کندل چکشی


چارت الگوی دوجی

۱۰ الگوی مهم پرایس اکشن

همانطور که می دانید پرایس اکشن به الگوهایی گفته می شود که بر اساس رفتار های قیمتی بازار نمایان می شوند گفته می شود. برای درک این موضوع باید ۱۰ الگوی مهم پرایس اکشن را بدانیم. الگو های مهم می توانند به شما اطلاعات مهمی را در مورد بازار ارائه کند. اهمیت این موضوع زمانی مشخص می شود که شما بازار را پیش بینی می کنید ولی تصمیم درستی نمی گیرید. با دانستن الگو های مهم آموزش پرایس اکشن می توانید تصمیمات بهتری درباره روند کلی بازار بگیرید و معاملات خود را در جهت بازار تنظیم کنید.

در ادامه به بررسی ۱۰ الگوی مهم پرایس اکشن می پردازیم که دانستن آن ها می تواند به پیش بینی روند بازار کمک کند. اگر روند بازار را به درستی پیش بینی کنید هرگز سرمایه خود را از دست نمی دهید بلکه فقط به سوددهی می رسید. باید به این نکته هم توجه داشته باشید که ابتدا مسائل پایه پرایس اکشن را حتما مطالعه کنید. تکرار و تمرین مهم ترین عامل یادگیری است. بهتر است با چارت های روزانه نسبت به تحلیل قیمت اقدام کنید.

می خواهیم با هم ۱۰ الگوی مهم پرایس اکشن را بررسی کنیم. با ما همراه باشید تا در پرایس اکشن حرفه ای شوید.

  1. سر و شانه
  2. فنجان و دسته
  3. جفت دره
  4. قاچ
  5. مثلث
  6. مستطیل
  7. پرچم
  8. کانال
  9. چکش
  10. انگالفینگ

این ها از جمله الگو های مهم پرایس اکشن هستند. هر کدام را به صورت جداگانه بررسی می کنیم.

الگوی Head and Shoulders (سر و شانه)

اولین و آسان ترین الگوی پرایس اکشن شاید همین مورد باشد. در بین ۱۰ الگوی مهم پرایس اکشن یکی از آسان ترین آن ها سر و شانه است که طبق تصویر پایین می توان شکل گیری آن را حدس زد. این الگو در دسته الگو های برگشتی به حساب می آید و معمولا بعد از یک روند صعودی خود را نشان می دهد. با دیدن این الگو می توان پی برد که بازار به سمت نزولی پیش می رود.

الگوی مهم پرایس اکشن

همانطور که از شکل این الگو پیداست ابتدا با یک صعود کوچک باعث می شود توجه بازار جلب شود و پس از آن روند نزولی را شروع می کند. بلافاصله پس از نزول یک صعود رو به بالا را تجربه می کنیم که در روند بازار بسیار تاثیر دارد. اگر به شکلی که گفتیم نمودار را مشاهده کردید منتظر تغییر روند سریعی باشید. این نکته را توجه داشته باشید که ممکن است این روند کاملا برعکس هم شود. در روند برعکس بازار کاملا به سمت صعود پیش می رود.

الگوی Cup and Handle (فنجان و دسته)

این الگو یکی از جذاب ترین الگو ها برای تریدر ها می باشد. چرا که این الگو از نمونه الگو های صعودی به شمار می رود. دلیل نامگذاری آن شکل منحصر به فرد کندل ها است که به صورت یک فنجان به نمایش در می آیند. ابتدای کندل ها همانند حرف U انگلیسی می باشد که بدنه فنجان را به نمایش می گذارد و در ادامه کندل های نزولی دسته فنجان هستند. الگوی فنجان نیز می تواند همانند دیگر الگو ها به صورت معکوس باشد و به معنی نزول در بازار باشد. باید همواره به نمونه معکوس الگو ها نیز توجه داشته باشید.

الگوی مهم پرایس اکشن

الگوی Double Bottom و Double Top (جفت دره)

در ادامه مبحث معرفی ۱۰ الگوی مهم پرایس اکشن می خواهیم الگوی جفت دره یا دو دره را توضیح می دهیم. این الگو می تواند در یک چشم به هم زدن یک سقوط جعلی را برای شما به نمایش بگذارد و دوباره به روند صعودی برگردد. این حرکت ممکن است دو بار تکرار شود. تکرار دوباره این حرکت باعث می شود الگو شکل بگیرد. این الگو با استفاده از جهش های ناگهانی شکل می گیرد باید به حالت معکوس آن هم دقت بسیاری داشته باشید.

الگوی مهم پرایس اکشن

الگوی Wedge (قاچ)

یکی از الگو های برگشتی از ۱۰ الگوی مهم پرایس اکشن همین الگو است. الگوی قاچ دو خط روند همگرا درستی می شود. دو خط روند باید در یک جهت باشند در غیر این صورت الگو تشکیل نمی شود. این الگو در دو حالت رو به بالا و رو به پایین تشکیل می شود و نوسان ها به مرور زمان کمتر و کمتر می شود. وقتی الگو رو به پایین است، احتمال بالا رفتن بازار زیاد است و برعکس این موضوع هم صادق است.

الگوی مهم پرایس اکشن

الگوی Triangle (مثلث) در پرایس اکشن

یکی دیگر از ۱۰ الگوی مهم پرایس اکشن الگوی مثلثی است. ترتیب دو خط تقریبا موازی که قیمت بین این دو خط در نوسان است. یکی از ساده ترین الگو ها همین است. این الگو از نمونه ادامه دهنده می باشد و روند را رو به بالا نگه می دارد. این الگو از یک روند رو به بالا که نوسان رو به جلوی آن به مرور کمتر می شود تشکیل شده است.

الگوی مهم پرایس اکشن

الگوی Rectangle (مستطیل)

یکی از ساده ترین الگو هایی که می توان در پرایس اکشن پیدا کرد همین الگو است. روند کلی در یک مستطیل در نوسان است. این الگو را می توان هم در ادامه دهنده ها و هم در برگشتی ها دسته بندی کرد. این الگو به معنی تثبیت قیمت هم می تواند باشد.

الگوی مهم پرایس اکشن

الگوی Flag (پرچم) در پرایس اکشن

یکی از ۱۰ الگوی مهم پرایس اکشن که بسیار دارای اهمیت ویژه ای است الگوی پرچم است. الگوی پرچم یک الگوی ادامه دهنده است و معمولا بعد از یک حرکت نزولی یا صعودی شکل می گیرد. الگوی پرچم نزولی و صعودی انواع آن است. پس از تشکیل الگوی پرچم می توانیم انتظار یک صعود یا نزول سریع را داشته باشیم. اگر نوک پرچم نزولی باشد و روند کلی رو به پایین، می توانیم انتظار یک نزول سریع را داشته باشیم.

الگوی مهم پرایس اکشن

الگوی Channel (کانال)

الگوی کانال که یکی از ۱۰ الگوی مهم پرایس اکشن به شمار می رود می تواند در روند بازار تاثیر زیادی داشته باشد. این الگو شباهت زیادی به الگوی پرچم دارد. اما فرق این دو زمانی مشخص می شود که کندل های قابل اعتماد بیشتری در الگوی کانال دیده شود. در این صورت می توان نتیجه بهتری از تحلیل الگوی کانال گرفت. همانند دیگر الگو ها باید نمونه معکوس این الگو را هم مد نظر داشته باشید. قیمت پس از خروج از کانال به هر سمتی بود به همان سمت هم ادامه پیدا می کند.

الگوی مهم پرایس اکشن

الگوی کندل Pin Bar یا Hammer (چکش) در پرایس اکشن

کندل چکش دارای یک نشانه است. در ادامه معرفی ۱۰ الگوی مهم پرایس اکشن باید به شما بگوییم که الگوی چکش می تواند برای شما بسیار سود بخش باشد. یکی از قوی ترین الگو های برگشتی همین الگوی چکش است. وقتی قیمت به کف کانال برخورد کند به اصطلاح به وسیله چکشی رو به بالا هدایت می شود. نمی توان نشانه کندل چکشی را همیشه تایید دانست باید بر اساس کف حمایتی هم تحلیل های خود را انجام دهید. باید به کندل های چکشی رو به پایین هم دقت کنید.

الگوی مهم پرایس اکشن

الگوی کندل Engulfing (انگولفینگ)

یکی از الگوهای کندلی در مبحث ۱۰ الگوی مهم پرایس اکشن انگولفینگ است. این الگو می تواند در دسته الگو های برگشتی جای گیرد. در دو نوع نزولی و صعودی می توان آن را مشاهده کرد. این کندل های سایه های بسیار کمی دارند ولی خود کندل کاملا پر است. در صورتی که کندل اول نزولی باشد و کندل دوم صعودی و بلند تر از کندل اول باشد می توان انتظار بالا رفتن قیمت را داشت و برعکس همین موضوع هم صادق است.

الگوی مهم پرایس اکشن

سخن پایانی

پرایس اکشن مبحث بسیار شیرینی کندل چکشی در بازار های مالی است و با کمی دقت می توان بسیاری از نکات را از آن دریافت کرد. استفاده از کندل ها برای پیش بینی بازار می تواند کار بسیار شیرینی باشد. در صورتی که شما هم می خواهید از ۱۰ الگوی مهم پرایس اکشن استفاده کنید بهتر است دقت کامل را برای تحلیل داشته باشید تا مشکلی در آینده پیش نیاید. در صورتی که می خواهید این مباحث را به صورت بسیار تخصصی تر یاد بگیرید بهتر است در دوره های استاد معین صادقیان شرکت کنید تا به علم و دانش شما افزوده شود.

تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال چیست؟

تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال

هنگامی که یک سرمایه‌گذار قصد دارد سهام خاص یک شرکت را بخرد و یا روی کالا یا پولی سرما‌یه‌گذاری کند، باید قبل از انجام هر اقدامی، گذشته و روندهای صعودی و نزولی قیمتِ سهام آن شرکت، کالا و یا پول را بررسی کند. به این فرآیند تحلیل تکنیکال بازار می‌گویند.

در واقع، تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال، به بررسی روند گذشته‌ قیمت‌ کریپتوها در بازار می‌پردازد؛ بدین صورت سرمایه‌گذار برای ورود به بازار و یا انتخاب رمزارزی که باید روی آن سرمایه‌گذاری کند، می‌تواند بهترین و احتمالا سودرسان‌ترین تصمیم را بگیرد.

به عنوان مثال هر سال و در آستانه سال نوی چینی‌ها و هندی‌ها قیمت جهانی طلا به دلیل افزایش تقاضای این فلز گران‌بها بالا می‌رود. در نتیجه این عید، زمان خوبی برای کسانی خواهد بود که قصد فروش طلای خود را دارند. در این تحلیل روند گذشته قیمت طلا بررسی شده است و بر اساس آن پیش‌بینی شده است که سرنوشت کنونی آن به چه صورت خواهد بود.

در تحلیل تکنیکال، نقش اصلی تعیین‌کننده قیمت‌های بازار، انتظارات مردم است. عمده مردم انتظار دارند که نزدیک به سال نو قیمت طلا افزایش یابد، در نتیجه تب و تاب برای خرید این فلز ارزشمند افزایش می‌یابد.

نوسان‌های شدیدی که در بازار ارزهای دیجیتال وجود دارد، باعث شده کندل چکشی که شناسایی الگوهای رفتاری سرمایه‌گذاران در قیمت‌های مختلف، کمی پیچیده شود؛ سوالی که پیش می‌آید این است که با وجود این نوسانات شدید کریپتوکارنسی‌ها، تریدها چگونه تصمیم بگیرند که چه زمانی اقدام به خرید و یا فروش یک رمزارز کنند؟

تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال می‌تواند چراغ راه تریدرها برای بررسی بازار و تصمیم گیری آن‌ها باشد.

تریدرهای ارزهای دیجیتال، از جمله بیت کوین، برای بررسی روند قیمت‌های کریپتوکارنسی‌ها و تشخیص نقاط خرید و فروش، نمودارهای قیمتی را به صورت تکنیکال تحلیل می‌کنند.

شاخص‌های تکنیکال در این نمودارها، وضعیت خرید و فروش در بازار را در بازه‌های زمانی مختلف نشان می‌دهند؛ به عبارتی با مشاهده نمودارها، می‌توان رفتار تریدرها و کاربران را تشخیص داد و تا حدودی آینده قیمتی ارزهای دیجیتال را حدس زد. با استفاده از روندهای مشاهده شده در نمودارهای قیمتی، تریدرها می‌توانند از الگوهای موجود در داده‌های مربوط به قیمت استفاده کنند و بتوانند تصمیمات خوبی برای انجام معاملات خود بگیرند.

اگر یک تحلیل‌گر با استفاده از اطلاعات گذشته بتواند روندهای خرسی و گاوی آینده را پیش بینی کند، از طریق خرید در روند خرسی و فروش در روند گاوی می‌تواناد به سود خوبی دست یابد.

انواع نمودار در تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال

باید بدانید که در آنالیز نمودارهای قیمتی ارزهای دیجیتال، دو نمودار بسیار پر کاربرد به نام نمودار خطی ساده و نمودار شمعی (Candlestick) وجود دارد.

نمودار شمعی:

این نمودارها، پرکاربرد ترین نمودار برای تحلیل رفتار بازر هستند. به هرکدام از هاشورهای سبز و قرمز رنگ روی نمودار اصطلاحا کندل (شمع) گفته می‌شود؛ و هر کندل نشان دهنده نقطه شروع، کمترین قیمت، بیشترین قیمت معاملاتی و قیمت پایانی یک رمزارز، در بازه زمانی مشخصی است.

نمودار شمعی

مزیت نمودارهای شمعی، این است که با مشاهده کندل‌ها در این نمودار، می‌توانیم به جزئیات نوسانات قیمتی یک رمزارز در بازه زمانی خاصی، دست یابیم.

همان‌طور که در شکل بالا مشاهده می‌کنید، کندل‌ها با رنگ‌های قرمز و سبز نشان داده می‌شوند. رنگ سبز نشان می‌دهد که قیمت نهایی روند بیشتر از قیمت شروع آن بوده است؛ و رنگ قرمز نشان دهنده این است که قیمت نهایی روند از قیمت شروع آن کمتر بوده است.

هرکدام از کندل‌ها دارای اجزای خاصی می‌باشند که تریدرها با نگاه کردن به آن‌ها می‌توانند روند قیمتی در یک بازه زمانی مشخص را بررسی کنند:

کندل نمودار شمعی

ارتفاع بدنه شمع‌ها نشان دهنده تفاوت قیمت ابتدایی و قیمت نهایی روند می‌باشد و در کندل‌های سبز، هرچه این ارتفاع بیشتر باشد، یعنی قدرت گاوهای بازار از خرس‌ها بیشتر بوده است و توانسته‌اند قیمت را به میزان زیادی افزایش دهند؛ در مقابل در کندل‌های قرمز، هرچه ارتفاع بدنه بیشتر باشد، یعنی قدرت خرس‌ها بر گاوها چربیده است و قیمت نهایی با اختلاف زیادی از قیمت ابتدایی کمتر می‌باشد.

به عبارتی اندازه بدنه کندل‌ استیک‌ها نشانگر قدرت زیاد خرید یا فروش است؛ در واقع هرچقدر بدنه کندل بزرگتر باشد، نشان‌دهنده افزایش قدرت خریداران یا فروشندگان است.

کندل‌ استیک‌

به طور کلی هر کندل از 4 قسمت تشکیل شده است:

1- باز شدن قیمت (Open)

2- بسته شدن قیمت (Close)

3- بیشترین قیمت (High)

4- کمترین قیمت (Low)

با کنار هم قرار گرفتن تعداد زیادی از این کندل‌ها، یک نمودار شمعی ژاپنی ایجاد می‌شود.

در نمودارهای شمعی چندین الگو ممکن است رخ دهد، که هر الگو وضعیت خاصی در بازار را نشان می‌دهد و نشان دهنده روندهای قیمتی و کندل چکشی رفتاری متفاوتی در بازار است:

    • الگوی چکش (Hammer)
    • الگوی چکش وارونه (Inverted Hammer)
    • الگوی مرد وارونه (Hanging Man)
    • الگوی ستاره دنباله‌دار (Shooting star)
    • الگوی چکش (Hammer):

    این الگو معمولا در انتهای یک روند نزولی مشاهده می‌شود و سیگنالی از پایان روند نزولی و شروع روند صعودی است.

    در الگوی چکش، بدنه کندل در قسمت بالایی و سایه در قسمت پایینی آن قرار دارد. سایه پایین کندل دو تا سه برابر بدنه و سایه بالایی بسیار کوتاه است و یا اصلا وجود ندارد. در این الگو، هرچه سایه پایینی بلندتر باشد، روند صعودی‌تر خواهد بود.

    الگوی چکش نشانگر این است که پس از یک حرکت نزولی، خریداران وارد بازار شده و قیمت را افزایش داده‌اند. تشکیل سایه پایینی بلند در این الگو نشانه دهنده این است که در طول معاملات، کنترل از دست خرس‌ها خارج شده و گاوها توانسته‌اند قیمت بسته شدن را تا دو برابر، بالاتر از پایین‌ترین قیمت ببندند.

    الگوی چکش

    تریدرها بعد از مشاهده این الگو، صبر می‌کنند تا قیمت از سقف الگو بالاتر رود و بعد از آن اقدام به خرید می‌کنند.

    • الگوی چکش وارونه (Inverted Hammer):

    این الگو نیز در انتهای یک روند نزولی مشاهده می‌شود و سیگنالی از پایان روند نزولی و شروع روند صعودی است؛ اما تفاوت آن با الگوی چکش در این است که بدنه کندل در قسمت انتهایی و سایه بلند الگو در قسمت بالایی آن قرار دارد. هرچه سایه پایینی بلندتر باشد، روند صعودی‌تر خواهد بود.همچنین در الگوی چکش وارونه، اندازه بدنه کندل، نصف سایه بالایی است.

    الگوی چکش وارونه نشانگر این است که پس از یک حرکت نزولی، خریداران وارد بازار شده‌اند و با اینکه قیمت را افزایش داده‌اند ولی قدرت چندانی نداشته و خرس‌ها توانسته‌اند قیمت را کاهش دهند.

    الگوی چکش وارونه

    تریدرها بعد از مشاهده این الگو، صبر می‌کنند تا قیمت از سقف کندل بالاتر رود و بعد از آن وارد پوزیشن خرید می‌شوند.

    • الگوی مرد وارونه (Hanging Man):

    مرد وارونه انتهای یک روند صعودی مشاهده می‌شود و سیگنالی از پایان روند صعودی و شروع روند نزولی است. در این الگو، بدنه کندل در قسمت بالایی و دنباله آن در پایین مشاهده می‌شود. سایه بالایی کندل یا وجود ندارد یا بسیار ناچیز و قابل چشم‌پوشی است. هرچه سایه پایینی بلندتر باشد، روند نزولی‌تر خواهد بود.

    تفاوت مرد وارونه با کندل چکشی این است که، مرد وارونه در انتهای یک روند صعودی و کندل چکشی در انتهای یک روند نزولی مشاهده می‌شود.

    الگوی مرد وارونه

    الگوی مرد وارونه نشانگر این است که در انتهای یک روند صعودی، فروشندگان بر خریداران پیشی گرفته‌اند و باعث ایجاد روند نزولی شده‌اند.

    • الگوی ستاره دنباله‌دار

    الگوی ستاره دنباله‌دار نیز در انتهای یک روند صعودی مشاهده می‌شود و سیگنالی از پایان روند صعودی و شروع روند نزولی است. در این الگو سایه بالایی حداقل دو برابر بدنه و سایه پایینی بسیار ناچیز است یا وجود ندارد. هرچه سایه بلندتر باشد به این معناست که در آن روز، فروشندگان در بازار بیشتر از خریداران بوده‌اند.

    الگوی ستاره دنباله‌دار

    مرد وارونه و ستاره دنباله‌دار، الگوهای خرسی بازار محسوب می‌شوند زیرا نشان‌دهنده پایان روند صعودی و شروع روند نزولی بازار هستند.

    نمودارهای خطی ساده

    نمودارهای قیمتی ساده، روند قیمت را در زمان‌های مختلف نشان می‌دهند و تفاوت آن با کندل استیک این است که این نمودارها، نواسانات قیمتی را با جزئیات نشان نمی‌دهند؛ بلکه به صورت اجمالی روند قیمت را دنبال می‌کنند.

    نمودار خطی ساده

    پیش بینی قیمت رمزارزها با استفاده از سطوح روند نمودار

    هدف اصلی استفاده از تحلیل تکنیکال در بازار کریپتوکارنسی‌ها، پیش بینی قیمت و روند بازار است تا تریدرها بتوانند در بهترین زمان و برای دستیابی به بهترین سود، خرید و فروش انجام دهند.

    در تحلیل نمودارهای قیمتی، چند مفهوم پر کاربرد از جمله خطوط روند، سطح حمایت، سطح مقاومت و میانگین متحرک وجود دارد.

    خطوط روند می‌توانند صعودی (Up trend) و یا نزولی (downtrend) باشند.

    برای تشخیص روند صعودی بازار، پایین‌ترین نقاط ابتدایی و انتهایی بازه زمانی مورد نظر به یکدیگر متصل می‌شوند. در واقع این خط، از پایین ترین قیمت تا جایی که قیمت دوباره کاهش یافته، ادامه دارد.

    برای تشخیص روند نزولی، نیز باید بالاترین نقاط ابتدایی و انتهایی آن بازه را به یکدیگر متصل کنیم. در واقع روند نزولی، با اتصال بالاترین نرخ قیمت تا جایی که دوباره نرخ قیمت افزایش پیدا یافته است، ترسیم می‌شود.

    تحلیل‌گر با استفاده از خطوط روند، تلاش می‌کند که در بین نوسانات بازار، روند فعلی را مشخص کند؛ پس از آن یک تریدر، با توجه به صعودی یا نزولی بودن روند، تصمیم می‌گیرد که اقدام به خرید کند یا فروش.

    خط روند صعودی و نزولی

    • سطح حمایت (Support Zone)

    سطح حمایت در واقع بازه قیمتی‌ای است که از بهم پیوستن نقاط حداقل قیمت به دست می‌آید. در این سطوح میزان تقاضا بر عرضه فزونی یافته و بر آن غلبه می‌کند که نتیجه این پیروزی به صورت افزایش قیمت‌ها و ادامه روند صعودی قابل مشاهده است.

    زمانی که قیمت به زیر سطح حمایت سقوط می‌کند، علاقه به خرید در میان تریدرها افزایش می‌یابد و باعث می‌شود قیمت دوباره به بالای این خط برگردد.

    • سطح مقاومت (Resistance Zone)

    سطح مقاومت از به هم پیوستن نقاط حداکثر قیمت به دست می‌آید. در این سطوح میزان عرضه بر تقاضا افزایش یافته و همین امر موجب کاهش قیمت و ادامه روند نزولی می‌شود.

    همچنین زمانی که قیمت از خط مقاومت بالا می‌رود علاقه به فروش بیشتر شده و باعث کاهش قیمت دارایی می‌شود.

    سطح حمایت و سطح مقاومت

    • میانگین متحرک (Moving Average)

    در تحلیل تکنیکال، چندین اندیکاتور وجود دارد که میانگین متحرک یکی از شاخص‌های معتبر و پر استفاده در تحلیل است. میانگین متحرک را به اختصار MA می‌نامند.

    MA به تحلیل‌گر کمک می‌کند که با حذف نوسانات موجود در نمودار، روند کلی قیمت را به دست بیاورد. در واقع با میانگین‌های متحرک، ما می‌توانیم نوسانات قیمت را برای رسیدن به یک دید بهتر نسبت به وضعیت فعلی، نادیده بگیریم. با این شاخص، ما می‌توانیم از داده‌های بازار، در یک بازه زمانی خاص میانگین داشته باشیم.

    میانگین متحرک

    • ا ندیکاتور قدرت نسبی(RSI)

    این شاخص به ما کمک می‌کند که مناطق اشباع خرید و اشباع فروش را روی نمودار مشاهده کنیم. RSI یک شاخص نوسانی است زیرا بین خطوط سطوح صفر و صد در نوسان است.

    تریدر با استفاده از این اندیکاتور، بهترین زمان برای خرید و یا فروش دارایی خود را بدین صورت حدس می‌زند:

    همان‌طور که گفته شد این شاخص بین بازه‌های صفر و صد در نوسان است و سطوح سیگنال‌دهنده برای خرید و فروش، سطوح ۳۰ و ۷۰ هستند. زمانی که RSI، سطح ۳۰ را قطع کرد و حتی کمی به زیر این سطح نزول پیدا کرد، تریدر باید وارد بازار شود و خرید انجام دهد؛ به عبارتی در این مرحله بازار دچار اشباع فروش شده است و ازین پس قیمت‌ها بیش از این کم نخواهند شد و یک روند صعودی پیدا خواهند کرد؛ که این موضوع سیگنالی برای خرید است.

    در مقابل سطح ۷۰ و رسیدنِ RSI به بالای آن سیگنالی برای فروش است زیرا در این مرحله اشباع خرید بازار رخ داده است و خریداران بیشتری اقدام به خرید نخواهند کرد؛ در نتیجه فروش ناگهانی رخ می‌دهد و قیمت‌ در روند نزولی قرار خواهد گرفت.

    اندیکاتور قدرت نسبی

    قدرت نسبی، در این شاخص به ما می‌گوید که قدرت در دست خریداران است یا فروشندگان.

    • اندیکاتور مکدی(MACD)

    اندیکاتور مکدی (Moving Average Convergence Divergence)، برخوردِ میانگین‌های متحرک همگرا-واگرا یا برگشت احتمالی قیمت را نشان می‌دهد.

    خط MACD، با تفاضلِ میانگین متحرک نمایی ۲۶ روزه، از میانگین متحرک نمایی ۱۲ روزه به دست می‌آید. حاصل این تفریق یک میانگین متحرک نمایی ۹ روزه یا همان MACD است که خط سیگنال (signal line) نامیده می‌شود. این خط در واقع سیگنالی برای خرید و فروش می‌دهد.

    اندیکاتور مکدی

    • اندیکاتور پیوت (pivot)
      این شاخص پس از بسته شده کندل‌ها، کم‌ترین، بیشترین و آخرین قیمت کندل پیشین را در هر بازه زمانی که مدنظر است به ما نشان می‌دهد. اندیکاتور پیوت، همچنین سطوح حمایت و مقاومت را برای ما رسم می‌کند و به ما در پیش‌بینی نوسان قیمت رمزارز مورد نظر کمک می‌کند.

    اندیکاتور پیوت

    ارزهای دیجیتال، دارایی‌هایی به شدت پرنوسان هستند و قیمت آن‌ها می‌تواند در چند دقیقه به شدت بالا و پایین شود. یکی از راه‌حل‌ها برای جان سالم بدر بردن ازین بازار پرنوسان، استفاده از راهنمایی‌هایی است که توسط تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال به تریدرها ارائه می‌شود.

    در این زمینه، وب سایت تحلیلی Tradingview.com، یکی از بهترین منابع و ابزارهای تکنیکال است. با استفاده از تریدینگ‌ویو، می‌توانید خطوط حمایت، مقاومت و ترند را در بازه‌های زمانی یک دقیقه تا چند سال رسم کنید.

    الگوهای شمعی (کندل استیک) که هر تحلیلگر تکنیکال باید بداند

    الگوهای شمعی یا الگوهای کندل استیک را استیو نیسون در کتاب مشهور خود با نام الگوهای شمعی ژاپنی به جهان غرب معرفی کرد. این الگوها تا به امروز یکی از مهم‌ترین روش‌های تحلیل تکنیکال هستند. در این مطلب با بهترین الگوهای شمعی یا الگوهای کندل استیک آشنا می‌شویم و کندل‌شناسی حرفه‌ای را می‌آموزیم. کندل‌شناسی در ارز دیجیتال، بورس و سایر بازارها کاربرد دارد.

    الگوی شمعی در تحلیل تکنیکال

    الگوهای شمعی در تحلیل تکنیکال

    نمودار شمعی چیست؟

    نمودار شمعی از رایج‌ترین روش‌ها برای نمایش حرکات قیمت در طول زمان است. در نمودارهای شمعی هر دوره‌ی معاملاتی (ساعتی، روزانه، هفتگی و…) به صورت یک شمع (کندل) نمایش داده می‌شود. کندل‌ها بر اساس سه ویژگی تفسیر می‌شوند:

    • بدنه: بخش ضخیم نشان‌دهنده‌ی محدوده باز و بسته شدن قیمت در دوره‌ی معاملاتی
    • فتیله یا سایه: خطوط نازک بالا و پایین شمع که بالاترین و پایین‌ترین قیمت در دوره‌ی معاملاتی را نمایش می‌دهند.
    • رنگ شمع: جهت حرکت بازار را نشان می‌دهد. شمع سبز (توپر) نشان‌دهنده‌ی افزایش قیمت در دوره‌ی معاملاتی است، در حالی که شمع قرمز (توخالی) نزولی بودن قیمت را نشان می‌دهد.

    الگوهای شمعی (Candlestick Patterns)

    کندل‌ها با حرکت‌های بالا و پایین قیمت تشکیل می‌شوند. یک تحلیلگر کارکشته، پشت هر کندل داستانی از نبرد عرضه و تقاضا می‌بیند. هر کندل به تنهایی یا در کنار کندل‌های دیگر الگوهایی را تشکیل می‌دهند که ماهیت روانشناسی بازار را آشکار می‌کند. به این الگوها، الگوهای شمعی یا الگوهای کندل استیک می‌گویند.

    بسیاری به درستی معتقدند که کندل‌ها اساس تحلیل تکنیکال و روشی بدون واسطه برای تحلیل بازار هستند. این الگوهای شمعی به سه نوع تقسیم می‌شوند که در ادامه مهم‌ترین آنها را بررسی خواهیم کرد.

    الگوهای شمعی صعودی

    الگوهای شمعی صعودی هشداری برای تغییر روند از نزولی به صعودی هستند. در انتهای یک روند نزولی ظاهر می‌شوند، پس در محدوده‌های حمایتی بازار در جستجوی آنها باشید. خوشبینی معامله‌گران نسبت به صعود قیمت دلیل شکل‌گیری این الگوهاست. در این بخش انواع کندل و الگوهای کندلی صعودی را بررسی می‌کنیم.

    الگوی چکش (Hammer)

    الگوی چکش یا هامر از بدنه‌ای کوتاه با سایه‌ای بلند در پایین تشکیل می‌شود. این الگو شبیه به یک چکش است و در انتهای یک روند نزولی یافت می شود. هر چقدر سایه‌ی پایین بلندتر باشد الگو معتبرتر است.

    الگوی چکش نشان می‌دهد که اگرچه فشار فروش در طول روز وجود دارد، اما به دلیل وجود خریداران قوی در انتهای بازار دوباره قیمت بالا می‌رود. چکش می‌تواند سبز و یا قرمز باشد اما چکش سبز قدرتمند است.

    الگوی شمعی چکش هامر hammer

    نمودار الگوی شمعی چکش هامر hammer

    الگوی چکش معکوس (Inverted Hammer)

    همانند چکش، الگوی چکش معکوس یا هامر معکوس نیز یک الگوی صعودی است. این الگو شامل بدنه‌ای کوتاه و سایه‌ی بلند در بالا است.

    چکش معکوس را به این شکل تفسیر می‌کنیم. در طول بازار قیمت افزایش یافته اما با ظهور خریداران کاهش قیمت کمتری می‌بینیم. چکش برعکس نشان از صعود قریب الوقوع بازار دارد. کندل این الگو می‌تواند صعودی و یا نزولی باشد البته چکش برعکس سبز قوی‌تر است.

    الگوی شمعی چکش معکوس inverted hammer

    چارت الگوی شمعی چکش معکوس inverted hammer

    الگوی پوشای صعودی (Bullish Engulfing)

    الگوی اینگالف یا پوشای صعودی شامل دو کندل است. اولین کند یک کندل قرمز کوتاه است و کندل دوم کندل سبز بلند است که کاملا کندل اول را می‌پوشاند.

    اگر چه کندل دوم پایین‌تر از کندل اول باز می‌شود اما خریداران چنان قدرتمند هستند که در نهایت بالاتر از کندل اول بسته می‌شود. الگوی پوشای صعودی نشان از برتری آشکار خریداران دارد.

    الگوی شمعی پوشای صعودی بولیش اینگالف

    چارت الگوی پوشای صعودی

    الگوی خط پیرسینگ (Piercing Line)

    خط پیرسینگ یا الگوی نفوذی نیز یک الگوی دو کندلی است که از یک شمع قرمز بلند و یک شمع سبز بلند تشکیل می‌شود. فاصله قابل توجهی بین قیمت بسته شدن شمع اول و باز شدن شمع دوم وجود دارد. اما کندل دوم بیش از نیمی از کندل اول را پوشش می‌دهد.

    در الگوی پیرسینگ با اینکه قیمت پایین‌تر باز می‌شود اما با افزایش تقاضا قیمت رشد قابل توجهی می‌کند. رشد قیمت در کندل دوم نمایانگر افزایش قدرت خریداران و شروع روند صعودی است.

    الگوی شمعی خط پیرسینگ

    چارت الگوی خط پیرسینگ

    ستاره‌ی صبحگاهی (Morning Star)

    کندل ستاره‌ی صبحگاهی یکی دیگر از الگوهای شمعی صعودی است. این الگو همچون نور امیدی در روند تیره‌ی نزولی است به همین دلیل آن را ستاره صبحگاهی می‌نامیم. این الگو شامل سه کندل است. یک شمع قرمز بلند، سپس یک شمع با بدنه‌ی کوتاه و در نهایت یک شمع سبز بلند.

    شمع با بدنه‌ی کوتاه را دوجی کند هم می‌گوییم. بهتر است بدنه‌ی دوجی با دو شمع بلند همپوشانی نداشته باشد. این الگو نشان می‌دهد فشار فروش در روز دوم کاهش می‌یابد و سپس در روز سوم بازار صعودی می‌شود. هر چقدر کندل سوم بزرگتر باشد و بخش بیشتری از کندل اول را بپوشاند الگو قوی‌تر است.

    الگوی شمعی ستاره صبحگاهی

    چارت الگوی ستاره صبحگاهی

    سه سرباز سفید (Three White Soldiers)

    الگوی سه سرباز سفید یک الگوی سه کندلی است. این الگو شامل سه کندل سبز پی در پی با سایه‌های کوتاه است. هر کندل بالاتر از کندل قبل باز می‌شود.

    سه سرباز سفید یک الگوی صعودی بسیار پرقدرت است. تشکیل سه شمع صعودی پس از یک روند نزولی نشان از افزایش مداوم قدرت خریداران دارد.

    الگوی شمعی سه سرباز سفید

    چارت الگوی سه سرباز سفید

    الگوهای شمعی نزولی

    الگوهای شمعی نزولی پس از یک کندل چکشی روند صعودی مشاهده می‌شوند. آنها هشداری برای پایان روند صعودی هستند پس در محدوده‌های مقاومتی مشاهده می‌شوند. بدبینی نسبت به ادامه‌ی صعودی باعث می‌شود که معامله‌گران موقعیت‌های معاملاتی خود را ببندند و این الگوها تشکیل شوند. در ادامه با انواع کندل‌های نزولی آشنا خواهید شد.

    الگوی مرد به دار آویخته (Hanging Man)

    الگوی «مرد به دار آویخته» یا مرد دار‌آویز معادل یک چکش است اما در ابتدای روند نزولی شکل می‌گیرد. کندل در این الگو دارای بدنه‌ای کوتاه با سایه‌ی پایینی بلند است.

    هر چند در انتهای بازار قیمت افزایش یافته باشد. اما این الگو نشان می‌دهد که در طول روز فشار فروش زیادی ایجاد شده است. فشار فروش نشانه‌ای از ظهور فروشندگان قوی است. در الگوی مرد به دار آویخته ممکن است کندل را به رنگ سبز و یا قرمز ببینیم. اما کندل قرمز معتبرتر است.

    الگوی شمعی مرد به دار آویخته

    چارت الگوی مرد به دار آویخته

    ستاره‌ی دنباله‌دار یا ستاره‌ی ثاقب (Shooting Star)

    الگوی ستاره‌ی ثاقب یا دنباله‌دار بسیار شبیه الگوی چکش برعکس است اما در انتهای روند صعودی مشاهده می‌شود. ستاره‌ی ثاقب‌ دارای بدنه‌ای کوتاه و سایه‌ی بالایی بلند است.

    قیمت در طول روز افزایش می‌یابد اما در انتهای بازار با افزایش فشار فروش قیمت دوباره کاهش می‌یابد. کندل این الگو شبیه یک شهاب سنگ یا ستاره‌ی دنباله دار است.

    الگوی شمعی ستاره دنباله دار یا ستاره ثاقب

    چارت الگوی ستاره دنباله دار

    پوشای نزولی (Bearish Engulfing)

    اینگالف نزولی یا پوشای نزولی به عنوان یک الگوی قدرتمند بازگشتی در انتهای یک روند صعودی ظاهر می‌شود. یک الگو دو کندلی است. در الگوی اینگالف نزولی یک کندل سبز کوچک که توسط یک کندل قرمز رنگ بزرگ پوشش داده شده مشاهده می‌کنیم.

    علت وجود الگوی پوشای نزولی این‌است که قدرت خرید در روز دوم کاهش می‌یابد. پس شاهد فشار سنگین فروش هستیم. هر چقدر کندل دوم بزرگتر باشد قدرت الگو بیشتر است.

    الگوی شمعی پوشای نزولی بیریش اینگالف

    چارت الگوی پوشای نزولی

    ستاره‌ی شامگاهی یا ستاره‌ی عصرگاهی (Evening star)

    الگوی شمعی ستاره‌ی عصرگاهی همانند ستاره‌ی صبحگاهی یک الگوی سه کندلی است. این الگو نیز در انتهای روند صعودی مشاهده می‌شود. در الگوهی ستاره‌ی عصرگاهی یک کندل کوتاه دوجی می‌بینیم که بین دو کندل بزرگ سبز و قرمز قرار گرفته است.

    علت پیدا شدن الگوی ستاره عصرگاهی هم اینست که قدرت خرید در روز دوم کاهش یافته و در روز سوم شاهد فشار سنگین فروش هستیم. هر چقدر کندل سوم بزرگتر باشد قدرت الگو بیشتر است.

    الگوی شمعی ستاره شامگاهی

    چارت الگوی ستاره شامگاهی یا ستاره عصرگاهی

    سه کلاغ سیاه (Three Black Crows)

    الگوی شمعی سه کلاغ سیاه شامل سه کندل متوالی و قرمز بلند با سایه‌های کوتاه است. باید دقت کنید که قیمت‌های بسته شدن هر روز پایین‌تر از کندل قبلی باشد.

    معامله‌گران این الگو را آغاز یک روند نزولی می‌دانند، زیرا فروشندگان در سه روز معاملاتی متوالی از خریداران قوی‌تر ظاهر شده‌اند.

    الگوی شمعی سه کلاغ سیاه

    چارت الگوی سه کلاغ سیاه

    ابر سیاه پوشاننده (Dark Cloud Cover)

    الگوی شمعی ابر سیاه، هشداری برای آغاز حرکت نزولی است. این الگو همچون ابری تیره پس از خوش‌بینی روز معاملاتی قبل است. ابر سیاه از دو کندل سبز و قرمز تشکیل می‌‎گردد. کندل قرمز دوم در بالای کندل اول باز می‌شود. اما نقطه‌ی بسته شدن آن حداقل نیمی از کندل اول را پوشش می‌دهد.

    کندل دوم در الگوی ابر سیاه نشان‌دهنده‌ی افزایش فروشندگان است. هر چقدر کندل قرمز سایه‌ی کوتاه‌تری داشته باشد الگوی ابر سیاه معتبرتر است.

    الگوی شمعی ابر سیاه پوشاننده

    چارت الگوی ابر سیاه

    الگوهای شمعی ادامه‌‎دهنده

    الگوهای شمعی ادامه‌دهنده نشانه‌ی ادامه‌ی روند فعلی هستند. با استفاده از این الگوها نقاط استراحت قیمت در روندهای بلندمدت شناسایی می‌شوند. با دیدن الگوهای ادامه‌دهنده نباید وارد معامله شد یا اگر معامله‌ی باز داریم باید آن را نگه داریم. تعداد این الگوها کمتر از الگوهای بازگشتی است.

    دوجی (Doji)

    این الگوی شمعی با کندلی روبرو هستیم که قیمت باز و بسته شدن آن بسیار به‌هم نزدیک و یا برابر است. شکل این الگو شبیه صلیب یا علامت بعلاوه است. سایه‌های دوجی ممکن است طول‌ها متفاوتی داشته باشند.

    در طول بازار قیمت افزایش و یا کاهش می‌یابد اما در انتهای بازار این نبرد حاصلی ندارد. الگوی دوجی به تنهایی یک سیگنال خنثی است، اما در الگوهای معکوس سه کندلی مانند ستاره‌ی صبحگاهی و عصرگاهی مشاهده می‌شود.

    الگوی دوجی

    چارت الگوی دوجی

    اسپینینگ تاپ (Spinning Top)

    اسپینینگ تاپ یا فرفره، کندل‌هایی با بدنه‌ی کوتاه و سایه‌های بلند و هم‌اندازه هستند. این الگو نمایانگر بلاتکلیفی در بازار است.

    در الگوی فرفره خریداران قیمت را بالا می‌برند، در حالی که فروشندگان دوباره آن را پایین می‌آورند. فرفره‌ها به عنوان دوره‌های تثبیت و یا استراحت در روند بلندمدت صعودی و نزولی تفسیر می‌شوند. این الگو به صورت خوشبینانه تفسیر می‌شود.

    الگوی اسپینینگ تاپ

    چار ت الگوی اسپینینگ تاپ

    الگوی سه‌گانه‌ی صعودی و سه گانه نزولی (Rising & Falling Three Method)

    الگوی سه‌گانه صعودی و نزولی، یک الگوی ادامه‌دهنده است و برای تایید روند فعلی استفاده می شود. این الگو از یک کندل بزرگ و سه کندل کوچک متوالی تشکیل می‌شود. در روند صعودی ابتدا یک کندل سبز و سپس یه کندل کوچک قرمز ظاهر می‌شود. در روند نزولی نیز یک کندل بزرگ قرمز و پس از آن سه کندل کوچک سبز مشاهده می‌شود.

    تفاوت الگوی سه‌گانه با سرباز سفید و کلاغ سیاه در این است که کندل‌های کوچک همگی در محدوده‌ی کندل بزرگ قرار دارند. شکسته نشدن محدوده‌ی کندل اول پس از سه دوره‌ی معاملاتی به معنای ناتوانی بازار در تغییر جهت روند است.

    الگوی سه گانه صعودی و سه گانه نزولی

    چارت الگوی سه گانه صعودی و نزولی

    الگوهای شمعی یا الگوهای کندل استیک چقدر معتبرند؟

    الگوهای شمعی به یک اندازه معتبر نیستید. صندوق‌ها و معامله‌گران با پول‌های درشت از این الگوها برای فریب معامله‌گران خرد استفاده می‌کنند. با این حال باز هم برخی از این الگوها بسیار موثر هستند بخصوص در سبک‌های تحلیلی با چارت‌ خام مانند پرایش اکشن.

    بهتر است الگوهای شمعی یا الگوهای کندل استیک را با روش‌های دیگر ترکیب کنید. ترکیب الگوهای شمعی و اندیکاتورهایی مانند RSI در بازار بورس و بازارهای جهانی بسیار محبوب است و خطای نسبتا کمی دارد.

    سوالات متداول الگوهای شمعی

    هر کندل در نمودار شمعی از دو سه بخش بدنه‌ی کندل، سایه‌ی بالایی و سایه‌ی پایین تشکیل شده است.

    سایه کندل خطوط نازکی در بالا و پایین بدنه کندل هستند که نشان دهنده بالاترین قیمت و پایینترین قیمت در بازه زمانی آن کندل هم می‌باشند.

    بدنه کندل بخش ضخیم کندل است. این بخش محدوده بین قیمت باز شدن و قیمت بسته شدن کندل در آن بازه زمانی را مشخص می‌کند.

    رنگ کندل‌، جهت حرکت بازار را نشان می‌دهد. شمع سبز نشان‌دهنده‌ی افزایش قیمت در دوره‌ی معاملاتی است، در حالی که شمع قرمز نزولی بودن قیمت را نشان می‌دهد.

    الگوی کندل دوجی (Doji) چه چیزی را نشان می‌دهد؟

    کندل دوجی

    یکی از رایج ترین زیر مجموعه‌های معاملات پرایس اکشن، استفاده از الگوهای شمعی یا کندل استیک است. الگوهای کندل استیک بینش‌ خوبی را درباره عملکرد بازار ارائه می‌دهد و می‌تواند به تریدرها کمک کند تا برای حرکت بعدی قیمت در موقعیت قرار گیرند. به معنای واقعی کلمه ده‌ها الگوی مختلف کندلی متفاوت وجود دارد که تریدرها برای معاملات خود در بازارهای مالی می‌توانند از آنها پیروی کنند. یکی از شکل‌ گیری‌های متداول در این دسته از الگوها، کندل دوجی است که در این مقاله به بررسی دقیق‌تر آن خواهیم پرداخت.

    الگوی کندل Doji چیست؟

    در تحلیل تکنیکال، یک کندل Doji به عنوان یک الگوی کندل استیک منفرد طبقه‌ بندی می‌شود که در آن قیمت باز و بسته شدن یک دارایی مشخص در یک دوره معین اساساً یکسان یا بسیار نزدیک به یکدیگر باشد. در نتیجه این موضوع ظاهر یک کندل دوجی اغلب به شکل یک صلیب است.

    از آنجا که کندل Doji تقریباً در همان قیمتی که باز شده بود بسته می‌شود، این موضوع نشان دهنده عدم تصمیم گیری در بازار است. تریدرهایی که معتقدند بازار نزولی خواهد شد و آنهایی که معتقدند بازار روند صعودی در پیش می‌گیرد برای در دست گرفتن بازار رقابت می‌کنند؛ با این حال، هیچ یک در تلاش خود برای غلبه بر دیگری و حرکت بازار در جهت خود موفق نبودند. در زیر نمونه‌ای از الگوی Doji را مشاهده می‌کنید.

    الگوی کندل دوجی (Doji) چیست؟

    بر خلاف بسیاری از الگوهای کندل استیک که مفهوم صعودی یا نزولی را نشان می‌دهند، الگوی دوجی تا حدودی متفاوت است زیرا شکل‌گیری هیچ روند مشخصی درباره حرکت قیمت آینده یک دارایی مالی ارائه نمی‌کند. اساساً الگوی کندل دوجی یک الگوی خنثی است. این الگو گاهی اوقات به عنوان یک الگوی ادامه دهنده ظاهر می‌شود که نشان دهنده حرکت بیشتر قیمت در جهت روند است؛ گاهی نیز این الگو به عنوان یک الگوی معکوس ظاهر می‌شود که نشان دهنده احتمال معکوس شدن روند است.

    وقتی شکل‌گیری الگوی Doji با روند اساسی در بازار یا برخی ابزارهای تکنیکال دیگر همراه شود، در واقع می‌توانیم اطلاعات کمی از آن جمع‌آوری کنیم و از این اطلاعات برای درک حرکت قیمت در آینده استفاده کنیم. بنابراین، کندل‌های دوجی به خودی خود کاربرد عملی زیادی ندارند؛ با این حال هنگامی که با ابزارهای دیگر همراه شود می‌تواند بسیار مفید باشد.

    انواع مختلفی از کندل Doji وجود دارد. انواع اصلی آن شامل:‌ دوجی استار (Doji Star)، گریواستون دوجی (Gravestone Doji)، لانگ لگ دوجی یا دوجی پا بلند (Long Legged Doji)، دراگون فلای دوجی (Dragonfly Doji) و فور پرایس Doji یا دوجی ۴ قیمت (Four Price Doji). از آنجایی که هر یک از این الگوها بسته به شرایط بازار پتانسیل متفاوتی دارند، مطالعه آنها اهمیت بالایی دارد.

    اگر این الگو به درستی ارزیابی و اجرا شود، اطلاعات با ارزشی را در اختیار تریدرها خواهد گذاشت. این امر مخصوصاً زمانی صادق است که بازار یک دوجی دوگانه یا سه‌گانه را نمایش می‌دهد، که در آن دوجی‌های متعددی در سری قیمت‌ ظاهر می‌شود.

    انواع متفاوت الگوی کندل Doji

    الگوی دوجی در بازارهای مالی متفاوتی از جمله بازار سهام، بازار فیوچرز، بازار فارکس و غیره دیده می‌شود. همچنین این الگو در انواع متفاوتی از تایم فریم دیده می‌شود. به دلیل نزدیکی قیمت باز و بسته شدن، به نظر می‌رسد کندل Doji بدنه بسیار کوچکی دارد و شبیه به یک صلیب است. اکنون هر یک از الگوهای مختلف دوجی و ویژگی‌های آنها را معرفی می‌کنیم.

    دوجی ستاره‌ای یا دوجی کندل چکشی استار (Doji Star)

    الگوی ستاره Doji به صورت شکل زیر ظاهر می‌شود. قیمت‌های باز شدن و بسته شدن تقریباً یکسان خواهد بود و قسمت‌های بالایی و پایینی داخل شمع نسبتاً کوچک و از نظر طول برابر به نظر می‌رسند. الگوی ستاره دوجی نشان‌ دهنده بلاتکلیفی در بازار است، جایی که گاوها و خرس‌ها بر سر کنترل بازار رقابت می‌کنند؛ اما بازار در مقطع فعلی در سطح تعادل است. نمونه‌ای از الگوی Doji Star در زیر نشان داده شده است.

    انواع متفاوت الگوی Doji

    دوجی سنگ قبر یا گریواستون دوجی (Gravestone Doji)

    الگوی دوجی سنگ قبر به صورت یک الگوی T وارونه ظاهر می‌شود. تریدرهای کندل استیک این الگو را تا حدودی شبیه به الگوی ستاره تیرانداز تشخیص می‌دهند. با این حال، الگوی Gravestone Doji یک سیگنال معکوس نزولی قوی‌تر است؛ زیرا پس از بازگشت قیمت‌ها به سمت بالا، باز و بسته شدن در سطح پایین یا نزدیک به پایین هستند.

    این امر به ویژه زمانی صادق است که الگوی Gravestone Doji در شرایط بازار روند صعودی ظاهر شود. در این حالت، یک تغییر احتمالی روند از صعودی به نزولی را نشان می‌دهد. نمونه‌ای از الگوی Gravestone Doji در زیر نشان داده شده است.

    دوجی سنگ قبر یا گریواستون دوجی (Gravestone Doji)

    دوجی پا دراز یا لانگ لگ دوجی (Long Legged Doji)

    الگوی دوجی پا دراز ظاهری مشابه با الگوی سنتی دوجی دارد. قیمت باز و بسته شدن آن‌ها در یک سطح یا نزدیک به آن اتفاق می‌افتد؛ با این حال، در الگوی Long Leg Doji، فیتیله‌های دو طرف بزرگ‌ تر هستند و بیشتر به سمت بیرون کشیده شده‌اند. این موضوع نشان می‌دهد که بازار بی‌ثبات‌ تر است؛ زیرا قیمت‌ها می‌توانند نسبتاً به سمت بالا و پایین گسترش پیدا کنند. مفهوم هنوز هم عدم تصمیم گیری در بازار است؛ اما در آن نوسانات افزایش یافته است. نمونه‌ای از الگوی Long Leg Doji در زیر نشان داده شده است.

    دوجی پا دراز یا لانگ لگ Doji

    دوجی سنجاقکی یا دراگون فلای دوجی (Dragonfly Doji)

    الگوی دوجی سنجاقکی، معکوس الگوی دوجی سنگ قبر است. باز و بسته شدن در نزدیکی ارتفاع شمع، با یک فیتیله نسبتاً طولانی در پایین رخ می‌دهد که نشان دهنده بازگشت قیمت‌های پایین تر و بسته شدن قوی قیمت برای گاوها است. Dragonfly Dojis شبیه کندل چکشی به نظر می‌رسد. با این حال، Dragonfly Doji می‌تواند ثابت کند که سیگنال قوی تر است، به خصوص زمانی که Dragonfly Doji نزدیک به انتهای بازاری با روند نزولی ظاهر می‌شود. پس از تکمیل الگوی Dragonfly Doji انتظار می‌رود قیمت‌های بالاتری داشته باشد. نمونه‌ای از الگوی Dragonfly Doji در زیر نشان داده شده است.

    دوجی سنجاقکی یا دراگون فلای دوجی (Dragonfly Doji)

    دوجی ۴ قیمت یا فور پرایس دوجی (Four Price Doji)

    Four Price Doji به خودی خود یک ساختار منحصر به فرد است. این کندل به صورت یک خط افقی با فتیله‌های فوقانی و پایینی بسیار جزئی یا بدون آن است. به این ترتیب، این الگو بلاتکلیفی را در بازار نشان می‌دهد و بازار ویژگی‌های محیطی با نوسانات کم را نشان می‌دهد. زیرا قیمت‌ها در همان منطقه یا نزدیک آن با حرکت بسیار کمی به سمت بالا یا پایین در طول آن جلسه باز و بسته می‌شوند. Doji Four Price بسیار کمتر از سایر انواع الگوهای Doji که قبلاً ارائه شد دیده می‌شود. صرف نظر از این، تریدرها باید هنگام ظاهر شدن چنین شکلی در نمودار قیمت توجه کنند. نمونه‌ای از الگوی Four Price Doji در زیر نشان داده شده است.

    دوجی ۴ قیمت یا فور پرایس (Four Price Doji)

    استراتژی معامله با دوجی دوگانه (Double Doji)

    همانطور که قبلاً اشاره کردیم، الگوی Doji یکی از مشخصه‌های عدم تصمیم گیری در بازار است. زمانی که بازاری که شما در آن معامله می‌کنید چندین الگوی دوجی را به صورت متوالی تشکیل ‌دهد، می‌تواند زمان بسیار مناسبی برای استفاده از یک بریک اوت باشد. این به این دلیل است که بازارها از دوره‌هایی با نوسان کم به نوسان زیاد و از دوره‌های نوسان زیاد به نوسان کم می‌روند.

    در اینجا قوانین مربوط به معامله با Double Doji را بررسی می‌کنیم:

    • یک الگوی Double Doji باید نزدیک به بالای یک روند صعودی یا پایین یک روند نزولی ظاهر شود.
    • یک خط حمایت را در پایین الگوی دوجی و یک خط مقاومت را در بالای الگوی دوجی ترسیم کنید.
    • یک سفارش OCO بگذارید، یکی سفارش دیگر را لغو می‌کند، یک پیپ بالاتر از مقاومت بالا و یک پیپ زیر حمایت پایین.
    • منتظر یک بریک اوت باشید یا بالاتر از سطح مقاومت که سمت خرید سفارش را اجرا می‌کند یا زیر سطح پشتیبانی که سمت فروش سفارش را اجرا می‍کند. اگر ابتدا سفارش خرید شروع شد، یک استاپ درست پایین کف الگوی دوجی قرار دهید. اگر ابتدا سفارش فروش آغاز شد، یک استاپ درست بالاتر از اوج الگوی دوجی قرار دهید.
    • ما از یک استراتژی خروج دو لایه استفاده خواهیم کرد. یعنی تارگت اول در سطحی قرار می‌گیرد که معادل ارتفاع الگوی دابل دوجی است. ما 1/2 موقعیت را در Target 1 خواهیم بست. تارگ دوم در سطحی قرار می‌گیرد که معادل دو برابر طول الگوی دابل دوجی است. ما 1/2 دوم موقعیت خود را در Target 2 خواهیم بست.

    جمع بندی

    تجزیه و تحلیل کندل استیک در قلب بسیاری از استراتژی‌های معاملاتی مبتنی بر قیمت است. تریدرهای مبتدی و دانشجویان بازار باید مدتی را برای تمرین تشخیص این الگوی مهم صرف کنند که معمولاً در نمودار قیمت مشاهده می‌شود. دانستن زمان و مکان وقوع الگوی دوجی به تریدرها بینش‌هایی درباره پشت صحنه بازار ارائه می‌دهد.

    با کندل ستاره دنباله دار Shooting Star چگونه معامله کنیم

    چگونه از کندل ستاره دنباله دار Shooting Star در معاملات استفاده کنیم

    با کندل ستاره دنباله دار Shooting Star در معاملات خود چگونه سیگنال بگیریم و زمان گردش بازار را سریعتر متوجه شویم .

    الگوهای کندل استیک ژاپنی از محبوب ترین روش ها برای تحلیل نمودار ها در میان معامله گران هستند که یکی از موثرترین روش های اینگونه تحلیل ها ، الگوی ستاره دنباله دار می باشد . در این مقاله الگوی ستاره دنباله دار را که یک الگوی بازگشتی می باشد به صورت کامل مورد بررسی قرار می دهیم و در مورد نحوه استفاده از این الگو در معاملات فارکس توضیح خواهیم داد .

    الگوی کندل استیک ستاره دنباله دار چیست ؟

    الگوی ستاره دنباله دار یک الگوی بازگشتی نزولی است که تنها شامل یک کندل می شود . این الگو زمانی تشکیل می شود که قیمت به سمت بالا رو به حرکت می باشد و ناگهان قیمت افت می کند و رو به کاهش می رود که به این دلیل سایه ( Wick ) بلندی در سمت بالا شکل می گیرد .

    این سایه حداقل باید دو برابر اندازه بدنه کندل اندازه داشته باشد . به تصویر زیر توجه کنید .

    الگوی شوتینگ استار

    علاوه بر این نکته ، قیمت نهایی (close) نمودار باید‌ نزدیک به پایین کندل باشد . حال همانطور که مشاهده می کنید این حالت یک ساختار نزولی را ایجاد می کند زیرا قیمت ها در نمودار قادر به حفظ روند صعودی خود نبوده اند .

    الگویی که ساختار مشابهی با الگوی ستاره دنباله دار دارد الگوی چکش وارونه است .

    اگرچه الگوی چکش وارونه در مقایسه با الگوی ستاره دنباله دار ، یک الگوی بازگشتی صعودی می‌ باشد .‌ این الگو اغلب در پایین روند نزولی ، نزدیک به سطح حمایت یا پولبک تشکیل می‌ شود .

    سوالی که در مورد تشکیل الگوی ستاره دنباله دار پیش می‌ آید این است که الگوی ستاره دنباله دار در یک جفت ارز در فارکس یا یک سهم ،کالا و یا در قسمت فیوچرز صرافی بایننس چه تفاوتی دارد ؟

    جواب این است که هیچ تفاوتی برای این الگو در بازار های مختلف وجود ندارد الگوی ستاره دنباله دار بدون در نظر گرفتن نوع بازار ، سیگنال یکسانی را ارائه می دهد .

    مزایای استفاده از الگوی ستاره دنباله دار در تحلیل تکنیکال

    الگوی ستاره دنباله دار به دلیل این که به سادگی رصد می شود یک الگوی کارآمد برای معامله گران تازه کار است . اگر به توضیحاتی که در بالا اشاره شد توجه شود ، مشاهده الگوی ستاره دنباله دار به راحتی امکان پذیر می شود .

    اگرچه الگوی کندل استیک به خودی خود گاهی نیز دارای نقص می گردد و این بدان دلیل است که یک کندل در روند کلی یا حرکت بازار زیاد مهم نیست و در گاهی موارد اگر الگوی ستاره دنباله دار در نزدیکی سطح مقاومت یا‌‌ خط روند شکل گیرد ، این الگو‌ تمایل حرکت خلاف روند را نمایان می کند ‌.

    مدیریت ریسک برای استفاده از الگوی ستاره دنباله دار‌ بسیار مهم است . مدیریت ریسک باعث می شود که در صورت حرکت منفی بازار ، معامله گر از این روند منفی بازار ایمن باشد ، لذا نه فقط در الگوی ستاره دنباله دار بلکه در تمامی الگو ها باید حد ضرر را برای معامله خود تعیین نمایید .

    مزایای الگوی ستاره دنباله دار

    • شناسایی این الگو آسان است
    • در صورت تحقق همه معیار ها برای وقوع الگو ، کاملا مورد اعتماد می باشد
    • برای معامله گران تازه کار الگوی مناسبی است

    معایب الگوی ستاره دنباله دار

    • الگوی ستاره دنباله دار به صورت تنها یک معامله کوتاه مدت را توجیه نمی کند
    • برای استفاده از این الگو تایید معیار های مشخص شده الزامی است .

    معامله با استفاده از الگوی ستاره دنباله دار

    در تصویر زیر الگوی ستاره دنباله دار را در نمودار جفت سهم EUR/USD مشاهده می کنید

    الگوی Shooting Star

    معامله با استفاده از این الگوی بازگشتی نسبتا کار ساده ای است . ابتدا همانطور که به این الگو مربوط می باشد باید بدنبال نقطه ورود در قیمت پایین باشیم . به دلیل اینکه قبلا قیمت ها در اوج توسط الگوی ستاره دنباله دار رد شده بودند و افت کردند ، فرد معامله گر باید حد ضرر را در خط روند قرمز رنگی که در نمودار مشخص شده قرار دهد . فرد معامله گر می تواند به راحتی بعد از مشاهده الگوی ستاره دنباله دار ، ورود خود را انجام دهد . اما اگر معامله گر فردی محافظه کار است و خواهان یک نسبت ریسک به پاداش بهتر می باشد باید دوباره سایه را مورد تحلیل قرار دهد . این تحلیل هنگامی به وقوع می انجامد که اندازه سایه بلند تر از حد طبیعی باشد .

    اغلب اوقات قیمت ها برمی گردند و بخشی از سایه را طی می کنند . معامله گری که این موضوع را تشخیص می دهد ممکن است منتظر بماند تا در میانه سایه و بلافاصله بعد از تشکیل الگوی ستاره دنباله دار به معامله ورود کند .

    اگر فرد معامله گر در این شرایط‌‌‌ به یک معامله کوتاه مدت ورود کند قیمت اندکی بالاتر و نقطه حد ضرر نزدیک تر خواهد بود . صرف نظر از‌ نقطه ورود ، باید در نظر داشت که حد ضرر در یک نقطه‌ ثابت قرار خواهد داشت .

    در مورد اهدافی که برای سود مدنظر قرار گرفته شده ( خط آبی ) باید فاصله ای را مدنظر قرار داد که ۲ برابر فاصله از حد ضرر باشد . برای نمونه اگر‌ معامله گر حد ضرر را 50 پیپ از نقطه ورود در نظر گرفته ، برای اهداف سود باید 100 پیپ را مدنظر قرار دهد . این حرکت نسبت ریسک به پاداش ۲ به ۱ گفته می شود که بنابر تحقیقات انجام شده معامله گران موفق از آن بهره می برند



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.