نظریه "چارلز داو" در بازار سرمایه


نظریه داو

EPSnews

اخبار/ گزارش و تحلیل بازار سهام (بورس) درسود نیوز/ قیمت برداشت ذهنی معامله گران از ارزش یک سهم است

نظریه «چارلز داو» در بازار سرمایه چه می گوید؟

نظریه داو بر این فرضیه استوار است که قیمت، بازتاب همه اطلاعات موجود است. قیمت نشان دهنده مجموعه‌ای از بیم و امید و انتظارات همه مشارکت کنندگان در بازار است.

نظریه "داو" در بازار سرمایه، از آن دسته نظریاتی است که اوضاع و روند حرکتی بازار را تعیین می‌کند و در حدود ۱۰۰ سال پیش توسط "چارلز داو" اولین سردبیر روزنامه وال استریت ژورنال مطرح شد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بازار سرمایه (سنا)، عقاید او پایه‌های تحلیل تکنیکی و نظریه داو امروز را تشکیل می‌دهد. چارلز داو اعتقاد داشت که رفتار شاخص‌ها بازتاب بیم و امید سراسر بازار است. الگو‌های رفتاری مورد نظر او در مورد همه بازار‌های سراسر جهان کاربرد دارد. چارلز داو نظریه خود را از تحلیل قیمت بازار در اواخر قرن نوزدهم گرفت. با این که نظریه داو منسوب به "چارلز داو" است، اما "نلسن" و "همیلتون" آن را به صورت امروزی اصلاح کردند.

نظریه داو بر این فرضیه استوار است که قیمت، بازتاب همه اطلاعات موجود است. قیمت نشان دهنده مجموعه‌ای از بیم و امید و انتظارات همه مشارکت کنندگان در بازار است. حرکات نرخ بهره، انتظارات در مورد درآمد، پیش بینی عواید، نوآوری در کالا و هر چیز دیگری بر قیمت‌های بازار تأثیر می‌گذارند و آنچه انتظارش را ندارید اتفاق می‌افتد.

همیلتون متوجه شد بعضی اوقات بازار نسبت به اخبار خوب، واکنش منفی نشان می‌دهد. برای او این امر استدلال ساده‌ای داشت: بازار به جلو نگاه می‌کند و اخبار قبل از آن که به دست عموم برسند در قیمت‌ها انعکاس یافته اند.

این اصل معنی ضرب المثل قدیمی وال استریت را روشن می‌کند که می‌گوید "در شایعات بخرید در اخبار بفروشید. " یعنی با شروع درز کردن شایعات خریداران وارد می‌شوند و قیمت‌ها را بالا می‌برند و وقتی خبر‌ها رسید قیمت‌ها آنقدر بالا رفته که به طور کامل بازتاب آن اخبار شده اند.

بر طبق اصول نظریات داو؛ همه چیز در شاخص‌ها لحاظ می‌شود.

بر اساس این نظریه، شاخص بازار سه نوع روند دارد. یک روند؛ خود دارای سه مرحله است مثلا در یک روند صعودی، ابتدا بازار در جهت اصلی روند حرکت میکند در مرحله بعد یک حرکت اصلاحی دارد که یک سوم تا دو سوم مسیر را در بر میگرد که این روند ثانویه است.

نوساناتی که در بطن روند ثانویه وجود دارد مرحله سوم روند است. روند‌های بزرگ دارای سه مرحله هستند: مرحله تراکم یا تجمیع، مرحله مشارکت عمومی و مرحله توزیع.

داو بر این اعتقاد بود که شاخص‌ها باید همدیگر را تأیید کنند و حجم معاملات باید روند را تأیید کند. در روند صعودی حجم معاملات بالا می‌رود و روند‌ها تا زمانی که اخطار قطعی بازگشت دریافت نکنند به حرکت خود ادامه می‌دهند.

بازدید کنندگان و علاقمندان وبلاگ سود نیوز epsnews.blogfa.com از این پس می توانند در زمان های عدم سرویس از طریق بلاگفا از وبلاگ دوم این گروه epsnews.blogsky.comدر این مجموعه بازدید کنند. وبلاگ سوم این گروه نیز epsnews.mihanblog.com می باشد. مطالب قابل ارائه وبلاگ عبارت است از: 1- آموزش کاربردی و اثربخش سرمایه گذاری در بازار سهام 2- ارائه اخبار مهم روزانه بازار سهام 3- ارائه اخبار مرتبط با اقتصاد جهانی و اقتصاد داخلی مرتبط با بازار سهام 4- بررسی وضعیت شرکتهای پذیرفته شده در بورس و فرا بورس 5- ارائه اخبار مربوط به سود اعلامی شرکتها و تحلیل آنها 6 -مروری بر شایعات و تیپ شناسی آنها 7- سایر موارد بورسی اطلاعیه رفع مسولیت : این وبلاگ فقط جنبه آموزشی و اطلاع رسانی دارد و به هیچ عنوان بر اساس مطالب وبلاگ، بخش نظرات و ایمیلهای ارسالی خرید و فروش نفرمایید. در ضمن بخش نظرات ممکن است حاوی مطالب مختلف از افراد با نیات گوناگون باشد، لطفا مراقب معاملات خود در بازار باشید. نخست دانش و دوم تجربه خود را در بازاربالا ببرید و نهایتا در صورت آمادگی کامل با حداقل سرمایه در این بازار مشغول شوید. بدون آموزش و بررسی توسط خودتان وارد هیچ بازاری نشوید. مسولیت سرمایه گذاری با خودتان است، پس خوب بررسی کنید. جمله مهم برای فعالیت در بازار: هـر حـقـیـقــتی در بازار از سـه مـرحـلـه می گـذرد: ابـتـدا، بـه مـسـخره گـرفـتـه مـی شود بـعـد بـه شـدت بـا آن مـخالـفـت مـی شـود و در آخـر، بـه عـنـوان امـری بـدیهـی پـذیـرفـتـه می شـود. محل تشکیل کلاس های آموزشی بورس مدیر وبلاگ: .

تئوری داو (Dow Theory) چیست و چه ارتباطی با تحلیل تکنیکال دارد؟

تئوری داو (Dow Theory) چیست و چه ارتباطی با تحلیل تکنیکال دارد؟

تئوری داو یک تئوری مالی است که توسط "چارلز داو" هنگام بررسی دو شاخص "میانگین صنعتی داو جونز" (DJIA) و "میانگین حمل و نقل داو جونز" (DJTA) توسعه داده شده است. طبق این تئوری، مارکت در یک روند صعودی است اگر یکی از میانگین های آن (یعنی میانگین صنعتی یا حمل و نقل) بالاتر از یک قله مهم قبلی باشد و با پیشرفت مشابهی در میانگین دیگر همراه یا به دنبال آن باشد. به عنوان مثال، اگر میانگین صنعتی داوجونز (DJIA) به یک سقف متوسط صعود کند، انتظار می رود که میانگین حمل ونقل داوجونز (DJTA) در یک بازه زمانی معقول از همین رویه پیروی کند.

درک تئوری داو

تئوری داو چیست

تئوری داو رویکردی برای ترید است که توسط چارلز داو ایجاد شد که به همراه ادوارد جونز، کمپانی داو جونز را تأسیس کردند و میانگین صنعتی داوجونز را در سال 1896 توسعه دادند. داو این نظریه را در مجموعه ای از مقاله های وال استریت ژورنال، که او یکی از بنیانگذاران آن بود، بیان کرد.

چارلز داو در سال 1902 درگذشت و به دلیل مرگ او هرگز نظریه کامل خود را در بازار منتشر نکرد؛ اما چند تن از پیروان و همکاران او آثاری را منتشر کردند که در مقالات مختلف گسترش یافته است که از جمله آن ها می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • بارومتر بازار سهام اثر ویلیام همیلتون (1922)
  • تئوری داو اثر رابرت ریا (1932)
  • "چگونه به 10000سرمایه گذار برای کسب سود در سهام کمک کردم" اثر جرج شفر (1960)
  • تئوری داو امروزی اثر ریچارد راسل (1961)

داو معتقد بود که بازار سهام به عنوان یک کل، معیار قابل اعتمادی از شرایط کلی کسب و کار در داخل اقتصاد است و با تجزیه و تحلیل کل بازار، می توان آن شرایط را به دقت اندازه گیری کرد و جهت اصلی روندهای بازار و جهت احتمالی تک تک سهام را شناسایی کرد. این نظریه در تاریخ بیش از 100 ساله خود دستخوش تحولات زیادی شده است؛ از جمله مشارکت های ویلیام همیلتون در دهه 1920، رابرت ریا در دهه 1930 و جورج شفر و ریچارد راسل در دهه 1960. جنبه های این نظریه جایگاه خود را از دست داده اند؛ به عنوان مثال، تأکید آن بر بخش حمل ونقل یا راه آهن، در شکل اصلی اش نمونه ای از این موضوع است. اما رویکرد داو همچنان هسته تحلیل تکنیکال مدرن را تشکیل می دهد.

شش جزء اصلی تئوری داو

تئوری داو دارای 6 جزء اصلی می باشد. این موارد عبارت اند از:

    تنها چیزی است که به آن احتیاج داریم.
  • روندهای بازار از نظر زمانی سه نوع هستند.
  • روندهای اصلی شامل سه فاز هستند.
  • شاخص های بازار باید یکدیگر را تایید کنند. باید روند را تایید کند.
  • روندها تا زمانی که یک بازگشت واضح رخ ندهد، ادامه دارند.

قیمت تنها چیزی است که به نظریه "چارلز داو" در بازار سرمایه آن احتیاج داریم

نظریه داو براساس فرضیه "بازارهای کارآمد" عمل می کند که طبق آن قیمت دارایی ها تمام اطلاعات موجود را در بر می گیرد. به عبارت دیگر، این رویکرد نقطه مقابل اقتصاد رفتاری است. پتانسیل درآمد، مزیت رقابتی، شایستگی مدیریت، همه این عوامل و موارد دیگر در قیمت لحاظ نظریه "چارلز داو" در بازار سرمایه می شوند؛ حتی اگر اشخاص همه یا هر یک از این جزئیات را ندانند. در قرائت های دقیق تر از این نظریه، حتی رویدادهای آینده نیز می توانند در قیمت کنونی مارکت لحاظ شوند.

روندهای بازار از نظر زمانی سه نوع هستند

روند در تئوری داو

بازارها روندهای اصلی را تجربه می کنند که یک سال یا بیشتر طول می کشد؛ مانند بازار گاوی یا خرسی. در این روندهای اصلی، روندهای ثانویه وجود دارند که اغلب بر خلاف روند اصلی عمل می کنند، مانند پولبک ها در بازارهای صعودی یا نزولی. این روندهای ثانویه از سه هفته تا سه ماه طول می کشد. در نهایت، روندهای جزئی وجود دارد که کمتر از سه هفته طول می کشد که عمدتاً به شکل نویز هستند.

روندهای اصلی شامل سه فاز هستند

طبق نظریه داو، یک روند اصلی از سه فاز عبور می کند. در یک بازار صعودی، این موارد شامل مرحله انباشت، مرحله مشارکت عمومی (یا حرکت نظریه "چارلز داو" در بازار سرمایه بزرگ) و مرحله مازاد هستند. در یک بازار نزولی، آن ها را فاز توزیع، مرحله مشارکت عمومی و فاز وحشت (یا ناامیدی) می نامند.

شاخص های بازار باید یکدیگر را تایید کنند

برای اینکه یک روند ایجاد شود، شاخص های فرضی داو یا میانگین های بازار باید یکدیگر را تایید کنند. این بدان معنی است که سیگنال هایی که در یک شاخص رخ می دهند باید با سیگنال های دیگری مطابقت داشته یا به دنبال یکدیگر باشند. اگر یک شاخص، مانند میانگین صنعتی داوجونز، یک روند صعودی اصلی جدید را تأیید می کند، اما شاخص دیگری در روند نزولی اصلی باقی می ماند، معامله گران نباید تصور کنند که روند جدیدی آغاز شده است.

حجم باید روند را تایید کند

اگر قیمت در جهت روند اصلی حرکت کند، حجم باید افزایش یابد و اگر خلاف آن حرکت کند، کاهش یابد. حجم کم نشانه ضعف در روند است. به عنوان مثال، در یک بازار صعودی، حجم باید با افزایش قیمت افزایش یابد و در طی پولبک های ثانویه کاهش یابد. اگر در این مثال حجم در حین پولبک افزایش یابد، می تواند نشانه ای از معکوس شدن روند باشد؛ زیرا بیشتر شرکت کنندگان بازار باور به شروع بازار خرسی دارند.

روندها تا زمانیکه یک بازگشت واضح رخ ندهد، ادامه دارند

معکوس شدن در روندهای اصلی را می توان با روندهای ثانویه اشتباه گرفت. تعیین اینکه آیا یک صعود در بازار نزولی یک بازگشت روند است یا یک صعود کوتاه مدت که با کف های پایین تر همراه است، دشوار است و نظریه داو بر احتیاط تاکید می کند و اصرار دارد که بازگشت های احتمالی باید تأیید شوند.

چند نکته در خصوص تئوری داو

در اینجا چند نکته اضافی در مورد تئوری داو وجود دارد که آن ها را مورد بررسی قرار خواهیم داد.

قیمت های بسته شدن و رِنج های خطی

قیمت در تئوری داو

چارلز داو تنها به قیمت های بسته شدن متکی بود و نگران حرکت های شاخص در طول روز نبود. برای اینکه یک سیگنال روند شکل بگیرد، قیمت بسته شدن باید روند را نشان دهد، نه حرکت قیمت درون روز.

یکی دیگر از ویژگی های تئوری داو، ایده رِنج های خطی است که در سایر حوزه های تحلیل تکنیکال نیز وجود دارد. این دوره های حرکت های جانبی (یا افقی) قیمت به عنوان دوره تثبیت تلقی می شوند و معامله گران باید منتظر بمانند تا قیمت از یک سمت محدوده رِنج را بشکند تا به نتیجه برسند که بازار به کدام سمت می رود.

سیگنال ها و شناسایی روندها

یکی از جنبه های دشوار اجرای نظریه داو، شناسایی دقیق نقاط بازگشت روند اصلی است. به یاد داشته باشید، کسانی که از تئوری داو تبعیت می کنند، با جهت اصلی بازار معامله می کند. بنابراین ضروری است که نقاطی را که این جهت تغییر می کند، شناسایی کنند.

یکی از تکنیک های اصلی مورد استفاده برای شناسایی نقاط معکوس شدن روند در نظریه داو، تحلیل قله ها و قعرها است. در یک روند صعودی در تئوری داو، هر قله بالاتر از قله قبلی و هر قعر نیز بالاتر از قعر قبلی تشکیل می شود. به همین ترتیب روند نزولی نیز مجموعه ای از قله های متوالی پایین تر و قعرهای متوالی پایین تر است.

اصل ششم تئوری داو ادعا می کند که یک روند تا زمانیکه نشانه واضحی مبنی بر معکوس شدن روند وجود نداشته باشد، به قوت خود باقی می ماند. تقریباً مانند قانون اول حرکت نیوتن، یک جسم در حال حرکت تمایل دارد در یک جهت حرکت کند تا زمانیکه نیرویی آن حرکت را مختل کند. به طور مشابه، بازار به حرکت در جهت اولیه ادامه خواهد داد تا زمانیکه نیرویی مانند تغییر در شرایط کسب و کار به اندازه کافی قوی باشد که جهت این حرکت اولیه را تغییر دهد.

بازگشت ها

زمانیکه بازار نتواند قله و قعر متوالی دیگری را در جهت روند اصلی ایجاد کند، یک نشانه بازگشت در روند اصلی نشان داده می شود. برای یک روند صعودی، یک بازگشت با ناتوانی در رسیدن به یک قله جدید و به دنبال آن ناتوانی در ثبت یک قعر بالاتر نشان داده می شود. در این شرایط، بازار از یک دوره کف ها و سقف های متوالی بالاتر به کف ها و سقف های متوالی پایین تر تبدیل شده است که ویژگی یک روند اصلی نزولی می باشد. در مورد تبدیل روند نزولی به صعودی نیز به همین ترتیب می باشد.

جمع بندی

تئوری داو در بازارهای مالی

در این مقاله با تئوری داو آشنا شدیم. در واقع این تئوری، اساس و پایه تحلیل تکنیکالی می باشد که امروزه در بازارهای مالی مورد استفاده قرار می گیرد؛ اما جالب توجه این است که آقای چارلز داو این تئوری را در اواخر قرن نوزدهم معرفی کرده است.

نظریه داو چیست؟ راه‌حلی برای تحلیل بازارهای مالی

نظریه داو همیشه بخشی جدایی‌ناپذیر از تحلیل تکنیکال بوده است. نظریه داو حتی قبل از کشف نمودارهای شمعی (کندل استیک‌ها) توسط جهان غرب به طور گسترده مورد استفاده قرار می‌گرفت. در واقع امروزه نیز از مفاهیم نظریه داو استفاده می‌شود. می‌توان گفت که تریدرها بهترین شیوه‌ها را با کمک نظریه داو و کندل استیک‌ها ترکیب می‌کنند.

نظریه داو توسط چارلز اچ داو (Charles H. Dow) که سرویس اخبار مالی داو جونز (وال استریت ژورنال) را نیز تأسیس کرد، به جهان معرفی شد. او در زمان حیات خود، مجموعه‌ای از مقالات را از دهه ۱۹۰۰ نوشت که در سال‌های بعد با عنوان «نظریه داو» شناخته می‌شد. در این نظریه اعتبار زیادی به ویلیام پی همیلتون (William P. Hamilton) تعلق دارد که این مقالات را با نمونه‌های مرتبط در یک دوره ۲۷ ساله گردآوری کرد. از نظریه "چارلز داو" در بازار سرمایه زمان چارلز داو خیلی چیزها تغییر کرده است و از این رو این نظریه طرفداران و منتقدان زیادی دارد.

نظریه داو چیست؟

داو

نظریه داو

اساساً، نظریه داو (DOW) چارچوبی برای تحلیل تکنیکال است که بر اساس نوشته‌های چارلز داو در مورد تئوری بازار است. او به همراه ادوارد جونز (Edward Jones) و چارلز برگسترسر (Charles Bergstresser)، شرکت Dow Jones & Company را تأسیس کردند و میانگین صنعتی داو جونز را در سال ۱۸۹۶ توسعه دادند.

داو بنیانگذار و سردبیر وال استریت ژورنال و یکی از بنیانگذاران Dow Jones & Company بود. وی به عنوان بخشی از این شرکت، به ایجاد اولین شاخص سهام، معروف به شاخص حمل و نقل داوجونز (DJT) و به دنبال آن میانگین صنعتی داوجونز (DJIA) کمک کرد. داو این نظریه را در مجموعه‌ای از سرمقاله‌های وال استریت ژورنال بیان کرد.

داو هرگز ایده‌های خود را به عنوان یک نظریه خاص ننوشت و به آنها چنین اشاره‌ای نظریه "چارلز داو" در بازار سرمایه نکرد. با این حال، بسیاری از طریق سرمقاله‌هایش در وال استریت ژورنال از او مطالب زیادی یاد گرفتند. پس از مرگش، ویراستاران دیگری، مانند ویلیام همیلتون، این ایده‌ها را اصلاح کرده و از سرمقاله‌های او برای گردآوری آنچه که امروزه به عنوان نظریه داو شناخته می‌شود، استفاده کردند.

چارلز داو در سال ۱۹۰۲ درگذشت و به این دلیل هرگز نظریه کامل خود را در بازار منتشر نکرد، اما چند نفر از پیروان و همکاران او کارهای وی را گسترش داده و در مقالاتی منتشر کردند. برخی از مهم‌ترین افرادی که با مقالات خود به انتشار نظریه داو کمک کردند عبارتند از:

  • «فشار سنج بازار سهام»، ویلیام پی همیلتون (۱۹۲۲)
  • «نظریه داو»، رابرت ریا (۱۹۳۲)
  • «چگونه به بیش از ۱۰۰۰۰ سرمایه‌گذار برای کسب سود در سهام کمک کردم»، جورج شفر (۱۹۶۰)
  • «نظریه داو امروزی»، ریچارد راسل (۱۹۶۱)

داو معتقد بود که بازار سهام به عنوان یک کلیت، معیار قابل اعتمادی از شرایط کلی کسب‌و‌کار در اقتصاد است و با تجزیه و تحلیل کل بازار می‌توان به دقت آن شرایط را ارزیابی کرده و جهت روندهای اصلی بازار و جهت احتمالی تک تک سهم‌ها را شناسایی کرد.

این نظریه در تاریخ بیش از ۱۰۰ ساله خود دستخوش تحولات زیادی شده است، از جمله مشارکت‌های ویلیام همیلتون در دهه ۱۹۲۰، رابرت ریا (Robert Rhea) در دهه ۱۹۳۰ و ای. جورج شفر (E. George Shaefer) و ریچارد راسل (Richard Russell) در دهه ۱۹۶۰. جنبه‌های این تئوری جایگاه خود را از دست نظریه "چارلز داو" در بازار سرمایه داده‌اند، برای مثال، تأکید آن بر بخش حمل‌ونقل، یا راه‌آهن، در شکل اصلی‌اش، اما رویکرد داو همچنان هسته تحلیل تکنیکال مدرن را تشکیل می‌دهد.

این مقاله مقدمه‌ای بر تئوری داو ارائه کرده و مراحل مختلف روند بازار بر اساس کار داو را مورد بحث قرار می‌دهد. مانند هر نظریه دیگری، اصول زیر خطاناپذیر نبوده و قابل بحث و تفسیر هستند.

۶ اصل نظریه داو

نظریه داو

۶ اصل نظریه داو

۱. بازار گویای همه چیز است

این اصل در راستای فرضیه بازار کارآمد (EMH) است. داو معتقد بود که بازار گویای همه چیز است، به این معنی که تمام اطلاعات موجود از قبل در قیمت منعکس شده است.

به عنوان مثال، اگر انتظار می‌رود شرکتی به طور گسترده سودهای بهبود یافته و مثبتی را گزارش کند، بازار قبل از وقوع آن را منعکس خواهد کرد. تقاضا برای سهام این شرکت قبل از انتشار گزارش افزایش می‌یابد و پس از اینکه در نهایت گزارش مثبت مورد انتظار منتشر شود، قیمت ممکن است تغییر چندانی نداشته باشد.

در برخی موارد، داو مشاهده کرد که ممکن است قیمت سهام یک شرکت پس از اخبار خوب کاهش یابد، زیرا آن اخبار آنطور که انتظار می‌رفت خوب نبوده‌اند.

هنوز بسیاری از تریدرها و سرمایه‌گذاران به این اصل اعتقاد دارند، به ویژه کسانی که از تحلیل تکنیکال زیاد استفاده می‌کنند. با این حال، کسانی که تحلیل فاندامنتال را ترجیح می‌دهند مخالف آن هستند و معتقدند ارزش بازار منعکس‌کننده ارزش ذاتی یک سهام نیست.

۲. روندهای بازار

برخی افراد می‌گویند که کار داو همان چیزی است که مفهوم روند بازار را به نظریه "چارلز داو" در بازار سرمایه وجود آورد که اکنون به عنوان یک عنصر اساسی در دنیای مالی تلقی می‌شود. نظریه داو می‌گوید که سه نوع اصلی از روند بازار وجود دارد:

نظریه داو (تحلیل تکنیکال_قسمت سوم)

نظریه داو

چارلز داو به هماره شریکش ادوارد جونز در سال ۱۸۸۲ کمپانی داو جونز را تأسیس کردند. پس از گذشت سال‌ها اغلب تحلیل گران تکنیکی و محققان بازار سرمایه عقیده دارند آنچه امروز به‌عنوان تحلیل تکنیکال شناخته می‌شود، بر پایه نظریه داو در آن سال‌ها بوده است. در سال ۱۸۸۴ نخستین شاخص بازار سرمایه که از میانگین قیمت ۱۱ شرکت در بازار سرمایه به‌دست‌آمده بود توسط داو منتشر شد. از این یازده شرکت، نه شرکت مربوط به صنعت راه‌آهن بود و دو شرکت مربوط به کارخانه جات تولیدی.

داو دریافته بود که میانگین قیمت پایانی این ۱۱ شرکت می‌تواند مبنای خوبی برای تشخیص وضعیت اقتصاد کشور باشد.
صدسال پس از انتشار نخستین نظريه داو، انجمن تحلیل گران تکنیکال، جام نقره‌ای را به نام گورهام را به‌پاس خدمات چارلز داو، به شرکت داو جونز تقدیم کرد.
شاخصی که او ارائه کرد به عنوانی دماسنجی برای تشخیص وضعیت بازار سرمایه به کار می‌رود و باگذشت حدود ۱۲۰ سال از مرگ وی، این شاخص (شاخص داو جونز)همچنان به‌عنوان یک ابزار ضروری توسط تحلیل گران تکنیکال استفاده می‌شود.

اصول مقدماتی نظریه داو:

نظریه داو جونز شش فرض مقدماتی دارد که در زیر به توضیح آن‌ها می‌پردازم:

۱٫ همه‌چیز در شاخص‌ها خلاصه می‌شود.

حاصل جمع تمام اخبار اقتصادی و سیاسی و …در شاخص بازار خلاصه می‌شود و همه‌چیز تأثیر خود را در این شاخص می‌گذارد.
جمله بالا آشنا نیست؟
۳ اصل اساسی تحلیل تکنیکال را به یاد می‌آورید؟ (لینک مقاله تحلیل تکنیکال چیست؟ )اصل اول می‌گفت که همه‌چیز در قیمت خلاصه می‌شود)(همچنین مقاله نرم ‌افزار تحلیل تکنیکال را هم مطالعه کنید)

۲٫ بازارها ۳ نوع روند دارند

ازنظر داو، روندی صعودی است که قیمت در یک قله صعودی بالاتر قله صعودی پیش از خود قرار گیرد و یا قیمت در یک حفره نزولی، بالاتر از حفره نزولی خود قرار گیرد.
قله به محلی از قیمت گفته می‌شود که نقطه‌ای از قیمت از قیمت‌های قبل و بعد از خود بزرگ‌تر باشد.
حفره به نظریه "چارلز داو" در بازار سرمایه محلی از قیمت گفته می‌شود که نقطه‌ای از قیمت از قیمت‌های قبل و بعد از خود کوچک‌تر باشد.
در شکل زیر مثالی از یک روند صعودی را می‌بینید. همان‌طور که مشاهده می‌کنید، قله و حفره جدید بالاتر از قله و حفره قدیم تشکیل‌شده است.

نظریه داو (تحلیل تکنیکال_قسمت سوم)

در یک‌روند صعودی قیمت ممکن است بارها به سمت بالا و پایین حرکت کند ولی درنهایت برآیند کل صعودی است.
داو معتقد بود وقتی قیمت سهمی تا حد زیادی صعود می‌کند، سهم قیمت خود را تعدیل می‌کند (افت می‌کند) و سپس دوباره به محدوده آخرین قله خود برمی‌گردد و از آن عبور می‌کند (در شرایط رالی صعودی)

ازنظر داو روند خود متشکل از ۳ روند دیگر است:

الف. روند اولیه
ب. روند ثانویه
ث. روندهای کوچک.

روند اولیه نشان‌دهنده جریان حاکم بر کل روند است، روندهای ثانویه اندازه‌ای کوچک‌تری از روند اولیه دارند ولی در خلاف جهت روند اصلی هستند و به آن‌ها امواج اصلاحی میگویند. قیمت می‌تواند در یک‌روند صعودی یک‌سوم تا دوسوم موج قبلی خود اصلاح داشته باشند. روندهای کوچک روندهایی هستند که در جریان روند ثانویه به وجودمی‌آیند.(در ادامه مقاله شاخص قیمت را هم بخوانید)

نظریه داو شش فرض مقدماتی دارد که در زیر به توضیح آن‌ها می‌پردازم

۳٫ روندهای بزرگ دارای ۳ مرحله هستند:

• مرحله تراکم یا تجمیع
• مرحله مشارکت عمومی
• مرحله توزیع

در مرحله تراکم، سرمایه‌گذاران آگاه و کسانی که به اطلاعات مهم و دست اول دسترسی دارند وارد معامله می‌شوند. به اطلاعاتی که آن‌ها دسترسی دارند بقیه سرمایه‌گذاران دسترسی ندارند. آن‌ها متوجه می‌شوند دلایلی که تا الآن باعث ریزش قیمت می‌شده کم‌رنگ شده‌اند.

در مرحله مشارکت عمومی، تحلیلگران تکنیکال که شرایط ورود را بر روی نمودار قیمت می‌بینند وارد معامله می‌شوند در این مرحله قیمت رشد سریع‌تری پیدا می‌کند و خبرهای اقتصادی بهبود می‌یابند.
مرحله توزیع، زمانی است که عموم جامعه از رشد قبلی مطلع می‌شوند در این مرحله همه‌جا اخبار صعود بازارها پیچیده است. در این مرحله هم رشد سریع است و حجم معاملات افزایش می‌یابد.

در مرحله آخر خریدارانی که در مرحله اول وارد بازار شده بودند (زمانی که کسی هنوز خبر نداشت) از بازار با سود خوبی خارج می‌شوند و پشت سر آن‌ها تحلیل گران تکنیکال که با تأخیر از افت قیمت مطلع می‌شوند با سود کمتری نسبت به گروه اول خارج می‌شوند و در آخر هم گروه سوم با زیان (یا سود خیلی کم) از بازار خارج خواهند شد و این چرخه مجدداً ادامه میابد. (مقاله خرید سهام قبل از مجمع را بخوانید)

۴٫ شاخص‌ها باید یکدیگر را تائید کنند.

طبق نظریه داو در بورس بیان شاخص‌های صنعت و راه‌آهن، هر نشانه‌ای از افت یا رشد زمانی اهمیت دارد که روی هر دو شاخص اتفاق بیافتد. البته لزومی ندارد که هم‌زمان این اتفاق بیافتد ولی هر چه ازنظر زمانی بیشتر به هم نزدیک باشند، اهمیت آن بالاتر است.

۵٫ حجم معاملات باید روند را تصدیق کند.

ازنظر داو حجم معاملات عاملی ثانویه ولی بسیار مهم در تائید روند قیمتی است. توجه کنید در روندهای پرقدرت صعودی و نزولی حجم معاملات باید متناسب با رشد یا افت قیمت، رشد کند؛ یعنی هم در روند صعودی پرقدرت حجم رشد می‌کند و هم در روند نزولی پرقدرت حجم رشد می‌کند.

۶٫ روندها تا زمانی که اخطار بازگشت قطعی را دریافت نکنند، به حرکت خود ادامه می‌دهند

همان‌طور که در قسمت اول سری مقالات تحلیل تکنیکال گفتم، قیمت تا زمانی که عامل خارجی باعث توقف یا تغییر روند نشود به حرکت خود در جهت قبلی ادامه می‌دهد.
یکی از سخت‌ترین کارها برای تحلیل گران تکنیکال تشخیص این مورد است که آیا قیمت در حال اصلاح است یا جهت قیمت تغییر کرده. ابزارهای و اندیکاتورهای هم برای تشخیص این موضوع هست که در قسمت‌های آینده به آن‌ها می‌پردازم. برای مطالعه مقاله تکنیکال یا فاندمنتال بروی لینک کلیک کنید!

منبع کتاب تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه نوشته جان مورفی

در این مقاله اصول و اساس نظریه داو را بیان کردم و قسمت‌های بعدی مطالب بیشتری در این مورد برای شما بیان خواهم کرد.

چارلز داو و تئوری داو در تحلیل تکنیکال

به منظور سرمایه‌گذاری در بازار بورس یا سایر بازارهای مالی، نیاز به تحلیل بازار کاملا حس می‌شود. یکی از روش‌های موجود برای تحلیل بازار، تحلیل تکنیکال است. اگر با این روش آشنا هستید، حتماً با نام چارلز داو و تئوری داو برخورد داشته‌اید. چارلز داو فردی است که این تحلیل را توسعه بخشید. در این مقاله سعی داریم با فعالیت‌های چارلز داو و تئوری داو بیشتر آشنا شویم.

چارلز هنری داو کیست؟

چارلز هنری داو متولد 6 نوامبر سال 1851 در استرلینگ ایالات متحده‌ی آمریکا است. در سال 1882، چارلز داو با مشارکت شریکش ادوارد جونز، شرکت داو جونز را تأسیس کرد. این روزنامه در زمینه‌ اخبار مالی فعالیت می‌کرد و در سال 1889، روزنامه‌ وال استریت ژورنال به‌ صورت عمومی منتشر شد. او در طول فعالیت خود در روزنامه‌ وال استریت ژورنال، به‌عنوان یک کارشناس مالی معروف شد و مقالات او در این دوران، اساس تئوری داو است.

چارلز هنری داو در تاریخ 4 دسامبر سال 1902 در بروکلین نیویورک از دنیا رفت. معرفی شاخص اقتصادی داو جونز در سال 1896، حاصل فعالیت‌های چارلز داو و تئوری داو است.

شاخص داو جونز

شاخص داو جونز، یک شاخص بازار بورس اوراق بهادار در ایالات متحده‌ی آمریکا است که روزنامه‌ وال استریت ژورنال آن را منتشر و به ‌روزرسانی می‌کند. این شاخص برای اولین بار توسط چارلز هنری داو و با مشارکت ادوارد جونز در تاریخ 26 مه سال 1896 منتشر شد.

این شاخص، عملکرد سهام سی شرکت بزرگ را که در بورس ایالات متحده‌ی آمریکا فعال هستند را اندازه‌گیری می‌کند. از این شرکت‌ها می‌توان اپل، مایکروسافت، نایکی و مک‌دونالدز را نام برد. محاسبه این شاخص به روش وزنی است؛ یعنی سهم‌هایی که بزرگ‌ترند و قیمت بیشتری دارند، تأثیر آنها در این شاخص بیشتر است.

تئوری داو (Dow Theory)

چارلز داو هرگز کتابی در زمینه‌ تحلیل بازار منتشر نکرد و آنچه از نظرات او باقی مانده، مقالاتی است که برای روزنامه‌ وال‌استریت ژورنال می‌نوشت؛ تئوری داو حاصل این مقالات است. پس از درگذشت چارلز هنری داو در سال 1902، برخی از طرفداران و همکاران او مطالبی را منتشر کردند که توضیح بیشتری از تئوری داو می‌داد. از مهم‌ترین این مطالب می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • «فشارسنج بازار سهام»، نوشته‌ ویلیام همیلتون، سال 1922
  • «نظریه‌ی داو»، نوشته‌ رابرت رِیا، سال 1932
  • «چگونه به بیش از 10,000 سرمایه‌گذار در سودآوری از بازار سهام کمک کردم، نوشته‌ی جورج شفر، سال 1960
  • «نظریه‌ داو در بازارهای امروزی»، نوشته‌ی ریچارد راسل، سال 1961

جذب هر عامل تأثیرگذار، توسط قیمت یا شاخص بازار، فلسفه‌ تئوری داو است. در نمودارهای قیمت می‌توان تأثیر عرضه و تقاضا، حجم دادوستدها، نرخ بهره‌ بانکی و . را مشاهده کرد و با بررسی تغییرات قیمت می‌توان این عوامل تأثیرگذار را درک کرد.

تئوری داو زیربنای همبستگی شاخص‌ها در تحلیل تکنیکال در آموزش بورس است. طبق این نظریه، اگر یکی از میانگین‌های بازار از سقف مهم قبلی خود بالاتر بیاید، بازار در یک روند صعودی قرار می‌گیرد و میانگین شاخص‌های دیگر نیز همین صعود را تجربه می‌کنند.

تئوری داو و تحلیل تکنیکال

برای درک پژوهش‌های چارلز داو و تئوری داو شناخت تحلیل تکنیکال لازم است. این تحلیل روشی برای پیش‌بینی رفتار نمودارهای قیمت در آینده است. برای نظریه "چارلز داو" در بازار سرمایه این پیش‌بینی، داده‌های نوسانات گذشته در پارامترهای مختلف بازار تحلیل می‌شود. از این پارامترها می‌توان به تغییرات قیمت، میانگین متحرک قیمت‌ها، حجم معاملات، حجم معاملات باز و . اشاره کرد. این نوع تحلیل، برخلاف تحلیل بنیادی است؛ در تحلیل بنیادی ارزش ذاتی اوراق بهادار اندازه‌گیری می‌شود. تحلیل تکنیکال در تمام بازارهایی که فعالیت آنها بر اساس عرضه و تقاضا است کاربرد دارد.

در این تحلیل سه اصل دیده می‌شود:

  1. نمودار قیمت کافی است زیرا همه چیز را انعکاس می‌دهد
  2. روند حرکت قیمت‌ها مشخص است
  3. قیمت تمایل دارد که در طول تاریخ حرکت خود را تکرار کند

این روش تحلیلی به روندها تکیه دارد و از این رو برخی سرمایه‌گذاران بر این باورند که این روش تحلیل تنها برای سفته‌بازان و علاقه‌مندان به نوسان قیمت مفید است. اما از سوی دیگر با توجه به پیش‌بینی آینده، حس رقابت برای کسب سود را بین سرمایه‌گذاران ایجاد می‌کند. بنابراین نمی‌توان گفت که این روش تحلیل تنها برای سفته‌بازان به منظور شناسایی سقف‌ها و کف‌های بازار مناسب است.

کتاب نانوشته

چارلز داوتحلیل تکنیکال روشی ساده برای تحلیل بازار و سرمایه‌گذاری تصور می‌شود که در آن از ابزارهایی ساده برای بررسی تغییرات قیمت استفاده می‌کنند.

هر چند چارلز داو کتابی در زمینه‌ی تحلیل تکنیکال ننوشت اما فعالیت‌های چارلز داو و تئوری داو پایه‌های این تحلیل را استوار کرد. تئوری داو بر مبنای مطالعه‌ حقایقی طبیعی مانند روند قیمت است. پژوهش‌های چارلز داو و تئوری داو در بازار سهام نقطه‌ آغازی برای رشد تحلیل تکنیکال در 100 سال گذشته بود. از مطالعه‌ نظریه‌ داو می‌توان دریافت که دیدگاه‌های چارلز داو بر «حرکت و نوسان قیمت» تمرکز دارد و طرفداران وی با تکمیل نظریه‌ داو، توانستند روش سرمایه‌گذاری بر مبنای تحلیل نمودارهای قیمت را در جهان معرفی کنند.

اصول تئوری داو

حاصل پژوهش‌های چارلز داو و تئوری داو در شش اصل خلاصه می‌شود:

1) قیمت، بازار را به طور کامل انعکاس می‌دهد

بر اساس این اصل، تئوری داو بر خلاف اقتصاد رفتاری عمل می‌کند. تئوری داو، قیمت را نمود کلی بازار می‌داند و بدون اطلاع از عواملی مثل پتانسیل درآمدزایی شرکت‌ها، صلاحیت مدیران، رقابت‌ها و . ، می‌توان به قیمت مراجعه کرد.

2) سه روند اصلی را می‌توان در بازار دید

روندهای بازار را می‌توان بر حسب طول بازه‌ زمانی آنها، به سه روند دسته‌بندی کرد:

  • کلی (بیش از یک سال یا بیشتر)
  • ثانویه (سه هفته تا سه ماه)
  • کوچک (کمتر از سه هفته)

3) روندهای اصلی، 3 فاز را تجربه می‌کنند

در یک بازار که روند اصلی آن نظریه "چارلز داو" در بازار سرمایه صعودی است، بازار سه فاز تجمع، مشارکت عمومی و افراط در خرید را تجربه می‌کند.

در یک بازار که روند اصلی آن نزولی است، بازار سه فاز توزیع، مشارکت عمومی و ناامیدی تجربه را تجربه می‌کند.

4) لازم است شاخص‌ها یکدیگر را تأیید کنند

برای تثبیت یک روند لازم است سیگنالی که در یک شاخص وجود دارد، خود را با سیگنال یک شاخص دیگر تطبیق دهد.

5) لازم است حجم معاملات، روند را تأیید کند

وقتی قیمت در جهت روند اصلی در حال حرکت است، حجم باید افزایش داده شود. همین‌طور اگر حرکت قیمت خلاف جهت روند اصلی است، لازم است حجم کاهش یابد.

6) روندها به حرکت خود ادامه می‌دهند تا زمانی که یک برگشت واضح اتفاق بیفتد

تغییر روند اصلی نباید با روندهای ثانویه یا کوچک اشتباه گرفته شود. تشخیص تغییر روند اصلی بازار سخت است و چارلز داو و تئوری داو احتیاط و صبر را در این مورد توصیه می‌کنند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.