در هفته گذشته شاهد یک ریزش قیمت کوتاهمدت بودیم. کاهش فعالیت شبکه بیت کوین نشان میدهد که فشار فروش، محرک کاهش اخیر بود و قیمت یک بار دیگر به زیر سطح کلیدی قیمت پایه (Cost Basis Level) رسید.
قیمت واقعی (میانگین قیمت پایه کوینها) اخیرا به مرز ۲۱.۷ هزار دلار رسیده است و قیمت طی چند روز گذشته همچنان در زیر سطح قیمت پایه، نوسان میکند. طی بازار نزولی سال ۲۰۱۸-۲۰۱۹ قیمت لحظهای به مدت ۱۴۰ روز پایینتر از قیمت پایه نوسان میکرد. در دوره نزولی فعلی، قیمت لحظهای تنها ۳۶ روز در این موقعیت قرار گرفته است. این امر نشان میدهد که بازار همچنان باید دوره انباشت کوینها را ادامه دهد. در تحلیل آنچین این هفته، قصد داریم عوامل موثر در ایجاد بازار نزولی و افت قیمت را ارزیابی کرده و با استفاده از شاخصهای آنچین، امکان خروج بازار از روند نزولی را بررسی کنیم.
بازگشت به زیر قیمت واقعی!
علاوه بر شاخص قیمت واقعی، دو مدل قیمتی دیگر نیز وجود دارد که در حال حاضر پایینتر از قیمت لحظهای قرار گرفتهاند و میتوان آنها را به عنوان سطوح حمایت در نظر گرفت. قیمت دلتا (Delta Price) و قیمت تعادلی (Balance Price)، دو شاخص شناخته شده هستند که در ارزیابی ساختار بازار مورد استفاده قرار میگیرند. به طور معمول این دو شاخص در محدوده کف بازار نزولی با قیمت لحظهای همسو خواهند شد.
- قیمت دلتا (۱۳۷۶۰ دلار) از ترکیب تحلیلهای آنچین و تکنیکال حاصل میشود. این شاخص تمایز میان قیمت واقعی و میانگین تاریخی قیمت را محاسبه میکند. مدل دلتا معمولا پایینترین سطوح قیمتی یک دوره نزولی را تخمین میزند.
- قیمت تعادلی (۱۷۱۸۰ دلار) تمایز میان قیمت واقعی و میانگین قیمت کوینهایی که اخیرا تبادل شدهاند را محاسبه میکند. میتوان قیمت تعادلی را نسخه دیگری از شاخص قیمت منصفانه (Fair Value) در نظر گرفت. مدل قیمت منصفانه تمایز میان قیمت واقعی و میانگین قیمت کوینهای عرضه شده را محاسبه میکند.
همانطور که در نمودار زیر مشاهده میکنید، شباهت قابل توجهی میان کف بازار نزولی ۲۰۱۸-۱۹ و دوره کنونی وجود دارد. به عبارتی از مقایسه مدلهای قیمتی میتوان نتیجه گرفت که بازار کنونی از منظر ساختاری در کف دوره نزولی واقع شده است.
موقعیتی برای توزیع کوینها!
در ابتدا قصد داریم نرخ انباشت کوینها را مورد ارزیابی قرار دهیم. در این ارزیابی سرمایهگذاران بازار بیت کوین را بر اساس دارایی کیف پولها طبقهبندی کرده و وضعیت انباشت و توزیع کوینها را بررسی خواهیم کرد. پس از شکلگیری کف قیمتی در اواسط ژوئن و شروع سویه صعودی، تغییراتی در رویکرد سرمایهگذاران ایجاد شد. در اینجا به دو تغییر مهم اشاره میکنیم:
- مرحله A: پس از ریزش قیمت تا زیر ۲۰ هزار دلار، میزان انباشت میگوها (کیف پولهایی با دارایی کمتر از ۱ بیت کوین) و نهنگها (کیف پولیهایی با دارایی بیشتر از ۱۰ هزار بیت کوین)، بیشتر از میزان توزیع آنها بود. این در حالی است که باقی سرمایهگذاران در این دوره در وضعیت متعادل قرار داشتند (میزان انباشت و توزیع آنها برابر بود).
- مرحله B: پس از افزایش قیمت و رسیدن آن به سطح قیمت واقعی، تمام گروههای سرمایهگذاری از فرصت به وجود آمده استفاده کردند و کوینهای خود را توزیع کردند. حتی میگوها که رویکرد انباشتی قدرتمندی را دنبال میکردند، در این مرحله روند انباشت خود را تضعیف کردند.
بنابراین میتوان نتیجه گرفت که افزایش قیمت و رسیدن آن به نقطه سر به سر (قیمت واقعی) باعث ایجاد یک موج فروش گسترده شد و همین امر قیمت را کاهش داد.
ارزیابی تقاضا بر اساس سطح فعالیت شبکه
بر اساس اصل عرضه و تقاضا، پایداری و تداوم بازار نزولی زمانی تغییر خواهد کرد که طرف عرضه نتواند جوابگوی حجم تقاضا باشد و فعالیت شبکه افزایش یابد. تعداد آدرسهایی که برای اولین بار وارد شبکه شدند و فعالیت خود را آغاز کردند، معیار مناسبی برای سنجش تغییرات فعالیت شبکه است. به علت نوسان فعالیتهای شبکه طی یک روز، تعداد دقیق آدرسهای جدید قابل اندازهگیری نیست. اما روند کلی تعداد آدرسها میتواند سیگنالهای موثری در راستای تحلیل ساختار بازار در اختیارمان قرار دهد. بنابراین قصد داریم میانگین ماهانه تعداد آدرسهای جدید را با میانگین سالانه آن مقایسه کنیم. بر اساس میزان تمایز این دو شاخص میتوان تغییر رویکرد سرمایهگذاران را دنبال کرد.
- تایید دوره نزولی: از قله قیمتی آپریل ۲۰۲۱ به بعد میانگین یک ماهه آدرسهای جدید با اختلاف معناداری کمتر از میانگین سالانه است. این امر تایید میکند که رابطهای میان سطح فعالیت شبکه روند کلی بازار وجود دارد و میتوان دورههای صعودی و نزولی را از تغییر نرخ آدرسهای جدید، مشخص کرد.
- تایید افزایش تقاضا: پس از یک دوره تعادلی طولانی، افزایش آدرسهای جدید و عبور از میانگین سالانه، میتواند نکته امیدوارکنندهای باشد. در این شرایط تقاضا به شکل فزایندهای افزایش یافته و مقدمه شروع سویههای صعودی فراهم میشود.
طی هفتههای اخیر که قیمت لحظهای بازار بیت کوین بالاتر از قیمت واقعی نوسان میکرد، میانگین ماهانه آدرسهای جدید همچنان پایینتر از میانگین سالانه آن بود. این الگو میتواند کمبود تقاضا را تایید کند.
قصد داریم تحلیل خود را با بررسی عمیقتر ساختار تقاضا دنبال کنیم. درآمد ماینرها از تراکنشهای پردازش شده، یکی از شاخصهایی است که میتواند در بررسی میزان تقاضا و اندازهگیری ترافیک شبکه به ما کمک کند:
- تقاضای پایین: به طور معمول مراحل اولیه بازار نزولی با کاهش درآمد ماینرها همراه است. از منظر تاریخی محدوده ۲.۵ تا ۵ درصد، به عنوان مرز تعیینکننده تقاضای کم و تقاضای زیاد مشخص شده است.
- تقاضای بالا: در مقابل، اگر میزان شاخص بالاتر از محدوده ۲.۵ تا ۵ درصد قرار بگیرد، میتواند نشانهای از شکلگیری موج جدیدی از تقاضا باشد.
در حال حاضر در بازار در محدوده تقاضای پایین واقع شده است. اما نکته قابل توجه روند افزایشی آن است. علیرغم سادگی شاخص، اندازهگیری نرخ تغییرات کارمزد تراکنشها میتواند تعیینکننده روند افزایشی یا کاهشی تقاضا نیز باشند.
با بررسی تراکنشهای بلندمدت با حجم کم، میتوان فعالیت خردهفروشان بازار بیت کوین را دنبال کرد. شاخص زیر متوسط تغییرات تمام معاملاتی که از منظر دلاری حجمی کمتر از ۱۰ هزار دلار دارند را نشان میدهد. معاملاتی با این حجم را تحت عنوان معاملات خردهفروشان (Retail) طبقهبندی میکنند (معاملهگرانی که از نوسانات بازار کسب سود میکنند و جزو دسته هولدرها محسوب نمیشوند). میانگین تغییرات سه ماهه را میتوان به عنوان معیاری برای سنجش رویکرد غالب این معاملهگران در نظر گرفت.
به طور معمول دورههای صعودی بلندمدت نسبت به دورههای نزولی، جذابیت بیشتری برای این دسته از معاملهگران دارد. بر همین مبنا (حجم مبادلات خردهفروشان)، میتوان فضای حاکم بر بازار را تا حدی روشن کرد. نکته جالب توجه در خصوص بازار کنونی این است که با شکلگیری سویه صعودی اخیر و بالا رفتن قیمت تا کانال ۲۴ هزار دلار، تغییری در حجم معاملات این گروه رخ نداده است. این امر نشانه دیگری است مبنی بر ضعف بازار برای شروع یک روند صعودی.
فرضیه مذکور را میتوان از طریق بررسی شاخص ورودی و خروجی صرافیها نیز مورد بررسی قرار داد. با مشاهده شاخص زیر میتوان رابطه معناداری میان عملکرد چرخهای قیمت و ارزش دلاری ورودی و خروجی صرافیها، پیدا کرد. سطح دارایی صرافیها درحال حاضر به پایینترین حد خود در دو سال گذشته رسیده است. این میزان آخرین بار در اواخر ۲۰۲۰ تجربه شده بود. این امر نیز نشان میدهد که علاقه به سرمایهگذاری اعتباری نیز مانند حجم مبادلات خردهفروشان کاهش یافته و بازار هنوز آمادگی تغییر روند را کسب نکرده است.
برای اینکه ارتباط جریان ورودی و خروجی صرافیها و وضعیت کلی بازار با دقت بیشتری مشخص شود، قصد داریم از شاخص Exchange Flow Multiple کمک بگیریم. این شاخص میانگین تغییرات جریان ورودی و خروجی صرافیها را از منظر ماهانه و سالانه بررسی میکند. Flow (جریان) در این شاخص به عنوان میانگین ارزش دلاری ورودیها و خروجیهای صرافیها در نظر گرفته شده است (حجم ورودی بعلاوه حجم خروجی، تقسیم بر دو).
از این شاخص میتوان برای پیشبینی آستانه مراحل ابتدایی و پایانی یک دوره نزولی کمک گرفت. در تایید مطالب پیشین، میتوان دید که با افزایش قیمت پس از ماه ژوئن، تغییری در شاخص زیر دیده نمیشود. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که سویه صعودی اخیر از منظر شاخصهای آنچین، پشتوانه محکمی ندارد.
ارزیابی وضعیت هولدرهای کوتاهمدت
بر اساس آنچه گفته شد بررسی میزان تقاضا و سطح فعالیت شبکه نشان میدهد خردهفروشان و دلالها شرایط را برای تغییر روند قیمت فراهم نمیکنند و همچنان هالهای از دوره نزولی بر بازار حاکم است. برای تکمیل این الگو قصد داریم به سراغ ارزیابی وضعیت هولدرهای کوتاهمدت برویم.
همانطور که در تحلیل آنچین هفته بیست و نهم نیز توضیح داده شد، الگوهای شکلگیری کف دوره نزولی فعلی، همانند الگوی چرخههای نزولی پیشین است. به طور کلی پس از یک دوره انباشت طولانیمدت، هر حرکت صعودی پایداری که قیمت لحظهای را به سطح قیمت پایه نزدیک کند، میتواند اعتماد هولدرهای کوتاهمدت را جلب کرده و روند صعودی را پایدار کند.
در همین راستا میتوان گفت که یک روند صعودی پایدار معمولا با دو تغییر مهم همراه است:
- کاهش زیان محقق شده: از آنجایی که پس از شکلگیری کف دوره نزولی همه فروشندگان از بازار خارج میشوند، زیان محقق شده روندی کاهشی را در دنبال میکند.
- افزایش سود محقق شده: موج تقاصای هولدرهای کوتاهمدت فشار فروش را خنثی میکند.
بررسی دوره نزولی ۲۰۱۸-۱۹ نشان میدهد که در مراحل پایانی شکلگیری کف بازار نزولی، سود و زیان محقق شده به تعادل میرسد (با هم برابر میشود). چراکه فروشندگان به شکل قابل توجهی از بازار خارج شدهاند. بر این اساس در شاخص زیر اگر روند زیان محقق شده به طور مستمر کاهش یابد، برآیند سود و زیان محقق شده به سمت سود، متمایل خواهد شد. اما در شرایط کنونی که تمایل شاخص به سوی افزایش زیان محقق شده است، هر حرکت منفی قیمت میتواند به سیگنالهای موثر بر بازارها افزایش فشار فروش و تداوم روند نزولی کمک کند.
در نهایت شاخص STH SOPR را مورد ارزیابی قرار میدهیم. در این شاخص میتوان میانگین قیمت کوینهای خریداری شده در دوره سه ماهه را با میانگین قیمت کوینهای توزیع شده، مقایسه کرد. محدوده مهم در این شاخص، محدوده بالای ۱ است. با عبور شاخص از سطح ۱، میانگین کوینها با سود توزیع میشوند.
پس از قله تاریخی قیمت در نوامبر ۲۰۲۱، هولدرهای کوتاهمدت زیان سنگینی را متحمل شدند. با کاهش شدید قیمت میزان زیان تحقق یافته افزایش یافت و همانطور که مشاهده میکنید، میزان شاخص روند کاهشی را در زیر سطح ۱، دنبال کرده است. در این شرایط اعتماد سرمایهگذاران به شدت کاهش مییابد و سطح یک به عنوان یک سطح مقاومت عمل میکند. چراکه سرمایهگذاران نسبت به افق آتی بازار خوشبین نیستند و به محض رسیدن قیمت لحظهای به قیمت پایه، کوینهای خود را برای پس گرفتن نقدینگی خود، توزیع میکنند. همین عامل روند افزایشی قیمت را مختل میکند.
در نهایت پس از یک دوره انباشت طولانی، اگر میزان شاخص از سطح ۱ عبور کرده و در بالای آن تثبیت شود، میتوان نتیجه گرفت که مرج جدیدی از سرمایه وارد بازار شده و هولدرهای کوتاهمدت در حال کسب سود هستند.
جمعبندی
در این مقاله درباره عوامل ضعف حرکات قیمتی، عدم موفقیت بازار در عبور از کانال ۲۴ هزار دلاری و کاهش قیمت تا مرز قیمت واقعی بحث کردیم. سرمایهگذاران بیت کوین، در تمام دستهها، روند توزیع کوینها را طی سویه صعودی اخیر و با رسیدن قیمت لحظهای به قیمت پایه، شدت بخشیدند.
علاوه بر این سویه صعودی اخیر نتوانست دلالها و خردهفروشان را به قدر کافی جذب بازار کند. این نشان میدهد که اعتماد سرمایهگذاران خرد همچنان جلب نشده است. در کنار این موضوع، بررسی جریانهای ورودی و خروجی صرافیها نیز نشاندهنده ورود سرمایهگذاران جدید به بازار نیست.
ساختار بازار کنونی شبیه به دوره نزولی اواخر سال ۲۰۱۸ است. با این حال همچنان نشانهای از تغییر روند قیمت و آغاز بازار صعودی دیده نمیشود. این تغییر نیازمند یک جریان تقاضای پایدار و صعودی است. بنابراین میتوان گفت که بازار بیت کوین همچنان در حال تثبیت کف دوره نزولی است. اما تداوم عدم قطعیت و سیگنالهای منفی اقتصاد کلان میتواند این فرضیه را نیز رد کند.
این مقاله صرفا برای اهداف آموزشی ارائه شده است و نباید بهعنوان مشاورهٔ تجاری و سرمایهگذاری از طرف کوین ایران و نویسندگانش قلمداد شود.
دیدگاه شما