نکته مهم این است که برای هر معامله و مقدار پیپ که سود یا ضرر می کنید ضریب اهرمی یا لوریج هیچ تاثیری در مقدار ارزش هر پیپ ندارد. خیلی از افراد تصور می کنند اگر ۱۰ پیپ سود کنند و ضریب اهرمی بالاتری داشته باشند مقدار بیشتری دلار درامد دارند!
ضریب اهرمی – لوریج (Leverage)
قبل تر در مطلبی با عنوان مفاهیم پایه در بازار فارکس به طور مختصر لوریج یا ضریب اهرمی را معرفی کردیم. حال به طور مفصل و با ذکر مثال هایی سعی می کنیم مطلب را واضح تر برای شما بیان کنیم.
در این مطلب می خوانید:
لوریج (Leverage)
اهرم، ضریب اهرمی یا لوریج ابزار مهمی در بازار فارکس است که توسط بروکر ها یا همان کارگزاری ها در اختیار معامله گران قرار می گیرد تا معامله گران یا همان تریدر ها بتوانند با مقادیر بزرگتری نسبت به موجودی حساب خود وارد یک معامله شوند. زمانی که لوریج حساب معاملاتی شما بر روی ۱:۱۰۰ (یک به صد) باشد شما می توانید با موجودی حساب ۱ دلار وارد یک معامله ۱۰۰ دلاری شوید. در واقع می توان گفت با ضریب ۱:۱۰۰ چه نسبت اهرمی برای یک مبتدی خوب است قدرت معامله حساب شما ۱۰۰ برابر می شود. بروکر های مختلف مقادیر متفاوتی از لوریج را ارائه می دهند.
مثال از عملکرد ضریب اهرمی
در نظر بگیرید شما می خواهید یک معامله ۱۰۰۰ دلاری انجام دهید. در این وضعیت اگر لوریج شما ۱:۱۰۰۰ باشد تنها موجودی ۱ دلار نیاز است. اگر لوریج شما ۱:۱۰۰ باشد تنها ۱۰ دلار موجودی نیاز دارید و اگر چه نسبت اهرمی برای یک مبتدی خوب است ۱:۵۰۰ باشد تنها ۲ دلار موجودی در حساب خود باید داشته باشید. در واقع شما باید توجه به موجودی حساب خود و مقدار ضریب اهرمی حساب معاملاتی، محاسبه کنید تا چه حجمی می توانید وارد معاملات شوید.
ضریب اهرمی، خوب یا بد
با توجه به مطالبی که قبل تر گفته شد، ضریب اهرمی یا لوریج این قدرت را می دهد تا چندین برابر موجودی حساب خود وارد معامله شوید. بیان این مطلب ضروری است که شما به همین میزان هم ریسک معامله یعنی سود و ضرر خود را نیز زیاد می کنید. این موضوع که شما می توانید مثلا تا ۵۰۰ برابر سرمایه خود وارد معامله شوید طبیعتا باعث می شود با یک اشتباه کوچک خیلی سریعتر موجودی حساب خود را صفر کنید و اصطلاحا کال مارجین شوید. اهرم بالا این قدرت را در حساب شما ایجاد می کند تا با حجمی بیشتر از مقادیر معمولی وارد معامله شوید و این حجم زیاد یعنی حجم سود و ضرر بیشتر برای شما.
شما با یک حساب ۲۰۰ دلاری و لوریج ۱:۱۰۰ نمی توانید بیشتر از حدود ۰.۲ لات معامله کنید. در این حالت هر پیپ حرکت قیمت ۲ دلار سود یا ضرر می سازد. شما در همین حساب با لوریج ۱:۱۰۰۰ می توانید ۲ لات معامله کنید یعنی هر پیپ حرکت قیمت ۲۰ دلار! بدیهی است اگر در جهت مورد تحلیل شما حرکت کند سود سرشاری عاید شما می شود ولی در صورت اشتباه به سرعت و در چند حرکت حساب ۲۰۰ دلاری شما صفر می شود!
نکته مهم این است که برای هر معامله و مقدار پیپ که سود یا ضرر می کنید ضریب اهرمی یا لوریج هیچ تاثیری در مقدار ارزش هر پیپ ندارد. خیلی از افراد تصور می کنند اگر ۱۰ پیپ سود کنند و ضریب اهرمی بالاتری داشته باشند مقدار بیشتری دلار درامد دارند!
ضریب اهرمی چقدر باشد؟
این طور به نظر می رسد با توجه به مطلب قبلی و مثال های گفته شده درک کرده اید این ابزار چقدر خوب و چقدر بد است! حال اینکه این ضریب چقدر باشد بستگی به شما دارد ولی در حد توصیه می توانیم بگوییم حداقل در اوایل کار و با تجربه کم تا جای ممکن این مقدار را کم کنید. کمترین مقدار در بروکر های مختلف متفاوت است و ممکن است ۱۰، ۲۵ یا ۵۰ باشد که برای شروع مناسب است. بعد از کسب تجربه و زمانی احساس کردید اکثر معاملات شما سود آور است می توانید این مقدار را زیاد کنید تا با حجم های بیشتری وارد معامله شوید.
تغییر لوریج (Leverage)
برای تغییر مقدار لوریج ، باید وارد سایت بروکر خود شوید و در قسمت مشخصات حساب تجاری یا دمو خود این مقدار را تغییر دهید. تغییر این مقدار معمولا دارای تاییدیه های دو مرحله است یعنی معمولا از طریق ارسال پیامک یا ایمیل و وارد کردن کد ارسالی تغییر می کند. امیدواریم تا حدی توانسته باشیم درباره این موضوع بسیار با اهمیت شما را راهنمایی کرده باشیم. برای آشنایی بیشتر می توانید به دوره الفبای فارکس مراجعه کنید.
معاملات اهرمی چیست و چه ریسکهایی دارد؟
معاملات اهرمی ارز دیجیتال، یک راه ساده را پیش روی معاملهگران کم سرمایه یا بیسرمایه قرار میدهد و به آنها شانس معامله اعطا میکند. آیا میدانید اهرم در معاملات چیست؟ میزان سود و ضرر حاصل از اهرمها چگونه است؟ میدانید کدام صرافیهای معتبر، امکان معامله ارزهای دیجیتال به صورت اهرمی را دارند؟
اگر به تجارت ارزهای دیجیتال علاقه دارید، اما سرمایه زیادی برای شروع ندارید، معاملات اهرم ممکن است برای شما مناسب باشد. اهرمها به شما امکان میدهد از یک صرافی وام بگیرید تا قدرت خرید خود را افزایش دهید و پتانسیل سود بیشتری را ارائه دهيد. این روش با تمام مزایای خود، معایب و ریسکهایی نیز دارد که باید مدنظر قرار گیرد. در واقع تمام جوانب معاملات اهرمی ارز دیجیتال باید از سوی معاملهگر مدنظر قرار گیرد. معاملات اهرمی میتوانند افزایش دهنده سود شما باشند ولی می توانند ضرر و زیان شما را نیز به میزان قابل توجهی افزایش دهند.
اگر میخواهید با نحوه کار معاملات اهرمی ارز دیجیتال، نحوه سودآوری و همچنین خطرات ناشی از آن آشنا شوید، این مقاله را با دقت بخوانید.
معاملات اهرمی ارز دیجیتال چیست؟
در حالی که بسیاری از معاملهگران درباره معاملات اهرمی شنیده اند ، تعداد کمی از آنها با معنی آن آشنا هستند. این کلمه در معاملات، مارجین نیز نامیده میشود بنابراین هرزمان که کلمه مارجین را در معاملات میشنوید همان اهرم است که اساسأ به معنای قرض گرفتن پول مورد نیاز برای سرمایهگذاری در سهام است. به بیان سادهتر ، معاملات اهرمی شامل استفاده از سرمایه وام گرفته شده از صرافیهای معتبر برای سرمایهگذاری در چیزی، مانند ارزهای دیجیتال است.
علاوه بر بازار ارزهای دیجیتال، اهرم در بازار فارکس نیز به دلیل مزایای خود در میان معاملهگران این بازار محبوبیت خاص خود را دارد. این معامله در سال های اخیر رواج فزاینده ای یافته است زیرا بر خلاف معاملات معمولی، معاملات اهرمی ارز دیجیتال به شما امکان میدهد به مقادیر بیشتری از سرمایه دسترسی پیدا کرده و از موقعیت خود استفاده کنید. به عبارت دیگر ، معاملات اهرمی موجب میشود که هنگام انجام معاملات موفق سود بیشتری کسب کنید. در همین راستا، احتمال از دست دادن نیز بیشتر است و اگر معاملات ناموفقی را تجربه کنید، ضرر چندبرابر بیشتری را نسبت به معاملات معمولی خواهید داشت.
اهرم در معاملات چگونه کار می کند؟
در نحوه کار با معاملات اهرمی ارز دیجیتال، شما با یک حساب تجاری اهرمی، درصدی از کل ارزش سفارش را وارد میکنید. این جایی است که تجارت اهرمی آغاز میشود. معاملهگران از مارجین برای ایجاد اهرم استفاده میکنند. اهرم به شما قدرت خرید بیشتری میدهد و به شما این امکان را میدهد تا موقعیتهای بزرگتری را باز کنید که معمولاً نمیتوانید در صورت استفاده از پول در حساب خود استفاده کنید. به دلیل نوسانات ارزهای دیجیتال که به مردم امکان میدهد از چه نسبت اهرمی برای یک مبتدی خوب است نوسانات سریع سود ببرند، معاملات اهرمی ارز دیجیتال به یک استراتژی معاملاتی محبوب در بازارهای تجاری تبدیل شده است، زیرا از معاملات اهرمی میتوان برای باز کردن موقعیتهای کوتاه و بلند استفاده کرد. برای مثال استفاده از معاملات اهرمی بیت کوین اساساً به شما این امکان را میدهد که با ۵ تا ۱۰۰ برابر مبلغ مورد نیاز برای خرید یا فروش، سود بالقوه خود (و برعکس، ضرر و زیان خود) را افزایش دهید.
میزان سود و ضرر در این نوع معاملات چگونه است؟
همانطور که گفته شد، معاملات اهرمی ارز دیجیتال میتواند میزان سود شما را افزایش دهد، اما این بدان معناست که میتواند میزان ضررهای شما را نیز افزایش دهد. این بزرگترین ریسک معاملات اهرمی است. در اینجا نکاتی درباره نحوه مدیریت ریسک برای افزایش سود و کاهش ضرر آمده است.
توقف ضرر : توقف ضرر یک ابزار مدیریت ریسک است که هنگامی که بازار بر خلاف جهت تحلیل شما حرکت کند، برای بستن یک معامله با مبلغ مشخص طراحی شده است. این یک راه واقعا مفید است تا اطمینان حاصل شود که دقیقاً بدانید چقدر پول را از دست میدهید.
توقف سود : این یک توصیه در نقطه مقابل توقف ضرر در معاملات اهرمی ارز دیجیتال میباشد. شما میتوانید دستور Take Profit را تعیین کنید تا موقعیت خود را هنگامی که سود به مقدار مشخصی برسد، ببندید. از آنجا که ارزهای دیجیتال بسیار ناپایدار هستند، قبل از اینکه سهام در جهت دیگری حرکت کند، خارج شدن از آن هوشمندانه است.
در چه صرافی هایی میتوان ارزهای دیجیتال را به صورت اهرمی معامله کرد؟
بسیاری از صرافی های معتبر جهانی وجود دارند که امکان معاملات اهرمی ارز دیجیتال را به کاربران خود ارائه میدهند. برخی از آنها امکان معامله اهرمی به شکل آزمایشی برای آشنایی معاملهگران مبتدی را نیز فراهم کرده اند. در ادامه به برخی از این صرافیها اشاره میکنیم.
- Bitmex
- Deribit
- eToro
- Plus500
- BitHoven
- KraKen
- PrameXBT
از مهم ترین عواملی که این صرافیها را به صرافیهای معتبر در سطح جهان تبدیل کرده است، کارمزد های پایین برای ترید، ارائه تا لوریج ۲۵، ترید اهرم آزمایشی و پشتیبانی منظم و دقیق میباشد.
کلام آخر
معاملات اهرمی ارز دیجیتال در ابتدا میتواند کمی دلهره آور و سرشار از ریسک باشد، اما هنگامی که کمی بیشتر در مورد آن آموختید و مایل بودید با معاملات خود رویکردی عملی داشته باشید، متوجه میشوید که میتواند یک استراتژی تجاری سودآور برای شما باشد. معاملات حاشیه ای ممکن است شما را ملزم به داشتن سرمایه مشابه با روشهای سنتی سرمایهگذاری نکند، اما این بدان معنا نیست که شما باید بیش از توان خود برای از دست دادن ریسک کنید. با راهاندازی توقف ضرر و سرمایهگذاری در مقادیر کمتر از اهرم واقعی، ریسک خود را کاهش داده و فضای بیشتری برای تجربه معاملات چه نسبت اهرمی برای یک مبتدی خوب است موفق را به خود میدهید. با گذشت زمان، هرچه مهارتهای بیشتری کسب کنید، بیشتر میتوانید در نوسانات بالای بازار، از طریق معاملات اهرمی ارز دیجیتال سود کسب کنید.
اهرم در ارز دیجیتال چیست؟
معاملات اهرم دار ارز دیجیتال چیست؟
اگر با بازار ارزهای دیجیتال آشنا باشید، به احتمال زیاد با اصطلاحاتی مانند معاملات اهرمی ارز دیجیتال و مارجین مواجه شدهاید. با وجود اینکه این دو چه نسبت اهرمی برای یک مبتدی خوب است اصطلاح با یکدیگر مرتبط هستند اما معانی یکسانی ندارند. معاملهگران حرفهای از ابزارهای مختلف مانند معاملات لوریج دار، به عنوان ابزار مالی ایدهآل برای رسیدن به اهداف خود استفاده میکنند.
امروزه خرید ارز دیجیتال با اهرم، محبوبیت زیادی میان معاملهگران حرفهای بازار کریپتوکارنسی پیدا کرده است. اما از آنجایی که این استراتژی با افزایش ریسک معاملات همراه است، اغلب صرافیها این خدمات را فقط به سرمایهگذارانی با ویژگیهای خاص ارائه میدهند. اما اهرم در معاملات ارز دیجیتال چیست؟ در ادامه این مطلب به تعریف این استراتژی، بررسی مزایا و معایب و تفاوت آن با معاملات عادی میپردازیم.
چگونه در معاملات ارز دیجیتال با پول کم سرمایه گذاری کنیم؟
یکی از بهترین راههای معامله در بازار ارزهای دیجیتال با سرمایهی اندک، خرید ارز دیجیتال با اهرم یا Leverage است. به این ترتیب که با استفاده از پلتفرم معاملاتی این امکان برای معاملهگران فراهم شده تا با استفاده از سرمایه اندک خود، مبلغی را به صورت قرض از یک شخص ثالث یعنی همان صرافی دریافت کرده و با وام دریافتی وارد معامله شوند.
در نتیجه بدون نیاز به سرمایه اولیه فراوان و تنها از طریق قرض و وام کاربر میتواند خود را در معرض معاملات بزرگتر و در نتیجه کسب سود بیشتر قرار دهد. توجه داشته باشید که هر صرافی شرایط خاص خود را داشته و به نسبتهای متفاوتی به کاربران خود وام میدهد، از همین رو با توجه به میزان اهرم، سود و زیان معاملات شما نیز متغیر خواهد بود.
در صورتی که قصد خرید و فروش و سرمایه گذاری در دنیای ارز دیجیتال را دارید، در صرافی ارزپایا ثبت نام کنید. ثبت نام و احراز هویت در ارزپایا به سرعت انجام شده و امکان واریز پول از ۱۰۰ هزار تومان تا ۲۰۰ میلیون تومان و بالاتر بدون نیاز به درگاه پرداخت امکان پذیر است. برای ثبت نام کلیک کنید.
اهرم یا Leverage چیست؟
معامله با اهرم یا لوریج در ارز دیجیتال یک روش معاملاتی است که به معاملهگران این امکان را میدهد تا با پرداخت یک سپرده اولیه، وجوهی را به صورت قرض از صرافی دریافت کرده و با مقدار سرمایه بیشتری معامله کنند. هر چقدر ضریب اهرم بالاتر باشد، مقدار وام نیز بیشتر است. اهرم در معامله ارز دیجیتال به سرمایهگذار اجازه میدهد تا در قبال تحمل ریسک بیشتر، با قرار گرفتن در معرض بازار بزرگتر، پاداشهای اضافهتری را کسب کنند.
کاربرد لوریج چه نسبت اهرمی برای یک مبتدی خوب است در ارز دیجیتال چیست؟
لوریج در ارز دیجیتال به صورت یک ضریب یا نسبت بیان میشود. این نسبت تفاوت میان مقدار دارایی در اختیار و مقدار دارایی که اجازه معامله با آن را دارید، نشان میدهد. به عنوان مثال، اگر وارد خرید اهرمی ارز دیجیتال با نسبت ۱۰۰:۱ شده و ۱۰۰ دلار سرمایهگذاری کنید، ۱۰۰۰۰ دلار در اختیار خواهید داشت. در این مثال، تمام چه نسبت اهرمی برای یک مبتدی خوب است پوزیشنهای معاملاتی شما و سود و زیان حاصل از آن ۱۰۰ برابر خواهد شد.
اهرم ارز دیجیتال مانند سایر ابزارهای معاملاتی مزایا و معایبی دارد که لازم است قبل از استفاده، معاملهگران آگاهی درست و کاملی درباره مزایا و معایب آن داشته باشند. به همین دلیل در ادامه به بررسی مزایا و معایب این ابزار معاملاتی میپردازیم:
مزایای معاملات لوریج
قدرت خرید بیشتر: شاید جالبترین بخش استفاده از معاملات لوریج دار در افزایش قدرت خرید کاربر باشد، به این ترتیب سرمایهگذار میتواند سبد خرید خود را در مقیاسی بزرگتر و متنوعتر تنظیم کنید.
سودهای بالا: مهمترین مزیت معاملات اهرمی افزایش سود معاملهگر است. همانطور که اشاره شد شما مقداری پول را در حساب خود ذخیره کرده و سپس با استفاده از اهرم در ارز دیجیتال آن مقدار را در نسبتهای موجود ضرب میکنید. پس از قرض گرفتن وجه مورد نیاز وارد معامله شده و سود شما نیز افزایش مییابد.
افزایش انعطافپذیری: معاملات لوریجدار سبب افزایش انعطافپذری دارایی مالی کاربر میشود. چراکه این امکان فراهم میشود تا با استفاده از مقدار کمی از سرمایه شخصی در کنار دریافت وام، سودهای زیادی کسب کنید.
گسترش حساب: یکی از برترین مزیتهای معاملات اهرمی ارز دیجیتال در این است که این معاملات به سرعت داراییهای شما را افزایش میدهند. معاملهگران معمولی به سختی میتوانند منابع مورد نیاز برای رشد خود را پیدا کنند، در حالی که از طریق خرید ارز دیجیتال با اهرم، میتوانند شاهد رشد حساب خود باشند.
معایب معاملات لوریج
استراتژی پرریسک: همانطور که معاملات اهرمی ارز دیجیتال میتواند سبب افزایش سود و بازده سرمایهگذار شود، به همان اندازه نیز میتوانند با وجود ریسک بالا، خسارات مالی شدیدی را به سرمایهگذار وارد کنند. به همین دلیل توصیه میشود تا زمان کسب تجربه کافی، از اهرمهای بالا مانند ۱۰۰ استفاده نکنید.
روش معاملاتی نامناسب برای تازهواردها: انجام معامله به روش لوریج، به دانش و مهارت زیادی نیاز دارد. این روش برای افراد مبتدی و به ویژه افرادی که در بخش معاملات اسپات نیز موفق نبودهاند، گزینه مناسبی نیست.
روش معاملاتی نامناسب برای معامهگرانی با تحمل ریسک پایین: بازار ارزهای دیجیتال نوسانات بسیار زیادی داشته و غیرقابل پیشبینی است. خرید اهرمی ارز دیجیتال تنها برای معاملهگرانی که ریسکهای بالای معامله را درک و تحمل میکنند مناسب است.
تفاوت مارجین و لوریج
برای درک بهتر تفاوت معاملات مارجین و لوریج ابتدا لازم است تعریف درستی چه نسبت اهرمی برای یک مبتدی خوب است از معاملات مارجین داشته باشیم. معامله مارجین بسیار شبیه به معاملات leverage در ارز دیجیتال است. مارجین را میتوان به عنوان تفاوت بین ارزش کل اوراق بهادار نگهداری شده در حساب مارجین و مبلغ وام درخواستی از یک صرافی برای انجام معامله تعریف کرد. معامله مارجین روشی است که طی آن سرمایهگذار با استفاده از داراییهای خود از صرافی وام گرفته و از پول بدست آمده در معامله استفاده میکند.
به بیان دیگر، مارجین مقدار پول مورد نیاز برای باز کردن یک پوزیشن است. سرمایهگذار باید ابتدا یک حساب مارجین باز کرده تا با با آن خرید انجام دهد. مبلغ سرمایهگذاری شده در معامله را مارجین اولیه (Initial Margin)، و به مقدار پولی که در حساب مارجین نگهداری میشود، حاشیه نگهداری یا Maintenance Margin میگویند. مانند معاملات لوریج، معاملات مارجین نیز در یک نسبت بیان میشوند، اما با این تفاوت که این نسبت بسیار کوچکتر از معاملات لوریج است. به عنوان مثال، معامله مارجین با نسبت ۲:۱ را در نظر بگیرید، در این حالت اگر یک بیت کوین را در پوزیشن خود قرار دهید، تا زمان بسته شدن پوزیشن، یک بیت کوین دیگر به شما قرض داده میشود.
- لوریج یا اهرم یک قدرت معاملاتی فزاینده است که با استفاده از پلتفرم معاملاتی در دسترس بوده و به صورت یک نسبت بیان میشود.
- لوریج این امکان را به معاملهگران میدهد تا نسبت به مقدار سرمایه موجود در حساب خود پوزیشنهای بزرگتری ایجاد کنند.
- لوریج نسبتی است میان پولی که واقعا دارید و مقدار پولی که میتوانید با آن معامله انجام دهید.
- در نهایت، تاکتیکهای اهرمی محتاطانه در دورههای زمانی بلند مدت، میتوانند ضرر و زیان کاربر را به بهترین شکل به حداقل برسانند. در حالی که هدف معاملات مارجین کوتاه مدت، ارائه بازدهی مناسب در بازارهایی با نقدینگی بالا است.
اهرم در معاملات اسپات (Spot)
از اهرم در معاملات فیوچر یا مارجین صرافیها استفاده میشود اما در معاملات اسپات، نیز تحت شرایط خاصی از اهرم استفاده کرد. اهرم در معاملات اسپات بسیار کمتر از اهرم در معاملات فیوچر است. معاملات اسپات بر اساس دارایی واقعی شما صورت میگیرند؛ بنابراین، برای انجام معاملات اهرم دار در اسپات تریدینگ، ارز مورد نظر را از صرافی قرض گرفته و برای هر روز نگهداری ارز در حسابتان، کارمزد پرداخت میکنید؛ بنابراین، قبل از شروع معاملات در هر صرافی، ابتدا به خوبی راجع به انواع کارمزدهای آن تحقیق کنید.
صرافی ارز دیجیتال با اهرم
تحریمهای مالی بین المللی علیه ایران، باعث شده است که ایرانیان نتوانند در صرافیهای خارجی به معامله ارزهای دیجیتال بپردازند. چندی پیش صرافی بایننس اعلام کرد که هیچ گونه فعالیت ایرانیان در این صرافی را نخواهد پذیرفت. هماکنون صرافیهای داخلی با هدف بی نیاز کردن ایرانیان از صرافیهای خارجی به وجود آمدهاند اما همچنان معاملات اهرمدار آنطور که باید جایگاه خود را در صرافیهای ایرانی پیدا نکرده است. در این میان، ایرانیان هنوز میتوانند با تغییر IP خود از برخی صرافیهای خارجی برای انجام معاملات اهرمدار استفاده کنند.
بهترین صرافی های اهرم ارز دیجیتال خارجی برای ایرانیان
شما میتوانید از صرافیهای خارجی معتبر برای انجام معاملات اهرم دار خود استفاده کنید. صرافی کوکوین، یکی از صرافیهای بزرگ و معتبر ارزهای دیجیتال است. ایرانیان میتوانند با استفاده از سرویسهای تغییر IP، وارد این صرافی شده و از معاملات اهرمدار استفاده کنند. صرافی کوینکس نیز یکی دیگر از صرافیهای مناسب برای ترید با اهرم است اما از اعتبار و حسن شهرت کمتری برخوردار است. نکته شایان ذکر در کار با صرافیهای خارجی، ریسک بلوکه شدن داراییهای شما در صرافی است چرا که از نظر قانونی، ایرانیان حق استفاده از صرافیهای خارجی را ندارند. برای انجام معاملات اهرم ارز دیجیتال میتوانید اقدام به خرید تتر از صرافی ارزپایا نموده و آن را برای معامله به صرافیهای خارجی منتقل نمایید. برای ثبت نام در ارزپایا و خرید انواع ارز دیجیتال کلیک کنید.
توکن اهرم دار
یکی از راههای ساده برای کسب سود بیشتر، استفاده از توکنهای اهرم دار است. این توکنها، خطر لیکوئید شدن نداشته و معاملات اهرم دار را ساده کردهاند. برای مثال، شما میتوانید به جای خرید بیت کوین یک توکن اهرم دار بیت کوین با اهرم ۵ خریداری کنید. در این حالت، اگر قیمت بیت کوین، ۱۰ درصد افزایش پیدا کند، قیمت توکن اهرم دار شما ۵۰ درصد افزایش پیدا خواهد کرد. این معادله برای کاهش قیمت نیز صادق است. انجام معامله با این توکنها، درست مانند معامله توکنهای معمولی است و پیچیدگی کمتری نسبت به معاملات مارجین دارد. توکنهای اهرم دار در اکثر صرافیهای خارجی موجود هستند.
کدام صرافی ایرانی اهرم دارد؟
معاملات اهرمدار هنوز در صرافیهای ایرانی رواج پیدا نکردهاند اما از آنجا که این صرافیها با سرعت زیادی در حال پیشرفت و اضافهکردن امکانات مختلف برای ترید ارزهای دیجیتال هستند؛ چندان طولی نخواهد کشید که شاهد اضافه شدن معاملات اهرم دار به صرافیهای ایرانی خواهیم بود.
نتیجهگیری
معاملات اهرمی ارز دیجیتال این امکان را به معاملهگران میدهند تا از طریق سرمایه اولیه خود مبلغی را به عنوان وام از صرافی دریافت کرده و از طریق آن وارد معامله شوند. به این ترتیب از طریق خرید اهرمی ارز دیجیتال، میزان سرمایه معاملهگر افزایش یافته و میتوان سود چه نسبت اهرمی برای یک مبتدی خوب است بیشتری بدست آورد. اما در مقابل ریسک ضرر و زیان معاملات کاربر نیز افزایش خواهد یافت.
سوالات متداول
اهرم یا لوریج چیست؟
معامله با اهرم یا لوریج یک روش معاملاتی است که به معاملهگران این امکان را میدهد تا با پرداخت یک سپرده اولیه، وجوهی را به صورت قرض از صرافی دریافت کرده و با مقدار سرمایه بیشتری معامله کنند.
چگونه در معاملات ارز دیجیتال با پول کم سرمایه گذاری کنیم؟
یکی از بهترین راههای معامله در بازار ارزهای دیجیتال با سرمایهی اندک، خرید ارز دیجیتال با اهرم یا لوریج (Leverage) است.
کدام صرافی اهرم دارد؟
هیچ کدام از صرافیهای ایرانی از معاملات لوریج دار پشتیبانی نمیکنند. برای انجام معاملات اهرمی باید در صرافیهای خارجی ثبت نام کنید.
استفاده از معاملات اسپات بهتر است یا معاملات اهرمدار؟
از آنجایی که معاملات اهرمی دارای ریسک بالایی هستند، استفاده از معاملات اسپات برای افراد مبتدی بهتر است.
بهترین صرافی ایرانی برای معاملات اسپات کدام است؟
صرافی ارزپایا با توجه به سرعت و امنیت فوقالعاده بالا و همچنین کارمزد بسیار کم بهترین انتخاب برای انجام معاملات اسپات است.
آشنایی با انواع نسبت مالی در حسابداری
یکی از مهمترین و اصلیترین وظایف حسابداران، محاسبه و بررسی نسبت مالی شرکتها و ادارات است. تجزیه چه نسبت اهرمی برای یک مبتدی خوب است و تحلیل صورتهای مالی، شیوههای مختلفی دارد و استفاده از نسبتهای مالی در این تجزیه و تحلیلها، از روشهای مطلوب و رایج در میان حسابداران به شمار میآید.
هدف از این تحلیل پیگیری عملکرد شرکتها و همچنین فراهم کردن زمینهای برای امکان مقایسۀ عملکرد آنها در سالهای مالی است. نسبتهای مالی را براساس آن چیزی که قرار است بسنجند، به 5 دستۀ اصلی تقسیم بندی میکنند.
نسبت مالی چیست؟
وقتی مدیران شرکتها از حسابدارانشان دربارۀ وضعیت شرکت سؤال میکنند، انتظار دریافت پاسخی تخصصی، کارشناسی و شفاف را دربارۀ وضعیت مالی دارند و معمولاً نمیتوان با گفتن جملههایی مثل اوضاع روبراه است یا وضعیت مالی مناسبی داریم، آنها را راضی کرد. در چنین شرایطی نسبت مالی ابزاری است که حسابداران با استناد به آمار و ارقام آن میتوانند وضعیت اقتصادی و مالی شرکتها را به دقت بررسی و گزارش کنند. به نسبتهایی که از صورتهای مالی شرکتها و به منظور آگاهی از وضعیت کلی شرکت و قیمتهای سهام آن استخراج میشود، نسبت مالی میگویند.
بنابراین نسبتهای مالی ابزاری هستند که با استناد به آنها میتوان دربارۀ سلامت و پیشرفت یا رکود مالی و اقتصادی شرکتها تصمیمگیری کرد.
انواع نسبتهای مالی چیست؟
نسبت مالی در یک تقسیمبندی به 5 گروه اصلی تقسیم میشود:
نسبتهای نقدینگی
نقدینگی در اصطلاح به ارزیابی توانایی های شرکت نسبت به تعهدات کوتاه مدت آن گفته میشود. از سوی دیگر، نقدینگی نوعی پسانداز برای روز مبادا و مشکلات مالی غیرقابل پیشبینی است. حسابداران میتوانند با در نظر داشتن نسبت مالی در حوزه ی نقدینگی، توانایی شرکت ها را در بازپرداخت بدهیهایشان برآورد کنند. نسبت نقدینگی به دو دسته ی اصلی تقسیم میشود: نسبت جاری و نسبت آنی
نسبت جاری
نسبت جاری ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ در گردش ﻧﯿﺰ ﻧﺎﻣﯿﺪه میشود که از تقسیم داراییهای ﺟﺎری ﺑﻪ بدهیهای ﺟﺎری به دست میآید. این نسبت نشان دهندۀ توان بازپرداخت بدهیهای جاری از داراییهای جاری مؤسسه است و بالاتر بودن این نسبت نشاندهنده وضعیت نقدینگی بهتر است. فرمول محاسبه آن به شرح زیر است:
نسبت آنی:
موجودی کالا و پیشپرداختها به دلیل قابلیت اندک شوندگی، بالاتر بودن این نسبت از عدد یک، نشانهای از وضعیت مناسب نقدینگی شرکت است. در فرمول این نسبت جزو داراییهای جاری محسوب نمیشوند.
در صورتی که رقم نهایی این نسبت بیش از 1 باشد، شرکت توانایی بازپرداخت بدهیهای جاری اش را خواهد داشت.
نسبت وجه نقد
این نسبت محافظهکارانه ترین نسبت نقدینگی است، زیرا نسبت موجودی نقدی و سرمایه گذاری کوتاهمدت را به بدهی جاری نشان میدهد. بالا بودن این نسبت نشاندهنده عدم استفاده از منابع نقد است و پایین بودن آن میتواند منجر به ایجاد مشکل در بازپرداخت بدهیها شود.
نسبتهای سودآوری
دومین نسبت مالی، نسبت سودآوری است که براساس نتایج آن دربارۀ میزان موفقیت مالی و سوددهی شرکت تصمیمگیری خواهد شد. سود خالص بهترین ابزار برای تعیین عملکرد مدیریت در دستیابی به این هدف است مهمترین نسبتهای سودآوری عبارت است از:
نسبت سود ناخالص
از تقسیم سود ناخالص به فروش به دست میآید. به کمک این نسبت، سود ناخالص تولید شده ارزیابی خواهد شد:
به کمک این نسبت، سود ناخالص تولید شده ارزیابی خواهد شد:
بازده فروش
نامهای دیگر این نسبت، نسبت سود خالص و حاشیۀ سود خالص است و درصد درآمدهای حاصل از فروش را میسنجد. هرچه عدد بهدست آمده از این نسبت بزرگتر باشد، بازده آن نیز بیشتر است.
بازده داراییها
با این نسبت مالی هم میتوان بازده سرمایهگذاری را اندازهگیری کرد و هم میزان کارآمدی مدیریت شرکت در استفاده از داراییها به منظور درآمدزایی را سنجید.
بازده حقوق صاحبان سهام
این نسبت درصد درآمدهای حاصل از هر ریال حقوق صاحبان سهام را میسنجد.
نسبتهای پوششی و اهرمی
سومین نسبت مالی است و با استناد به آن میتوان میزان تأمین مالی مورد نیاز در چرخۀ کسبوکار شرکت را برآورد کرد. حاصل این نسبتها نشان دهندۀ این خواهد بود که چه میزان از نیازهای مالی شرکت، از منابع دیگری تأمین شده است.
نسبت بدهی
این نسبت، بدهیهای شرکت را که با بدهیهایی مثل تعهد به شخص ثالث سرمایهگذاری شده است چه نسبت اهرمی برای یک مبتدی خوب است میسنجد.
توان پرداخت بهره
این نسبت تعداد تبدیل هزینههای بهره به درآمد را میسنجد و از این طریق میتوان متوجه شد که شرکت میتواند با سود حاصل شده هزینه های بهره را بپردازد یا نه.
نسبت سرمایه
این نسبت مالی تعیین کنندۀ کل دارایی های شرکت است که به واسطۀ سرمایۀ اولیه حاصل شده است.
نسبت بدهی- سرمایه
نشان دهندۀ ساختار سرمایه در شرکتهاست. اگر عدد این نسبت بزرگتر از 1 باشد، یعنی شرکت بدهیهای سنگین دارد و اگر کمتر از 1 باشد، یعنی توازن نسبی مالی برقرار است.
نسبتهای ارزش بازار
این نسبت مالی نشاندهندۀ دیدگاه تحلیلگران بازار و سهامداران دربارۀ عملکرد گذشته و آیندۀ شرکت است.
ارزش دفتری
بیانگر ارزش خالص داراییهای شرکت بر مبنای هر واحد از سهم.
نسبت قیمت به درآمد
تعیین کنندۀ نظر تحلیلگران بازار سرمایه دربارۀ سودآوریهای آیندۀ شرکت است.
نسبت قیمت به فروش
نسبتهای فعالیت
این نسبتها ابزارهایی برای سنجیدن کارکرد داراییهای شرکت است و میزان استفادۀ مؤثر از منابع شرکت را در دورههای مشخص ارزیابی میکند.
دورۀ گردش موجودی کالا
که به آن میانگین سنی کالا هم گفته میشود. نشاندهنده مدتزمانی است که طول میکشد تا مواد اولیه به کالا تبدیل شود و گردش موجودی کالاها را در بازههای زمانی مختلف نشان میدهد.
دوره وصول مطالبات
نشاندهندۀ فواصل زمانی تحویل اجناس به مشتری تا هنگام دریافت وجوه نقد از آنهاست.
برای محاسبه این نسبت از فروش بهجای فروش نسیه استفاده میشود
مزایای مقایسه نسبتهای مالی
از مزایای مقایسه نسبت های مالی این است که مشخص میکند کدام قسمت شرکت عملکرد بهتر یا بدتری نسبت به میانگین صنعت مربوط به خودش دارد. مقایسه بازده دارایی بین شرکتها مشخص کننده این امر است که کدام شرکتها در جهت افزایش سودآوری، استفاده بهینهتری از داراییشان داشتهاند.
استفاده کنندگان نسبت های مالی به دو گروه تقسیم میشوند:
استفاده کنندگان خارجی: سرمایهگذاران خردهفروشی ،تحلیلگران مالی، مقامات نظارتی و ناظران صنعت، اعتباردهندگان، رقبا، مقامات مالیاتی، استفاده کنندگان داخلی: مدیر تیم، کارمندان و مالکان
محدودیت نسبتهای مالی چیست؟
تحلیل نسبتهای مالی به طور گستردهای توسط تحلیلگران مالی، سرمایهگذاران و اعتباردهندگان به کار میرود. در واقع این نسبتها وضعیت اقتصادی واحد تجاری را در مقایسه با صورتهای مالی به شکل بهتری انعکاس میدهند. از سوی دیگر، نسبت های مالی در مدلهای پیشبینی به طور موفقیتآمیزی به کار میروند. اما با وجود استفاده وسیع از نسبت های مالی این تکنیکها با برخی از محدودیتها روبهرو هستند که تفسیرها را با پارهای از ابهام مواجه میکنند.
نسبتهای مالی با استفاده از صورتهای مالی یک شرکت میتواند به تحلیلگران مالی و سرمایه گذاران دید بهتری از وضعیت اقتصادی یک سازمان بدهد تا بتوانند بهتر تصمیم گیری انجام دهند. اما از سوی دیگر با اینکه نسبتهای مالی پیش بینی را برای ما آسان تر میکنند، اما دارای محدودیت هایی نیز هستند که ممکن از باعث ایجاد ابهام شوند.
بعضی محدودیتها شامل:
- نسبته های مالی تنها یک دید کلی به گذشته است.
- اگر داده ها بر اساس بهای تمام شده تاریخی باشند قادر به انعکاس سطح عمومی قیمتها و ارزشهای جاری نخواهند بود.
- به دلیل استاندارد نبودن روش محاسبه هر نسبت مالی، بنابراین نمیتوان تاثیر نفوذ اطلاعات گزینش شده را در محاسبات نادیده گرفت.
- ممکن است در روشهای مختلف حسابداری، نسبتهای مالی دچار تغییر شوند. همچنین تغییر در اصول و برآوردهای حسابداری نیز در تغییر نسبت های مالی تأثیرگذار هستند.
- با استفاده از نسبت های مالی عملا مقایسه بین سازمانی غیر ممکن است.
نتیجه گیری:
نسبت مالی به کمک اقلام صورتهای مالی محاسبه میشود و انواع مختلفی دارد. این نسبتها معیاری است که از آنها برای سنجش توان واحدهای تجاری در پرداخت تعهدات کوتاه مدتشان استفاده میشود. با اینکه فرمولهای مورد استفاده برای انواع نسبت مالی، بسیار دقیق و حسابشده هستند، توصیۀ ما این است که در استفاده از نتایج آنها عوامل و متغیرهای دیگرِ تأثیرگذار بر روند مالی شرکت را نیز مد نظر قرار بدهید.
شرکت خود را به بهترین شکل مدیریت کنید
هر مدیر خوب نیازمند ابزاری قدرتمند است تا بتواند مجموعه خود را به بهترین شکل مدیریت کند. مجموعه نرم افزار مالی و منابع انسانی فینتو ابزاری قدرتمند است که می تواند به مدیران در کنترل کارمندان و محاسبه حقوق و دستمزد آنها کمک کند.
شما همیشه یک مدیر لایق هستید و باید بهترین ها برای شما باشد. با استفاده از نرم افزار حسابداری آنلاین فینتو کار مدیریت خود را بسیار آسان تر کنید.
نسبت های مالی چیست؟
تحلیل نسبت های مالی با مقایسهی دو قلم در صورتهای مالی انجام میشود. نسبت نهایی میتواند به شیوهای تفسیر شود که با تفسیر هر قلم به شکل جداگانه امکانپذیر نیست. نسبت های مالی را میتوان براساس آنچه که اندازهگیری میکند؛ دستهبندی کرد: سودآوری، نقدینگی، فعالیت، اهرم، ارزشگذاری و رشد که هر کدام از آنها زیرمجموعههای خود را دارند.
فهرست نسبت های مالی
در اینجا فهرستی از نسبت های مالی مختلف معرفی میشود. در نظر داشته باشید که اکثر نسبتها را میتوان با ضرب کردن در عدد ۱۰۰، به درصد تبدیل کرد. هر نسبت به طور خلاصه معرفی میشود.
نسبتهای سودآوری
این نسبتها میزان ﻣﻮفقیت ﺷﺮﻛﺖ را درﻛﺴﺐ ﺳﻮد ﻣﻮرد ﺗﺠﺰیه و تحلیل ﻗﺮار میدﻫﺪ.
۱. نسبت سود ناخالص = سود ناخالص / فروش خالص
این نسبت میزان سود ناخالص تولید شده از فروش را ارزیابی میکند. سود ناخالص برابر با فروش خالص(فروش منهای بازده فروش، تخفیفها و اندوختهها) منهای هزینهی فروش است.
۲. بازده فروش = درآمد خالص / فروش خالص
این نسبت به عنوان «حاشیهی سود خالص» یا «نسبت سود خالص» نیز شناخته میشود و درصد درآمد ناشی از فروش را میسنجد. به طور معمول، هر چه عدد این نسبت بالاتر باشد، بهتر است.
۳. بازده داراییها = درآمد خالص / میانگین کل داراییها
در تحلیل مالی، این نسبت بازده سرمایهگذاری را اندازه میگیرد. همچنین جهت ارزیابی کارآیی مدیریت در استفاده از داراییها برای تولید درآمد به کار میرود.
۴. بازده حقوق صاحبان سهام = درآمد خالص / میانگین حقوق صاحبان سهام
درصد درآمد ناشی از هر ریال از حقوق صاحبان سهام را میسنجد.
نسبتهای نقدینگی
این نسبتها ﺗﻮاﻧﺎیی و ﻗﺪرت شرکت را در ﭘﺮداﺧﺖ بدهیهای کوتاه مدت نشان میدهد.
۱. نسبت جاری = داراییهای جاری / بدهیهای جاری
توانایی یک شرکت برای پرداخت تعهدات کوتاهمدت را با استفاده از داراییهای جاری (وجه نقد، اوراق بهادار قابل تبدیل، دریافتیهای جاری، موجودی و پیشپرداختها) ارزیابی میکند.
۲. نسبت آنی = داراییهای آنی / بدهیهای جاری
این نسبت، توانایی یک شرکت در پرداخت تعهدات کوتاهمدت را با استفاده از انواع نقدیتری از داراییهای جاری یا «داراییهای آنی» (وجه نقد، اوراق بهادار قابل تبدیل و حسابهای دریافتنی) میسنجد.
۳. نسبت نقدی = (وجه نقد + اوراق بهادار قابل تبدیل) / بدهیهای جاری
توانایی یک شرکت برای پرداخت بدهیهایش را با استفاده از وجه نقد و اوراق بهادار قابل تبدیل، اندازه میگیرد. اوراق بهادار قابل تبدیل، ابزار وام کوتاهمدتی هستند که به اندازهی وجه نقد ارزش دارند.
۴. سرمایهی در گردش خالص = داراییهای جاری – بدهیهای جاری
تعیین میکند که آیا یک شرکت میتواند با داراییهای جاری خود، تعهدات جاری خود را بپردازد؛ و اینکه مازاد یا کمبود چقدر است.
نسبتهای فعالیت
به کمک این نسبتها میتوان میزان ﻛﺎرآیی یک ﺷﺮﻛﺖ را در ﻛﺎرﺑﺮد منابع خود اﻧﺪازه گیری نمود.
۱. گردش مطالبات = فروش نسیهی خالص / میانگین حسابهای دریافتنی
کارآیی بسط نسیه و وصول آن را میسنجد. این نسبت میانگین تعداد دفعاتی را که شرکت در یک سال به وصول حسابهای باز خود میپردازد، نشان میدهد. نسبتهای بالا دلالت بر نسیهی مؤثر و فرآیند وصول دارند.
۲. میانگین دورهی وصول مطالبات = ۳۶۰ روز / گردش مطالبات
این نسبت به «گردش مطالبات برحسب روز» یا «دورهی وصول» معروف است و میانگین تعداد روزهایی را که یک شرکت مطالباتش را وصول میکند، اندازه میگیرد. هرچه این نسبت کوچکتر باشد، بهتر است. البته گاهی افراد به جای ۳۶۰، از عدد ۳۶۵ استفاده میکنند.
۳. گردش موجودی =هزینهی فروش / میانگین موجودی
نمایانگر تعداد دفعاتی است که موجودی، فروخته و جایگزین شده است. در نظر داشته باشید که بعضی نویسندگان در فرمول بالا، به جای هزینهی فروش از فروش استفاده میکنند. نسبت بالا نشاندهندهی این است که شرکت در مدیریت موجودیهایش کارآمد است.
۴. میانگین دورهی موجودی = ۳۶۰ روز / گردش موجودی
به عنوان «گردش موجودی برحسب روز» نیز شناخته میشود و نمایانگر تعداد روزهایی است که موجودی در انبار میماند. به عبارت دیگر، تعداد روزها را از زمان خرید موجودی تا فروش آن، میسنجد. همانند میانگین دورهی وصول مطالبات، هر چه این نسبت کوچکتر باشد بهتر است.
۵. گردش حسابهای پرداختنی = خریدهای نسیهی خالص / میانگین حسابهای قابل پرداخت
تعداد دفعاتی که یک شرکت حسابهای پرداختنیاش را در طول یک دوره میپردازد، نشان میدهد. نسبت کوچک طرفدار بیشتری دارد، چون بهتر است که پرداختها را تا حد امکان به تأخیر انداخت تا بتوان از پول برای اهداف مولد بیشتری استفاده کرد.
۶. میانگین دورهی پرداختنی = ۳۶۰ روز / گردش حسابهای پرداختنی
این نسبت به «گردش حسابهای پرداختنی بر حسب روز» یا «دورهی پرداخت» نیز معروف است و عدد میانگین روزهای سپری شدهی پیش از پرداخت تعهدات به عرضهکنندگان را میسنجد. برخلاف میانگین دورهی وصول مطالبات و میانگین دورهی موجودی، هرچه این نسبت بیشتر باشد، بهتر است (که در بالا توضیح داده شد).
۷. دورهی گردش عملیات = دورهی تولید و گردش کالا+ دورهی وصول مطالبات
تعداد روزهایی را که یک شرکت، چرخهی عملیاتی (مثلا خرید کالا، فروش آن، وصول میزان بدهی) را کامل میکند، میسنجد. هر چه چرخهی عملیاتی کوتاهتر باشد، یعنی شرکت فروش و وصول وجه نقد را سریعتر انجام میدهد.
۸. چرخهی تبدیل وجه نقد = چرخهی عملیاتی – میانگین دورهی پرداختنی
این نسبت میزان سرعت یک شرکت در تبدیل وجه نقد به وجه نقد را اندازه میگیرد. چرخهی تبدیل وجه نقد نمایانگر تعداد روزهایی است که یک شرکت برای خریدهایش پرداخت میکند، آنها را میفروشد و مقدار بدهی را وصول میکند. به طور معمول، این چرخه نیز همچون چرخهی عملیاتی، هرچه کوتاهتر باشد، بهتر است.
۹. گردش کل دارایی = فروش خالص / میانگین کل داراییها
کارآیی کلی یک شرکت در فروش را با استفاده از داراییهایش میسنجد. این فرمول شبیه بازده داراییهاست، با این تفاوت که به جای درآمد خالص، از فروش خالص استفاده میشود.
نسبتهای اهرمی
ﺗﺎمین نیازﻫﺎی مالی از ﻃﺮیق ایجاد بدهی را ﻧﺸﺎن میدﻫﺪ. در واﻗﻊ این ﻧﺴﺒﺖ ﻫﺎ تعیین میﻛﻨﻨﺪ ﻛﻪ ﺷﺮﻛﺖ ﺗﺎ ﭼﻪ ﺣﺪ نیازﻫﺎی
۱. نسبت بدهی = کل بدهیها / کل داراییها
نسبت داراییهای شرکت را که با بدهیها (تعهدات به شخص ثالت) سرمایهگذاری شده است، میسنجد. نسبت بدهی همچنین میتواند با استفاده از فرمول: ۱ منهای نسبت سرمایه، محاسبه شود.
۲. نسبت سرمایه = کل سرمایه / کل داراییها
نسبت کل داراییهایی که توسط سرمایه بهدست آمده است (مثلا سهام صاحبان و سود تجمعی شرکت) را تعیین میکند. نسبت سرمایه همچنین میتواند با استفاده از فرمول: ۱ منهای نسبت بدهی، بهدست آید.
معکوس نسبت سرمایه به عنوان ضریب فزایندهی سرمایه نیز شناخته میشود که برابر با کل داراییها تقسیم بر کل سرمایه است.
۳. نسبت بدهی-سرمایه = کل بدهیها / کل سرمایه
ساختار سرمایهی یک شرکت را ارزیابی میکند. نسبت بدهی-سرمایهی بیشتر از ۱ دلالت بر این دارد که شرکت زیر بار بدهی است و عدد کمتر از ۱ یعنی شرکت محافظهکار است.
۴. توان پرداخت بهره = سود قبل از بهره و مالیات / هزینهی بهره
تعداد دفعاتی را که هزینهی بهره به درآمد تبدیل شده است، میسنجد و مشخص میکند که آیا شرکت میتواند هزینهی بهرهاش را با استفاده از سود تولید شده بپردازد یا خیر.
نسبتهای ارزشگذاری و رشد
این نسبتها نشانگر پتانسیل یک شرکت برای رشد در آینده است.
۱. سود هر سهم (درآمد خالص – سود سهم ممتاز)/ میانگین سهام عادی معوقه
این نسبت، نسبت عواید هر سهم از سهام عادی را نشان میدهد. سود سهام ترجیحی از درآمد خالص کم میشود تا عوایدی در دسترس برای سهامداران عادی مشخص شود.
۲. نسبت قیمت به سود= قیمت بازار هر سهم / سود هر سهم
برای ارزیابی اینکه آیا سهامی بیش از حد گران یا ارزان است استفاده میشود. نسبت قیمت به سود نسبتا پایین میتواند نشاندهندهی این باشد که شرکت زیر قیمت است. به طور معکوس، سرمایهگذاران از شرکتهایی با نسبت قیمت به سود بالا، انتظار نسبت رشد بالاتری دارند.
۳. نسبت پرداخت سود سهام = سود نقدی هر سهم / سود هر سهم
نسبت درآمد خالصی که به مالکان تعلق میگیرد را تعیین میکند. همهی درآمد تعلق نمیگیرد، چون نسبت قابل توجهی برای عملیات سال آینده نگه داشته میشود.
۴. نسبت بازده سود سهام = سود نقدی هر سهم / قیمت بازار هر سهم
درصد بازگشت از طریق سود نقدی را در زمان مقایسه با قیمت پرداخت شده برای سهام اندازه میگیرد. بازده بالا برای سرمایهگذارانی جذاب است که به جای افزایش ارزش سرمایهی طولانیمدت، به دنبال سود نقدی هستند.
۵. ارزش دفتری هر سهم = حقوق صاحبان سهام عادی / میانگین سهام عادی
نشاندهندهی ارزش سهام بر پایهی هزینهی تاریخی آن است. ارزش حقوق صاحبان سهام عادی در دفاتر شرکتی بر میانگین سهام عادی پرداخت نشده تقسیم میشود.
نتیجهگیری
یک توصیهی مهم این است که در زمان محاسبهی یک نسبت که شامل یک قلم صورتِ درآمدی و یک قلم ترازنامه میشود، حتما قلم ترازنامه را به شکل میانگین حساب کنید. دلیل این کار این است که قلم صورت درآمد وابسته به یک دورهی کامل فعالیت است. قلم ترازنامه نیز باید منعکسکنندهی کل دوره باشد و به همین دلیل است که ما میانگین را حساب میکنیم.
نسبت های مالی دیگری نیز علاوه بر فهرست بالا وجود دارند، اما نسبتهای ذکر شده در این مقاله رایجترین نسبتهای مورد استفاده در ارزیابی کسبوکار هستند. در تفسیر نسبتها، بهتر است که برای مقایسه، مبنایی مثل نسبتهای تاریخی و استانداردهای صنعتی داشته باشید.
دیدگاه شما