چرا درآمدزایی دلاری داشته باشیم؟



فتنه سبزِ سال ۸۸

سلبریتی‌ها جدی‌جدی باورشان شده بود نظام رفتنی است!

پژوهشگر حوزه اندیشه گفت:اگر سلطنت‌طلب‌ها، منافقین، کومله و گروه‌های تجزیه‌طلب همگی باهم متحد شوند، نه عرضه اداره کشور را دارند و نه اصلاً تعدادشان به قدری است که بتوانند نظام سیاسی ایران را هدایت کند.

به گزارش مشرق ، اتفاقات اخیر در فضای هزاررنگ مجازی و در ذهن بعضی، چنین چیزی را به وجود آورد که «کشور شاهد یک نهضت اجتماعی منتهی به انقلاب» است. هرچند انقلاب، واجد مختصات و نشانه‌هایی است که حتی اعتراض منهای اغتشاش هم بدان شباهتی ندارد و به منظور اصلاح ساختار فعلی رخ می‌دهد. با این حال به منظور بررسی اصالت ادعای «انقلاب بودن اعتراضات اخیر»، بدون آن‌که پیش‌داوری و سوگیری داشته باشیم با سهیل احمدی، مدرّس پژوهشگر حوزه فرهنگ و اندیشه گفت‌وگو کردیم تا ببینیم اتفاقات کف خیابان‌های ایران در مهرماه ۱۴۰۱ چقدر به یک «انقلاب» شباهت دارد.

دیگر انقلابی رخ نخواهد داد

عده‌ای معتقدند اتفاقات اخیر منتهی به یک انقلاب خواهد شد. آیا می‌توان این ادعا را پذیرفت که در حال حاضر ما با یک نهضت انقلابی روبه‌رو هستیم؟

در این مورد چند نکته قابل توجه و تأمل است. موضوع مهمی که جنبه جامعه‌شناختی دارد و از بین نظریاتی که تا الآن در مورد شورش‌ها و انقلاب‌ها داده شده، نظریه مختار افرادی مثل ساموئل هانتینگتون هم هست و آن این است که اساساً انقلابی دیگر رخ نخواهد داد. به این معنا که جوامع، دیگر ظرفیت انقلاب کردن را ندارند؛ بلکه تنها سیاست نظام و حاکمیت کشورها تغییر می‌کند. این چیزی است که غربی‌ها در مورد انقلاب‌ها بدان معترف‌اند. اگر نگاهی هم به تاریخ اخیر بیندازیم، خواهیم دید که در چند سال گذشته، کشوری نبوده که در آن یک انقلاب اجتماعی رخ بدهد و نظام سیاسی آن به کلی تغییر کند. حتی کشورهای ضعیف که ساختار سیاسی سطح پایینی هم دارند، دیگر توسط انقلاب‌ها سرنگون نمی‌شوند، چه رسد به کشورهایی که ساختار و ارکان سیاسی پیچیده و محکمی دارند مثل ایران.

سلبریتی‌ها جدی‌جدی باورشان شده بود نظام رفتنی است!


ساموئل هانتینگتون

جنبشی که یک رهبر ندارد!

حال در پاسخ به سؤال اصلی که آیا اتفاقات اخیر را می‌توان یک نهضت اجتماعی منتهی به انقلاب دانست یا خیر، باید قدری تأمل و توجه کرد. پاسخ کلی به سوال «خیر» است؛ چرا که علت اول، نداشتن یک رهبر در اتفاقات اخیر بود. مردم (بالاخص نسل جوان) ایران شاید سلبریتی‌ها را دوست داشته باشند، اما حقیقت ماجرا این است که در بزنگاه‌های تاریخی، مردم مرجع خود را سلبریتی‌ها قرار نمی‌دهند. این موضوعی است که بسیاری درک نمی‌کنند و تصور اولیه بر این است که مرجعیت فکری را سلبریتی‌ها در بین تمام اقشار جامعه در دست گرفته‌اند. حقیقت ماجرا این بود که اگر مردم می‌خواستند سلبریتی را به عنوان رهبر قبول کنند، باید به کف میدان می‌آمدند، چرا که آنان جزو پرچمداران اصلی مخالفت با حاکمیت در اتفاقات اخیر بوده‌اند؛ در صورتی که در شرایط فیزیکی مردم با آنها همراهی نکردند. حداکثری‌ترین رقمی که به‌دست‌ آمده، می‌گوید تنها ۶۹ هزار نفر به کف خیابان‌ها آمده‌اند. آیا می‌توان مدعی شد که مردم به حرف سلبریتی‌ها گوش داده و در حال مبارزه با نظام چرا درآمدزایی دلاری داشته باشیم؟ هستند؟

سلبریتی‌ها جدی‌جدی باورشان شده بود نظام رفتنی است!

سبک مبارزه انقلابی نبود، شورش بود

سبکی هم که در این چند روزه شاهد بودیم، بیش از آن که شبیه یک نهضت و جنبش اجتماعی باشد شبیه یک شورش بود. چند نفری به خیابان‌ها بیایند، سطل زباله، اتوبوس و معابر را به آتش بکشند، به شکل سازماندهی شده در بین معابر تقسیم شوند و وقتی یک محله و محیط را ناامن کردند، سراغ محله و محیط دیگری بروند. این یعنی دقیقا آنان یک حرکت شورشی را دنبال می‌کنند؛ نه انقلابی.

۸۸ با آن همه طول و تفصیل نهضت اجتماعی نبود، تکلیف اتفاقات اخیر دیگر روشن است

فتنه ۸۸ را عده‌ای نهضت اجتماعی می‌دانند؛ هر چند که من به این موضوع اعتقادی ندارم، اما به هر حال در آن اتفاق اولاً افرادی که به خیابان‌ها می‌آمدند، گوش به فرمان یک شخص بودند تا زمانی که او بیانیه می‌دهد کنش و واکنش خود را تنظیم کنند. ثانیاً از ابتدا دست به شورش و آتش زدن معابر نزدند. با این حال عرض کردم بنده این اتفاق را یک نهضت اجتماعی نمی‌دانم، دیگر چه رسد به اتفاقات اخیر!

سلبریتی‌ها جدی‌جدی باورشان شده بود نظام رفتنی است!


فتنه سبزِ سال ۸۸

بیرون نشسته‌اند و می‌گویند لنگش کن

نکته بعدی این است که انقلاب، یک حرکت درونی است؛ یعنی اگر قرار است رهبری داشته باشد و حرکتی آغاز شود باید از درون باشد. کسانی باید باشند که به عنوان سردمداران نهضت اجتماعی هزینه مبارزه دهند و خطرات را به جان بخرند؛ در صورتی که اتفاقات اخیر کشور این ویژگی را نداشت و همگی شاهد بودند که اتفاقات از بیرون از کشور و توسط افراد خارج‌نشین و رسانه‌های وابسته به دیگر کشورها کنترل و هدایت می‌شد.

سلبریتی‌ها جدی‌جدی باورشان شده بود نظام رفتنی است!

دعوا سر حجاب نیست، دعوا جای دیگری است

نکته بعدی این است که دعواهای اخیر سر موضوعی است که تقریبا می‌توان گفت در ایران حل شده است. مسأله حجاب برخلاف تصور عده‌ای که آن را حل‌نشدنی و چالش همیشگی می‌دانند، موضوعی است که در کشور حل شده و اکثریت زنان پذیرفته‌اند که با پوشش عرفی در جامعه حضور پیدا کنند و در این امر زنان ملت ما با یکدیگر جنگی ندارند. اتفاقاً شاهد هستیم که زن چادری در بهترین و کامل‌ترین پوشش با خانم مانتویی با کم‌ترین پوشش در کنار همدیگر زندگی می‌کنند. اما دعوای اخیر در جای دیگر است؛ دعوا در دنیای رسانه و فضای دیجیتالی است؛ نه در کف میدان. به هر حال همه اطرافیان و بستگان ما که شخصیت‌های حزب‌اللهی و مذهبی نیستند، اما با این حال با یکدیگر زندگی می‌کنند و روابط خود را برقرار می‌سازند. حجاب مهم هست و موضوع فرهنگی قابل توجهی هم خواهد بود. اتفاقا در مواقعی زخم کاری هم می‌زند؛ منتها به این شدتی که بخواهد به یک بهانه برای نهضت اجتماعیِ منتهی به انقلاب تبدیل شود، تصور غلطی است!

لات هم لات‌های قدیم

پس این جوّ حاکم در فضای فکری و روانی مردم از کجا نشأت می‌گیرد؟

چهار لایه از اتفاقات اخیر حمایت کردند: اول کسانی هستند که آموزش دیده‌اند و روی آن‌ها سرمایه‌گذاری خاص شده بود. البته نمی‌توان گفت همه کسانی که بیرون آمدند از این قبیل‌اند؛ چون به هر حال دشمن تمام پول خود را یکجا خرج نمی‌کند و تمام تخم‌مرغ‌هایش را در یک سبد نمی‌گذارد. لایه دوم، اراذل و اوباش جدیدی هستند که به میدان آمدند که من اسمشان را می‌گذارم شعبان بی‌مخ‌های نسل جدید! کسانی که بر عکس لات‌های قدیم، نه مرام و معرفت خاصی دارند، نه هیکل ورزیده و ورزشکاری! بلکه تنها دل‌خوشیِ‌شان این است که موادی مصرف کنند و جایی را ببندند و شورشی بکنند.

سلبریتی‌ها جدی‌جدی باورشان شده بود نظام رفتنی است!

لایه سوم، کسانی هستند که جرأت حضور در کف میدان‌ها را ندارند، اما گویی اگر یک بچه بسیجی شهید بشود یا زندان اوین آتش بگیرد، قند در دل این‌ها آب می‌شود و خوشحال می‌شوند. لایه بعدی کسانی هستند که با توجه به فشارهای اقتصادی و معیشتی که در چند سال گذشته در کشورمان به وجود آمده است، واقعا معترض‌اند. این افراد به خیابان‌ها آمدند و معترض هم بودند، اما رفته رفته با توجه به انحرافی که در مسیر این اعتراضات رخ داد، خود را از صف شورشیان جدا کردند. مسأله این افراد، معیشت است؛ نه اینکه یک خانم برهنه شود و شعار «زن، زندگی، آزادی» سر دهد. در مورد لایه سوم، افرادی که جرأت بیرون آمدن ندارند، با هر اتفاقی که در کشور می‌افتد سودای انقلاب در سر می‌پرورانند و توهم این را دارند که اکثریت مردم هم مثل خودشان فکر می‌کنند. دلیل هم واضح است، آنها متاثران از عرصه مجازی و فضای اینترنت هستند.

مردم ایران نسبتی با این اتفاقات ندارند

نکته مهم دیگری که ذات یک نهضت اجتماعی است، مردمی بودن و حضور و تعداد مردم است؛ چیزی که ما در اتفاقات اخیر در واقعیت جامعه و حقیقت عینی شاهد نبودیم. نگاه واقعی، مردم دعواهای سیاسی نیست. بعضی فکر می‌کنند که دغدغه این روزهای مردم، تحولات سیاسی کشور و انقلاب یا دفاع از انقلاب است؛ در صورتی که حقیقت جامعه این است که مردم به این موضوع توجهی ندارند. مردم ما از دعوا خسته شده‌اند. اگر از اکثریت افراد جامعه پرسش کنیم، خواهیم دید که آنان از اتفاقات اخیر ناراحتند؛ به این علت که مانع کسب و چرا درآمدزایی دلاری داشته باشیم؟ کار آن‌ها شده است. این حقیقت جامعه است. جامعه خود را نمی‌خواهد درگیر چنین دعواهایی بکند؛ چون می‌داند که خسارتش به خودش برمی‌گردد.

سلبریتی‌ها جدی‌جدی باورشان شده بود نظام رفتنی است!

یک سوال مهم که پیش می‌آید، این است که چرا آنقدر سلبریتی‌ها صحنه‌گردان اتفاقات اخیر بودند و با ادبیات تندی در فضای مجازی نسبت به حاکمیت و نظام موضع‌گیری می‌کردند؟

شاید علت را اینطور باید بیان کرد که آنان فریب‌خورده جنگ شناختی‌ای هستند که خودشان شروع کردند. سال‌ها در فضای مجازی و سریال‌های ساخته شده القا کردند که مردم نظام را نمی‌خواهند و سختی و رنج ما از این کشور است. حالا که بهانه‌ای پیش آمد، خودشان فریب‌خورده این تصور ساختگی شدند. گویی باورشان شده است که به زودی کار نظام تمام است و تا چرا درآمدزایی دلاری داشته باشیم؟ فردا نظام سقوط خواهد کرد. پس منِ سلبریتی فلان توییت را می‌زنم و ترسی ندارم چرا که سرنگونی جمهوری اسلامی نزدیک است.

مردم از مسئولین توقع برخورد مقتدرانه با صحنه‌گردان‌های شورش را دارند

در این باره نکته مهمی که مسئولین و حاکمیت بدان باید توجه کند، روایت پس از بحران است. اگر ما از بحران فهم صحیح پیدا کردیم، باید آن را در عمل خود نشان بدهیم. به طور مثال اگر باور داریم که اتفاقات اخیر نهضت اجتماعی نیست و یک شورش سازماندهی شده و هدایت شده از سوی کشورهای بیگانه است، باید با صحنه‌گردان‌های آن که فلان بازیگر و فلان فوتبالیست بوده است و هنوزم که هنوز است، فعالیت خود را ادامه می‌دهد و دست به تشنج فضای روانی مردم می‌زند، برخورد شود! مردم از نظام و مسئولین برخورد مقتدرانه می‌خواهند. می‌خواهند این قضیه به شکل کامل جمع شود. در این رابطه حاکمیت تعارف و مماشاتی نباید به خرج دهد و صراحتاً باید موضع‌گیری خود را بیان کند و بیان این موضع‌گیری همانطور که عرض شد در عمل مسئولان است.

متاسفانه ذهنیتی که در بین بسیاری از مسئولین به وجود می‌آید، این است که اگر با فلان شخصیت بخواهیم برخورد بکنیم، احتمال دارد ناآرامی در شهرها دوباره آغاز شود. به عقیده من این ذهنیت را کسانی دارند که رسانه‌زده هستند و به مسئولین مشاوره می‌دهند یا مسئولینی که خود در فضای مجازی حضور دارند و رسانه‌زده هستند.

اگر سلطنت‌طلب، منافق و تجزیه‌طلب دست به دست هم بدهند، باز هم عُرضه اداره ایران را نخواهند داشت

شما فردای بعد از جمهوری اسلامی را چگونه تصور می‌کنید؟

در ارتباط با این سوال باید گفته شود که اپوزیسیون جمهوری اسلامی عرضه اداره کشور و برپایی یک نظام سیاسی را ندارد. به اعتقاد من اگر سلطنت‌طلب، منافقین، کومله و گروه‌های تجزیه‌طلب همگی با هم متحد شوند نه عرضه اداره کشور را دارند و نه اصلاً کمّیت و تعدادشان به قدری است که بتوانند نظام سیاسی ایران را هدایت و کنترل کند.

سلبریتی‌ها جدی‌جدی باورشان شده بود نظام رفتنی است!

جالب است که این افراد به خودشان هم رحم نمی‌کنند! در تجمعاتی که سر اتفاقات اخیر در خارج از کشور برگزار شد، دیدیم که چگونه به جان هم افتاده بودند و همدیگر را می‌زدند! این افراد تمدن ندارند، بلکه به جای آن توحّش دارند و البته مردم ایران هم این موضوع را به خوبی درک می‌کنند و حاضر نیستند زندگی و امنیت خود را به چنین افرادی بسپارند. سر فتنه اخیر و شورش‌هایی که در شهرهای ایران اتفاق افتاد، دشمن تمام ظرفیت خودش را به کار گرفت و بعد از ۱۰ سال جنگ شناختی و آوردن این همه ظرفیت به میدان، نتیجه آن شد که مردم فهمیدند این افراد لیاقت و شایستگی و رهبری اداره ایران را نخواهند داشت. مردم ما به خوبی متوجه هستند که این قسم آدم‌ها صلاحیت اداره ایران را ندارند.

صادرات واسطه‌ای ایران به‌کام دیگران شد

الفبای توسعه فقط محدود به تولید نبوده و باید در تجارت هم سطح درآمدها افزایش پیدا کند.

الفبای توسعه فقط محدود به تولید نبوده و باید در تجارت هم سطح درآمدها افزایش پیدا کند. به ‌ این ترتیب، سرمایه بیشتری وارد کشور شده و این چرخه تولید و تجارت در نهایت به رشد اقتصادی و رفاه اجتماعی می ‌ انجامد. به عقیده صنعتگران، اقتصاد کشور بیشتر واردات ‌ محور بوده و در راستای تولید، حمایت ‌ ها بیشتر کاغذی است. از سوی دیگر، وابستگی اقتصاد به پول نفت، یکی دیگر از معضلات اقتصادی بوده که کشور را از تولید محصولات با ارزش ‌ افزوده بالا محروم کرده است. در همایش هفته ملی استاندارد، وزیر صنعت، معدن و تجارت از افزایش صادرات غیرنفتی خبر داد و گفت صادرات کشور با حرکت شتابنده رو به رشد است و فقط ۳ . ۵ میلیارد دلار تا خداحافظی از صادرات نفتی و تراز تجاری مثبت فاصله داریم. سال گذشته ۴۸ . ۵ میلیارد دلار صادرات غیرنفتی داشتیم و در مقابل، ۵۲ میلیارد دلار واردات برای کشور به ‌ ثبت رسید. حال باید پرسید این رقم صادرات غیرنفتی در حوزه محصولات با ارزش ‌ افزوده بوده یا مواد خام معدنی و اینکه سهم صنایع میان ‌ دستی و پایین ‌ دستی مانند قطعه، خودرو، کفش و. چقدر بوده است؟

خیانت در صادرات

محمود نجفی ‌ سهی، نماینده اتاق بازرگانی ایران در ستاد تسهیل ملی و کمیته ملی پایش تولید درباره آمار صادرات غیرنفتی و ارزآوری کالاهای صنعتی به صمت گفت: نخستین پرسش این است که چند درصد از آمار صادرات کشور مربوط به محصولات نهایی با ارزش ‌ افزوده بوده و چند درصد مربوط به صادرات مواد خام و پتروشیمی. پاسخ این پرسش برای رشد اقتصادی واقعی بسیار اهمیت دارد، اگر این حجم از صادرات مختص مواد خام باشد، خیانت است، زیرا می ‌ توان آن را تبدیل به محصولاتی با ارزش ‌ افزوده و درآمد بیشتری نصیب کشور کرد؛ علاوه ‌ بر اینکه آسیب صادرات مواد خام از نفت بیشتر
است.

وی افزود: گاهی فقط برای پز سیاسی و اینکه این مقدار صادرات غیرنفتی از کشور انجام شده، مواد خام و معدنی صادر می ‌ شود و این نمی ‌ تواند درآمد زیادی نصیب اقتصاد ایران کند.

او در ادامه سخنان خود اضافه کرد: عمر مصرف نفت، کوتاه شده و مشخص نیست تا چه تاریخی می ‌ توان از نفت برای تولید استفاده کرد، اما مواد خام مانند مس، فولاد، آلومینیوم و. بازار مصرف دارد، زیرا به ‌ راحتی قابل تبدیل به محصولات صنعتی مانند قطعات خودرو، لوازم ‌ خانگی و. هستند. صنعت خودرو هرقدر هم پیشرفت کند، باز هم به مواد اولیه و به ‌ اصطلاح خام مثل فولاد و. نیاز دارد.

تولید مازاد صرفه اقتصادی ندارد

این عضو انجمن تخصصی صنایع همگن نیرومحرکه و قطعه ‌ سازان خودرو کشور در ادامه با اشاره به طرح «ساماندهی صنعت و بازار خودرو» که در مجلس شورای اسلامی در حال پیگیری است، عنوان کرد: هنگامی که مشکل ریشه ‌ ای باشد نمی ‌ توان انتظار داشت با برخی راهکارهای ساده، صنعت خودرو کشور در مسیر توسعه قرار گیرد.

نجفی ‌ سهی در پاسخ به این پرسش که چگونه می ‌ توان صادرات را در صنعت خودرو عملیاتی کرد، گفت: قدیمی بودن پلتفرم ‌ ها سبب ‌ شده نتوانیم نه در حوزه خودرو و نه در حوزه قطعات، بازار خارجی داشته باشیم؛ مگر اینکه قطعه ‌ سازان این ریسک را بپذیرند و برای ساخت قطعات خودروهای روز جهان سرمایه ‌ گذاری کنند. البته به ‌ شرط اینکه بازار صادراتی آن ‌ قدر گسترده باشد که حجم صادرات، سرمایه ‌ گذاری جدید برای بازار غیرداخل را توجیه کند.

وی ادامه داد: از سوی دیگر، تیراژ تولید خودروهای جدید بالا نیست و در حوزه محصولات جدید هم نمی ‌ توان صادرات خودرو و قطعه داشت. به ‌ عنوان مثال، یک شرکت خصوصی فعال در ایران درباره طراحی پلتفرم عنوان می ‌ کرد برای تیراژ سالانه ۴۵ هزار خودرو، نمی ‌ تواند سرمایه ‌ گذاری سنگین در حوزه طراحی پلتفرم داشته باشد.

این سخن منطقی است، اما مشکل اینجاست که کدام خودروساز در جهان ۴۵ هزار خودرو مونتاژ می ‌ کند که ما در ایران شاهد آن هستیم. طبیعی است این تیراژ، ساخت داخل را توجیه ‌ پذیر نمی ‌ کند که در ادامه با افزایش تیراژ ،مثلا قطعات مازاد تولید، صادر شود؛ علاوه ‌ بر اینکه این آمار مربوط به یک مدل نبوده و چند محصول را شامل می ‌ شود.

او گفت: برخی شرکت ‌ های خصوصی، بیش از ۳ دهه است یک مدل مونتاژ و به بازار عرضه می ‌ کنند. صنعت خودرو کشور، نه در شرکت ‌ های خصولتی و نه خصوصی، توانمندی فنی برای سهم ‌ خواهی در بازار جهانی را ندارد؛ از این ‌ رو سهم صادرات در این صنعت عدد ناچیزی است.

این فعال صنعت خودرو با بیان اینکه برخی شرکت ‌ های خصوصی به ‌ طور محدود ساخت داخل را آغاز کرده ‌ اند، تصریح کرد: در قطعاتی که از قبل در داخل ساخته می ‌ شدند و با کمی تغییرات می ‌ توانستند برای شرکت ‌ های خصوصی هم تامین شوند، چون تقاضا وجود نداشت، تیراژ تولید آنها محدود به سفارش ‌ های دو شرکت خودروساز بزرگ شد.

صادرات خودروهای جدید

اگرچه تیراژ برخی خودروهای جدید در داخل پایین است، اما آیا قطعه ‌ سازان نمی ‌ توانند تیراژ تولید خود را افزایش دهند و مازاد تولیدشان را صادر کنند؟ نجفی ‌ سهی در پاسخ به این پرسش توضیح داد: خودروهایی که در حال ‌ حاضر در کشور مونتاژ می ‌ شود، چینی است و صنعتگران این کشور، خود تامین ‌ کننده قطعات برای تمام کشورها هستند. در چنین فضایی که قطعات موردنیاز سایر کشورها را قطعه ‌ سازان چینی تولید و تامین می ‌ کنند، شرایط رقابت برای قطعه ‌ سازان داخلی در حوزه خودروهای چینی سخت شده است.

وی درباره محصولات جدید دو خودروساز بزرگ هم گفت: آیا پلتفرم این محصولات جدید در داخل طراحی ‌ شده و بومی است؟ فراموش نکنیم خودروهای جدید همان خودروهای قدیمی با کمی تغییرات در بدنه هستند. به ‌ عنوان مثال، دنا همان سمند یا تیبا همان پراید است. علاوه ‌ بر این، این خودروها هم محصول روز جهان به ‌ شمار نمی ‌ روند.

نماینده اتاق بازرگانی ایران در ستاد تسهیل ملی و کمیته ملی پایش تولید با بیان اینکه خودروهای جدید صادر شوند، می ‌ توان صادرات قطعه داشت، گفت: اگر خودروهای مونتاژ داخل در کشورهای همسایه از جمله ترکیه تردد داشته باشند، فرصت خوبی برای قطعه ‌ سازان خواهد بود، اما به ‌ طور قطع چین نمی ‌ تواند بازار خودروهای ایرانی به ‌ لحاظ قیمت تمام ‌ شده باشد.

بلاتکلیفی تولید

نجفی ‌ سهی درباره انجام نشدن این صادرات با وجود اینکه شدنی است، گفت: بلاتکلیفی در کشور سبب ‌ شده تولیدکننده رغبتی به سرمایه ‌ گذاری نداشته باشد؛ اقتصاد، صنعت خودرو بدون تکلیف هستند. مثلا زنجیره تامین نمی ‌ داند یک خودرو چند سال تولید خواهد شد. علاوه ‌ بر این، تیراژ حرف اول را برای ساخت داخل و صادرات می ‌ زند. وی اضافه کرد: در جهان تولیدات خودرویی بیش از ۱۰ میلیون تیراژ دارند؛ بنابراین توجیه اقتصادی برای طراحی خودرو، داشتن تیراژ ۱۰ میلیونی است. در ۵ سال بیش از ۵۰ میلیون از یک خودرو ساخته و عرضه می ‌ شود و تامین خدمات پس از فروش آن هم به حجم زیادی قطعه نیاز دارد. هنگامی که انتظار از ظرفیت تولید برآورده شد، فناوری جدید، محصول دیگری را به بازار معرفی می ‌ کند.

نجفی ‌ سهی در پاسخ به پرسشی دیگر مبنی بر اینکه چرا در داخل خودروها را با تیراژ ۱۰ میلیون تولید نمی ‌ کنیم، گفت: اقتصاد و شرکت ‌ های خودروساز کشور دارای چنین ظرفیتی نیستند. شاید تک ‌ به ‌ تک واحدهای صنعتی چنین توانمندی داشته باشند، اما چون حاکمیت همراه با تولید نیست، راه به ‌ جایی نمی ‌ بریم. چند مدل خودرو در کشور مونتاژ می ‌ شود با چه تیراژی؟ براساس مطالعات سیدمحمد بحرینیان، از صنعتگران کشور که مطالعات و پژوهش ‌ های زیادی در حوزه صنعت دارد، کره ‌ جنوبی هنگامی که تولید خودرو را آغاز کرد، روی یک مدل یک شرکت متمرکز شد. دولت این کشور زمانی اجازه تولید دومین خودرو را صادر کرد که مدل اول به تیراژ تعیین ‌ شده رسید و دارای سطحی از کیفیت بود و فلان تعداد از این خودرو به بازار جهانی صادر شده بود.

بعد به شرکت کیا، به ‌ عنوان دومین خودروساز، مجوز فعالیت داد. این در حالی است که در کشور ما بیش از ۱۶۰ مجوز خودروسازی صادر شده است. بزرگ ‌ ترین شرکت خودروساز خصوصی براساس آمار خودش، سالانه ۴۵ هزار خودرو مونتاژ می ‌ کند.

این حجم بالا شرکت خودروساز در مجموع چه تعداد خودرو تولید می ‌ کنند و در بازار جهانی چه سهمی دارند؟ نمی ‌ توان انتظار داشت با مونتاژ خودرو چینی سهمی در بازار خارجی داشته باشیم. آیا با این حجم مونتاژ می ‌ توان نام خودروسازی روی شرکت ‌ ها گذاشت؟ فعالان این صنعت در بخش خصوصی علاقه دارند، مونتاژ کرده و فعالیت داشته باشند، زیرا به سرمایه ‌ گذاری زیادی نیاز ندارد.

نماینده اتاق بازرگانی ایران در ستاد تسهیل ملی و کمیته ملی پایش تولید در پاسخ به این پرسش که آیا سود صادرات، فعالان صنعت را ترغیب به برنامه ‌ ریزی در این بخش نمی ‌ کند، گفت: در حال ‌ حاضر، برخی خودروسازان، بخشی از هزینه تولید را روی کالای عرضه ‌ شده در داخل می ‌ گذارند که بتوانند محصولات خود را با قیمت ارزان ‌ تر صادر کنند، چون نتوانسته ‌ ایم هزینه ‌ های سربار را کاهش دهیم؛ بنابراین صادرات هم سود زیادی برای اقتصاد کشور ندارد.

بانک مرکزی و کاهش صادرات

براساس آمار سال ۲۰۲۱ میلادی، برترین صادرکنندگان کفش جهان به ‌ ترتیب چین، ویتنام، اندونزی، ترکیه و آلمان و سهم آنها در بازار جهانی کفش به ‌ ترتیب ۶۰ . ۴ ، ۹ . ۹ ، ۳ . ۳ ، ۲ . ۷ و ۲ . ۵ درصد بوده است. ترکیه همسایه ایران، پیشینه طولانی در صنعت کفش نداشت و این صنعت در ۵۰ سال اخیر در این کشور رونق گرفته است؛ در حالی که تاریخ صنعت کفش ایران مربوط به دوره مرد نمکی است. چکمه ‌ های چرمی این بازمانده دو هزار ساله تاریخ ایران، حاکی از آن است که بخشی از تمدن ایران مربوط به دوخت کفش بوده است. اما ترکیه در صادرات کفش، رتبه چهارم جهان را دارد و ایران سهمی ناچیز از این بازار بین ‌ المللی. در ادامه محمد عرب از فعالان صنعت کفش درباره چرایی این امر به صمت گفت: اقتصاد مانند جنگ است و باید به ‌ طور دائم تاکتیک ‌ ها و تکنیک ‌ ها را تغییر داد تا بتوان ماندگار شد. اگر این ‌ گونه نشود، شناسایی شده و حذف می ‌ شوید.

وی افزود: عامل اصلی در کاهش صادرات محصولات با ارزش ‌ افزوده به مسائل داخلی برمی ‌ گردد؛ تصمیماتی که گرفته می ‌ شود ضدتولید بوده در نتیجه نمی ‌ توانیم صادرات داشته باشیم. به ‌ عنوان مثال، بانک مرکزی، تولیدکننده کفش را موظف کرده برای صادرات محصولش آن را ۵ هزار تومان پایین ‌ تر از قیمت روز دلار به ‌ فروش برساند، اما این امر برای مواد خام که از ارز نیمایی استفاده می ‌ کنند، صادق نیست و آنها می ‌ توانند با قیمت روز محصولاتشان به تولیدکننده داخلی و برای بازار صادراتی عرضه کنند.

او ادامه داد: این دستورالعمل باعث شد تولیدکننده ‌ ای که ۱۶ میلیارد دلار صادرات داشته، امروز صادراتش به عدد ۴ . ۵ میلیارد دلار برسد و به ‌ این ترتیب بود که بازار عراق در اختیار ترکیه قرار گرفت.

یک پیشنهاد

عضو هیات ‌ مدیره جامعه صنعت کفش ایران با بیان اینکه بخش زیادی از صادرات غیرنفتی ایران، مواد خام بدون ارزش ‌ افزوده است، گفت: برای رونق صادرات محصولات نهایی از جمله کفش پیشنهاد شد صادرات با ریال باشد، امری که در روسیه و ترکیه در حال انجام است. در حال ‌ حاضر روسیه با روبل و ترکیه با لیر صادرات دارد.

عرب با اشاره به برخی بازارهای واسطه ‌ ای برای فروش کفش، عنوان کرد: تولیدکنندگان کفش برای اینکه بازار صادراتی خود را از دست ندهند با واسطه کفش ‌ های خود را به بازار همسایگان مانند افغانستان عرضه می ‌ کنند. کارگر افغانی، پول خود را تبدیل به کفش کرده و آنها را در بازار افغانستان به ‌ فروش می ‌ رساند. به ‌ این ترتیب، تولیدکننده کفش ایرانی کمتر متضرر می ‌ شود. البته این نوع صادرات بدون نامی از شرکت ایرانی انجام می ‌ شود؛ بنابر این شیوه صادرات، کفش ‌ های ایرانی در بازار جهانی گمنام عرضه می ‌ شوند و طبیعی در رتبه ‌ بندی سهم ایران ناچیز باشد.

سخن پایانی

ترکیه و چین از رقبای بازار جهانی ایران بوده و قوانین این کشورها سهم ‌ شان را در صادرات افزایش داده است. در حالی ‌ که به ‌ گفته فعالان صنعت کشور تصمیمات نادرست داخلی سبب شده هم تولید و هم صادرات با مشکلات عدیده ‌ ای مواجه باشند. به ‌ عنوان مثال، می ‌ توان گفت صادرات واسطه ‌ ای کالاها به ‌ نوعی نام ایران را در بازار جهانی حذف کرده است.

چرا درآمدزایی دلاری داشته باشیم؟

مخالفت مجلس با خرید اتوبوس دست دوم خارجی

عصر خودرو- رئیس کمیسیون صنایع مجلس شورای اسلامی از مخالفت مجلس با خرید اتوبوس‌های دست دوم خارجی خبر داد و گفت: اگر ظرفیت داخل جوابگو نباشد، حتما باید اتوبوس‌های نو از خارج خریداری کنیم.

مخالفت مجلس با خرید اتوبوس دست دوم خارجی

به گزارش پایگاه خبری «عصر خودرو» به نقل از فارس،‌ عزت‌الله اکبری تالارپشتی رئیس کمیسیون صنایع مجلس شورای اسلامی در حاشیه هجدهمین نمایشگاه حمل و نقل، عمران و خدمات شهری شهر هوشمند، مدیریت جامع شهری ماشین‌آلات و صنایع وابسته درباره ظرفیت چرا درآمدزایی دلاری داشته باشیم؟ کشور در زمینه ساخت اتوبوس داخلی اظهار کرد: این ظرفیت باید اعلام و ساز و کاری برای آن فراهم شود که بدانیم چگونه باید ظرفیت کشور را تامین کنیم.

وی با اشاره به اظهار نظرهایی درباره واردات اتوبوس دست دوم افزود: ما با واردات اتوبوس دست دوم به کشور مخالف هستیم و اگر قرار است اتوبوسی به کشور وارد شود، باید نو باشد تا از کمپانی ذی‌ربط بتوان امتیازاتی گرفت.

نماینده مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه واردات اتوبوس دست دوم شناسنامه، خدمات پس از فروش، قطعه و . ندارد گفت: متقاضی باید شناسایی شود تا به تناسب نیاز، میزان تقاضای خود را به تولید کننده اعلام کند و آن شرکت هم بسازد.

تالارپشتی گفت: نباید فقط به ظرفیت داخل فکر کنیم؛ ظرفیت ما جوری آفریده شده که چهارراه بین‌المللی است و به بسیاری از کشورهای دنیا می‌توانیم سرویس دهیم. می توانیم تولید کنیم و به سایر کشورها نیز صادر داشته باشیم.

وی در پاسخ به سوالی مبنی بر ظرفیت‌های نمایشگاه شهر آفتاب گفت: نمایشگاه شهر آفتاب یک نمایشگاه جدید، مدرن، به روز و. است و در حال حاضر شرکت‌ها تمام خودروهای سنگین را به داخل سالن آورده‌اند.

تالارپشتی بیان کرد: در بسیاری از نمایشگاه‌ها این امکان وجود ندارد و این نمایشگاه مدرن است و تمامی مقامات موظف هستند کمک کنند تا این نمایشگاه به پای خود بیایند و برنامه‌های منظمی را این نمایشگاه داشته باشد.

نماینده مجلس شورای اسلامی ادامه داد: از تمامی نمایشگاه‌ها می‌توان استفاده کرد و این نمایشگاه به روز ساخته شده و ما هم از آن حمایت می‌کنیم.

وی گفت:همه در مجلس، دولت و دیگران موظف هستیم ظرفیت ها و‌ توانمندی‌ها را تقویت کنیم و از اوایل مجلس یازدهم تلاش‌های زیادی کردم که ظرفیت مسافربری رشد داشته باشد.
وزارت کشور و سازمان همیاری در حوزه حمل و نقل جلوتر از وزارت راه و شهرسازی هستند و ما از راه و شهرسازی گله مند هستیم.

نماینده مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه وزارت راه و شهرسازی پای کار نیست گفت: در زمینه اتوبوس علاوه بر مصرف داخلی، باید کاری کنیم که تولید و توزیع در سطح منطقه و بین الملل را داشته باشیم.

نماینده مجلس شورای اسلامی گفت: باید ساختاری چابک و به روز در تولید کنندگان داشته باشیم و دلیل نارضایتی مردم نسبت به 2 خودروسازی ایران خودرو و سایپا این بود که از اول حیاط خلوت دولت‌ها شده بود.

وی با بیان اینکه در مجلس یازدهم بعد از استقرار دولت سیزدهم تلاش شد این نقش برطرف شود گفت: دولت نباید تصدی گری کند و ما نقصی که در جلسات مجلس داریم و می‌خواهیم آن را برطرف کنیم، این است که مصرف کنندگان بیایند قرارداد تضمین خرید با شرکت‌ها ببندند که این‌ها تکلیف خود را بدانند.

تالارپشتی با اشاره به اینکه ما در مجلس پیگیر هستیم که قرارداد تضمین خرید بسته شود گفت: مسئولان راه و شهرسازی وقتی به مجلس می‌آیند، انگار مسئول نیستند. چرا باید خودروی دست دوم وارد کرد و خودروی دست دوم هیچ هویت و امکاناتی برای مردم نخواهد داشت.

وی تاکید کرد: اگر با سازنده‌های داخلی قراردادهای تضمین خرید طولانی مدت ببندیم، رشد آنی خواهند داشت.

برای آگاهی از تازه های جهان خودرو، جدیدترین قیمت ها و بازار خودرو ایران اینستاگرام خودرو امروز را دنبال کنید

انتقاد تند قالیباف از وزیر نفت/ فکر می‌کنید 80 میلیارد دلار پول وجود دارد که می‌گویید بدهید تا این کار را انجام دهیم؟

قالیباف خطاب به وزیر نفت، گفت: اگر جنابعالی و من به عنوان خدمتکاران مردم در قانون‌گذاری و اجرا حرف‌مان این باشد که ۱۰ درصد از صندوق توسعه به ما دهید یا اینکه ۸۰ میلیارد دلار از جایی پول دهید تا این ناترازی را درست کنیم، آیا شما فکر می‌کنید که این ۸۰ میلیارد دلار پول وجود دارد که می‌گوئید بدهید تا این کار را انجام دهیم؟

انتقاد تند قالیباف از وزیر نفت/ فکر می‌کنید 80 میلیارد دلار پول وجود دارد که می‌گویید بدهید تا این کار را انجام دهیم؟

به گزارش اقتصادنیوز به نقل از مهر، محمدباقر قالیباف در جلسه علنی امروز (سه شنبه ۲۶ مهر) مجلس شورای اسلامی و پس از ارائه گزارش کمیسیون انرژی در مورد ناترازی تولید و مصرف گاز طبیعی در کشور اظهار داشت: در جلسه امروز وزیر نفت و نمایندگان نکاتی را مطرح کردند که جان کلام یک حرف بود مبنی بر اینکه ناترازی چالش و مانع جدی ما در حوزه گاز است. البته ما ناترازی را در بانک‌ها، بودجه و نقدینگی هم داریم اما الان به آنها کاری ندارم.

وی متذکر شد: سوابق نشان می‌دهد بارها این موضوعات از تریبون مجلس مطرح شده است و توقع مردم از مجلس و دولت آن است که این مشکل حل و فصل شود.

رئیس مجلس شورای اسلامی بیان کرد: در سال ۹۳ مجلس به این موضوع پرداخت. همچنین در بندهای الف و ب ماده ۱۲ قانون رفع موانع تولید رقابت پذیر نیز به صورت مفصل درباره بهینه سازی مصرف سوخت و انرژی در کشور بحث شده و راهکار ارائه شده است. این قوانین فقط برای آن مجلس و آن دولت نبوده است، بلکه برای همه ما است.

قالیباف خطاب به وزیر نفت، گفت: اگر جنابعالی و من به عنوان خدمتکاران مردم در قانون‌گذاری و اجرا حرف‌مان این باشد که ۱۰ درصد از صندوق توسعه به ما دهید یا اینکه ۸۰ میلیارد دلار از جایی پول دهید تا این ناترازی را درست کنیم، آیا شما فکر می‌کنید که این ۸۰ میلیارد دلار پول وجود دارد که می‌گوئید بدهید تا این کار را انجام دهیم؟

سالانه بین ۶۰ تا ۸۰ میلیارد دلار انرژی‌های مان را هدر می‌دهیم

وی ادامه داد: من، شما، همه کارگران و مهندسان زحمتکش نفت و همه دلسوزان انقلاب و نظام می‌دانند که ما سالانه بین ۶۰ تا ۸۰ میلیارد دلار انرژی‌های مان را هدر می‌دهیم. آیا نمی‌خواهیم در این زمینه در کشور تصمیم بگیریم؟ چطور حاضریم دست گدایی به همه جا دراز کنیم و پول بگیریم، اما حاضر نیستیم اصلاح کنیم؟ بدون شک معلوم است که یا روش‌های اجرایی یا برنامه ریزی یا قانون‌گذاری ما اشکال دارد که قادر نیستیم این کار را انجام دهیم.

قالیباف بیان کرد: بنده، نمایندگان و رؤسای کمیسیون‌های مجلس همه در اینجا مسئول هستیم و خطاب من اینجا وزیر یا دولت نیست بلکه خطاب اول به خودم و مجموعه مجلس و دولت با هم است. بخاری را که مردم در خانه‌های خود استفاده می‌کنند، ما در صنعت تولید کردیم و به دست مردم دادیم تا استفاده کنند. ما نتوانستیم قدرت خرید مردم را بالا ببریم که بخاری‌های خود را بهینه و منابع موتورخانه‌ها را درست کنند. این موارد مشکلات ماست نه مشکلات مردم.

رئیس مجلس شورای اسلامی اظهار داشت: چرا به گونه‌ای تدبیر نمی‌کنیم که مردم به عنوان مصرف‌کننده اصلی، از بهینه‌سازی سوخت بهره‌مند شوند؟ ما قانون نوشتیم اما نتوانستیم تصمیم بگیریم و راهکاری ایجاد کنیم که کسانی که سوخت مصرف می‌کنند در صورت کاهش مصرف، منفعتی نصیبشان شود. اولین کسی که باید از این کاهش مصرف انرژی منفعت ببرد، خود آن فرد است چرا که اگر منفعت این فرد دیده نشود، مصرف سوخت کاهش نمی‌یابد.

وی افزود: امروز کسی که در حال اسراف کردن است، آن طور که باید هزینه سوخت مصرفی خود را پرداخت نمی‌کند و در طرف مقابل نیز کسی هم که کم مصرف می‌کند، منفعت اقتصادی از این موضوع عایدش نمی‌شود. باید این ناترازی و ناعدالتی را برطرف کنیم. امروز گفته می‌شود که قیمت سوخت به صورت پلکانی متناسب با مصرف افزایش یافته، این در حالی است که این شیوه در جاهایی با مشکلاتی مواجه شده است. تا زمانی که هوشمندی در تولید، انتقال، توزیع و ذخیره سازی انجام نشود، کاری از پیش نمی‌رود.

قالیباف بیان کرد: ۹۰ دقیقه در مجلس وقت گذاشتیم و درباره موضوعاتی صحبت کردیم و همه حرف‌های انجام نشده گذشته را مجدداً تکرار کردیم. آیا بناست ۸۰ میلیارد دلار به نفت دهیم که برود مشکل ناترازی را حل کند؛؟ این درحالی است که ۸۰ میلیارد دلار هدر رفت انرژی اتفاق می‌افتد و ضایع می‌شود و ما نباید اجازه این موضوع را دهیم.

گازی را که بزرگترین منابع درآمدی ماست، هدر می‌دهیم

رئیس مجلس شورای اسلامی گفت: نظام حکمرانی در کشور سالانه ده‌ها میلیارد دلار سرمایه را از بین می‌برد. گازی را که می‌توان در پتروپالایشگاه ها و صادرات استفاده کنیم و بزرگترین منابع درآمدی ما است، هدر می‌دهیم و در کنار آن آلودگی‌های شهری و آب و هوا ایجاد می‌کنیم و به محیط زیست خسارت می‌زنیم.

وی با اشاره به به یکی از مطالعات مشکلات انجام شده در تهران توسط شهرداری و وزارت نفت درباره عوائد ناشی از استفاده شهروندان از مترو، گفت: در تهران با وزارت نفت بررسی کردیم که در حوزه حمل و نقل هر مسافر اگر با مترو تردد کند، نسبت به سایر وسایل نقلیه از جهت اقتصادی ۲۳ سنت صرفه جویی می‌شود که ما این رقم را ۱۳ سنت تعیین کردیم.

قالیباف بیان کرد: در حمل و نقل تهران تمام زیرساخت‌های مرتبط با مترو آماده است و سر فاصله هر قطار از جهت فنی می‌تواند در هر ایستگاه ۲ دقیقه باشد اما امروز ۹ دقیقه است. معنای این حرف آن است که امروز ۲ میلیون مسافر جابجا می‌شوند، اما اگر واگن به زیرساخت مترو اضافه شود، این تعداد به ۹ میلیون مسافر افزایش می‌یابد. اگر همان ۱۳ سنت به ازای هر مسافر به خرید واگن تخصیص یابد، این امکان فراهم است تا هر دو روز یک واگن به مترو اضافه شود.

رئیس مجلس شورای اسلامی افزود: امروز سرمایه‌گذارانی که در بخش تولید واگن در کشور هستند و با قراردادی که با کشور چین در زمینه تولید مشترک دارند، حاضرند این اعتبار و سرمایه گذاری را انجام دهند که از همین محل در طول یک دوره ۵ الی ۶ ساله به صورت یک جا ۲ هزار واگن به ظرفیت متروی تهران اضافه شود. این یک نمونه شسته و رفته است که در همه حوزه‌ها نیز یافت می‌شود، اما ما هرگز برای این‌ها وقت نمی‌گذاریم و همگی کلی‌گویی می‌کنیم و می‌گوئیم که یکی به ما پول بدهد. این چه حرفی است؟ مردم از ما این را نمی‌پذیرند.

قالیباف تاکید کرد: جلسات روز سه‌شنبه مجلس باید منجر به خروجی شود. دوستان کمیسیون بهداشت انتظار داشتند که دولت ۱ درصد مربوط به ارزش افزوده از ۸ درصد را به بهداشت و درمان دهد. طی یکی دو ماه گذشته دولت و خزانه این پول را داد، اما نگاه کنید ببینید چقدر از این پول در حساب وزارتخانه باقی مانده است و چقدر از این پول که باید به مناطق محروم می‌رفت، تخصیص یافته است. مجلس و دولت به جای عیب و ایراد گرفتن از همدیگر، باید کنار هم بنشینند، کمک کنند و مسیر کار را باز کنند.

وی همچنین با اشاره به اظهارات وزیر نفت در جلسه امروز مجلس تاکید کرد: از آقای وزیر هم توقع داریم و هم پیگیری خواهیم کرد؛ معتقدیم بندهایی که در قانون رفع موانع تولید وجود دارد باید اجرا شود؛ نه از صندوق ذخیره ارزی ۱۰ درصدی به این کار تخصیص می‌یابد و نه کسی هست که ۸۰ میلیارد دلار در این باره به ما بدهد بلکه ما باید از محل صرفه جویی و سیاست‌های درست این اعتبار را تأمین کنیم و همچنین باید در افق دور نیز توجه داشته باشیم که واقعاً توجه به انرژی‌های تجدید پذیر موضوع جدی بحث ماست.

رئیس قوه مقننه با اشاره به در پیش بودن فصل زمستان ادامه داد: ما در آستانه زمستان هستیم به همین دلیل نیز تا بخواهیم این کارها را انجام دهیم مقداری زمان‌بر است البته همه اینها می‌توانند از دو الی ۳ ماه آغاز شود و برنامه هفتم ما را به نقطه‌ای قابل قبول برساند و ناترازی را از بین ببریم.

قالیباف با بیان اینکه «تولیدکنندگان ما در تابستان کمبود برق و در زمستان کمبود برق و گاز دارند» تاکید کرد: رؤسای کمیسیون‌های مربوطه باید به گونه‌ای تدبیر کنند که صرفه‌جویی نوع مصرف در تنظیم توزیع گاز و برق را بگونه‌ای انجام دهند تا آسیب کمتری به بخش تولید وارد شود؛ صدای تولید دیرتر درمی‌آید ولی وقتی که درآمد، آثار و تبعاتش برای مردم بسیار سنگین است؛ ان شاءالله با یک برنامه ریزی دقیق زمستان امسال را با کمک دوستان پیش بیریم.

رفت و آمد تجار اسراییلی به عربستان

رفت و آمد تجار اسراییلی به عربستان

گروه بین الملل:سایت عبری زبان "گلوبس" به نقل از یک منبع رسمی سعودی اعلام کرد: نمایندگان چرا درآمدزایی دلاری داشته باشیم؟ شرکت‌ها و تجار اسرائیلی هر روز به ریاض می‌آیند و در پروژه‌های بزرگ از جمله پروژه شهر نیوم شرکت می‌کنند.
مه گذشته رسانه‌های اسرائیلی اعلام کردند که ده‌ها تاجر اسرائیلی طی ماه‌های اخیر برای اجرای معامله‌هایی در زمینه کشاورزی و سایبری به عربستان سفر کرده‌اند.
این رسانه‌ها اعلام کردند که صندوق جارد کوشنر، مشاور و داماد دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا با پول‌های عربستان در اسرائیل سرمایه گذاری می‌کند و این اولین سرمایه گذاری علنی عربستان است که ممکن است سرآغازی برای بهبود روابط میان دو طرف باشد.شرکت‌های هواپیمایی اسرائیلی اوت به موافقت ریاض برای استفاده از حریم هوایی عربستان دست یافتند.
منبع عربستانی مذکور اعلام کرد، تصمیم اوپک پلاس درباره کاهش تولید نفت یک تصمیم اقتصادی است که هدف آن حفظ قیمت قابل قبولی برای نفت و حفظ درآمد کشورهای صادرکننده نفت است.
این منبع اعلام کرد: برخورد دولت جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا باعث می‌شود ما به دنبال جایگزین‌های دیگری باشیم. چین و روسیه دو قدرت مشروع هستند حتی اگر اختلافاتی با این دو کشور درباره برخی پرونده‌ها داشته باشیم اما می‌توانند ما را به چیزی که نیاز داریم از جمله سلاح پیشرفته مجهز کنند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.