چرا بازارها این چنین ریسک گریز شدند؟
You are using an outdated browser. Please upgrade your browser to improve your experience.
- دوشنبه 24 شهریور 1399
- 1313 بازیدکننده
انواع روشهای سرمایهگذاری وجود دارد، به طوری که افراد می توانند وجوه نقد خود را در بازار پول، بازار سرمایه، مسکن، سکه، طلا و بازار ارز سرمایهگذاری کنند. هر یک از بازارهای ذکر شده مزایا و معایب و ریسک مخصوص بهخود را دارند. بهترین سرمایهگذاری در زمان تورم چیست؟ یکی از راهکارهای سرمایهگذاری های معمول که از قدیم عموم مردم انجام می داده اند و حجم بالایی از سرمایهگذاریها را شامل می شد، سپرده بانکی بود. قرار دادن پول در بانک سرمایهگذاری بدون ریسک محسوب می شود و ماهیانه مبلغی به عنوان سود سپرده دریافت می شود. سرمایه گذاری در بانک در سالهای گذشته که خیلی بحث گرانی و تورم نبود سرمایهگذاری مناسبی برای عموم چرا بازارها این چنین ریسک گریز شدند؟ مردم بشمار میرفت. ولی در حال حاضر با رشد نرخ تورم و گرانیهای امروزه قطعا دیگر بانک محل مناسبی برای پسانداز و سرمایهگذاری نیست زیرا نرخ تورم بالاتر از نرخ سود بانکی می باشد براین اساس گذاشتن وجه نقد در بانک چیزی جز ضرر در پی ندارد. پس با توجه به وضعیت اقتصادی کشور و وجود تحریمها که شاهد روزافزون نرخ تورم هستیم و روزبهروز ارزش پول نقد در دست مردم کاهش می یابد، بهترین سرمایهگذاری در دوران تورم چیست؟ سرمایهگذاریای که می تواند از کاهش ارزش پول مردم جلوگیری کند. هدف ما در این مقاله بیان بهترین سرمایهگذاری در زمان تورم است، پس تا پایان مقاله با ما همراه باشید.
بهترین سرمایهگذاری در زمان تورم بالا چیست؟
در سالهای گذشته دلیل پایین بودن سطح تورم و افزایش دیر به دیر قیمتها، عموم مردم اگر قصد خریدهای کلان چون خانه، ماشین و … را داشتند، چند سالی پول خود را در بانکها پسانداز می کردند و هروقت به حد کافی می رسید اقدام به خرید می کردند و واقعا هم می توانستند با پول پسانداز شده خود طی چند سال خانه، ماشین یا ملک موردنظر خود را بخرند اما حالا با این نرخ تورم بالا و گرانیهای موجود و پیشرو هرچقدر هم صرفهجویی و پسانداز کنیم قادر به خریدهای کلان نخواهیم بود. حال این سوال مطرح است که بهترین سرمایهگذاری در زمان چنین تورمی چیست؟ به تعبیر دیگر پساندازهایمان را چه کنیم؟ آیا پول خود را در بانکها و موسسات اعتباری که سود ثابت و کمتر از نرخ تورم دارند قرار دهیم؟ درواقع در زمان تورم چه نوع سرمایهگذاری بهتر است که ما از آن طریق به هدفهای خود برسیم؟
در اقتصاد کشورمان با توجه به اینکه متغیرهای کلان اقتصادی مثل نرخ بهره و نرخ تورم مدام درگیر نوسانات می باشد، موضوع سرمایهگذاری اهیمت زیادی پیدا می کند. با توجه به تورم و کاهش ارزش پول ملی، پیدا کردن راهکاری مناسب جهت حفظ ارزش پول و دارایی نقد خود بسیار مهم است. باید توجه داشت که هر سرمایهگذار برای سرمایهگذاری باید موارد زیر را در نظر بگیرد:
- میزان دارایی نقد خود و تناسب آن با کمترین حجم سرمایهگذاری در بازاری که جهت سرمایهگذاری مدنظر دارد
- نقدشوندگی مورد نیاز
- بازدهی مورد انتظار
- درجه ریسک گریزی
افراد می توانند در یکی از بازارهای مالی زیر جهت حفظ ارزش پول و دارایی خود در برابر تورم سرمایهگذاری کنند:
- بازار مسکن
- بانک
- ارز
- سکه و طلا
- بازار سهام و سرمایه
همانطور که گفته شد راههای مختلفی برای سرمایهگذاری در زمان تورم وجود دارد و احتمال مردد شدن افراد برای انتخاب هر یک از این بازارهای مالی وجود دارد. در ادامه سرمایهگذاری در هریک از این بازارهای را مورد بررسی قرار می دهیم تا بهترین سرمایهگذاری در زمان تورم مشخص گردد.
سرمایهگذاری در مسکن در زمان تورم
در کشورمان به دلیل عوامل فرهنگی و اقتصادی، به سرمایهگذاری در مسکن اهمیت زیادی داده می شود و بعضی ها معتقدند بهترین سرمایه گذاری در دوران تورم سرمایه گذاری در بازار مسکن است چرا که مسکن هم کالایی مصرفی است و هم قیمت آن به مرور افزایش پیدا می کند، براین اساس بسیاری از مردم بهترین روشهای سرمایهگذاری در ایران را خرید مسکن می دانند. اما همانطور که گفته شد هر یک از بازارهای مالی مزایا و معایب و همینطور ریسک مخصوص بهخود را دارند. مزیت سرمایهگذاری در مسکن در زمان تورم این است که:
- ریسک نسبتا پایینی برای حفظ سرمایه دارد
- قابلیت استفاده دارد و همچنین می توان با اجاره دادن درآمدزایی کرد
- قیمت آن به مرور رشد می کند
و اما معایب سرمایهگذاری در بازار مسکن:
- یک سرمایهگذاری بلندمدت بشمار می رود و سود موردنظر را در کوتاهمدت نمی دهد
- طبق مصوبههای جدید اگر خالی بماند باید بابتش مالیات پرداخت شود
- نقدشوندگی پایین بازار مسکن یکی دیگر از معایب سرمایهگذاری در این حوزه به شمار می رود
- همچنین فردی که قصد ورود به این بازار را دارد باید سرمایه زیادی داشته باشد. حال اینکه عموم مردم چنین پولی در دسترس ندارند.
در حال حاضر وضعیت ملک و خرید و فروش مسکن همگام با تورم در حال افزایش روزافزون است اما به دلیل ناتوانی خریداران در پرداخت قیمت مسکن، بازار ملک دچار رکود است. خانهدار شدن در حال حاضر کار سادهای نیست زیرا حداقل بودجه لازم برای خرید خانه یک میلیارد تومان شده است و وام مسکن نیز حتی اگر بخواهیم مشکلات وام اوراق و اقساط نجومی آن را در نظر نگیریم درصد کمی از این پول را پوشش می دهد.
سرمایهگذاری در بانک در زمان تورم بالا
درصد بالایی از حجم سرمایهگذاریها در ایران به سپرده بانکی برمی گردد. سرمایهگذاری در بانک به اینگونه است که پول به بانک سپرده می شود، به صورت ماهانه مبلغی به عنوان سود سپرده دریافت می شود. سرمایهگذاری در بانک از جمله سرمایهگذاریهای بدون ریسک می باشد زیرا اصل سرمایه حفظ و مبلغی سود در هر ماه به آن تعلق می گیرد. بنابراین این روش برای افرادی که به شدت ریسکگریز هستند مناسب می باشد.
مزایای سرمایهگذاری در بانکها:
- به لحاظ افق زمانی چرا بازارها این چنین ریسک گریز شدند؟ می توان سرمایهگذاری بلندمدت و کوتاهمدت داشت
- سرمایهگذاری بدون ریسک می باشد
- سودآوری آن تضمینی و قطعی است
معایب سرمایهگذاری در بانک:
- در سرمایهگذاری بلندمدت سپرده بانکی امکان انتقال سرمایه از یک بانک به بانک دیگر وجود ندارد و همینطور اگر فرد سرمایهگذار بخواهد پول خود را پیش از زمان سررسید برداشت کند با نرخ سکشت روبهرو می شود
- سپرده سرمایهگذاری کوتاهمدت از جمله منابع ارزان قیمت محسوب می شود
- در سپرده بانکی بلندمدت تا پنج سال امکان نقل و انتقال سرمایه به دیگر بازارهای وجود ندارد و این در حالی است که در شرایط اقتصاد تورمی و نوسانی ایران، بلوکه شدن پول در چنین حسابی ریسک بالایی دارد.
بنابراین در شرایط فعلی اقتصاد ایران که تورم دو رقمی و بیش از ۳۰ درصد است، بهره بانکی نمی تواند ارزش پول شما را در برابر تورم حفظ کند و این موجب ضرر شما چرا بازارها این چنین ریسک گریز شدند؟ می شود. بنابراین اگر به دنبال بهترین بازار سرمایه گذاری در زمان تورم هستید سرمایه گذاری در بانک به شما پیشنهاد نمی شود.
سرمایهگذاری در بازار ارز و دلار
بازار ارز همیشه علاقهمندان مخصوص به خود را داشته و دارد، همچنین می توان گفت یکی از اصلیترین روشهای سرمایهگذاری در ایران می باشد و به دلیل نوسانات قیمتی، بازار مطلوبی برای سرمایه گذاری در زمان تورم می باشد اما این بازار نیز مانند دیگر بازارها معایب خود را دارد که به شرح زیر است:
- کار کردن در این بازار با ریسک زیادی همراه است
- از شفافیت معاملات برخوردار نیست
- به نوعی فعالیت در یک بازار سیاه بهحساب می آید
- یک سرمایهگذاری پایدار شناخته نمی شود
- به شدت متاثر از اتفاقات و تحولات داخلی و دنیا
- پیشبین نرخ ارز همواره با ابهام روبهرو می باشد
شاید بازار ارز و دلار یکی از بهترین انواع سرمایه گذاری در زمان تورم باشد اما به دلیل اینکه تاثیر منفی بر وضعیت زندگی افراد دیگر جامعه می گذارد توصیه نمی شود. خرید و فروش در بازار ارز باعث افزایش قیمت ها و کاهش قدرت خرید مردم می شود.
سرمایهگذاری در بازار طلا و سکه
در ایران سرمایهگذاری در چرا بازارها این چنین ریسک گریز شدند؟ طلا و سکه همواره مورد توجه عموم مردم، دولت و روش مناسب و قابل اعتمادی برای سرمایهگذاری بوده است و می توان گفت مأمن امن سرمایهگذاران در هنگام بحرانهای اقتصادی می باشد. افراد زیادی بر این باورند که طلا و سکه هیچگاه ارزش خود را از دست نمی دهند بنابراین سرمایهگذاری در این حوزه همواره می تواند سودده باشد. از جمله مزیتهای سرمایهگذاری در این بازار نبود محدودیت زمانی است درواقع در هر زمان می توان اقدام به خرید یا فروش کرد. اما عیب این بازار ریسک تقریبا زیاد آن است چرا که از دو فاکتور داخلی یعنی نرخ برابری دلار به ریال و فاکتور خارجی قیمت اونس جهانی تاثیرپذیر است.
بهترین سرمایهگذاری در زمان تورم، سرمایهگذاری در بازار سرمایه
سرمایهگذاری در بازار سهام یکی دیگر از روشهای سرمایهگذاری محسوب می شود. سرمایهگذاری در بورس یکی از مرسومترین روشهای سرمایهگذاری در دنیا و یکی از معقولانه ترین روش های سرمایه گذاری در دوران تورم است. شرکتهای معتبر کشور در صنایع مختلف سهام خود را در بورس عرضه می کنند تا افراد مختلف که قصد سرمایهگذاری در این حوزه را دارند، سهامدار شرکتها شوند .بورس ایران از سال ۹۸ تاکنون که ۵ ماه از ابتدای سال جاری می گذرد رکوردهای بینظیر و بازدهی چشمگیری را در کارنامه خود به ثبت رسانده و رشد خوب و بیسابقهای داشته است. در سال جاری دلایلی چون افزایش نرخ ارز، حمایت های دولت، عرضه اولیه های زیاد، واگذاری و فروش سهام دولتی در بازار، افزایش نرخ تورم و اوضاع بد کسبوکار در پی شیوع ویروس کرونا و … موجب هدایت و ورود نقدینگی بالایی به بازار سهام شده است و پیشبینی می شود بازار بورس در نیمه دوم سال نیز همچون نیمه اول صعودی و پربازده باشد.
عدم نیاز به سرمایه کلان، یکی از دلایل اصلی جذابیت این بازار برای سرمایهگذاری می باشد و حداقل سرمایه برای ورود ۵۰۰ هزار تومان است، البته باید گفت که وجه مورد نیاز برای خرید عرضه اولیهها کمتر از این مقدار است. شاید شنیده باشید که سرمایهگذاری در بورس با ریسک بالایی همراه است اما باید بدانید اگر دانش و علم لازم را داشته باشید و طبق استراتژی مخصوص بهخود و همچنین رعایت مدیریت سرمایه پیش بروید ریسک سرمایهگذاری به نسبت قابل توجهی کاهش می یابد، هرچند که ریسک و بازدهی رابطه مستقیم دارند به تعبیر دیگر هرچه ریسک بالا باشد، بازدهی نیز متناسب با زآن بیشتر خواهد بود.
سرمایهگذاری در بورس به دو روش مستقیم و غیرمستقیم انجام می شود که به شرح زیر است:
روشهای سرمایهگذاری در بازار سرمایه:
سرمایهگذاری به روش مستقیم:
در این روش افراد قبل از اقدام به معاملات باید از طریق کارگزاریها کد بورسی دریافت کنند و بعد از آن به صورت مستقیم وارد معاملات و خرید و فروش سهام می شوند که لازمه آن داشتن علم و دانش لازم می باشد.
سرمایهگذاری غیر مستقیم:
سرمایهگذاری غیرمستقیم در بورس بهترین روش سرمایهگذاری برای افرادی که دانش و یا وقت کافی را برای سرمایهگذاری و فعالیت مستقیم در بورس ندارند سرمایه گذاری از طریق یک شرکت سبدگردان می باشد.
مزایای سرمایه گذاری در بازار بورس در زمان تورم
- عدم نیاز به سرمایه زیاد و کلان. افراد می توانند با مبلغ ۵۰۰ هزار تومان فعالیت خود را در این بازار شروع کنند. البته باید توجه داشت که برای خرید عرضههای اولیه نقدینگی کمتری مورد نیاز است.
- نقدشوندگی بالا
- امنیت و شفافیت در سرمایهگذاری
- حفظ سرمایه در مقابل تورم
- کسب سود به دو طریق افزایش قیمتها و در پی آن کسب سود و سود نقدی تقسیمی بین سهامداران که بعد از برگزاری مجمع به حساب سهامداران واریز می شود
- معافیت مالیاتی
تجربه ثابت کرده است که بازدهی بازار بورس همیشه و همه ساله بیشتر از نرخ تورم بوده است و درواقع یکی از ویژگیهای مهم بازار بورس حفظ ارزش پول شما در برابر تورم می باشد وحتی بازدهی دارایی شما را از تورم جلو میندارد. بنابراین با در نظر گرفتن معایب و مزایای بازارهای مالی مختلف، می توان گفت سرمایهگذاری در بازار بورس با توجه به ویژگیهایی که دارد می تواند بهترین سرمایهگذاری در زمان تورم باشد زیرا علاوه براینکه پول شما را در برابر تورم بالا حفظ می کند باعث افزایش تورم نشده و برعکس محرک تولید و اشتغالزایی است.
چرا به مدیریت سرمایه نیاز داریم ؟
اگر بخواهید با کمک گرفتن از سایه یک جسم به شکل آن پی ببرید، ماننـد کاری که دانشمندان برای شناخت شکل مولکولهای بسیار کوچک می کننـد، چرا بازارها این چنین ریسک گریز شدند؟ چگونه این کار را انجام میدهید؟ بیشک از زوایای گوناگونی به جسم نور می تابانید تا با بررسی از زوایای مختلف، بهتر بتوانید شکل جسم موردنظر را درک کنید. در بازارهای مالی نیـز، به علت وجود اطلاعات بسیار زیاد، همواره بر آنیم که موقعیت هـا و معاملات را از زوایای گوناگون بررسی کنیم. به غیر از زوایای تحلیلی مانند تکنیکال یا بنیادی، بازار جنبههای دیگری نیز دارد که در ادامه مقاله به آن میپردازیم.
عرصه معامله گری مانند یک کارزار است که معاملات سربازان شما هستند و شما رهبر آنها محسوب می شوید. در صحنه جنگ، هیچ رهبری به دنبال زنده نگه داشتن و به ثمر رساندن تمام سربازان خود نیست؛ بلکـه بـه نتیجـه تمـام فعالیتهای سربازان خود توجه دارد. از طرف دیگر، هیچ رهبری نمی داند که کـدام سربازش تا انتها زنده می ماند یا کدام سرباز نقش مهم تری در جنگ ایفا می کنـد؛ پس بر روی آموزش و تجهیزات هر سرباز به طوریکسان سرمایه گذاری میکند. در معاملهگری نیز به دلایل مختلف ماننـد اشـتباهات انسانی، اشتباه شـدن تحلیلها و انتظارهایمان یا اتفاقات و اخبار غیرمنتظره، در برخی معاملاتمان زیان می کنیم و در برخی سود. نتیجه کل معاملات در یک بازه زمانی، برایمـان یـک سرمایه گذاری مهم محسوب می شود، نه سود یا زیان هر یک به تنهایی. بنابراین، وظیفه مدیریت سرمایه یکسان سازی معاملات بـا هـم و کنتـرل کردن میزان زیان و صدمهای است که با توجه به هر سیستم معاملاتی می توانـد متوجه ما باشد؛ به طور مثال اگر با حجـم ثابـت معاملـه کنید و در یک معامله حد زیانتان ده درصد و در جایی دیگر بیست درصد یعنی دو برابـر آن دیگری باشد؛ با توجه به تحلیل تان، اگر ارزش هر یک از این معاملات برابـر اسـت، چـرا باید در یکی، دو برابر دیگری زیان یا ریسک کنید؟
از طرف دیگر، همان طور که میدانیم رابطه ریسک و بازده مستقیم است؛ یعنی با افزایش ریسک، بازده نیز افزایش می یابد. پس اگر بـه دلایل روانشناسی، معاملهگری بیش از اندازه ریسک گریز باشد و با ریسک بسیار پایین معاملـه کنـد چرا بازارها این چنین ریسک گریز شدند؟ در صورتی که سیستم معاملاتی او توان تحمل ریسک بیشتری را داشـته باشـد، در بلند مدت دچار هزینه فرصت میشود؛ یعنی سودی را که می توانسته کسب کنـد، به دست نمی آورد و از تمام توان سیستم خود بهره نمیبرد. بنابراین، پیدا کردن این نقطه تعادل که هم آنقدر زیاد ریسک نکنیم که سرمایه مان تهدید شود یا افت های سنگین داشته باشیم و اینکه آنقدر کم ریسک نکنیم که دچار هزینه فرصت نشویم، مهم ترین وظیفه مدیریت سرمایه است.
مساله مهم دیگر، ماندن در مسیر درست در بلندمـدت اسـت کـه همـه آن را به عنوان یک اصل پذیرفته شده می دانیم و از طرفی درک این مطلب که "تغییرات اگر بـه آرامـی اتفـاق بیفتند، قابل درک نیستند" در دنیای معاملهگری نیز صدق میکند. سوال این است که از کجا می توان متوجه شد که سیستم ما گمراه شده یا نیاز به تغییرات چرا بازارها این چنین ریسک گریز شدند؟ اساسی دارد؟ با تحلیل گزارشاتمان می توانیم مطمئن شویم که در مسیر درست هستیم یا سیستم نیاز به بازبینی دارد. تا اینجا هر آنچه گفتیم از نظر معاملهگری بود؛ در صورتی که کارکرد دیگر آموزش مدیریت سرمایه، بررسی ارزنده بودن و تحلیل شاخصهای مهم ریسک و بازده برای یک سرمایهگزار است؛ به طور مثال وقتی شخصی می خواهد با کمک گرفتن از یک معاملهگر سرمایهگزاری کند، باید معاملات گذشته آن شخص را بررسی کند و ببیند که او در گذشته چگونه عمل کرده و چگونه بـازدهی داشـته است. در نگاه اول، شاید فقط سود ماهیانه یا سالیانه مهم جلوه کنـد؛ امـا اگـر در این موقعیت قرار بگیرید، متوجه میشوید که فاکتورهای دیگری نیز برایتان مهـم هستند؛ مانند ریسک از دست رفتن سرمایه یا اینکه تا کجـا بایـد انتظـار افـت سرمایه را داشته باشید و این مهـم میسـر نـمـی شـود، مگر با تحلیل و بررسی شاخصها و اندیکاتورهای مدیریت سرمایه.
همواره، برای هر شخص در حال آموزش این سوال مطرح می شود که چه زمانی باید به آموزش این علم در کنار آموزش قسمتهای مورد نیاز دیگر بپردازد. در ابتدا هر شخص باید علم تحلیل بازار و این را یاد بگیرد که بازار چگونه فکر و حرکت می کند. این آمـوزش بـه دو صـورت تکنیکـال و بنیـادی موسـوم است و در صورت تبحر در آنها، شخص یک تحلیلگر می شود؛ اما پس از فراگیری مدیریت سرمایه و روانشناسی معاملهگری، به یک معاملهگر ارتقا می یابد.
امیدواریم این مقاله برایتان مفید بوده باشد، در مقاله های بعد با جنبه های دیگر مدیریت سرمایه و روانشناسی معاملهگری آشنا می شوید.
تحمیل ریسک به سرمایه گذاران ریسک گریز
به گزارش TSEpress مروارید اسلامی در این شماره هفتهنامه بورس ابلاغیه جدید صندوقهای با درآمد ثابت را بررسی کرد: اخیرا سازمان بورس ابلاغیهای در رابطه با نحوه سرمایهگذاری صندوقهای با درآمد ثابت صادر کرده است مبنیبر اینکه این نوع صندوقها باید حداقل پنج و حداکثر ۲۰ درصد از ارزش کل داراییهای خود را در سهام، حق تقدم سهام و قرارداد اختیار معامله سهام پذیرفته شده در بورس تهران یا بازار اول و دوم فرابورس ایران و گواهی سپرده کالایی پذیرفته شده در بورس سرمایهگذاری کنند. پرسشی که مطرح میشود این است که تاثیر این ابلاغیه چه خواهد بود؟ آیا مخاطراتی را به دنبال خواهد داشت؟ آیا ریسک این صندوقها بالا میرود و اعتماد به آنها کاهش مییابد؟ هفتهنامه بورس در گزارش حاضر این ابلاغیه را ارزیابی کرد. سرمایهگذاران صندوقهای با درآمد ثابت تمایلی به ریسک ندارند علیرضا سیری، عضو هیات مدیره تامین سرمایه سپهر، معتقد است وقتی صندوقهای با درآمد ثابت در سهام سرمایهگذاری کنند، ریسک آنها افزایش مییابد چرا که ذات آنها درآمد ثابت است و ممکن است دچار مشکل شوند. او با اظهار عدم تمایل به سرمایهگذاری صندوقهای با درآمد ثابت شرکت تحت مدیریت خود در سهام گفت: به این دلیل که ماهیت سرمایهگذاران این نوع صندوقها بدون ریسک است و به دنبال نوسانهای سهام نیستند؛ چه، اگر اینگونه بود، واحدهای صندوقهای در سهام یا مختلط را میخریدند. بسیاری از صندوقهای با درآمد ثابتی که وارد بازار سهام شدهاند و خرید کردهاند، در حال حاضر دچار مشکل شدهاند و پولشان گیر افتاده است. من مخالف ۱۰۰ درصدی سرمایهگذاری این صندوقها در سهام هستم. صندوق با درآمد ثابت چاره ای برای حل محدودیت بانک مرکزی با این حال، نقدی که به صندوقهای با درآمد ثابت وجود داشته این بوده است که بانکها برای دور زدن قانون و ارائه سود بیشتر به سپردهگذاران، این صندوقها را در بازار سرمایه ایجاد کردهاند ولی این صندوقها فعالیت خاصی در این بازار ندارند و پول را در بانکها سپرده میکنند و به این ترتیب نقدینگی که میتوانست در بازار سرمایه فعال باشد، به بازار پول میرود. سیری در پاسخ به این انتقاد گفت: یکی از دلایل بزرگ شدن صندوقهای با درآمد ثابت این است که قبلا بانکها به سپردههای کوچک (کمتر از یک میلیارد تومان) سود با نرخهای خوب (مثل ۲۲ و ۲۳ درصد) میدادند اما از زمانی که بانک مرکزی به صورت دستوری نرخ سود سپردهها را کاهش داد، بانکها مجبور به انتقال سپردههای کوچک به صندوقهای با درآمد ثابت شدند تا بتوانند به واسطه این صندوقها سود زیادی به سپردهها بدهند. در اصل، اینها همان سپردههای ریز نزد بانکها هستند که بانکها برای حل محدودیتهای ایجاد شده از سوی بانک مرکزی، آنها را به سمت صندوقها هدایت کردند. پول صندوقهای با درآمد ثابت ارتباطی به بورس ندارد این کارشناس بازار سرمایه تاکید کرد که وجوه صندوقهای با درآمد ثابت، پول بازار سرمایه نیست. او در این خصوص گفت: کل بازار سرمایه اینقدر پول ندارد. یک صندوق ممکن است بیش از ۱۰ هزار میلیارد تومان پول داشته باشد. کل دارایی بزرگترین نهاد مالی شاید به پنج هزار میلیارد تومان نرسد. بنابراین درست نیست که گفته شود پول از طریق صندوقهای با درآمد ثابت از بازار خارج میشود. پول زمانی از بازار سرمایه خارج میشود که آن ابزار از خود بازار سرمایه آمده باشد؛ بهعنوان مثال اسناد خزانه، اوراق بدهی که از سوی شرکتهای تامین سرمایه منتشر میشود و همچنین صندوقهای قابل معامله (ETF) ممکن است پول را از بازار خارج کنند اما صندوقهای با درآمد ثابت بانکها که در شعب بانک عرضه میشود، پولی از بازار سرمایه خارج نمیکند. ماهیت یکسان صندوقهای با درآمد ثابت و سپردههای بانکی حامد ستاک، کارشناس بازار سرمایه، با بیان اینکه دلیل به وجود آمدن این صندوقها در بازار سرمایه بر کسی پوشیده نیست، گفت: شرایط نسبتا منسجمیدر رابطه با سپردهگذاری با ماهیتهای زمانی مختلف در بازار پول تضمین شده و آن جنس از سپردهها که به صورت کوتاهمدت است، نرخ بسیار پایینتری نسبت به سپردههای بلندمدت دارد. او ادامه داد: ابلاغیه جدید با توجه به شرایط بازار سرمایه و فعال بودن این صندوقها در آن، موضوع عجیبی نبوده و تحقق آن دور از ذهن نیست. چرا که وجود این صندوقها در بازار سرمایه و تبعیت از قانونهای آن موجب شده تا سودهایی بیشتر از سپردههای کوتاهمدت که به نوعی ماهیت یکسانی با سرمایهگذاری در این صندوقها دارند، پرداخت کنند. ابلاغیه جدید موجب تداوم صندوقهای با درآمد ثابت میشود ستاک با تاکید بر اینکه دارندگان واحدهای این صندوقها ریسکی تحمل نمیکنند، گفت: در واقع یکی از اصلیترین فاکتورهای سرمایهگذاری در بازارهای مختلف که همراهی ریسک و بازده است، در این صندوقها نقض شده است؛ به این شکل که دارندگان واحدهای این صندوقها با شرایطی شبیه به سپردهگذاری کوتاهمدت و بدون تحمل ریسک، سودی معادل با سپردهگذاری بلندمدت و بدون ریسک دریافت میکنند. شاید همین عامل باعث بینظمیپولی و مالی شده باشد.این کارشناس بازار سرمایه معتقد است در صورتی که قسمت بسیار کوچکی از این صندوقها که تقریبا همان پنج درصد است، به یک بازار ریسکی وارد شود، هرچند در کل ممکن است سودآوری این صندوقها را با چالش جدی و بزرگی مواجه نکند، ولی الفبای اولیه ورود این صندوقها در بازار سرمایه رعایت میشود که همین عامل موجب تداوم فعالیت این صندوقها برای بلندمدت در بازار سرمایه خواهد شد. سرمایهگذاری کوچک در سهام ریسکی برای صندوقها ندارد او با بیان اینکه یکی از دلایلی که بانک مرکزی نمیتواند سود را کاهش دهد، وجود همین صندوقها است، گفت: سود کوتاهمدت سپرده در بانک بین ۱۰ تا ۱۵ درصد است (به ندرت ۱۵ درصد) ولی این صندوقها ۲۰ درصد سود میدهند و این بدون تحمل ریسک است. این صندوقها در بازار سرمایه فعالیت میکنند در صورتی که ماهیت آنها بازار پول است ولی وارد بازار سرمایه شدهاند و قواعد بازی را به هم ریختهاند و بخشی از پول بازار را به سمت خودشان کشیدهاند. حال اگر در سهام سرمایهگذاری کنند و در بدترین حالت اگر با زیان قابل توجهی مواجه شوند، باز هم به نفع دارندگان واحدهای صندوق است چون باز هم به سودی بالاتر از بازده کوتاهمدت در بازار پول خواهند رسید، در حالی که اگر در بازار پول سرمایهگذاری میکردند، سودی معادل۱۰ درصد میگرفتند. بنابراین، ابلاغیه اخیر تصمیم درستی است و هر کسی به انتخاب خود میتواند در صندوقها بماند یا از آن خارج شود. ریسک بازار پول بیشتر از بازار سرمایه است محمد شکوریراد، کارشناس بازار سرمایه، با ارزیابی مثبت ابلاغیه جدید گفت: در شرایط فعلی و با توجه به اینکه سهام بازار در کف قیمتی قرار دارند و با وجود رشد قیمتهای جهانی، بسیاری از سهام ارزنده رشد آنچنانی نداشتهاند، بنابراین ریسک بازار سرمایه در حال حاضر پایین است؛ در مقابل، ریسک بازار پول بسیار بالا است، با توجه به حجم قابل توجه نقدینگی که در سالهای اخیر ایجاد شده، بدیهی است که بسیاری از بانکها و موسسات از عهده تامین کامل سپردههای خود برنیایند. بهطور قطع در سیستم بانکی کسری وجود دارد. این موارد موجب شده تا بازار پول بسیار پرریسک باشد و با وجود اینکه افراد زیادی سودهایی را که در این بازار توزیع میشود، بدون ریسک میدانند اما درواقع بدون ریسک نیست، همانطور که در موسسات اعتباری میزان، ثامن و کاسپین این مساله ثابت شد. بازار سهام از صندوقهای با درآمد ثابت حمایت میکند این کارشناس بازار سرمایه معتقد است در شرایطی که تورم زیر ۱۰ درصد است، وقتی نرخ سودهای دو و نیم تا سه برابری نرخ تورم داده میشود، مشخص است که این سودها مبنای عقلایی ندارد و چنین سودی در چنین رکودی به هیچ وجه در اقتصاد قابل تولید نیست و اینها سودهای کاذب هستند. او ادامه داد: متاسفانه بسیاری از مدیران سرمایهگذاری این واقعیت را نمیبینند و اصرار دارند که پولها باید در بازار پول باشد و سود بانکی را بدون ریسک میدانند و همین موضوع موجب میشود تا با چنین ابلاغیههایی مخالفت کنند. در حالی که پنج درصد در شرایط فعلی، رقم کمیاست و تاثیر چندانی بر سوددهی یک صندوق ندارد اما اگر طوفان نقدینگی به وجود بیاید و شرایط سال ۹۱ و ۹۲ تکرار شود و قیمت ارز و همچنین تورم به صورت قابل توجهی افزایش یابد، خواهیم دید که همین پنج درصد تاثیر زیادی میگذارد و به صندوقهایی که در دریافت مطالبات خود از بانکها دچار مشکل شده باشند یا ارزش پول آنها به واسطه تورم به شدت کاهش یافته باشد، کمک میکند. مدیریت سهام صندوقهای با درآمد ثابت تعیینکننده است او با تاکید بر اهمیت مدیریت درست صندوقهای با درآمد ثابت گفت: اگر در سهام ضد تورمیسرمایهگذاری شود که اثر تورم را بهطور کامل پوشش میدهد، این سهام حتی میتواند بیمه صندوقها باشد. اما اگر منابع صرف سفتهبازی در بازار سهام شود یا روی سهامیسرمایهگذاری شود که تاثیر مورد اشاره را ندارد، ممکن است در آینده برای این صندوقها مشکل به وجود بیاید. اگر منابع به درستی مدیریت شود و در جایی سرمایهگذاری شود که نقدشوندگی خوبی دارد و میتواند ضربهگیر صندوقها باشد، مزیت قابل توجهی خواهد داشت. باید روی شرکتهایی سرمایهگذاری شود که افزایش نرخ ارز، نرخهای چرا بازارها این چنین ریسک گریز شدند؟ جهانی و تورم روی سودآوری آنها تاثیر مثبت میگذارد. این کار باعث میشود که ثبات سودآوری صندوقها در آینده حفظ شود.
چرا بازارها این چنین ریسک گریز شدند؟
گروه بورس- پایان بهمن ماه سال گذشته بود که ورود نقدینگی موجود در عرصه اقتصادی کشور به سمت بازارهای طلا، سکه و ارز متوقف شد تا پس از رشد روز افزون قیمت این کالاهای جایگزین سرمایه گذاری، این بار با حرکت این سرمایه ها به سمت بازار سرمایه، شاهد رشد بورس باشیم تا به این واسطه بازدهی حدودا 130 درصدی برای بورس اوراق بهادار تهران از ابتدای سال تا به امروز ثبت شود. در واقع برخورداری شاخص بورس تهران در بسیاری از روزهای کاری آن از رشد هزار واحدی، منجر به تقویت انگیزه سرمایه گذاری در این بازار شده است، به گونه ای که این روزها پس از ورود
برخی از خدمات سایت، از جمله مشاهده متن مطالب سالهای گذشته روزنامههای عضو، تنها به مشترکان سایت ارایه میشود.
شما میتوانید به یکی از روشهای زیر مشترک شوید:
در سایت عضو شوید و هزینه اشتراک یکساله سایت به مبلغ 700,000ريال را پرداخت کنید.
همزمان با برقراری دوره اشتراک بسته دانلود 100 مطلب از مجلات عضو و دسترسی نامحدود به مطالب روزنامهها نیز برای شما فعال خواهد شد!
پرداخت از طریق درگاه بانکی معتبر با هریک از کارتهای بانکی ایرانی انجام خواهد شد.
پرداخت با کارتهای اعتباری بینالمللی از طریق PayPal نیز برای کاربران خارج از کشور امکانپذیر است.
به کتابخانه دانشگاه یا چرا بازارها این چنین ریسک گریز شدند؟ محل کار خود پیشنهاد کنید تا اشتراک سازمانی این پایگاه را برای دسترسی همه کاربران به متن مطالب خریداری نمایند!
رفتار سرمایهگذاران
بررسی ریسکپذیری و ریسکگریزی افراد از آن جهت اهمیت دارد که افراد همیشه و در تمام رفتارهایشان آن طور که مدلهای اقتصادی فرض میکنند ریسک گریز نیستند بلکه زمانی هم هست که ریسک پذیر شده و از خطرات استقبال می کنند.
سرمایه گذاران را میتوان از نظر پذیرش ریسک و شکل منحنی مطلوبیت به سه دسته تقسیم نمود
الف)افراد ریسک گریز
این افراد استراتژی محافظه کارانه دارند.مطلوبیت نهایی افراد ریسک گریز با چرا بازارها این چنین ریسک گریز شدند؟ افزایش ثروتشان کاهش می یابدبنابراین هر فردی که منحنی مطلوبیت ثروت او مقعر باشد ریسک گریز است.یک شخص ریسک گریز ترجیح میدهد که یک بازده مطمئن به دست آورد ودر حالی که شانس و اقبال مطرح باشد شرکت نخواهد کرد. تابع مطلوبیت این افراد به شکل زیر میباشد.
ب)افراد ریسک پذیر
این افراد استراتژی جسورانه دارند. طبق تعریف فرد ریسکپذیر کسی است که تابع مطلوبیت ثروت او به صورت محدب باشد، بنابراین برای این شخص مطلوبیت نهایی با افزایش ثروت افزایش مییابد و شخص همیشه در این حالت خواهان پذیرش ریسک است و دوست دارد شانس خود را آزمون کند. تابع مطلوبیت ثروت او به شکل زیر است.
ج)افراد خنثی نسبت به ریسک
سومین گروه افرادی هستند که به اصطلاح آنها را ریسک خنثی مینامند. این افراد ارزش پولی را مقدار ارزش اسمی آن میدانند. تابع مطلوبیت چنین افرادی به صورت یک خط مستقیم است. رفتار ریسک خنثی اغلب در افرادی دیده میشود که بیش از حد ثروتمند هستند.
به طور خلاصه میتوان عنوان کرد که بررسی ریسکپذیری و ریسکگریزی افراد از آن جهت اهمیت دارد که افراد همیشه و در تمام رفتارهایشان آن طور که مدلهای اقتصادی فرض میکنند ریسک گریز نیستند بلکه زمانی هم هست که ریسک پذیر شده و از خطرات استقبال می کنند.
منابع
مقدمه ای بر مالی رفتاری، دکتر ابالفضل شهر آبادی
در صورت علاقه مندی به یادگیری کامل مبحث مالی رفتاری، جهت پیش ثبت نام و یا شرکت در دوره ها کلیک کنید.
دیدگاه شما