منظور از رفتار تودهای در بورس، معامله با تقلید از دیگران است.
شاخصی برای سودآوری
دستيابی به بيشترين بازدهی و بهرهوری از سرمايهگذاریها و دارايیها از مهمترين شاخصهای ارزيابی عملکرد سازمان در حوزه سودآوری است. اتخاذ سياستهای مناسب در زمينه مديريت دارايیها و نيز بهبود بهرهوری توليد موجب میشود تا سازمان بتواند به سودآوری مناسبی دست يابد و بازدهی دارايی خود را ارتقا ببخشد. شرکت ملی صنايع مس ايران يکی از بزرگترين واحدهای فعال در صنعت مس در سطح جهان است که توانسته همزمان با اجرای سرمايهگذاریهای جديد، بازدهی دارايیهای خود را به ميزان قابلتوجهی افزايش دهد.
بین بهرهوری کار و سرمایه و بازده داراییها رابطهای مثبت و اثرگذار وجود دارد. تحقیقات صورتگرفته حاکی از آن است که بهرهوری کار (نیروی انسانی) حداکثر ۲۸ درصد و بهرهوری سرمایه (داراییهای مولد) حداکثر ۶۲ درصد بر بازده داراییها اثرگذار هستند که این امر نشان میدهد بین بازده کل داراییها با بهرهوری سرمایه بر اساس کل داراییها بیشترین ارتباط وجود دارد. به طور کلی بهرهوری مفهومی است که برای نشان دادن نسبت برونداد به درونداد یک فرد، واحد یا سازمان به کار گرفته میشود و به بررسی رابطه بین دادهها و ستاندهها میپردازد. ستانده، کالای تولیدشده یا خدمات ارائهشده توسط واحد اقتصادی است که میتوان آن را بر حسب تولید کل یا تولید خالص یا هر دو بیان کرد. داده شامل عواملی نظیر نیروی انسانی، مواد، انرژی، سرمایه و دیگر منابع مرتبط به بهرهوری است که به منظور ایجاد ستانده مورد استفاده قرار میگیرد. از بین عوامل ذکرشده، نیروی انسانی (کار) و سرمایه مهمتر از بقیه عوامل تلقی میشوند و جایگاه بهتری در تحلیل بهرهوری نیز دارند. افزایش بهرهوری از داراییهای یک شرکت میتواند منجر به بهبود کیفیت محصول و خدمات شود و هزینههای تولید را کاهش دهد؛ در نتیجه، سود و سهم از بازار افزایش مییابد. سهم بیشتر از بازار به رشد فروش منجر میشود که دستیابی به سطوح مختلف عملیات و فعالیتها را ممکن میسازد. با افزایش سود، اعتبار و امکانات لازم برای تحقیق و توسعه افزایش مییابد که به بهبود سیستمهای تولیدی و فرایندها کمک میکند و مشوقی برای ایجاد فناوری و محصولات جدید خواهد بود. این امر سودآوری درازمدت سازمان و نیز دوام آن را تضمین میکند. انسان، هم هدف تولید و هم یکی از عوامل تولید است. به واسطه این نقش دوگانه است که بهرهوری نیروی کار به شاخص مهمی برای معیارهای زندگی تبدیل شده است. دلیل دیگری که در این رابطه میتوان ارائه داد این است که تقریبا در سراسر جهان، کار عاملی ضروری برای انجام کلیه انواع تولید و نیز برای ارائه کلیه انواع خدمات است.
مديريت دارايیها، زمينهساز رشد بازدهی
در ادبیات اقتصادی و بهویژه تئوریهای رشد و توسعه اقتصادی، حجم سرمایه فیزیکی که در قالب ماشینآلات، تجهیزات، تاسیسات و ساختمان تبلور مییابد، یکی از عوامل موثر در تجزیهوتحلیل رشد محسوب میشود. موجودی سرمایه یا «داراییهای ثابت مشهود» عبارت است از مجموعه کالاهای سرمایهای فیزیکی مشهود که قابلاندازهگیریاند و در فرایند تولید کالاها و خدمات و ایجاد درآمد نقش دارند. بنا بر تعریف نظام حسابهای ملی، موجودی سرمایه، خالص ارقام تجمعی تشکیل سرمایه با توجه به طول عمر مفید آنهاست. بنابراین موجودی سرمایه را میتوان مجموع ارزش «ساختمان و تاسیسات» و «ماشینآلات و تجهیزاتی» دانست که مفهوم و تعریف بازده دارایی در فرایند تولید مورد استفاده قرار میگیرند یا قابلاستفاده هستند. گردش داراییها (Asset Turnover) مقدار فروشی است که به ازای هر یک واحد پول، از ارزش داراییها حاصل میشود. گردش دارایی، راندمان شرکت در استفاده از داراییها به منظور فروش یا کسب درآمد را اندازهگیری میکند؛ همچنین استراتژی قیمتگذاری شرکت را نیز نشان میدهد. شرکتهای با حاشیه سود کم تمایل دارند گردش داراییهای بالایی داشته باشند، در حالی که شرکتهای با حاشیه سود بالا معمولا گردش داراییهای کمی دارند.
نسبت گردش داراییها و بازده سرمایهگذاریها و بازده داراییهای شرکت ملی صنایع مس ایران در پنج سال گذشته در نمودارهای ۱، ۲ و ۳ منعکس شده است.
همانطور که مشاهده میشود، افزایش ۳۳درصدی گردش داراییها در سال ۱۳۹۸ نسبت به سال ۱۳۹۷ منجر به افزایش ۵۹ درصدی بازده داراییها در سال ۱۳۹۸ شده که نشئتگرفته از رشد ۹۰ درصدی بازده سرمایهگذاریها نسبت به سال قبل است. شرکت توانسته است در سال ۱۳۹۸، با بهکارگیری حجم سرمایهگذاریهای جدید، بازده بالاتری نسبت به سنوات قبل داشته باشد.
بــازده کل دارايیهـای يک شرکـت نتيجـه فعاليـتهـا و كارايـی آن شركـت در بهکارگیـری داراییهـای خـود اسـت. یکی از معیـارهای اندازهگیری کارایی، محاسبه بازده داراییهاست. بازده داراییها توانایی شرکت را در ایجاد سود با توجه به میزان سرمایهگذاری انجامشده در شرکت اندازهگیری میکند و از تقسیم سود خالص عملیاتی شرکت بر منابع به کار گرفتهشده به دست میآید. اعتبار بازده داراییها به اندازهگیری مناسب سود و داراییهای مورد استفاده شرکت بستگی دارد. بازده داراییها را میتوان بر اساس سیستم دوپونت به دست آورد. بازده داراییها (ROA)، به عنوان نسبت سود خالص بعد از مالیات، به مجموع داراییهای اندازهگیریشده تعریف میشود. نرخ بازده دارایی، رابطـه بین حجم داراییهـای شرکـت و سـود را تعییـن میکند. اگر شرکتـی بر سرمایهگذاریهای خـود بیفـزایـد (بر حسب کل داراییهـا) ولی نتوانـد به تناسـب، مقدار سود پـس از کسر مالیـات خود را افزایش دهـد، نرخ بـازده دارایـی کاهـش مییابـد. بنابرایـن افزایـش حجـم سرمایـهگـذاری شرکـت بـه خودی خود باعث بهبود وضع مالی شرکت نمیشود.
سودآوری هر ریال از فروش را با استفاده از حاشیه سود محاسبه میکنند. گردش کل داراییها نیز عبارت است از حجم فروش شرکت به ازای یک ریال دارایی. بنابراین بازده داراییها ترکیبی از حاشیه سود و حجم فعالیت شرکت است. با استفاده از این نرخ، میتوان دریافت که فقط افزایش فروش نیست که باعث افزایش نرخ بازده دارایی میشود؛ زیرا رقم خالص فروش در این محاسبه حذف شده است. پس برای افزایش نرخ یادشده، حاشیه سود شرکت یا نرخ گردش داراییها یا هر دوی آنها باید افزایش یابد. ارتباط بین سود و داراییهایی که آن سود را ایجاد میکنند یکی از پرکاربردترین روشهای اندازهگیری عملکرد واحد اقتصادی است. سود هنگامی ایجاد میشود که یک شرکت به صورت اثربخش عمل میکند. در نتیجه، میتوان گفت که گروه مدیریت کار خود را بهخوبی انجام دادهاند. ابزار اساسی برای اندازهگیری چگونگی عملکرد مدیریت، ROA است. بـه همین منظـور، مدیـریـت شرکـت، رشـد سرمایـهگـذاریهـا در سالهـای آتـی را نیـز برنامهریزی میکنـد و افزایش سرمایه در جریان از محل سود انباشته تا میزان ۲۰۰ هزار میلیارد ریال در سال ۱۳۹۹ در جریان است.
تکنولوژي، عامل اثرگذار بهرهوری
پیشرفت سریع فناوری اطلاعات و ظهور شبکه جهانگستر وب، طی ده سال گذشته، تحولی در تمام جنبههای زندگی و فعالیت بشر ایجاد کرده است. این نوآوریها موجب شدهاند تا دسترسی فوری به منابع نامحدود دانش و اطلاعات فراهم شود. استفاده از فناوری اطلاعات نهتنها سبب کنترل مسئولیتها میشود، بلکه سرعت انجام کارها و کارایی را با صرف مخارج کمتر، بالا میبرد. امروز همه میدانند که اینترنت و شبکه جهانگستر وب پیامآور ظهور دوره جدیدی به نام «عصر دانش» و وداع با عصر صنعتی است. در عصر صنعتی که در دهه ۱۸۹۰ آغاز شد، بر تولید و توزیع انبوه تاکید میشد، اما در عصر دانش، آنچه موجب موفقیت تجارت و صنعت میشود دانش بشر است. این دارایی نامشهود، به عنوان سرمایه انسانی، حوزه حیاتی ایجاد منفعت است. در عصر اطلاعات یا به طور دقیقتر در عصر دانش، سرمایه انسانی موضوعی مهم است. از طرف دیگر، هدف اصلی گزارشگری مالی، بیان تاثیرات اقتصادی رویدادها و عملیات مالی بر وضعیت و عملکرد واحد تجاری برای کمک به استفادهکنندگان بالفعل و بالقوه برای اتخاذ تصمیمات مالی در ارتباط با واحد تجاری است. بنابراین تصمیمگیری نقشی محوری در تئوری حسابداری داشته است.
پیداست که در دوران کنونی نمیتوان و نباید معیارهای فکری، ارزشی و نگرشی عصر صنعت را به کار ببریم؛ زیرا دوره کنونی، پژوهش، اندیشه و تصور نوینی را میطلبد. سازمانهای امروزی، از هر نوعی که باشند، باید به تجدید ساختار و فرایند، تنظیم روابط و استفاده بهینه از منابع انسانی خود ــ که بهتر است آن را سرمایه انسانی نامید ــ بپردازند.
سرمایه انسانی یکی از مهمترین اجزای سرمایههای فکری در سازمانهاست؛ زیرا منبع اصلی خلاقیت است. این نوع داراییها دانشی ضمنی در افراد سازماناند و یکی از عوامل حیاتی تاثیرگذار بر عملکرد هر سازمان محسوب میشوند.
شاید منابع انسانی ضروریترین و حیاتیترین منبع فرایندهای سازمان باشند؛ زیرا ایدههای کارمندان است که به منابع مالی و فیزیکی شرکت به منظور خلق درآمدهای مالی (بازدههای مالی)، که موجب بقای شرکت میشود، تاثیر میگذارند. منابع انسانی، بر خلاف منابع فیزیکی و مالی، در زمینه اقتصاد جهانی بینظیر و کمیاب هستند. همچنین آنها یک منبع بینظیر و منحصربهفرد از مزیت رقابتی را فراهم میکنند.
گام در راه سودآوری
سرمايهگذاری، فرايندی استراتژيك و بلندمدت است كه در آن به تخصيص منابع كلان و چشمگیر توجه میشود و از ويژگیهای مهم آن، بالا بودن ريسك و به تبع آن انتظار كسب بازده بالا و همچنين پايه اصلی و عامل ايجاد بقا و زايش قدرت بودن در فعاليتهای تجاری است.
وسعت و پيچيدگي برنامهريزي بستگي به پيچيدگی و كثرت اهداف دارد. شركت ملي صنايع مس ايران برای رسيدن به اهداف و راهبردهاي خود، با برنامههای عملياتی ميانمدت و بلندمدت، در نظر دارد تا با اجرای برنامه توسعهای كه از چند سال پيش آغاز شده است، ظرفيت خود را تا پايان سال ۱۴۰۳ بهتدریج به ۴۰۰ هزار تن مس محتوای معدنی برساند و برای دستیابی به این هدف، بر گسترش سرمایهگذاریهای جدید در حوزههای تولیدی شرکت و ایجاد کارخانههای جدید تمرکز کرده است.
در يك دستهبندی كلی، سرمايهگذاریهای استراتژيك شركت ملی صنايع مس ايران را میتوان بر حسب «فرصتهای بودجهبندی سرمايهای» به چهار دسته زير تقسيم كرد:
• جايگزيني داراييهاي موجود با دارايیهای مشابه؛
• جايگزينی دارايیهای موجود با استفاده از دارايیهايی كه هزينهها را كاهش میدهند؛
• توسعه ظرفيت توليدی (از طريق اضافه كردن دارايیهای جديد به خط محصول فعلی يا توسعه خطوط توليد فعلی در كنار سرمايهگذاریهای كمككننده به افزايش فروش)؛
• سرمايهگذاریهای استراتژيك (پرمخاطره).
سرمايهگذاریهای دستههای اول، دوم و سوم دقيقا انواعی هستند كه اكثر مديران مالی با آنها آشنا هستند و مهندسان مالی بيشترين ارتباط را با آنها دارند؛ ايدههای مربوط به اين سرمايهگذاریها از سطوح پايين سازمان مطرح میشوند. مديران توليد خاطرنشان میسازند كه تجهيزات بايد جايگزين شوند يا اينكه روشهايی با هزينه توليد پايينتر در دسترس باشند.
از مهمترین چالشها و عوامل محيطی مهم و تاثيرگذار در این راستا میتوان به این موارد اشاره کرد: تغييرات نرخ ارز، تغييرات قيمت جهانی مس، تغييرات حاملهاي انرژی، رشد اقتصادی و بهبود كسبوكار در سطح كشور و دنيا و بازارهای هدف صادراتی، افزايش ميزان تقاضا براي محصول توليدی شركت و به تبع آن افزايش سودآوری شركت و صدور بخشنامههای دولتی در زمينه فروش و يا تعيين ميزان سهميه خريداران.
با استفاده بهینه از داراییهای بهکار گرفتهشده در روند تولید و افزایش ظرفیتهای تولیدی و تحقق برنامهها در این سالها بهویژه در سال ۱۳۹۸، بازده داراییها و روند سودآوری شرکت ملی صنایع مس ایران در نمودارهای ۳ و ۴ نشان داده شده است. در سال ۱۳۹۸ شرکت افزايشی ۱۲۲ درصدی در زمینه درآمدهای عملياتی نسبت به دوره مشابه سال قبل داشته است. در مقابل، با استفاده بهینه از ظرفیت داراییها، بهاي تمامشده كالای فروشرفته با توجه به افزايش هزينهها، تحت تاثير افزايش قيمتها و نرخ تورم و افزايش فروش كنسانتره مس نسبت به دوره مشابه سال قبل، صرفا ۷۴ درصد افزايش داشته که این مهم منجر به افزایش ۱۶۶ درصدی سود ناخالص نسبت به سال قبل شده است.
شركت ملی صنایع مس ایران در برنامههای ارائهشده در اين حوزه سعی بر آن داشته است که برای كاهش قيمت تمامشده محصول نهايی (كاتد مسی) اهتمام ورزد. در شرايط فعلی، روند نرخ ارز افزايشی است. در بازار، تقابلی دائمی وجود داشته است و دارد بين نرخهای مواد اوليه موجود برای افزايش قيمت تمامشده از یک سو و فعاليت توليدی شركت مس براي كاهش قيمت تمامشده از سوی ديگر. بنابراين شركت همواره تلاش كرده است تا برای كاهش بهای تمامشده كاتد مسي، راهبردهايی مدون و اصولی در دستور كار قرار دهد و اجرايی سازد. سیاست شرکت در زمینه سودآوری بیشتر و رشد بیشتر بازده داراییها تمرکز بر اهداف بلندمدت است.
شركت ملی صنايع مس ايران برای دوره چهارساله تا افق ۱۴۰۳ اهداف زير را دنبال میكند:
• توسعه سرمايهگذاریهای جديد؛
• افزايش ظرفيت توليد؛
• رشد فروش و صادرات محصولات؛
• بهبود ساختار هزينهها؛
• استفاده بهينهتر از دارايیهای ثابت؛
• تحقق چشمانداز براي دستيابي به يك ميليون و ۷۰۰ هزار تن كنسانتره با راهاندازی معادن جديد؛
• رعايت مسائل زيستمحيطی با آخرين استانداردهای وضعشده.
شركت ملی صنايع مس ايران برای رسيدن به اهداف و راهبردهای خود، با برنامههای عملياتی ميانمدت و بلندمدت، در نظر دارد تا با اجراي برنامه توسعهای كه از چند سال پيش آغاز شده است، ظرفيت خود را تا پايان سال ۱۴۰۳ بهتدريج به ۴۰۰ هزار تن مس محتوای معدنی برساند و برای دستيابی به اين هدف، بر گسترش سرمايهگذاریهای جديد در حوزههای توليدی شرکت و ايجاد کارخانههای جديد تمرکز کرده است.
http://palangakarin.blogfa.com
در حقيقت گزارشگري مالي سنتي نمي تواند ارزش واقعي شركت را محاسبه كند و فقط به اندازهگيري ترازنامه مالي كوتاه مدت و دارايي هاي ملموس اكتفا ميكند . اين درحاليست كه در دهه اخير شركتها، توجه ويژهاي را براي اندازهگيري سرمايه هاي فكري براي ارائه گزارش به طرف هاي ذينفع ابراز كرده و در پي يافتن روشي براي ارزيابي داراييهاي ناملموس داخلي و استخراج ارزش نامحسوس، در سازمانها مي باشند در حقيقت سرمايه فكري يك مدل جديد كاملي را براي مشاهده ارزش واقعي سازمانها فراهم مي آورد . و با استفاده از آن مي توان ارزش آتي شركت را نيز محاسبه كرد . به اين دليل، تمايل به سنجش و لحاظ كردن ارزش مفهوم و تعریف بازده دارایی واقعي دارائي هاي نامشهود سرمايه فكري بيش از پيش نزد شركتها، سهامداران سرمايه گذاران و ساير گروههاي ذينفع، افزايش يافته
سرمایه فکری
سرمايه فكري در برگيرنده ي همه ي فرايندها و دارايي هايي است كه به طور معمول و سنتي در ترازنامه منعكس نمي شود. همچنين شامل آن گروه از دارايي هاي نامشهود مانند علائم تجاري و حق امتيازها و. ميباشد كه روشهاي حسابداري , مدرن آنهارا مد نظر قرار مي دهد.
سرمايه فكري از تفاوت بين ارزش بازاري يك واحد تجاري و هزينه ي جايگزيني دارايي هاي آن بدست مي آيد.
سرمايه فكري را از منظر محاسباتي مي توان به عنوان اختلاف ارزش بازار و ارزش دفتري شركت ها تعريف كرد.
سرمايه فكري يك ماده فكري است كه جمع آوري شده و به اشكال گوناگون براي توليد يك دارايي با ارزش تر مورد استفاده ي سازمان قرار مي گيرد.
تعاریف سرمایه فکری
. استوارت اعتقاد دارد:
سرمایه فکری مجموعهای از دانش، اطلاعات، داراییهای فکری ( Intellectual Property )، تجربه، رقابت و یادگیری سازمانی است که میتواند برای ایجاد ثروت به کار گرفته شود. در واقع سرمایه فکری تمامی کارکنان، دانش سازمانی و تواناییهای آن را برای ایجاد ارزش افزوده در بر میگیرد و باعث منافع رقابتی مستمر میشود.
. بنتیس :
سرمایه فکری را به عنوان مجموعهای از داراییهای نامشهود(منابع، تواناییها، رقابت) تعریف میکند که ازعملکرد سازمانی و ایجاد ارزش به دست میآیند
ادوینسون و مالون:
سرمایه فکری را «اطلاعات و دانش به کار برده شده برای کار کردن، جهت ایجاد ارزش» تعریف میکنند
بنتیس و هالند:
سرمایه فکری ذخیرهای از دانش را که در نقطه خاصی از زمان در یک سازمان وجود دارد، نشان میدهد. در مفهوم و تعریف بازده دارایی این تعریف ارتباط بین سرمایه فکری ویادگیری سازمانی مورد توجه قرار گرفته است
سرمایه فکری :
دارایی است که توانایی سازمان را برای ایجاد ثروت اندازهگیری میکند. این دارایی ماهیت عینی و فیزیکی ندارد و یک دارایی نامشهود است که از طریق به کارگیری داراییهای مرتبط با منابع انسانی، عملکرد سازمانی و روابط خارج از سازمان به دست آمده است. همه این ویژگیها باعث ایجاد ارزش به دست آمده به دلیل اینکه یک پدیده کاملاً داخلی است، قابلیت خرید و فروش ندارد
عناصر سرمایه فکری
طبقه بندي بونيتس
-1 سرمايه انساني : در اين طبقه بندي منظور از سرمايه انساني دانش فردي كاركنان يك سازمان مي باشد .
-2 سرمايه ساختاري : كليه داراييهاي غيرانساني و يا قابليتهاي سازماني است .
-3 سرمايه ارتباطي : كليه دانش موجود در روابط يك سازمان با محيط پيرامون خود شامل مشتريان، عرضه كنندگان سهامداران، دولت، مجامع علمي و اطلاع رساني و . است .
-4 دارايي معنوي : بونيتس مالكيت معنوي را آن قسمت از داراييهاي نامشهود مي داند كه بر اساس قانون، مورد حمايت و شناسايي قرار گرفته است .
طبقه بندي روس
-1 سرمايه انساني : سرمايه انساني شامل شايستگي، گرايشهاي فكري و خلاقيتهاي فكري
-2 سرمايه ساختاري : همه ي ساختارهاي سازماني، فرآيندهاي اجرايي، حقوق معنوي سازماني و داراييهاي فرهنگي
-3 سرمايه ارتباطي : مجموعه ي روابط با ذينفعان داخلي و خارجي يك سازمان اعم ازمشتريان، تامين كنندگان مواد اوليه و سهامداران
-4 سرمايه بهبود و بازسازي : در برگيرنده ي حق اختراعهاي جديد و تلاشهاي آموزشي كاركنان مي باشد .
طبقه بندي استيوارت
-1 سرمايه انساني : كاركنان يك سازمان است كه مهمترين دارايي يك سازمان محسوب ميشوند .
-2 سرمايه ساختاري : به معناي دانش قرار گرفته شده در فناوري اطلاعات و همه ي حق امتيازها و ماركهاي تجاري سازمان
-3 سرمايه مشتري : كليه ي اطلاعات مربوط به بازار است كه براي جذب و حفظ مشتريان، مورد استفاده قرار مي گيرد .
طبقه بندي بروكينگ
-1 دارايي هاي انسان محور : مهارت ها، صلاحيت ها، تجربه و توانايي هاي حل مسائل ومشكلات و رو شهاي انجام وظيفه ي رهبري است .
-2 دارايي هاي زيرساختاري : همه ي فناوري ها و فرآيندها و خط مشي هايي است كه سازمان را قادر به فعاليت مي سازد .
-3 مالكيت معنوي : حق امتياز، علائم، ماركهاي تجاري و دانش فني است .
-4 دارايي هاي بازار : مشتريان و ميزان وفاداري آنها و كانالهاي تبليغ و توزيع
طبقه بندي نورتون و كاپلان (مدل كارت امتيازي متوازن)
اين چهارچوب عملكرد يك سازمان را در چهار حوزه ي مشتري، فرايندهاي داخلي، رشد و يادگيري و مالي اندازه گيري مي كند . اين چهارچوب مي تواند نتايج مالي و نامشهوديك سازمان را به طور همزمان كنترل و اندازه گيري كند .
ديدگاه مشتري = سرمايه مشتري
ديدگاه رشد و يادگيري = سرمايه انساني
ديدگاه فرايندهاي داخلي = سرمايه ساختاري
ديدگاه مالي = سرمايه مالي و مشهود
سرمايه انساني :
سرمايه انساني شامل مجموعه اي از دانش، لياقت و شايستگي، روح همكاري،انعطاف پذيري كاركنان، تحمل ناملالايمات، انگيزه، رضايت شغلي، سبك رهبري، توانايي حل مشكلات، ريسك پذيري، تجربه، مهارت و استعداد افراد داخل يك سازمان مي باشد . سرمايه انساني همچنين قدرت ابداع و خلاقيت سازمان را در بر مي گيرد .
سرمايه ساختاري:
سرمايه ساختاري شامل هر چيزي است كه بعد از اتمام كار كاركنان در هر شبانه روز درواحد تجاري باقي مي ماند و به كل واحد تجاري تعلق دارد . از نظر استوارت سرمايه ساختاري شامل دانش موجود در فناوري اطلاعات، حق ثبت و بهره برداري، علائم وماركهاي تجاري است . همچنين مجموعه اي از قابليتهاي يك سازمان را نشان مي دهد كه سازمان را براي انجام اقدامات منطقي، كارا و اثربخش در مواجهه با نيازهاي بازار و تغييرات اين نيازها
سرمايه ارتباطی:
به طور كلي مي توان سرمايه ارتباطي را مجموعه ي عواملي دانست كه روابط سازمان را با محيط پيراموني خود سازماندهي و مديريت مي نمايد .سرمايه ارتباطي تنها شامل روابط با مشتري و بازاريابي نيست؛ بلكه روابط خارجي شركت با شبكه ها، رقباي تجاري،تامين كنندگان مفهوم و تعریف بازده دارایی مواد اوليه، حسن شهرت واحد انتفاعي، انجمنها و اصناف تجاري، دولت موسسات وابسته ي دولتي، رسانه هاي گروهي و مراكز تحقيقاتي را در بر مي گيرد
مدل هاي اندازه گيري سرمايه فكري
1-مدلهايي كه سرمايه فكري را بصورت غير پولي ارزيابي مي كنند:
2-مدلهايي كه سرمايه فكري را بصورت پولي و مالي ارزيابي ميكنند:
مدلهايي كه سرمايه فكري را بصورت پولي و مالي ارزيابي ميكنند، عبارتند از :
1-نرخ بازده دارايي ها (ROA)
2-ارزش افزوده اقتصادي (EVA)
3-روش تشكيل سرمايه بازار
4-روش سرمايه فكري مستقيم
5-روش هاي اندازه گيري مالي سرمايه فكري
Tobin q روش 6-
مدلهايي كه سرمايه فكري را بصورت غير پولي ارزيابي مي كنند، عبارتند از:
-1 تراز نامه نامرئي ناملموس
2- كنترل دارايي هاي نا ملموس
-4 شاخص سرمايه فكري
(BSC) -3 كارت امتياز دهي متوازن
-5 كارگزار تكنولوژي
6- روش جهتيابي تجاري اسكانديا
-7 مدل مديريت سرمايه فكري
8- روش Joia
روشهای کارتهای امتیازی:
. این روشها بر مبنای شناسایی عناصر مختلف داراییهای نامشهود یا سرمایه فکری و شاخصها و مقیاسهای به دست آمده براساس کارت امتیازی و گزارش آنها به صورت گراف، استوارند. این روشها شبیه روشهای مستقیم سرمایه فکری هستند و تنها تفاوتشان این است که در روشهای کارتهای امتیازی، برآوردی از ارزش پولی داراییهای نامشهود یا سرمایه فکری صورت نمیگیرد
ارزش نامشهود محاسبه شده (CIV)
ارزش سرمايه فكري را از طريق مقايسه ي عملكرد يك واحد انتفاعي با ميانگين شركتهاي مشابه و رقيب، محاسبه مي كند . يكي از محاسن اين روش اين است كه اين امكان را به ما مي دهد تا از طريق داده هاي مالي، شركتها را دو به دو مقايسه كنيم .
مدل داراييهاي نامشهود (IAM)
IAM مدل، شاخصهاي تعريفي خود را در قالب چهار عنوان ارائه مي كند:
2-بازسازي
3-كارايي
4-پايداري
5 -ريسك.
روش جهت يابي اسكانديا
مدل جهت يابي اسكانديا، بر پنج حوزه ي مجزا و در عين حال مرتبط با هم، متمركزمي شود. اين حوزه ها عبارتند از :
كانون مالي
كانون مشتري
كانون فرايندها
كانون توسعه تجديد
كانون انساني.
نسبت ارزش بازار به ارزش دفتري
با تجزيه و تحليل اختلاف و يا نسبت ميان ارزش بازار و ارزش دفتري تا حدود زيادي قادريم ميزان سرمايه فكري سازمانها را اندازه گيري نماييم.
روش Q توبین
اين روش ارزش بازار يك شركت را با هزينه ي جايگزيني داراييهاي آن مقايسه مي كند. در اين روش نسبت Q از تقسيم ارزش بازار واحد انتفاعي بر هزينه هاي جايگزيني داراييهاي شركت بدست مي آيد.
روشهای مستقیم سرمایه فکری:
. عبارتاند از برآورد ارزش پولی داراییهای نامشهود یا سرمایه فکری، به وسیله شناسایی عناصر مختلف تشکیل دهنده آنها. طبق این روشها یک بار ارزش عناصر به صورت تک تک محاسبه میشود و سپس مجموع ارزش طبقات مختلف آنها بیانگر ارزش دارایی مربوطه است
روشهای بازار سرمایهگذاری
(روشهای تشکیل بازار سرمایه):
. محاسبه کردن اختلاف بین ارزش بازار شرکت (برمبنای قیمت بازار سهام) و حقوق صاحبان سهام تعدیل شده از بابت تورم یا بهای جایگزینی، به عنوان ارزش سرمایه فکری یا داراییهای نامشهود در نظر گرفته میشود.
روشهای بازده داراییها:
. محاسبه میانگین سودهای قبل از مالیات چند سال شرکت و تقسیم آن بر میانگین داراییهای مشهود شرکت در آن سالها، نتیجه این محاسبه را نرخ بازگشت داراییها مینامند که بعداً با میانگین صنعت مقایسه میشود. تفاضل این دو رقم، در میانگین داراییهای مشهود ضرب میشود تا میانگین درآمدهای سالانه حاصل از داراییهای نامشهود به دست آید. بعد این میانگین درآمد به دست آمده، بر میانگین وزنی هزینه سرمایه یا نرخ بهره، تقسیم میشود تا از این طریق برآوردی از ارزش داراییهای نامشهود یا سرمایه فکری به دست آید.
اهداف اندازهگیری سرمایه فکری
برای کمک به سازمانها در جهت فرموله کردن استراتژیهایشان؛
- برای ارزیابی نحوه اجرای استراتژیها؛
- کمک به گسترش و تنوع تصمیمگیریهای شرکت؛
- ارزیابیهای غیرمالی سرمایه فکری میتواند به طرحهای باز پرداخت و پاداشهای مدیران، ارتباط داده شود؛
- جهت ایجاد رابطه با سهامداران خارج از شرکت که سرمایه فکری رادراختیاردارند.
گزارشگری سرمایه فکری
. استفادهکنندگان از اطلاعات مربوط به سرمایه فکری شامل گروههای زیر میشود:
1-سهامداران و سرمایهگذاران
2-تحلیلگران مالی
3-کارکنان
4-سایر افراد
سهامداران و سرمایهگذاران
برای داشتن اطلاعات بهتر برای تصمیمات مربوط به سرمایهگذاری، سهامداران و سرمایهگذاران باید دانش و آگاهی بیشتری در مورد سرمایه فکری یک سازمان داشته باشند.اگر سرمایهگذاران، اطلاعات کاملی در مورد ارزش سازمان و سرمایه فکری آن نداشته باشند، ارزیابی آنها از وضعیت سازمان دارای اعتبار کمتری خواهد بود و خود این ابهام، باعث افزایش هزینه سرمایه برای سازمان میشود.
تحلیلگران مالی:
تحلیلگران برای درک بهتر ارزش سازمان، باید اطلاعات درستی در مورد ارزش سرمایه فکری آن داشته باشند. بدون داشتن اطلاعات مفصل در مورد سرمایه فکری سازمان و درک چگونگی کمک کردن این اطلاعات در رسیدن به اهداف استراتژیک، تجزیه و تحلیل کنندگان نمیتوانند ارزیابی درستی از وضعیت سازمان انجام دهند. این امر، منجر به افزایش ابهام برای سرمایهگذاران و بانکها میشود و باعث خواهد شد که آنها ریسک بیشتری برای سرمایهگذاری یا دادن اعتبار، برای سازمان در نظر بگیرند که این خود سبب میشود، هزینه سرمایهای افزایش پیدا کند.
کارکنان:
کارکنان برای درک سلامت و وضعیت مالی سازمان خود، به اطلاعات نیاز دارند و امروزه سرمایه فکری یک عنصر بسیار مهم برای این هدف است. آنها بویژه به کسب اطلاعات در مورد شکل فرایندهای مربوط به نحوه مدیریت، نگهداری و گسترش دادن این داراییها علاقهمندند.
سایر افراد:
سازمانها به وضعیت روابطشان با شرکای تجاری، تأمینکنندگان و تمامی کسانی که منافعی در سازمان دارند، بسیار اهمیت میدهند. یکی از راههای کسب اطمینان این افراد و داشتن روابط مستحکم با آنها در اختیار گذاشتن اطلاعات دقیق در مورد داراییها بویژه سرمایه فکری موجود در سازمان است.
نتیجه گیری:
امروزه تعداد زیادی از شرکتها در سرتاسر جهان دریافتهاند که اندازهگیری و مدیریت سرمایه فکری میتواند برای آنها مزیتهای رقابتی فراهم آورد. سرمایه فکری یک شرکت مجموع سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه رابطهای آن است. داشتن کنترل بر این داراییها سازمان را قادر میسازد از یک طرف حاکمیت داخلی مؤثری داشته و از طرف دیگر، دارای روابط خارجی موفقی با مشتریان وتأمینکنندگان و سایرین باشد. بنابراین، ایجاب میکند که شرکت برای مدیریت، کنترل و گزارشگری سرمایه فکری اقداماتی انجام دهد. باید توجه داشت که ارزش محاسبه شده برای داراییهای نامشهود دقیق نیست و بیشتر روشهای اندازهگیری به دلیل اینکه به کارگیری آنها مشکل است و اطلاعات و شاخصهای زیادی را لازم دارند و این شاخصها نیز به طور کامل تشریح نشدهاند، پیادهسازی آنها در عمل با مشکلاتی روبرو خواهد بود.
آشنایی با مفهوم ریسک و بازده در بورس
سرمایهگذاری در بازار سرمایه معمولاً با هدف دستیابی به سود و بازدهی بسیار خوب در آینده میباشد. بنابراین هر فردی پیش از سرمایهگذاری در این بازار باید با یک مفهوم و تعریف بازده دارایی سری مفاهیم و اصطلاحات مهم در آن آشنایی داشته باشد. آگاهی از این مفاهیم به افراد کمک میکند تا سرمایهگذاری آنها با ریسک کمتری همراه باشد و احتمال موفقیت آنها افزایش یابد. «ریسک» و «بازده» از ارکان اصلی و عضو جدایی ناپذیر بازار سرمایهگذاری به حساب میآیند که هر سرمایهگذاری باید با آنها آشنایی کامل داشته باشد. در دنیای مالی و سرمایهگذاری، این دو مفهوم مخالف یکدیگر هستند. اما یک سرمایهگذاری مطمئن و پرسود، همواره بر اساس ارتباطی که بین ریسک و بازده وجود دارد، انجام میشود و نمیتوان آنها را جدا از هم در نظر گرفت. در این مقاله از سری مقالات آموزش بورس در چراغ به بررسی مفهوم ریسک و بازده در بورس و نقش آن در سرمایهگذاری میپردازیم.
ریسک و بازده در بورس : تعریف ریسک
تعریف ریسک و بازده آن در بازار بورس چیست
در رابطه با مبحث ریسک و بازده در بورس در توضیح ریسک باید بگوییم که ریسک (RISK)، تفاوت بین پیشبینی و واقعیت است. همهی افراد هنگام سرمایهگذاری، از بازدهی سرمایهی خود پیشبینی و انتظاری دارند؛ در واقع آنها وقتی سهمی را میخرند، انتظار دارند که به میزان مشخصی سود دریافت کنند. حال اگر این انتظار محقق شود، طبیعتاً ریسک سرمایهگذاری به حداقل میرسد و حتی گاهی اوقات میتوان ریسک را به صفر رساند. اما اگر این پیشبینی درست از آب در نیاید، ریسکی برای سرمایهگذاری وجود خواهد داشت که باید به آن توجه نمود. البته در کنار این موارد، شخصیت افراد و میزان ریسکپذیری سرمایهگذارن و سهامداران هم در تحقق ریسک، اهمیت بسیاری دارد. باید دید که فرد تا چه حدی آماده است که ریسک را بپذیرد. بنابراین میتوان گفت که بین ریسکپذیری و روحیهی افراد رابطهی مستقیم وجود دارد.
برخی افراد ریسکپذیر هستند و بعد از آنکه سرمایهی خود را در بازار فعال میکنند و سهم میخرند، به ریسک تن میدهند و ترسی از این موضوع ندارند. اما افرادی هم هستند که ریسکگریز میباشند و ترجیح میدهند که به روش سرمایهگذاری غیرمستقیم وارد بازار بورس شوند. چرا که در این روش، مدیریت دارایی توسط کارشناسان مسلط به علوم تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی انجام میشود. بنابراین ریسک معاملات به میزان قابل توجهی کاهش خواهد یافت. برای بررسی ریسک و بازده در بورس میتوانید ریسک سرمایهگذاری را با توجه به فرمول زیر محاسبه نمایید:
بازده واقعی – بازده پیشبینی شده = ریسک
انواع ریسک در سرمایهگذاری
برای آشنایی با مفهوم ریسک و بازده باید انواع ریسک را بشناسید. از یک منظر میتوان ریسک را به دو بخش تقسیم کرد.
۱. ریسک سیستماتیک (قابل اجتناب): ریسک سیستماتیک یا همان ریسک قابل اجتناب به عوامل درونی شرکت بستگی دارد. این ریسک، تغییرپذیری در بازدهی کل اوراق بهادار را مستقیماً ناشی از تغییرات بازار یا اقتصاد میداند. از آنجایی که ریسکهای سیستماتیک، غیر قابل کنترل هستند، کاهشپذیر هم نخواهند بود. ریسک تورم،ریسک نرخ بهره، ریسک بازار و گاهی هم ریسک سیاسی، از جمله منابعی هستند که این ریسک را شارژ میکنند.
۲. ریسک غیر سیستماتیک (غیر قابل اجتناب): در مقابل ریسکهای غیرسیستماتیک قرار دارند که به عوامل بیرونی شرکت بستگی دارند و قابل کنترل و کاهشپذیر هستند. هنگام بررسی ریسک و بازده در بورس باید بدانید که ریسکهای غیرسیستماتیک، قیمتی از تغییرپذیری را در برمیگیرند که در بازدهی اوراق بهادار باشد و به تغییرپذیری کلی بازار یا اقتصاد بستگی ندارد. بنابراین از طریق استراتژیهایی مثل تنوعسازی میتوان این ریسک را کاهش داده و حتی به صفر رساند. ریسک مالی،ریسک تجاری و ریسک نقدینگی، از مهمترین منابعی هستند که این ریسک را شارژ میکنند.
برای محاسبهی ریسک کل، از فرمول زیر میتوان استفاده کرد:
ریسک سیستماتیک+ریسک غیر سیستماتیک=ریسک کل
ریسک و بازده در بورس : منابع ریسک در سرمایهگذاری
منابع ریسک در سرمایهگذاری بورس به چه معناست
در بحث ریسک و بازده عوامل متعددی موجب به وجود آمدن ریسک در بورس میشوند که انواع مختلف از ریسک را به وجود آوردهاند. در واقع اگر از این منظر به ریسکها نگاه کنیم، انواع دیگری از ریسک را به قرار زیر خواهیم داشت:
۱. ریسک نرخ تورم: در اثر افزایش نرخ تورم یعنی کاهش قدرت خرید مردم به وجود میآید.
۲. ریسک تجاری: ناشی از انجام تجارتهای مختلف در یک صنعت خاص است که تغییر در قیمت را موجب خواهد شد.
۳. ریسک نرخ ارز: ناشی از تغییرات در بازدهی اوراق بهادار است که در نتیجهی نوسانات ارزهای خارجی میتواند ایجاد شود.
۴. ریسک مالی: ریسک ناشی از بکارگیری بدهی در شرکت است. هرچقدر بدهی در شرکت بیشتر باشد، ریسک مالی آن بیشتر است.
۵. ریسک نقدشوندگی: در بحث ریسک و بازده در بورس این ریسک در نتیجهی عدم احتمال تبدیل شدن به پول نقد در یک دارایی به وجود میآید.
۶. ریسک سیاسی: ریسک سیاسی یا ریسک کشور به ثبات یک کشور از لحاظ سیاسی و اقتصادی مربوط میباشد. این ریسک در کشورهایی که از نظر سیاسی اقتصادی دارای ثبات بالاتری هستند، کمتر میباشد.
۷. ریسک نرخ سود: در اثر تغییرات و نوساناتی که در سود بانکی پیش میآید و باعث افزایش یا کاهش ارزش اوراق مشارکت میشود، به وجود میآید. (ریسکی است که سرمایهگذاران هنگام خرید اوراق قرضه، آن را میپذیرند).
در زمان بررسی ریسک و بازده در بورس لازم است تا به این نکته توجه داشته باشید که تمام ریسکهای نام برده شده در این بخش را از طریق اطلاعاتی که در بورس به صورت شفاف ارائه میشود و در اختیار همگان قرار میگیرد، شناسایی نمایید. یعنی باید با تحقیق راجع به یک سری اطلاعات خاص، این ریسکها را در سهم موردنظر شناسایی کرد.
ریسک و بازده در بورس : تعریف بازده
موضوع مهم دیگری که در بحث ریسک و بازده وجود دارد، بازده میباشد. هرچقدر که میزان ریسک بالاتر باشد و حتی محقق شود، طبیعتاً بازدهی یا سود بیشتری نصیب سهامدار خواهد شد. این افزایش بازدهی در نتیجهی بالا رفتن ریسک، پاداش ریسک تعریف میشود. به همین جهت افرادی که ریسکپذیری خوبی دارند، پاداش خوبی را در قالب سود بیشتر برای ریسک خود دریافت خواهند کرد. بازدهی ممکن است «بازده مورد انتظار» یا «بازده واقعی» باشد. بازده مورد انتظار (Expected Return)، بازدهی است که سرمایهگذار انتظار دارد و پیش بینی میکند که آن را در سرمایهگذاری به دست آورد. اما بازده واقعی (Realized Return)، مقدار حقیقی و عملی بازدهای است که سرمایهگذار از سرمایهگذاری خود در پایان زمان سرمایهگذاری کسب خواهد کرد.
رابطه بین ریسک و بازده در بورس
چه رابطه ای بین ریسک و بازده در بازار بورس وجود دارد؟
با توجه به موارد گفته شده، حتما به رابطهی مستقیم ریسک و بازده در بورس پی بردهاید. با این حساب سرمایهگذارانی که به دنبال بازدهی بالا هستند، باید ریسک بیشتری را بپذیرند. عکس این موضوع نیز صادق است؛ یعنی سرمایهگذارانی که توانایی پذیرش ریسک بالا را ندارند، نباید انتظار بازدهی و سود بالا را نیز داشته باشند. بنابراین میتوان گفت که تمام تصمیمات سرمایهگذاران بر مبنای رابطهی بین این دو مفهوم شکل میگیرد. به بیان دیگر، افراد پیش از سرمایهگذاری باید میزان ریسکپذیری خود را بسنجند و سپس بر اساس آن اقدام به سرمایهگذاری نمایند. سرمایهگذارانی که ریسکپذیری بالایی دارند، میتوانند وارد مفهوم و تعریف بازده دارایی بازار بورس شده، سهام بخرند و معامله کنند. اما ورود به بازار بورس به آن دسته از افرادی که تحمل پذیرش ریسک در آنها پایین است، توصیه نمیشود. در عوض این افراد میتوانند وارد بازارهای مالی بدون ریسک (خرید اوراق مشارکت)، که درصد سود آنها تضمینی است، شوند.
سخن آخر
در این مقاله از سایت آموزش چراغ به بررسی مفهوم ریسک و بازده در بورس و نقش آن در سرمایهگذاری پرداختیم. ریسک و بازده از جمله موارد بسیار مهمی هستند که پیش از خرید سهام باید به آنها توجه داشته باشید. به خاطر داشته باشید که در صورت افزودن نمادهای با ریسک بالا به پرتفوی خود، امکان بازدهی سبد شما افزایش مییابد. البته از طرفی امکان زیانده بودن هم بالا خواهد رفت. پس باید سبدی را تشکیل دهید که ریسک و بازدهی معقولی داشته باشد. یک روش دیگر برای سرمایهگذاری کمریسک استفاده از صندوقهای سرمایهگذاری مشترک و یا افزودن سبدی متنوع از سهام مختلف با ریسک کم است. برای آشنایی بیشتر با خرید سهام خوب میتوانید از دوره های آموزش بورس استفاده نمایید. چراغ ، بهعنوان پلتفرم آموزش و کاریابی در تلاش است تا با ارائهی مهمترین نکات بورسی به شما برای سرمایهگذاری در این بازار کمک نماید.
ریسک و بازدهی سرمایهگذاری در بورس
ریسک و بازدهی سرمایهگذاری در بورس یکی از موضوعات مهم در زمینه سرمایهگذاری است. اگر قصد سرمایهگذاری در بورس را دارید، باید در مورد آن اطلاعات کافی داشته باشید. بازار بورس در عین حال که میتواند شما را به سود برساند، ممکن است سرمایه شما را به خطر بیندازد. اما منظورمان از خطر چیست؟
فراگیر شدن بورس باعث شده تا افراد زیادی بدون داشتن آگاهی کافی از بازار و قواعد آن، وارد بورس شده و متضرر شوند. یا اینکه رفتار تودهای در پیش بگیرند و موجب به هم ریختن نظم بازار شوند. اما رفتار تودهای یعنی چه؟
منظور از رفتار تودهای در بورس، معامله با تقلید از دیگران است.
بسیاری از افراد کم اطلاع، وقتی ببینند عده زیادی یک سهم را خریدهاند به پیروی از آن ها خرید میکنند یا به پیروی از دیگران دست به فروش سهام میزنند. این رفتار هیجانی باعث شکلگیری صف های خرید و فروش میشود. همین مسئله ممکن است باعث شود قیمت یک سهم بیش از ارزش واقعی آن افزایش یا کاهش یابد. رفتار تودهای باعث میشود تا در بازار حباب شکل بگیرد.
در ادامه این مقاله به توضیح دو مفهوم ریسک و بازدهی سرمایهگذاری در بورس خواهیم پرداخت.
حفظ ارزش پول در بازار بورس و منتفع شدن از آن مسئلهای است که این روزها ذهن بسیاری را به خود درگیر کرده. بورس هزارتوی پیچیدهای است که موفقیت در آن مستلزم شناخت ظرافتها و پیچیدگیهای این مفهوم و تعریف بازده دارایی بازار است. مسیری که برای رسیدن به مقصد مطلوب آن باید دانش، تجربه، شناخت خود و مهارتهای مالی رفتاری را توشه راه کرد.
بازده چیست؟
بازده، پاداشی است که سرمایهگذار در ازای سرمایهگذاری به دست میآورد. سه عامل قیمت خرید، قیمت فروش و سود دریافتی در بازدهی تاثیر دارد. در واقع بازده میزان عایدات خالصی است که از نگهداری یک دارایی در طول زمان برای سرمایهگذار حاصل میشود.
بازدهی قابل قبول یک سرمایهگذاری حداقل باید بتواند نرخ تورم را پوشش دهد. یعنی اگر نرخ تورم 25 درصد باشد، سرمایهگذاری باید ما را به بازده بیشتر از 25 درصدی برساند. اینگونه میتوانیم ادعا کنیم که توانستهایم ارزش پول خود را حفظ کنیم. بازدهی کمتر از 25 درصد برای سرمایهگذار سود واقعی به همراه نخواهد داشت.
در هر سرمایهگذاری، سرمایهگذار از دو جهت منتفع خواهد شد:
1- افزایش قیمت سهام (بازده سرمایهای): یعنی بازدهی که سرمایهگذار از محل تغییر قیمت سهام کسب میکند. به طور مثال اگر سهامی را 20000 ریال خریداری کرده باشید و آن را 25000 ریال بفروشید، 5000 ریال سود ناشی از تغییر قیمت سهام، یعنی معادل 25 درصد قیمت خرید، به دست میآورید.
2- کسب سود نقدی (بازده نقدی): سودی که از جریانات نقدی دوره سرمایهگذاری به دست میآید. اگر در سهام سرمایهگذاری کرده باشید، بازده نقدی شما به شکل سود نقدی است. اگر در اوراق قرضه سرمایهگذاری کرده باشید، بازده نقدی به شکل بهره خواهد بود.
بازده کل جمع بازده نقدی و بازده سرمایهای است.
ریسک چیست؟
ریسک تفاوت بین بازده تحقق یافته و بازده پیشبینی شده یا همان بازده موردانتظار ما است. ریسک به زبان ساده یعنی ندانیم چند درصد احتمال دارد که بتوانیم به سودی که هدف ما است، دست پیدا کنیم.
اگر پیشبینی شود که یک دارایی دقیقا سود 20 درصدی دارد، در این صورت ریسک بازدهی صفر است. چون بابت درصد بازدهی و سودی که خواهیم داشت مطمئن هستیم. مثل اسناد خزانه ی اسلامی که با خرید آن ها از ابتدا میدانید که قرار است سود چند درصدی داشته باشید. اما اگر در نظر داشته باشیم که بازده دارایی بین 10 تا 20 درصد باشد، بازده ریسکی تلقی میشود؛ چون درصد دقیق آن را نمیدانیم.
وقتی سهام شرکتی را خریداری میکنید، عوامل مختلفی روی قیمت آن تاثیر میگذارند. بخشی از این عوامل غیرقابل پیشبینی هستند. هیچ قطعیتی وجود ندارد که بتوان گفت 6 ماه دیگر سهام شما چه قیمتی خواهد داشت.
ریسک به دو دسته تقسیم میشود: 1- سیستماتیک و 2- غیر سیستماتیک
ریسک سیستماتیک
ریسک سیستماتیک، ریسک غیر قابل کنترل است. منظور از ریسک غیر قابل کنترل، ریسکی است که توسط جو بازار، شرایط سیاسی و اقتصادی جامعه به ما تحمیل میشود و راهی برای فرار از آن نداریم.
ریسک غیر سیستماتیک
ریسک غیر سیتماتیک یا همان ریسک قابل کنترل، ریسکی است که کنترل آن در دستان سرمایهگذار است. از آنجایی که هر سرمایهگذار ریسک کمتر را به بیشتر ترجیح میدهد، سعی دارد این ریسک را کم کند.
اما سوال اینجاست که چطور ریسک سرمایهگذاری را کاهش دهیم؟ هرچه سبد سهام شما متنوعتر باشد، ریسک سیستماتیک کمتر است. برای مثال فرض کنید شما همه پول خود را صرف خرید سهام صنایع فلزات کرده باشید. در این حال اگر افت جهانی قیمت فلزات اتفاق بیفتد، پیرو آن قیمت فلزات در ایران کاهش پیدا کرده و همه سرمایه شما به خطر میافتد. اما اگر دارایی خود را بین سهام شرکتهای بانکی، دارویی، فلزات، شیمیایی و خودروسازی تقسیم کرده باشید، مسلما کاهش قیمت فلزات ضربه ضعیفتری به شما میزند.
ریسک کلی که به یک سرمایهگذار تحمیل میشود، مجموع دو ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک است.
انواع ریسک
ریسک دستهبندیهای متفاوتی دارد. میتوان از جهت منابع ریسک را به دو دسته: ریسک مالی و غیرمالی تقسیمبندی کرد.
ریسک مالی به طور مستقیم بر سودآوری شرکتها اثر میگذارد. انواع ریسک مالی شامل: ریسک نوسان نرخ بهره، ریسک نرخ ارز، ریسک نکول، ریسک نقدینگی، ریسک تورمی، ریسک بازار، ریسک سرمایهگذاری مجدد و ریسک مرتبط با درجه اهرم مالی ست که در ادامه به تعریف موارد مهم آن میپردازیم.
ریسک نوسان نرخ بهره
این ریسک بیشتر صاحبان اوراق قرضه را تهدید میکند. به طور مثال فرض کنید شما دارنده اوراق قرضه هستید و قرار است که در زمان مشخص بهره ثابت 10 درصدی دریافت کنید. اما اگر نرخ بهره بازار افزایش پیدا کند(بیشتر از 10 درصد شود)، شما همچنان تا زمان سررسید و دریافت نرخ بهره 10 درصدی، پایبند به اوراق قرضه خود هستید. پس در این صورت ارزش اوراق قرضه شما کم شده است.
ریسک نکول یا ریسک اعتباری
این ریسک هنگامی رخ میدهد که وام گیرنده به علت عدم توان یا تمایل، به تعهدات خود در مقابل وام دهنده در تاریخ سررسید عمل نکند. یعنی شرکتی که اوراق آن را خریداری کردهاید در تاریخ سررسید سود وعده داده شده را به شما پرداخت نکند.
ریسک نقدینگی
ریسکی است که بابت عدم اطمینان در راحتی و سرعت خرید و فروش اوراق بهادار، به دارنده تحمیل میشود. اگر سهام شما به راحتی به فروش برسد، یعنی ریسک کمتری به شما تحمیل شده. چون شما را زودتر به وجه نقد رسانده. اما سهامی که روزها در صف فروش میماند، نقدشونگی کمتر و ریسک بیشتری دارد .
ریسک نقدینگی اوراق خزانه تقریباً صفرو ریسک نقدینگی سهام مربوط به بازارهای خارج از بورس زیاد است.
ریسک سرمایهگذاری مجدد
اگر سرمایهگذار افق سرمایهگذاری بیشتری نسبت به سررسید اوراق داشته باشد، با ریسک سرمایهگذاری مجدد مواجه است. مثلا اگر شما قصد سرمایهگذاری 10 ساله داشته باشید و دارایی خود را صرف خرید اوراق قرضه با سررسید3 ساله کنید، در پایان سال سوم باید بار دیگر دارایی خود را با نرخ بهره جدید سرمایه گذاری کنید. به همین دلیل دارنده اوراق قرضه کوتاه مدت در مقایسه با دارنده اوراق قرضه بلندمدت، ریسک سرمایه گذاری مجدد بیشتری را متحمل خواهد شد. چون باید هربار با نرخ جدیدی سرمایه گذاری کند.
ریسک درجه اهرم مالی
ریسکی است که بر اثر وام گرفتن شرکت و ایجاد بدهی بر سرمایهگذار تحمیل میشود. هرچه شرکت بیشتر از طریق وام تامین مالی کرده باشد، این ریسک بیشتر است. برای کاهش ریسک درجه اهرم مالی به شما توصیه میکنیم تا پیش از سرمایهگذاری، ترازنامه شرکت را بررسی کنید تا از میزان بدهی و داراییهای آن اطلاعات کافی داشته باشید.
ریسک های غیر مالی به وجود آورنده ی ریسک های مالی هستند. مثل: ریسک سیاسی، تجاری، ریسک صنعت و ریسکی که قوانین و مقررات بر شرکت ها تحمیل میکنند؛ که در مجموع باعث نوسانات عرضه و تقاضا و در نتیجه تغییر قیمت میشوند.
چه ترکیبی از ریسک و بازده را انتخاب کنم؟
تا به اینجا با ریسک و بازدهی سرمایهگذاری در بورس آشنا شدیم . دو مساله مهم ذهن هر سرمایهگذار را مشغول میکند. اول اینکه با سرمایهگذاری در آینده به چه منفعتی خواهیم رسید؟ و دوم اینکه با این سرمایهگذاری چقدر داراییهای فعلی خود را به خطر انداختهایم؟ این دو مسئله تداعیکننده دو مفهوم بازده و ریسک است. لازم است بدانید که در این باره دو فرض رکودستیزی و ریسکگریزی وجود دارد.
رکود ستیزی و ریسکگریزی یعنی چه؟
فرض کنید سرمایهگذار بخواهد بین دو دارایی با ریسک یکسان یکی را انتخاب کند. احتمالا او داراییای را انتخاب میکند که بازدهی بالاتری داشته باشد. به این فرض رکودستیزی یا سیری ناپذیری گفته میشود. برای مثال فرض کنید دو سهم «الف» و «ب» داریم. سهم «الف» با احتمال 30 درصد بازدهی 40 درصدی داشته باشد.اگر سهم “ب” با همان احتمال 30 درصدی ،بازدهی 50 درصدی داشته باشد.؛ مسلما شما سهم “ب” را انتخاب خواهید کرد. چون در هر صورت متحمل ریسک 30 درصدی هستید و سود بیشتر را به کمتر ترجیح میدهید.
فرض ریسک گریزی چیست؟ فرض کنید سرمایهگذار دو انتخاب برای سرمایهگذاری دارد. این دو دارایی سود یکسان دارند و بازدهی یکسانی ایجاد میکنند. در این حالت، فرد احتمالا دارایی را انتخاب میکنند که ریسک کمتری داشته باشد. مثلا فرض کنید بانک و بورس هر دو میتوانند بازدهی ۲۰ درصد یکساله برای شما ایجاد کنند. در این حالت مسلما شما سرمایهگذاری در بانک را که اطمینان بیشتری از آن دارید انتخاب خواهید کرد.
اغلب ما از خدماتی نظیر بیمه عمر، ماشین، مسکن و… استفاده میکنیم. این موضوع نشان میدهد که سعی داریم برای خود حاشیه ی امنی از لحاظ مالی ایجاد کنیم. به این ترتیب میتوانیم ریسک را به حداقل برسانیم. این مسئله ثابت میکند که ما ریسک گریز هستیم.
هر چقدر ریسک یک سرمایهگذاری بیشتر باشد، سرمایهگذار به ازای تحمل ریسک بیشتر، بازده بیشتری مطالبه خواهد کرد.
پیشنهاد
در این مقاله ریسک و بازدهی سرمایهگذاری در بورس را توضیح دادیم. توصیه ما به شما این است که با در نظر گرفتن مبلغ دارایی خود، افق زمانی سرمایهگذاری و هدف خود از سرمایه گذاری میزان محافظه کاری یا جسارت خود را در نظر بگیرید تا بتوانید به حد متناسبی از ریسک و بازده برسید.
نرخ بازده
نرخ بازده (RoR) سود خالص یا زیان سرمایه گذاری در یک دوره زمانی معین است که به صورت درصد از هزینه اولیه سرمایه گذاری بیان می شود. سود حاصل از سرمایه گذاری ها به عنوان درآمد بدست آمده و هرگونه سود سرمایه ای که در فروش سرمایه گذاری به دست می آید تعریف می شود.
فرمول نرخ بازگشت:
این نرخ ساده بازگشت، گاهی به عنوان بازده سرمایه گذاری یا ROI نامیده می شود. با توجه به تأثیر ارزش زمانی پول و تورم، نرخ واقعی بازده نیز می تواند به عنوان مقدار خالص جریان های نقدی تخمین زده شده در مورد سرمایه گذاری پس از تنظیم تورم تعریف شود.
نرخ بازدهی می تواند به هر وسیله نقلیه سرمایه گذاری، از املاک و مستغلات به اوراق قرضه، سهام و هنرهای زیبا اعمال شود، اگر این دارایی در یک نقطه در زمان خریداری شده و جریان نقدی را در یک نقطه در آینده مفهوم و تعریف بازده دارایی مفهوم و تعریف بازده دارایی تولید کند. سرمایه گذاری ها بر اساس میزان بازده گذشته، که می تواند در مقایسه با دارایی های مشابه، مقایسه شود، برای تعیین سرمایه گذاری های جذاب تر، ارزیابی می شود.
محاسبه نرخ بازگشت
نرخ بازده می تواند برای هر سرمایه گذاری محاسبه شود و با هر گونه دارایی برخورد شود. تفاوت بین ROR و CAGR
یک مفهوم نزدیک به نرخ ساده بازگشت، نرخ رشد سالانه ترکیب، یا CAGR است. CAGR میانگین سالانه بازده سرمایه گذاری در یک دوره زمانی مشخص بیش از یک سال است. برای محاسبه نرخ رشد سالیانه ترکیب، ارزش سرمایه گذاری را در پایان دوره مورد نظر با ارزش آن در ابتدای آن دوره تقسیم می کنیم، که بر اساس تعداد دوره های برگزاری، مانند سال ها، و یکی را از نتیجه بعدی تفریق کنید.
چگونه تخفیف جریان نقدی و نرخ بازده داخلی
گام بعدی در درک روابط عمومی در طول زمان، ارزش زمانی پول (TVM) است که CAGR نادیده گرفته می شود. جریانهای نقدی تخمین شده، درآمد حاصل از سرمایه گذاری را دریافت می کنند و هر جریان نقدی را براساس نرخ تخفیف تخفیف می دهند. نرخ تنزیل نشان دهنده حداقل نرخ بازده قابل قبول برای سرمایه گذار یا نرخ تورم فرض شده است. علاوه بر سرمایه گذاران، کسب و کار با استفاده از جریان های نقدی تخمین زده شده برای ارزیابی سودآوری سرمایه گذاری های خود.
فرض کنید، برای مثال، یک شرکت وجود دارد
خرید یک قطعه جدید از تجهیزات را برای 10000 دلار هزینه می کند و این شرکت با استفاده از تخفیف 5 درصد موافقت می کند. پس از خروج پول نقد 10،000 دالاری، این تجهیزات در عملیات کسب و کار استفاده می شود و جریان پول نقد را به مبلغ 2000 دلار در سال برای پنج سال افزایش می دهد. این کسب و کار عوامل متغیر ارزش فعلی را برای خروج 10،000 دالار و درآمد 2000 دالار در هر سال به مدت پنج سال اعمال می کند. درآمد 2000 دلاری در سال 5 با استفاده از نرخ تخفیف 5 درصد در پنج سال تخفیف خواهد شد. اگر مجموع تمام جریانهای نقدی و خروجی تنظیم شده بیشتر از صفر باشد، سرمایه گذاری سودآور است. یک جریان نقدی مثبت خالص همچنین به معنی نرخ بازده بالاتر از نرخ 5٪ است.
بازگشت سرمایه (ROI) چیست؟ بازده سرمایه گذاری (ROI) یک معیار عملکردی است که برای ارزیابی کارایی یک سرمایه گذاری یا مقایسه کارآیی تعدادی از سرمایه گذاری های مختلف استفاده می شود. ROI مقدار بازده سرمایه گذاری را نسبت به هزینه سرمایه گذاری اندازه گیری می کند. برای محاسبه ROI، سود (یا بازگشت) سرمایه گذاری با هزینه سرمایه گذاری تقسیم می شود. نتیجه به صورت درصد یا نسبت بیان می شود. بازگشت سرمایه فرمول: ROI = (سود از سرمایه گذاری – هزینه سرمایه گذاری) / هزینه سرمایه گذاری در فرمول بالا، "سود از سرمایه گذاری" اشاره به درآمد حاصل از فروش سرمایه گذاری بهره است. از آنجا که ROI به عنوان یک درصد اندازه گیری می شود، می توان به راحتی با بازدهی از سرمایه گذاری های دیگر مقایسه کرد، انواع سرمایه گذاری در برابر یکدیگر چه مقدار است. سرمایه گذاری درآمدها CASH-ON-CASH بازگشت. STATUTE سالانه نرخ بهره. بازگشت به کل. بازده سرمایه گذاری (ROI) کاهش می یابد. ROI به دلیل تطبیق پذیری و سادگی آن، یک مترجم محبوب است. اساسا، ROI می تواند به عنوان یک ارزیابی اولیه سودآوری سرمایه گذاری مورد استفاده قرار گیرد. محاسبه پیچیده نیست، نسبتا آسان برای تفسیر، و دارای طیف وسیعی از برنامه های کاربردی است. اگر ROI سرمایه گذاری مثبت نیست، یا اگر فرصت های دیگری با ROI های بالاتر وجود داشته باشد، این سیگنال ها می توانند به سرمایه گذاران کمک کنند که بهترین گزینه ها را از بین ببرند یا انتخاب کنند. هدف: در کسب و کار، هدف از بازده سرمایه گذاری (ROI) متریک است برای اندازه گیری، در هر دوره، نرخ بازده از پول سرمایه گذاری در یک نهاد اقتصادی به منظور تصمیم گیری در مورد انجام یا عدم سرمایه گذاری می باشد. همچنین به عنوان یک شاخص برای مقایسه سرمایه گذاری های مختلف در یک نمونه کارها استفاده می شود. سرمایه گذاری با بزرگترین بازده ROI معمولا اولویت بندی می شود، حتی گسترش ROI در زمان زمان سرمایه گذاری نیز باید مورد توجه قرار گیرد. به تازگی، این مفهوم مفهوم و تعریف بازده دارایی نیز به سرمایه گذاری های علمی (مثلا بنیاد ملی علوم) در تحقیقات در مورد سخت افزار منبع باز و بازده بعدی برای تکرار دیجیتال مستقیم اعمال شده است. بازگشت سرمایه: بازده ROI و معیارهای مربوطه یک عکس فوری از سودآوری ارائه می دهند که برای اندازه سرمایه های سرمایه گذاری شده در شرکت تنظیم شده است. ROI اغلب با مقادیر مورد انتظار (یا مورد نیاز) بازدهی پول سرمایه گذاری شده مقایسه می شود. بازده ROI در حال حاضر ارزش فعلی خالص نیست و اکثر کتاب های درسی آن را با یک سرمایه گذاری سالانه و درآمد دو تا سه ساله توصیف می کنند. تصمیمات بازاریابی یک ارتباط بالقوه آشکار با عیادت کننده ROI (سود) دارند، اما این تصمیمات اغلب بر استفاده از دارایی ها و الزامات سرمایه (مثلا بدهی ها و موجودی ها) تاثیر می گذارد. بازاریابان باید موقعیت شرکت خود و انتظارات بازده را درک کنند. در یک نظرسنجی از نزدیک به 200 مدیر ارشد بازاریابی، 77 درصد پاسخ دادند که "بازده سرمایه گذاری" متریک بسیار مفید است. بازده سرمایه گذاری ممکن است به غیر از سود مالی محاسبه شود. به عنوان مثال، بازده اجتماعی سرمایه (SROI) یک روش مبتنی بر اصول است برای اندازه گیری ارزش اضافی مالی (به عنوان مثال، ارزش محیطی و اجتماعی که در حسابهای مالی معمولی منعکس نشده است) نسبت به منابع سرمایه گذاری شده. این می تواند توسط هر نهاد برای ارزیابی تاثیر بر ذینفعان، شناسایی راه های بهبود عملکرد و بهبود عملکرد سرمایه گذاری استفاده شود. خطر استفاده از ROI : به عنوان یک ابزار تصمیم گیری، آن را ساده درک کنید. سادگی فرمول به کاربران اجازه می دهد آزادانه متغیرها را انتخاب کنند، برای مثال، طول زمان محاسبه زمانی که شامل هزینۀ هزینه می شود، یا جزئیاتی از قبیل متغیرهایی که برای محاسبه درآمد یا اجزای هزینه استفاده می شوند. استفاده از ROI به عنوان شاخصی برای اولویت دادن به پروژه های سرمایه گذاری خطرناک است زیرا معمولا با کمی مشخص بودن مقدار ROI مشخص می شود که چطور شکل می گیرد. برای سرمایه گذاری درازمدت، نیاز به تنظیم ارزش فعلی خالص عالی است.همانند جریان نقدی تخفیف، باید به جای ROI با تخفیف استفاده شود. محاسبه: برای بازبینی تک دوره ای، بازده (سود خالص) را با منابع (سرمایه گذاری) تقسیم کنید: بازده سرمایه گذاری = درآمد خالص / سرمایه گذاری جایی که: درآمد خالص = سود ناخالص – هزینه. سرمایه گذاری = سهام + بازار برجسته [هنگامی که به عنوان؟] + ادعا می شود. یا بازده سرمایه گذاری = (سود حاصل از سرمایه گذاری – هزینه سرمایه گذاری) / هزینه سرمایه گذاری یا بازده سرمایه = (درآمد – هزینه کالاهای فروخته شده) / هزینه کالاهای فروخته شده ویژگی عواقب در محاسبه ROI می تواند زمانی رخ دهد که مالکیت اموال refinanced شود یا یک وام دوم واریز شود. وام ممکن است برای وام دوم یا refinanced افزایش یابد و هزینه های وام ممکن است پرداخت شود، که هر دو می توانند ROI را کاهش دهند، زمانی که عدد جدید در معادله ROI استفاده می شود. همچنین ممکن است افزایش هزینه های تعمیر و نگهداری و مالیات بر دارایی ها و افزایش نرخ بهره در صورتی که صاحب اجاره مسکونی یا املاک تجاری این هزینه ها را پرداخت می کند. محاسبات مجتمع نیز ممکن است برای اموال خریداری شده با وام مسکن نرخ قابل تنظیم (ARM) با نرخ متغیر افزایش است که سالانه از طریق مدت وام پرداخت می شود. سرمایه گذاری بازاریابی: بازاریابی نه تنها بر سود خالص تاثیر می گذارد، بلکه می تواند روی میزان سرمایه گذاری تأثیر بگذارد. گیاهان و تجهیزات جدید، موجودی ها و حساب های دریافتنی سه دسته اصلی از سرمایه گذاری هستند که می توانند تحت تاثیر تصمیمات بازاریابی قرار گیرند.براساس یک مطالعه اخیر، مشارکت تجاری با "نفوذگران" می تواند ROI بیشتری نسبت به همکاری با افراد مشهور بزرگ به ارمغان بیاورد.RE به ویژه RoA، RoNA، RoC و RoIC، اقدامات مشابهی با تغییرات در نحوه تعریف سرمایه گذاری است. بازده ROI به دلیل تخصیص بودجه بازاریابی، معیار محبوب برای سران بازاریابی است. بازگشت به سرمایه گذاری کمک می کند تا فعالیت های ترکیبی بازاریابی را شناسایی کند.
A rate of return (RoR) is the net gain or loss on an investment over a specified time period, expressed as a percentage of the investment’s initial cost. Gains on investments are defined as income received plus any capital gains realized on the sale of the investment.
This simple rate of return is sometimes called the basic growth rate, or alternatively, return on investment, or ROI. If you also consider the effect of the time value of money and inflation, the real rate of return can also be defined as the net amount of discounted cash flows received on an investment after adjusting for inflation.
دیدگاه شما