عملکرد سطوح نقاط پیوت (Pivot Points)
آشنایی با نقاط پیوت (Pivot Points)
نقاط پیوت (Pivot Points) یکی از روش های مهم در تعیین سطوح حمایت و مقاومت استفاده از نقاط پیوت (Pivot Points) می باشد. در واقع می توان در نقاط پیوت انتظار داشته باشیم که روند حرکت قیمت در بازار دچار تغییر شود. دلیل اهمیت نقاط پیوت این است که به خوبی می توان آن ها را در چارت مشاهده نمود و در معاملات حرفه ای از آن ها استفاده کرد. استفاده از این نقاط یکی از بهترین روش ها برای ترید کردن در نوسان گیری های کوتاه مدت می باشد.
برای اینکه بتوانید به خوبی از نقاط پیوت (Pivot Points) استفاده نمایید، باید ابتدا روش محاسبه سطوح پیوت را یاد بگیرید.
برای محاسبه نقاط پیوت چهار پارامتر اصلی را باید مد نظر قرار داد. این چهار پارامتر عبارتند از:
- آخرین قیمت باز شده
- بالاترین قیمت
- پایینترین قیمت
- قیمت بسته شدن معاملات
به طور معمول زمان بسته شدن بازار نیویورک به عنوان قیمت بسته شدن معاملات در روز قبل در نظر گرفته می شود. بازار نیویورک بر اساس ساعت استاندارد شرق آمریکا در ساعت چهار بعد از ظهر بسته می شود.
آموزش روش محاسبه پیوت (Pivot Points) در فارکس
به منظور استفاده از نقاط پیوت (Pivot Points) در نمودار قیمت، می توانید از فرمول هایی که در ادامه معرفی می شوند استفاده نمایید. ابتدا از فرمول زیر نقطه پیوت را محاسبه می کنیم.
نقطه پیوت (PP) = (بالا ترین قیمت + پایین ترین قیمت + قیمت بسته شدن) /۳
پس از این که نقاط پیوت را بدست آوردید، می توانید سطوح حمایت و مقاومت را از طریق رابطه های زیر محاسبه نمایید.
نحوه محاسبه اولین سطح حمایت و مقاومت :
مقاومت اول (R1) = ( x PP2 ) ـ پایین ترین قیمت
حمایت اول (S1) = (PP 2 x) ـ بالا ترین قیمت
محاسبه دومین سطح حمایت و مقاومت:
مقاومت دوم (R2) = pp + ( بالا ترین قیمت ـ پایین ترین قیمت )
حمایت دوم (S2) = pp+ ( بالا ترین قیمت ـ پایین ترین قیمت )
محاسبه سومین سطح حمایت و مقاومت:
مقاومت سوم (R3) = بالا ترین قیمت + 2(PP ـ پایین ترین قیمت )
حمایت سوم = (S3) پایین ترین ـ 2 ( بالا ترین قیمت ـ PP)
این نکته را در نظر داشته باشید که برخی از اندیکاتور ها سطوح وسط یا سطوح میانیِ این نقاط را رسم می کنند. این نقاط به عنوان سطوح کوچک بین نقاط پیوت اصلی و سطوح حمایت و مقاومت می باشند که احتمال برگشت روند از این نقاط نیز وجود دارد.
نقاط پیوت (Pivot Points)
نکته ای که در ادامه باید به آن اشاره داشته باشیم این است که نیازی نیست نگران محاسبه این نقاط در نمودار باشید زیرا اندیکاتور های زیادی هستند که محاسبات را به صورت خودکار انجام داده و سطوح را در نمودار رسم می کند.
نحوه معامله با استفاده از نقاط پیوت (Pivot Points)
آسان ترین روش معامله با نقاط پیوت (Pivot Points) این است که این سطوح را مانند سطوح حمایت و مقاومت در نظر بگیرید. نحوه بررسی قدرت سطوح پیوت نیز دقیقا مانند سطوح حمایت و مقاومت کلاسیک می باشد. به این صورت که شما رفتار قیمت را در برخورد با این سطوح مورد بررسی قرار داده و هر چه تعداد برخوردها و بازگشت قیمت به این سطوح بیشتر باشد، آن سطح حمایت یا مقاومت قوی تری در نظر گرفته می قوانین معامله با Pivot Point شود. در صورتی که قیمت به سطح مقاومت بالایی از نقاط پیوت نزدیک شود، می توانید وارد معامله فروش شده و حد ضرر خود را در بالای خط مقاومت قرار دهید. زیرا ما انتظار داریم که قیمت در برخورد با خطوط قدرتمند پیوت تغییر جهت داده و به سمت پایین حرکت کند. در صورتی که قدرت حرکت قیمت به حدی باشد که بتواند مقاومت را بشکند، با قرار دادن حد ضرر، جلوی ضرر کنترل نشده را خواهیم گرفت.
در مورد خطوط حمایتی مربوط به نقاط پیوت (Pivot Points) نیز به همین صورت عمل می کنیم. به این ترتیب که با نزدیک شدن قیمت به خطوط حمایت معامله خریدی را باز کرده و حد ضرر را در زیر سطح حمایت قرار می دهیم.
تصویر زیر را با دقت ملاحظه نمایید این نمودار مربوط به پوند دلار آمریکا در تایم 15 دقیقه می باشد.
نقاط پیوت (Pivot Points) پوند انگلیس در قوانین معامله با Pivot Point برابر دلار آمریکا
مشاهده می کنید که قیمت با سطح حمایت S1 برخورد می کند. در این حالت اگر سطح S1 یک سطح قدرتمند باشد می توانید وارد معامله خرید شوید. برای اینکه پولبک قیمت در ناحیه حمایت اول حد ضرر شما را سریعاً فعال نکند می توانید حد ضرر را کمی بعد از حمایت دوم در نظر بگیرید.
روش محافظه کارانه تر در این روش معامله این است که حد ضرر تان را دقیقا در زیر S2 قرار دهید تا در صورتی که قیمت حمایت های مورد نظر را بشکند ضرر زیادی متوجه شما نشده باشد. زیرا اگر خطوط حمایتی شکسته شوند، S1 و S2 تبدیل به مقاومت شده و قیمت دوباره به این ناحیه بر نمی گردد.
اگر ریسک پذیری بالاتری دارید و از قدرتمند بودن S1 مطمئن هستید، می توانید حد ضرر را دقیقا در زیر S1 قرار دهید برای تعیین نقاط سود نیز می توانید PP یا R1 را به عنوان هدف در نظر بگیرید. زیرا این سطوح نوعی مقاومت در نمودار تلقی می شوند.
در تصویر زیر مشاهده می کنید که اگر در این ناحیه وارد پوزیشن خرید می شدید چه اتفاقی می افتاد.
عملکرد سطوح نقاط پیوت (Pivot Points)
سطح S1 به عنوان حمایت در نمودار ثابت باقی مانده و قیمت به نقطه هدف رسیده است.
نکات مهم درمورد استفاده از نقاط پیوت (Pivot Points)
توجه داشته باشید که در معامله واقعی نباید تنها به نقاط پیوت (Pivot Points) تکیه کنید. در واقع باید بررسی نمایید که آیا سطوحی که نقاط پیوت، به ما معرفی می کنند با سطوح حمایت و مقاومت کلاسیک هماهنگی دارند یا خیر.
برای اطمینان از موقعیت ایجاد شده می توانید از اندیکاتور های دیگری نیز به عنوان تأییدیه کمک بگیرید. همچنین اگر در ناحیه S1 ملاحظه کردید که کندل دوجی شکل گرفته است، می توانید اینگونه برداشت کنید که شرایط فروش به اشباع رسیده و اس یک مانند یک حمایت قوی رفتار می کند.
نکته دیگر این که توجه داشته باشید در اکثر موارد مبادلات بین سطوح حمایت و مقاومت اولیه رخ می دهد. البته گاهی نیز قیمت، با سطح دوم و سطح سوم نیز برخورد می کند.
پیوت پوینت چیست؟ اندیکاتوری برای تشخیص نقاط برگشت بازار
در تحلیل تکنیکال ما به پیش بینی آینده با استفاده از رفتار قیمت در گذشته بازار میپردازیم. در این میان ابزارهایی وجود دارند که به ما در انجام این کار کمک خواهند کرد. پیوت پوینت ها یکی از این ابزارهای کاربردی هستند که معامله گران جهت مشخص کردن سطوح حمایت و مقاومت، شناسایی سنتیمیت بازار و به حداقل رساندن میزان ریسک از آنها استفاده میکنند. در این مطلب قصد داریم به این بپردازیم که پیوت پوینت چیست، چه کاربردهایی دارد و نحوه محاسبه آن چگونه است تا انتها با ما همراه باشید.
پیوت پوینت چیست؟
این نقاط به معامله گران در تعیین حرکات قیمتی در بازارهای مالی کمک میکنند. به بیان ساده Pivot point ها نقاطی هستند که توسط تریدرهای حرفهای به منظور ارزیابی صعودی و نزولی بودن بازار استفاده میشود. محاسبه میانگین بالاترین، پایین ترین و قیمت بسته شدن یک کندل در سشن معاملاتی این نقاط را به ما میدهد. پیوت پوینت یک نوع اندیکاتور برای تحلیل تکنیکال به منظور تشخیص روند بازار است. برخلاف اکثر شاخصهای فنی پیوت ها برای شناسایی نقاط عطف بازار در نظر گرفته شدهاند. آنها به کمک ریاضیات ساده و قیمتهای موجود در سشن معاملاتی مورد نظر محاسبه میشوند.
کاربردهای پیوت پوینتها
2 روش برای استفاده از Pivot Point ها وجود دارد که عبارتند از:
- به منظور به دست آوردن سطوح حمایت و مقاوت استاتیک
به طور کلی میتوان گفت پایه و اساس تمامی تحلیلهای تکنیکال سطوح حمایت و مقاومت است. این سطوح به عنوان میدان اصلی نبرد بین خرس ها و گاوها در نظر گرفته میشوند. با رسیدن قیمت به این نقاط برخی انتظار رشد و برخ انتظار ریزش دارند بنابراین برآیند نظرات این افراد است که جهت گیری قیمت را در این سطوح مشخص میکند. با توجه به اهمیت این موضوع شاید سوال پیش بیاید که برای مشخص کردن دقیق این سطوح از چه روش میتوان استفاده نمود؟ برای این کار روشهای زیادی وجود دارد که یکی از این روش ها به کارگیری پیوتها است.
- استفاده از خطوط Pivot به منظور شناسایی سنتیمیت بازار
هنگامی که قیمتها پایینتر از پیوت میانی باشد یعنی بازار خرسی است و هنگامی که بالاتر حرکت میکند یعنی شرایط حاکم در بازار صعودی است. بسیاری از روزها هیچ جو روانی خاصی در بازار وجود ندارد و به اصطلاح قیمت در یک بازه مشخص در حال رنج زدن است. در چنین مارکتی هیچ کدام از خریداران و فروشندگان بازار را کنترل نمیکنند.
در پایان دقت داشته باشید که استفاده از Pivot Point ها به تنهایی نمیتواند مبنای خرید و فروش قرار بگیرد و شما نیاز به بررسی بیشتر اندیکاتورهای دیگر، پترن های چارت و … دارید.
نحوه محاسبه پیوت پوینتها
نرم افزارهای مختلفی هست که شما میتوانید با استفاده از آنها این سطوح را ترسیم کنید. این خطوط بر اساس سابقه قیمت در تایم فریمی که قصد معامله در آن داریم به دست میآیند.
این خطوط به 4 روش قابل محاسبه هستند که عبارتند از:
پیوت پوینت (P) = (بالاترین قیمت + پایین ترین قیمت + قیمت بسته شدن کندل)/ 3
D = H – L
بالاترین قیمت=H
پایینترین قیمت=L
قیمت بسته شدن کندل= C
محاسبه به روش کلاسیک
اولین حمایت (S₁) = 2*P-H
دومین حمایت (S₂) = P-D
اولین مقاومت (R₁) = 2P-L
دومین مقاومت (R₂) = P + D
محاسبه به روش فیبوناتچی
S₁ = P – 0.382D
S₂ = P – 0.618D
S₃ = P – D
R₁ = P + 0.382D
R₂ = P +0.618D
R₃ = P + D
محاسبه به روش وودی
S₁ = P – )H-P)
S₂ = P – (H-L)
R₁ = P + (P-L)
R₂ = P +(H-L)
محاسبه به روش کاماریلا
قوانین معامله با Pivot Point
نحوه برخورد با این نقاط مانند نقاط حمایت و مقاومت در فیبوناتچی است. اگر قیمت بالاتر از P باشد یعنی در روند صعودی قرار داریم و هنگامی که پایین تر از آن باشد در روند نزولی قرار داریم. S₁ و R₁ اولین نقاط برای تارگت گذاری هستند و هنگامی که این سطوح شکسته شد گام بعدی S₂ و R₂ خواهد بود.
نقاط پیوت چیست؟ تشخیص انواع پیوت (Pivot) در تحلیل تکنیکال
تشخیص نقاط پیوت (Pivot) یکی از نکات اصولی و اهداف تحلیل تکنیکال در بازار مالی است که برای تشخیص روند بازار مورد استفاده قرار میگیرد. در واقع، این نقاط را میتوان به عنوان یکی از مؤثرترین ابزارهای تحلیل تکنیکال معرفی کرد که در تشخیص وضعیت فعلی و گذشته قیمت بسیار سودمند عمل میکنند. پیوت یا همان نقطه چرخش قیمت در تحلیل نموداری قیمتها، به عنوان یک داده معاملاتی ارزشمند تلقی میشود. با استفاده از این دادهها میتوان روند کلی بازار را در بازههای زمانی مختلف تعیین کرد. اهمیت درک و شناخت این شاخص تکنیکال به حدی بالاست که بدون توجه به آن معاملهگر در تحلیل معاملات خود و تشخیص روند بازار با اشتباهاتی مواجه خواهد شد. در این مقاله از والکس در مورد این شاخص و انواع آن توضیحات بیشتری ارائه میدهیم. اگر از علاقمندان به ترید ارز دیجیتال در بازارهای مالی هستید، مطالعه این مقاله برای شما مفید خواهد بود. با ما همراه باشید.
نقاط پیوت (Pivot) چیست؟
نقاط پیوت یکی از شاخصهای تحلیل تکنیکال یا محاسباتی است که استفاده معاملهگران از آن جهت تعیین روند کلی بازار در بازههای زمانی مختلف بسیار سودمند خواهد بود. این شاخص میانگین قیمت حداکثر و حداقل و قیمت پایانی یا بسته شدن روز معاملاتی قبل را نشان میدهند. با توجه به مقدار این شاخص در معاملات روزانه، میتوان روند قیمت بازار در روز بعد را تعیین کرد. روند صعودی و نزولی به ترتیب در معاملاتی بالاتر و پایین تر از این نقاط اتفاق میافتند.
با استفاده از نقطه چرخش قیمت میتوان سطوح حمایت و مقاومت را نیز پیش بینی کرد. این شاخصها به معاملهگران اطلاعاتی جهت تعیین قیمت حمایت یا مقاومت ارائه میدهند. به عبارتی دیگر، با محاسبات مربوط به این سطوح آنها میتوانند نقطه توقف روند نزولی و روند صعودی قیمتها را پیش بینی کنند. به این ترتیب، این شاخصها نیز جهت تعیین یا تشخیص خط روند حرکت قیمتها ابزار پرکاربردی به شمار میآیند.
کاربردهای نقطه چرخش قیمت در تحلیل تکنیکال
با استفاده از نقاط پیوت معاملهگران میتوانند روند و حرکات قیمت را در بازار تعیین کنند. بر اساس این شاخص میتوان روند نزولی یا صعودی بازار را رصد کرد. به این معنا که با حرکت قیمت به زیر نقطه پیوت، روند نزولی و با جهش آن به بالای این شاخص، روند صعودی اتفاق میافتد.
از سوی دیگر، نقطه چرخش قیمت به عنوان شاخصی برای ورود و خروج از بازار نیز مهم تلقی میشود. معاملهگران با استناد به این شاخص میتوانند در مورد زمان ورود و خروج از بازار معاملاتی تصمیم گیری کنند. این موضوع با توجه به استراتژی مورد نظر هر معاملهگر میتواند متفاوت باشد. به عنوان مثال، یه معاملهگر ممکن است خرید ۱۰۰ سهام را در صورت شکست سطح مقاومت در اولویت خود قرار دهد. در حالیکه فردی دیگر استراتژی توقف ضرر را در سطح حمایت یا نزدیک به آن تعریف کند.
محاسبه نقاط پیوت در تحلیل تکنیکال
سیستم پنج نقطهای یکی از تکنیکهای اصلی است که اکثر معاملهگران جهت محاسبه نقاط پیوت مورد استفاده قرار میدهند. این سیستم، بر اساس پنج شاخص کلیدی یعنی حداکثر قیمت، حداقل قیمت، قیمت پایانی روز گذشته و نیز سطوح حمایت و مقاومت تعریف میشود. معادلات کاربردی در این سیستم عبارتند از:
Pivot point (P) = (Previous High + Previous Low + Previous Close)/3
S1= (P x 2) – Previous high
S2 = P – (Previous High – Previous Low)
R1 = (P x 2) – Previous Low
R2 = P + (Previous High – Previous Low)
هر یک از متغیرهای ذکر شده در معادلات فوق به صورت زیر معرفی میشوند:
شاخص نقطه چرخش قیمت بر اساس سه متغیر قیمت حداکثر، قیمت حداقل و قیمت پایانی روز معاملاتی قبلی توسط معاملهگران به صورت روزانه تعیین میشود. این شاخص به عنوان سطح حمایت یا مقاومت اولیه عمل میکند. این سطوح برای تشخیص حرکات قیمتی بیشترین اعتبار را دارند و بیشترین حرکت در همین سطوح رخ میدهد. معاملاتی با حجم بالا اغلب زمانی که قیمت در نقطه قوانین معامله با Pivot Point پیوت یا نزدیک به آن باشد، اتفاق میافتند. برای سهامهایی که در ساعات خاصی از روز معامله میشوند، سه متغیر ذکر شده با توجه به ساعات معاملاتی استاندارد روزانه تعیین میشوند.
در بازارهای ۲۴ ساعته از جمله فارکس، نقاط پیوت با استفاده از زمان پایان یا بسته شدن بازار در نیویورک ( ۴ بعد از ظهر) محاسبه میشوند. با توجه به اینکه ساعت گرینویچ (GMT) در معاملات فارکس نیز مبنا قرار میگیرد، برخی از معاملهگران پایان یک جلسه معاملاتی را در ساعت ۲۳:۵۹ GMT و شروع آن را در ساعت ۰۰:۰۰ GMT مد نظر قرار میدهند.
همانگونه که میتوان با استفاده از دادههای روز قبل جهت محاسبه شاخص Pivot Point و ارائه سطوح حمایت و مقاومت روز بعد استفاده کرد، پیش بینی این شاخص در هفتههای آتی با استناد به دادههای هفته گذشته نیز امکان پذیر است. این ویژگی نقش مفید و مؤثری برای معاملات مبتنی بر نوسان دارد و در تریدهای روزانه معاملهگران نیز کارآمد خواهد بود.
معرفی انواع پیوت
به طور کلی میتوان پیوتها را به عنوان نقاط تغییر جهت قیمت معرفی کرد. این نقاط با غلبه نیروی عرضه بر تقاضا و یا بالعکس شکل میگیرند. معاملهگران با توجه به نقاط پیوت میتوانند تحرکات بازار را ارزیابی کنند. این شاخص فنی در چهار دسته کلی طبقه بندی میشود.
● پیوت ماژور
در نمودار قیمتها، این اصطلاح به کف و سقفهای قیمتی که در ایجاد حرکاتی قدرتمند در جهت مخالف نقش داشتهاند، اطلاق میشود. به عبارت دیگر در این نقاط با ایجاد برگشتهای بزرگ در قیمت، روند صعودی به نزولی و بالعکس تبدیل میشود. پیوتهای ماژور اغلب در نزدیکی سطح حمایت یا مقاومت اتفاق میافتند.
پیوت ماژور یا برگشتهای بزرگ در نمودارهای قیمت در تعیین الگوهای قیمتی و خطوط روند آن به عنوان یک ابزار تکنیکال پرکاربرد و مفید تلقی میشوند. از دیگر ویژگیهای این پیوت میتوان به اوج رسیدن فعالیت خریداران یا فروشندگان در این نقاط اشاره کرد.
● پیوت مینور
پیوت مینور همانطور که از نام آن نیز پیداست در ایجاد حرکات یا تغییرات کوچک قیمت یا نوسانات کوتاه مدت نقش دارد. از آنجا که این نقطه چرخش قیمت از اعتبار کمتری برای تحلیلگران برخوردار است، جهت تعیین الگوهای نموداری کاربرد چندانی ندارند. رخداد این پیوتها از قانون خاصی تبعیت نمیکند. در واقع میتوان شکل گیری این پیوتها را به صورت تصادفی معرفی کرد.
● پیوت قیمتی
پیوت قیمتی بازگوکننده همان مفهوم اصلی نقاط بازگشت قیمت است. به عبارتی، این نوع پیوتها با ایجاد روندی قوی و در خلاف جهت مسیر یا روند حرکت بازار در ارتباط هستند. از ویژگیهای شاخص این پیوت، نقش مؤثر تحرکات قیمتی بازار معاملات و جزئیات آن در رخداد آن است. یک پیوت قیمتی معتبر با مشخصه پرایس اکشنی به میزان سه کندل، تشکیل کندل بازگشتی و پیشروی مجدد آن با همان شرایط ولی در جهت معکوس شناخته میشود.
● پیوت محاسباتی
همانطور که از نام آن پیداست، اساس این نوع پیوتها محاسبات انجام شده با استفاده از دادههای قیمتی و فرمولهای ریاضی است. در پیوت محاسباتی بازه زمانی به عنوان یک فاکتور مهم مد نظر قرار میگیرد. در واقع با توجه به تایم فریمها و دادههای قیمتی مورد استفاده، اعتبار محاسبات انجام شده تا زمان مشخصی خواهد بود. از مهم ترین انواع این پیوتها میتوان به پیوت وودی (Woodie)، خطوط کامریلا (Camarilla lines) و فیبوناچی (Fibonacci) اشاره کرد.
تشخیص پیوت ماژور و مینور
نکته مهم در تشخیص پیوت ماژور و مینور، داشتن سطحی از دانش و شناخت در زمینه تحلیل تکنیکال بازارهای مالی است. برای معاملهگران حرفهای تمایز بین این پیوتها با مشاهده نمودارها و بررسی روند آنها به راحتی امکان پذیر است. با این حال، دو روش کلی جهت شناخت نقاط پیوت ماژور و مینور معرفی شدهاند.
● فیبوناچی بازگشتی (Fibonacci Retracement levels)
در این روش چنانچه روند جدید قیمت یا اصلاح آن، حداقل ۳۸% از حرکت یا موج قبلی را جبران کند، ماژور پیوت اتفاق افتاده است. اصلاح قیمتی در محدودهای کمتر از میزان ذکر شده، معرف ماژور مینور است.
● شاخص یا اندیکاتور مکدی (MACD)
مکدی به عنوان یکی از شاخصهای تحلیل تکنیکال در تشخیص پیوتهای ماژور و مینور معرفی میشود. این شاخص در تعیین جهت و قدرت روندهای صعودی و نزولی کارایی بالایی دارد. برای استفاده از این اندیکاتور باید یک تایم فریم مناسب که شامل حداقل تعداد کندلهای لازم برای تغییر فاز آن روی موجهای متوالی (قله و دره) قیمت باشد، انتخاب شود.
در شاخص مکدی یک فاز منفی و یک فاز مثبت تعریف میشود. نقاطی از نمودار با علامت جبری مثبت مکدی، یک قله ماژور (بیشترین قیمت) و با علامت منفی، یک دره ماژور (کمترین قیمت) است. در این نقاط باید تغییرات قیمت یا مدت زمان موج برگشت، از قانون فیبوناچی بازگشتی تبعیت کند. به این معنا که باید حداقل ۳۸ درصد از تغییرات قیمت یا مدت زمان موج قبلی خود را جبران کند. در نهایت، نقاطی با این ویژگی را میتوان به نقاط پیوت ماژور معرفی کرد. در شکل فوق این نقاط مشخص شدهاند.
تفسیر و استفاده از پیوت پونت
نقاط پیوت به مفهوم یک سطح قیمت مهم برای معاملهگران به شمار میآیند. این مفهوم مانند نقاط عطف معامله تلقی میشوند که در آن معاملهگر انتظار ادامه روند فعلی قیمت یا معکوس شدن آن را دارد. مفهوم ذکر شده بر اساس استراتژی معاملاتی افراد معانی مختلفی دارد.
برخی از معاملهگران نقاط حداکثر پیشین یا نقاط پایین قیمت را به عنوان یک پیوت در نظر میکنند. یک معاملهگر ممکن است بالاترین سطح قیمت در تایم فریم ۵۲ هفته را به عنوان نقطه پیوت تلقی کند. با حرکت قیمت بالاتر از این سطح، افزایش قیمت توسط معاملهگر پیش بینی میشود. در حالیکه با بازگشت آن به زیر سطح حداکثر قیمت در تایم فریم تعیین شده، ممکن است معاملهگر را از موقعیت معاملاتی خود خارج کند. برای عدهای نیز قیمت حداکثر و حداقل روزانه، هفتگی یا نوسان حداقل و حداکثر به عنوان پیوت مطرح میشوند. به این ترتیب میتوان بیان کرد که این شاخص در هر بازه زمانی میتواند رخ دهد.
زمانی که قیمت بالاتر و پایینتر از نقطه پیوت باشد، به ترتیب، به عنوان روند صعودی و روند نزولی در نظر گرفته میشود. R1 و R2 به عنوان سطوح مقاومت یا سطوح بالاتر از نقاط پیوت و S1 و S2 نیز به عنوان سطوح حمایت یا پایین تر از این شاخص معرفی میشوند. با حرکت قیمت به زیر نقطه پیوت، ممکن است این اکشن تا سطح S1 تداوم داشته باشد. چنانچه در این حالت قیمت به محدوده پایین تر از S1 کاهش پیدا کند، میتواند تا سطح S2 ادامه یابد. همین تفسیر در مورد سطوح R1 و R2 نیز وجود دارد.
در حال حاضر، این شاخص به عنوان راهنمایی برای درک چگونگی حرکت قیمت مورد استفاده قرار میگیرد. محاسبه این شاخص، سطوح حمایت و مقاومت را نیز ارائه میدهد. محاسبه آن در بازههای زمانی مختلف، اطلاعات ارزشمندی را برای معاملات روزانه و مبتنی بر نوسان در دسترس قرار میدهد.
محدودیت استفاده از Pivot Points
نقاط پیوت یک ابزار عالی برای شناسایی مناطق حمایت و مقاومت تعریف میشوند. استفاده از این ابزار فنی در ترکیب با سایر ابزارهای تجزیه و تحلیل تکنیکال میتواند بهترین عملکرد را به معاملهگر ارائه دهد. در حالی که این شاخص برای برخی از معاملهگران سودمند تلقی میشود، ممکن است برای گروهی دیگر اینگونه نباشد. ویژگیهایی چون نوسانات یا حرکت رفت و برگشتی قیمت در یک سطح، عدم اطمینان از موقعیت متوقف شدن و معکوس شدن قیمت یا رسیدن قیمت به سطوح مشخص شده در نمودار باعث میشود تا این شاخص نیز همانند همه اندیکاتورها فقط به عنوان بخشی از یک پلن تجاری کامل مورد استفاده قرار گیرد.
گرچه نقاط پیوت در پیش بینی حرکات قیمت ابزاری بسیار خوب و کاربردی معرفی میشوند، اما باید توجه داشت که موفقیت و کسب سود در بازارهای مالی منحصراً با تکیه به یک شاخص بدست نمیآید. سهمی از این موفقیت به دانش و مهارت معاملهگر و توانایی او جهت استفاده مؤثر از این شاخص به همراه سایر اشکال تحلیلهای تکنیکال مرتبط است. سایر شاخصهای فنی میتوانند هر ابزاری چون اندیکاتور مکدی، الگوهای کندل استیک یا استفاده از میانگین متحرک جهت تعیین روند بازار باشند. هر چه تعداد شاخصهای مثبت کاربردی در یک معامله بیشتر باشند، شانس موفقیت در آن نیز با احتمال بیشتری همراه است.
تحلیل تکنیکال در معاملات بازار مالی با بررسی نقطه پیوت
نقاط پیوت را میتوان یکی از ابزارهای کاربردی در تحلیل فنی معاملات بازار مالی معرفی کرد. با توجه به آن معاملهگران میتوانند اهداف معاملاتی خود را در مسیر درستی پیش ببرند. بر اساس مقادیر سطوح مقاومت و حمایت نیز میتوانند نقطه ضرر و قیمت هدف را تعیین کنند.
گرچه داشتن آگاهی و دانش درباره این شاخص میتواند در کسب موفقیت و سودآوری در معاملات مهم تلقی شود، اما نباید صرف تکیه بر آن را جهت انجام معاملات کافی و عاقلانه دانست. در واقع، یک تحلیل تکنیکال قدرتمند بر پایه ترکیبی از اندیکاتورها یا ابزارهای معرفی شده در این مقوله معرفی میشود. در این صورت میتوان بر اساس دادهها و استدلالهای بهتر و مطمئنتری به بررسی روند بازار پرداخت.
نقاط پیوت (Pivot Point)
نقاط پیوت یک شاخص روزانه برای معاملات آتی، کالاها و سهام هستند. برخلاف میانگین های متحرک یا نوسانگرها، ثابت هستند و در طول روز در قیمت های یکسانی باقی می مانند. به این معنی که معامله گران می توانند از این سطوح برای برنامه ریزی معاملات خود استفاده کنند.
نقاط پیوت چیست؟
نقطه پیوت یک شاخص تحلیل تکنیکال است که برای تعیین روند کلی بازار در بازه های زمانی مختلف استفاده می شود. نقطه پیوت صرفاً میانگین سقف و کف قیمت روزانه و قیمت پایانی روز معاملاتی قبلی است. در روز بعد، معاملات بالای نقطه پیوت نشاندهنده احساسات صعودی مداوم است، در حالی که معاملات زیر نقطه پیوت نشاندهنده احساسات نزولی است.
نقطه پیوت مبنای این اندیکاتور است، اما همچنین شامل سایر سطوح حمایت و مقاومتی می شود که بر اساس محاسبه نقطه پیوت پیش بینی می شوند. همه این قوانین معامله با Pivot Point سطوح به معامله گران برای پیش بینی حمایت یا مقاومت کمک میکنند. به همین ترتیب، اگر قیمت در این سطوح حرکت کند، به معاملهگر روند قیمت را نشان می دهد.
- نقطه پیوت یک شاخص تکنیکال روزانه است که برای شناسایی روندها و بازگشت قیمت بازارهای سهام، کالاها و فارکس استفاده میشود.
- نقاط پیوت برای تعیین سطوحی محاسبه میشوند که در آن احساسات بازار میتواند از صعودی به نزولی تغییر کند و بالعکس.
- معامله گران روزانه نقاط پیوت را برای تعیین سطوح ورود،خروج و کسب سود محاسبه می کنند.
فرمول نقاط پیوت:
همچنین توجه داشته باشید که:
- سقف قیمتی نشان دهنده بالاترین قیمت از روز معاملاتی قبل است،
- کف قیمتی نشان دهنده کمترین قیمت از روز معاملاتی قبل است و
- قیمتی پایانی نشان دهنده قیمت پایانی روز معاملاتی قبل است.
نحوه محاسبه نقاط پیوت
شاخص نقطه پیوت را می توان به نمودار اضافه کرد و سطوح به طور خودکار محاسبه و نشان داده می شوند.
از سقف، کف قیمتی و قیمت پایانی روز قبل برای ایجاد سطوح نقطه پیوت برای معاملات امروز استفاده کنید.
- پس از بسته شدن بازار، یا قبل از باز شدن در روز بعد، سقف و کف قیمتی روز و همچنین قیمت پایانی آخرین روز معاملاتی قبلی را بیابید.
- مقادیر سقف، کف و قیمت پایانی را جمع کنید و بر سه تقسیم کنید.
- حاصل جمع آن را در نمودار به عنوان P مشخص کنید.
- هنگامه که P را در نمودار شناسایی کردید، S1، S2، R1 و R2 را محاسبه کنید. سقف و کف قیمتی در این محاسبات مربوط به روز معاملاتی قبل است.
نقاط پیوت به شما چه میگویند؟
نقاط پیوت یک شاخص روزانه برای معاملات آتی، کالاها و سهام هستند. برخلاف میانگین های متحرک یا نوسانگرها، ثابت هستند و در طول روز در قیمت های یکسانی باقی می مانند. به این معنی که معامله گران می توانند از این سطوح برای برنامه ریزی معاملات خود استفاده کنند.
برای مثال، معاملهگران میدانند که اگر قیمت به زیر نقطه پیوت سقوط کند، احتمالاً سهام خود را می فروشند. برعکس، اگر قیمت بالاتر از نقطه پیوت باشد، خرید خواهند کرد. S1، S2، R1 و R2 می توانند به عنوان هدف های قیمتی چنین معاملاتی و همچنین سطوح حد ضرر استفاده شوند.
ترکیب نقاط پیوت با سایر شاخص های روند یک روش معمول در بین معامله گران است. یک نقطه پیوت که با میانگین متحرک 50 دوره ای یا 200 دوره ای (MA) یا سطح فیبوناچی گسترشی همپوشانی یا همگرایی دارد، به سطح حمایت/مقاومت قوی تری تبدیل می شود.
مقایسه نقاط پیوت با فیبوناچی اصلاحی
نقاط پیوت و فیبوناچی اصلاحی (Fibonacci retracements) یا گسترشی هر دو خطوط افقی را برای مشخص کردن مناطق حمایت و مقاومت بالقوه ترسیم می کنند. شاخص فیبوناچی مفید است زیرا می توان آن را بین هر دو نقطه مهم قیمتی مانند سقف و کف قیمتی ترسیم کرد. سپس سطوح بین آن دو نقطه را ایجاد می کند.
بنابراین، سطوح فیبوناچی اصلاحی و گسترشی را می توان با اتصال هر نقطه قیمتی، در نمودار ایجاد کرد. پس از انتخاب سطوح، خطوط در درصدهایی از محدوده قیمت انتخاب شده ترسیم می شوند.
در مقابل، نقاط پیوت از درصد استفاده نمی کنند و بر اساس اعداد ثابت تنظیم شده هستند: سقف، کف و قیمت پایانی روز قبل.
محدودیت های نقاط پیوت
نقاط پیوت محاسبه ساده ای هستند و ممکن است برای برخی از معامله گران مفید و همچنین برای برخی دیگر مفید نباشند. هیچ اطمینانی وجود ندارد که قیمت در نمودار متوقف شود، معکوس شود یا حتی به سطوح ایجاد شده در نمودار برسد.
در مواقع دیگر، قیمت در یک سطح به جلو و عقب حرکت می کند. مانند همه شاخص ها، فقط باید به عنوان بخشی از یک برنامه معاملاتی کامل استفاده شود.
بررسی انواع پیوت در تحلیل تکنیکال
در بازارهای مالی همچون بورس و ارزهای دیجیتال، نقاط پیوت ازجمله مفاهیم اساسی هستند که تحلیلگران بازار و تریدرها از آن در ابزارهای تحلیل تکنیکال مثل خطوط روند، چنگال اندروز، الگوهای قیمتی و … استفاده میکنند. در حقیقت تشخیص صحیح سطوح کف و سقف قیمت، یکی از اصلیترین اهداف تحلیل تکنیکال بازارهای مالی است و ازجمله مؤثر ترین ابزارها جهت تشخیص این سطوح و همچنین بررسی روندهای قیمتی درگذشته و حال حاضر، پیوت (pivot) است.
اساساً در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی همچون بورس، فارکس، ارزهای دیجیتال و … مفهوم پیوت به حدی حائز اهمیت است که در صورت عدم آشنایی صحیح با آن، تقریباً هیچکدام از الگوهای قیمتی را نمیتوان بهدرستی تشخیص داد. ازاینرو، در این مطلب قصد داریم تا به بررسی مفهوم پیوت و انواع آن در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی بپردازیم.
پیوت (Pivot) چیست؟
اساساً مفهوم پیوت در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی، به نقاط محوری و حائز اهمیتی اطلاق میشود که تریدرها (معاملهگران) یا تحلیلگران بازار، با تشخیص آنها قادر خواهند بود تا الگوهای قیمتی یک سهم یا یک دارایی را ترسیم کنند. در واقع تحلیلگران با تکیهبر ابزارهای مورداستفاده در تحلیل تکنیکال مثل چنگال اندروز، خطوط روند، الگوهای قیمتی و … بهوسیله این نقاط، تا حد زیادی تغییرات روند قیمتی را در نمودارها مشخص میکنند. بهصورت کلی این نقاط تغییرات موجود در روندهای قیمتی را از حالت صعودی به نزولی یا بالعکس آن را نشان میدهند.
در بیانی ساده، پیوتها به نقاط چرخش قیمت یک سهم یا دارایی در نمودارهای قیمتی گفته میشود که در این نقاط، نمودار قیمت تغییر جهت خواهد داد. از طرفی پیوت ها همان شاخصهای روزانه معاملات سهام یا داراییها هستند و برعکس دادههای نوسانی و دیگر میانگینها، در طول روز ثابت هستند. درواقع این بدین معنا است که تریدرها قادر خواهند بود تا از پیوت ها در راستای پیشبرد اهداف خود و تنظیم یک برنامهریزی مطلوب استفاده کنند. مثلاً تریدری اطلاع دارد که اگر قیمت به پایین پیوت بیاید، در جلسه معاملاتی پیش رو، سهم یا دارایی را بفروشد و بالعکس، اگر قیمت به بالای پیوت برود، اقدام به خرید آن سهم یا دارایی کند.
علاوه بر این موارد، بهطور کلی پیوتها طبق ماهیتی که دارند، به ۲ دسته پیوت قیمتی و محاسباتی و بر اساس قدرت بازگشتی خود در نمودارها، به ۲ دسته پیوت مینور (Minor Pivot) و پیوت ماژور (Major Pivot) تقسیمبندی میشوند که در ادامه هرکدام از این انواع را موردبررسی قرار خواهیم داد.
اما پیش از آن ضروری است تا به معرفی سطوح مختلف در نقاط پیوت بپردازیم.
سطوح مختلف در نقاط پیوت
بهصورت کلی هفت سطح مختلف پیوت بر روی نمودارهای قیمتی وجود دارند که به شرح زیر هستند:
دیدگاه شما