سرپرست مدیریت مطالعات اقتصادی و امور بین الملل بورس کالای ایران عنوان کرد:
افزایش کارایی بازار مشتقه با معرفی قراردادهای اختیار آتی
قراردادهای اختیار آتی زعفران نگین در راستای مدیریت ریسک بهتر سرمایهگذاران از امروز در بورس کالای ایران راهاندازی شد؛ در همین زمینه سرپرست مدیریت مطالعات اقتصادی و امور بین الملل بورس کالا در نوشتاری کوتاه به تشریح افزایش کارایی بازار مشتقه با معرفی قراردادهای اختیارمعامله مبتنی بر قراردادهای آتی میپردازد.
به گزارش صفحه اقتصاد، دارایی پایه قراردادهای اختیار معامله زعفران در بورس کالا برای سررسیدهای جدید تغییر کرده و در فرایند تسویه نهایی قراردادهای آتی جایگزین گواهی سپرده کالایی شده است. این تغییر موجب نزدیکشدن فرایندهای معاملاتی این ابزار با نمونههای موجود در بورسهای کالایی معتبر جهان میشود و امکانات جدیدتری را در اختیار معاملهگران قرار خواهد داد.
انتخاب قرارداد آتی به عنوان دارایی پایه اختیار به این معنی است که اعمال هر اختیارمعامله منجر به باز شدن یک موقعیت تعهدی در بازار قرارداد آتی برای طرفهای اختیار خواهد شد. در صورتی که در حالت ساده که کالا دارایی پایه باشد، اعمال اختیار منجر به جابهجایی کالا میان طرفهای معامله میشود.
به عنوان مثال دارنده اختیار خرید، بابت هزینهای که پرداخت کرده، این حق را به دست میآورد که در صورت تمایل در سررسید وارد موقعیت خرید آتی با قیمتی مشخص یعنی قیمت اعمال شود.
یک اختیار خرید زعفران با قیمت اعمال ۴۰ هزارتومان با سررسید ۱۵ اسفند که روی آتی اسفند تعریف شده است، این امکان را به دارنده اختیار میدهد که در صورت اعمال اختیار در تاریخ ۱۵ اسفند، وارد موقعیت خرید آتی سررسید اسفند با قیمت ۴۰ هزارتومان شود، حتی اگر در این تاریخ قیمت آتی در بازار بیش از این رقم باشد در صورتی که قیمت آتی در ۱۵ اسفند در بازار پایینتر از این رقم باشد، اعمال اختیار به ضرر دارنده آن خواهد بود و از نظر بورس کالا اعمال در این شرایط امکانپذیر نیست.
البته این نکته را باید متذکر شد که در خصوص ابزارهای مشتقه در دنیا تفاوت جدی در استقبال از ابزارها به وضوح دیده میشود؛ به طوری که قراردادهای آتی در حوزه کالاها پُرطرفدار است و قراردادهای اختیارمعامله در حوزه سهام بسیار مورد معامله قرار میگیرد.
همین امر نیز باعث شده است که برخلاف عمده موارد قابل مشاهده در خصوص اختیارمعاملههای سهام که دارایی پایه اختیار مستقیماً سهام شرکت انتخاب میشود، تقریبا در تمامی اختیارمعاملههای کالایی در بورسهای معتبر، دارایی پایه قرارداد آتی انتخاب میشود.
رویکرد استفاده از قراردادهای آتی به عنوان دارایی پایه از این جهت بیشتر در حوزه کالاها مورد استقبال قرار گرفته است که بازیگران اصلی بازار در واقع بازیگران آتی هستند که به منظور پوشش ریسک فعالیتهای خود یا تعریف استراتژیهای پیچیده و متنوع معاملاتی نیازمند قراردادهای اختیار هستند.
پیش از این ارتباط میان آتی و اختیارمعامله به صورت دقیق برقرار نبود و از همین روی معاملهگران نمیتوانستند استراتژیها را به نحو کارا میان سه بازار نقد و آتی و اختیار برقرار کنند.
با معرفی اختیار مبتنی بر آتی رابطه اختیارمعامله و آتی در سررسید به طور کامل ایجاد شده و در نتیجه چندین استراتژی جدید میان دو بازار قابل استفاده خواهد شد. همچنین تعریف اختیار معامله مبتنی بر قراردادهای آتی باعث میشود که خریداران اختیار بهجای نوسانهای قیمتی دارایی پایه کالایی، از نوسان بازار آتی دارایی پایه مذکور سود اخذ کنند.
در این روش معاملهگران میتوانند خود را در برابر انتظارات بازار نسبت به قیمت کالای خاص بیمه کنند، منظور از انتظارات بازار نسبت به قیمت دارایی خاص همان عرضه و تقاضایی است که موجب شکلگیری معاملات در بازار آتی میشود.
مزیت مهم دیگر اختیار مبتنی بر آتی این است که معاملهگران در سررسید اختیار معامله و در صورت اعمال اختیار توسط خریدار میتوانند تنها با داشتن وجه تضمین قرارداد آتی، اقدام به اخذ موقعیت در بازار آتی کنند و در بازار اختیار تسویه شوند.
در حالی که در روش قبلی، در صورت اعمال اختیار توسط خریدار، خریدار یا فروشنده مجبور به تامین کل ثمن معامله یا کل دارایی پایه میشدند. در روش جدید به منظور تسویه در بازار اختیار، مابهالتفاوت قیمت اعمال و قیمت تسویه قرارداد آتی ضربدر اندازه قرارداد آتی از فروشندگان اختیار به خریداران آن منتقل میشود.
پس از تسویه در بازار اختیار، طرفهای معامله که وجه تضمین قرارداد آتی را تأمین کردهاند، وارد بازار آتی میشوند. پس از آن یا در بازار آتی باقی میمانند و در سررسید آتی کالا را جابهجا میکنند یا زودتر با اخذ موقعیت معکوس از بازار خارج میشوند. در نتیجه برخلاف تصور که به نظر میرسد فرایند تسویه پیچیدهتر خواهد شد، این رویکرد جدید به شدت فرایند تسویه در قراردادهای اختیار را تسهیل و کمهزینهتر خواهد کرد.
معین محمدیپور، سرپرست مدیریت مطالعات اقتصادی و امور بین الملل بورس کالای ایران
ساختارشکنی با نگاه نوآوری
به گزارش پرسون، یونس مظلومی مدیرعامل شرکت بیمه تعاون ، نماینده سندیکای بیمه گران ایران در شورای عالی بیمه و رییس کمیسیون بیمه ICC یکی از مدیران ساختار شکن به مفهوم مثبت آن است. مظلومی با ایده های متفاوت و تمرکز بر مسوولیت های اجتماعی، اقدامات خوبی انجام داده است. روزی برای اولین بار رتبه اعتباری از شرکت رتبه سنجی خارجی معتبر گرفت، روزی با حمایت از دهیار روستاهای کوچک استان های حادثه خیز طرح بیمه های سیل و زلزله را اجرا کرد، سپس با آوردن ریسک های پارامتریک برای نخستین بار ریسک کووید ١٩ و تعطیلی کسب و کارهای ناشی از پاندمی را پوشش داد و روزی دیگر با اجرای پروژه اینشورتاک زمینه را برای مذاکره حرفه ای شبکه فروش بیمه فراهم کرد.
یونس مظلومی که مدیریت شرکت بیمه تعاون را نیز برعهده دارد در این گفت وگو ابتدا از افزایش سرمایه دیگری که در راه است خبر داد و دو سرمایه نیروی انسانی و مالی را مواد اولیه در خط تولیدی بیمه گری عنوان کرد.
مظلومی اجرای طرح موفقیت آمیز پوشش تعطیلی کسب و کار ناشی از پاندمی که دوران کرونا توسط بیمه تعاون عرضه شد را مدیون همکاری بیمه مرکزی دانست و یادآور شد، طرح های اینچنینی بدون حمایت دولت امکان پذیر نیست و باید بخش خصوصی حمایت شود.
وی اخذ نخستین رتبه اعتبار برای شرکت بیمه ایرانی از شرکت قبرسی را به دنبال نیاز بازار و آشنایی مردم با بیمه گران اعلام کرد و در خصوص مسئولیت های اجتماعی شرکت بیمه توضیح داد: زمانی که در بحث ورزش وارد شدیم و تیم کشتی بیمه رازی داشتیم هیچ بنگاه اقتصادی در کشتی سرمایه گذاری نکرده بود ،اما امروز برخی از نهادهای اقتصادی تیم دارند. بیمه تعاون اینک به سوی رشته کاراته رفته و امید است سایر شرکت ها هم در این رشته سرمایه گذاری کنند.
مظلومی به تنوع در کانال فروش بیمه تعاون اشاره کرد و در خصوص نهضت نسل سوخته که ٧ سال پیش توسط خود او در حمایت از مدیران جوان صنعت بیمه مطرح شده بود ، یادآور شد : خوشحالم که امروز دهه ۶٠ و هفتادی ها را ترکیب مدیران می بینم و این موضوع که با نهایت احترام به پیشکسوتان صنعت بیمه مطرح شد، به ادبیاتی برای درکنار هم قرارگرفتن تجربه و نیروی جوانی تبدیل شد.
روشهای تشکیل سبد سهام و مدیریت پورتفوی
برای مشارکت و سرمایهگذاری در بازار بورس و اوراق بهادار تنها کافی است کد بورسی دریافت کنید. این کد که توسط شرکتهای کارگزاری صادر میشود کلید ورود به دنیای سرمایهگذاری بورس است. از آن پس شما میتوانید در سبد سهام خود که اصطلاحا آن را پورتفوی مینامند؛ اقدام به خرید و فروش سهمهای مختلف کنید اما مدیریت پورتفوی بر چه اساس و اصولی استوار است؟ شما از دو طریق میتوانید در بازار بورس و اوراق بهادار مشارکت داشته باشید. روش اول، روش مستقیم است. یعنی فرد سهامدار، خود مدیریت پورتفوی را بر عهده دارد و اقدام به خرید دو استراتژی اصلی پوشش ریسک و فروش سهام شرکتهای مختلف میکند. بر این اساس فرد باید اطلاعات و دانش کافی را نسبت به بازار سرمایه کسب کند و زمان لازم برای مدیریت سبد سهام خود را مهیا سازد.
در روش دوم که روش غیر مسقیم نام دارد، فرد سهامدار یا اقدام به خرید سهام صندوقهای سرمایهگذاری میکند یا سراغ شرکتهای سبدگرانی و مدیریت دارایی میرود. در ادامه، به بررسی روشهای تشکیل سبد سهام و مدیریت پرتفوی میپردازیم.
در این مطلب عناوین زیر را بررسی خواهیم کرد:
پرتفوی یا سبد سهام چیست؟
سبد سهام یا پرتفوی بورسی ترکیبی از انواع سهام است که یک سرمایهگذار آنها را خریداری کرده است. هدف از تشکیل سبد سهام، تقسیم کردن ریسک سرمایهگذاری بین چند سهم است. از این رو، سود یک سهم میتواند ضرر سهام دیگر را جبران کند. یک پرتفوی بورسی شامل سهمهایی از انواع گروههای بورسی است که میتواند به لحاظ بنیادی باهم تفاوت بسیاری داشته باشد. فلسفه تشکیل سبد سهام همان ضرب المثل قدیمی است که میگوید: همه تخم مرغها را در یک سبد نگذارید!
استراتژیهای مدیریت پورتفوی
برای مدیریت پورتفوی به طور کلی دو استراتژی منفعل و فعال وجود دارد که در ادامه به معرفی آنها خواهیم پرداخت:
استراتژی منفعل یا انفعالی
در این نوع استراتژی، به دلیل عدم توانایی پیشبینی جریان آتی بازار یا عملکرد قیمت سهام، هدف اصلی نزدیک کردن بازده پرتفوی به بازده شاخص مورد نظر است. در استراتژی منفعل نوع مدیریت پرتفوی به صورت خرید و نگهداری است. در این شرایط خرید سهام بر مبنای چندین معیار انجام شده و تا پایان دوره سرمایهگذاری حفظ میشود. بنابراین هیچگونه فعالیت خرید و فروشی پس از ایجاد پرتفوی وجود نخواهد داشت. استراتژی منفعل به نامهای مختلفی همچون استراتژی سرمایهگذاری در شاخص نیز معروف است.
چگونه پرتفوی انفعالی تشکیل دهیم؟
برای ایجاد پرتفوی با نگاه استراتژی انفعالی، سه روش مرسوم وجود دارد:
روش پیگیری کامل: در این روش همه سهام موجود در شاخص به نسبت وزنشان در آن شاخص خریداری میشوند.
روش نمونهگیری: در روش نمونه گیری مدیر پرتفوی تنها سهامی را میخرد که در شاخص مبنا حضور دارد.
روش بهینهسازی یا برنامهریزی غیرخطی: در این روش از اطلاعات تاریخی تغییرات قیمتها و همبستگی بین سهام (ارتباط هر سهم با سهم دیگر) استفاده میشود و بر این اساس ترکیب پرتفوی مشخص خواهد شد.
استراتژی فعال
این استراتژی عمدتاً به منظور هماهنگی با پیشبینیهای کوتاهمدت یا میانمدت بازار و سهم مورد استفاده قرار میگیرد. یعنی مدیر پرتفوی به صورت دائم در حال خرید و فروش سهم است تا بتواند بازدهی بیش از بازدهی شاخص بازار (بازدهی متوسط بازار) کسب کند.
برای مدیریت فعال پورتفوی نیز سه نوع استراتژی وجود دارد:
استراتژی سنجش موقعیت بازار: سرمایهگذار با پیشبینی آینده بازار، حجم سرمایهگذاری را بین اوراق بهادار تغییر میدهد و در صورت پیشبینی بازده بالاتر از متوسط برای پرتفوی، نسبت به تعدیل و اصلاح ریسک پرتفوی اقدام میکند.
یعنی مدیر پرتفوی اگر بداند بازار در روند نزولی (صعودی) قرار خواهد گرفت، بیشتر (کمتر) در اوراق بهادار با درآمد ثابت (مثل اوراق مشارکت یا دو استراتژی اصلی پوشش ریسک اوراق خزانه اسلامی) سرمایهگذاری میکند و حجم سرمایهگذاری در سهام را کاهش (افزایش) میدهد.
استراتژی گلچین سهام: سرمایهگذار وزن سهام زیر قیمت را در پرتفوی افزایش و وزن سهام بالای قیمت را کاهش میدهد. از این طریق ریسک پرتفوی نیز متنوع میشود و انتخابهای سهم بر سایر سهام اثر میگذارد.
استراتژی تمرکزبخش: این روش مشابه استراتژی گلچین سهام است با این تفاوت که واحد مورد نظر بهجای سهام، صنعت است.
عوامل موثر در انتخاب استراتژی مدیریت پرتفوی
اما چه عواملی باعث میشود مدیر پورتفوی استراتژی خود را برای سرمایهگذاری انتخاب کند؟ به چند مورد آن اشاره میکنیم.
شرایط حاکم در بازار و نوع بازار: مدیر پرتفوی در شرایط رونق بازار از استراتژی فعال و در شرایط رکودی از استراتژی مدیریت منفعل در بازار بهره میگیرد.
سطح کارایی بازار: در بازاری که کارایی آن در سطح بالایی قرار دارد، مدیریت منفعل استفاده میشود و مدیران به سمت سرمایهگذاری در صندوقهای شاخصی و متنوع حرکت میکنند. در مقابل در بازارهای غیرکارا بهتناسب وجود شکافها و فرصتهای آربیتراژی، مدیران به سمت بهرهگیری از توان تحلیلگری و مدیریت فعال حرکت میکنند.
نگاه و ویژگی شخصیتی مدیران: ظرفیت ریسکپذیری و محافظهکاری مدیران پرتفوی، نوع استراتژی که آنها در سبد سهام خود به کار میگیرند را مشخص میکند.
اندازه و حجم پرتفوی: مدیران پرتفویهایی باارزش و حجم بالا، از سیستم مدیریتی منفعل استفاده میکنند و دلیل آن حجم بالای معاملاتی است که در صورت تغییر پرتفوی، باید انجام دهند و در مقابل مدیر یک پرتفوی کوچک بهراحتی میتواند با اجرای مدیریت فعال به جابهجایی سهام در پرتفوی خود بپردازد.
سطح تحمل ریسک پرتفوی: هرچه پرتفوی تحمل ریسکش بالاتر رود از استراتژی منفعل به سمت استراتژی مدیریت فعال حرکت خواهیم کرد.
انتظار و توقع سرمایهگذار: سهامداران محافظهکار معمولا استراتژی منفعل را به کار میگیرند و در مقابل سهامدارانی که انتظار سود بیشتری دارند از مدیریت پرتفوی فعال استفاده میکنند.
۳ اصل مهم در تشکیل سبد سهام
برای مدیریت بهینه سبد سهام سه اصل اساسی وجود دارد که به توضیح آنها میپردازیم:
اصل اول: تک سهم نشوید
توزیع وزن سرمایه بر روی چند سهم بهجای تک سهم شدن، اولین گام استاندارد در امر تشکیل سبد سهام است. البته اگر جزو معامله گران ریسکپذیر هستید و قصد تک سهم شدن را دارید توصیه میکنیم قید پولتان را هم در بدو شروع سرمایهگذاری بزنید! حتی با تشکیل سبد سهام و متنوع سازی نیز کار به پایان نمیرسد.
اگر پرتفوی خود را از درون یک صنعت تشکیل داده باشیم، در حال کوبیدن آب در هاون هستیم. تشکیل سبد سهام از درون یک صنعت خاص، بهاندازهی عدم تشکیل سبد سهام ریسک دارد.
فرض کنیم سبد سهام خود را صرفاً از یک صنعت انتخاب کردهایم. بر همین اساس چنانچه براثر رویدادهای اقتصادی کل صنعت فوق دچار رکود شود، احتمالا تمامی سهمها افت قیمت خواهند داشت و قسمت زیادی از سرمایه شما به ضرر تبدیل خواهد شد.
اصل دوم: توزیع مناسب وزنهای سبد اوراق بهادار در پرتفوی بورسی
پس از انتخاب موارد لازم برای تشکیل سبد اوراق بهادار، باید آن را به صورت دورهای تحلیل کنید و تعادل آن را دوباره به وجود آورید؛ زیرا حرکات بازار میتواند وزندهی اولیه شما را تغییر دهد.
برای تخصیص دارایی واقعی سبد اوراق بهادار شما باید سرمایهگذاریها را به صورت کمّی دستهبندی کنید و نسبت ارزش هر کدام از آنها را نسبت به کل سبد بسنجید. سایر عواملی که طی زمان تغییر میکنند عبارتند از: وضعیت مالی فعلی شرکت، نیازهای آینده شما و تحمل نوسان ریسک از جانب شما.
اگر چنین تغییراتی وجود داشته باشد، باید مدیریت پرتفوی خود را نیز به نسبت آنها تغییر دهید. اگر تحمل ریسک شما کمتر شده باشد، باید میزان سهام سبد خود را کاهش دهید. شاید هم ریسک پذیری شما افزایش یابد. در این صورت باید در تخصیص داراییهای خود بخش کوچکی را به سهامهای پرریسکتر اختصاص دهید.
اساسا برای ایجاد تعادل مجدد باید تعیین کنید که در وزندهی موقعیت خود، به کدام طبقه از داراییها وزن کمتری داده و به کدام وزن بیشتری دادهاید.
اصل سوم: ایجاد تعادل مجدد به شکلی استراتژیک
بعد از آن که به اهمیت اصل دوم پی بردید و آن را در مدیریت پرتفوی خود اجرایی کردید، لازم است مشخص کنید کدام داراییها را به عنوان جایگزین سهام قبلی باید خریداری کنید. تشخیص خرید سهام مناسب به عنوان جایگزین اهمیت بسیار بالایی دارد. چنانچه توازن لازم را در سبد سهام ایجاد نکنید، میتواند اثرات به مراتب بدتری نسبت به قبل داشته باشد. بنابراین توصیه میکنیم برای خرید سهام، حتما از تحلیل استفاده کنید.
در نظر داشته باشید که یک پرتفوی مناسب میتواند شامل همه گروههای بورسی باشد. لذا شما میتوانید از هر گروه یک یا دو سهم مناسب را در سبد خود داشته باشید. یک پرتفوی بورسی میتواند شامل شرکتهای سرمایهگذاری، گروه خودرویی، دارویی، پتروشیمی، غذایی، پالایشی و … باشد. اما اگر پول شما آنقدر نیست که بتوانید از همه گروهها سهام خریداری کنید، جای نگرانی نیست. صندوق های سرمایهگذاری گزینه بسیار مناسبی برای شما هستند.
بسیاری از کارشناسان سرمایهگذاری توصیه میکنند بخشی از سبد سهام خود را به شرکتها و هولدینگها اختصاص بدهید و همچنین از ترکیب سهام کوچک و بزرگ در سبد دو استراتژی اصلی پوشش ریسک خود استفاده کنید.
نکته: از هیجانات و شایعات دوری کنید! در نظر داشته باشید که بازار بورس نوسانهایی دارد و باید در مواجهه با این فراز و نشیبها، احساسات و هیجانات خود را مدیریت کنید. این نوسانات ممکن است به دنبال برخی از تصمیمگیریهای سیاسی در کشوری دنیا و … به وجود آمده باشند اما اگر شما با استراتژی معاملاتی صحیح خود گام برداشته باشید جای نگرانی نیست و فقط باید در مسیر معاملات خود ثابت قدم باشید.
آشنایی با خدمات مدیریت دارایی
با توجه به توضیحاتی که ارائه دادیم، مشخص شد که برای مدیریت سبد سهام و سرمایهگذاری مستقیم در بازار، باید دانش و مهارت کافی داشته باشید و زمان زیادی را صرف رصد بازار و بازنگری سبد سهامتان کنید. در غیر این صورت دچار ضرر و زیان خواهید شد. اگر نمیتوانید این شرایط را برای خود مهیا کنید، استفاده از خدمات مدیریت دارایی بهترین گزینه برای شما است.
مدیریت دارایی در بازار بورس به دو روش انجام میشود:
• سبدگردانی اختصاصی
• صندوقهای سرمایهگذاری
همانطور که در مطلب سبدگردانی اوراق بهادار در کارگزاری آگاه ذکر شد، سبدگردانی یعنی خرید، فروش یا نگهداری اوراق بهادار، بنام سرمایهگذار معین و توسط سبدگردان که در قالب قراردادی مشخص و بهمنظور کسب انتفاع برای سرمایهگذار انجام میگیرد. از مزیت این شرکتها، میتوان به اداره آنها توسط مدیران و کارشناسانی خبره در زمینه سرمایهگذاری اشاره کرد.
صندوقهای سرمایهگذاری نیز یکی دیگر از خدمات مدیریت دارایی هستند. هر صندوق سرمایهگذاری یک نهاد مالی است که نقدینگی مردم را جمع و در داراییهای مختلف سرمایهگذاری میکند. افراد به میزان سرمایهگذاری خود، در سود و زیان صندوق شریک هستند.
کارکرد صندوقها با سبدگردانی اختصاصی متفاوت است. از جمله این تفاوتها میتوان به این موضوع اشاره کرد که در سبدگردانی، مدیریت پورتفوی به صورت خاص برای هر فرد برنامهریزی میشود در نتیجه اهداف فرد سرمایهگذار، میزان ریسکگریزی و افق زمانی او در سبد سهام نظر گرفته خواهد شد.
در این سبدها، فرد سرمایهگذار مالکیت مستقیم سرمایه خود را در اختیار دارد و در واقع سرمایهگذاری با نام او و بر اساس اهداف و میزان ریسکپذیری او انجام میشود؛ این در حالی است که مالکیت در صندوقها به صورت مشاع است و افراد با خرید هر واحد به همان میزان در سود و زیان صندوق سهیم میشوند.
برای آشنایی با خدمات مدیریت دارایی، کلیک کنید:
سخن آخر
در انتها باید گفت برای انتخاب استراتژی مدیریت پورتفوی، عوامل مختلفی تاثیرگذار است. به طور کلی سبد اوراق بهاداری که به خوبی تنوع بخشی شده باشد، بهترین شانس را برای شما در جهت رشد پایدار و طولانی مدت در سرمایهگذاری شما خواهد داشت. تشکیل سبد سهام، دارایی شما را از ریسک سقوط زیاد حاصل از عوامل مختلف در بازار محافظت میکند.
توافق کلیدی با چین برای ورود ایران به شاهراه جدید ابریشم با اسم رمز «سرخس»/ "لاجورد" کمرنگ شد
2022-11-12T08:45:26+03:30
اشاره: اواخر هفته قبل دستیار رئیسجمهور روسیه از دستور پوتین به مسئولان این کشور برای اجرای خط آهن رشت-آستارا، برقیسازی خط اینچه برون- گرمسار دو استراتژی اصلی پوشش ریسک و افزایش ظرفیتهای همکاریهای حمل و نقلی دو کشور ایران و روسیه خبر داد. شاید در نگاه اول تکمیل دو پروژه مذکور به عنوان دو طرح سرمایه گذاری خارجی مستقل، معنای خاصی برای مخاطب عام نداشته باشد، اما واقعیت آن است که هر دو پروژه در مسیر کریدور استراتژیک شمال- جنوب و اتصال کشور هند به غرب اروپا قرار دارند.
توجه داشته باشیم که رفته رفته مساله کریدورهای استراتژیک بین المللی اعم از (شمال -جنوب و شرق - غرب) به مهمترین موضوعات حوزه ژئواکونومی و ژئو استراتژیک تبدیل شدهاند. روسیه برای برقراری هرچه سریع تر کریدور شمال-جنوب برنامه سرمایهگذاری دهها میلیارد دلاری، روی میز گذاشته و چینیها نیز از حدود 10 سال قبل یک کلان برنامه منسجم اقتصادی برای احیای جاده ابریشم و مگا پروژه کمربند- راه را آغاز کردهاند. این درحالی است که در 20 سال اخیر به دلیل نبود انسجام در قوه تصمیم سازی در کشور و عدم کنش رسانهای موثر، موضوعات اساسی از این جنس چندان در اولویت دولتها نبودهاند.
از طرف دیگر تجربهای مانند جهت گیری بانکی و ارزی روسیه همزمان با جنگ اکراین نشان داد، خنثی سازی تحریم، تنها از طریق جانمایی جدید و تعریف جایگاه اقتصاد ایران در عرصه بین الملل امکان پذیر است. بر این اساس مواردی مثل آمایش سرزمین، تدوین استراتژی توسعه صنعتی، توسعه خطوط انرژی و کریدورهای لجستیکی داخلی باید با نگاه به جایگاه بینالمللی کشور تعریف شوند.
با توجه به ظرفیت مهم اقتصادی و امنیتی این کریدورها در تحولات فرا منطقهای که میتواند منافع اقتصادی قابل توجهی نیز برای کشورمان داشته باشد، تلاش میکنیم به این مساله و ابعاد مختلف آن به صورت مستقل بپردازیم. هدف نهایی این سلسله گزارشها صرفا بررسی لایه انتفاعات اقتصادی کشورها نیست، چرا که دامنه موضوع حتی به مناقشات بزرگ ژئوپلتیک و بازتعریف جایگاه جمهوری اسلامی ایران در جهان خواهد رسید. این رویکرد جدید تلاشی است برای پر کردن خلا رسانهای موجود در راستای تحقق کلان مطالبه تعریف نقش ایران در تعاملات بین المللی جهان معاصر.
در این گزارش، با توجه به تحولات اقتصادی ایجاد شده بعد از جنگ اکراین، درگیری منطقهای در قره باغ و. به موضوع کریدورهای زمینی شرق به غرب (بخشی از پروژه جاده ابریشم جدید) و آثار و نتایج سرمایه گذاری و برنامه های اقتصادی که با مشارکت کشور چین به صورت مشخص در مرز سرخس (منطقه ویژه اقتصادی) انجام میشود، خواهیم پرداخت.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، حدود یک سال و نیم قبل و در میانه تحولات سیاسی 2021 میلادی بود که جهان متوجه یک رویداد بزرگ ژئو اکونومیک شد که دامنه آثار آن تا بندر شهید رجایی نیز کشیده شد. در آن مقطع توجه فعالان اقتصادی سراسر جهان به کانال سوئز معطوف شده که عملا با زمین گیر شدن یک کشتی باری بزرگ عملا مسیر تجارت جهانی با اختلال رو به رو شد. بر اساس آمارها، حدوداً 9.6 میلیارد دلار کالا به صورت روزانه به وسیله 50 کشتی که قابلیت حمل 1.2 میلیون تن بار را دارند از کانال سوئز عبور میکند. همچنین بین 5 تا 10 درصد از نفت دریاها از طریق کانال سوئز منتقل میشود. این بدان معناست که در صورت یک روز توقف کشتیها پشت کانال مذکور، حمل بین 3 تا 5 میلیون بشکه نفت به تاخیر میافتد.
در آن مقطع به صورت غیر منتظره شاهد افزایش کرایه ح مل کالا به نقاط مختلف دنیا بودیم و این موضوع به صورت کوتاه مدت هزینه تامین مالی تجارت و بازرگانی را با افزایش قابل توجه رو به رو کرد.
بعد از حادثه کانال سوئز افکار عمومی جهان به صورت ویژه و جدیتر از قبل به ابزار اقتصادی استراتژیک چین، یعنی راه ابرایشم جدید یا مگا پروژه ترانزیتی کمربند –راه (Belt and Road Initiative) توجه نمود. لازم به ذکر است که طرح راهبردی چینی ها پیش از این، تنها در محافل کارشناسی و تخصصی مورد توجه و رصد قرار گرفته بود.
BRI یک طرح سرمایهگذاری در زیربناهای اقتصادی بیش از 70 کشور جهان و سازمانهای بینالمللی و توسعهٔ دو مسیر تجاری «کمربند اقتصادی راه ابریشم» و «راه ابریشم دریایی» است که در مرکز سیاست خارجی شی جین پینگ رئیس جمهور کشور چین قرار دارد.
این راهها به محض تکمیل و اتصال به یکدیگر، تجارت زمینی میان شرق و غرب را تسهیل خواهند کرد؛ به گونهای که در دو استراتژی اصلی پوشش ریسک نهایت، وابستگی کنونی اقتصاد جهانی به گلوگاههایی نظیر تنگه مالاکا و کانال سوئز کاهشی چشمگیر پیدا کند.
هرچند راه موضوعی جدید نیست، اما با تحولات گسترده ژئو انرژی، ژئواکونومی سالهای اخیر؛ اهمیت خود را باز یافته است. شی جین پینگ در سال 2013 و در دانشگاه نظر بایوف از مسیر زمینی ابتکار شاهراه ابریشم جدید و یک ماه بعد از آن، در اکتبر 2013 در اندونزی از مسیر دریایی آن رونمایی کرد و امروزه شاهراه ابریشم جدید را می توان جزء ایدههای مهم در موضوع راه دانست که تأثیرات اقتصادی بسیاری دارد.
توجه داشته باشیم که هشتاد درصد از انرژی مورد نیاز چین از تنگه مالاکا عبور میکند و از این رو این تنگه به چالشی برای چین تبدیل شده است؛ زیرا با مسدود شدن این گذرگاه در بزنگاه های سیاسی و نظامی، تهدید عمده ای در حوزه انرژی متوجه چین میشود. همچنین، حدود 20 درصد از انرژی مورد نیاز چین نیز از تنگه هرمز عبور میکند. بنابراین، چینیها برای دستیابی پایدار به انرژی و بازار، به دنبال مسیر جایگزین بودند و در نتیجه به شاهراههای زمین محور روی آوردند که امروزه از این ایده به عنوان کمربند اقتصادی راه ابریشم جدید یاد میشود.
واکاوی آخرین وضعیت شاخههای زمینی شاه راه ابریشم جدید
به صورت کلی کمربند اقتصادی جاده ابریشم (The Silk Road Economic Belt) که به عنوان چشمانداز بلندمدت زمینی برای توسعه زیرساختی و همکاریهای اقتصادی اوراسیا است، شش کریدور توسعهای را در برمیگیرد که عبارتند از:
1)کریدور اقتصادی پل زمینی جدید اوراسیا (NELBEC)
2) کریدور اقتصادی چین-مغولستان–روسیه(CMREC)
3) کریدور اقتصادی چین–آسیای مرکزی–غرب آسیا(CCWAEC)
4) کریدور اقتصادی چین-شبه جزیره هند (CICPEC)
5)کریدور اقتصادی بنگلادش–چین–هند –میانمار (BCIMEC)
6) کریدور اقتصادی چین–پاکستان (CPEC) .
موضوع این گزارش بررسی جداگانه وضعیت این کریدورها نیست، بلکه تلاش میکنیم با واکاوی سه شاخه زمینی از کریدور شرق به غرب، آخرین وضعیت کشورمان در این تحول مهم بین المللی را بررسی کنیم. جدای از شاخهای که در یک مسیر طولانی از کشور روسیه عبور میکند، 2 پروژه مکمل یکدیگر برای اتصال شرق به غرب ذیل کریدور CCWAEC (چین-آسیای مرکزی-غرب آسیا) عبارتند از:
به گزارش تسنیم، همانطور دو استراتژی اصلی پوشش ریسک که در تصویر بالا قابل مشاهده است، عملا سه شاخه زمینی مختلف در شاه راه ابریشم جدید جلب توجه میکند. مسیر زرد رنگ از شمال و دو مسیر قرمز رنگ که به ترتیب از (آسیای میانه و دریا خزر) و شرق به غرب ایران عبور میکنند. اگر با نگاه صرفا اقتصادی به شاخههای قرمز رنگ نگاه کنیم شاخه زمینی میانی، مسیر پر پیچ وخم تری را طی میکند و حتی قسمتی از این مسیر زمینی باید از دریای خزر عبور کند تا به کشور آذربایجان برسد.
همچنین در این مسیر (لاجورد) چالشهایی در خصوص عبور از کشور ارمنستان برای اتصال به ترکیه وجود دارد. اختلاف مرزی بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان نیز ابهامات در این خصوص را تشدیدکرده است. بر این اساس، مسیر جایگزین و عبور از تفلیس (گرجستان) برای دور زدن ارمنستان عملا به طولانی تر شدن مسیر و افزایش هزینههای مرتبط منجر خواهد شد. این درحالی است که مسیر زمینی سرخس تا مرزهای استان آذربایجان غربی به هیچ عنوان با این چالشها رو به رو نیست.
اگر بخواهیم یک جمع بندی در بخش ابتدایی گزارش داشته باشیم باید تاکید کرد، الزام وجود راههای جایگزین برای رساندن به موقع و کم هزینه محمولههای مختلف از شرق به غرب جهان، امری غیرقابل انکار است و حوادثی از جنس بسته شدن کانال سوئز در 2021 یا جنگ اکراین در 2022 -همچنین ابهامات درباره تکرار و تعدد چالشهایی از این دست، توجهها را به سمت دیگر شاخههای زمینی مسیرهای ترانزیتی مذکور، به خصوص مسیری که از کشورمان عبور میکند جلب کرده است.
رونمایی از سرمایه گذاری هوشمند چینیها در منطقه ویژه اقتصادی سرخس؛ مرز استراتژیک در مسیر شاهراه زمینی ابریشم
اواخر مهر ماه امضای قراردادی کم سر و صدا دو استراتژی اصلی پوشش ریسک با حضور معاون دیپلماسی اقتصادی وزارت امور خارجه، معاون سرمایه گذاری وزیر اقتصاد و سرمایهگذار چینی، صورت گرفت که بر اساس آن بزرگترین مرکز ترانزیت و تهاتر کالا از طریق گذرگاه جنوبی چین به اروپا در منطقه ویژه اقتصادی سرخس فعال خواهد شد.
لازم به ذکر است، مرکز لجستیک بینالمللی منطقه سرخس با محوریت ایجاد سایت کانتینری در زمینی به وسعت 35 هکتار با ظرفیت تخلیه، بارانداز و بارگیری 500 کانتینر در هر شبانهروز و 660 هزار TEU در سال احداث خواهد شد.
فاز نخست اجرای این طرح که مربوط به حوزه احداث و راهاندازی است، با 400 میلیون یوان سرمایهگذاری اولیه آغاز خواهد شد و در فاز دوم نیز ایجاد سایت تهاتر کالاهای ایران و چین و در فاز سوم ایجاد شهرک بزرگ صنایع با مشارکت سرمایهگذاران چینی تعریف شده است. ایجاد این پارک لجستیکی میتواند ظرفیت ترانزیتی مرز سرخس را در سال اول به بیش از 20 میلیون تن در سال برساند که با این اتفاق علاوه بر ارزآوری، شاهد ایجاد بستری مهم به منظور توسعه و اشتغال در شمال شرق کشور خواهیم بود.
مهدی صفری معاون دیپلماسی اقتصادی وزارت امور خارجه در خصوص سرمایه گذاری چینیها در سرخس گفت: ایجاد زیرساختهای لازم برای توسعه توان و ظرفیت ترانزیت در مناطق ویژه اقتصادی یکی از دو استراتژی اصلی پوشش ریسک اساسیترین و مهمترین سیاستهای دولت سیزدهم است. پروژه بزرگ پارک لجستیک بینالمللی در منطقه ویژه اقتصادی سرخس، نمونهای از فعالیتهای موفق در دولت سیزدهم است که دو وزارتخانه مهم امور خارجه و اقتصاد در کنار آستان قدس، این موضوع را پیگیری کرده و به سرانجام رساندند.
15 هزار قطار چینی در مسیر اروپا؛ سهم ایران از ترانزیت شرق به غرب متحول خواهد شد
پیگیری ها نشان میدهد، تعیین تعرفهها، صدور ویزای رانندگان ناوگان حمل و نقل، ایجاد زیرساختهای لازم و ارائه خدمات گمرکی، چهار محوری است که با هماهنگی کامل بین کشورهای طول مسیر از جمله قزاقستان، تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان در حال انجام است و این روند تا حصول نتیجه کامل ادامه خواهد داشت. بر اساس اعلام مسئولان وزارت خارجه و وزارت اقتصاد به نظر میرسد از طریق ایجاد و تقویت این کریدور، ظرفیت 20 میلیون تنی ترانزیت از مسیر چین- سرخس-ترکیه به طور کامل محقق شود.
به گزارش تسنیم، چین سالانه 15 هزار قطار برای ترانزیت کالا به اروپا استفاده میکند که با توجه به جنگ و تحولات ژئوپلتیک اخیر، مسیر سرخس در ایران به عنوان مسیر جایگزین در نظر گرفته شده و قرار است بخش عمدهای از کالاهایی که از چین بوده از این مسیر سرخس بگذرد. مسیر سرخس یک مسیر یکپارچه ریلی است و ریل باعث میشود مسیر کوتاه تر و در نهایت هزینه ترانزیت و تجارت خارجی کشورها کمتر شود و با انجام تمهیداتی ارزانتر از بقیه مسیرها نیز باشد. مسیر سرخس به عنوان مسیر انتقال کالا به اروپا تعیین شده و احتمالا در آینده نیز از این مسیر برای حمل کالا به خلیج فارس و هند استفاده میشود. لازم به ذکر است، 95 درصد بار انتقالی از چین براساس نقل انتقال با کانتینر است، برخلاف کشور روسیه که محمولههای آنها عمدتا به صورت فله منتقل میشود.
سرخس نزدیکترین راه برای مسیر چین به اروپا میشود
گفتنی است، ایجاد شهرکهای صنعتی براساس خوشههای صنعتی از برنامههای چینیها در سرخس است که در این شهرکهای صنعتی ساخت خودروها و اتوبوسهای برقی و لوازم خانگی با هدف تولید در ایران و صادرات به اروپا انجام میشود. ممکن است بخشی از این تولیدات در سرزمین اصلی به فروش برود اما نگاه اصلی چین صادرات مجدد است. باتوجه به اینکه قطارهای چینی قرار است تا سرخس کالاها را حمل کنند و ادامه مسیر تا اروپا را قطارهای ایرانی و ترک انجام میدهند و برای اینکه این قطارها خالی به مبدا برنگردند، چین تصمیم دارد تا برخی از تولیدات و کالاها را به سرخس بیاورد و تولیدات خود را دوباره صادر به اروپا یا به کشورهای آسیای میانه صادر کند. هدف اولیه این است که مشارکت شکل بگیرد و این مرکز کانتینری راهاندازی شود و هدف مهمتر که همه دنبال آن هستند این است که مسیر چین به اروپا از مسیر سرخس و جمهوری اسلامی باشد و در بلند مدت این مسیر تثبیت شود. بر اساس اعلام مسئولان کشورمان، احداث یک خط آهن توسط چین در کشور قرقیزستان طی سه سال در دستور کار قرار گرفته و اگر این خط به مرحله بهرهبرداری برسد، سرخس نزدیکترین راه و قطعیترین راه برای مسیر چین به اروپا خواهد شد.
چگونه ایلان ماسک میتواند کنترل افکار عمومی را با توییتر در اختیار بگیرد؟
مالکیت ایلان ماسک بر توییتر احتمالاً بیشتر از آنکه برای تبلیغ او و شرکتهایش استفاده شود، وسیلهای برای کنترل افکار عمومی خواهد بود.
در دیجیاتو ثبتنام کنید
جهت بهرهمندی و دسترسی به امکانات ویژه و بخشهای مختلف در دیجیاتو عضو ویژه دیجیاتو شوید.
تازههای تکنولوژی
ویدئوی مرتبط
ثروتمندترین فرد کنونی جهان درست مثل تمام غولهای رسانهای دنیا حالا صاحب تریبون بزرگی است که میتواند صدای او را رساتر از همیشه به تمام مردم برساند. خرید توییتر و خصوصیکردن آن توسط ایلان ماسک، نه تنها میتواند در تغییر جهت افکار عمومی مؤثر باشد، بلکه میتواند نگرانیهایی را درباره اعمال نفوذ سیاستمداران به وجود بیاورد.
از زمانی که رسانههای گروهی وجود داشتهاند، ثروتمندان از این رسانهها برای انعکاس منافع خود استفاده کردهاند. در دوران روزنامهها، «ویلیام رندولف هرست» اذعان کرده بود که او مسئول جنگ آمریکا و اسپانیا بوده است. در دوران شبکههای تلویزیونی کابلی، «روپرت مرداک» از شبکه فاکس استفاده کرد تا دیدگاه همه محافظهکاران سیاسی در سراسر دنیا را تغییر دهد. حالا در دوره شبکههای اجتماعی، احتمالاً ایلان ماسک میخواهد با معامله 44 میلیارد دلاری خود چنین تأثیری داشته باشد.
ماسک از حدود یک دهه پیش از کاربران حرفهای توییتر بوده و از این پلتفرم برای تبلیغ خودروهای برقی تسلا و راکتهای فضایی اسپیس ایکس و حمله به منتقدانش استفاده کرده است. او با این فعالیتها جامعه مخاطبان بزرگی را در این شبکه اجتماعی برای خود به وجود آورده است. پس حالا که او توییتر را خریده، ثروتمندترین فرد دنیا ابزاری را در اختیار دو استراتژی اصلی پوشش ریسک دارد که میتواند در زمینه اثرگذاری بر افکار عمومی قویتر از تمام رسانههای سنتی دیگر باشد.
خرید توییتر توسط ماسک احتمالاً بهنحوی به کنترل هرچه بیشتر تصویر او در بین مردم و البته مبارزه با منتقدان کمک میکند. با این حال، تحلیلگران و کارشناسان هشدار میدهند که قرارگرفتن یک رسانه ارتباطی با این سطح از قدرت در دستان یک نفر میتواند پیامدهای بزرگ و غیرمنتظرهای به دنبال داشته باشد.
ایلان ماسک از رسانههای سنتی رویگردان شد
ماسک در روزهای نخست فعالیت در تسلا و اسپیس ایکس مشتاقانه از توجه رسانهها استقبال میکرد و درواقع با کمک آنها توانست شخصیت رسانهای خودش را بسازد و نامش را بهعنوان کارآفرینی بزرگ و موفق در زمینه فناوریهای پاک و هوافضا به مردم بشناساند. با این وجود، ماسک در سالهای اخیر از پوششهای خبری بهویژه درباره تسلا ناامید شده و آنها را دارای سوگیری و غیردقیق نامیده است.
او از کسی که میگفت: «دوست دارم در مریخ بمیرم، البته نه در هنگام فرود فضاپیما» تبدیل شده است به کسی که میگوید: «دوروییِ خودنیکوپندار شرکتهای رسانهای بزرگ که مدعی روایت حقیقتاند، اما فقط آنمقدار از حقیقت را میگویند که روی دروغ را بپوشاند، دلیلی است که باعث شده مردم دیگر برای آنها احترامی قائل نباشند.»
ولی با گذشت زمان ایلان ماسک متوجه شد که توییتر میتواند بستری بیهزینه برای تبلیغ خودروهای تسلا، جذب سرمایه برای شرکت بورینگ و تبلیغ اسپیس ایکس با اشتراکگذاری ویدیوهای هیجانانگیز فرود راکتهای آن باشد. او همچنین از این پلتفرم برای حمله به اخباری استفاده میکرد که درباره تسلا بد میگفتند. همه این کارها باعث شد، این کارآفرین موفق در طول سالهای اخیر بیش از 113 میلیون دنبالکننده جمع کند.
در حال حاضر صفحه توییتر ایلان ماسک عملاً به واحد روابط عمومی تسلا تبدیل شده و سخنگویان اسپیس ایکس هم بهجای این که خودشان اظهارنظر داشته باشند، مدام خبرنگاران را به توییتهای او ارجاع میدهند. خرید توییتر بدون شک میتواند در همین راستا به ماسک کمک کند. اما نگرانیهایی که در بین طرفداران آزادی بیان و آزادی مطبوعات به گوش میرسد، عمدتاً نه درباره تبدیلکردن این شبکه اجتماعی به بازوی ارتباطی شرکتهای ایلان ماسک، بلکه پیرامون این مسئله است که آیا او از این پلتفرم برای خاموشکردن صدای مخالفان خود و تقویت صدای موافقانش استفاده خواهد کرد یا خیر.
کنترل قدرت توسط یک نفر خطرناک است
«جمیل جفر»، مدیر اجرایی مؤسسه متمم اول نایت در دانشگاه کلمبیا میگوید اگر یک بازیگر خصوصی تصمیم بگیرد که چه صداهایی باید شنیده شوند و چه ایدههای مورد توجه قرار بگیرند، توییتر میتواند ارزشهای دموکراتیک را تهدید کند. به باور جفر چنین قدرت بزرگی هرگز نباید در اختیار یک شرکت خصوصی قرار داشته باشد.
این گفتهها یادآور نگرانیهای اتحادیه آزادیهای مدنی آمریکا (ACLU) در ماه آوریل است که همزمان با انتشار خبر معامله ماسک برای خرید توییتر منتشر شده بود. «آنتونی رومرو»، مدیر اجرایی ACLU گفته بود: «باید نگران این باشیم که بازیگران متمرکز قدرتمند، خواه دولت باشد یا هر فرد ثروتمند دیگری – حتی اگر یکی از اعضای ACLU باشد – این سطح از کنترل را بر حد و مرزهای گفتگوهای سیاسی آنلاین در اختیار بگیرند.»
تعداد کاربران توییتر با رقمی کمتر از 250 میلیون کاربر فعال، کمتر از نصف اینستاگرام با 700 میلیون یا فیسبوک با 2 میلیارد کاربر است. بهعلاوه، طبق اعلام مؤسسه Pew Research Center، فقط حدود یک چهارم آمریکاییها از این شبکه اجتماعی استفاده میکنند. ولی در میان کاربران این پلتفرم میتوان سیاستمداران، رسانههای جهانی و چهرههای برجسته دنیا را مشاهده کرد. بنابراین تقریباً همه برای کسب اطلاع از آخرین اخبار و جهت حرکت افکار عمومی از این سرویس استفاده میکنند.
جمیل جفر و «اما لانسو»، مدیر پروژه Free Expression در مرکز دموکراسی و فناوری آمریکا میگویند مشتاقند تا ببینند که ماسک درنهایت چگونه سیستم مدیریت محتوای توییتر را تغییر خواهد داد، چگونه با آزار و اذیتها در این شبکه اجتماعی مقابله خواهد کرد و چگونه قوانین جدید خود را اجرا میکند. پیشبینی اصلی آنها این است که این وبسایت در آینده تابآوری بیشتری برای نظرات افراطی، گمراهکننده، نژادپرستی و محتواهای توهینآمیز داشته باشد.
لانسو میگوید: «الگوریتمهای توییتر قبل از این که [ماسک] آن را بخرد، ظاهراً خیلی زیاد به شنیدهشدن صدای او کمک کرده بودند و شاید او از همین ابزار برای بلندترکردن صدای خودش استفاده کند. من بیشتر نگران اثرات سیستمی بالقوهای هستم که سرویسی مثل توییتر میتواند داشته باشد. اثر این معامله میتواند بهصورت کلیتر حتی تعیین کند که چه گفتگوهایی در این سرویس مجاز خواهند بود. چه کسی تصمیم میگیرد که حرفها و رویکردهای مردم مقبول واقع شوند؟»
تصمیم آنی ایلان ماسک برای اخراج مدیران ارشد توییتر یک نشانه خطرناک است، چرا که این پلتفرم سعی داشت شیوه برخورد با آزار، نشر اطلاعات غلط و دستکاری در انتخابات را بهبود دهد. لانسو میگوید: «[ایلان ماسک] درباره این که میخواهد این سرویس آزادتر و بازتر باشد، صحبت کرده اما در عین حال به تبلیغدهندگان گفته که نگران نباشید، اینجا به یک جهنمدره برای آزادی بیان تبدیل نمیشود.»
لانسو باور دارد که بهسختی میتوان از گفتههای قبلی ماسک نتیجهگیری کرد که اعتماد و ایمنی درباره محتواها در آینده توییتر چگونه خواهد بود یا شیوه کنترل محتواها در دوران او به چه صورت انجام خواهد شد.
دولتهای خارجی میتوانند بر توییتر اعمال قدرت کنند؟
یکی از دیگر نگرانیهای طرفداران آزادی بیان و دموکراسی تأثیر دولتهای غیردموکراتیک و مخالف آزادی بیان بر ایلان ماسک و توییتر است. «الولید بن طلال»، شاهزاده عربستان سعودی که بعید است از طرفداران ارزشهای دموکراتیک باشد، 1.9 میلیارد دلار برای خرید توییتر به ماسک پول داده و حالا دومین سرمایهگذار بزرگ این شرکت محسوب میشود. صندوق سرمایهگذاری قطر هم 375 میلیون دلار در این معامله سهم داشته است.
سرمایهگذاری کشورهای خاورمیانهای باعث شده حتی صدای افرادی مثل سناتور «کریس مورفی» هم دربیاید و خواستار بررسی این معامله از دید امنیت ملی آمریکا توسط کمیسیون سرمایهگذایهای خارجی (CFIUS) شود.
ماسک که نیازمند حجم بالایی از مواد خام برای باتریهای تسلا از جمله نیکل از روسیه است، چند هفته قبل پیشنهاد داد که روسیه و اوکراین با هم مصالحه کرده و به جنگ پایان دهند. او اگرچه قبلاً «ولادمیر پوتین» را به نبرد تنبهتن دعوت کرده بود، اما در پیشنهاد مصالحه خود بیشتر طرف کرملین را گرفت.
همچنین، بسیاری از کارشناسان نمیدانند که دولت چین که البته در حال حاضر دسترسی به توییتر را در خاک خود مسدود کرده، میتواند بر ماسک اعمال نفوذ داشته باشد و از انتقادات بر دو استراتژی اصلی پوشش ریسک سیاستهایش در این پلتفرم بکاهد یا خیر. چون این کشور یکی از بزرگترین منابع درآمد تسلا است. کمپانی ایلان ماسک تنها شرکت خودروسازی خارجی در چین محسوب میشود که توانسته بدون نیاز به همکاری با شرکتهای داخلی در این کشور، کارخانههای خودش را داشته باشد.
جفر میگوید: «ماسک میخواهد میلیونها تسلا در سراسر جهان از جمله در چین، روسیه، برزیل، ترکیه و هند بفروشد و همه این دولتها باورهای سفت و سخت خودشان را درباره شیوه برخورد با آزادی بیان در توییتر دارند و تعریفشان از اطلاعات گمراهکننده با هم فرق میکند. آنها به سراغ ماسک میآیند و میگویند: «این حرفهایی که حذف نکردی از نظر ما اشکال دارد»، یا «این کاربران ناشناس که منتقد سیاستهای ما هستند از نظر ما مشکلسازند». ماسک این پیامها را متوجه خواهد شد چون به روشنی به او گفته میشود که اگر درخواستهای آنها را انجام دهد، باید منتظر عواقبش باشد.»
افزون بر این، سؤالاتی درباره سیاستهای داخلی آمریکا هم برای مدیرعامل جدید توییتر وجود دارد. با وجود این که ماسک گفته هیچ سوگیری سیاسی مشخصی ندارد، اما چندی پیش مدعی شده بود که حالا خودش را بیشتر یک جمهوریخواه میداند، به نفع آنها رأی میدهد و حامی «ران دسنتیس»، فرماندار محافظهکار فلوریداست که احتمالاً نامزد انتخابات ریاست جمهوری سال 2024 خواهد شد. او همچنین در ماه ژوئن گفته بود که حاضر است تا 25 میلیون دلار برای حمایت از نامزدهای سیاسی «میانهگرا» (Centrist) هزینه کند.
توییتر با ایلان ماسک در هرج و مرج به سر میبرد
یکی از تصمیمات جنجالی ماسک در اولین روزهای تصدیگری توییتر برنامه او برای تغییر شیوه ارائه تیک آبی به کاربران بوده است. این سیستم که تاکنون بهمنظور احراز هویت به چهرههای شناختهشده و سیاستمداران تیک تأیید میداد، از نظر مالک جدید این شرکت نمایانگر یک «سیستم ارباب و رعیتی» بود.
اما حالا تصمیم گرفته شده که تیک آبی بهعنوان بخشی از سرویس توییتر بلو در اختیار تمام کاربرانی قرار بگیرد که حاضرند ماهانه 8 دلار بابت اشتراک پریمیوم این شبکه اجتماعی پول بپردازند. لانسو میگوید: «حالا هر کسی که تیک میخواهد، از جمله کسانی که به دنبال نشر اطلاعات غلط هستند، میتوانند با پرداخت پول به این ویژگی دست پیدا کنند. ریسک این امکان، ایجاد سردرگمی برای افرادی است که به توییتر میآیند تا اخبار و اطلاعات کسب کنند و محتواهایی را ببینند که به ظاهر معتبر است، چون یک نفر پول تیک آبی را پرداخت کرده است.»
سبک مدیریت پرهرج و مرج ایلان ماسک صرفاً باعث تشدید سردرگمیها میشود. تیک آبی تاکنون نشاندهنده این بود که وقتی پستی از یک فرد شناختهشده را میبینید، از طریق این علامت اطمینان پیدا کنید که خود او این محتوا را منتشر کرده است. البته گفته شده که این شبکه اجتماعی میخواهد از طریق یک برچسب جدید این مشکل را برطرف کند.
از سوی دیگر، کارمندان این شرکت هم از زمان ورود ماسک دچار سردرگمی شدهاند. افزون بر تعداد زیادی از آنها که حالا دیگر شغلی ندارند، آنهایی که هنوز کارمند توییتر هستند، نمیدانند که مسیر آینده به کجا ختم خواهد شد.
ولی برای ایلان ماسک، تمام این اتفاقات در مقایسه با وضعیتی که از خرید توییتر نصیب او شده، بیاهمیتاند. کنترل سیستم قدرتمندی برای تحویل خبر، پوشش سیاسی و تفسیر اطلاعات بهوضوح به نفع اوست. به نظر میرسد که با وجود تمام دردسرهایی که این شبکه اجتماعی میتواند برای ماسک به وجود بیاورد، او بالاخره به آنچه میخواسته، دست پیدا کرده است.
دیدگاه شما