بازار نزولی
تعریف بازار نزولی چیست؟
بازار نزولی به بازاری گفته میشود که در آن شرایط بازار موجب میشود قیمت اوراق بهادار بهطور مدام و روزانه کاهش یابد و بدبینی فراگیری باعث شکلگیری احساس منفی همگان نسبت به آینده و دشواری حفظ شرایط فعلی بازار شود. در چنین شرایطی سرمایه گذاران کاهش قیمت ها و زیان در بازار نزولی را پیشبینی میکنند و میدانند روند فروش هر چه بیشتر دارایی ها ادامه پیدا خواهد کرد، بنابراین فقط بدبینی است که روزبهروز بیشتر میشود. گرچه آمار و ارقام برای بازارهای مختلف متفاوت است اما معمولاً یک کاهش ۲۰ درصدی یا بیشتر در شاخص بورس های شناختهشدهای نظیر داو جونز یا S&P در طول یک بازه زمانی حداقل دو ماهه به عنوان نشانهای برای رکود در بازار و شکلگیری بازاری نزولی بهحساب میآید.
توضیحات مدیر مالی در مورد بازار نزولی
یک بازار نزولی نباید با فرآیند اصلاح یا تعدیل بازار که یک روند مقطعی با مدت زمان کمتر از دو ماه است، اشتباه گرفته شود. اگرچه فرآیند اصلاح بازار اغلب امکان بسیار خوبی را برای سرمایه گذاران فراهم میکند تا در بهترین نقاط ممکن وارد بازار شوند، اما در بازارهای نزولی بهندرت نقاط ورود خوبی برای سرمایه گذاران فراهم میشود، چون در این بازارها زمانبندی دقیق برای شناسایی و پیشبینی کف قیمت کار دشواری است. سرمایه گذاری در شرایط رکودی میتواند بسیار خطرناک باشد زیرا برای یک سرمایه گذار دشوار خواهد بود تا سودهای فوقالعادهای در دوره رکود بازار از آن خود کند.
معادل انگلیسی بازار نزولی عبارت است از:
Bear Market
اگر سؤال یا نظری دارید لطفاً در بخش پرسش و پاسخ سوالات مالی مطرح کنید. همینطور با اشتراکگذاری این نوشته در شبکههای اجتماعی شما هم در توسعه دانش مالی و سرمایه گذاری شریک شوید.
تغییر نقش دلار در صعود بورس
با رشد ۳/ ۱ درصدی شاخص کل بورس در روز گذشته، بازدهی این بازار از ابتدای سال از عدد ۲۸ درصد گذشت. استقبال همهجانبه سرمایهگذاران از سهام در حالی رقم خورد که ارز و طلا به حرکت خود در مسیر کاهشی ادامه دادند. عقبگرد ۴/ ۳ درصدی نرخ دلار و تنزل ۳/ ۴ درصدی بهای سکه در سال ۹۸، یکهتازی بورس در بین بازارها را بهتر نشان میدهد.
سال گذشته، بخش عمده بازدهی در بورس تهران ناشی از رشد دلار و موج تورمی به وجود آمده بود و این تصور را جا انداخت که رشد سهام از محل تقویت دلار صورت گرفته است. اکنون اما این سوال برای بسیاری از معاملهگران مطرح شده که با وجود عقبنشینی بهای ارزها چرا رشد شاخص سهام همچنان ادامه دارد. بررسیها نشان میدهد کاهش دمای ریسک سیاسی نقش عمده را در عقبگرد دلار ایفا کرده و در پی این خوشبینی، بخشی از پولها به انگیزه کسب سود راهی بازار سهام شده است. به بیان سادهتر کاهش ریسکهای غیراقتصادی موجب تقویت ریسکپذیری در اقتصاد کشور و در نتیجه اقبال بیشتر به بورس میشود. بنابراین مادامی که این انتظارات تداوم یابد، روند مخالف سهام و ارز طبیعی خواهد بود که البته در صورت تغییر نظم سیاسی، کانون گردش نقدینگی نیز به تناسب دستخوش تغییر خواهد شد.
شاخص کل بورس تهران در معاملات دیروز با رشد بیش از ۲۹۰۰ واحدی پس از سقفشکنی تاریخی خود تا مرز ۲۳۰ هزار واحد نیز رشد کرد. از سوی دیگر دلار در معاملات روزهای اخیر افتهای پرشتابی را تجربه کرده است. در بازه یکماهه دلار افت بیش از ۱۷ درصدی را تجربه کرده است و این در حالی است که شاخص بورس تهران رشد حدود ۹ درصدی را به ثبت رسانده است. به این ترتیب در شرایطی که سایر بازارها فضای نااطمینانی را برای سرمایهگذاران خود رقم زدهاند سهام با بازدهی قابل توجه سهامداران خود را به ادامه مسیر ۹۸ دلگرم نگه داشته است. در حالیکه نزول دلار به عقیده کارشناسان میتواند سیگنال منفی برای بازار سهام محسوب شود این سوال در شرایط کنونی زیاد پرسیده میشود که آیا صعود بورس با نزول اینچنینی دلار منطقی است؟
بورس در جدال بازارها
شاخص کل بورس تهران از ابتدای سال ۹۸ تا پایان معاملات دیروز بازدهی ۲۹ درصدی را به ثبت رسانده است. این عدد به این معنا است که اگر سبدی از سهام کل نمادهای بورسی بر اساس وزن ارزش بازار آنها در نظر گرفته شود، میزان بازدهی قابل دسترس حدود ۲۹ درصد است. این درحالی است که امکان کسب بازدهیهای به مراتب بیشتر وجود داشت. نگرانی از ریسک بالا همواره برای سرمایهگذار به خصوص در بورس مشاهده میشود. با این حال همانطور که در گزارشهای پیشین «دنیایاقتصاد» و همچنین سایت تحلیلی «دنیایبورس» عنوان شده بود به دلیل کارآیی پایین بورس تهران امکان کسب بازدهیهای قابل توجه با ریسکهای نهچندان بالا وجود دارد و تنها معاملهگر باید با متغیرهای اثرگذار آشنایی لازم را داشته باشد.
دیروز تا ساعت تنظیم این گزارش زیان دلار از ابتدای سال از ۳ درصد فراتر رفت (آخرین نرخهای دلار تا ساعت ۱۶ دیروز در کانال ۱۲۷۰۰ تومانی قرار داشت). سکه نیز دست از مقاومت کشید و گرچه با چشم امید به اونس طلا در برابر افت دلار مقاومت میکرد اما با فشار حداکثری دلار در بازار داخلی با افت به کانال ۴ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان رسید و افت ۴ درصدی از ابتدای سال را به ثبت رساند. افسار نوسان قیمتی سکه تا حد زیادی در اختیار دلار است. گرچه رشدهای اخیر قیمت طلای جهانی به حمایت از قیمت سکه و کاهش حباب انجامید اما در نهایت شدت نوسان دلار به حدی بالا است که اثر نوسان اونس طلای جهانی را خنثی کند.
در رقابت بازارها بورس پیشتاز است و در این خصوص بازار مسکن نیز چندان قابل اتکا نیست. در این خصوص باید گفت خرید ملک و مسکن به نقدینگی بسیار بالاتری برای حضور سرمایهگذاران نیاز دارد و این در حالی است که سرمایهگذاری در بورس با کمترین مبالغ نیز برای هر سرمایهگذاری امکانپذیر است. نکته دوم اینکه با توجه به نقدشوندگی پایین در بازار مسکن از این حیث قابل مقایسه با سهام نیست و حتی اگر رشد قیمت اسمی را شاهد باشیم اما لزوما این موضوع به معنای امکان نقد شدن این دارایی نیست و این در حالی است که بورس با نقدشوندگی بالایی همراه است. در این خصوص باید به ارزش معاملات بیش از هزار میلیارد تومانی در بورس تهران اشاره کرد. میانگین ارزش معاملات بورس تهران از ابتدای سال بیش از هزار میلیارد تومان بوده است. جهش نسبت ارزش معاملات سهام به کل نقدینگی کشور خود نشانهای از حرکت نقدینگی از سایر بازارها به سمت بورس است.
درخصوص جزئیات این موضوع نمیتوان اظهارنظر دقیقی داشت با این حال جهش نسبت ارزش معاملات به نقدینگی کل کشور در ماههای گذشته نسبت به زمستان سال ۹۶ تا بیش از ۵ برابر است؛ نسبت میانگین ارزش معاملات بورس به نقدینگی کشور در زمستان ۹۶ کمتر از ۰۱/ ۰ درصد بوده که این عدد در شرایط کنونی به بیش از ۰۵/ ۰ درصد رسیده است. از این موضوع میتوان این برداشت را داشت که بخشی از نقدینگی از دیگر بازارها به سمت بورس کشیده شدهاند.
در ادامه مقایسه بازارها گرچه بعضا شنیدهها از اعطای سود بالاتر از ۲۰ درصد از سوی برخی از بانکهای متخلف خبر میدهد با این حال بهصورت کلی نمیتوان چندان روی چنین اعدادی در این بازار حساب کرد. بهصورت ساده با فرض سود ۲۰ درصد یک سپردهگذار در بانک سود کمتر از ۵ درصد را از ابتدای سال کسب کرده است که از سود سهامداران بسیار کمتر است. در شرایط کنونی لازم است به ریسکها در کنار فرصتهای موجود توجه شود. گرچه بورس را میتوان همچنان جذابترین بازار سال ۹۸ مطرح کرد با این حال با توجه به گزینههای متفاوت سرمایهگذاری اگر به این موارد توجه نشود ریسک زیان نیز وجود خواهد داشت.
چرا دلار نزولی شد؟
درخصوص علت نزولی شدن دلار در گزارشهای «دنیای بورس» در هفتههای گذشته عوامل فشار بر نرخ دلار اشاره شد. عامل سیاسی در کنار انتظارات اقتصادی از آینده (نظیر احتمال کسری بودجه دولت) به رشد نرخ دلار در ماههای گذشته کمک کرد اما وضعیت فعلی متغیرها امکان توجیه نرخهای بالای دلار را نداشتند. یکی از مواردی که رئیس بانک مرکزی بسیار بر آن تاکید دارد جلوگیری از جبران کسری بودجه احتمالی دولت با چاپ پول توسط بانک مرکزی است که خود میتواند نقش بسزایی در کنترل انتظارات نگرانکننده آتی داشته باشد. همچنان نگرانی از احتمال کسری بودجه دولت با توجه به تعلل دولت در اتخاذ تصمیمات بهینه و حرکت در مسیر اصلاح اقتصادی وجود دارد.
در کنار انتظارات نگرانکننده اقتصادی که در عوامل سیاسی نیز گره خوردهاند، هراس سیاسی نقش بسزایی در رشد نرخ دلار داشت. در بدبینانهترین رخدادها مانند احتمال درگیری نظامی در منطقه، دلار به سطوح بیش از ۱۵ هزار تومان رسید. در شرایط کنونی نیز اخبار رایزنیهای کشورهای منطقه نظیر عراق، قطر یا ژاپن به خوشبینی سیاسی در میان فعالان اقتصادی دامن زده و ریزش دلار را به دنبال داشته است. سفر قریبالوقوع نخستوزیر ژاپن سیگنال سیاسی قدرتمندی بوده که فشار سنگین روانی را بر دلالان ارزی وارد کرده و دلار را به کانال ۱۲ هزار تومان سوق داده است.
آیا صعود بورس منطقی است؟
یکی از محرکهای اصلی رشد قیمتی سهام طی یک سال گذشته جهش نرخ دلار و تورم در اقتصاد کشور بوده است. شواهد نشان میدهد که همچنان بورس تا جبران عقبماندگی از متغیرهای اقتصادی پتانسیل رشد دارد و با وجود افت نرخ دلار همچنان میتوان رشد سهام را منطقی دانست. اگر بدون توجه به شرایط کنونی بورس تهران و متغیرهای اقتصادی و سیاسی به بررسی اثر دلار بر سهام بپردازیم مشخصا افت نرخ دلار در بازار داخل بر سودآوری شرکتهای بزرگ کالایی که وزن زیادی در تعیین مسیر شاخص کل بورس تهران دارند، اثر منفی دارد. در نتیجه بهصورت عمومی و بدون در نظر گرفتن شرایط موجود افت دلار میتواند بر شاخص سهام فشار وارد کند. علاوه بر این نمونه اثر افت نرخ دلار را میتوان در عقبنشینی تقاضا در بازارهای مختلف مانند بورس کالا (عقبنشینی تقاضا از کاتد ملی مس در معاملات دیروز و عدم توازن عرضه و تقاضا برخلاف رویه معاملات سقوط قیمت و اصلاح قیمت به چه معناست؟ ماههای قبل) نیز مشاهده کرد. بر این اساس در یک شرایط معمول افت قیمت کالاها در بورس کالا و احتمال افت سودآوری شرکتها در نتیجه نزول دلار میتواند بر شاخص کل بورس فشار وارد کند. با این حال همانطور که تاکید شد این موضوع برای یک شرایط معمول قابل قبول است و با این سقوط قیمت و اصلاح قیمت به چه معناست؟ فرض که سهام در یک تعادل نسبی با متغیرهای اثرگذار قرار دارد؛ در نتیجه با افت نرخ دلار انتظار برای واکنش منفی سهام نیز وجود دارد. این در حالی است که میتوان گفت بورس تهران همچنان از متغیرهای اثرگذار بر سهام مانند دلار عقب است و همچنان انتظار برای انعکاس نرخهای بالاتر دلار با نزدیک شدن نرخ نیما به بازار آزاد در صورتهای مالی شرکتهای بزرگ کالایی مانند پتروشیمیها ، فلزیها، پالایشیها و سایر شرکتها وجود دارد. این موضوع با افزایش نرخ فروش میتواند اثر مثبت خود را در سود شرکتها منعکس کند.
موضوع دیگر که در بخش قبل نیز به آن اشاره شد به علت عقبنشینی دلار در بازار آزاد بازمیگردد. در این خصوص سیگنال مثبت سیاسی پس از تنشهای ماههای قبل افت دلار را به دنبال داشته است. حال اگر همین موضوع برای بورس در نظر گرفته شود میتوان به علت منطقی بودن رشد سهام با وجود افت نرخ دلار در بازار آزاد رسید.
P/ E سهام در وضعیت سفید
تحلیلگران بورس تهران طی یک سال گذشته به دنبال موارد متعددی به خصوص هراس سیاسی، انتظارات خود از نسبت قیمت به درآمد شرکتها را کاهش دادند، در نتیجه در سود ثابت قیمتهای پایینتری برای شرکتها منطقی در نظر گرفته شد. گرچه سهام مسیر صعودی را در پیش گرفت با این حال رشد قیمتی سهام در نتیجه رشد فزاینده سودآوری بود اما با ریسکهای متعدد موجود به خصوص در بخش سیاسی به تدریج انتظارات از سودآوری شرکتها به سمت نسبت قیمت به درآمد (P/ E) ۴ حرکت کرد. بر این اساس بخش دوم جاماندگی بورس به این قسمت بازمیگردد. همانطور که در مطلب پیشین با عنوان «فرصت بورسبازی در باند نااطمینانی» اشاره شده بود به تدریج با رفع ابهامات باید در انتظار رشد نسبت قیمت به درآمد در سهام بود.
صعود بورس؛ نزول دلار
میتوان گفت همزمانی صعود بورس و نزول دلار میتواند منطقی باشد. نکته نخست به جاماندگی بورس از سطوح کنونی دلار (با وجود افتهای شدید اخیر) مرتبط است. نکته دوم نیز به لزوم تعدیل انتظارات حاصل از شدت اثر ریسکها در سهام بازمیگردد (فرصت بورسبازی در باند نااطمینانی). بر این اساس اگر سناریوهای مختلف سیاسی را مرور کنیم، علت این موارد مشخص شود. اگر بنا باشد وضعیت سیاسی کشور به حالت سفید بازگردد، گرچه انتظار برای نزول ادامهدار دلار در نتیجه بازگشت آرامش به اقتصاد کشور و تقویت محسوس درآمدهای ارزی دولت وجود دارد اما از سوی دیگر باید اثر این آرامش در سایر بازارها نیز مشاهده شود. در معاملات روزهای اخیر به دنبال افت نرخ دلار بهعنوان دماسنج انتظارات تورمی در اقتصاد کشور شاهد عقبنشینی نرخ سود در اسناد خزانه هستیم. علاوه بر این کاهش شدت ریسکهای سیستماتیک میتواند نسبت قیمت به درآمد انتظاری از سهام را به میانگین تاریخی بورس نزدیک کند و این موضوع عامل حمایتی قوی از سهام محسوب میشود. بنابراین برای مثال اگر دلار بنا باشد افت شدید حتی ۲۰ درصدی را تجربه کند، نرخهای انتظاری همچنان با نرخهای تسعیر شرکتهای بزرگ فاصله دارد. این در حالی است که با کاهش ریسک در بورس تهران انتظار برای افزایش نسبت قیمت به درآمد انتظاری وجود دارد و این دو اهرم میتواند سهام را در مسیر صعودی یاری کند. سناریوی دوم اینکه گشایش سیاسی در کوتاهمدت با وجود سیگنالهای مثبت موجود رخ ندهد در نتیجه بار دیگر احتمال ادامه نوسان سیاسی دلار وجود خواهد داشت. حتی با فرض حفظ سطوح کنونی دلار در این سناریو باید بار دیگر به اختلاف نرخ تسعیر دلار در صورتهای مالی شرکتها به خصوص بزرگان (نرخ نیما) و نرخ بازار آزاد توجه داشت. در بخش دوم نیز همانطور که در مطالب پیشین اشاره شد بخش قابل توجهی از ابهامات درخصوص مقدار و نرخ صادرات شرکتها رفع شده است و اگر بدترین سناریوی سیاسی کنار گذاشته شود، بورس در جدال با دیگر بازارها نیز همچنان جذاب است. درخصوص سناریوی دوم سیاسی لازم است به اثرات اقتصادی چنین موضوعی نیز توجه شود. برخی بار دیگر به شبیهسازی وضعیت کنونی سهام با مهر اشاره میکنند. علت این موضوع در نگاه معاملهگران این است که در مهرماه بورس پس از برخورد با سقف تاریخی خود به دنبال ریزش شدید دلار در بازار آزاد مسیر نزولی را در پیش گرفت و در شرایط کنونی نیز معاملهگران این موضوع را مطرح میکنند که احتمال تکرار این موضوع وجود دارد. بر اساس آنچه تاکنون توضیح داده شد میتوان از نظر منطقی این موضوع را رد کرد. نکته مهم در رفع ابهام از فروش شرکتهای صادراتی در شرایط تحریم است. در مهر سال گذشته دقیقا یک ماه پیش از تحریمهای سختگیرانه آمریکا سردرگمی بسیاری میان تحلیلگران بورسی درخصوص اثر احتمالی این موضوع بر سودآوری شرکتها وجود داشت. این نگرانیها از نرخ فروش تا مقدار فروش شرکتهای صادراتی را نشانه گرفته بود. اما در ماههای اخیر و در دوران تحریم این معضلات محک زده شدند و اثرات خود را در صورتهای مالی شرکتها نیز منعکس کردند. در شرایط کنونی علاوه بر موارد سیاسی و اقتصاد داخلی باید توجه ویژهای به بازار جهانی نیز داشت که در معاملات امروز نوسان قیمتی بازار جهانی میتواند نقش بسزایی در بورس تهران داشته باشد. علاوه بر این در سناریوهای مختلف سیاسی باید اثر آن بر وضعیت تولید و فروش شرکتها در نظر گرفته شود.
آموزش خرید ارز دیجیتال در کف قیمت
بسیاری از معامله گران به اشتباه تصور می کنند خرید در کف قیمت، به معنی خرید هنگام ریزش بازار است، اما استفاده از این استراتژی کمی پیچیده تر است. خرید در کف قیمت به این معنی است که سرمایه گذاران بهترین زمان برای ورود به بازار را تعین کرده و رمز ارز مورد نظر خود را با کم ترین قیمت خریداری کنند. برای استفاده از این استراتژی برخی از عوامل موجود در بازار کریپتو باید مورد برسی قرار بگیرند تا نتیجه مطلوب به دست آید.
خرید در کف قیمت چیست؟
همانطور که گفته شد اصطلاح " خرید در کف قیمت" هیچ ارتباطی به خرید هنگام ریزش ارز های دیجتال ندارد بلکه شاخص های مهمی در تحلیل تکنیکال وجود دارند که به معامله گران نشان می دهند قیمت بیت کوین یا سایر رمز ارز ها در پایین ترین نقطه خود وجود دارد یا خیر. در واقع هنگامی خرید در کف قیمت مورد استفاده قرار می گیرد که روند یک رمز ارز در حالت نزولی ثابت بماند، برخی از عواملی که در این استراتژی تحت نظر گرفته می شود به شرح زیر می باشد:
پله ای خرید کنید: این عمل به شما کمک می کند اگر یک رمز ارز دچار کاهش قیمت بیشتری شد بتوانید دوباره خرید کنید.
از خرید های سفارشی استفاده کنید: شما می توانید با سفارشی کردن نقاط خرید و فروش معاملات خود زمان خرید در کف قیمت را تنظیم کنید، هنگامی که قیمت به سطح های پایین تر کاهش میابد خرید به صورت خودکار انجام می شود.
از ابزار های تحلیل استفاده کنید: نمودار ها و اندیکاتور های فراوانی در بازار وجود دارند که اگر آموزش کار با آن ها را دیده باشید می توانید از روند حدودی یک رمز ارز در آینده با خبر بشوید.
از stop loos استفاده کنید: تعیین حد ضرر و سود در معاملات فیوچرز از اهمیت بالایی برخوردار بوده و کمک زیادی به خرید در کف قیمت می کند.
بسیاری از سرمایه گذاران روند رمز ارز ها را طبق مواردی که در بالا نام برده شد با کمترین قیمت خریداری می کنند و مجدادا هنگام افزایش قیمت، رمز ارز مورد نظر را به فروش می سانند.
نحوه تشخیص زمان درست برای خرید درکف قیمت
برای بهره وری از استراتژی خرید در کف قیمت، باید زمان درست برای اعمال این فرایند را تشخیص بدهید، برخی از عوامل نشان دهنده زمان درست برای خرید یک رمز ارز در ادامه دسته بندی شده است:
• برسی عامل روند نزولی: آگاهی داشتن از عواملی که بر قیمت تاثیر گذاشته اند از اهمیت بالایی برخوردار است. مثلا زمانی که بازار نسبت به شایعات پیرامون یک رمز ارز روند نزولی در پیش می گیرد با زمانی که رمز ارز مورد نظر در حال اصلاح خوردن است متفاوت بوده و تاثیر آن نیز متفاوت عمل می کند. در نتیجه ابتدا باید بداند علت نزولی بودن رمز ارز مورد نظرتان چیست تا بتوانید خرید در کف قیمت را نیز پیشبینی کنید.
• همیشه در زمان اصلاح خرید نکنید: با آنکه خرید هنگام کاهش قیمت یک رمز ارز ممکن است سودآور باشد اما همیشه اصلاح ها به معنی خرید در کف قیمت نمی باشند. اما اگر شما فرد مشغولی هستید و نمی توانید دائما بازار را زیر نظر بگیرید از ابزار Limit Order استفاده کنید تا هنگامی که قیمت یک رمز ارز به قیمت تعیین شده شما رسید به طور خودکار خرید انجام شود.
• تایم فریم ها را برسی کنید: تایم فریم ها ابزار مناسبی برای ترید هستند که با برسی آن ها اطلاعات زیادی کسب می شود. پس از برسی نقاط حد ضرر و سود را در تایم فریم های بلند مدت قرار دهید.
با استفاده از روش های بالا می توانید به طور تقریبی حرکت ارز های رمز نگاری شده را پیشبینی کرده و از خرید مناسب خود سود کسب کنید. بهتر است از اندیکاتور RSI در این روش استفاده کرد که یکی از دقیق ترین ابزار های تحلیل تکنیکال است.
نتیجه گیری
میان اصلاح کوتاه مدت و ریزش قیمت مرز باریکی است که تریدر ها با تشیص درست آن می توانند خرید در کف قیمت داشته باشند و از روند نزولی یک رمز ارز بهره ببرند. این روش به نظر ساده می آید اما نیاز به برسی نمودار ها و اندیکاتور های تحلیل تکنیکال دارند تا نتیجه طبق پیشبینی از آب در بیاید. البته این استراتژی نیز صد در صد دقیق نیست و مانند تمام روش های دیگر امکان درصد خطا در آن وجود دارد، اما نسبت به استراتژی های دیگر بهتر و سود ده تر می باشد.
نسبت P/E چیست؟ (راهنمای کامل)
اگر با ادبیات بازار بورس آشنا باشید، به احتمال قوی نام نسبت P/E را شنیدهاید. زمانی که بحث ارزشگذاری سهام پیش میآید، نسبت قیمت به درآمد (پی بر ای) از قدیمیترین و پراستفادهترین معیارها است. با وجودی که این نسبت به سادگی محاسبه میشود، تفسیر آن مشکل است و در حالی که میتواند در شرایطی خاص اطلاعاتی مفید به ما برساند، در زمانی دیگر ممکن است کاربرد مفیدی نداشته باشد. در نتیجه، بسیاری از سرمایهگذاران از این نسبت به درستی استفاده نمیکنند و بیشتر از حد لازم به این نسبت ارزش میدهند. در این مطلب قصد داریم بیشتر با این نسبت آشنا شویم و درباره چگونگی استفاده یا عدم استفاده از آن در تحلیل و بررسی سهام، صحبت کنیم.
بحث P/E و این که سهم با پی به ای (P/E) بالا خوب است یا پایین، همیشه جزو مواردی بوده است که نظرات زیادی درباره آن داده میشود. در ویدئوی زیر بررسی میکنیم که منظور از نسبت p/e و eps چیست و پس از آن، به بیان نکات پرکاربرد این نسبت مهم در بازار بورس اوراق بهادار خواهیم پرداخت.
منظور از نسبت p/e چیست؟
P/E خلاصهشده نسبت قیمت سهم (P مخفف Price) به درآمد هر سهم (EPS مخفف Earning Per Share) است. همان طور که از نام آن مشخص است، برای محاسبه P/E ، قیمت فعلی سهم را بر درآمد هر سهم (EPS) تقسیم میکنید:
درآمد هر سهم (EPS)/قیمت سهم در بازار= P/ E
اغلب محاسبه نسبت P/E بر اساس سود محققشدهای است که در آخرین گزارش سالیانه ذکر میشود. گاهی مقدار EPS موجود در فرمول P/E را EPS تقریبی و پیشبینی شده سال آینده در نظر گرفته میشود که به «پیشبینی درآمد هرسهم سال مالی» آینده نیز مشهور است. همچنین ممکن است برخی بر اساس EPS دو فصل گذشته (۶ ماه گذشته)، EPS آینده را تخمین بزنند و P/E را با این مقدار محاسبه کنند.
اختلاف چندانی بین این متغیرها وجود ندارد. با این حال، مهم است بدانید که در محاسبه با روش اول از اطلاعات تاریخی واقعی سهم استفاده میکنید؛ در صورتی که در پیشبینی EPS ماههای آینده، بر اساس EPS ماههای قبل، الزاما تخمینها دقیق و کامل نیست.
در شرکتهایی که سودده نیستند و EPS منفی دارند، وضعیتی چالشبرانگیز برای محاسبه P/E به وجود میآید و نظرات مختلفی در این موارد وجود دارد. برخی بر این باورند که باید P/E را منفی حساب کرد، برخی دیگر معتقدند باید P/E صفر به سهم داده شود و بسیاری از افراد دیگر این طور محاسبه میکنند که P/E اصلا برای این سهم وجود ندارد.
متوسط P/E کل بازار بورس را نیز میتوان محاسبه کرد. این رقم در کشورهایی مانند آمریکا بین ۱۵-۲۵ در نوسان است ولی در بورس ایران بسیار کمتر و معمولا بین ۱۰-۴ محاسبه میشود. نوسانات موجود در P/ E به طور قابل ملاحظهای به وضعیت اقتصادی و عواملی مانند تورم بستگی دارد. از طرفی نسبت P/E بین صنایع و حتی شرکتها میتواند اختلاف زیادی داشته باشد. برای مشاهده P/E و EPS هر سهم میتوانید به وب سایت tsetmc مراجعه کنید.
بیشتر بخوانید: آموزش سایت tsetmc
نسبت P/E چه اطلاعاتی به سرمایهگذاران میدهد؟
برخی از سرمایهگذاران اعتقاد دارند عدد P/E سهم به ما میگوید که با خرید سهم، چندسال طول میکشد تا سرمایه ما به اصطلاح برگردد؛ در حالی که این محاسبه، نوعی نگاه خیلی ساده و ابتدایی به نسبت P/E است. سودآوری شرکتها و تغییرات آن همواره مورد توجه سهامدارن قرار میگیرد. علاوه بر این، اخبار و اتفاقاتی که ممکن است سودآوری شرکتها را تحت تاثیر قرار دهد، زیر ذرهبین سهامداران قرار دارد. در ویدئو بالا، سودآوری شرکتها و دو معیار eps و p/e را بررسی کردهایم.
رشد سود سهام
با وجودی که EPS موجود در نسبت P/E بر اساس درآمد ناشی از ۴ فصل گذشته سهم محاسبه میشود، نسبت P/E چیزی بیشتر از یک معیار برای عملکرد گذشته شرکت است و به نوعی انتظارات سرمایهگذاران برای رشد یک شرکت را نیز نشان میدهد. به یاد داشته باشید که قیمت هر سهم منعکسکننده طرز فکر سرمایهگذاران نسبت به ارزش آن سهم است و رشد آینده نیز در قیمت سهام لحاظ شده است. در نتیجه، یک راه بهتر برای تفسیر نسبت P/E این است که این نسبت را یک بازتاب از خوشبینی نسبت به آینده و سودآوری شرکت بدانیم.
اگر یک شرکت نسبت P/E بالاتر از بازار یا متوسط صنعت داشته باشد، به این معنی است که بازار انتظار بزرگی از این شرکت در طی ماهها و سالهای آینده دارد. یک شرکت با P/E بالا در نهایت مجبور خواهد شد تا سودآوری خود را به طرز چشمگیری افزایش دهد و در غیر این صورت، لازم است قیمت سهام شرکت کاهش یابد.
ارزش سهام
استناد به نسبت P/E در مقایسه با در نظر گرفتن ارزش بازاری سهام به تنهایی، معیار اندازهگیری بهتری برای ارزش سهام محسوب میشود (در نظر گرفتن قیمت و EPS با هم، بهتر میتواند ارزش سهام را نشان دهند تا توجه صرف به قیمت سهم). برای مثال اگر همه متغیرها را ثابت در نظر بگیریم، یک سهم ۱۰۰۰ تومانی با P/E برابر با ۲۵، گرانتر از سهمی با قیمت ۴۰۰ تومان و P/E برابر ۸ است. البته توجه داشته باشید که محدودیتهایی در این نوع از تحلیل وجود دارد و شما نمیتوانید نسبت P/E دو شرکت مختلف را با هم مقایسه کنید تا بدانید کدامیک ارزش بیشتری دارد.
تشخیص بالا یا پایین بودن نسبت P/E بدون در نظر گرفتن دو فاکتور زیر، مشکل است:
۱ – نرخ رشد سود شرکت
سرعت رشد شرکت در گذشته چقدر بوده است و آیا انتظار میرود در آینده این سرعت رشد افزایش یابد یا حداقل ادامه پیدا کند؟ وقتی یک شرکت در گذشته نرخ رشد ۵ درصدی داشته و هنوز یک P/E بسیار بالا دارد، مشخص میشود که چیزی در این میان درست نیست. اگر نرخ رشد پیشبینی شده، نسبت P/E را توجیه نکند، بنابراین ممکن است سهام بیش از ارزش خود قیمتگذاری شده باشد. در این شرایط، تمام کاری که میتوانید انجام دهید این است که نسبت P/E را بر اساس EPS برنامهریزی شده (پیشبینی شده) محاسبه کنید.
۲ – صنعت
مقایسه شرکتها تنها در صورتی مفید است که هر دو شرکت در یک صنعت باشند. برای مثال، مقایسه P/E شرکتی که در صنعت پتروشیمی ایران فعال است با شرکتی که در گروه خودروسازان قرار دارد اشتباه است. چون چشمانداز، پایداری رشد و سود در صنعت، سریع یا کند بودن تغییرات و سایر موارد در صنایع مختلف با هم متفاوت است. بنابراین لازم است شرکتهایی را که رشد زیاد دارند با سایر شرکتها در همان صنعت یا با متوسط صنعت مقایسه کنیم.
مشکلات و دامهای P/E
تا این جا یاد گرفتیم که در شرایط درست، نسبت P/E میتواند به ما کمک کند تا تشخیص دهیم قیمت سهام بیش از ارزش واقعی آن است یا کمتر. اما نسبت P/E دامها و مشکلات خود را دارد و بررسی آن، تنها در شرایط خاصی معتبر است. بعضی فاکتورهایی که میتواند باعث شود نسبت P/E، سودمندی خود را از دست بدهد شامل این موارد است:
حسابداری
محاسبه درآمد یک بخش از حسابداری است که شامل موارد غیر نقدی نیز میشود. علاوه بر این، مشخص کردن درآمد بر اساس قوانین حسابداری انجام میشود و در طول زمان ممکن است این قوانین تغییر یابد یا در هر کشور متفاوت باشد. به این ترتیب، سود (EPS) بسته به چگونگی دفترداری و حسابداری میتواند به صورتهای متفاوت محاسبه شود. در نتیجه، مقایسه سودها (EPS ها) با یکدیگر گاهی به مقایسه سیب و پرتقال شبیه است!
در شرایطی که اقتصاد کشور تورم بالایی را تجربه میکند، طبعا هزینههای استهلاک به دلیل بالا رفتن هزینههای جایگزینی کالاها و تجهیزات، در مقایسه با سطح عمومی قیمتها کم در نظر گرفته میشود. بنابراین در زمانهای تورمی P/E ها عموما پایینتر میآیند؛ چرا که بازار سودها را که به صورت ساختگی به بالا گرایش دارد تخریبشده میبیند. مانند تمامی نسبتها، بررسی P/E در گذر زمان برای پی بردن به روند آن ارزشمند است. البته تورم این بررسی را دشوار میکند زیرا اطلاعات گذشته در زمان حال سودمندی کمتری دارد.
تفسیرهای مختلف
نسبت P/E پایین در یک شرکت، الزاما به این معنی نیست که قیمت سهام آن کمتر از ارزش واقعی قرار دارد. بلکه ممکن است این معنی را داشته باشد که بازار، شرکت را در حال رفتن به سمت مشکلاتی در آینده میبیند. قیمت سهام شرکتها به دلیل خاصی پایین میآید. دلیل افت P/E میتواند اعلام شرکت مبنی بر برآورده نشدن سود مورد انتظار باشد.
تنها به اتکای P/E سهام نخرید!
یکی از اشتباهات رایجی که سرمایهگذاران غیر حرفهای مرتکب میشوند، خرید سهام صرفا به دلیل P/E بالا یا پایین آن است. توجه کنید که ارزشیابی سهام تنها با تکیه بر شاخصهای سادهای مانند P/E، سادهانگارانه و نادرست است. با وجودی که P/E بالا ممکن است به معنی این باشد که قیمت سهام بیشتر از ارزش آن است، هیچ تضمینی وجود ندارد که بعدا به سرعت پایین بیاید. از سمت دیگر، توجه کنید که حتی اگر قیمت یک سهم زیر ارزش خود باشد ممکن است ماهها یا حتی سالها طول بکشد تا بازار ارزش آن را اصلاح کند.
تجزیه و تحلیل سهام، امری بسیار پیچیدهتر از دانستن چند نسبت ساده است. به خاطر داشته باشید که نسبت P/E قطعهای از پازل ارزشگذاری سهام است اما تمام آن نیست.
برای ثبت نام در دوره تحلیل بنیادی کاربردی کلیک کنید:
سخن آخر
در نهایت چه چیزی درباره نسبت P/E یاد گرفتیم؟ با وجودی که P/E معمولا حرف آخر را درباره ارزش سهام نمیزند، میتوان با مقایسه P/E دو شرکت در یک صنعت، P/E شرکت با P/E صنعت مورد نظر و مقایسه P/E فعلی با P/E تاریخی خود سهم، سقوط قیمت و اصلاح قیمت به چه معناست؟ دید دقیقتری به دست آورد. به عنوان جمعبندی، نکات زیر را در نظر داشته باشید:
پی بر ای نسبتی است که از تقسیم ارزش بازاری سهم یا همان قیمت روز سهم (Price) به سود هر سهم ( EPS ) به دست میآید.
با توجه به این که EPS مقدار درآمد هر سهم را مشخص میکند، معیاری برای سودآوری شرکت به حساب میآید.
نسبت P/E از نظر تئوریک بیانکننده این موضوع است که سرمایهگذار تمایل دارد در ازای یک واحد سود، چند واحد پول بپردازد و از منظر دیگر، این نسبت بیانگر دید سرمایهگذاران (خوشبینی یا بدبینی) نسبت به رشد شرکت در آینده است.
در میان دو عدد ارزش بازاری سهم و P/E، نسبت P/E گزینه مناسبتر و شاخص بهتری برای ارزشگذاری سهام به شمار میآید.
زمانی که شرایط اقتصادی کشور با تورم شدید همراه است، P/E شرکتها و صنایع دستخوش تغییرات کاهشی خواهد شد.
تغییرات موجود در اصول حسابداری و متعاقب آن روشهای متفاوت در محاسبه سود EPS، موجب میشود تحلیل نسبت P/E با دشواریهایی همراه باشد.
استناد به نسبت P/E به تنهایی معیار مناسبی برای انجام معاملات نیست و لازم است این معیار با مواردی همچون نرخ رشد صنعت در نظرگرفته شود.
نسبت P/E میتواند از EPS سال مالی قبل یا EPS پیشبینی شده سال مالی آینده یا میانگین این دو محاسبه شود.
پولبک چیست؟
وقفه در روند قیمتی، طوری که روند اصلی قیمتی تغییری نکند. به عنوان نمونه فرض کنید در یک روند صعودی هستید. قیمت از 100 تومان به 200 تومان رسیده است. حال قیمت در حال کاهش می باشد. قیمت تا 124 تومان کاهش پیدا می کند، سپس مجدد روند صعودی خود را تا 300 تومان ادامه می دهد.
کل حرکت قیمتی یک روند صعودی می باشد. که این روند صعودی از دو موج صعودی یا جنبشی تشکیل شده است. یک ریز موج نزولی نیز در این موج کلی قرار دارد.
کاربرد پولبک
پولبک در روندهای صعودی، فرصت مجدد خرید مجدد برای استفاده از رشد قیمت می باشد. پولبک در روند نزولی، فرصت خروج برای جلوگیری از ضرر بیشتر می باشد.
نمونه پولبک در روند صعودی
نمونه پولبک در روند صعودی (سرمایه گذاری صنایع فولاد)
همانطور که در تصویر فوق مشاهده می کنید، قیمت سهم سرمایه گذاری صنایع فولاد با نماد وتوکا در یک روند صعودی پولبک کرده است.
اگر سهام بانک ملت رو داری این پست رو ببین : تحلیل تکنیکال وبملت
قیمت آن از حوالی 700 تومان شروع به رشد کرده است و تا 1800 تومان رسیده است. سپس موج اصلاحی را تا 1400 تومان داشته و پس از اتمام پولبک مجدد وارد روند صعودی خود شده است. وقتی که در حال اتمام پولبک و برگشت می باشد، فرصت دوباره برای خرید سهم می باشد.
نمونه پولبک در روند نزولی
یک نمونه پولبک در روند نزولی (زامیاد)
همانطور که در تصویر فوق مشاهده می کنید، قیمت سهام شرکت زامیاد، در یک روند نزولی قرار گرفته است. هنگامی که روند نزولی در حال پولبک می باشد، بهترین فرصت برای خروج از سهم و جلوگیری از ضرر بیشتر می باشد.
شما با مطالعه ی این مقاله و تمرین بیشتر :
- می دانید پولبک به چه معناست؟
- کاربرد پولبک در بورس را می توانید تشخیص دهید.
- زمان خروج از سهم در روند نزولی را تشخیص دهید.
- زمان خرید مجدد و پله ی دوم در روند صعودی را می توانید تخمین بزنید.
برای تشخیص دقیقتر نقاط پولبک، باید توانایی رسم حمایت و مقاومت را داشته باشید. بدین منظور پیشنهاد می کنیم در دوره آموزش بورس شرکت کنید.
- Share on Twitter
- Share on Facebook
- Share on Pinterest
- Share on LinkedIn
- Share on Reddit
برچسب ها: پولبک به چه معناست، تشخیص پولبک، چه پولبکی مناسب خرید است، شناسایی پولبک، کاربرد پولبک در روند صعودی،
دیدگاه شما