روند دوست شماست، پس با توجه به روندها معامله کنید. بهعبارتدیگر با بازار مبارزه نکنید، فقط با آن جلو بروید.
درصد موفقیت در فارکس
واقعیت بیرحمانه این است که معامله در فارکس در طول سالها قربانیان بیشماری را گرفته است. گاهی اوقات، این شکل از سرمایه گذاری می تواند فوق العاده نابخشودنی باشد. در حالی که ارقام نشان می دهد کسانی که معاملات فارکس را شروع میکنند معمولاً در طی شش تا 12 ماه اول کوتاه می آیند، دلایل این امر بسیار واضح تر از آن چیزی است که بیشتر تصور میشود. موارد زیر توضیح می دهد که چرا درصد معامله گران موفق فارکس بسیار کم است.
بی توجهی به بازار
در واقع یادگیری نحوه انجام معامله سخت ترین کار مرتبط با معاملات فارکس نیست. چیزی که برای اکثر افراد مشکل است، تنظیم دقیق بازار است. اگر در وضعیت ذهنی مناسبی نیستید، به کارگیری هر مهارتی که واقعا دارید دشوارتر می شود. هنگامی که برای معامله یک جفت ارز قدم می گذارید، گوش دادن به بازار و درک آنچه در اطراف شما می گذرد بسیار مهم است. به عنوان مثال، برای رسیدگی به عوامل اساسی مرتبط با معامله، از جمله تعیین تأثیر کوتاه مدت (و احتمالاً بلندمدت) که بر سبد سهام شما خواهد گذاشت، وقت بگذارید.
تعیین انتظارات غیر واقعی
اگر با انتظار اینکه یک شبه میلیونر شوید، وارد دنیای فارکس شده اید، شانس شما برای تبدیل شدن به بخشی از درصد معامله گران موفق فارکس فوراً از اندک به هیچ میرسد. برخی بر این باورند که ضررهای اولیه در واقع یک معامله گر مبتدی را تحت تأثیر قرار می دهد، اما طبق آنچه ما دیدیم، این ضربه ها هستند که در واقع بسیاری را از بازار می ترساند. چیزی که یک معاملهگر تازه کار باید بپذیرد این است که به سادگی هیچ تضمینی در مورد معاملات فارکس وجود ندارد. موفقیت از طریق سخت کوشی و آمادگی مناسب حاصل می شود، نه شانس مستقیم. به یاد داشته باشید، اگر انتظارات غیر واقعی خود را خنثی کنید، معامله گر فارکس بهتری برای آن خواهید بود.
معامله بیش از حد
بزرگترین وسوسه هنگام ورود به بازار فارکس برای اولین بار این است که با معامله بیش از حد، پشیمانی به بار بیاورید. در حالی که داشتن موجودی حساب سالم مشکلی ندارد، معامله بیش انتظارات غیر واقعی از معامله گران از حد مشکل دارد. اغلب به عنوان نوعی از معامله بیش از حد از آن یاد می شود، با سرمایه گذاری بیش از حد، شما یکی از این دو کار را انجام می دهید:
یا پول نقد بسیار زیادی را در یک پوزیشن واحد قرار می دهید یا با ایجاد سبد سهامی که به سختی می توان آن را ایجاد کرد، خود را ضعیف می کنید.
اشتیاق یک چیز است، اما معامله بیش از حد تقریباً تضمین می کند که در میان درصد بالایی از معامله گران موفق فارکس قرار نگیرید.
غرور بر سود
هیچ راهی برای دور زدن این احساس وجود ندارد همانطور که گفته شد، شما می توانید از چنین رویدادی درس بگیرید. چیزی که بسیاری از معامله گران با آن دست و پنجه نرم می کنند، پیامدهای مالی ضربه زدن نیست، بلکه پیامدهای احساسی ناشی از آن است. آن دسته از معامله گرانی که در میان افراد برتر رتبه بندی نمی شوند، در رده های پایین قرار دارند، زیرا اغلب ضرر را به جان می خرند، واکنش منفی نشان می دهند و در مورد درس گرفتن از اشتباهات سرسخت هستند. انتخاب غرور انتظارات غیر واقعی از معامله گران به جای سود می تواند باعث ایجاد یک اثر دومینویی شود که به سختی می توان از آن بازیابی کرد، بنابراین همیشه سعی کنید از ضررها درس بگیرید تا قوی تر بازگردید.
شکست در مدیریت ریسک
معامله در فارکس را میتوان بهعنوان یک هیجان نهایی توصیف کرد، زیرا بازار دائماً در حال تغییر، لرزش و از بسیاری جهات در حال تحول است. با توجه به هیجان غیرقابل انکار، به راحتی می توان بدون فکر کردن در مورد محافظت، خود را وارد معامله کرد. از روش های معامله گران موفق فارکس بیاموزید: یکی از چیزهایی که همه آنها به اشتراک می گذارند رویکرد مؤثر و مستقیم به ریسک است. شکستهای مدیریت ریسک چیزی است که ممکن است یک ضرر کوچک را به یک ضربه مالی بزرگ تبدیل کند، بنابراین باید با جدیت تمام به این موضوع رسیدگی کنید.
طمع مالی
مهمترین هدف نهایی معامله در فارکس سود است، زیرا هر سرمایه گذار صرف نظر از بودجه یا سطح مهارت خود به دنبال آن است. با این حال، مشکل سود این است که می تواند به طور باورنکردنی مست کننده باشد و اغلب منجر به طمع می شود. طمع مالی این قدرت را دارد که شما را از درصد معاملهگران موفق فارکس دور کند. وقتی در چنگال حرص و طمع هستید، هیچ مقدار پول کافی نیست. معامله موفق پس از معامله موفق، باید بر تمایل خود برای کسب سود کنترل داشته باشید و اجازه ندهید که در غیر این صورت قضاوت خوبی باشد.
بیزاری از قانون معامله
یک جمله قدیمی وجود انتظارات غیر واقعی از معامله گران دارد که می گوید: "اگر کاری را که انجام می دهید دوست داشته باشید، هرگز یک روز در زندگی خود کار نخواهید کرد". این بیانیه واقعاً در قلمرو معاملات فارکس جای دارد، زیرا باید چیزی باشد که سرمایهگذاران واقعاً به آن علاقه داشته باشند. خواهید دید که کسانی که به آن علاقه دارند به طور مرتب در درصد بالایی از معاملهگران موفق فارکس قرار میگیرند. اگر از معامله کردن خوشتان نمیآید، احتمالاً متوجه خواهید شد که تمایل شما برای یادگیری این حرفه به سرعت از بین میرود و در نتیجه رشد مهارت و توانایی شما برای موفقیت در این فرآیند متوقف میشود.
نتیجه
سودآوری مداوم در معاملات فارکس یک شبه اتفاق نمی افتد. برای تبدیل شدن به یک تریدر موفق فارکس هم زمان و هم صبر لازم است. چگونه شما می توانید با یادگیری از منابع رایج شکست، که بسیاری از آنها در بالا توضیح داده شده اند، بهترین کار خود را به کار بگیرید. همیشه به یاد داشته باشید که رتبه بندی در میان درصد بالایی از معامله گران موفق فارکس به تعیین انتظارات واقع بینانه، پذیرفتن اشتباهات خود، گوش دادن به بازار و مهمتر از همه، دوست داشتن کاری که انجام می دهید خلاصه می شود. اگر بتوانید به این موارد دست پیدا کنید، موفقیت در فارکس به خوبی در دسترس خواهد بود.
چطور احساسات را از معاملهگری حذف کنیم؟
معاملهگری در بورس و تاثیر احساسات شخصی بر آن چگونه است؟در مقاله قبل پیرامون ترس در معاملات مطالبی را ارایه کردیم در این مقاله قصد انتظارات غیر واقعی از معامله گران داریم به توضیح کاملی بر احساساتی که یک معامله گر در بورس داردبپردازیم. واقعیت این است که تنها ۱۰ درصد معامله گران در بورس بهعنوان یک شغل به این حرفه تکیه میکنند وزندگی خود را با آن میگذرانند و تنها ۵ درصد معامله گران در بورس میتوانند پول زیادی به دست آورند.
مطمِینا هرکسی بهطور اتفاقی و گه گاه معامله خوبی را انجام داده است. اما در درازمدت، اوراق بهادار و حسابهایشان بدون تغییر یا حتی به سمت صفر میل میکند. دلایل بسیاری برای این امر وجود دارد، ازجمله زمانبندی بد و نامناسب، مدیریت ریسک و پول ضعیف، فقدان نظم معاملاتی، انتظارات غیرواقعی نظیر یکشبه پولدار شدن و عدم علم کافی. مطمینا همه ما چنین شرایطی را تجربه کردهایم. معاملهای را انجام داده و سود کردهایم قبل از اینکه بدانیم در مسیر برد قرارگرفتهایم.
در اینجاست که فکر میکنید استاد شدهاید و میتوانید هرگونه شرایط در بازار را به نفع خود تغییر دهید. فکر می کنید می توانید بر مشکلات غلبه کنید ازاینرو به مسیر پیروزی خود ادامه میدهید.
این امر کاملاً قابلدرک است، به این دلیل که این احساسی طبیعی در انسان است که واکنشی مثبت پس از پیروزی نشان دهد؛ اما همه ما در سوی دیگر قضیه نیز بودهایم. هنگامیکه وارد معاملهای در بورس میشوید که آنطور که میخواهید پیش نمیرود. درنهایت پس از چند مرتبه سقوط بازار، بازهم در معامله باقی ماندید. فقط به این امید که شرایط به نفع شما تغییر کند ولی چنین اتفاقی نمیافتد و معامله را با ضرر بزرگی میبندید. در این مرحله عصبانی و ناامید خواهید شد و پولتان را میخواهید؛ بنابراین به چرخه احساسات در معامله گری در بورس برمیگردیم که رابطهی بین احساسات و قضاوتهای ما را توضیح میدهد.
معاملهگری سرگرمی نیست!
ازآنجاییکه معاملهگری در بورس یک کسبوکار (تجارت) است، باید بهصورت یک سرمایهگذاری تجاری جدی به آن نگاه کنیم و نه یک سرگرمی. بنابراین، بایستی آن را از زندگی شخصیمان جدا کنیم. احساسات در معامله گری در بورس جایی ندارد و تنها جای تصمیمات دقیق و برنامهریزیشده است. احساساتمان فرآیند تصمیمگیری را برای معامله گری مختل میکند. اغلب اوقات باعث ایجاد تصمیمات ضعیف که منجر به خسارت میشود،می گردد.
موفقیت یا شکست در دنیای کسبوکار میتوانند بهترین و بدترین احساسات را به همراه داشته باشند. تفکر روشن، نظم و انضباط، غریزه و مهارت، بهخصوص در دنیای معاملهگری در بورس ضروری و الزامیاند؛ بنابراین بایستی احساساتمان تحت کنترل باشند.
معاملهگری در بورس مطالعه رفتار توده جامعه است:
بازار نتیجه رفتار جمعی انسانی است. این نمایشی کامل و قابلاندازهگیری از خوشبینی و ترس جمعی است. حرکت بازار، حرکت روانشناسی جمعی است. بسیاری از معامله گران در بورس به این خاطر که تشخیص نمیدهند نگاه کردن به یک چارت بازاری همانند نگاه کردن به روانشناسی جمعی شرکتکنندگان در آن است، ضرر میکنند. به همین دلیل معامله گران حرفهای تأکید زیادی بر مطالعه قیمت و روابط حجمی که به آنها در معاملهگریشان در بورس کمک میکنند، دارند.
در اینجا قانون طلایی معاملهگری در بورس ارائه میشود:
روند دوست شماست، پس با توجه به روندها معامله کنید. بهعبارتدیگر با بازار مبارزه نکنید، فقط با آن جلو بروید.
حذف قسمت عاطفی و احساسی، کلید موفقیت است:
با گفتن این جمله، میخواهم در مورد بخش عاطفی معاملهگری در بورس که به نظرم کلید تبدیلشدن به یک معاملهگر تهذیب شده، بهعنوان قدم اول در معاملهگری، بحث کنم. برای رسیدن به این موفقیت باید یاد بگیرید چگونه احساساتتان را کنترل و یا حذف کنید. اگر موفق به درک روانشناسی انسانی شدهاید و اینکه چه چیزی به تصمیمگیری در خریدوفروش انگیزه میدهد و یا بهتر است بگوییم در تصمیمگیری اثرگذار است، قادر خواهید بود که خود را در موقعیتی جلوتر از اقدام قرار دهید.
بهاینترتیب میتوانید تنظیمات معاملهگری سودآور در بورس را پیشبینی کنید. چهار احساسی که معامله گران در بورس از آنها رنج میبرند عبارتاند از: ترس، امید، حرص و پشیمانی. باید بتوانید این احساسات را در خود سرکوب کنید تا به موفقیت برسید.
بزرگترین اشتباهی که یک معاملهگردر بورس میتواند انجام دهد این است که اجازه دهد احساساتش تصمیمات مربوط به معاملاتش را کنترل کند. تجربه ضررهای متوالی بسیار ازلحاظ احساسی دشوار است و میتواند استقامت و انعطافپذیری معاملهگر در بورس را انتظارات غیر واقعی از معامله گران تست کند. ترس و طمع، یا تلاش در شکست بازار، میتواند منجر به کاهش معاملات برد و از کنترل خارج شدن معاملات باخت شود. به یاد داشته باشید، نبرد واقعی بین شما و بازار نیست، بلکه در یادگیری نحوه کنترل احساسات شدید است.
فراموش نکنید که درک اینکه همه اقدامات قیمتی ابزارها، کاملاً وابسته به واکنشهای احساسی شرکتکنندگان مختلف بازار است، انتظارات غیر واقعی از معامله گران بسیار مهم است. بدون احساسات، قیمتها ثابت میشوند. ازآنجاییکه مردم کاتالیزورهای اصلی حرکات بازار هستند.
قیمت پادشاه است!
من کتابهای زیادی را مطالعه کرده و در سمینارهای زیادی نیز شرکت کردهام که در همهی آنها در پایان به حضار گفته میشد که کنترل احساسات و داشتن نظم و انضباط در معامله، اجزای اساسی موفقیت برای معامله گری در بورس میباشند، اما هیچکس به شما نمیگوید که چگونه این کنترل احساسی و نظم شخصی را در حین معامله در بورس به دست آورید. هنگامیکه به حرفه معاملهگری ابتدایی خودم فکر میکنم، زمانی را به یاد میآورم که بهطور پیوسته روش معاملاتی خودم را برای به دست آوردن نتایج بهتر، تغییر میدادم.
اما صرفنظر از اینکه از چه شاخص فنی یا سیستم معاملاتی در بورس استفاده میکردم، همیشه نتیجه مشابهی به دست میآوردم: ضرر! مهم نبود که چهکار کرده بودم. مجبور بودم که مشکل اصلی را حل کنم و آن در ذهن من بود؛ بنابراین، مجبورشدم احساساتم را در برخورد با بازار کنترل کنم. همانطور که قبلاً اشاره کردم، قیمت پادشاه است! از زمانی که توجه بیشتری به حرکات قیمت میکنم، معاملات برد متوالی بیشتری را داشتهام.
چطور احساسات را از معاملهگری در بورس حذف کنیم؟
زمانی که بازار را تجزیهوتحلیل میکنید، اولین چیزی که باید از دیدگاه فنی انجام داد، شناسایی روند بازار و تعیین سطوح حمایت و مقاومت است. چگونه این کار را انجام دهیم؟ با کشیدن خط روند. من فرصت دیدار با برخی از معاملهگرانی که تنها با یک نگاه به بازار، خطوط روند را انتظارات غیر واقعی از معامله گران میکشند، یافتهام. این روش مورد تأییدی نیست و اگر چنین عادتی دارید، بهتر است که آن را کنار بگذارید. چرا؟
به این خاطر که شما بایستی قوانین سختگیرانهای داشته باشید و این قوانین معامله شمارا راحتتر و بهدور از احساسات میکند. بهطورکلی، قوانین و احساسات حسابهای معاملاتی ما را خراب میکنند؛ بنابراین، احساسات کمتر به معنی فرصتهای بیشتر برای کسب نتایج بهتر است. این نتیجه، ما را به تئوری من میرساند که بنده از طریق تجارب معاملاتی خودم کشف کردهام. تئوری این است که با سنجش احساسات دربرگیرنده بازار یا یک ابزار خاص و همچنین داشتن قوانین ثابت، میتوانید در حین معاملهگری در بورس احساساتتان را کنترل و حتی حذف نمایید.
خطوط روندی که به شناسایی روند بازار و تعیین سطوح حمایت و مقاومت کمک میکنند، ابزار اولیهای هستند که من برای سنجش احساسات محصورکننده کل بازار یا یک ابزار به کار میبرم؛ اما این راز به سطوح حمایت و مقاومتی که کلیدهای درک معتبرترین خطوط یا روندها هستند میانجامد. سطوح حمایتی و مقاومتی بهطور عمده توسط احساسات معامله گران در بورس شکلگرفتهاند.
بنابراین، من شرکتکنندگان در بازار را با کشیدن یک خط روند بر روی ابزار خاصی که هرلحظه میتواند یک سهم باشد، شناسایی می کنم. سپس بر اساس اعتبار خطوط روند، متشکل از خطوط حمایتی و مقاومتی تعیین میکنم چه زمانی سطح بعدی شرکتکنندگان بازار، خریدوفروش خواهند کرد.
قصد دارم که توضیح دهم سطوح مقاومتی و حمایتی چه هستند .همچنین اصول اولیه اینکه چطور این سطوح را بر روی یک نمودار پیدا میکنیم را نشان خواهم داد. این روش منحصربهفرد به شما نشان خواهد داد که کدام قیمتها برای جلوگیری از بالا رفتن یا پس زدن قبل از اینکه تغییر کنند، مناسب هستند و کدامیک بیشترین اعتبار رادارند. این واقعاً رویکردی منحصربهفرد است که من آن را دوست دارم، به این خاطر که هیچ احساساتی در آن دخیل نیست و فقط واکنش داریم.
سطوح حمایتی و مقاومتی
سطوح حمایتی و مقاومتی بهطور عمده توسط احساسات معامله گران در بورس شکل میگیرند و این همانجایی است که نیروهای عرضه و تقاضا باهم برخورد میکنند. این سطوح جایی هستند که شما واقعاً نبرد بین خریداران (گاوها) و فروشندگان (خرسها) را میتوانید ببینید. نزاع مداوم بین گاو و خرس، که در نزدیکی سطوح حمایتی و مقاومتی، اتفاق میافتد، چیزی است که معاملهگری در بورس را به یک مطالعه جذاب از قوانین اصولی عرضه و تقاضا تبدیل میکند. بسیاری از معامله گران در بورس به این سطوح نگاه میکنند تا نقاط خروجی و ورودی را برای معاملاتشان بسنجند. این سطوح را میتوان با استفاده از ابزارهای تحلیل فنی، مانند خطوط روند صعودی و نزولی یا با استفاده از روشهای پیشرفتهتری مانند درصدهای تصحیح فیبوناچی، کشید.
یک سطح حمایتی زمانی که قیمت به دنبال یافتن حمایت در جهت ممانعت از کاهش بیشتر قیمت، است ایجاد میشود. این بدان معناست که قیمت بهاحتمالزیاد از این سطح ترقی میکند تا اینکه بشکند. بااینحال، هنگامیکه قیمت این سطح را شکست، این احتمال وجود دارد که همچنان کاهش پیدا کند تا جایی که سطح حمایتی بعدی را پیدا کند.
یک سطح مقاومتی، عکس سطح حمایتی است و زمانی است که قیمت به دنبال یافتن مقاومت در جهت جلوگیری از بالا رفتن بیشتر، است. این بدان معناست که احتمال زیاد قیمت از این سطح ترقی میکند تا اینکه آن را بشکند. بااینحال زمانی که قیمت این سطح را میشکند، احتمالاً همچنان به بالا رفتن ادامه میدهد تا زمانی که سطح مقاومتی بعدی را پیدا کند.
رویکرد معاملهگری در بورس
در رویکرد معاملهگری خودم، ابتدا با تعیین جهت کلی بازار بهوسیله یک خط روند شروع به اجرای روش تحلیل فنی بر روی یک ابزار خاص کردم. از آن به بعد، سطوح مقاومتی و حمایتی روانی یک ابزار را در ارتباط با بالا و پایینها یا نوسانات درونی، شناسایی میکنم. برای انجام این کار از یک چارچوب زمانی بالاتر مانند یک چارچوب هفتگی در مقابل روزانه، استفاده میکنم. سطوح روانشناختی، زمانی رخ میدهد که قیمتها به صفرهای چندگانه ختم شوند. معامله گران به دلایل مختلف بهسوی چنین قیمتهای روانشناختی جذب میشوند.اگر سطحی درگذشته بهعنوان سطح مقاومتی یا پشتیبانی کارکرده، ممکن است معاملهگر فرض کند که دوباره سطح مقاومتی یا حمایتی محکمی را در آینده فراهم خواهد کرد،
سپس به یک چارچوب زمانی کمتر مثلاً روزانه تغییر میدهم و سطوح حمایت و مقاومت را در آن چارچوب زمانی خاص، مشخص میکنم. اگر سطوح مقاومتی و حمایتی گرفتهشده از چارچوب زمانی هفتگی با چارچوب زمانی روزانه، باهم منطبق شدند، تعیین میکنم که سطوح قابلتوجه و قویای هستند و آنها را بهعنوان اهداف تنظیم میکنم. این سطوح ممکن است توجه بیشتری را جلب انتظارات غیر واقعی از معامله گران کنند و پیشبینیهای بیشتری را در بین معامله گران در بورس ایجاد کند. حال که سطوح هدفم را تعیین کردهام، به بازه زمانی کمتری مانند ۴ ساعت تغییر میدهم و دیگر سطوح حمایتی و مقاومتی را شناسایی میکنم. اگر برخی از این سطوح با سطوح بازههای زمانی بالاتر منطبق شوند، آنها نیز قابلتوجه میشوند و آنها را بهعنوان هدف برای رویکردی کوتاهمدت استفاده خواهم کرد.
من از سطوح حمایتی و مقاومتی گرفتهشده از چارچوبهای زمانی بالاتر بهعنوان اهداف و نقاط خروجی برای رویکرد میانمدت استفاده میکنم. سپس، گزینهای برای تغییر به یک چارچوب زمانی کوتاهتر و شناسایی سطوح حمایتی و مقاومتی باقیمانده که برای تعیین نقاط ورودی و همچنین نقاط حد ضرر استفاده میکنم، دارم.
همچنین متوجه میشوم که چارچوبهای زمانی برای معامله گری در بورس بسیار اهمیت دارد به این خاطر که اغلب به نظر میرسد که یک منطقه حمایت عمده در یک نمودار روزانه ممکن است چیزی بیش از اصلاح یک نمودار هفتگی یا سالانه نباشد. درنهایت، از نمودار ۴ ساعته تا نمودار هفتگی، برای سطوح قابلتوجهی در ارتباط با یک دوره میانگین متحرک ۱۰۰ و همچنین یک دوره میانگین متحرک ۲۰۰، انتظارات غیر واقعی از معامله گران تأییدیه میگیرم. هردو میانگین متحرک بهعنوان تائید این سطوح عمل میکنند که آنها را معتبرتر میسازد اگر با هریک از این سطوح منطبق باشند.
نتیجه
تجارت مثل جنگ است. شما در حال مبارزه با تعدادی از مخالفان بسیار باهوش، باتجربه و ازلحاظ مالی قدر هستید. برای موفقیت، باید یک لبه داشته باشید، زیرا روانشناسی، نقش مهمی را در تمامی انواع معاملهگری در بورس ایفا میکند. به همین دلیل، بایستی همیشه احساسات خود را تحت کنترل داشته باشید. این امر میتواند کار سختی باشد مخصوصاً زمانی که پای پول در میان است، اما با شروع و تمرکز بر روی این طرحهای تعیینشده و قواعد عمل میتوان آن را انجام داد. اگر بهطور مداوم قوانین خود را بدون شکستنشان دنبال کنید میتوانید احساساتتان را در معاملهگری در بورس حذف کنید. اگر شما به چنین قابلیتی دستیابید، میتواند به شما در بهبود تصمیمات معاملهگریتان کمک کند؛ بنابراین، معاملهگری در بورس به یک هنر تبدیل میشود.
دو فشار متضاد بازار دلار
سرویس اقتصادی - به عقیده بسیاری از فعالان ارزی، ثبات نسبی نرخ ارز در روزهای اخیر بازار و درجا زدن نرخ دلار غیررسمی ناشی از تقابل دو نیروی متضاد در انتظارات معاملهگران است.
به گزارش سرویس اقتصادی برخط نیوز به نقل از فرارو - نرخ شاخص ارزی در دومین روز هفته جاری کاهشی بود. به عقیده بسیاری از کارشناسان بازار، دلیل عدم تحرک نرخ دلار آزاد به کانال های بالاتر یا پایین تر در روزهای اخیر، وجود دو نیروی قابل توجه و متضاد در فضای انتظارات این بازار است. عده ای از فعالان ارزی ضمن اشاره به سیگنال های مثبت منتشر شده حول محور مذاکرات هسته ای وین، قویا بر این عقیده اند که طی روزها و هفته های آتی توافق جدید میان ایران و قدرت های جهانی به دست آمده و در همین راستا نرخ ارز دچار نوسانات کاهشی خواهد شد.
به گزارش دنیای اقتصاد، این افراد با تکیه بر انتظارت مثبت خود، اقدام به خرید ارز در سطوح قیمتی بالاتر نکرده و به نوعی در راستای تقویت سطح مقاومت 30هزار تومانی تلاش می کنند. اما از سوی دیگر فعالان طرف افزایشی بازار کاملا برخلاف گروه اول عمل کرده و معتقدند برایند سیگنال های سیاسی موجود در اخبار به سمت عدم نتیجه بخشی نشست های وین میل می کند. این افراد نیز با افزایش حجم خرید های دلاری خود در سطوح قیمتی کانال 29هزار تومانی در راستای کسب سود پس از تحرکات افزایشی دلار تلاش می کنند که این امر خود سبب به وجود آمدن نوعی حمایت در مقابل کاهش قیمت اسکناس آمریکایی شده است. در نهایت قیمت هر برگ دلار غیر رسمی در معاملات روز یکشنبه با حدود 50تومان کاهش نسبت به نرخ روز شنبه، به رقم 29 هزار و 600تومان رسید.
دیروز یکشنبه 6 شهریور ماه روند قیمت دلار در معاملات نقدی کاهشی و در فردایی ها افزایشی بود. هر برگ اسکناس آمریکایی در معاملات صبح روز گذشته با حدود 100تومان افزایش نسبت به نرخ روز شنبه، در رقم 29هزار و 750تومان فعالیت خود را آغاز کرد. با گذشت چند ساعت از معاملات بازار روز شنبه، نرخ این ارز دچار نوسانات کاهشی شده و به پله هفتم کانال 29هزار تومانی بازگشت. روند کاهشی مذکور به گونه ای بود که برخی معاملات نقدی اسکناس آمریکایی در حوالی ظهر روز گذشته در رقم 29هزار و 550تومان نیز ثبت شد. اما در نهایت قیمت این ارز در معاملات عصر یکشنبه با 50تومان کاهش نسبت به نرخ روز ابتدایی هفته، در رقم 29هزار و 600تومان گزارش شد. روند کاهشی معاملات نقدی دلار در شرایطی بود که نرخ این ارز در معاملات فردایی، به صورت افزایشی ارائه می شد
به عقیده بسیاری از فعالان ارزی، ثبات نسبی نرخ ارز در روز های اخیر بازار و درجا زدن نرخ دلار غیر رسمی ناشی از تقابل دو نیروی متضاد در انتظارات معامله گران است. طبق مشاهدات به عمل آمده از فضای بازار در هفته های اخیر، پس از انتشار سیگنال های امیدوار کننده از پاسخ طرفین قرارداد به پیش نویس اروپایی، بخش عمده ای از معامله گران بازار تهران اقدام به تخلیه دارایی های ارزی خود به ریال کردند. این افراد که دارایی های خود را در سطوح قیمتی کانال 29هزار تومانی تبدیل کرده بودند اکنون حاضر به خرید دلار در ارقام بالاتر نیستند که این امر خود سبب به وجود آمدن سقف مقاومت 30هزار تومانی برای دلار شده است. در سوی دیگر نیز افرادی که در سطوح قیمتی بالاتر و با انتظارات افزایشی اقدام به خرید ارز کرده بودند،
حاضر به فروش دارایی های خود در ارقام حال حاضر بازار نبوده و مانع از افزایش قیمت مجدد این ارز می شوند. با کاهش نسبی نرخ دلار غیر رسمی در معاملات روز گذشته، قیمت هر قطعه سکه طلا ضرب امامی نیز با حدود 120هزار تومان کاهش نسبت به نرخ روز شنبه به رقم 13میلیون و 880هزار تومان رسید.
داده های بازار قراردادهای اختیار نشان می دهد قیمت اتریوم (Ethereum) به ۵۶۰ دلار نمی رسد
داده های قراردادهای اختیار نشان می دهد که معامله گران مطمئن نیستند قیمت اتریوم (Ethereum) از روند صعودی بیت کوین (Bitcoin) پیروی کند و به اوج های جدیدی در سال ۲۰۲۰ برسد.
در هفته جاری قیمت بیت کوین (BTC) و اتر (ETH) به رکورد جدیدی رسید و اخبار صعودی همچنان امید سرمایه گذاران را به بازار صعودی مشابه سال ۲۰۱۷ نشان می دهد.
بسیاری از معامله گران تازه کار فقط قیمت دارایی ها را در اکسچنج های اصلی دنبال می کنند تا روند را پیش بینی کنند. با این حال ، بررسی داده های بازار آپشن ها می تواند اطلاعات بیشتری راجع به احساسات بازار ارائه دهد.
بررسی فعالیت اخیر در بازار آپشن بیت کوین (Bitcoin) نشان می دهد که برخی معاملات با قیمت هایی صورت گرفته است که حتی برای خوشبین ترین تحلیلگران نیز غیرممکن به نظر می رسید. این معاملات شامل ۲۰ قرارداد اختیار خرید بیت کوین (BTC) در (CME) در ماه دسامبر با قیمت اعمال ۷۰،۰۰۰ دلار و ۵۶ بیت کوین (BTC) با ارزش ۱۰۰،۰۰۰ دلار در لجر ایکس (LedgerX) است.
این معاملات ممکن است منعکس کننده شرایط گسترده تر بازار نباشد ، اما بالاترین قرارداد آپشن اتر (Ether) در دسامبر ۲۰۲۰ معادل ۱،۱۲۰ دلار است. با توجه به اینکه تنها ۴۲ روز تا زمان انقضا باقی مانده است ، این معامله شدیدا خوشبینانه است ، اما حتی نزدیک به آپشن های بیت کوین (BTC) که انتظار صعود ۳۳۰ درصدی یا بالاتر را دارند نیست.
شایان ذکر است که دریبیت (Deribit) نیز دارای قرارداد های اختیار خرید اتر (Ether) برای مارس ۲۰۲۱ با قیمت اعمال تا ۱۶۰۰ دلار است. این امر ممکن است به دلیل راه اندازی (ETH 2.0) در تاریخ ۱ دسامبر باشد که روند صعودی ۲۳۰ درصدی را پیش بینی می کند و به طور قابل توجهی کمتر از آپشن های بیت کوین (Bitcoin) است.
قراردادهای آپشن باز اتر. منبع: Skew
همانطور که داده های بالا نشان می دهد ، از ۶۱۳ میلیون دلار قرارداد باز اتر (Ether) ، فقط ۲۸ درصد در سطح ۴۶۰ دلار و بالاتر است. این وضعیت را می توان تا حدی به افزایش ۲۳ درصدی قیمت که طی ده روز گذشته اتفاق افتاد ربط داد که نشان می دهد معامله گران انتظار این قیمت ها را نداشته اند.
همچنین لازم به یادآوری است که آپشن هایی تا مارس ۲۰۲۱ در اکثر اکسچنج ها لیست شده است. بنابراین برای تاریخ های دورتر باید انتظار خوش بینی بیشتری داشت. قراردادهای اختیار خرید برای سطوح قیمت بسیار بالاتر از سطح بازار نسبتاً ارزان است. قرارداد اختیار خرید ۶۰۰ دلاری اتر (ETH) برای ژانویه ۲۰۲۱ تنها دو هفته پیش با قیمت ۱۲ دلار معامله شد.
معامله گران در مورد بیت کوین (Bitcoin) خوش بین ترند
مقایسه این داده ها با بازار قراردادهای اختیار بیت کوین (Bitcoin) ، تفاوت چشمگیری را نشان می دهد. آپشن های بیت کوین (BTC) به طور قابل توجهی خوشبینانه تر هستند و آپشن های ۵۰۰۰۰ دلاری وجود دارد که مدتها پیش برای ژوئن و دسامبر ۲۰۲۱ ثبت شدند.
قیمت قراردادهای باز بیت کوین. منبع: Skew
توجه کنید که چگونه برخلاف بازارهای اتر (Ether) ، قراردادهای عظیم بالای ۱۷۰۰۰ دلار وجود دارد. این بار ، ۴۰ درصد از قراردادهای آپشن باز ۳٫۷۵ میلیارد دلاری بیت کوین (BTC) در سطح ۱۶۰۰۰ دلار به بالا ثبت شده است.
قیمت بیت کوین (Bitcoin) طی ده روز گذشته ۱۸٫۵ درصد افزایش یافته است ، بنابراین این قراردادهای خوش بینانه حتی در آن زمان نیز غیر منطقی تر به نظر می رسیدند. بنابراین ، صعود اخیر اتر (ETH) دلیل نبود معاملات آپشن بسیار خوش بینانه نیست.
فقط می توان نتیجه گرفت که معامله گران اتر (Ether) به اندازه معامله گران بیت کوین (Bitcoin) خوشبین نبودند. برخی معتقدند این چیز خوبی است ، زیرا انتظارات غیر واقعی ممکن است سرمایه گذاران را ناامید کند.
عدم تمایل سرمایه گذاران اتر (Ether) برای شرط بندی بر صعود ۲۵ درصدی تا ۲۵ دسامبر ، گویای این امر است.
دلایل شکست معامله گران فارکس
یک معامله گر ٬ بدترین دشمن خود است و خطای انسان ریشه در بسیاری از مشکلات دارد. به طور خلاصه، دلیل اصلی ضرر مالی معامله گران فارکس بسیار ساده است، مقصر اصلی خود معامله گران هستند. (البته انتخاب کارگزار مناسب شرط اصلی فعالیت در این بازار هست ) تجارت مالی به ویژه در بازارهای ارز نیازمند برنامه ریزی طولانی مدت و دقیق در سطوح مختلف است. معامله گر بدون درک اصول اولیه بازار و تحلیل مدام این محیط بی ثبات نمی تواند شروع به معامله کند. کسانی که علاقه مند به سرمایه گذاری و تجارت هستند بهتر است به منظور جلوگیری از ضرر مالی در تجارت فارکس پیشنهادات زیر را به دقت بخوانند.
معامله بیش از حد
معامله بیش از حد – انجام معاملات بسیار بزرگ و یا مکرر از شایع ترین دلایل شکست معامله گران فارکس است. داشتن اهداف سود غیر واقعی در سر، اعتیاد به بازار و یا عدم سرمایه کافی ممکن است به معامله بیش از حد بی انجامد. در حال حاضر از اشاره به انتظارات غیر واقعی صرف نظر می کنیم چرا که این مفهوم بعداً به طور کلی در این مقاله بررسی خواهد شد. قبل از هر چیز به بررسی عدم سرمایه کافی می پردازیم. اکثر معامله گران می دانند که بدون پول نمی توان کسب درآمد کرد. یکی از برترین مزایای فارکس دسترسی به حسابهای اهرمی بسیار بالا است. به این انتظارات غیر واقعی از معامله گران ترتیب حتی معامله گرانی که سرمایه اندکی دارند هم می توانند با پیش بینی قیمت دارای های مالی سود قابل توجهی کسب کنند و یا بالعکس، متحمل ضرر زیادی شوند. مادامی که یک استراتژی مدیریت ریسک همه جانبه در کار باشد اینکه پایه یک سرمایه گذاری قابل توجه از اهرم بالا و یا سرمایه گذاری بالای اولیه نشأت می گیرد اهمیت چندانی ندارد.
نکته ی کلیدی اطمینان از داشتن پایه سرمایه گذاری کافی است. داشتن سرمایه کافی در یک حساب تجاری شانس معامله گر را در سودآوری دراز مدت به طور قابل توجهی افزایش داده و از فشار روانی در حین معامله می کاهد. در نتیجه معامله گران بخش کوچکی از کل سرمایه شان را در یک معامله ریسک کرده و در عین حال سود قابل قبولی به دست می آورند. خوب، چقدر سرمایه کافی است؟ از دست دادن پول در تجارت فارکس ناشی از مدیریت نادرست حساب تجاری است که به این روش می توانید از آن جلوگیری کنید: 0.01 لات حداقل حجم معاملاتی است که بروکرها ارائه می دهند. البته معامله در حجم های کوچکتر تنها راه کم کردن ریسک نیست. مبتدیان و معامله گران با تجربه هر دو باید به دقت به فکر تعیین حد ضرر (Stop Loss) باشند. قاعده کلی ریسک برای معامله گران تازه کار حداکثر 1 درصد از کل سرمایه در هر معامله است.
اگر معامله گران تازه کار با سرمایه ای بیشتر از این میزان معامله کنند احتمال ضرر خود را به شدت افزایش خواهند داد. استفاده ی متعادل و با احتیاط از اهرم در معاملات کوچک روش خوبی برای حفظ سرمایه در دراز مدت است؛ به عنوان مثال، مقدار سرمایه گذاری مورد نیاز برای معامله یک لات (معادل یکصد هزار دلار) بر روی جفت ارز EUR/USD در یک حساب تجاری با اهرم 1:400 تنها 250 دلار است. با این حال، معامله با اهرم بالاتر میزان ریسک سرمایه تجاری در یک معامله را به همان نسبت افزایش می دهد. در این مثال، معامله در حسابی با اهرم 1:400، در مقایسه با معامله در حسابی با اهرم 1:100، امکان ضرر را چهار برابر می کند.
اعتیاد به معامله یکی دیگر از دلایل ضرر مالی معامله گران فارکس است. آنها قیمت ها را دنبال می کنند، کاری که حتی معامله گران نهادی از آن اجتناب می کنند. تجارت فارکس می تواند بسیار هیجان انگیز باشد. معامله در بازه های زمانی کوتاه و با جفت ارزهای متغیر در بازاری که به سرعت در حال افزایش است ممکن است در فرد آدرنالین بسیاری ترشح کند. همچنین اگر بازار در جهت غیر منتظره ای حرکت کند ممکن است منجر به استرس فراوانی شود.
معامله گران باید یک استراتژی خروج واضح داشته باشند تا اگر هیچ چیز طبق برنامه پیش نرفت از این سناریو جلوگیری کنند. معامله گران باهوش در این مواقع می دانند که بعضی از اقدامات ارزش ریسک کردن ندارند. این درست زمانی است که باید از معامله دست کشیده و به فکر حفظ مانده حساب باشید. شما فردا هم به بازار دسترسی دارید و امکان فرصت های تجاری جدید همواره وجود دارد. هرچه زودتر معامله گر صبر و شکیبایی را به عنوان قدرت و نه ضعف ببیند، زودتر به درصد بالاتری از معاملات سودآور دست می یابد. هرچند ممکن است متناقض به نظر بی آید اما گاهی امتناع از ورود به بازار بهترین روش سودآوری برای یک معامله گر فارکس است.
عدم سازگاری با شرایط بازار
دلیل دیگر ضرر مالی معامله گران فارکس این تصور غلط است که یک استراتژی تجاری اثبات شده برای دستیابی به تعداد زیادی از معاملات سودآور کافی است. بازارها بی ثبات هستند؛ اما در بازار ثابت و یکنواخت هم نمی توان معامله کرد. به دلیل همین بی ثباتی همیشگی بازار است که معامله گران باید بتوانند این تغییرات را ردیابی کرده و خود را با هر شرایطی وفق دهند. درست است که این تغییرات شما را در معرض ریسک های جدید قرار می دهد، اما به واسطه ی همین تغییرات فرصت های جدید هم به وجود می آید. یک معامله گر زبردست به جای ترس از این تغییرات از آنها بهره می برد. یک معامله گر علاوه بر عوامل دیگر باید با پیگیری جدیدترین نشریات مالی، میانگین ناپایداری ها را بررسی کرده و بتواند بازار گرایشی (Trending Market) را از بازار بی ثبات (Ranging Market) تشخیص دهد. نوسانات بازار تأثیرات عمده ای بر عملکرد تجاری دارد.
معامله گران باید آگاه باشند که نوسانات بازار ممکن است در طی ساعت ها، روزها، ماه ها و حتی سال ها پراکنده شود. بسیاری از استراتژهای تجاری وابسته به نوسانات در دوره های غیر قابل پیش بینی نتایج نامطلوبی ارائه می دهند؛ بنابراین، یک معامله گر باید همواره از استراتژی ای بهره ببرد که مطابق نوسانات موجود در شرایط کنونی بازار است.
پیگیری نشریات مالی نیز بسیار حائز اهمیت است حتی اگر استراتژی منتخب اصولی نباشد. تصمیمات سیاست پولی مانند تغییر نرخ بهره و یا اطلاعات اقتصادی در رابطه با بیکاری و اعتماد مصرف کننده می تواند تمایل جامعه تجاری را دچار تغییر کند. واکنش بازار به این حوادث، تأثیرات اجتناب ناپذیری بر عرضه و تقاضای ارزهای مربوطه می گذارد. در نهایت، ناتوانی در تشخیص بازارهای گرایشی از بازارهای بی ثبات اغلب منجر به اعمال ابزار تجاری اشتباه در زمان نامناسب می شود.
مدیریت ریسک ضعیف
مدیریت ریسک نامناسب باعث می شود تا معامله گران فارکس به سرعت ضرر مالی بدهند. این که پلتفرم های تجاری مجهز به مکانیسم های اتوماتیک حد سود (Take- Profit) و حد ضرر (Stop- Loss) هستند اصلاً اتفاقی نیست. تسلط بر آنها به طرز قابل توجهی شانس معامله گران را برای موفقیت افزایش می دهد. معامله گران نه تنها باید از وجود این مکانیسم ها مطلع باشند، بلکه باید بتوانند آنها را به درستی و مطابق با سطوح نوسانات بازار (که برای دوره و مدت معاملات پیش بینی شده) به کار ببندند. به یاد داشته باشید که یک «حد ضرر رو به پایین» می تواند مسبب از دست رفتن یک پوزیشن سودآور باشد. در عین حال، یک «حد سود رو به بالا» ممکن است به دلیل عدم نوسان هیچوقت به ثمر نرسد. توجه به نسبت ریسک/پاداش یکی از مهمترین بخش های یک مدیریت ریسک خوب است. نسبت ریسک/پاداش یک معیار سنجشی است که در برنامه ریزی به معامله گران کمک می کند تا بدانند اگر معامله طبق برنامه پیش برود چقدر سود و در غیر این صورت چقدر ضرر می دهد. این مثال را در نظر بگیرید، اگر «حد سود» در 100 پیپ و «حد ضرر» در 50 پیپ تنظیم شده باشد، در این صورت نسبت ریسک/پاداش شما 2:1 خواهد بود. معامله گران باید همیشه این دو متغیر را در کنار هم بررسی کنند تا از سازگاری آنها با اهداف سود اطمینان حاصل شود.
نداشتن و یا پیروی نکردن از یک برنامه تجاری
معامله گران فارکس به چه علت های دیگری ضرر می کنند؟ خوب، نگرش ضعیف و ناتوانی در آمادگی برای شرایط کنونی بازار قطعاٌ در این موضوع نقش دارد. به شدت توصیه می شود که با تجارت مالی همانند یک نوع کسب و کار برخورد کنید، چرا که واقعاً این گونه است. هر پروژه تجاری جدی ای نیازمند یک برنامه تجاری است. یک معامله گر جدی باید با تلاش و صرف وقت یک استراتژی تجاری کامل برای خود مهیا کند. یک برنامه تجاری در کمترین حالت باید نقاط بهینه ورود و خروج در معاملات، نسبت ریسک/پاداش و قوانین مدیریت پول را در نظر بگیرد.
انتظارات غیر واقعی
معامله گران فارکس دو دسته اند:
دسته اول از بازار سهام و دیگر بازارهای مالی رانده شده و به دنبال شرایط تجاری بهتر و یا سرمایه گذاری دارایی های خود به بازار فارکس پیوسته اند. دسته دوم معامله گران تازه کاری هستند که پیش از این در هیچ بازار مالی ای معامله نکرده اند. کاملاً طبیعی است که دسته اول به واسطه ی تجربه ی خود در معاملات فارکس موفقیت بیشتری کسب کند. آنها پاسخ سؤالاتی که برای تازه کارن مطرح است را می دانند، سؤالاتی مانند چرا معامله گران فارکس شکست می خورند؟ یا چرا تمام معامله گران شکست می خورند؟
معامله گران با تجربه در قبال سود انتظارات شان واقع بینانه است. این ذهنیت باعث می شود تا آنها از دنبال کردن قیمت و شکست قوانین تجاری استراتژی خود اجتناب کنند – زیرا این دو خصیصه به ندرت سودمند هستند. انتظارت واقع بینانه برخی از فشارهای روانی تجارت را کاهش می دهد. برخی از معامله گران با تجربه در هنگام یک معامله نا موفق غرق احساسات خود شده و پی در پی تصمیمات اشتباه می گیرند. معامله گران تازه کار باید بدانند که در بازار فارکس نمی توان به سرعت به ثروتمند شد. به یاد داشته باشید، فارکس مانند هر تجارت و یا حرفه ی دیگری دارای دوره های بد و خوب توأم با ریسک و پاداش است. اگر حضور در بازار برای هر معامله به حداقل برسد، در معامله گر آرامش خاطر به وجود می آید چرا که عملکرد کلی وی در دراز مدت دیگر تحت تأثیر یک معامله ناموفق نخواهد بود. بهترین متحد شما صبر و یکپارچگی است. نیازی نیست معامله گر در یک و یا دو معامله بزرگ حتماً به ثروت کمی برسد. زیرا این به عادت بد تجاری و ضررهای قابل توجهی در دراز مدت می انجامد. بهترین گزینه شما دستیابی به نتایج مثبت از طریق معاملات کوچکتر در طول ماه ها و سال ها است.
شاید دوست داشته باشید
آموزش یک جلسه ای تشخیص نقاط ورود و خروج بازار
مارس 6, 2021
نحوه عملکرد لوریج یا اهرم در فارکس
ژانویه 10, 2018
دیدگاه شما