ابتکار جدید در مذاکرات هسته ای؛ گره برجام گشوده میشود؟
وزیر خارجه و معاون سیاسی وی روز گذشته اعلام کردند که ابتکاراتی را با هدف پیشبرد و جمعبندی مذاکرات به هماهنگ کننده مذاکرات ارسال کردهاند.
معاون سیاسی وزیرخارجه ایران در آخرین اظهارنظردرباره مذاکرات احیای برجام گفت:« در روزهای گذشته ابتکاراتی را با هدف پیشبرد و جمعبندی مذاکرات وین به هماهنگ کننده مذاکرات ارسال کرده و امیدواریم این ابتکارات زمینه ساز تحرکی جدید در عرصه مذاکرات باشد.»
به گزارش «شایانیوز» و به نقل از دنیای اقتصاد، علی باقری کنی، مذاکره کننده ارشد ایران در نشست با سفرای مقیم تهران همچنین در مورد تعامل با آژانس بین المللی انرژی اتمی برای رسیدگی به موضوعات ادعایی مربوط به تعهدات پادمانی ایران افزود: «پیرو توافق صورت گرفته، هیات فنی جمهوری اسلامی ایران طی روزهای آینده به وین اعزام خواهد شد تا در این خصوص با مسوولان آژانس گفتوگو کند. »
تمایل ایران برای توافق پادمانی
همچنین حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه نیز روز گذشته در دیدار با فیصل مقداد، وزیر خارجه سوریه که برای سفری سه روزه به تهران آمده است، دیدار و تاکید کرد که به منظور شروع گفتوگوها و تقویت همکاریها با آژانس بینالمللی انرژی اتمی طی روزهای آینده هیاتی از ایران به وین اعزام خواهد شد.
به گزارش خبرگزاری فارس امیرعبداللهیان توضیح داد: «بین آقای اسلامی رئیس سازمان انرژی اتمی و رافائل گروسی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی اتفاق نظر وجود دارد و امیدواریم آژانس بینالمللی انرژی اتمی با تمرکز بر نگاه فنی و بر اساس توافق گذشته نسبت به حل و فصل برخی اتهامات مورد نظر و مطرح شده توسط آژانس علیه جمهوری اسلامی ایران اقدام کرده تا بتوانیم از این مرحله از مسیر همکاریهای فنی عبور کنیم.» وزیر امور خارجه اضافه کرد: «طبعا به موازات این اقدام، ما در خصوص رسیدن به گامهای پایانی توافق بهرغم برخی اظهارات متناقض برخی از مقامات آمریکایی تبادل پیامهایمان همچنان ادامه دارد و به موازات اقداماتی که در وین انجام میشود، نسبت به باز تنظیم جدول زمانبندی در چارچوب گفتوگوهای وین تبادل پیامها از طریق هماهنگکننده اتحادیه اروپا جریان دارد.»
دلار ۳۶ هزار تومانی|چرا دلار بالا میرود؟ ( ۱۵ آبانماه ۱۴۰۱)
دیروز شنبه دلار در روند افزایشی چشمگیری از کانال ۳۴ هزار تومانی خارج شد، بلافاصله از ۳۵ هزار تومان هم عبور کرد و در کانال ۳۶ هزار تومانی مستقر شد.
به گزارش شهرآرانیوز، قیمت دلار در ایران روند صعودی را طی میکند و در یک هفته اخیر با التهاب در بازار روبهرو بودیم؛ حتی با وجود انتشار برخی اخبار مثبت، اما بازار و افکار عمومی همچنان واکنش منفی از خود بروز میدهند.
در هفتههای گذشته برخی اخبار، حاکی از به بن بست رسیدن برجام بود، اما از چهارشنبه شب و با صحبتهای حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه و علی باقری معاون وی درباره اینکه ایران ابتکارعمل هایش را برای هماهنگ کننده اروپایی ارسال کرده، تا حدی در عرصه سیاسی نسبت به احتمال احیای مذاکرات خوش بینی ایجاد شد، اما در بازار نه. چهارشنبه شب امیرعبداللهیان و باقری اعلام کردند که ابتکاراتی را با هدف پیشبرد و جمع بندی مذاکرات وین به هماهنگ کننده مذاکرات ارسال کرده اند. همچنین طبق گفته مقامات ایرانی قرار است به زودی هیاتی از ایران برای شروع گفتگوها با آژانس به وین سفر کند. در عین حال وزیر امور خارجه کشورمان در گفتوگوی تلفنی با جوزپ بورل، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا اعلام کرد: «نظرات خود را با رویکردی سازنده و رو به جلو به طرف آمریکایی ارائه کردیم.»
روز گذشته نیز امیرعبداللهیان در جمع خبرنگاران توضیح داد: «آقای بورل در گفتوگویی که چهار روز پیش با من داشت گفت پیام شما درباره مذاکرات برای لغو تحریمها را به طرف آمریکایی اثر مذاکرات برجامی بر بورس منتقل کردیم و طرف آمریکایی اعلام کرده که پیام ایران را با دقت بررسی میکند و پاسخ ایران را طی چند روز آینده میدهد. ما منتظر پاسخ آنها هستیم.» حال این پرسش مطرح است که چرا با وجود این پالسها و اتفاقات مثبت، اما همچنان بازار منفی است و قیمت دلار روند صعودی را طی میکند. درواقع چرا نه تنها بازار درک مثبتی از این تحولات ندارد بلکه حتی نسبت به آینده بدبین شده است.
پالسهای بی نتیجه گذشته
یکی از دلایل این بدبینی بازار و افکار عمومی به اخبار داخلی را باید در به نتیجه نرسیدن برخی خبرهای مثبتی که در گذشته مطرح شد، جستوجو کرد. به عنوان مثال مدتی است که در داخل بحث آزادسازی هفت میلیارد دلار از داراییهای بلوکه شده ایران در کره جنوبی مطرح میشود و حتی از سوی برخی مراجع نیز به این خبر پرداختند. در مقطعی نیز گفته شد که این پولها قرار است در ازای آزادی برخی از زندانیان دوتابعیتی به ایران بازگردانده شود؛ در این بین شاهد بودیم که دو زندانی آمریکایی آزاد شدند یا به مرخصی آمدند. همزمان با این تحولات، سایت خبری نورنیوز نزدیک به شورای عالی امنیت ملی در این رابطه نوشت: «مذاکرات مربوط به تبادل زندانیان و آزادسازی منابع ارزی ایران در کشورهای خارجی، ماهها قبل انجام شده بود لیکن طرف آمریکایی پس از چند بار کارشکنی، اخیرا برای اجرای توافقات قبلی اعلام آمادگی کرد.»
در این گزارش که روز دوشنبه ۱۱ مهر ماه منتشر شد آمده است: «با تداوم گفتگوهایی که با واسطه میان ایران و آمریکا انجام شد، بانک مرکزی یکی از کشورهای منطقه به عنوان بانک عامل برای واریز وجوه آزاد شده ایران در کره جنوبی مورد توافق قرار گرفت.»، اما تا به امروز هیچ تحولی در زمینه آزادسازی پولهای بلوکهشده ایران صورت نگرفته است. با توجه به این اثر منفی درج اخبار بی نتیجه در بازار و افکار عمومی، لذا شاید دیپلماتها و مقامات مربوطه نباید تا زمان اطمینان یافتن از یک خبر آن را به بیرون درز دهند و به بی اعتمادی دامن بزنند. شاید این شوکهای بی نتیجه به بازار و افکار عمومی، اکنون آنها را نسبت به اخباری که در داخل منتشر میشود بی اعتنا کرده است.
ترفند تکراری برای مدیریت بحران
همچنین در بررسی دلایل بی اعتمادی به پالسهای مثبت داخلی باید به سیاستی که دولت در مقاطعی برای کنترل بازار دنبال میکرد، توجه داشت. درواقع سیاستی در داخل وجود داشت که سعی میکرد با مدیریت اخبار مرتبط با برجام به کنترل بازار بپردازد و با تزریق اخبار و پالسهای مثبت، بازار را کنترل کند.
یعنی در برخی مقاطع حتی اگر مسیر برجام خیلی هموار نبود، اما در داخل کشور اخبار اثر مذاکرات برجامی بر بورس به صورت دیگری بازتاب داده میشد تا هم افکار عمومی و هم بازار نسبت به مذاکرات امیدشان را از دست ندهند و واکنش منفی نداشته باشند. این در حالی است که این ترفند و سیاست به حدی مورد استفاده قرار گرفت که امروز دیگر اثرگذاری اش را از دست داده است؛ بنابراین حتی اثر مذاکرات برجامی بر بورس اگر در مقطع فعلی افرادی مانند وزیر خارجه و معاون وی به درستی از ارسال ابتکارعمل هایشان برای غرب با هدف احیای برجام سخن میگویند، اما بازار نسبت به این موضوع وقعی نمینهد. در عین حال امروز در حالی که در داخل نسبت به اخبار منتشر شده برجامی واکنش مثبتی دیده نمیشود، اما اگر از سوی غرب، خبری مثبت یا منفی در رابطه با احیای برجام منتشر شود، عکس العمل بازار به گونه دیگری خواهد بود.
به همین دلیل هم در این مقطع که آمریکا اصرار دارد که پیامی به تهران برای ادامه مذاکرات ارسال نکرده و چشم انداز گفتگوها را به دلیل دو متغیر مهم نخست بحث ارسال پهپادهای ایرانی به روسیه و دیگری ناآرامیها در داخل کشور، مبهم میبینند بازار سریعا به این مواضع غرب واکنش نشان میدهد. از سوی دیگر باید در نظر داشت از آنجا که پرونده برجام به نوعی با مساله آژانس گره خورده است به نظر میرسد تا زمانی که مشکل ایران با آژانس حل و فصل نشود این بدبینی نسبت به آینده مذاکرات در ایران وجود دارد. شاید به همین دلیل بود که هفته گذشته وزیر خارجه ایران از اعزام هیاتی به وین برای مذاکره با آژانس خبر داد.
انگاره تردید نسبت به توافق
همچنین مساله دیگر این است که آیا چشم اندازی که افکارعمومی و بازار ترسیم میکند اثر مذاکرات برجامی بر بورس با واقعیت تطبیق دارد و باید منتظر یک چشم انداز مبهم و تیره و تار از احیای برجام باشیم؟ دکتر ابراهیم متقی، استاد دانشگاه تهران در این رابطه به روزنامه «دنیای اقتصاد» گفت: «این چشم انداز بازار با واقعیت تطبیق ندارد و به محض اینکه مذاکرات از حوزه آژانس به عرصه وین منتقل شود، بازار مجددا در وضعیت تعادلی قرار خواهد گرفت.» متقی با اشاره به اینکه سرنوشت برجام ارتباط مستقیم با معادله اقتصاد و بازار در ایران دارد، توضیح داد: «ادراک جامعه ایرانی یعنی سیاستمداران، بنگاههای اقتصادی و تحلیلگران در ارتباط با آینده مذاکرات و نتایج مربوط به آن در وضعیت ابهام قرار دارد. هرگاه ابهام در فضای ادراک سیاست خارجی به ویژه موضوعات راهبردی ایجاد شود زمینه برای اعتمادگریزی و کنش گریز از مرکز جامعه و اقتصاد به وجود میآید.» به گفته وی، در وضعیت فعلی، نگاه بازار به قالبهای رفتاری اروپا و آمریکا است. از آنجا که پالسهای منفی از سوی غرب منتشر شده در نتیجه انگاره بازار، انگاره اثر مذاکرات برجامی بر بورس تردید نسبت به توافق است و به همین دلیل قیمت دلار روند افزایشی را طی میکند.
بدبینی داخلی
رضا مجید زاده، پژوهشگر توسعه نیز در این رابطه توضیح داد: «در چند ماه گذشته و پیش از توقف مذاکرات، یکسری سیگنالهای مثبت از سمت ایران برای داخل ارسال شد؛ از جمله آزادسازی هفت میلیارد دلار از پولهای ایران در کره جنوبی.» مجیدزاده با اشاره به اینکه گفته شده بود که بر سر آزادسازی این پولهای بلوکه شده توافق شده است، ادامه داد: «اما بعدا بازار دریافت که این خبر فقط برد داخلی داشته و هدف آن افکار عمومی در کشور و کنترل و مدیریت شرایط داخلی بوده است.» به گفته این پژوهشگر، این دست سیگنالها باعث شد که افکار عمومی و بازار نسبت به سیگنالهای طرف ایرانی و حتی طرف روسی بدبین شوند. مجیدزاده تاکید کرد: «در این شرایط تا زمانی که از طرف غرب یک سیگنال مثبت به داخل کشور ارسال نشود، بعید است که بازار واکنش مثبت نشان دهد.» همچنین در نهایت وی افزود: «چون در یکی دو روز گذشته جوزپ بورل، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا از بن بست در مذاکرات برجام سخن گفته حتی با وجود صحبتهای مثبت وزیر خارجه کشورمان و معاونش باز هم بازار دلار روند صعودی را در پیش گرفت.»
چرا دلار بالا میرود؟
کوروش احمدی، دیپلمات پیشین نیز در پاسخ به «دنیای اقتصاد» با بیان اینکه افزایش قیمت دلار تکعلتی نیست، گفت: «درواقع این مساله فقط مربوط به سیاست خارجی و دورنمای احیای برجام نیست. هرچند قطعا دورنمای مذاکرات و رابطه ایران با جهان خارج یک فاکتور مهم است، اما تنها فاکتور مربوطه نیست.» احمدی با اشاره به اینکه در شرایط اقتصادی نزدیک دو ماه است به دلیل ناآرامیها شاهد افت اقتصادی هستیم، ادامه داد: «همچنین این ناآرامیها منجر به ایجاد تصور بی ثباتی شده و صرفنظر از احیای برجام این فاکتور نیز وارد معادله شده است.» به گفته این دیپلمات، دلیل برجامی هم در جای خود محفوظ است و هیچ نشانهای از اینکه ممکن است تحول مثبتی در دستور کار باشد دیده نمیشود. وی افزود: «با وجودیکه آقای امیرعبداللهیان و باقری از آذر ماه سال گذشته و آغاز مذاکرات همواره اظهارات و موضع گیریهای مثبت داشتند، ولی در داخل، افکار عمومی و بازار حساسیت خود را به این پالسهای بی نتیجه از دست داده است.»
احمدی با تاکید بر این موضوع که رابطه ایران و آمریکا دچار یک مشکل جدید شده است توضیح داد: «امروز واشنگتن تاحدودی لحنش را در قبال ایران تندتر کرده است و تحریم پنجشنبه گذشته افراد و شرکتهایی که در صادرات نفت ایران مشارکت دارند، با تحریمهای نمادین دو ماه گذشته تفاوت داشت. این اقدام شاید آغاز تلاش بیشتر آمریکا اثر مذاکرات برجامی بر بورس برای ممانعت از صدور نفت ایران باشد.» وی در پاسخ به این پرسش که آیا چشم اندازی که افکارعمومی و بازار ترسیم میکند با واقعیت انطباق دارد نیز گفت: «به هر حال برداشت بازار و تصور و درک آن یک واقعیت مهم است حتی اگر واقعیت عینی نباشد. ولی به لحاظ عینی و روی زمین یکسری فاکتورهای عملی در داخل و سیاست آمریکا دیده میشود که خیلی مثبت نیست. از جمله اینکه سیاست فعلی کاخ سفید در حال فاصله گرفتن از سیاست دوره اوباما و حتی ابتدای دوره بایدن است و آنها میخواهند سیاست اعمال فشار را علیه ایران افزایش دهند؛ در چنین شرایطی مشخص نیست که دولت ایران حاضر باشد مذاکرات را ادامه دهد یا خیر.»
دیگر باید چه اتفاقی میافتاد که روشن شود این مسالهبه این روش حل نمیشود
بارها در مصاحبههای مختلف گفتم و پیشنهاد کردم که ما بهتر است با خود آژانس به توافق برسیم، یعنی آن تئوری که میگفت ما میتوانیم این را از طریق سیاسی حل کنیم واقعا حل نمیشد؛ دیگر باید چه اتفاقی رخ میداد که روشن شود این مساله از لحاظ سیاسی حل نمیشود.
حسن بهشتیپور کارشناس مسائل سیاست خارجی درخصوص «صحبتهای اخیر وزیر امور خارجه کشورمان درباره اعزام هیاتی از سوی ایران به وین به منظور مذاکره با آژانس و حل و فصل اختلافات از مسیر فنی و اینکه آیا این میتواند گامی در جهت حصول توافق به منظور احیای برجام در نیمه دوم نوامبر براساس پیشبینی نماینده روسیه باشد؟» گفت: موضوع آژانس جدا از مذاکرات ما با ۴+۱ است، درست است که اینها با هم مرتبطاند و حتی گفته میشد که مساله آژانس و پرسشهای بیپاسخ یکی از موانع توافق با ۴+۱ است اما واقعیت این است که روند مذاکرات آژانس یک روند دو جانبه میان ایران و آژانس بر سر پادمان هستهای یا به عبارتی ترتیبات اجرایی پیمان NPT است، آنجا یک اختلاف نظری میان ایران و آژانس بروز کرده و دو جانبه قابل حل است.
وی ادامه داد: بارها در اثر مذاکرات برجامی بر بورس مصاحبههای مختلف گفتم و پیشنهاد کردم که ما بهتر است با خود آژانس به توافق برسیم، یعنی آن تئوری که میگفت ما میتوانیم این را از طریق سیاسی حل کنیم واقعا حل نمیشد؛ دیگر باید چه اتفاقی رخ میداد که روشن شود این مساله از لحاظ سیاسی حل نمیشود. اگرچه این ایده تئوری درستی بود و میشد از طریق سیاسی هم موضوع را حل کرد اما به شرطی که طرفهای مقابل بپذیرند که نمیپذیرفتند.
بهشتیپور با تاکید بر لزوم مذاکره مستقیم و توافق میان ایران و آژانس، اظهار داشت: پیشنهاد من همیشه این بوده و الان هم این است که ما با آژانس راحتتر به توافق میرسیم اما دوستان مخالف این نظر معتقد بودند که آژانس تحت سیطره آمریکا و صهیونیستها است و امکان ندارد در این زمینه بدون رضایت آمریکا با ما به توافق برسند و ما حتما باید مساله را سیاسی حل کنیم. در حالیکه قبلا تجربههای مکرر داشتیم که ما توانستیم علیرغم مخالفتهایی که آمریکا و اسرائیل و دیگران داشتند، با آژانس توافق کنیم.
وی تصریح کرد: بنابراین این مسیری که آقای امیرعبداللهیان طرح کردند که امیدوارم هرچه زودتر آغاز شود به نظر من مسیر درستی است، ما به نتیجه خواهیم رسید و با آژانس میتوانیم مساله را به صورت دوجانبه حل و فصل کنیم. در این مسیر قادر خواهیم بود برای این مساله راهحل پیدا کنیم، هیچ بن بستی وجود ندارد و راهحلهای متعدد برای چنین موضوعاتی پیشبینی شده است؛ منتها رسانهای نیست و باید اول به نتیجه برسد.
کارشناسی مسائل بینالملل با اشاره به پیشبینی نماینده روسیه از احتمال توافق، گفت: بحث آقای اولیانوف و روسیه راجع به مساله مذاکرات ایران و گروه ۴+۱ بود که حدس زده بود بعد از انتخابات نوامبر آمریکا این مذاکرات مجددا آغاز شده و به نتیجه میرسد. در این زمینه اولیانوف حدس سیاسی خود را مطرح میکرد نه اینکه براساس اطلاعات حرف بزند چون واقعیت این است که روسیه در قضیه مذاکرات تعیینکننده نیست، طرف اصلی مذاکرات ایران و آمریکا هستند.
وی اضافه کرد: بنابراین مذاکرات هم فعلا اینطور که آمریکاییها اعلام کردند از یک طرف میخواهند ببینند نتیجه ناآرامیها در ایران چه میشود و از سوی دیگر منتظر هستند که نتیجه انتخابات کنگره را ببینند که با قدرت بیایند پای میز مذاکرات یا با ضعف. اگر دموکراتها در انتخابات موفق شوند و اکثریت سنا و مجلس نمایندگان را به دست بیاورند، میخواهند با پشتیبانی سنا با قدرت پای میز مذاکره حاضر شوند در حالیکه اگر اکثریت را از دست داده باشند تزلزل بیشتری روی توافق آمریکا با ایران خواهد بود.
بهشتیپور در رابطه با «تاثیر پیشرفت مذاکرات و توافق احتمالی میان ایران و آژانس بر حصول توافق در مسیر احیای برجام»، خاطرنشان کرد: اگر ما با آژانس به توافق برسیم، گره خیلی بزرگی را باز کردهایم، به این خاطر که الان این گره بهانهای در دست آمریکاییها و بخصوص اسرائیلیها شده و در تبلیغات رسانهای خیلی روی این موضوع مانور میدهند، همچنین روی نظر طرفهای دیگر همچون آلمان، انگلیس و فرانسه اثر مذاکرات برجامی بر بورس نیز اثر دارد.
وی ادامه داد: در واقع در صورت توافق میان ایران و آژانس ما عملاً بهانه را از اینها گرفتیم و در موقعیت برتر قرار خواهیم گرفت. این در مذاکرات تاثیرگذار است اما ارتباط مستقیم ندارد. این دو مساله دو روند موازی هستند که میتوانند با هم تقاطع پیدا کنند.
کارشناس مسائل بینالملل گفت: اگر ما با آژانس به توافق برسیم، دست بازتری در مذاکرات داریم و بهانه را از دست دشمنان گرفتیم و توانستهایم به یک راهکار منطقی و عقلایی برسیم. به نظر من این اقدام بسیار خوبی است و اگر به نتیجه برسد میتواند اثر مثبتی روی مذاکرات ایران با ۴+۱ یا ۵+۱ داشته باشد. امیدواریم که به نتیجه مثبتی برسند و این بهانه را از دست دشمنان خارج کنند./ایلنا
از میدان فردوسی خبر دارید؟
روز گذشته نرخ ارز در بازار آزاد در معاملات غیررسمی برای مدتی حتی از کانال 36 هزار تومان نیز فراتر رفت. نرخ توافقی نیز در این مدت به حولوحوش 34 هزار و 773 تومان رسید. در ادامه بازارسازی ارزی که با هماهنگی بانک مرکزی در حال انجام است با اقدامات مختلف از جمله اجرای سامانه برخط بازار متشکل ارزی توانست روند رشد عجیب نرخ دلار را تاحدودی کُند کند. اتفاقات مهمی در جهش نرخ ارز روزهای اخیر نقش داشته که در ادامه به آنها اشاره میشود. اما پاسخ بانک مرکزی به افزایش قابل توجه نرخ ارز با چند ابزار بوده است. اجرای سامانه برخط بازار متشکل ارزی، ورود بخش خصوصی در ضرب و عرضه سکه با نظارت بانک مرکزی، عرضه گواهی سکه بهار آزادی از هفته آینده و توقف لایحه دولت درخصوص مالیات بر سود سپردههای اشخاص حقوقی از دیگر برنامههای بانک مرکزی برای مدیریت همزمان بازار ارز و طلا است. همچنین بانک مرکزی دیروز اعلام کرد در کنار صرافیها، متقاضیان برای دریافت ارز میتوانند به شعب منتخب چهار بانک ملی ایران، صادرات، ملت و تجارت مراجعه کنند.
5 عامل افزایش نرخ ارز
کارشناسان و فعالان اقتصادی 5 مولفه را در جهش این روزهای نرخ ارز موثر میدانند. 1- افزایش نااطمینانی ناشی از اتفاقات سیاسی-امنیتی اخیر در کشور، 2- کاهش سیگنالهای مثبت از مذاکرات، 3- تشدید خروج پول از بازار سرمایه و مسکن، 4- تشدید انتظارات تورمی، 5- کاهش عرضه از سوی صرافیها.
تبعات شوک اغتشاشات
در روزهای اخیر تحلیلگران بازار ارز در تحلیل اتفاقات اخیر این بازار، کمتر به موضوع شوک ناشی از اغتشاشات اخیر پرداختهاند. نگاهی به تجربههای پیشین نشان میدهد اغتشاشات گرچه به خودی خود نمیتواند در افزایش نرخ ارز موثر باشد، اما 1- با نااطمینانی که ایجاد میکند و 2- با اتفاقاتی که در مسیرهای ارزی ایران رخ میدهد، مجموع این دو به بازار ارز ایران شوک وارد میکند.
درخصوص نااطمینانی ناشی از اغتشاشات اخیر نگاهی به تحولات خالص حساب سرمایه طی سالهای 1357 تا 1400 نشان میدهد بیشترین واکنش خالص حساب سرمایه که بهعنوان نماینده خروج سرمایه نیز است، در سالهایی رخ داده که اتفاقات سیاسی و امنیتی در کشور رخ داده است. بهطوریکه بیشترین خروج سرمایه در کشور در سالهای 1388، 1389 و 1390 بوده و پس از آن نیز بالاترین خروج سرمایه در سالهای 1396 و 1397 رخ داده است. اما نکته قابلتأمل اینکه طی دوره 1357 تا 1400 مقاطع دیگر نیز که بالاترین خروج سرمایه در آنها رخ داده، سال 1357، سال 1361 و سال 1378 بوده است.
درمورد نقش عوامل سیاسی و امنیتی در جهش نرخ ارز، این بخش از اظهارات عبدالناصر همتی، رئیس اسبق بانک مرکزی ایران نیز بسیار قابلتأمل است. وی در گفتوگویی با اشاره به نقش اتفاقات امنیتی پس از آبان 1398 میگوید: «در پایان سال 98 و در سال 99 مشکلاتی در بازار ارز پیش آمد که مدیریت بازار ارز را با دشواری همراه کرد. یکی بحث گران شدن نرخ بنزین و دیگری رفتن اسم ایران به لیست سیاه FATF بود. در سال 98 مشکل از افزایش نرخ بنزین شروع شد و با افزایش قیمت بنزین به نرخ ارز شوک وارد شد، اواخر همان سال نیز مباحث مرتبط با افایتیاف و ورود به لیست سیاه بهعنوان شوکهای سیاسی و روانی بر بازار ارز تاثیرگذار بود و لذا بعضا فشارها و عوامل سیاسی و بیرونی کار را از دست ما خارج کرد. من که توانستم نرخ ارز را برای یکسال 11 تا 13 هزار تومان حفظ کنم با نرخ 15 هزار تومان مواجه شدم.» همتی در بخشی از اظهارات خود میگوید: «بخشی از افزایش نرخ ارز در نیمهدوم سال 1398 به عوامل سیاسی و امنیتی برمیگردد؛ به افرادی که با نرخهای خارج از ایران، قصد برهم زدن بازار ارز را داشتند.» اما نگاهی به تحولات نرخ دلار از مردادماه سال 1397 زمانی که همتی سکان بانک مرکزی را برعهده گرفت تا مهرماه سال 1397 نشان میدهد در مقطعی نرخ ارز تا 20 هزار تومان پیش رفت، اما بانک مرکزی با اقداماتی توانست این نرخ را با کمترین تزریق فیزیکی ارز حتی به 10 هزار و 500 تومان نیز برگرداند. این نرخ تا 23 آبان 1398 حول و حوش 11 هزار و 500 تومان در نوسان بود، اما آنطور که در نمودار آمده، با گرانی بنزین و اتفاقات امنیتی پس از آن، این نرخ جهش خود را شروع کرده و تا اواخر اسفند 98 به 14 هزار و 500 تومان و تا مهرماه 1399 به 31 هزار تومان نیز رسید. گرچه سهم همه آن اتفاقاتی که عبدالناصر همتی آنها را توضیح میدهد در این اتفاق نقش داشته و محدودیتهای کرونایی نیز به مشکلات موجود افزود، اما آنطور که رئیس اسبق بانک مرکزی اعلام میکند اتفاقات امنیتی در کشور و به دنبال آن دخالتهای خارجی برای برهمزدن جو روانی در بازار ارز نیز نقش و سهم خود را دارد.
درخصوص مسیرهای ارزی، افزایش قابل توجه نرخ دلار هرات و سلیمانیه و افزایش نرخ حواله درهم همواره بر انتظارات صعودی دلار در تهران میافزاید.
کاهش عرضه از سوی صرافیها
یکی از دلایلی که اثر کوتاهمدت و البته پرقدرت بر بازار ارز در روزهای اخیر داشته، توقف عرضه از سوی صرافان است. در این خصوص یک مقام مسئول در بازار متشکل ارزی به تسنیم میگوید: «همزمان با راهاندازی سامانه برخط بازار متشکل ارزی، برخی صرافها فروش ارز به مراجعان حضوری را متوقف کرده بودند که همین امر باعث نوساناتی در قیمت شد؛ صرافها به مراجعان حضوری هم باید ارز بفروشند.» توکلی میگوید: «از آنجایی که امروز روز نخست آغاز بهکار سامانه برخط بازار متشکل ارزی بود، مشکلی در فرآیند توزیع بهوجود آمد که با ورود سریع بانک مرکزی و بازار متشکل ارزی، مشکل تا حدودی رفع شد.»
مدیر داخلی بازار متشکل ارزی با اشاره به سیاستهای متفاوت بازارساز برای مدیریت نوسانات اخیر ارزی، میگوید: «یکی از اقدامات مهم بانک مرکزی برای پدیده صف، راهاندازی سامانه برخط بود، البته کنار اثر مذاکرات برجامی بر بورس این سیاست، عرضه اوراق گواهی سکه نیز میتواند کمک خیلی خوبی به بازار کند. مردم میتوانند برای مدیریت ریسک و نقدینگی خود از اوراق گواهی سکه استفاده کنند.»
آنطورکه این مسئول بانک مرکزی میگوید با توجه به فرآیند توزیع ارز از طریق سامانه برخط بازار متشکل ارز ایران، تقاضای خرید ارز در روزهای آتی با آرامش و رعایت حال متقاضیان مدیریت میشود و تمام توان صرافان در این فرآیند مشارکت داده میشوند تا با کمک به عرضه بیشتر، بهتر و سهلتر، آرامش به بازار بازگردد. اما در سمت دیگر نرخ ارز توافقی نیز به 34 هزار و 800 تومان رسیده که برخی فعالان اقتصادی میگویند این موضوع جذابیت را برای عرضه بیشتر خواهد کرد.
یکی از فعالان اقتصادی درخصوص اتفاقات اخیر بازار ارز میگوید: «با حجم انبوهی از تقاضاهای اشخاص حقیقی و حقوقی در بازار ارز روبهرو هستیم، اما در روزهای اخیر این تقاضا از سوی صرافیها پاسخ داده نشد و انگار بازار منتظر نرخهای بالاتر است.» وی میگوید: «اگر بانک مرکزی بتواند در روزهای آتی آرامش را در بازار ایجاد کند، بازگشت به نرخهای حول و حوش زیر 33 هزار تومان میتواند این نرخ را برای مدت زیادی تثبیت کند.»
کاهش سیگنالهای مثبت از مذاکرات
گرچه میزان حساسیت بازار ارز و سایر شاخصهای اقتصاد کلان ایران طی یکسال اخیر با گره نزدن اقتصاد به برجام و تصمیمات آمریکا از سوی دولت سیزدهم کمتر از دولت روحانی شده، اما بههرحال طی هفتههای اخیر با کاهش ارسال سیگنالهای مثبت از مذاکرات، چشمانداز فعالان اقتصادی و افراد عادی نسبت به ایجاد گشایشهای خارجی کمتر شده و این موضوع بهنوعی در افزایش نااطمینانی تاثیر داشته و این نااطمینانی در تحولات بازار ارز و تقاضای ارز موثر بوده است. در سویی دیگر طی ماههای اخیر خروج پول از بازار سرمایه و رکود در بازار مسکن نیز توانسته بخشی از سرمایههای سرگردان را روانه بازار ارز و سکه و طلا کند.
انتظارات تورمی در سقف تاریخی 2ساله
یکی از دلایلی که کارشناسان اقتصادی برای توضیح جهش اخیر نرخ ارز عنوان میکنند، تشدید انتظارات تورمی است. این تشدید انتظارات از مسیرهای گوناگون اتفاق میافتد. اما برای توضیح آن ابتدا لازم است با یک مقدمه وارد موضوع شویم. تحولات اقتصادی و در معنای گستردهتر سیاستهای اقتصادی از عوامل مختلفی متاثر میشوند. بهبود عملکرد سیاستگذاری نیازمند هماهنگی و همنوایی همه عوامل موثر بر فرآیند سیاستگذاری است. کارشناسان اقتصادی معتقدند در یک دستهبندی عوامل مختلف موثر بر فرآیند اثرگذاری یک سیاست را میتوان به دو دسته عوامل «تکنیکی و درونزا» و «عوامل رفتاری و برونزا» تقسیم کرد. منظور از عوامل تکنیکی و درونزا تمام عواملی است که مکانیسم اجرای سیاست را تحتتاثیر قرار میدهند. بهعنوان مثال اگر سیاستگذار به منظور مهار تورم، نرخ ارز را کنترل کند، سیاست یک میزان اثربخشی دارد و اگر به همین هدف، پایه پولی را مهار کند، اثربخشی دیگری نصیب سیاستگذار خواهد شد. اما درکنار عوامل تکنیکی، لازم است سیاست مورد هدف از سوی عموم جامعه یا سایر بازیگران فعال در اقتصاد باورپذیر باشد. به این میزان باورپذیری سیاست از سوی جامعه انتظارات گفته میشود که در زمره گروه عوامل رفتاری و برونزا قرار میگیرد.
برای بررسی انتظارات تورمی اقتصاددانان از شاخصهای مختلفی استفاده میکنند. یکی از آنها حجم پول است. قبل از اینکه به بررسی این موضوع بپردازیم ضروری است توضیح دهیم برای سنجش میزان موفقیت سیاستهای پولی و مالی دولت، مهمترین و در دسترسترین شاخصها، پایه پولی و نقدینگی است که از اینها تحتعنوان کلهای پولی یاد میشود. تغییرات این دو بنا بر شرایطی میتواند هستههای تورمساز کشور باشد. کارشناسان اقتصادی معتقدند زمانی احتمال تورمزایی از مسیر نقدینگی بالا میرود که سهم بخش پول افزایش قابلتوجهی داشته باشد.
بسیاری از اقتصاددانان معتقدند زمانی که حجم پول زیاد میشود این نشانهای از رشد انتظارات تورمی در حال است. بهعبارت دیگر انتظارات تورمی آنقدر بالا بوده که صاحبان دارایی به ریالی کردن آن تن دادهاند و این موضوع همان افزایش انتظارات تورمی در کشور است. در این خصوص نگاهی به وضعیت نقدینگی و پایه پولی نشان میدهد نرخ رشد نقدینگی (12ماهه) از 40.5 درصد در پایان شهریور پارسال به 35 درصد در پایان شهریور 1401 کاهش یافته و رشد پایه پولی در 12ماهه منتهی به شهریور سال 1401 هم 33.1 درصد بوده است. این درحالی است که نرخ رشد پایه پولی در پایان شهریور 1400 رقم 39.5 درصد را ثبت کرده بود.
گرچه رشد نقدینگی و پایه پولی نسبت به سال گذشته کاهشی است اما نگاهی به نرخ رشد پول که درکنار شبهپول یکی از دو اجزای نقدینگی است و نشان میدهد رشد یکساله پول در مرداد امسال نسبت به مرداد 1400 حدود 55.6 درصد بوده است. این میزان در مردادسال 1400 حدود 36.4 درصد و در شهریور سال گذشته حدود 35.9 درصد بوده است.
همچنین دیگر شاخص مهم، سهم پول از کل نقدینگی است. طبق آمارهای بانک مرکزی ایران، حجم نقدینگی تا مرداد امسال به 5402 هزار میلیارد تومان رسیده که از این مقدار، حدود 1216 هزار میلیارد تومان آن پول، و 4185 هزار میلیارد تومان آن نیز شبهپول است. بهعبارتی در مردادماه از کل نقدینگی، حدود 22.5 درصد آن مربوط به پول و 77.5 درصد آن شبهپول بوده است. اما در مرداد سال گذشته حجم پول 781 هزار میلیارد تومان و سهم آن از کل نقدینگی نیز 19.9 درصد بوده است. لازم اثر مذاکرات برجامی بر بورس بهذکر است رشد نقطهبهنقطه پول بالاترین نرخ رشد در 17 ماه است. همچنین سهم 22.5 درصدی پول از کل نقدینگی در مردادماه 1401، بالاترین نرخ آن از سال 1393 تاکنون است.
چهارچوب مهار جهش نرخ ارز
پرواضح است مهار جهش نرخ ارز باید با ابزارهای متناسب آن باشد. برخی کارشناسان معتقدند با تحولات پولی کشور طی یکسال اخیر، افزایش جزئی نرخ ارز امر طبیعی است اما جهش اخیر با روند طبیعی و نرخ تعادلی نرخ ارز تفاوت ماهیتی دارد. این اتفاق اخیر دلایل مختلفی دارد که سعی شد در موارد پیش به آنها اشاره شود. بخشی از پیشنهادها برای مدیریت بازار ارز از دل همان دلایل افزایش نرخ ارز برمیآید. یکی از آنها، مدیریت انتظارات تورمی است. راهکار مدیریت انتظارات تورمی، تمرکز همزمان بر سهعامل «نوسانزدایی از صحنه اقتصاد»، «گفتوگو و توضیح سیاست» و «پایبندی به تعهدات» است. پایبندی به تعهدات زمینه را برای باورپذیری سیاستهای بعدی سیاستگذار فراهم میکند. دو عامل دیگر نیز باعث میشوند امکانسنجی اجرای سیاست از سوی جامعه پذیرفته شود. در این خصوص افزایش سهم پول از اجزا نقدینگی؛ اتفاقات امنیتی و اغتشاشات اخیر و همزمان با آن کاهش سیگنالهای مثبت از مذاکرات برجامی در افزایش انتظارات تورمی موثر بوده است. طبیعی است پاسخ به آنها چیزی از جنس خودشان را میطلبد. ایجاد آرامش در بازار ارز و موفقیت سیاستهای پولی دولت در این اتفاق موثر است اما بخشی دیگر از پیشنهادها عمدتا مربوط به بسته فنی بانک مرکزی است. درخصوص نقش موثر بانک مرکزی در کنترل بازار ارز؛ اقتصاددانان معتقدند اگر این ابزارها خوب طراحی شوند، نقش کنترلی بینظیری میتوانند داشته باشند. برای مثال مجید شاکری، اقتصاددان در توییتر خود درخصوص موفقیت بانک مرکزی در تابستان 1397 که منجر به کاهش نرخ ارز از محدوده 20 هزار تومان به 10 هزار و 500 تومان بود مینویسد: «در تابستان ٩٧ بهنظر میرسید همهچیز بهسمت سیاهى مطلق میرود. بخشى از تحریمها بازگشته بود و بخش دیگرى تا ١٣ آبان برمیگشت. شرکتهای اروپایى بهتعجیل ایران را ترک میکردند. قیمت دلار تهران، مثل راکت بالا میرفت و شبکه مداخله بانک مرکزى هم با زنجیرهای از دستگیریها متوقف شده بود. یک بسته اصلاح سیاستی در بانک مرکزى اجرا شد که شامل تغییر نحوه حضور بانک در مکانیسم قیمتگذاری و بازگشت بانک به بازار آزاد و روابط عمومى آن بود. نتیجه این بسته یک سقوط آزاد نرخ ارز از حدود ٢٠ هزار تومان به ١٠٥٠٠ تومان بود، بدون آنکه به معنای قدیم ارزپاشی شده باشد.»
اما برخی کارشناسان نیز با انتقاد از سیاست تخصیص رانت ارزی با کارتهای ملی نیز میگویند این مابهالتفاوت قیمت موجبشده عدهای سودجو با فریب مردم عادی و با استفاده از سهمیه سالانه دوهزار دلار ارز آنها، سود عجیبی به جیب بزنند و از محل کارت ملی هر فرد، حدود سه تا چهارمیلیون تومان سود بادآورده بهدست آورند. آنها میگویند فروش سهمیهای ارز با کارت ملی بههیچوجه در این شرایط منطقی نیست و ضرورت دارد بانک مرکزی، هرچه سریعتر عرضه ارز با کارت ملی را متوقف کند، زیرا با افزایش زیاد فاصله ارز توافقی و ارز غیررسمی، درواقع مشوقی برای سودجویان ایجاد میشود که با ایجاد تقاضاهای کاذب، نوسانات ارزی ایجاد کنند.
سیدکمال سیدعلی، معاون اسبق ارزی بانک مرکزی در گفتوگو با «فرهیختگان» با انتقاد از سیاست تخصیص ارز به کارت ملی میگوید جای تعجب است که در شرایط جنگ اقتصادی، برای مصارف غیرضروری و صرفا سفتهبازی، دوهزار دلار ارز تخصیص میدهیم. این تخصیص ارز شاید حدود 10 درصد و حتی بیشتر از مصارف ارزی ما باشد. لازم است بانک مرکزی درکنار سیاستهای مدیریت بازار ارز، به این توزیع رانت نیز پایان دهد.
اما در سوی دیگر، با اتفاقاتی که در روزهای اخیر و بهویژه روز گذشته در بازار ارز رخ داد، بانک مرکزی نیز بیتفاوت نبوده و از بسته مدیریتی خود رونمایی کرده است. این بسته شامل آغاز عرضه ارز از طریق سامانه برخط بازار متشکل ارزی است. براساس بخشنامه بانک مرکزی، تمامی صرافیهای عضو بازار متشکل ارزی موظف به عرضه ارز از طریق سامانه برخط بازار متشکل ارزی شدند. این بانک با صدور بخشنامهای اعلام کرد: «بهمنظور تسهیل فروش ارز به مردم و جلوگیری از اتلاف وقت متقاضیان خرید ارز و پیرو اطلاعیههای بازار متشکل معاملات ارزی، از روز شنبه صرافیهای عضو بازار متشکل معاملات ارزی، باید متقاضیانی را که از طریق سامانه برخط بازار غیرمتشکل معاملات ارزی معرفی شدهاند در اولویت فروش ارز قرار دهند و متعهد به ارائه خدمت در زمان مقرر باشند. ورود بخش خصوصی در ضرب و عرضه سکه با نظارت بانک مرکزی، عرضه گواهی سکه بهار آزادی از هفته آینده و توقف لایحه دولت درخصوص مالیات بر سود سپردههای اشخاص حقوقی از دیگر برنامههای بانک مرکزی برای مدیریت بازار ارز است.»
دیدگاه شما