عرضه اولیه سهام (IPO) چیست؟
عرضه اولیه سهام (IPO) فرآیندی است که در آن یک شرکت خصوصی داراییهای رمزنگاری کسب و کار خود را در انتشار جدید به عموم میفروشد.
این فرآیند به یک شرکت ارز دیجیتال اجازه میدهد تا سرمایه خود را از سرمایهگذاران عمومی افزایش دهد، اما باید مقرراتی را رعایت کند که آن را مجبور میکند افشاگری و شفافیت خود را افزایش دهد.
قبل از IPO، یک شرکت خصوصی در نظر گرفته می شود و متعلق به تعداد نسبتا کمی از سهامداران است.
این سهامداران می توانند شامل سرمایه گذاران اولیه مانند بنیانگذاران، خانواده و دوستان بنیانگذار، یا سرمایه گذاران خطرپذیر باشند که سرمایه را برای شرکت هایی با پتانسیل رشد بالا فراهم می کنند.
IPO یک گام بزرگ برای هر شرکتی است و از دیدگاه نظارتی به عنوان نقطه عطفی برای مشاغل در فضای ارزهای دیجیتال دیده می شود.
در روزهای اولیه خود، ارزهای دیجیتال به عنوان کلاهبرداری یا طرحهای پولدار شدن سریع تلقی میشدند، بنابراین شرکتهایی که با ارزهای دیجیتال سر و کار داشتند به عنوان پروژههای کلاهبرداری تلقی میشدند.
برای راهاندازی یک IPO، یک شرکت رمزنگاری باید با پذیرهنویسان یا بانکهای سرمایهگذاری، که طرفهایی هستند که در ازای دریافت هزینه، ریسک ها را ارزیابی میکنند، تعامل داشته باشد تا کوین های خود را برای عموم عرضه کند.
پس از IPO، دارایی های رمزنگاری شرکت در یک صرافی رمزنگاری معامله می شود، که بازاری است که در آن اوراق بهادار خرید و فروش می شود.
در نتیجه، IPO اغلب به عنوان “عمومی شدن” شناخته می شود.
تجارت عمومی همچنین استانداردهای گزارش را به دلیل الزامات نظارتی افزایش می دهد و اعتبار درک شده شرکت رمزنگاری را بهبود می بخشد، زیرا می تواند به تمام تعهدات خود عمل کند.
کسب و کارها شروع به مالکیت خصوصی می کنند. زمانی که به نقطهای رسیدند که بتوانند با مزایا و مسئولیتهای عمومی معامله شوند، علاقه خود را برای فهرست شدن در بورس ارز دیجیتال شروع میکنند.
ارزش مالکیت سهام یک شرکت قبل از ثبت در بورس یا معامله عمومی، فقط در معاملات خصوصی تعیین می شود.
پس از فهرست شدن، ارزش کوین های کسب و کار بر اساس عرضه و تقاضای اوراق بهادار معامله شده در بورس تعیین می شود.
شرکت هند شرقی هلند به عنوان اولین شرکتی است که دارایی های رمزنگاری کسب و کار خود را به عموم ارائه می دهد و به عنوان اولین IPO در جهان شناخته می شود.
از آن زمان، شرکتهای بزرگ مختلف، از جمله برخی از شرکتهای برجسته ارزهای دیجیتال، کوین ها را از طریق IPO به مردم فروختهاند.
عرضه اولیه سهام (IPO) چگونه کار می کند؟
زمانی که یک شرکت به حدی بالغ شد که بتواند مسئولیت های معامله عمومی را بر عهده بگیرد و به دنبال بهره مندی از اعتبار، حجم افزوده و قرار گرفتن در معرض یک IPO باشد، شروع به نشان دادن علاقه خود به فرآیند عمومی شدن می کند.
این فرآیند که مشابه شرکتهای داخل و خارج از فضای ارزهای دیجیتال است، دارای چند مرحله است که باید طی شود:
با این حال، عرضه اولیه کوین (ICO) برای فروش سهام کریپتو به عموم مردم استفاده می شود.
شرکتهای بلاک چینی که به دنبال تأمین مالی هستند، میتوانند مانند سهام سنتی از طریق عرضههای عمومی اولیه (IPO) ارزهای دیجیتال را به مردم بفروشند.
انتشار توکنهای دیجیتالی که از سهام سازمان حمایت میکنند، دارایی ارز دیجیتال نامیده میشوند.
این در حال تبدیل شدن به یک تکنیک محبوب برای کسب و کارها است تا با انتشار ارزهای دیجیتال، سرمایه جمع آوری کنند.
هنگامی که کاربران سهام کریپتو را از یک ICO خریداری می کنند، سهام شرکت به صورت توکن های دیجیتال در حساب وضیعت معکوس ریسکها در سرمایهگذاری میزبانی بلاک چین قرار می گیرد.
شرکتها دو راه برای نشان دادن IPO دارند:
آنها ممکن است از پذیرهنویسها یا بانکهای سرمایهگذاری مناقصههای خصوصی درخواست کنند،
یا اظهارات عمومی در مورد علاقهشان به یک IPO ارائه کنند تا از طرفهای ذیربط و عموم علاقهمند شوند.
شرکتی که عمومی می شود ممکن است یک پذیره نویس یا سندیکایی از پذیره نویسان را برای مدیریت مراحل مختلف فرآیند IPO انتخاب کند.
بانک سرمایه گذاری یا پذیره نویس بر اساس شهرت، کیفیت تحقیق، تجربه صنعت، توزیع (یعنی اینکه آیا بانک سرمایه گذاری می تواند اوراق بهادار منتشر شده را به سرمایه گذاران نهادی یا فردی بیشتری ارائه دهد) و ارتباط قبلی شرکت با بانک سرمایه گذاری انتخاب می شود.
این پذیرهنویسها به مدیریت هر جنبهای از فرآیند، از جمله آمادهسازی برای تشکیل پرونده، اسنادی که باید با قانونگذاران و مردم به اشتراک گذاشته شود، بررسی دقیق، بازاریابی، نحوه انتشار کوین ها و به چه قیمتی عرضه شود کمک میکنند.
تیمی متشکل از پذیره نویسان، وکلا، حسابداران رسمی و کارشناسان نظارتی اغلب برای ثبت تحت IPO (با تنظیم کننده های بازار در کشوری که کوین ها در آن عرضه می شوند) تشکیل می شوند.
تنظیمکننده بازار باید درخواست عرضه اولیه (IPO) را تأیید کند، اما به اینجا ختم نمیشود:
صرافی کریپتو که در آن کوین ها معامله میشوند نیز باید یک برنامه را تأیید کند.
شرکت ارز دیجیتالی که قرار است به صورت عمومی معامله شود، باید به الزامات فهرست بندی از سوی تنظیم کننده ها و صرافی ها پایبند باشد.
پس از اینکه پارامترهای موضوع مورد توافق قرار گرفت، SEC از کسب و کار صادرکننده و پذیره نویسان آن می خواهد که اظهارنامه ثبت را ارائه دهند.
بیانیه ثبت نام دارای دو بخش است:
بیانیه ثبت تضمین می کند که سرمایه گذاران به اطلاعات کافی و قابل اعتماد در مورد اوراق بهادار دسترسی دارند. پس از آن، SEC بررسی های لازم را انجام می دهد تا تأیید کند که تمام اطلاعات مورد نیاز به درستی افشا شده است.
در طول فرآیند بازاریابی، پذیره نویسان ممکن است در تحلیل خود از شرکت تجدید نظرهایی انجام دهند که ممکن است منجر به تغییر در قیمت یا تاریخ عرضه اولیه شود.
هیئت مدیره ای نیز برای نمایندگی هلدینگ های کریپتو و مدیریت شرکت تشکیل می شود.
سپس توکنهای این شرکت در تاریخ راهاندازی IPO با تخصیصی که برای پذیرهنویسانی که به آن در تجارت در یک صرافی عمومی ارز دیجیتال کمک کردند، محفوظ است.
سرمایه سرمایه گذاری شده برای خرید توکن های صادر شده به عنوان پول نقد در کوین های پرداخت شده دریافت می شود.
همه نمی توانند در IPO ها سرمایه گذاری کنند، زیرا تقاضا اغلب از تعداد کوین های فروخته شده به مردم بیشتر است.
اغلب، شرکتهای کارگزاری فقط به مشتریانی که دارای مقادیر مشخصی از داراییها هستند یا کسانی که آستانههای معاملاتی مشخصی را برآورده میکنند اجازه میدهند در عرضه اولیه (IPO) شرکت کنند.
دارندگان توکن موجود ممکن است مشمول قراردادهای قفل شونده باشند که از فروش فوری کوین هایشان جلوگیری می کند.
در صورت سرمایه گذاری در یک عرضه اولیه (IPO)، مهم است که این قراردادهای قفل شده را در نظر بگیرید.
هنگامی که آنها به پایان می رسند، دارندگان توکن موجود ممکن است تمام کوین های خود را در بازار بفروشند که منجر به کاهش قیمت می شود.
اغلب، پذیره نویسان برای اطمینان از اینکه تقاضا بیشتر از عرضه است، IPO ها را با تخفیف قیمت گذاری می کنند.
قیمت پس از ارزیابی شرکت با استفاده از چندین شاخص از جمله میزان درآمدی که انتظار میرود در آینده تولید کند، تعیین میشود.
پس از عرضه اولیه (IPO)، قیمت کوین های یک شرکت ممکن است به دلیل ورود سرمایه گذارانی که موفق به خرید در طول IPO نشده اند، نوسان داشته باشد و دارندگان کوین موجود موقعیت خود را تنظیم کنند.
اگر پذیرهنویسها و بانکهای سرمایهگذاری بیش از حد یک IPO را تبلیغ کنند، ممکن است پس از شروع معامله، کوین ها ضرر اولیه قابل توجهی را متحمل شوند.
کوین های یک IPO ممکن است با استفاده از یک حراج هلندی قیمت گذاری شوند، که در آن سرمایه گذاران بالقوه پیشنهادات خود را برای تعداد مشخصی از کوین هایی که می خواهند بخرند همراه با قیمتی که مایل به پرداخت هستند وارد می کنند.
سپس کوین ها بر اساس کمترین پیشنهاد برای کل سهم فروخته می شوند.
IPO های معکوس
IPO معکوس روش دیگری است که شرکتهای خصوصی ارز دیجیتال میتوانند از آن برای شروع تجارت عمومی استفاده کنند.
در یک IPO معکوس، یک شرکت خصوصی کنترل را به دست می گیرد و با یک شرکت دولتی غیرفعال ادغام می شود.
اغلب، این شرکتهای عمومی غیرفعال، کسبوکارهایی هستند که با هدف مشخصی راهاندازی شدهاند تا از طریق یک IPO انجام دهند تا بعداً بتوان از آنها برای کمک به شرکتهای خصوصی برای عمومی شدن استفاده کرد.
IPO معکوس فرآیندی است که بین چند هفته تا چند ماه طول می کشد، در حالی که فرآیند IPO معمولی می تواند تا یک سال طول بکشد.
IPO معکوس برای معامله عمومی بدون استخدام هیچ بانک سرمایه گذاری یا پذیره نویسی و افزایش سرمایه استفاده می شود و زمانی اتفاق می افتد که یک شرکت خصوصی یک شرکت سهامی عام را خریداری کند.
شرکت هایی که از طریق IPO های معکوس، که به عنوان ادغام معکوس نیز شناخته می شوند، عمومی می شوند، همچنان از مزایای معامله عمومی، از جمله نقدینگی اضافه، بهره مند می شوند.
نقدینگی به سهولت خرید یا فروش دارایی اشاره دارد.
در طول رکود بازار، سرمایهگذاران ممکن است مایل نباشند سرمایههای خود را در یک شرکت تازه فهرستشده به خطر بیاندازند، که منجر به عرضه اولیه عمومی سهام ناموفق میشود.
IPO های معکوس نسبت به عرضه های اولیه عمومی معمولی که به تقاضای سرمایه گذاران برای فروش وضیعت معکوس ریسکها در سرمایهگذاری کوین های خود متکی هستند، کمتر تحت تاثیر شرایط بازار قرار می گیرند.
جایگزین عرضه اولیه سهام (IPO)
برخی از بزرگترین کسبوکارها در جهان مالکیت خصوصی دارند و ظاهراً هیچ برنامهای برای عمومی شدن ندارند. به طور مشابه، همه شرکتها مجبور نیستند از طریق IPO عمومی شوند، زیرا جایگزینهای دیگری نیز وجود دارد.
یکی از این گزینهها، عرضه عمومی مستقیم (DPO) است که به عنوان فهرست مستقیم نیز شناخته میشود، که در آن شرکتها اوراق بهادار را مستقیماً برای افزایش سرمایه بدون استفاده از پذیرهنویسها به عموم عرضه میکنند.
در فرآیند DPO، بانکهای سرمایهگذاری به عنوان مشاوران مالی استخدام میشوند که در تأییدیههای نظارتی و مبادلهای کمک میکنند و قیمت اولیه سهام را پیدا میکنند.
DPOها ممکن است به ویژه برای مشاغل ارزهای دیجیتال که در فضای دارایی های دیجیتال شناخته شده هستند جذاب باشند.
چنین پیشنهادی به طور قابل ملاحظه ای هزینه های عمومی شدن را با حذف واسطه ها کاهش می دهد.
فهرستهای مستقیم ارزش سهام دارندگان کوین موجود را کاهش نمیدهد، و این بدان معناست که شرکت سرمایهای را جمعآوری نمیکند.
جایگزین دیگری برای IPO ها، شرکت های خرید با هدف ویژه (SPAC) هستند که هیچ عملیات تجاری برای به دست آوردن یک شرکت خصوصی ندارند، و در واقع شرکت خصوصی را به یک شرکت سهامی عام تبدیل می کند.
SPAC ها از طریق IPO های معمولی پول جمع آوری می کنند و وجوه را در سرمایه گذاری های دارای بهره قرار می دهند تا زمانی که در یک خرید مورد استفاده قرار گیرند.
کارشناسان می توانند SPAC ها را در صنایع خاص تشکیل دهند تا یک شرکت محبوب را در فضای خود به دست آورند.
کارشناسان ارزهای دیجیتال میتوانند در تلاش برای خرید یک شرکت خصوصی در این فضا، با هم متحد شوند و یک SPAC را IPO کنند.
معایب عرضه اولیه سهام (IPO)
انتخاب IPO و در دسترس داشتن کوین ها در صرافی های رمزنگاری، تلاش، خطرات و هزینه های بیشتری را برای شرکت ها به همراه دارد.
این ریسکها و هزینههای اضافی ممکن است آنقدر قابل توجه باشد که بسیاری از بخشهای ارز دیجیتال و سایر بخشها ترجیح میدهند خصوصی باقی بمانند.
فرآیند ایجاد IPO به خودی خود گران است.
شرکت باید پذیره نویسان یا بانک های سرمایه گذاری را که نیاز به پرداخت دارند استخدام کند.
علاوه بر این، هزینههای تولید گزارشهای مربوط به وضعیت یک شرکت در هر سه ماهه یکبار ادامه دارد و به عملیات تجاری آنها ارتباطی ندارد.
هزینههای حقوقی و حسابداری نیز افزایش مییابد، زیرا شرکت باید مطابق با آن عمل کند.
بدون افزایش این هزینه ها، خطر عوارض قانونی یا نظارتی اضافه می شود که می تواند منجر به دعوای حقوقی دسته جمعی شود.
در فضای ارزهای دیجیتال، چندین شکایت دسته جمعی علیه شرکت های خصوصی و دولتی وجود دارد.
از آنجایی که شرکت های سهامی عام مجبور به افشای اطلاعات مالی، استراتژیک و سایر اطلاعات هستند، ممکن است مجبور شوند چیزی را افشا کنند که رقبایشان بتوانند از آن برای به دست آوردن سهم بازار از آنها استفاده کنند.
این افشاها ممکن است به شرکت کمک کند تا اعتبار و شرایط وام گرفتن اعتباری بهتری داشته باشد، اما ممکن است با کمک به رقبا بر تجارت آنها تأثیر بگذارد.
در مبادلات رمزنگاری، قیمت کوین یک شرکت در طول سال در نوسان است، و این نوسانات ممکن است باعث حواس پرتی مدیریت شود، به خصوص اگر مدیران از طریق سهام غرامت دریافت کنند.
در برخی موارد، ممکن است منجر به استراتژیهایی شود که بهمنظور افزایش قیمت کریپتوی شرکت، به جای رشد کسبوکار آن، انجام میشود.
این استراتژیها برای افزایش قیمت یک شرکت میتوانند پیامدهای بلندمدتی داشته باشند.
برای مثال، فرض کنید یک شرکت از ذخایر خود برای بازخرید رمزارز از مردم استفاده می کند.
در آن صورت، ممکن است در شرایطی قرار گیرد که ذخایرش برای برتری بر رقبای خود، توسعه محصول جدید یا عرضه در بازار جدید مورد نیاز باشد.
شایان ذکر است که خرید ارزهای دیجیتال زمانی اتفاق میافتد که یک شرکت با ذخایر نقدی خود، کوین ها را از بازار بازخرید میکند.
یکی دیگر از معایب عمده IPO این است که درها را به روی سرمایه گذاران فعال باز می کند.
سرمایه گذاران فعال سهام قابل توجهی را در شرکت های دولتی می خرند تا بر نحوه اداره آنها تأثیر بگذارند و می توانند از نفوذ آنها برای حرکت شرکت به سمتی خاص استفاده کنند.
نفوذ سرمایهگذاران فعال مزایا و معایب خود را دارد، اما هر دو روی سکه ممکن است منجر به بیثباتی در یک شرکت سهامی عام شود، زیرا اینها سهامدارانی هستند که مقادیر زیادی کوین دارند و به دنبال کسب نتایج جدید هستند.
این نتایج ممکن است همیشه در افق های بلندمدت مثبت نباشد.
عرضه اولیه (IPO) مبحثی پیچیده و مهم است که تیم همیار کریپتو تمام تلاش خود را کرده که به ساده ترین شکل ممکن، آن را مورد بررسی قرار دهد.
چنانچه قصد ورود به بازار ارزهای دیجیتال، بازار فارکس را دارید، اما فرصت کافی یا تخصص لازم برای تحلیل بازار را ندارید، برای سرمایهگذاری موفق در ارزهای دیجیتال و در امان ماندن از کلاهبرداران و شکارچیان میتوانید از دورههای آموزشی ارز دیجیتال و دوره آموزشی فارکس همیار کریپتو استفاده کنید. همیارکریپتو علاوه بر آموزش بازارهای مالی فارکس و کریپتو، دوره آموزشی بورس ایران را هم به علاقه مندان آموزش میدهد.
این دورهها بر اساس تحلیل بازار و متناسب با نیاز مخاطبان از پایه تا پیشرفته طراحی و بروز میشوند. تیم همیار کریپتو برای کمک به علاقهمندانی که قصد ورود به این بازار رادارند دوره های آموزش ارز دیجیتال در مشهد را بهصورت حضوری در مشهد و غیرحضوری برای علاقهمندان در نقاط مختلف کشور در فضای اسکای روم برگزار میکند.
نسبت شارپ چیست و چگونه محاسبه میشود؟
شاید اصطلاح نسبت شارپ را در طول فعالیت و حضور خود در بازارهای مختلف مالی، زیاد شنیده باشید. این یکی از اصطلاحات رایج در بازارهای مالی است. معاملهگران بازار ارز دیجیتال با اصطلاح نرخ بازگشت سرمایه غریبه نیستند. در اصل این نسبت برای ارزیابی عملکرد تعدیل شده ریسک یک رمزارز استفاده میشود. در یک تعریف کلی این نسبت به سرمایهگذار میگوید که با نگهداری یک دارایی پرخطر چه مقدار بازده اضافی دریافت خواهد کرد.
نرخ بازگشت سرمایه در واقع نسبت درآمد ما از یک سرمایهگذاری به سرمایه اولیه است. دور از انتظار نیست اگر قیمت ارزهای دیجیتال در سقوط و صعود ما را شگفتزده کند، اما نسبت شارپ میتواند به ما نشان میدهد میزان بازدهی سرمایه نسبت به ریسک چقدر است.
اکثر افراد فعال حوزه مالی میدانند که چگونه این شاخص را محاسبه کنند و اطلاعات بهدستآمده از این فرمول چه چیزی را نشان میدهد. اگر شما درباره این نسبت چیزی نمیدانید و درباره استفاده درست ازآن برای کاهش ریسک معاملات خود اطلاعاتی ندارید، وقت آن رسیده تا اطلاعات خود را در این باره کامل کنید. همراه ما در مجله تخصصی والکس بمانید.
نسبت شارپ چیست؟
Sharp Ratio، عددی است که نشان میدهد بازده یک سرمایهگذاری بدون ریسک، چقدر تضمین شده است. در واقع نسبت ریسک است که به سرمایهگذار کمک میکند تا میانگین بازده سرمایهگذاری را در مقایسه با ریسکهای احتمالی آن تخمین بزند.
با کمکردن نرخ بدون ریسک از نرخ بازده مورد انتظار پرتفوی و تقسیم نتیجه بر انحراف استاندارد که در غیر این صورت بهعنوان معیار آماری نوسانات دارایی شناخته میشود، محاسبه میشود.
نسبت شارپ به شما کمک میکند تا ببینید در مقایسه با سرمایهگذاری بدون ریسکی انجام دادهاید، آیا ریسکی که انجام دادهاید شما را به سود و بازدهی رسانده است یا نه؟این فرمول را ویلیام شارپ در سال ۱۹۶۶ طراحی کرده و توسعه داده است. شارپ در سال ۱۹۹۰ برنده جایزه نوبل در علوم اقتصادی شد.
چگونه نسبت شارپ را تفسیر کنیم؟
ریسک ذاتی یک سرمایهگذاری وقتی تعریف میشود که انحراف استاندارد آن تعیین شود. پس نسبت شارپ بالاتر نشاندهنده ظرفیت بازدهی بهتر یک رمزارز برای هر واحد ریسک اضافی است. این نسبت میتواند توجیهی برای نوسانات اساسی رمزارز باشد. در واقع، میتوانید از شاخص شارپ ارز دیجیتال برای مقایسه رمز ارزها استفاده کرد. محاسبه نرخ بازگشت سرمایه یا ROI هم کمک میکند تا اطلاعات بیشتری درباره Sharp Ratio یک رمزارز به دست آورد.
این نسبت را میتوان با درنظرگرفتن نتیجه به شکلهای زیر تفسیر کرد:
۱. نسبت بالاتر از ۱.۰ قابلقبول است.
۲. نسبت بالاتر از ۲.۰ در محاسبات بسیار خوب است.
۳. نسبت ۳.۰ یا بالاتر عالی ارزیابی میشود.
۴. نسبت زیر ۱.۰ به حداقل بازده کافی نمیرسد.
۵. نسبت منفی به این معنی است که نرخ بدون ریسک بیشتر از بازده سبد سهام است یا انتظار میرود بازده سبد سهام منفی باشد.
چرا شاخص شارپ مهم است؟
همانطور که شارپ در دیگر بازارها سرمایهگذاری، مثل بورس کارآمد است، شارپ ارز دیجیتال هم ابزار بسیار مهمی در این بازار محسوب میشود. معنی شارپ در ارز دیجیتال در واقع همان تمایل سرمایهگذاران برای کسب بازده بالاتر با ابزارهای بدون ریسک است. ازآنجاییکه این نسبت بر اساس انحراف معیار محاسبه میشود که خود یک واحد اندازهگیری ریسک در سرمایهگذاری است، شاخص شارپ میزان بازده حاصل از یک سرمایهگذاری را بعد از درنظرگرفتن تمام ریسکهای ممکن نشان میدهد. در واقع این شاخص، مفیدترین شاخص تعیین عملکرد یک سرمایه در بازار است که شما بهعنوان سرمایهگذار باید از آن مطلع باشید.
تعیین میزان بازده
مکانیسمی برای تعیین عملکرد یک صندوق سرمایهگذاری در برابر سطح معینی از ریسک است. هرچه این نسبت بالاتر باشد، عملکرد آن نسبت به ریسک موجود بهتر خواهد بود. اگر Sharp Ratio منفی به دست آوردید، بهتر است در نحوه سرمایهگذاری خود تجدیدنظر کنید.
مقایسه عملکرد داراییهای مختلف
شاخص شارپ میتواند بهعنوان ابزار مقایسه دو سرمایهگذاری مختلف در یک بازار به کار گرفته شود. برای مثال، شما میتوانید این شاخص را برای مقایسه میزان بازده و ریسک بیت کوین و اتریوم محاسبه کنید. با این کار دو رمزارز مختلف که ریسکهای مشابهی دارند را با میزان بازده احتمالی آنها مقایسه خواهید کرد.
مقایسه عملکرد دارایی در برابر معیار بازدهی
نسبت شارپ میتواند به شما بگوید رمزارزی که انتخاب کردید، آینده بهتری نسبت به ارزهای مشابه در همان دستهبندی دارد یا خیر. در واقع به شما کمک میکند افق دید بازتری پیدا کرده و وضعیت دارایی خود را بهتر بررسی کنید. فرض کنید که شاخص شارپ معیار در بازار رمزارزها، حداقل ۱.۵ است. با محاسبه این شاخص برای دارایی خودتان میتوانید بفهمید این رمزارز نسبت به کل بازار عملکرد خوبی دارد یا خیر.
چطور ریسک سرمایهگذاری را با Sharp Ratio کاهش دهیم؟
شاخص شارپ یکی از قدرتمندترین ابزارهای مورد استفاده برای انتخاب بهترین رمزارز دیجیتال است تا بتوان بازدهی و سوددهی مناسبی از آن رمزارز به دست آورد. Sharp Ratio تا حد زیادی ریسک و بازده یک سرمایهگذاری را نشان میدهد. معنی شارپ در ارز دیجیتال به این صورت است که سرمایهگذار با متنوع کردن سبد داراییهای خود میتواند ریسک کل سرمایه را تا حد قابلقبولی کاهش دهد.
در واقع با سرمایهگذاری در بازارهای مختلف که نسبتاً از همدیگر مستقل عمل میکنند، میتوانید نسبت سود و ریسک سرمایهگذاریهای خود را در حد تعادل نگه داشته و امنیت ارزش دارایی خود را تضمین کنید.
ازآنجاییکه اعداد و اطلاعاتی که به دست میآید، به واقعیت بسیار نزدیک هستند، میتواند بازخوردی کارآمد و عینی در مورد عملکرد ارزهای دیجیتالی ارائه دهد. با نگاهکردن به شاخص شارپ میتوان میزان ریسکی را که دو رمزارز با بازدهی اضافی نسبت به نرخ بدون ریسک مواجه شدهاند، ارزیابی کنید.
این یک ابزار بسیار قدرتمند، اثرگذار و همچنین استاندارد برای مقایسه وجوهی است که از استراتژیهای مختلفی مانند رشد یا ارزش یا ترکیب استفاده میکنند.در حالت ایدهآل، ممکن است رمز ارزی را که نسبت شارپ بالاتری دارد، وضیعت معکوس ریسکها در سرمایهگذاری گزینه بهتری برای سرمایهگذاری باشد. بااینحال، اگر رمزارز نوسانات زیادی داشته باشد، این نوع تصور وجود دارد که نمیتوان بهعنوان یک رمزارز مورد اعتماد به آن نگاه کرد. این بدان معناست که قیمت ارزهای دیجیتال و یا به طور خاص، رمزارزی که با نوسانات متوسط به بازدهی ۷ درصدی میرسد، همیشه بهتر از صندوقی است که بازدهی ۸ درصدی با فراز و نشیبهای زیاد دارد. بنابراین، شارپ بالاتر به این معنی است که رابطه بین ریسک و بازده رمزارز ایده آل است و مارک کپ ثابتتری دارد. این دو ویژگی میتواند سرمایهگذار را به آینده پربازده رمزارز خوشبینتر کند.
انواع نسبت شارپ
شاخص شارپ بهطورکلی دو نوع دارد: نسبت ترینور و سورتینو. این نسبتها برای معاملهگران خرد دید بهتری از بازار فراهم میکنند.
۱. نسبت ترینور
در سال ۱۹۶۵، فردی به نام جک ترینور، فرمول ترینور را توسعه داد. در این فرمول بهجای استفاده از انحراف معیار در مخرج، از بتا استفاده میشود. معیار ترینور میزان پولی که یک سبد دارایی کسب خواهد کرد را نسبت به ریسک آن در بازار وضیعت معکوس ریسکها در سرمایهگذاری محاسبه خواهد کرد. بهعبارتدیگر، این معیار فقط از یک ریسک سیستماتیک یا بتا استفاده میکند، درحالیکه نسبت شارپ از ریسک کل استفاده میکند.
ضریب بتای پرتفوی در واقع تغییرات بازده رمزارز یا سهام نسبت به تغییرات بازده کل بازار را بیان میکند. ممکن است یک رمزارز حرکتی مشابه با بازار داشته باشد، در این حالت ضریب بتای آن ۱ است. در حالتی که این ضریب کمتر از یک باشد، رمزارز یا دارایی رفتاری تدافعی دارد و نسبت به تغییرات بازار کمتر واکنش نشان میدهد. بتای ۰ نیز نشان میدهد که رمزارز یا سهام رفتاری مستقل از کل بازار دارد.
بتای بیشتر از یک، رفتار تهاجمی رمزارز را نشان میدهد. یعنی با تغییرات کوچک در بازار، قیمت ارز رفتار شدیدتری نشان میدهد. این نوع از داراییها ریسک سیستماتیک بالاتری دارند. بتای منفی نیز نشان میدهد که رفتار قیمتی رمزارز با بازار معکوس است و با کاهش شاخص کل بازار، قیمت آن افزایش مییابد یا برعکس. دقت کنید بتای منفی و صفر در نسبت ترینور باعث میشود عدد بهدستآمده در بازار معنیدار نباشد.
۲. نسبت سورتینو
در مقابل نسبت ترینور، نسبت سورتینو قرار دارد. سورتینو برای ارزیابی بازده یک سرمایه در برابر ریسک نامطلوب آن استفاده میشود. این نسبت با کمکردن بازده بدون ریسک از بازده مورد انتظار و تقسیم نتیجه آن به انحراف معیار نامطلوب سبد سرمایهگذاری به دست میآید.
نحوه محاسبه نسبت سورتینو:
در واقع نسبت سورتینو محاسبهی نسبت شارپ است، با این تفاوت که در شارپ هر دو ریسک مثبت و منفی در نظر گرفته میشود، اما در نسبت سورتینو فقط ریسک نامطلوب و بخشهای نزولی بازار در نظر گرفته میشود. درست مانند شاخص شارپ هرچه نسبت سورتینو عدد بالاتری باشد، سرمایهگذاری در آن سبد سرمایه مناسبتر خواهد بود.
نسبت سورتینو برای سرمایهگذاران خردی که قصد دارند در بازه زمانی کوتاهمدت سود مشخصی کسب کنند، مفید است.
نسبت شارپ و ریسک به چه صورت است؟
درک رابطه بین این دو اغلب ما را به اندازهگیری انحراف استاندارد میرساند. انحراف استاندارد را میتوان همان ریسک کل دانست. مربع انحراف معیار واریانسی است که به طور گسترده توسط برنده جایزه نوبل، هری مارکوویتز، پیشگام نظریه پورتفولیو مدرن استفاده شد. باتوجهبه این موضوع، اکنون این سؤال پیش میآید که چرا شارپ انحراف استاندارد را برای تنظیم بازده اضافی برای ریسک انتخاب کرد و چرا باید به آن اهمیت دهیم؟
ما میدانیم که مارکویتز تحت واریانس ایستاده معیاری از پراکندگی آماری یا نشانهای برای تعیین مقدار فاصله رمزارز با مقدار مورد انتظار معرفی کرد. در یک نگاه کلی میتوان متوجه شد که این اطلاعات آینده نامطلوبی را برای رمزارز و سرمایهگذار پیشبینی میکند. پس هر چه ریسک بالاتر باشد، نسبت شارپ کمتر و سرمایهگذاری روی رمزارز غیرمنطقیتر است و هر چه واریانس این نسبت بالاتر برود، میتوان به آینده رمزارز و میزان ریسکی که برای خرید و سرمایهگذاری روی آن باید در نظر گرفت امیدوارتر بود.
اعداد موردنیاز برای محاسبه این فرمولها را چطور به دست بیاوریم؟
اگر تا اینجای مطلب همراه ما بوده باشید، مطمئناً حالا به این فکر میکنید که چطور میتوان اعداد موردنیاز برای محاسبه این فرمولها را پیدا کرد و با استفاده از شاخص شارپ، ریسک مالی خرید و هولد کردن رمزارزها را هم کاهش داد؟ دنبالکردن اخبار بازار و جستوجو در اینترنت، بهترین راه برای بهدستآوردن نرخهای بازده و نرخ سود بدون ریسک و انحراف معیار برای هر بازار مالی است. با دنبالکردن اخبار بازار و نمودارهای مالی و زمانی میتوانید اعداد موردنیاز خود را پیدا کرده و فرمول نسبت شارپ را اجرا کنید.
برای مثال، شما ۴۵ میلیون تومان در بیت کوین سرمایهگذاری کردهاید. نرخ بازگشت سود دارایی شما ۱۲% درصد و نوسان آن ۱۰% بوده است. بازدهی مؤثر سبد سرمایهگذاری ۱۷% و با بازده مورد انتظار ۱۲% درصد بوده است، درحالیکه نرخ سود بدون ریسک ۵% محاسبه شده است. همه ارقام فرضی هستند. نسبت شارپ برابر است با:
در این محاسبه، نسبت شارپ کمتر از یک است و نرخ بازدهی سود قابلقبول نیست. حال در نظر بگیریم بازده مورد انتظار سرمایهگذاری ۳۵% درصد باشد، در این صورت محاسبه نسبت شارپ به شکل زیر است:
در این حالت سرمایهگذاری در این رمزارز بسیار پربازده خواهد بود.
محدودیتهای نسبت شارپ
هرچقدر که شاخص شارپ میتواند یک ابزار بسیار موفق و اثرگذار برای سرمایهگذاری با چشم باز در بازار ارزهای دیجیتالی باشد، این ابزار همچنان ممکن است محدودیتها و نقصهایی هم داشته باشد. هنگام استفاده از آن، اقدامات احتیاطی خاصی وجود دارد که باید رعایت کنید.
اول اینکه نتیجهای که به دست میآورید فقط یک عدد است و بهتنهایی نمیتواند تمام اتفاقها، جریانات و تأثیرهایی که ممکن است برای بازدهی و قیمت نهایی یک ارز مشخص کند را پیشبینی کند.
شما باید شاخص شارپ دو رمزارز را مقایسه کنید تا معنای دقیق آن را به دست آورید.
همچنین شارپ ریسک پرتفوی را در نظر نمیگیرد. اعداد بهدستآمده به سرمایهگذار نشان نمیدهد که آیا پرتفوی در یک بخش متمرکز است یا خیر. فرض کنید یک کیف پول یک سرمایهگذاری از چندین رمزارز بزرگ بازار تشکیل شده باشد که در کنار هم عملکرد خوبی خواهند داشت، پس برای این تعداد رمزارز، نسبت بالا خواهد بود. بااینوجود، وقتی همزمان چند رمزارز دیگر را به کیف پول اضافه میکند که ریسک متوسطی دارد، شاخص شارپ نمیتواند عملکرد آینده و کلی پرتفوی را در نظر بگیرد.
برای تصمیمگیری آگاهانه میتوانید از معیارهای کیفی دیگری در کنار این نسبت استفاده کنید. در نهایت همیشه بهتر است که شاخص شارپ را ابزاری برای تمرکز روی افق سرمایهگذاری بلندمدت خود بدانید و در همین راستا از آن استفاده کنید. معمولاً شارپ را میبینید که نشاندهنده عملکرد تعدیلشده ریسک سهساله است. اما اگر افق سرمایهگذاری بلندمدت دارید، چنین نسبتی ممکن است کارساز و موفق نباشد.
در کنار همه این موارد، نسبت شارپ از انحراف معیار سود بهعنوان میانگین ریسک کل در مخرج کسر استفاده میکند. این انحراف معیار معمولاً نشان میدهد که توزیع سود نرمال است. در بازارهایی مانند بازار کریپتوکارنسی که توزیع سود در آن نهتنها نرمال نیست، بلکه نوسانات شدید بازار را تا حد زیادی غیرقابلپیشبینی میکنند، کارایی این نسبت کاهش پیدا میکند.
به همین دلیل در بازار کریپتوکارنسی توصیه میشود که این نسبت را برای مدتزمان محدود محاسبه کرده و برای بازههای طولانی از آن استفاده نکنید. در ضمن در هر بار محاسبه، بازه زمانی مشخص و ثابتی را در نظر بگیرید که کار محاسبات پیچیده و پراکنده نشود.
شاخص شارپ، ابزاری برای روشنکردن مسیر
تمام شاخصهایی که برای محاسبه نرخ سود احتمالی، امکانهای سرمایهگذاری و همچنین محاسبات مربوط به حد سود و ضرر وجود دارند، صرفاً بخشی از کاری است که شما بهعنوان یک معاملهگر در بازار ارزهای دیجیتال باید انجام دهید. نسبت شارپ مانند شاخصهای دیگر همچون نرخ بازگشت سرمایه یا مارک کپ، محدودیتهایی دارد که باید هنگام محاسبه و برنامهریزی برای سرمایهگذاری آنها را در نظر بگیرید.
یک نسبت ریسک است که به سرمایهگذار کمک میکند تا میانگین بازده سرمایهگذاری را در مقایسه با ریسکهای احتمالی آن تخمین بزند.
نشاندهنده تمایل سرمایهگذاران برای کسب بازدهی بالاتر است. این بازدهی را میتوان توسط ابزارهایی مشخص کرد که ریسک یک سرمایهگذاری را تا بیشترین حد ممکن کم میکنند. همچنین نسبت شارپ بر اساس انحراف استاندارد است و به نوبه خود معیاری از کل ریسک ذاتی یک سرمایهگذاری است.
این فرمول را ویلیام شارپ در سال ۱۹۶۶ طراحی کرده و توسعه داده است. شارپ در سال ۱۹۹۰ برنده جایزه نوبل در علوم اقتصادی شد.
روش های کسب سود ماهانه بدون ریسک
وقتی یک فرد تصمیم به سرمایه گذاری پول مازاد خود داشته باشد، راهکارهای متعددی را پیش روی خود خواهد دید؛ از سرمایه گذاری های سنتی چون طلا و سکه و مسکن گرفته تا روش های مدرن تری چون سرمایه گذاری در رمز ارزها. اما خیلی از افراد ریسک گریز هستند و توان پذیرش ریسک سرمایه گذاری در جایی که احتمال زیان و کم شدن سرمایه را داشته باشد، ندارند. این افراد در جست وجوی سرمایه گذاری در گزینه هایی هستند که سودی ثابت و قطعی و با اطمینان از عدم کاهش سرمایه اولیه دریافت کنند.
در ادامه برخی از روش های متداول سرمایه گذاری های با بازدهی ثابت ماهانه با کمترین ریسک را معرفی می کنیم.
سپرده های بانکی
به دلیل اطمینان از کسب بازدهی ثابت در زمان افتتاح حساب، سپرده های بانکی حجم زیادی از سرمایه های افراد در ایران را به خود جذب کرده است. سپرده گذاری در بانک و دریافت سود ماهانه به عنوان یک سرمایه گذاری بدون ریسک در نظر گرفته می شود. مهم ترین ویژگی سپرده گذاری در بانک سود تضمینی و قطعی آن است اما به دلیل رابطه معکوس بازدهی و ریسک، این شیوه سرمایه گذاری در بلند مدت جزو کم بازده ترین نوع سرمایه گذاری محسوب می شود.
میزان سود سپرده بانکی
میزان سود یا نرخ بهره بانکی بر اساس ضوابط و بخشنامههای بانک مرکزی، مشخص و ابلاغ میشود. سرمایه گذاری در بانک به دو دسته سپرده های کوتاه مدت و بلند مدت تقسیم می شود و سود هر کدام از این موارد نیز با هم متفاوت است.
در سپرده کوتاه مدت، سپرده گذار می تواند هر زمانی که اراده کند سپرده خود را برداشت کند. به همین دلیل بانک نمی تواند برنامه ریزی دقیقی برای استفاده از این وجوه داشته باشد و لذا کمترین میزان سود را به این نوع سپرده ها می دهد.
در سپرده های بلند مدت حداقل یک ساله، بانک ها می توانند برای استفاده از وجوه سپرده گذاران برنامه ریزی مناسب تری داشته باشند و لذا سود بالاتری به این نوع سپرده ها داده می شود. در صورتی که فرد سپرده گذار قبل از سر رسید بخواهد پول خود را برداشت کند، با نرخ شکست جریمه شده و سود او کمتر از سود قرارداد اولیه خواهد شد.
اوراق با درآمد ثابت در بورس
سرمایه گذاران در این اوراق در بازه های زمانی معینی مبالغی را به عنوان بازدهی دریافت و در تاریخ سر رسید این اوراق نیز می توانند اصل سرمایه خود را دریافت کنند. همانطور که اشاره شد این نوع سرمایه گذاری نیز در بازار بورس برای افرادی مناسب است که ریسک گریز هستند و یا می خواهند بخشی از پورتفوی خود را از نوسانات بازار ایمن کنند.
این نوع اوراق در بازار بورس به دو دسته اوراق بدهی و گواهی سپرده تقسیم می شوند. مکانیزم عمل هر کدام از این دو گروه متفاوت است اما در عمل هر دو سود های بدون ریسکی را به سرمایه گذاران می دهد.
از انواع اوراق بدهی در ایران می توان به طور مثال به اوراق مشارکت و اسناد خزانه اسلامی(اخزا) اشاره کرد.
اوراق مشارکت نوعی اوراق بدهی است که انتشار آن صرفا برای پروژه های خاص و توسط دولت، شرکتهای دولتی، شهرداریها و سایر موسسات و نهادهای معتبر انجام می شود. لازم به ذکر است که نرخ بازدهی سالیانه اوراق مشارکت را عموماً چند درصد بالاتر از نرخ سود سپرده بلندمدت یکساله بانکها تعریف میکنند تا از این طریق سرمایهگذاران اعم از حقیقی و حقوقی به سرمایهگذاری در اوراق مشارکت رغبت نمایند.
اوراق خزانه اسلامی یا اخزا یک ابزار مالی برای تسویه بدهی های دولت به طلبکارانش است. دولت این اوراق را به قیمت کمتر از ارزش اسمی به افراد واگذار می کند و در سررسید به قیمت اسمی خریداری می کند و اختلاف قیمت روز اول و قیمت سر رسید معادل سودی است که فرد دریافت می کند. طلبکاران پس از دریافت اخزا می توانند آن را در بازار بورس به دیگران واگذار کنند. لذا زمانی که شما اخزا را خریداری می کنید، طرف حساب شما دولت است و بانک مرکزی نیز ضامن بازپرداخت آن خواهد بود.
گواهی های سپرده اوراقی است که عموما توسط بانک منتشر می شود و سود و اصل سپرده آن نیز توسط بانک تضمین می شود. این گواهی ها به صاحب حساب این حق را می دهد تا سود سپرده را دریافت کند. یک گواهی سپرده دارای تاریخ سر رسید و یک نرخ سود ثابت است که می تواند با هر عنوانی توزیع شود.
صندوق های سرمایه گذاری با درآمد ثابت
صندوق های سرمایه گذاری با درآمد ثابت نیز مانند موارد قبل مناسب افرادی است که نمی خواهند ریسک سرمایه گذاری در سایر بازارها را داشته باشند، اما می خواهند تا حد ممکن بالاتر از سپرده های بانکی سود دریافت کنند. ازطرفی دانش و یا زمان کافی برای خرید و فروش اوراق با درآمد ثابتی چون اوراق مشارکت، اخزا و گواهی سپرده های بانکی را ندارند.
صندوق های با درآمد ثابت، وجوه سرمایه گذاران خرد را جمع آوری کرده و تجمیع می کند و سپس عمده این وجوه را در ابزارهای با درآمد ثابت مانند اوراق خزانه، اوراق مشارکت و گواهی های سپرده بانکی سرمایه گذاری می کنند، سود این اوراق را دریافت می کنند و به صورت دوره که عموما ماهانه است به حساب سرمایه گذاران واریز می کنند.
در واقع سرمایه گذاران در این صندوق ها راحتی و امنیت سرمایه گذاری در سپرده های بانکی و سود بالاتر اوارق بهادار با درآمد ثابت را با هم تلفیق کرده اند، چون هم سود بالاتر از بانک را دریافت می کنند و هم نیاز به خرید و فروش اوراق مختلف برای بهینه کردن سود خود ندارند و تمام این فعالیت ها را مدیران صندوق انجام می دهند.
کدام صندوق را انتخاب وضیعت معکوس ریسکها در سرمایهگذاری کنیم؟
صندوق های سرمایه گذاری متعددی تحت نظارت سازمان بورس و اوراق بهادار به فعالیت مشغول هستند و اکثر آن ها موارد مثبتی که برای این صندوق ها بر شمردیم را دارند. اما درنهایت شما باید از بین این موارد یک مورد را انتخاب کنید. در انتخاب یک صندوق سرمایه گذاری با درآمد ثابت، تجربه مدیرانی که صندوق را مدیریت می کنند و ثبات در بازدهی از جمله موارد مهم است.
گروه مالی کاریزما
کاریزما قدیمی ترین نهادی است که در سال ۱۳۹۰ مجوز شرکت سبدگردان کاریزما را به عنوان اولین نهاد مدیریت دارایی افراد را بر عهده گرفت.
کاریزما به واسطه تجربه و تخصص حاصل از سال ها فعالیت در بازار میتواند به عنوان یک واسط امین، مدیریت سرمایه افراد را بر عهده بگیرد.
گروه کاریزما در حال حاضر مدیریت بیش ۱۶۰ هزار میلیارد ریال سرمایه چندین هزار نفر از سرمایه گذاران را بر عهده دارد و بزرگترین صندوق با درآمد ثابت قابل معامله کشور را مدیریت می کند.
این شرکت صندوق های سرمایه گذاری متعددی دارد.
- صندوق سرمایه گذاری با درآمد ثابت کاریزما
- صندوق سرمایه گذاری مشترک کاریزما
- صندوق سرمایه گذاری مختلط کاریزما
- صندوق قابل معامله سپهر کاریزما با نماد کاریس
- صندوق قابل معامله با درآمد ثابت کمند
از موارد مطرح شده دو صندوق سرمایه گذاری با درآمد ثابت کاریزما و صندوق قابل معامله با درآمد ثابت کمند (بزرگترین صندوق قابل معامله کشور) از نوع صندوق های با درآمد ثابت هستند. مشتریان این دو صندوق به ترتیب ۲۶ ام و ۱۶ ام هرماه سود سرمایه گذاری خود در این صندوق را دریافت می کنند.
علاوه بر اینکه بازدهی کسب شده توسط صندوق های کاریزما، بالاتر از سپرده های بانکی است، سرمایه گذاری در این صندوق ها با نرخ روزشمار محاسبه می شود. به این معنا که نیاز نیست مانند سپرده های بانکی تا حتما تا انتهای هر ماه سرمایه خود را برای دریافت سود نگه دارید و می توانید حتی پس از یک هفته نیز با دریافت سود آن ۷ روز از صندوق خارج شوید.
همچنین برخلاف سپرده های بلند مدت بانکی نرخ شکستی نیز برای سرمایه گذاری شما در این صندوق ها وجود ندارد.
برای اطلاع از نحوه شروع سرمایه گذاری در این صندوق ها می توانید به پورتال سرمایه گذاری گروه مالی کاریزما به نشانی charisma.ir مراجعه کنید.
افزایش در شاخص ریسک مرکب باعث کاهش سرمایهگذاری خصوصی میشود
یک اقتصاددان گفت: لازمه رشد اقتصادی، تولید بیشتر و سرمایهگذاری فزونتر است.
مسعود سعادتمهر در گفتوگو با خبرنگار ایسنا منطقه لرستان، اظهار کرد: سرمایهگذاری در هر کشور تابع مجموعهای از متغیرهاست که امنیت سرمایهگذاری در زمره مهمترین آنها به شمار میآید.
وی ادامه داد: سرمایهگذاری به عنوان موتور رشد و توسعه اقتصادی در تمام کشورهای جهان از اهمیت ویژهای برخوردار است.
سعادتمهر اضافه کرد: رشد و توسعه یک کشور بدون توجه به سرمایهگذاری امکانپذیر نیست.
این دکترای اقتصاد یادآور شد: لازمه رشد اقتصادی، تولید بیشتر و سرمایهگذاری فزونتر است.
وی خاطرنشان کرد: سرمایهگذاری بخش خصوصی با میزان ریسک سرمایهگذاری رابطه معکوس دارد.
این اقتصاددان افزود: افزایش در شاخص ریسک مرکب(ریسک سرمایهگذاری) به طور متوسط باعث کاهش سرمایهگذاری خصوصی در ایران میشود.
نسبت شارپ چیست و چگونه محاسبه میشود؟
شاید اصطلاح نسبت شارپ را در طول فعالیت و حضور خود در بازارهای مختلف مالی، زیاد شنیده باشید. این یکی از اصطلاحات رایج در بازارهای مالی است. معاملهگران بازار ارز دیجیتال با اصطلاح نرخ بازگشت سرمایه غریبه نیستند. در اصل این نسبت برای ارزیابی عملکرد تعدیل شده ریسک یک رمزارز استفاده میشود. در یک تعریف کلی این نسبت به سرمایهگذار میگوید که با نگهداری یک دارایی پرخطر چه مقدار بازده اضافی دریافت خواهد کرد.
نرخ بازگشت سرمایه در واقع نسبت درآمد ما از یک سرمایهگذاری به سرمایه اولیه است. دور از انتظار نیست اگر قیمت ارزهای دیجیتال در سقوط و صعود ما را شگفتزده کند، اما نسبت شارپ میتواند به ما نشان میدهد میزان بازدهی سرمایه نسبت به ریسک چقدر است.
اکثر افراد فعال حوزه مالی میدانند که چگونه این شاخص را محاسبه کنند و اطلاعات بهدستآمده از این فرمول چه چیزی را نشان میدهد. اگر شما درباره این نسبت چیزی نمیدانید و درباره استفاده درست ازآن برای کاهش ریسک معاملات خود اطلاعاتی ندارید، وقت آن رسیده تا اطلاعات خود را در این باره کامل کنید. همراه ما در مجله تخصصی والکس بمانید.
نسبت شارپ چیست؟
Sharp Ratio، عددی است که نشان میدهد بازده یک سرمایهگذاری بدون ریسک، چقدر تضمین شده است. در واقع نسبت ریسک است که به سرمایهگذار کمک میکند تا میانگین بازده سرمایهگذاری را در مقایسه با ریسکهای احتمالی آن تخمین بزند.
با کمکردن نرخ بدون ریسک از نرخ بازده مورد انتظار پرتفوی و تقسیم نتیجه بر انحراف استاندارد که در غیر این صورت بهعنوان معیار آماری نوسانات دارایی شناخته میشود، محاسبه میشود.
نسبت شارپ به شما کمک میکند تا ببینید در مقایسه با سرمایهگذاری بدون ریسکی انجام دادهاید، آیا ریسکی که انجام دادهاید شما را به سود و بازدهی رسانده است یا نه؟این فرمول را ویلیام شارپ در سال ۱۹۶۶ طراحی کرده و توسعه داده است. شارپ در سال ۱۹۹۰ برنده جایزه نوبل در علوم اقتصادی شد.
چگونه نسبت شارپ را تفسیر کنیم؟
ریسک ذاتی یک سرمایهگذاری وقتی تعریف میشود که انحراف استاندارد آن تعیین شود. پس نسبت شارپ بالاتر نشاندهنده ظرفیت بازدهی بهتر یک رمزارز برای هر واحد ریسک اضافی است. این نسبت میتواند توجیهی برای نوسانات اساسی رمزارز باشد. در واقع، میتوانید از شاخص شارپ ارز دیجیتال برای مقایسه رمز ارزها استفاده کرد. محاسبه نرخ بازگشت سرمایه یا ROI هم کمک میکند تا اطلاعات بیشتری درباره Sharp Ratio یک رمزارز به دست آورد.
این نسبت را میتوان با درنظرگرفتن نتیجه به شکلهای زیر تفسیر کرد:
۱. نسبت بالاتر از ۱.۰ قابلقبول است.
۲. نسبت بالاتر از ۲.۰ در محاسبات بسیار خوب است.
۳. نسبت ۳.۰ یا بالاتر عالی ارزیابی میشود.
۴. نسبت زیر ۱.۰ به حداقل بازده کافی نمیرسد.
۵. نسبت منفی به این معنی است که نرخ بدون ریسک بیشتر از بازده سبد سهام است یا انتظار میرود بازده سبد سهام منفی باشد.
چرا شاخص شارپ مهم است؟
همانطور که شارپ در دیگر بازارها سرمایهگذاری، مثل بورس کارآمد است، شارپ ارز دیجیتال هم ابزار بسیار مهمی در این بازار محسوب میشود. معنی شارپ در ارز دیجیتال در واقع همان تمایل سرمایهگذاران برای کسب بازده بالاتر با ابزارهای بدون ریسک است. ازآنجاییکه این نسبت وضیعت معکوس ریسکها در سرمایهگذاری بر اساس انحراف معیار محاسبه میشود که خود یک واحد اندازهگیری ریسک در سرمایهگذاری است، شاخص شارپ میزان بازده حاصل از یک سرمایهگذاری را بعد از درنظرگرفتن تمام ریسکهای ممکن نشان میدهد. در واقع این شاخص، مفیدترین شاخص تعیین عملکرد یک سرمایه در بازار است که شما بهعنوان سرمایهگذار باید از آن مطلع باشید.
تعیین میزان بازده
مکانیسمی برای تعیین عملکرد یک صندوق سرمایهگذاری در برابر سطح معینی از ریسک است. هرچه این نسبت بالاتر باشد، عملکرد آن نسبت به ریسک موجود بهتر خواهد بود. اگر Sharp Ratio منفی به دست آوردید، بهتر است در نحوه سرمایهگذاری خود تجدیدنظر کنید.
مقایسه عملکرد داراییهای مختلف
شاخص شارپ میتواند بهعنوان ابزار مقایسه دو سرمایهگذاری مختلف در یک بازار به کار گرفته شود. برای مثال، شما میتوانید این شاخص را برای مقایسه میزان بازده و ریسک بیت کوین و اتریوم محاسبه کنید. با این کار دو رمزارز مختلف که ریسکهای مشابهی دارند را با میزان بازده احتمالی آنها مقایسه خواهید کرد.
مقایسه عملکرد دارایی در برابر معیار بازدهی
نسبت شارپ میتواند به شما بگوید رمزارزی که انتخاب کردید، آینده بهتری نسبت به ارزهای مشابه در همان دستهبندی دارد یا خیر. در واقع به شما کمک میکند افق دید بازتری پیدا کرده و وضعیت دارایی خود را بهتر بررسی کنید. فرض کنید که شاخص شارپ معیار در بازار رمزارزها، حداقل ۱.۵ است. با محاسبه این شاخص برای دارایی خودتان میتوانید بفهمید این رمزارز نسبت به کل بازار عملکرد خوبی دارد یا خیر.
چطور ریسک سرمایهگذاری را با Sharp Ratio کاهش دهیم؟
شاخص شارپ یکی از قدرتمندترین ابزارهای مورد استفاده برای انتخاب بهترین رمزارز دیجیتال است تا بتوان بازدهی و سوددهی مناسبی از آن رمزارز به دست آورد. Sharp Ratio تا حد زیادی ریسک و بازده یک سرمایهگذاری را نشان میدهد. معنی شارپ در ارز دیجیتال به این صورت است که سرمایهگذار با متنوع کردن سبد داراییهای خود میتواند ریسک کل سرمایه را تا حد قابلقبولی کاهش دهد.
در واقع با سرمایهگذاری در بازارهای مختلف که نسبتاً از همدیگر مستقل عمل میکنند، میتوانید نسبت سود و ریسک سرمایهگذاریهای خود را در حد تعادل نگه داشته و امنیت ارزش دارایی خود را تضمین کنید.
ازآنجاییکه اعداد و اطلاعاتی که به دست میآید، به واقعیت بسیار نزدیک هستند، میتواند بازخوردی کارآمد و عینی در مورد عملکرد ارزهای دیجیتالی ارائه دهد. با نگاهکردن به شاخص شارپ میتوان میزان ریسکی را که دو رمزارز با بازدهی اضافی نسبت به نرخ بدون ریسک مواجه شدهاند، ارزیابی کنید.
این یک ابزار بسیار قدرتمند، اثرگذار و همچنین استاندارد برای مقایسه وجوهی است که از استراتژیهای مختلفی مانند رشد یا ارزش یا ترکیب استفاده میکنند.در حالت ایدهآل، ممکن است رمز ارزی را که نسبت شارپ بالاتری دارد، گزینه بهتری برای سرمایهگذاری باشد. بااینحال، اگر رمزارز نوسانات زیادی داشته باشد، این نوع تصور وجود دارد که نمیتوان بهعنوان یک رمزارز مورد اعتماد به آن نگاه کرد. این بدان معناست که قیمت ارزهای دیجیتال و یا به طور خاص، رمزارزی که با نوسانات متوسط به بازدهی ۷ درصدی میرسد، همیشه بهتر از صندوقی است که بازدهی ۸ درصدی با فراز و نشیبهای زیاد دارد. بنابراین، شارپ بالاتر به این معنی است که رابطه بین ریسک و بازده رمزارز ایده آل است و مارک کپ ثابتتری دارد. این دو ویژگی میتواند سرمایهگذار را به آینده پربازده رمزارز خوشبینتر کند.
انواع نسبت شارپ
شاخص شارپ بهطورکلی دو نوع دارد: نسبت ترینور و سورتینو. این نسبتها برای معاملهگران خرد دید بهتری از بازار فراهم میکنند.
۱. نسبت ترینور
در سال ۱۹۶۵، فردی به نام جک ترینور، فرمول ترینور را توسعه داد. در این فرمول بهجای استفاده از انحراف معیار در مخرج، از بتا استفاده میشود. معیار ترینور میزان پولی که یک سبد دارایی کسب خواهد کرد را نسبت به ریسک آن در بازار محاسبه خواهد کرد. بهعبارتدیگر، این معیار فقط از یک ریسک سیستماتیک یا بتا استفاده میکند، درحالیکه نسبت شارپ از ریسک کل استفاده میکند.
ضریب بتای پرتفوی در واقع تغییرات بازده رمزارز یا سهام نسبت به تغییرات بازده کل بازار را بیان میکند. ممکن است یک رمزارز حرکتی مشابه با بازار داشته باشد، در این حالت ضریب بتای آن ۱ است. در حالتی که این ضریب کمتر از یک باشد، رمزارز یا دارایی رفتاری تدافعی دارد و نسبت به تغییرات بازار کمتر واکنش نشان میدهد. بتای ۰ نیز نشان میدهد که رمزارز یا سهام رفتاری مستقل از کل بازار دارد.
بتای بیشتر از یک، رفتار تهاجمی رمزارز را نشان میدهد. یعنی با تغییرات کوچک در بازار، قیمت ارز رفتار شدیدتری نشان میدهد. این نوع از داراییها ریسک سیستماتیک بالاتری دارند. بتای منفی نیز نشان میدهد که رفتار قیمتی رمزارز با بازار معکوس است و با کاهش شاخص کل بازار، قیمت آن افزایش مییابد یا برعکس. دقت کنید بتای منفی و صفر در نسبت ترینور وضیعت معکوس ریسکها در سرمایهگذاری باعث میشود عدد بهدستآمده در بازار معنیدار نباشد.
۲. نسبت سورتینو
در مقابل نسبت ترینور، نسبت سورتینو قرار دارد. سورتینو برای ارزیابی بازده یک سرمایه در برابر ریسک نامطلوب آن استفاده میشود. این نسبت با کمکردن بازده بدون ریسک از بازده مورد انتظار و تقسیم نتیجه آن به انحراف معیار نامطلوب سبد سرمایهگذاری به دست میآید.
نحوه محاسبه نسبت سورتینو:
در واقع نسبت سورتینو محاسبهی نسبت شارپ است، با این تفاوت که در شارپ هر دو ریسک مثبت و منفی در نظر گرفته میشود، اما در نسبت سورتینو فقط ریسک نامطلوب و بخشهای نزولی بازار در نظر گرفته میشود. درست مانند شاخص شارپ هرچه نسبت سورتینو عدد بالاتری باشد، سرمایهگذاری در آن سبد سرمایه مناسبتر خواهد بود.
نسبت سورتینو برای سرمایهگذاران خردی که قصد دارند در بازه زمانی کوتاهمدت سود مشخصی کسب کنند، مفید است.
نسبت شارپ و ریسک به چه صورت است؟
درک رابطه بین این دو اغلب ما را به اندازهگیری انحراف استاندارد میرساند. انحراف استاندارد را میتوان همان ریسک کل دانست. مربع انحراف معیار واریانسی است که به طور گسترده توسط برنده جایزه نوبل، هری مارکوویتز، پیشگام نظریه پورتفولیو مدرن استفاده شد. باتوجهبه این موضوع، اکنون این سؤال پیش میآید که چرا شارپ انحراف استاندارد را برای تنظیم بازده اضافی برای ریسک انتخاب کرد و چرا باید به آن اهمیت دهیم؟
ما میدانیم که مارکویتز تحت واریانس ایستاده معیاری از پراکندگی آماری یا نشانهای برای تعیین مقدار فاصله رمزارز با مقدار مورد انتظار معرفی کرد. در یک نگاه کلی میتوان متوجه شد که این اطلاعات آینده نامطلوبی را برای رمزارز و سرمایهگذار پیشبینی میکند. پس هر چه ریسک بالاتر باشد، نسبت شارپ کمتر و سرمایهگذاری روی رمزارز غیرمنطقیتر است و هر چه واریانس این نسبت بالاتر برود، میتوان به آینده رمزارز و میزان ریسکی که برای خرید و سرمایهگذاری روی آن باید در نظر گرفت امیدوارتر بود.
اعداد موردنیاز برای محاسبه این فرمولها را چطور به دست بیاوریم؟
اگر تا اینجای مطلب همراه ما بوده باشید، مطمئناً حالا به این فکر میکنید که چطور میتوان اعداد موردنیاز برای محاسبه این فرمولها را پیدا کرد و با استفاده از شاخص شارپ، ریسک مالی خرید و هولد کردن رمزارزها را هم کاهش داد؟ دنبالکردن اخبار بازار و جستوجو در اینترنت، بهترین راه برای بهدستآوردن نرخهای بازده و نرخ سود بدون ریسک و انحراف معیار برای هر بازار مالی است. با دنبالکردن اخبار بازار و نمودارهای مالی و زمانی میتوانید اعداد موردنیاز خود را پیدا کرده و فرمول نسبت شارپ را اجرا کنید.
برای مثال، شما ۴۵ میلیون تومان در بیت کوین سرمایهگذاری کردهاید. نرخ بازگشت سود دارایی شما ۱۲% درصد و نوسان آن ۱۰% بوده است. بازدهی مؤثر سبد سرمایهگذاری ۱۷% و با بازده مورد انتظار ۱۲% درصد بوده است، درحالیکه نرخ سود بدون ریسک ۵% محاسبه شده است. همه ارقام فرضی هستند. نسبت شارپ برابر است با:
در این محاسبه، نسبت شارپ کمتر از یک است و نرخ بازدهی سود قابلقبول نیست. حال در نظر بگیریم بازده مورد انتظار سرمایهگذاری ۳۵% درصد باشد، در این صورت محاسبه نسبت شارپ به شکل زیر است:
در این حالت سرمایهگذاری در این رمزارز بسیار پربازده خواهد بود.
محدودیتهای نسبت شارپ
هرچقدر که شاخص شارپ میتواند یک ابزار بسیار موفق و اثرگذار برای سرمایهگذاری با چشم باز در بازار ارزهای دیجیتالی باشد، این ابزار همچنان ممکن است محدودیتها و نقصهایی هم داشته باشد. هنگام استفاده از آن، اقدامات احتیاطی خاصی وجود دارد که باید رعایت کنید.
اول اینکه نتیجهای که به دست میآورید فقط یک عدد است و بهتنهایی نمیتواند تمام اتفاقها، جریانات و تأثیرهایی که ممکن است برای بازدهی و قیمت نهایی یک ارز مشخص کند را پیشبینی کند.
شما باید شاخص شارپ دو رمزارز را مقایسه کنید تا معنای دقیق آن را به دست آورید.
همچنین شارپ ریسک پرتفوی را در نظر نمیگیرد. اعداد بهدستآمده به سرمایهگذار نشان نمیدهد که آیا پرتفوی در یک بخش متمرکز است یا خیر. فرض کنید یک کیف پول یک سرمایهگذاری از چندین رمزارز بزرگ بازار تشکیل شده باشد که در کنار هم عملکرد خوبی خواهند داشت، پس برای این تعداد رمزارز، نسبت بالا خواهد بود. بااینوجود، وقتی همزمان چند رمزارز دیگر را به کیف پول اضافه میکند که ریسک متوسطی دارد، شاخص شارپ نمیتواند عملکرد آینده و کلی پرتفوی را در نظر بگیرد.
برای تصمیمگیری آگاهانه میتوانید از معیارهای کیفی دیگری در کنار این نسبت استفاده کنید. در نهایت همیشه بهتر است که شاخص شارپ را ابزاری برای تمرکز روی افق سرمایهگذاری بلندمدت خود بدانید و در همین راستا از آن استفاده کنید. معمولاً شارپ را میبینید که نشاندهنده عملکرد تعدیلشده ریسک سهساله است. اما اگر افق سرمایهگذاری بلندمدت دارید، چنین نسبتی ممکن است کارساز و موفق نباشد.
در کنار همه این موارد، نسبت شارپ از انحراف معیار سود بهعنوان میانگین ریسک کل در مخرج کسر استفاده میکند. این انحراف معیار معمولاً نشان میدهد که توزیع سود نرمال است. در بازارهایی مانند بازار کریپتوکارنسی که توزیع سود در آن نهتنها نرمال نیست، بلکه نوسانات شدید بازار را تا حد زیادی غیرقابلپیشبینی میکنند، کارایی این نسبت کاهش پیدا میکند.
به همین دلیل در بازار کریپتوکارنسی توصیه میشود که این نسبت را برای مدتزمان محدود محاسبه کرده و برای بازههای طولانی از آن استفاده نکنید. در ضمن در هر بار محاسبه، بازه زمانی مشخص و ثابتی را در نظر بگیرید که کار محاسبات پیچیده و پراکنده نشود.
شاخص شارپ، ابزاری برای روشنکردن مسیر
تمام شاخصهایی که برای محاسبه نرخ سود احتمالی، امکانهای سرمایهگذاری و همچنین محاسبات مربوط به حد سود و ضرر وجود دارند، صرفاً بخشی از کاری است که شما بهعنوان یک معاملهگر در بازار ارزهای دیجیتال باید انجام دهید. نسبت شارپ مانند شاخصهای دیگر همچون نرخ بازگشت سرمایه یا مارک کپ، محدودیتهایی دارد که باید هنگام محاسبه و برنامهریزی برای سرمایهگذاری آنها را در نظر بگیرید.
یک نسبت ریسک است که به سرمایهگذار کمک میکند تا میانگین بازده سرمایهگذاری را در مقایسه با ریسکهای احتمالی آن تخمین بزند.
نشاندهنده تمایل سرمایهگذاران برای کسب بازدهی بالاتر است. این بازدهی را میتوان توسط ابزارهایی مشخص کرد که ریسک یک سرمایهگذاری را تا بیشترین حد ممکن کم میکنند. همچنین نسبت شارپ بر اساس انحراف استاندارد است و به نوبه خود معیاری از کل ریسک ذاتی یک سرمایهگذاری است.
این فرمول را ویلیام شارپ در سال ۱۹۶۶ طراحی کرده و توسعه داده است. شارپ در سال ۱۹۹۰ برنده جایزه نوبل در علوم اقتصادی شد.
دیدگاه شما