بایدن: ارتباط خارجی ایلان ماسک قابل بررسی است
جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا گفته است که ارتباط ایلان ماسک، کارآفرین آمریکایی و مالک توییتر، با کشورهای خارجی «قابل بررسی» است.
ازآقای بایدن سئوال شد که آیا تصور میکند ایلان ماسک تهدیدی برای امنیت ملی آمریکا محسوب میشود و آیا در خرید توییتر، عربستان سعودی به او کمک مالی کرده است؟
امیر ولید بن طلال، از اعضای خانواده سلطنتی سعودی با خرید ۱.۸۹ میلیارد دلار از سهام توییتر، فرصت بهتری را برای مالکیت این شرکت توسط آقای ماسک فراهم آورد.
چندی پیش، سرمایهگذاری قابل توجه عربستان در توییتر توجه یکی از سناتورهای حزب دموکرات را به خود جلب کرد و او خواستار تحقیقات در این مورد شد.
از زمان روی کار آمدن جو بایدن در آمریکا، روابط دولت او با عربستان سعودی به مراتب سردتر از معمول بوده و به خصوص دولت سعودی از قبول درخواست او برای افزایش تولید نفت جهت کاهش بهای آن خودداری ورزیده است.
در نشست خبری شامگاه گذشته، یکی از خبرنگاران از جو بایدن پرسید: «آیا فکر میکنید ایلان ماسک تهدیدی برای امنیت ملی آمریکاست و آیا با ابزارهایی که در اختیار دارید، درباره خرید مشترک توییتر توسط وی و بعضی دولتهای خارجی از جمله عربستان سعودی تحقیق خواهید کرد؟»
بایدن گفت: «همکاری یا ارتباط ایلان ماسک با سایر کشورها قابل بررسی است.»
او افزود: "منظورم این نیست که او اقدام نامناسبی انجام داده یا نه، فقط معتقدم که این موضوع ارزش آن را دارد که به آن نگاهی شود، و تمام چیزی که میخواهم بگویم همین است».
بازی خوانی بورس بازان
رکنا اقتصادی: بازار سهام روز گذشته پس از ۱۱روز متوالی شاهد کاهش ۴۸/ ۰درصدی شاخص کل بورس بود. در این روز نماگر اصلی بازار همسو با شاخص هموزن کاهش یافت تا در کل نمونهای از همسویی فعالان بازار در جریان عرضه و تقاضا را به نمایش بگذارد.
به گزارش رکنا، اینطور که به نظر میرسد حالا با قرار گرفتن نماگر مذکور در محدوده ۴/ ۱میلیون واحدی فعالان بازار انگیزه بیشتری برای تغییر در ترکیب پرتفوی خود دارند. در این شرایط سهامداران پرتعداد بورسی که میزان سرمایه آنها اندک است به احتمال زیاد استفاده از طرح بیمه کردن سهام را که در بازار به «سهامیار» معروف است، برخواهند گزید. آنها ممکن است به سمت نمادهای کوچکتر متمایل شوند. دسته دوم سرمایهگذاران حقیقی با سرمایه بالا اما کمتعداد هستند که به احتمال زیاد تحت تاثیر انتظارات تورمی به نمادهای دلاری یا شیوههای سرمایهگذاری مستقیم نظیر سبدگردانی متمایل شوند. در آخر سرمایه گذاری از طریق خرید سهام نیز حقوقیها که احتمالا به دلایل مختلفی مانند اجبار به حضور یا تمایل دولت به حمایت از بازار، همچنان به حمایت از شاخصسازها بپردازند.
بازیخوانی بورسبازان
بورس تهران پس از ماههای متوالی که در حال طی کردن روند نزولی بود، به نظر میرسد هماکنون روند صعودی نسبتا پرقدرتی را آغاز کرده است. اما یکی از مشکلاتی که این روند صعودی را تهدید میکند، عدم نوسان طبیعی شاخص کل بورس بوده که از بین رفتن اعتماد فعالان و بهخصوص سرمایهگذاران خرد را به همراه داشته است. از آنجایی که بدون ورود پول افراد حقیقی به بازار سرمایه، نمیتوان انتظار رشد بلندمدتی را متصور بود، بنابراین این رشدهای محققشده با کمی ابهام مواجه هستند. از طرف دیگر، با توجه به اینکه روند طبیعی بازارهای مالی از ریزموجهای متعددی تشکیل میشود، باید انتظار اصلاحهای چندروزه را که سبب ایجاد روند طبیعی رشد خواهند شد، داشت. هماکنون افراد گوناگون با توجه به استراتژیهای خود اقدام به برنامهریزی و چینش پرتفوی برای گرفتن حداکثر بازدهی نسبت به ریسک میکنند. اما این استراتژیها با توجه به مقدار سرمایه هر فرد متغیر بوده که در انتهای گزارش به آنها پرداخته شده است.
بورس در یک سال اخیر
بازار سهام در زمستان سال ۱۴۰۰ پس از مدتها به سر بردن در رکود، سر انجام با کمی استقبال توسط فعالان بازار مواجه شد و توانست برای چند ماهی روی خوشی را برای سهامداران به نمایش بگذارد. اما این رشد پس از گذشت دو ماه از فصل بهار، با شروع یک روند نزولی پرقدرت، پایان یافت. بررسیها نشان میدهد شاخص کل بورس تهران از روزهای آخر اردیبهشتماه تا به امروز بیش از ۱۱درصد افت را تجربه کرده است.
همچنین شاخص هموزن نیز از ۲۷ اردیبهشت که بازار در قله سال ۱۴۰۱ به سر میبرد، بازدهی نزدیک به منفی ۱۱درصد را در برداشته است. علت اصلی این افت در بورس ناشی از چند مورد بوده که عبارتند از: رشد تورم در آمریکا، افت بازارهای جهانی و به خصوص کامودیتیها، مبهم بودن شرایط اقتصادی در ایران و سیاستهای نادرست اتخاذشده برای بازار سهام که همگی سبب این روند نزولی شده است. با بررسی این دلایل میتوان متوجه شد تا حدودی این افت در نماگرهای اصلی بازار منطقی و طبیعی بوده است. هنگامی که در سال گذشته جنگ میان روسیه و اوکراین اغاز شد، تحلیلگران از عواقب پس از آن که تاثیر مستقیمی بر بازارهای جهانی داشته، سخن میگفتند. یکی از این موارد عبارت است از تحریم شدن روسیه و همینطور به وجود آمدن اختلال در روند تجارت میان اوکراین و دیگر کشورها که همگی در ادامه باعث ایجاد بحرانهای جدی در جهان شدند. یکی از این بحرانها بحران انرژی و غذا بود که باعث رشد قیمت منابع انرژی مانند نفت و گاز شد. در این میان رشد نرخ مواد غذایی نیز به همراه افزایش قیمت حاملهای انرژی افزایش متوسط قیمت کالاها در جهان را در پی داشت.
در نتیجه این اتفاق، اقتصادهای بزرگ جهان همچون آمریکا و کشورهای اروپایی، دامنگیر یک تورم در حال رشد شده که به موجب آن بانکهای مرکزی این کشورها اقدام به افزایش نرخ بهره کردند. بررسیهای گذشته نشان داده است افزایش نرخ بهره در کشورها موجب بالارفتن ارزش زمانی پول آن کشور خواهد شد. به همین سبب سرمایهگذاران به جای سرمایهگذاری در سهام، کامودیتیها و دیگر داراییها، اقدام به سپرده کردن پول خود در بانکها یا خرید اوراق خواهند کرد. در نتیجه این اتفاقات، بازارهای جهانی مانند کامودیتیها شاهد ریزش قابلتوجهی شدند. از آن جایی که بیش از دوسوم بازار سهام در ایران را سهمهای کامودیتیمحور تشکیل میدهد، این ریزش در بازارهای جهانی اثر خود را بر بورس تهران نیز گذاشت. در نتیجه این اقدامات، دو نماگر اصلی بازار ریزشهای بزرگی را تجربه کردند؛ به طوری که از قله تا کف بازار، افت ۲۲درصدی در شاخص کل و نزول ۲۰درصدی در شاخص هموزن، دیده شد.
موجهای بازار سهام
بازارهای مالی همواره با فرازوفرودهای پیدرپی یا به قول معروف موجهای گوناگونی همراه هستند. هر موج از روند صعودی و روند نزولی تشکیل شده است. اما باید توجه داشت که هر موج خود بهتنهایی میتواند از چند ریزموج تشکیل شود؛ به این معنا که در روند صعودی یک موج بزرگ، ریزموجهای متعددی شکل گرفته که تحلیلگران در این ریزموجها ادامه روند صعودی یا شروع روند نزولی را پیشبینی میکنند. بنابراین موجها جزئی از بازار سهام و همینطور نشاندهنده سالم بودن روند صعودی یا نزولی در بازار تلقی میشوند. حتی در روندهای نزولی نیز اگر بازار یک بازار کارآ و سالم باشد، ریزموجهای کوچک به چشم میخورند.
بورس تهران در دو هفته گذشته با موجی از اخبار مثبت مواجه شد که برخی از آنها شامل رشد نرخ ارز، بسته حمایتی ۱۰بندی از بازار و همینطور خرید سهام توسط صندوق توسعه ملی به طور مستقیم، میشوند. در نتیجه این اتفاقات، شاخص کل بورس تهران رشد ۱۴درصدی را تا روز یکشنبه ۲۲ آبان به ثبت رساند. همچنین شاخص هموزن توانست بیش از ۱۲درصد بازدهی مثبت را از
۱۴ روز کاری اخیر در بر داشته باشد. اما باید در نظر داشت که طی این روند صعودی آغازشده، غیر از روز گذشته، در دیگر روزها دو نماگر اصلی بازار با درصد مثبتی روز خود را به اتمام رساندند. با توجه به این موضوع که هر روند صعودی یا نزولی که به طور طبیعی آغاز شده، از ریزموجها تشکیل میشود، باید انتظار اصلاح چندروزه بازار سهام در ادامه داشت. زیرا بازارهای مالی مانند یک موجود زنده نیاز به دم و بازدم برای تکمیل سرمایه گذاری از طریق خرید سهام روندهای خود داشته و اگر در طول صعود یا نزول با استراحت همراه نشوند، قادر نخواهند بود به شکلی طبیعی رفتار کنند. بررسی آمار خالص تغییر مالکیت افراد نشان میدهد بورس تهران در طی این روند صعودی نوظهور، تنها دو روز با خالص ورود پول افراد حقیقی روبهرو بوده و در دیگر روزها به رسم گذشته، خالص تغییر مالکیت مثبت حقیقیها به حقوقیها به چشم خورده است. دلیل این اتفاق ناشی از عدماعتماد مردم و فعالان بازار نسبت به حمایتهای انجامشده از بورس است. کارشناسان میگویند به دلیل اینکه روند صعودی قیمتها متداوم بوده و هیچ استراحتی در رشد ارزش سهام شرکتها دیده نمیشود، سرمایهگذاران و بهخصوص فعالان خرد، از ورود پول خود به بورس در هراس هستند. در نتیجه، همین عدمورود پول افراد حقیقی سبب میشود روند صعودی تشکیلشده از پایداری برخوردار نبوده و نتواند رشد بلندمدتی را تجربه کند؛ زیرا اصلیترین نیروی محرک بازارهای مالی در روندهای بزرگ، پول افراد حقیقی محسوب میشود. حال که در روز یکشنبه دو نماگر اصلی بازار کمی افت را تجربه کردند، میتوان انتظار داشت طی چند روز آینده بازار دچار اصلاح شده یا کمی از شدت رشد آن کاسته شود.
آینده چه خواهد شد؟
بررسیها نشان میدهد سرمایهگذاران در بازار سهام شامل افراد حقیقی سرمایه گذاری از طریق خرید سهام با سرمایه کم، افراد حقیقی با سرمایه زیاد و در آخر شامل افراد حقوقی میشوند. از این رو طبیعی است هر کدام از این فعالان استراتژی مختلفی را برای گرفتن بیشترین بازدهی مثبت در بورس اتخاذ کنند. سهامداران خردی که پرتفوی کمتر از ۱۰۰میلیون تومان دارند، طبق بسته حمایتی ۱۰بندی، از حق بیمه کردن پرتفوی خود بهرهمند شدهاند. اینگونه که مطابق با تدابیر اتخاذشده در بسته دهبندی، این دسته از فعالان برای بیمه کردن دارایی خود، باید اقدام به خرید نماد - سهم یار - کنند. قیمت نماد مذکور تنها یک ریال است. بنابراین تا حدی ریسک سرمایهگذاری برای این گروه از بین رفته است. اما باید توجه داشت که مبنای محاسبه بیمه نسبت به ارزش پرتفوی در روز ۴ آبان است؛ به این صورت که با خرید این اوراق یکساله، میتوانند آن را ۲۰ درصد بالاتر از ارزش پرتفوی خود در روز گفتهشده، به فروش برسانند. اگر روند نزولی شاخص کل بورس را از اردیبهشت تا به امروز مورد بررسی قرار دهیم، میتوان متوجه شد که از اواخر اردیبهشت تا ۴ آبان افت نزدیک به ۱۷درصد را به ثبت رسانده است. این موضوع نشان میدهد بیمه کردن پرتفوی سهامداران خرد تنها باعث میشود بازدهی نزدیک به ۳درصد نصیب آنها شود؛ زیرا بخش اعظم افت بازار، تا روز ۴ آبان محقق شده و از این تاریخ شاخص کل تنها ۶ درصد دیگر افت کرده است.
با توجه به زمانی که این طرح اعلام شد، بسیاری انتظار داشتند قیمتها متناسب با کف ثبتشده در روز هفتم آبان بیمه شوند. این مساله حکایت از آن دارد که سود ۲۰درصد مطرحشده در طرح ۱۰بندی برای خیل عظیمی از سهامداران نهتنها محقق نمیشود بلکه به سبب سود اندک یا صفر آن اصلا موضوعیتی ندارد. از اینرو ممکن است با تداوم رونق بازار، آنها نیز به سمت گزینههای سفتهبازانه حرکت کنند. در چنین شرایطی بهتر است آنها حتما گزینههای مدیریت سرمایه را رعایت کرده و در کنار شایعات و خوشبینی صرف نسبت به برخی از نمادها، دانش مالی را نیز به کار ببندند. در غیر این صورت بدیهی است که باید از مسیرهای غیرمستقیم سرمایهگذاری، نظیر صندوقها، بهره ببرند. اما سهامداران خردی که پرتفوی بزرگی را در اختیار دارند یا افراد حقوقی، نمیتوانند از این فرصت بیمه شدن استفاده کنند. بنابراین باید با تحلیل منطقی از شرایط آینده اقدام به چیدن پرتفوی و تغییر وزن سهام، اوراق و دیگر داراییها کنند. همانطور که اشاره شد، یکی از اصلیترین متغیرهایی که بر بازار سهام اثر میگذارد، روند قیمت کامودیتیهاست. برای پی بردن به روند نرخهای جهانی در آینده، باید تحلیل درستی از شرایط و تحولات اقتصادی کشورهای اثرگذار داشته باشیم.
با توجه به آمارهای منتشرشده توسط بانکهای مرکزی و نهادهای پولی اقتصادهای بزرگی همچون آمریکا و اتحادیه اروپا، میتوان آینده کمتورمی را این کشورها متصور شد. اگرچه بروز رکود اقتصادی نیز به سبب سیاستهای انقباضی در جریان، امری دور از ذهن نخواهد بود. با مشاهده آمار تورم نقطه به نقطه کشور آمریکا میتوان متوجه شد که سیاستهای انقباضی که فدرالرزرو (بانک مرکزی آمریکا) مدتها در حال اجرای آنهاست، اثرگذار بوده و سرانجام براساس نظر تحلیلگران، تورم در حال کاهش است. با توجه به آمار تورم نقطهبهنقطه ماه گذشته که برابر با ۷/ ۷درصد گزارش شده است، این آمار افت ۵/ ۰واحد درصدی را تجربه کرده است. نکته قابلتوجه این است که تورم در این ماه از پیشبینیها نیز کمتر بوده و سبب رشد بورس آمریکا به همراه کامودیتیها شده است. در این میان با منتشر شدن آمار رشد اقتصادی انگلستان که از کاهش تولید ناخالص داخلی خبر میدهد، اقتصاددانان اینگونه تحلیل میکنند که افت این آمار میتواند نشاندهنده کاهش روند رشد قیمتها یا همان افت تورم باشد. بنابراین میتوان برآورد کرد که نهاد پولی این کشورها دیگر مانند گذشته سیاست انقباضی قابلتوجهی در برنامه نداشته و شاید در چند ماه آینده دیگر نرخ بهره را افزایش ندهند. در نتیجه این اتفاقات میتوان انتظار روزهای خوبی را برای بازار کامودیتیها داشت.
متناسب با این گفتهها، میتوان در یافت که مسیر پیش روی حقوقیهای بازار و افراد حقیقی که با سرمایههای بزرگی در آن اقدام به سرمایهگذاری کردهاند، بسیار پیچیدهتر از سرمایهگذاران معمولی خواهد بود. حقیقیهای بزرگ احتمالا با توجه به شرایط بلندمدت پیش رو که بدون شک انتظارات بالای تورمی در آن نقشی پررنگ بازی خواهد کرد از این بازار کناره نگیرند؛ بهخصوص اینکه تداوم حمایت حقوقیها در این بازار میتواند سایرین را به تداوم حضور در بورس و فرابورس خوشبین کند. بااینحال به نظر میسد برای آنها نیز حضور در بازار از طریق شرکتهای سبدگردان و مشاور سرمایهگذاری امری معقولتر از مدیریت تمامی سرمایه خود به شکل مستقیم باشد. آنها احتمالا سعی میکنند با توجه به اوضاع خوب کنونی در بازارهای جهانی که بهنوعی اصلاح ریزشهای قبلی در نظر گرفته میشود، همچنان در نمادهای کامودیتیمحور بمانند، با این تفاوت که کوچ کردن به سوی نمادهای کوچک نیز از سوی آنها بعید نیست. البته این گزینهای است که عموما از سوی حقیقیهای کوچکتر بازار دیده میشود.
در مقابل این دو دسته، حقوقیها قرار دارند که عموما تمایل به حضور در بازار از سوی آنها مشاهده میشود؛ چرا که اولا مانند صندوقهای سرمایهگذاری در چنین شرایطی مجبور به حضور در بازار هستند یا اینکه برای خرید سهام به آنها تکلیف میشود. البته نمیتوان این واقعیت را نیز منکر شد که در شرایط رونق بازار، حضور دوچندان آنها امری منطقی است. این بازیگران اگرچه تحولات بازارهای جهانی را با دقت بیشتری دنبال میکنند، اما بزرگترین شانس پیش روی آنها انتظارات تورمی بهخصوص پیرامون افزایش قیمت دلار است که با تداوم آن میتوانند روی رشد قیمت ارز در سامانه نیما نیز حساب کنند. طبیعتا تا زمانی که چنین افقی پیش روی سرمایهگذاران باشد، بعید نیست آنها نیز خریدار باشند. اگرچه مسیر پیش روی آنها هم مسیری هموار نیست، اما با توجه به تمایل دولت در حمایت از بازار، طبیعی است سرمایه گذاری از طریق خرید سهام سرمایه گذاری از طریق خرید سهام که آنها خروج سنگین از سهام را پیش روی خود نخواهند داشت؛ مگر اینکه به منظور تغییر در ترکیب پرتفوی اقدام به عرضه سهام کنند. حال باید صبر کرد و دید که مسیر پیش روی هر کدام از این سه دسته در ادامه معاملات این بازار و طی هفتههای پیش رو تحت تاثیر چه عواملی قرار میگیرد و روند آتی بازار بیش از هر چیز تحتتاثیر چه عواملی رقم میخورد.
طلا بخریم یا دلار؛ مساله این است!
احتمالا این روزها صفهای طولانی مقابل صرافیها را دیدهاید، مردم ساعتها در خیابان به سر میبرند تا بتوانند سهم دلار خود را به چنگ بیاورند این مساله باعث شده است که تقاضا برای دلار به شدت افزایش یابد و مردم همچنان خریدار دلار 36 هزار تومانی باشند. دلار که تنها در عرض کمتر از چند روز با سرعت برقآسایی فاصله 10 درصدی بین 33 هزار تومان تا 36 هزار تومانی را پشت سر گذاشت با رسیدن به کانال 34 هزار تومان سقف تاریخی خود را شکست و به رکورد جدیدی دست یافت.
سکه طلا هم با افزایش قابل توجهی که از خودش نشان داد از رشد دلار جا نماند و به سرعت با رشد تقریبا 10 درصدی خود از حدود 14 میلیون و 900 هزار تومان در یک هفته اخیر به بیش از 16 میلیون تومان صعود کرد. نرخ طلا نیز در روزهای اخیر افزایشی شده و طلای 18 عیار تنها در یک هفته اخیر حدودا 8 درصد رشد داشته است و نرخ طلای 24 عیار نیز دقیقا با روندی مشابه افزایش یافته است.
وجود بازدهی قابل توجهی که به وضوح در دو بازار طلا و دلار شاهد هستیم افراد بسیاری را به سمت این بازارها کشانده است. سرمایهگذار با خروج سرمایههای خود از بازارهای مختلف آن را به بازارهایی چون دلار و طلا تزریق میکند اما با این حال این سوال به کرات پیش میآید که بین خرید طلا یا سرمایهگذاری در دلار کدام یک را باید مدنظر قرار داد؟ در حقیقت کدام یک ارزش ساعتها در خیابان ایستادن و نگرانی از محدودیت خرید و فروش و دغدغههای امنیتی را دارد؟ سوال اینجاست در حالی که در شرایط کنونی بازار سکه و دلار، سکه شده است سرمایهگذاری در طلا یا دلار، کدام یک انتخاب بهتری محسوب میشود؟
سرمایهگذاری دلار، پسانداز پول یا طلا، موارد مهمی است که سرمایهگذار را بر سر دوراهیهای بسیاری قرار میدهد. طرح این موضوع که در شرایط فعلی با توجه به افزایش ارزش طلا و پیشبینی قیمت طلا و سکه سرمایهگذار در چه بازاری باید وارد شود مساله بسیار مهمی است. در واقع بهتر است که برای پاسخ به این سوال مزایا و معایب سرمایهگذاری در ارز و خرید طلا را مورد بررسی دقیقتری قرار داد.
آیا دلار بخریم؟
مهمترین ویژگی که خرید دلار دارد را باید حفظ قدرت خرید، مرتفع کردن ریسکهای موجود در اقتصاد تورمی دانست در واقع مقابله با کاهش ارزش پول ملی یکی از مهمترین مزایای سرمایهگذاری در بازار ارز است. در حقیقت ما دلار آمریکا را خریداری میکنیم تا از عواقب کاهش ارزش ریال در امان بمانیم.
برای خرید دلار تا سقف 2000 دلار باید به صرافیهای مجاز مراجعه کرد البته به تازگی براساس بخشنامه جدید بانک مرکزی، قبل از مراجعه به صرافیها باید در سامانه my.ice ثبت نام و پس از ثبت سفارش خود جهت تحویل دلار به صرافی مراجعه کرد همانطور که گفته شد در حال حاضر فقط امکان تهیه 2000 دلار به صورت فیزیکی بوده و خرید بیشتر از سقف تعیین شده با محدودیت فراوانی همراه است که این موضوع را باید یکی از معایب سرمایهگذاری در دلار دانست با این وجود ایجاد فاصله بین دلار فروشی بانک مرکزی و بازار آزاد عاملی است که افراد را این روزها به صرافیها میکشاند.
محدودیت در میزان خرید دلار را باید یکی از مهمترین معایب سرمایهگذاری در دلار دانست به طور کلی خرید دلار و یا پس انداز پول یا طلا همگی با محدودیتهایی در فضای اقتصادی فعلی همراه است.
با این وجود با توجه به اینکه برای خرید دلار بیشتر از سقف مجاز تعیین شده توسط بانک مرکزی محدودیتهایی برای خرید دلار در نظر گرفته شده است، پاسخ به این سوال که چگونه دلار بخریم مساله مهمی است. در حقیقت میتوان از روشهای دیگری مثل خرید دلار از صرافیهای ارز دیجیتال و یا خرید دلار به صورت مجازی مثل خرید تتر و شارژ کیف پولهای مجازی روی آورد که لازم است توجه داشته باشیم که این روشها ممکن است ریسکهای قابل توجهی مانند امنیت تضمین نشده، خطر فراموشی رمز، بسته شدن صرافیهای مذکور و مواردی از این دست را به همراه داشته باشد که همواره جزو ریسکهای سرمایهگذاری در ارز است.
ویژگیهای بازار طلا
بازار طلا نیز همواره با توجه به مزایایی که سرمایهگذاری در آن را جذاب میکند یکی از گزینههای پیش روی ایرانیان برای سرمایهگذاری بوده و هست. نقدشوندگی بالا و سریع طلا و سکه، بازدهی مناسب طلا در میانمدت و بلندمدت و به علاوه اثری که خرید طلا در حفظ ارزش پول و سرشکن کردن تورم دارد، این فلز گرانبها را به یک ابزار سرمایهگذاری جذاب و هموزن سرمایهگذاری ارزی بدل کرده است.
با وجود مزایای زیادی که سرمایهگذاری در طلا به همراه دارد اما خرید اشکال مختلف طلا از جمله سکه بهار آزادی، نیمسکه، ربعسکه، سکههای گرمی، طلا ساخته شده و طلاهای بدون اجرت (معروف به دست دوم) نیز با معایب و محدودیتهایی همراه است به عنوان مثال سکههای طلا در وزنهای مختلف دچار حباب قیمتی میشوند که همین امر خرید سکه را برای افرادی که خواهان پذیرش ریسک پایین هستند سخت میکند چرا که در واقع ارزش طلا سکه پایینتر از قیمتهای فعلی است.
برای خرید طلای ساخته شده نیز هزینههای اضافی مانند مالیات و اجرت ساخت به سرمایهگذار در طلا تعلق میگیرد که به طور مثال این هزینهها هنگام خرید دلار تا سقفی مشخص اعمال نمیشود . کارمزد معاملات سرمایه گذاری از طریق خرید سهام خرید سکه نیز یکی از معایب خرید سکه فیزیکی محسوب میشود گذشته از تمامی این مسائل حمل و نگهداری طلا در اشکال مختلف نیز دردسرهای خاص خود را دارد به طور کلی سهولت خرید طلا نسبت به دلار بیشتر است و نقدشوندگی بالای طلا و سوددهی بالای آن باعث شده بیش از هر چیزی سرمایهگذاری در طلا در چشم سرمایهگذاران جذاب شود.
مزایای صندوق طلا
با وجود تمامی سرمایه گذاری از طریق خرید سهام مسائلی که به آن پرداخته شد، شاهد آن هستیم که سرمایهگذاری در ارز و طلا هر دو علاوه بر مزایای بسیارشان با معایبی نیز همراهاند که خرید و فروش در بازارها را با محدودیتهای زیادی رو به رو ساخته و گزینهای مشابه بازار سکه و دلار است. صندوق طلا را باید یکی از گزینههای بینابینی دو بازار طلا و سکه به لحاظ اخذ بازدهی از هر دو بازار دانست. مساله قابل توجه این است که مزایای سرمایهگذاری در صندوق طلا نسبت به طلا و دلار بیشتر است چرا که نه تنها محدودیتهای موجود در این بازارها را ندارد بلکه مزایای بیشتری نیز نسبت به سرمایهگذاری در طلا و دلار در بر دارد.
صندوقهای طلا نوعی از صندوقهای کالایی قابل معامله در بورس محسوب میشوند که سرمایههای جمعآوری شده از مشتریان را به جای خرید سهام، در گواهی سپرده سکه طلا و اوراق مبتنی بر سکه طلا سرمایهگذاری میکند. مدیران این صندوقها با پشتوانه پولی که در اختیارشان قرار میگیرد، میکوشند بازدهی مناسبی را از سرمایهگذاری در بازار سکه و طلا برای سرمایهگذاران خود کسب کنند. افرادی هم که در صندوقهای مذکور سرمایهگذاری میکنند، بهدنبال این هستند که از طریق مدیریت حرفهای صندوق، بازدهی بهتری را از بازار پرتلاطم سکه طلا و دلار به دست آورده و کمتر با مشکلات خرید و فروش فیزیکی این فلز گرانبها و یا خرید دلار و حتی طلای بدون کارمزد سروکار داشته باشند.
ویژگی خاص این صندوقها که باعث میشود حداقل ۷۰ درصد سرمایهگذاری این صندوقها در سکه طلا و اوراق مشتقه مبتنی بر طلا و مابقی در اوراق با درآمد ثابت سرمایهگذاری شود این امکان را فراهم میکند که نه تنها سرمایهگذار از نوسان قیمت دلار و طلا سود ببرد بلکه در شرایط حساس بازار نیز با توجه به اینکه این صندوقها در اوراق مشتقه مبتنی بر طلا و اوراق با درآمد ثابت سرمایهگذاری میکنند از نوسانات منفی بازار نیز تا حدی در امان میمانند.
دوراهی دلار یا طلا
صندوقهای مذکور از امکان بازارگردان برای نقدشوندگی بالای خود بهرهمند هستند، بنابراین چنانچه بازار به سمت صف خرید یا صف فروش متمایل شود، بازارگردان با عرضه و تقاضاهای خود سرمایهگذاران را از وجود طرف معاملاتی مطمئن میکند تا با خیالی آسوده اقدام به انجام معاملات کنند.
این امر باعث میشود که تفاوت نرخ بین عرضه و تقاضا به کمترین میزان خود برسد و سرمایهگذار را به این فکر وا میدارد که صندوق طلا بخریم یا نه؟ این در حالی است که اگر فرد به صورت مستقیم سرمایهگذاری کند؛ نه تنها اطمینانی برای نقدشوندگی در شرایط یکطرفه بازار وجود ندارد بلکه عمدتا تفاوت بین نرخهای عرضه و تقاضا بسیار بیشتر از نرخ صندوق است بنابراین اطمینانی در کسب سود در ورود و خروجها در این بازار برای این دسته از سرمایهگذاران وجود ندارد.برای سرمایهگذاری مناسب در شرایط فعلی و کسب بازدهی مناسب از هر دو بازار دلار و طلا راهکار خرید این صندوقها را باید یک راهکار منطقی دانست.
در میان تمامی صندوقهای موجود در بازار سرمایه طبق آمار موجود در سایت فیپیران(که به بررسی و مقایسه صندوقهای سرمایهگذاری مختلف میپردازد)؛ صندوق کهربا از گروه مالی کاریزما بیشترین بازدهی را در یک سال اخیر نصیب سرمایهگذارانش کرده است پس از صندوق کهربا از گروه مالی کاریزما صندوقهای گوهر کیان و عیار مفید در رتبههای بعدی از نظر بازدهی صندوق قرار دارند.
با وجود معایب و مزایای سرمایهگذاری در دلار و طلا و به علاوه با در نظر گرفتن ویژگیهای خاصی که صندوقهای سرمایهگذاری طلا دارند؛ از امنیت بالای گواهی سپرده سکه گرفته تا کارمزد کم در صندوق طلا باعث میشود مزایای سرمایهگذاری در صندوق طلا نسبت به خرید مستقیم و پردغدغه طلا و دلار بیشتر باشد پس با این حساب در شرایطی که میان دوراهی خرید طلا یا دلار قرار گرفتیم، سرمایهگذاری در صندوق طلا میتواند گزینه مناسبتری به نظر آید.
پیشبینی قیمت دلار، عوامل اثرگذار بر نوسان قیمت دلار و عوامل موثر بر نوسان قیمت طلا، سوددهی بالای طلا و به نوعی ضمانت بانک مرکزی از صندوق طلا عواملی است که باعث میشود هر سرمایهگذاری حداقل یک بار بر سر دوراهی خرید دلار، طلا و یا صندوق طلا قرار بگیرد و به فکر سنجش نقاط ضعف و قوت این بازارها باشد.
تولید محتوای بخش «وب گردی» توسط این مجموعه صورت نگرفته و انتشار این مطلب به معنی تایید محتوای آن نیست.
۴ عامل رشد پرشتاب بازار سرمایه
سجاد مرادی، تحلیل گر بازار سرمایه در گفتگو با ایبِنا گفت: اوراق تبعی با هدف پوشش ریسک راه اندازی شده است، بنابراین این اوراق یکی از ابزارهای بسیار خوب بازار سرمایه محسوب میشود.
این کارشناس بازار سرمایه گفت: افراد با خرید اوراق تبعی یا همان بیمه سبد سهام، به مدت یک سال اصل سرمایه که سبد سهام است را به علاوه ۲۰ درصد که تقریبا معادل سود بانکی است، تضمین میکنند.
مرادی تصریح کرد: ماهیت بازار سرمایه این است که سرمایه گذاران با قبول ریسک مشخص به دنبال بازدهی بیشتر از سود بانکی هستند؛ بنابراین بیمه سبد سهام به تنهایی سرمایه گذاران بازار سهام را به هدف خود نمیرساند.
این کارشناس بازار سهام تاکید کرد: با این که اوراق تبعی برای بازار سرمایه بسیار خوب است، با این حال این ابزار به تنهایی نمیتواند عامل تداوم رشد شاخص کل بازار سرمایه شود. برای این که رشد بازار سرمایه تداوم داشته باشد، باید عوامل کلان اقتصادی بهبود یابد.
مرادی تصریح کرد: در حال حاضر مهمترین عواملی که موجب رشد شاخص کل بازار سرمایه میشود، رشد نرخ ارز است، زیرا ارزش جایگزینی شرکتهای بورسی را افزایش میدهد، دومین عامل تقویت بازار سرمایه کنترل نرخ بهره بانکی توسط بانک مرکزی است و سومین عامل صعودی شدن بازار سرمایه به خارج از ایران وابسته است و آن افزایش قیمت کالاهای جهانی است.
وی افزود: چهارمین و مهمترین عامل تقویت بازار سرمایه به رشد بنیادی شرکتهای بورسی وابسته است که به رشد تولید و فروش و افزایش درآمد خالص وابسته است.
این تحلیلگر بازار سرمایه ابراز داشت: اگر قیمت ارز در نرخهای فعلی باقی بماند و از طرف دیگر قیمت کامودیتیها نیز رشد کند به عنوان خوراک برای بازار سرمایه عمل خواهد کرد و شاهد ادامه رشد پرشتاب بازار سرمایه خواهیم بود.
مرادی در پایان تاکید کرد: یکی از موضوعات مهم بازار سرمایه حجم معاملات بازار سهام است. در هفتههای گذشته که شاخص کل نزولی بود، حجم معاملات به شدت کاهشی شده و تا دو هزار میلیارد تومان نیز افت کرده بود. اگر حجم معاملات بازار سهام به بیش از ۶ هزار میلیارد تومان برسد، درآن زمان رشد شاخص کل بازار سرمایه تداوم خواهد داشت.
بازی خوانی بورس بازان
رکنا اقتصادی: بازار سهام روز گذشته پس از ۱۱روز متوالی شاهد کاهش ۴۸/ ۰درصدی شاخص کل بورس بود. در این روز نماگر اصلی بازار همسو با شاخص هموزن کاهش یافت تا در کل نمونهای از همسویی فعالان بازار در جریان عرضه و تقاضا را به نمایش بگذارد.
به گزارش رکنا، اینطور که به نظر میرسد حالا با قرار گرفتن نماگر مذکور در محدوده ۴/ ۱میلیون واحدی فعالان بازار انگیزه بیشتری برای تغییر در ترکیب پرتفوی خود دارند. در این شرایط سهامداران پرتعداد بورسی که میزان سرمایه آنها اندک است به احتمال زیاد استفاده از طرح بیمه کردن سهام را که در بازار به «سهامیار» معروف است، برخواهند گزید. آنها ممکن است به سمت نمادهای کوچکتر متمایل شوند. دسته دوم سرمایهگذاران حقیقی با سرمایه بالا اما کمتعداد هستند که به احتمال زیاد تحت تاثیر انتظارات تورمی به نمادهای دلاری یا شیوههای سرمایهگذاری مستقیم نظیر سبدگردانی متمایل شوند. در آخر نیز حقوقیها که احتمالا به دلایل مختلفی مانند اجبار به حضور یا تمایل دولت به حمایت از بازار، همچنان به حمایت از شاخصسازها بپردازند.
بازیخوانی بورسبازان
بورس تهران پس از ماههای متوالی که در حال طی کردن روند نزولی بود، به نظر میرسد هماکنون روند صعودی نسبتا پرقدرتی را آغاز کرده است. اما یکی از مشکلاتی که این روند صعودی را تهدید میکند، عدم نوسان طبیعی شاخص کل بورس بوده که از بین رفتن اعتماد فعالان و بهخصوص سرمایهگذاران خرد را به همراه داشته است. از آنجایی که بدون ورود پول افراد حقیقی به بازار سرمایه، نمیتوان انتظار رشد بلندمدتی را متصور بود، بنابراین این رشدهای محققشده با کمی ابهام مواجه هستند. از طرف دیگر، با توجه به اینکه روند طبیعی بازارهای مالی از ریزموجهای متعددی تشکیل میشود، باید انتظار اصلاحهای چندروزه را که سبب ایجاد روند طبیعی رشد خواهند شد، داشت. هماکنون افراد گوناگون با توجه به استراتژیهای خود اقدام به برنامهریزی و چینش پرتفوی برای گرفتن حداکثر بازدهی نسبت به ریسک میکنند. اما این استراتژیها با توجه به مقدار سرمایه هر فرد متغیر بوده که در انتهای گزارش به آنها پرداخته شده است.
بورس در یک سال اخیر
بازار سهام در زمستان سال ۱۴۰۰ پس از مدتها به سر بردن در رکود، سر انجام سرمایه گذاری از طریق خرید سهام با کمی استقبال توسط فعالان بازار مواجه شد و توانست برای چند ماهی روی خوشی را برای سهامداران به نمایش بگذارد. اما این رشد پس از گذشت دو ماه از فصل بهار، با شروع یک روند نزولی پرقدرت، پایان یافت. بررسیها نشان میدهد شاخص کل بورس تهران از روزهای آخر اردیبهشتماه تا به امروز بیش از ۱۱درصد افت را تجربه کرده است.
همچنین شاخص هموزن نیز از ۲۷ اردیبهشت که بازار در قله سال ۱۴۰۱ به سر میبرد، بازدهی نزدیک به منفی ۱۱درصد را در برداشته است. علت اصلی این افت در بورس ناشی از چند مورد بوده که عبارتند از: رشد تورم در آمریکا، افت بازارهای جهانی و به خصوص کامودیتیها، مبهم بودن شرایط اقتصادی در ایران و سیاستهای نادرست اتخاذشده برای بازار سهام که همگی سبب این روند نزولی شده است. با بررسی این دلایل میتوان متوجه شد تا حدودی این افت در نماگرهای اصلی بازار منطقی و طبیعی بوده است. هنگامی که در سال گذشته جنگ میان روسیه و اوکراین اغاز شد، تحلیلگران از عواقب پس از آن که تاثیر مستقیمی بر بازارهای جهانی داشته، سخن میگفتند. یکی از این موارد عبارت است از تحریم شدن روسیه و همینطور به وجود آمدن اختلال در روند تجارت میان اوکراین و دیگر کشورها که همگی در ادامه باعث ایجاد بحرانهای جدی در جهان شدند. یکی از این بحرانها بحران انرژی و غذا بود که باعث رشد قیمت منابع انرژی مانند نفت و گاز شد. در این میان رشد نرخ مواد غذایی نیز به همراه افزایش قیمت حاملهای انرژی افزایش متوسط قیمت کالاها در جهان را در پی داشت.
در نتیجه این اتفاق، اقتصادهای بزرگ جهان همچون آمریکا و کشورهای اروپایی، دامنگیر یک تورم در حال رشد شده که به موجب آن بانکهای مرکزی این کشورها اقدام به افزایش نرخ بهره کردند. بررسیهای گذشته نشان داده است افزایش نرخ بهره در کشورها موجب بالارفتن ارزش زمانی پول آن کشور خواهد شد. به همین سبب سرمایهگذاران به جای سرمایهگذاری در سهام، کامودیتیها و دیگر داراییها، اقدام به سپرده کردن پول خود در بانکها یا خرید اوراق خواهند کرد. در نتیجه این اتفاقات، بازارهای جهانی مانند کامودیتیها شاهد ریزش قابلتوجهی شدند. از آن جایی که بیش از دوسوم بازار سهام در ایران را سهمهای کامودیتیمحور تشکیل میدهد، این ریزش در بازارهای جهانی اثر خود را بر بورس تهران نیز گذاشت. در نتیجه این اقدامات، دو نماگر اصلی بازار ریزشهای بزرگی را تجربه کردند؛ به طوری که از قله تا کف بازار، افت ۲۲درصدی در شاخص کل و نزول ۲۰درصدی در شاخص هموزن، دیده شد.
موجهای بازار سهام
بازارهای مالی همواره با فرازوفرودهای پیدرپی یا به قول معروف موجهای گوناگونی همراه هستند. هر موج از روند صعودی و روند نزولی تشکیل شده است. اما باید توجه داشت که هر موج خود بهتنهایی میتواند از چند ریزموج تشکیل شود؛ به این معنا که در روند صعودی یک موج بزرگ، ریزموجهای متعددی شکل گرفته که تحلیلگران در این ریزموجها ادامه روند صعودی یا شروع روند نزولی را پیشبینی میکنند. بنابراین موجها جزئی از بازار سهام و همینطور نشاندهنده سالم بودن روند صعودی یا نزولی در بازار تلقی میشوند. حتی در روندهای نزولی نیز اگر بازار یک بازار کارآ و سالم باشد، ریزموجهای کوچک به چشم میخورند.
بورس تهران در دو هفته گذشته با موجی از اخبار مثبت مواجه شد که برخی از آنها شامل رشد نرخ ارز، بسته حمایتی ۱۰بندی از بازار و همینطور خرید سهام توسط صندوق توسعه ملی به طور مستقیم، میشوند. در نتیجه این اتفاقات، شاخص کل بورس تهران رشد ۱۴درصدی را تا روز یکشنبه ۲۲ آبان به ثبت رساند. همچنین شاخص هموزن توانست بیش از ۱۲درصد بازدهی مثبت را از
۱۴ روز کاری اخیر در بر داشته باشد. اما باید در نظر داشت که طی این روند صعودی آغازشده، غیر از روز گذشته، در دیگر روزها دو نماگر اصلی بازار با درصد مثبتی روز خود را به اتمام رساندند. با توجه به این موضوع که هر روند صعودی یا نزولی که به طور طبیعی آغاز شده، از ریزموجها تشکیل میشود، باید انتظار اصلاح چندروزه بازار سهام در ادامه داشت. زیرا بازارهای مالی مانند یک موجود زنده نیاز به دم و بازدم برای تکمیل روندهای خود داشته و اگر در طول صعود یا نزول با استراحت همراه نشوند، قادر نخواهند بود به شکلی طبیعی رفتار کنند. بررسی آمار خالص تغییر مالکیت افراد نشان میدهد بورس تهران در طی این روند صعودی نوظهور، تنها دو روز با خالص ورود پول افراد حقیقی روبهرو بوده و در دیگر روزها به رسم گذشته، خالص تغییر مالکیت مثبت حقیقیها به حقوقیها به چشم خورده است. دلیل این اتفاق ناشی از عدماعتماد مردم و فعالان بازار نسبت به حمایتهای انجامشده از بورس است. کارشناسان میگویند به دلیل اینکه روند صعودی قیمتها متداوم بوده و هیچ استراحتی در رشد ارزش سهام شرکتها دیده نمیشود، سرمایهگذاران و بهخصوص فعالان خرد، از ورود پول خود به بورس در هراس هستند. در نتیجه، همین عدمورود پول افراد حقیقی سبب میشود روند صعودی تشکیلشده از پایداری برخوردار نبوده و نتواند رشد بلندمدتی را تجربه کند؛ زیرا اصلیترین نیروی محرک بازارهای مالی در روندهای بزرگ، پول افراد حقیقی محسوب میشود. حال که در روز یکشنبه دو نماگر اصلی بازار کمی افت را تجربه کردند، میتوان انتظار داشت طی چند روز آینده بازار دچار اصلاح شده یا کمی از شدت رشد آن کاسته شود.
آینده چه خواهد شد؟
بررسیها نشان میدهد سرمایهگذاران در بازار سهام شامل افراد حقیقی با سرمایه کم، افراد حقیقی با سرمایه زیاد و در آخر شامل افراد حقوقی میشوند. از این رو طبیعی است هر کدام از این فعالان استراتژی مختلفی را برای گرفتن بیشترین بازدهی مثبت در بورس اتخاذ کنند. سهامداران خردی که پرتفوی کمتر از ۱۰۰میلیون تومان دارند، طبق بسته حمایتی ۱۰بندی، از حق بیمه کردن پرتفوی خود بهرهمند شدهاند. اینگونه که مطابق با تدابیر اتخاذشده در بسته دهبندی، این دسته از فعالان برای بیمه کردن دارایی خود، باید اقدام به خرید نماد - سهم یار - کنند. قیمت نماد مذکور تنها یک ریال است. بنابراین تا حدی ریسک سرمایهگذاری برای این گروه از بین رفته است. اما باید توجه داشت که مبنای محاسبه بیمه نسبت به ارزش پرتفوی در روز ۴ آبان است؛ به این صورت که با خرید این اوراق یکساله، میتوانند آن را ۲۰ درصد بالاتر از ارزش پرتفوی خود در روز گفتهشده، به فروش برسانند. اگر روند نزولی شاخص کل بورس را از اردیبهشت تا به امروز مورد بررسی قرار دهیم، میتوان متوجه شد که از اواخر اردیبهشت تا ۴ آبان افت نزدیک به ۱۷درصد را به ثبت رسانده است. این موضوع نشان میدهد بیمه کردن پرتفوی سهامداران خرد تنها باعث میشود بازدهی نزدیک به ۳درصد نصیب آنها شود؛ زیرا بخش اعظم افت بازار، تا روز ۴ آبان محقق شده و از این تاریخ شاخص کل تنها ۶ درصد دیگر افت کرده است.
با توجه به زمانی که این طرح اعلام شد، بسیاری انتظار داشتند قیمتها متناسب با کف ثبتشده در روز هفتم آبان بیمه شوند. این مساله حکایت از آن دارد که سود ۲۰درصد مطرحشده در طرح ۱۰بندی برای خیل عظیمی از سهامداران نهتنها محقق نمیشود بلکه به سبب سود اندک یا صفر آن اصلا موضوعیتی ندارد. از اینرو ممکن است با تداوم رونق بازار، آنها نیز به سمت گزینههای سفتهبازانه حرکت کنند. در چنین شرایطی بهتر است آنها حتما گزینههای مدیریت سرمایه را رعایت کرده و در کنار شایعات و خوشبینی صرف نسبت به برخی از نمادها، دانش مالی را نیز به کار ببندند. در غیر این صورت بدیهی است که باید از مسیرهای غیرمستقیم سرمایهگذاری، نظیر صندوقها، بهره ببرند. اما سهامداران خردی که پرتفوی بزرگی را در اختیار دارند یا افراد حقوقی، نمیتوانند از این فرصت بیمه شدن استفاده کنند. بنابراین باید با تحلیل منطقی از شرایط آینده اقدام به چیدن پرتفوی و تغییر وزن سهام، اوراق و دیگر داراییها کنند. همانطور که اشاره شد، یکی از اصلیترین متغیرهایی که بر بازار سهام اثر میگذارد، روند قیمت کامودیتیهاست. برای پی بردن به روند نرخهای جهانی در آینده، باید تحلیل درستی از شرایط و تحولات اقتصادی کشورهای اثرگذار داشته باشیم.
با توجه به آمارهای منتشرشده توسط بانکهای مرکزی و نهادهای پولی اقتصادهای بزرگی همچون آمریکا و اتحادیه اروپا، میتوان آینده کمتورمی را این کشورها متصور شد. اگرچه بروز رکود اقتصادی نیز به سبب سیاستهای انقباضی در جریان، امری دور از ذهن نخواهد بود. با مشاهده آمار تورم نقطه به نقطه کشور آمریکا میتوان متوجه شد که سیاستهای انقباضی که فدرالرزرو (بانک مرکزی آمریکا) مدتها در حال اجرای آنهاست، اثرگذار بوده و سرانجام براساس نظر تحلیلگران، تورم در حال کاهش است. با توجه به آمار تورم نقطهبهنقطه ماه گذشته که برابر با ۷/ ۷درصد گزارش شده است، این آمار افت ۵/ ۰واحد درصدی را تجربه کرده است. نکته قابلتوجه این است که تورم در این ماه از پیشبینیها نیز کمتر بوده و سبب رشد بورس آمریکا به همراه کامودیتیها شده است. در این میان با منتشر شدن آمار رشد اقتصادی انگلستان که از کاهش تولید ناخالص داخلی خبر میدهد، اقتصاددانان اینگونه تحلیل میکنند که افت این آمار میتواند نشاندهنده کاهش روند رشد قیمتها یا همان افت تورم باشد. بنابراین میتوان برآورد کرد که نهاد پولی این کشورها دیگر مانند گذشته سیاست انقباضی قابلتوجهی در برنامه نداشته و شاید در چند ماه آینده دیگر نرخ بهره را افزایش ندهند. در نتیجه این اتفاقات میتوان انتظار روزهای خوبی را برای بازار کامودیتیها داشت.
متناسب با این گفتهها، میتوان در یافت که مسیر پیش روی حقوقیهای بازار و افراد حقیقی که با سرمایههای بزرگی در آن اقدام به سرمایهگذاری کردهاند، بسیار پیچیدهتر از سرمایهگذاران معمولی خواهد بود. حقیقیهای بزرگ احتمالا با توجه به شرایط سرمایه گذاری از طریق خرید سهام بلندمدت پیش رو که بدون شک انتظارات بالای تورمی در آن نقشی پررنگ بازی خواهد کرد از این بازار کناره نگیرند؛ بهخصوص اینکه تداوم حمایت حقوقیها در این بازار میتواند سایرین را به تداوم حضور در بورس و فرابورس خوشبین کند. بااینحال به نظر میسد برای آنها نیز حضور در بازار از طریق شرکتهای سبدگردان و مشاور سرمایهگذاری امری معقولتر از مدیریت تمامی سرمایه خود به شکل سرمایه گذاری از طریق خرید سهام مستقیم باشد. آنها احتمالا سعی میکنند با توجه به اوضاع خوب کنونی در بازارهای جهانی که بهنوعی اصلاح ریزشهای قبلی در نظر گرفته میشود، همچنان در نمادهای کامودیتیمحور بمانند، با این تفاوت که کوچ کردن به سوی نمادهای کوچک نیز از سوی آنها بعید نیست. البته این گزینهای است که عموما از سوی حقیقیهای کوچکتر بازار دیده میشود.
در مقابل این دو دسته، حقوقیها قرار دارند که سرمایه گذاری از طریق خرید سهام عموما تمایل به حضور در بازار از سوی آنها مشاهده میشود؛ چرا که اولا مانند صندوقهای سرمایهگذاری در چنین شرایطی مجبور به حضور در بازار هستند یا اینکه برای خرید سهام به آنها تکلیف میشود. البته نمیتوان این واقعیت را نیز منکر شد که در شرایط رونق بازار، حضور دوچندان آنها امری منطقی است. این بازیگران اگرچه تحولات بازارهای جهانی را با دقت بیشتری دنبال میکنند، اما بزرگترین شانس پیش روی آنها انتظارات تورمی بهخصوص پیرامون افزایش قیمت دلار است که با تداوم آن میتوانند روی رشد قیمت ارز در سامانه نیما نیز حساب کنند. طبیعتا تا زمانی که چنین افقی پیش روی سرمایهگذاران باشد، بعید نیست آنها نیز خریدار باشند. اگرچه مسیر پیش روی آنها هم مسیری هموار نیست، اما با توجه به تمایل دولت در حمایت از بازار، طبیعی است که آنها خروج سنگین از سهام را پیش روی خود نخواهند داشت؛ مگر اینکه به منظور تغییر در ترکیب پرتفوی اقدام به عرضه سهام کنند. حال باید صبر کرد و دید که مسیر پیش روی هر کدام از این سه دسته در ادامه معاملات این بازار و طی هفتههای پیش رو تحت تاثیر چه عواملی قرار میگیرد و روند آتی بازار بیش از هر چیز تحتتاثیر چه عواملی رقم میخورد.
دیدگاه شما