«تورم و افزایش قیمت در بازار مسکن در نیمه دوم سال ۱۴۰۱ هم ادامه دارد چون مسکن بخشی از اقتصاد است و تحت تاثیر اقتصادی است که اکنون متلاطم است. از طرفی آمار پروانههای ساختمانی در کشور پایین آمده است و میل پایین انبوهسازان به ساختوساز باعث میشود که در یک سال آینده همچنان شاهد تورم قیمت باشیم.»
مقابله با تحریم فقط وظیفه دولت نیست
معاون اول رئیسجمهوری با تاکید بر اینکه تحریمهای آمریکا علیه ایران زورگویی و باجگیری از ملت ایران است، اظهار کرد: اینکه دولت با اطمینان اعلام میکند که واردات کالاهای اساسی و داروهای مورد نیاز مردم در حال انجام و هیچ کمبودی در این زمینه وجود ندارد، نه به دلیل اقدامات بشردوستانه ایالات متحده آمریکا، بلکه به دلیل راهکارهایی است که خود برای مواجهه با این شرایط اتخاذ کرده است.
به گزارش اقتصادنگار به نقل از ایسنا، اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهوری صبح یکشنبه در مراسم گرامیداشت بیست و دومین سالروز ملی صادرات با بیان اینکه در شرایط خاصی قرار گرفتهایم و در این شرایط باید با یکدیگر صادقانه صحبت کنیم، اظهار کرد: امروز در کشور مسائلی وجود دارد که تقریبا میان مردم ایران روشن و واضح است و از مسائل پشت پرده نیست.
وی با اشاره به اقدامات انجام شده در دولت یازدهم برای ایجاد ثبات و آرامش در کشور خاطر نشان کرد: در آغاز دولت یازدهم اولویتمان آن بود که تمام قیدو بندهایی که به دست و پای اقتصاد کشور بسته شده بود را باز کنیم. در همین راستا نیز تیمی روی کار آمد که به صورت صددرصد با قدرت گرفتن بخش خصوصی موافق بود.
معاون اول رئیسجمهور با تاکید بر اینکه شرایط اقتصادی کشور صرفا تحت تاثیر سیاستهای اقتصادی نیست گفت: شرایط اقتصادی کشور تحت تاثیر عوامل گوناگونی نظیر شرایط بینالمللی، مسائل سیاسی و اجتماعی در داخل کشور و محیط پیرامون اقتصاد است. همچنین اقتصاد ما به مسائلی نظیر اینکه در فرهنگ ما بخش خصوصی را خوب یا بد تلقی کنند یا اینکه بخش خصوصی بتواند با دنیا خوب کار کند، در فعالیت بنگاههای اقتصادی تاثیرگذار است.
جهانگیری ادامه داد: ما در دولت یازدهم میخواستیم که شرایط بینالمللی درست شود و سیاست داخلی را آرام کنیم و ثبات و آرامش را به اقتصاد بازگردانیم و همچنین به گونهای عمل کنیم تا شاخصهای اقتصادی برای فعالان این عرصه قابل پیشبینی و فهم باشد. در نهایت نیز در دولت یازدهم موفق شدیم که ثبات و آرامش را به اقتصاد بازگردانیم؛ در این دولت شرایط بینالمللی مساعد شد و 18 ماه برای دستیابی به توافق گفتوگو کردیم و خیلی از تابوها را نیز برای به نتیجه رساندن مذاکرات شکستیم و درنهایت شاهد اتفاقات خوبی در اقتصاد بودیم.
وی با بیان اینکه در دوره فعلی اتفاقات ویژهای در حوزه بینالملل و سیاست داخلی افتاده است، تصریح کرد: در مسائل سیاست داخلی همه باید تلاش کنند تا روحیه جوانمردی را در کشور تقویت نمایند؛ چراکه امروز ما به ترویج این روحیه نیازمند هستیم و باید کاری کنیم تا مردم احساس کنند که میتوانند با جوانمردی فعالیت و زندگی کنند.
معاون اول رئیسجمهوری در ادامه با اشاره به اتفاقات فضای بینالملل و اعلام خروج ترامپ از برجام و همچنین سیاستهای ایالات متحده آمریکا برای وارد کردن ایران به جنگ اقتصادی خاطر نشان کرد: در این شرایط ممکن است برخی توصیه کنند که ما با او (ترامپ) صحبت و درنهایت موافقت کنیم، اما روحیه و غیرت ایرانی گاهی اوقات اجازه این کار را نمیدهد، بلکه ما باید به او بگوییم که از حرف زور خود دست بردارد تا با هم گفتوگو کنیم.
وی با تاکید بر اینکه دولت جمهوری اسلامی ایران و مردم این کشور بارها نشان دادهاند که اهل منطق و گفتوگو هستند گفت: حرفمان این است که باید از موضع برابر گفتوگوها انجام شود.
جهانگیری همچنین با اشاره به زمان اعلام شده از سوی مقامات آمریکایی برای اعمال تحریمها علیه ایران خاطر نشان کرد: مساله اعمال تحریمها از پیش از 13 آبان اجرا شدهاند؛ شاخص این تحریمها نفت، بانک، حمل و نقل و زیربناهای اصلی درآمدی و اقتصادی کشور است و ایالات متحده آمریکا نیز در سه چهار ماه گذشته به هر میزان که توانسته بر دنیا و شرکتهای مختلف فشار آورده تا مانع صادرات نفت ما شود. به دلیل همین فشارها نیز تعدادی از کشورها تسلیم شدهاند و واردات نفت خود از ایران را به صفر رساندند و تعدادی نیز به واردات نفت از ایران ادامه دادند. همچنین ما تعدادی شریک جدید نفتی نیز پیدا کردهایم.
وی با بیان اینکه دولت در برابر اعمال تحریمهای آمریکا دست بسته ننشسته است، ادامه داد: در دولت راهکارهایی پیدا کردهایم که برخلاف میل آمریکاییها بتوانیم نفت خود را صادر، در حوزه حمل و نقل فعالیتهای خود را انجام دهیم، تبادلات مالی خود را برقرار کنیم و در سایر حوزهها به اهداف مورد نظر خود دست یابیم.
معاون اول رئیسجمهوری در ادامه اظهار کرد: من نمیگویم که راه پیشروی کشور راه سادهای است بلکه معتقدم این راه پر از سنگلاخ و دشوار است اما بر این باورم که باید در داخل کشور اراده کنیم و این راه را پشت سر بگذاریم. تحریمهای آمریکا، تحریمهای سیاسی و اقتصادی که فقط علیه حکومت ایران اعمال شود، نیست بلکه هدف آنها اعمال تحریمهایی علیه ملت و حکومت ایران است. آمریکاییها به دروغ میگویند که روی مسائل بشردوستانه دست نگذاشتهاند چراکه در ایام گذشته بدترین سختگیریهایشان را روی انتقال پول برای کالاهای اساسی مردم انجام داده است.
جهانگیری افزود: اینکه دولت اعلام میکند که با موفقیت کالاهای اساسی و داروی مورد نیاز مردم وارد کردهاند و هیچ کمبودی در این زمینه وجود ندارد نه به دلیل تسهیل امور از سوی آمریکا با هدف بشردوستانه بلکه به دلیل اجرای راهکارهایی است که دولت برای شرایطی با آن مواجه شده اتخاذ کرده است.
وی با تاکید بر اینکه مقابله با تحریمها صرفا وظیفه دولت نیست بلکه همه نهادها باید در این زمینه به کمک دولت بیایند، خاطر نشان کرد: از آنجایی که آمریکاییها در ماجرای اعمال تحریم علیه جمهوری اسلامی ایران در دنیا تنها شده است و فقط سعودیها و رژیمصهیونیستی از آنها در اعمال فشار به ایران حمایت میکنند، اگر در داخل کشور متحد باشیم و قبول کنیم که این دوره سختی را میتوانیم با اتحاد پشت سر بگذاریم، معتقدم که این دوره طولانی نخواهد بود. تحریمهای آمریکا علیه ایران عین زورگویی و باج گیری از ملت ماست و ما نیز باید با تدبیر از این شرایط خارج شویم.
مسکن در سال ۱۴۰۱؛ کاهش قیمت یا افزایش قیمت مسکن
به باور برخی از کارشناسان حوزه مسکن در حال حاضر بازار مسکن در حالت انتظار است. نرخ افزایش ماهانه قیمت مسکن در تهران از ۸ درصد در تیرماه حدود ۲ درصد در مرداد ماه رسید، که کمترین میزان در سال ۱۴۰۱ به جز فروردینماه است و نشان میدهد بازار در حال انتظار به سر میبرد.
بازار مسکن در ایران در چند دهه گذشته معمولا الگویی ثابت داشت به این صورت که دورههای رونق و رکود دارد؛ معمولا در یک بازه ۶ ماهه تا یکساله قیمتها افزایش پیدا میکند، سپس در دورهای که بهطور میانگین سهساله است، قیمتها ثابت میماند و در نتیجه از نرخ تورم جا میماند.
اما در چندسال اخیر روند رشد قیمتها که از اواخر سال ۱۳۹۶ شروع شده، به جز سال ۱۴۰۰ که مدتی ثبات قیمت وجود داشت، همچنان شاهد روند افزایشی قیمت در بخش مسکن هستیم.
عناوین این مطلب
بازار مسکن ایران
در سالهای اخیر طبق برآورد کارشناسان، قیمت مسکن ۶ برابر شده است. قدرت خرید مردم کم شده و میشود گفت خرید خانه برای جوانان و مستاجران یک رویای دستنیافتنی شدهاست.
وام مسکنی که دولت میدهد در برابر قیمت مسکن ناچیز است و بخش اندکی از بهای مسکن را پوشش میدهد و از طرفی اگر دولت بخواهد این مبلغ این وام را افزایش دهد با محاسبه سود ۱۸ درصدی آن، با توجه به میانگین سطح درآمد مردم، بسیاری قدرت پرداخت قسط وام را ندارند و در عمل این کار فایدهای برای حل مشکل مسکن ندارد.
میزان افزایش قیمت مسکن ۱۴۰۱
در سال ۱۴۰۱ اصلاح نظام یارانه، افزایش قیمت نهادههای ساختمانی بهطور خاص باعث تورم در بار مسکن ایران شد. از سوی دیگر بازارهای موازی هم افزایش قیمت داشتند که طبیعتا بازار مسکن متاثر از این افزایش قیمتها است.
میانگین تورم ماهانه مسکن در سال ۱۴۰۰ و در تهران، نزدیک یکدرصد بود. اما در سال جاری بازار مسکن تحت تاثیر متغیرهای مختلف و افزایش تقاضای سرمایه در بازار مسکن، میزان تورم ملکی به مراتب بیشتر بود. طبق آمار، تورم نقطهای زمین در مناطقی از تهران که معاملات بیشتر است، بر اساس برآوردهای غیر رسمی بین ۳۰ تا ۳۵درصد است .
زنگ خطر افزایش قیمت مسکن ۱۴۰۱
برنا بر گزارش بانک مرکزی، متوسط قیمت هر متر خانه در مردادماه ۱۴۰۱ در شهر تهران ۴۲.۷ میلیون تومان در هر متر مربع اعلام شد که در مقایسه با ماه گذشته یعنی تیرماه ۲.۵ درصد و نسبت به ماه مشابه سال قبل ۳۸ درصد افزایش داشته است. طبق اعلام بانک مرکزی مرداد امسال همچنین ۷۸۲۵ فقره خرید و فروش مسکن در تهران انجام شد که نسبت به تیرماه امسال ۲۴ درصد کاهش و در مقایسه با مرداد پارسال ۴۲ درصد افزایش دارد.
مردادماه امسال، تحت تاثیر خبرهایی با محوریت مذاکرات برجامی، بازدهی بازارهای مهم اقتصادی یعنی بازار بورس، ارز و سکه منفی شد؛ واکنش بازار مسکن در ماه مذاکرات، هر چند در شکل رشد منفی قیمت نمود پیدا نکرده است، اما به صورت ثبات قیمت خود را نشان داد.
در شهریور ماه ١۴٠١ تورم ماهانه قیمت آپارتمانهای مسکونی شهر تهران ٣,٣ درصد بوده است. تورم ماهانه شهریور ماه در مقایسه با همین اطلاع در ماه قبل (١.٨ درصد)، ١.۵ واحد درصد افزایش داشته است.
درصد افزایش قیمت مسکن
رشد بیش از ۸۰۰ درصدی قیمت هر متر مربع مسکن از سال ۹۶ تا ۱۴۰۱ سبب شده است که راهکارها و تسهیلات دولت برای خانهدار کردن خانوارهای ایرانی در عمل بینتیجه باشد.
- بررسیها نشان میدهد که افزایش و جهش قیمت مسکن در پنج سال گذشته و بهطور خاص در یک سال گذشته، معاملات مسکن را وارد رکود کردهاست. بر طبق آمار رسمی، از مرداد ۱۴۰۰ تا مرداد ۱۴۰۱ قیمت هر متر مربع مسکن در تهران ۳۸ درصد افزایش قیمت داشتهاست.
- تسهیلات خرید مسکن برای یک زوج جوان در سال ۱۳۹۶ برابر با ۱۲۰ میلیون تومان بوده و در سال ۱۴۰۰ برابر با ۴۸۰ میلیون شد. از سال ۹۶ تا ۱۴۰۱ رشد تسهیلات مسکن در ایران ۳۰۰ درصد بوده است و این در حالی است که قیمت مسکن ۸۳۵ درصد در این ۵ سال رشد کردهاست.
نمودار افزایش قیمت مسکن در تهران
یک مقایسه در سالهای گذشته میتواند افزایش قیمت را به خوبی نشان دهد:
- قیمت هر متر مربع مسکن در مرداد ۱۳۹۶ برابر با ۴ میلیون و ۵۶۶ هزار تومان بوده است.
- این عدد در مرداد ۱۳۹۷ معادل ۷ میلیون و ۳۹۹ هزار تومان
- در مرداد ۹۸ بیش از ۱۳ میلیون تومان
- در مرداد ۹۹ معادل ۲۳ میلیون و ۱۰۷ هزار تومان.
- در مرداد ۱۴۰۰ حدود ۳۱ میلیون تومان
- در مرداد ۱۴۰۱ هر متر مربع مسکن در تهران به ۴۲ میلیون و ۷۲۹ هزار تومان رسیده است.
- از سویی قیمت اوراق مسکن (تسه) از ۹۹ تا ۱۴۰۱ رشد ۱۷۷ درصدی داشته است. در سال ۹۹ قیمت تسه برابر با ۴۸ هزار تومان، در سال ۱۴۰۰ معادل ۱۰۰ هزار تومان و در سال جاری ۱۳۳ هزار تومان بوده است.
آگهیهای املاک را در دیوار ببینید
پیشبینی افزایش قیمت مسکن در مذاکرات تاثیری روی بورس دارد؟ نیمه دوم سال ۱۴۰۱
به باور برخی از کارشناسان حوزه مسکن در شش ماهه دوم سال، تورم آنچنانی در بازار مسکن نخواهیم دید چون رشد قیمتها مثل افزایش دستمزد و افزایش قیمت سازههای ساختمانی رخ دادهاست و با توجه به رکود مصرفی فعلی بعید است که اتفاق خاصی در حوزه مسکن رخ دهد اما کارشناسان از دیدگاههای مختلف سناریوهای مختلفی را مطرح میکنند.
دبیر کانون سراسری انبوهسازان کشور معتقد است:
«تورم و افزایش قیمت در بازار مسکن در نیمه دوم سال ۱۴۰۱ هم ادامه دارد چون مسکن بخشی از اقتصاد است و تحت تاثیر اقتصادی است که اکنون متلاطم است. از طرفی آمار پروانههای ساختمانی در کشور پایین آمده است و میل پایین انبوهسازان به ساختوساز باعث میشود که در یک سال آینده همچنان شاهد تورم قیمت باشیم.»
از نگاه فرهاد بیضایی، کارشناس حوزه مسکن، در گفتگویی با ایسنا پیشبینی اوضاع مسکن در ایران بستگی به درآمدهای ارزی و نوع آن دارد و میتوان حالتهای زیر را متصور شد:
- درآمد ارز باعث ثبات قیمت ارز بشود و در این صورت بازار مسکن رونق غیرتورمی دارد.
- درآمد ارزی نداشته باشیم ولی ثبات نرخ ارز اتفاق بیفتد که باعث رکود مسکن و ثبات قیمت میشود.
- اگر قیمت ارز افزایش پیدا کند، قیمت مسکن هم افزایش مییابد.
در شرایط فعلی که افزایش تقاضا و جابهجایی در تابستان اتفاق افتاده و اکنون در نیمه دوم سال جابهجاییها کمتر است و به تبع آن معاملات کمتری انجام میشود و بازار مسکن در انتظار نتایج اثرات غیر اقتصادی است و تحت تاثیر این اتفاقات سرمایهگذاری یا عدم سرمایهگذاری انجام میشود.
روند افزایش قیمت مسکن در ایران
در بازار مسکن ایران شاهد این موضوع هستیم که با رشد ارزش دلاری مسکن، بازار مسکن دچار رکود میشود. چنانکه در اواخر دهه ۸۰ شمسی قیمت هر متر مربع مسکن در تهران بهطور میانگین ۲۰۰۰ دلار بود و بعد بازار تا قیمت میانگین هر متر مربع ۷۰۰ دلار افت کرد. در اواسط دهه ۹۰ شاهد بازه قیمتی بین ۷۰۰ تا ۱۱۰۰ دلار بودیم. در سه سال اخیر قیمتها رشد کرد و در حال حاضر حدود ۱۴۰۰ دلار است.
احمدرضا سرحدی کارشناس بازار مسکن در گفتگویی با فرارو، میگوید وضعیت بازار مسکن در ایران بیسابقه است و به نوعی کم سابقه است چرا که در چندماه گذشته با وجود رکود، خرید و فروشهایی انجام میشد ولی اکنون به دلیل مبهم بودن و انتظار برای مشخص شدن وضعیت برجام نه کسی میخرد و نه کسی میفروشد و معاملات مسکن قفل است.
از دید این کارشناس حالا میتوان دو وضعیت را پیشبینی کرد:
- به نتیجه رسیدن برجام یعنی افت و ریزش قیمتی طلا و دلار و به دنبال آن وقتی دلار افت کند، مسکن هم کاهش قیمت دارد و ممکن است تا ۴۰ درصد افت قیمت مسکن را تجربه کنیم که موقتی است و در حد یک شوک به بازار و مجدد عرضه و تقاضا به روال متعادلی برمیگردد.
- زنگ خطر افزایش قیمت مسکن در صورتی که برجام احیا نشود و به دنبال آن قیمت مسکن هم به دنبال جهش قیمت در بخشهای دیگر، جهشی بزرگی خواهد داشت و مسکن وارد رکود سنگینی میشود.
افزایش قیمت اجاره مسکن در سال ۱۴۰۱
از ابتدای سال ۱۴۰۱ بازار اجاره هم افزایش قیمت ۵۰ درصدی داشتهاست. سرعت رشد اجاره بیشتر از قیمت مسکن بوده چون قیمت مسکن در این روزها با رکود روبهرو است اما بازار اجارهبها افزایش زیادی را تجربه کرده است.
در بخش اجاره در صورت احیای برجام، به باور کارشناسان نباید منتظر کاهش قیمت زیادی باشیم، چون حجم عرضه و تقاضا هم در نیمه دوم سال کاهش دارد و در صورت احیای برجام در سال آینده انتظار داریم قیمت اجاره متاثر از برجام خود را احیا کند.
دلایل افزایش قیمت مسکن
- هماکنون تعداد پروانههای ساختمانی و پایان کار بسیار محدود شده است. باید برای این وضعیت ساختوساز کار کرد تا مسکن متناسب با تقاضا وجود داشته باشد.
- نتایج طرح مسکن ملی هنوز وارد بازار نشده و هنوز این خانهها قابل بهرهبرداری نیستند پس اثری روی قیمت مسکن ندارند.
- کارشناسان یکی از دلایل افزایش قیمتها را خود بنگاههای مشاور املاک محلهها میدانند، چون حقالزحمه مشاوران متاثر از قیمتهاست و با افزایش قیمت دستمزدها هم بیشتر میشود.
- کارشناسان مسکن میگویند بحران اصلی در بازار مسکن ایران، نبود قدرت خرید و کاهش درآمد مردم است. برنامههای دولتها هم برای عرضه مسکن نتیجه خاصی نداشته است.
افزایش قیمت مسکن مذاکرات تاثیری روی بورس دارد؟ ۳۰ سال گذشته
بر طبق آمار در دنیا به صورت میانگین ۱۵ تا ۲۵ درصد درآمد خانواده صرف هزینه مسکن میشود،در حالیکه در ایران از سال ۷۱ تا سال ۱۴۰۰، این سهم بین ۳۳.۵ تا ۶۰ درصد نوسان داشته است. با توجه به شرایط موجود پیشبینی میشود که که این سهم در سال ۱۴۰۱ هم افزایش داشته است. با محاسبه اعداد و ارقام هزینه مسکن، اجارهبها و … میتوان نشان داد که در برخی مناطق بیش از ۱.۵ برابر درآمد خانواده، هزینه مسکن است.
وضعیت بورس با مذاکرات امروز به کدام سو می رود؟ | قیمت دلار چه تاثیری بر وضعیت بورس دارد؟
زمان زیادی است که بازار سرمایه، با رکود همراه شده و این در حالی است که سرمایهگذاران، به مذاکرات امروز امیدوارند و منتظر بهبود وضعیت بورس هستند.
وضعیت بورس این روزها در بحرانی ترین شرایط به سر می برد و خلاص از این بحران به مذاکرات امروز در وین گره خوردده است.در چند ماه اخیر وضعیت بورس در 90 دصد روزها نزولی بوده است به طوریکه شاخص تا کانال یک میلیون سیصدهزار نیز پایین آمد. کارشناسان و تحلیلگران بورسی وضعیت بورس را تعمدی دانسته و به شرایط اقتصادی گره نزده اند. در این حین برخی کارشناسان نیز قیمت دلار را عامل وضعیت بورس در این روزها میدانند. در ادامه به بررسی وضعیت بورس در این روزها می پردازیم.
روند نوسانی معاملات، مجددا ادامه یافت و به دنبال آن، شاهد رشد شکننده شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران، در معاملات امروز بودیم. شاخص کل، همچنان در آیندهای نامشخص و تحت تاثیر مشکلات فراوان قرار دارد و سردرگم است. افزایش بهره بانکی، نیز یکی دیگر از مشکلاتی است که بازار، این روزها با آن دست و پنجه نرم میکند.
مهدی سماواتی، کارشناس و فعال بازار سرمایه با تاکید بر تعمدی بودن وضعیت کنونی بازار، گفت: به نظر میرسد، در رشد نکردن بازار، تعمدی وجود دارد؛ زمانی که تورم در کشوری، طی یک سال به طور متوسط ۸۰ تا ۱۰۰ درصد افزایش پیدا میکند و همزمان با آن، شاخصکل حدود ۴۰درصد کاهش مییابد، نمیتوان تحلیلی برای چنین وضعیتی داشت.
این کارشناس مهمترین مسئله بازار را نبود اعتماد و امنیت دانست و ادعا کرد سرمایهگذاران معمولا به سمت بازاری میروند که پیشبینیپذیر باشد اما این روزها ما شاهد بازاری هستیم که معاملات روز جاری آن هم، پیشبینی پذیر نیست. چنین تصیمات خلقالساعهای، یا عمدا برای درگیر کردن بازار در نوسان و هیجانات گرفته شده و یا از روی بیتدبیری و غیرمتخصص بودن مسئولان است.
وی در ادامه تشریح کرد: با ادامه یافتن چنین روندی، اعتماد سرمایهگذاران به بازار بیش از پیش کاهش یافته و حتی صندوقهای سرمایهگذاری هم انگیزهای برای سرمایهگذاری ندارند. مهمتر از همه این موارد، بعد از گذشت چهار ماه از روی کار آمدن هیئت دولت جدید این است که، به تمامی افراد ثابت شد، نباید امید واهی داشت.
این فعال بازار سرمایه نتیجه مذاکرات را برای بازار بیتاثیر دانست و گفت: در چنین شرایطی که بازار به آرامش نیاز داشته و اقتصاد ایران درگیر مشکلات بنیادی است حتی تا پنج الی ۶سال آینده هیچ چشمانداز مثبتی از بهترین توافق هم جود ندارد.
وضعیت کنونی به خوبی نشان میدهد مشکلات بازار فارغ از مذاکرات است و بازار بهخاطر مذاکرات، گارد دفاعی نگرفته و عدم فروشها هیچ ارتباطی به مذاکرات ندارد. حتی اگر مذاکرات هم با توافق همراه شود، تاثیر مثبتی بر بازار سرمایه نداشته و از طرفی دغدغه بازار کنونی قیمت دلار نیست. بلکه ما درگیر تصمیمات دولت و سیاست اقتصادی هستیم که عرضه نقدینگی بازار سرمایه را به سمت خرید اوراق دولتی هدایت کرده و از طرفی با افزایش پایدار نرخ بهره دست و پنجه نرم میکنیم.
وضعیت بورس و افزایش قیمت دلار
یک روز کم رمق دیگر در تالار شیشه ای سپری شد و با وجود رشد ۱/ ۰ درصدی شاخص کل بورس تهران، ارزش معاملات به مرز ۲ هزار میلیارد تومان نزول کرد و خروج سرمایههای حقیقی نیز ادامه یافت.
آنگونه که شواهد نشان میدهد سرگیجه دلاری و نامشخص بودن چشمانداز آن مهمترین عامل حاکمیت فضای انتظاری بر معاملات سهام بورسی است. این در حالی است که کارشناسان معتقدند حتی در صورت کاهش انتظارات تورمی و عقبنشینی دلار، رفع تحریمها و گشایشهای اقتصادی اثر مثبتی بر عملکرد بنگاههای بورسی به جا میگذارد.
بازار سهام معاملات روز گذشته را بهرغم رشد ناچیز 1/ 0درصدی شاخص کل در عمل با رکود گذراند. در این روز پول حقیقی همچنان از بازار خارج شد و ارزش معاملات پایین هم در معاملات کل و هم در معاملات خرد به وضوح خودنمایی کرد. به نظر میرسد با توجه چشمانداز مبهم دلاری تنها یک روز مانده به شروع دوره جدید مذاکرات احیای برجام، فعالان بازار سهام نیز احتیاط پیشه کردهاند و در نظر دارند با پیگیری دقیق گفتوگوهای مذکور تا دستیابی به یک نتیجه ملموس صبر کنند.
در این میان هرچند برخی با برجسته کردن احتمال افت دلار در صورت احیای برجام و کاهش انتظارات تورمی از کاهش سود شرکتهای کامودیتیمحور سخن میگویند اما بررسیها نشان میدهد با باز شدن حلقه تحریمها شاهد تسهیل واردات و صادرات، کاهش هزینه شرکتها برای مراودات اقتصادی و گسترده شدن بازارهای هدف شرکتهای صادراتمحور خواهیم بود. ضمن آنکه کاهش انتظارات تورمی میتواند تصمیمات اقتصادی دولت را نیز متاثر کرده تا شاید بورسبازان شاهد برداشتهشدن سایه اقتصاد دستوری و حتی دلار 4200 باشند که طبیعتا سودی دوچندان برای ناشران بورسی و در نتیجه معاملهگران این بازار خواهد داشت.
گفته میشود قرار است از فردا، دور هفتم مذاکرات وین، به صورت غیر مستقیم بین آمریکا و ایران در پایتخت اتریش از سرگرفته شود. بورس تهران این بار نیز همانطور که تا به امروز به اخبار برجام واکنشهای مختلف و گاهی هیجانی نشان داده، به انتظار شنیدن اخبار جدید توافقات نشسته است. هرچند ممکن است افت ۲۷هزار واحدی شاخص و سرخی بازار در اولین روز هفته، به نحوی پیشخور کردن نتایج احتمالی مذاکرات باشد، نظرات کارشناسان را در این زمینه جویا شدیم.
تاثیر برجام بر بورس تهران در چه مدت زمانی نشان داده میشود؟
هومن عمیدی، کارشناس بازار سرمایه، در گفتوگو با اقتصادآنلاین پیرامون تاثیرات برجام بر بورس تهران گفت: رسیدن به جمعبندی و نتایج، از شروع مذاکرات حداقل یک سال الی یک سال و نیم زمان میبرد. اثر این مذاکره اگر منفی باشد که همین الان هم بازار برداشت منفی دارد؛ اگر هم مثبت باشد، اثر آن یک سال دیگر مشخص میشود.
همچنین بهروز شهدایی، کارشناس بازار سرمایه در همین زمینه به اقتصادآنلاین گفت: بحث مذاکرات ابزار دست کسانی شده است که به دنبال ایجاد نوسان در بازار هستند. با توجه به تجربیات گذشته، مذاکرات کار یکی دو روز نیست و ممکن است ماهها طول بکشد اما گاهی به بهانه مذاکرات شاهد رشدها، عرضهها یا جمع کردن سهمها از طرف افراد خاصی در بازار هستیم و بیشتر به ابزار سفتهبازانه تبدیل شده است.
یکی از عومل موثر در رکورد شکنی شاخص و بروز شاخص دو میلیون واحدی در مرداد سال گذشته صعود دلار بود. خیز دلار در بازار ارز به رشد شاخص کمک کرد و به همین دلیل عدهای از سهامداران در مقطع برگزاری انتخابات ریاست جمهوری امریکا در آبان ماه سال گذشته نگران ریزش نرخ دلار در بازار بودند و یکی از دلایل ریزش شاخص را کاهش نرخ دلار میدانستند. اما در دولت سیزدهم که دلار از حدود ۲۵ تا ۲۶ هزار تومان به بیش از ۲۹ هزار ۲۰۰ تومان رسیده، شاخص همچنان روند نزولی دارد و این قاعده کارکرد خود را از دست دادهاست.
فردین آقابزرگی، کارشناس بازارسرمایه درباره چرایی عدم تناسب حرکت دلار و شاخص بازار سرمایه، اظهار داشت: از گذشته جهش نرخ دلار یکی از محرکهای اصلی برای جهش شاخص و سطح عمومی قیمت بود اما نکته بسیار مهم میزان افزایش قیمت ارز در بازار است.
وی ادامه داد: باید این نکته توجه داشت که در اسفندماه سال گذشته ارز ۴۲۰۰ تومانی برخی از اقلام حذف شد و این گروه از کالاها با قیمت ارز نیمایی آزاد وارد بازار شدند از سوی دیگر نرخ دلار از اعداد ۱۲ تا ۱۳ هزار تومان حتی به ۳۰ هزار تومان هم رسید. بنابراین تفاوت قیمتها بسیار چشمگیر بود.
این کارشناس بازار سرمایه افزود: از سوی دیگر، معاملات و سرمایهگذاری در بازار سرمایه براساس پیشبینیها، تحلیل و ارزیابیها صورت میگیرد. در آن زمان (اسفند ۹۸ ) استنباط این بود که روند جهشی ارز به همین شکل ادامه خواهد داشت و در نتیجه ارزش جایگزینی، ارزش داراییها و احتمالا سود شرکتها و صنایع بالا میرود که همین پیشبینی هم به وقوع پیوست. اما اتفاقی که افتاد این بود که در سال آخر دولت دوازدهم عزم دولت برای جمعآوری نقدینگی از بازار سرمایه بود و آن فراخوان دولت برای مردم یک افزودهای شد تا بازار بیش از اندازه رشد کند.
آقابزرگی گفت: از ابتدای سال ۱۴۰۰ که دلار در کانال ۲۲ هزار تومان قرار داشت و در طول سال ۹۹ دولت اصرار داشت نرخ دلار به ۱۵ هزار تومان هم کاهش پیدا کند باز هم ارزش سهام برخی از شرکتها مانند شرکتهای پتروشیمی از ۸۵۰۰ تومان به ۲۰ هزار تومان هم رسید بنابراین نباید تنها عدد شاخص را مبنا قرار داد چراکه اخیرا شاخص گمراه کننده شدهاست.
وی تاکید کرد: از سوی دیگر تا حدود زیادی شاخص مدیریت میشود و این موضوعات و واکنشها را نشان نمیدهد. به طوری که در بین شرکتهایی بیش از ۵۰ درصد تعدیل و اصلاح منفی داشتند و شرکتهایی هم هستند که بیش از ۵۰ درصد بازده مثبت دارند اما شاخص کل شکل واقعی را به ما نشان نمیدهد.
این کارشناس بازار سرمایه درباره مدیریت شاخص و دلیل آنکه شاخص گمراه کننده شده، اظهار داشت: معمولا هر از گاهی شرکتهایی را که تعدیل مثبت و منفی دارند به اقتضای شرایط بازار در کنار هم قرار میدهند. برای مثال نمادی که پیشبینی اثرگذاری مثبت از آن در بازار میشود را زمانی بازگشایی میکنند که ضرب افزایش آن در مقابل کاهش شاخص به طور خنثی شده باشد. نکته دوم و بسیار مهم این است که در این مقطع زمانی تا حدود زیادی ارادهای مبنی بر جلوگیری از تکرار رشدهای پیاپی تجربه شده در سال ۹۹ و جلوگیری از وقوع نارضایتی بین مردم ناشی از رشد بیاندازه بازار در دستور کار است.
آقابزرگی افزود: ازاین رو در مقایسه با الگوریتم تریدینگ، رباتیک تریدینگ به نوعی عمل میکند شتاب رشد برخی از سهام با عرضه زیاد و با تحت شعاع قرار دادن با بحث انتشار اوراق با افزایش نرخ موثر اوراق که بالای ۲۴ درصد است، در دم گرفته و شاخص خنثی میشود. اما در این میان شرکتهایی هستند که بیش از ۵۰ درصد بازدهی داشتند و البته در مقابل شرکتهایی با ۵۰ درصد بازده منفی را هم باید دید. برایند این موضوعات باعث شده که شاخص رشد بیشتر از ۵ درصدی را نشان ندهد و از این جهت تصویری صحیحی از جریان بورس به ما نشان داده نمیشود.
وی با بیان اینکه باید به این نکته توجه داشت که برخی از اتفاقات اثرگذار در بازار قبل پیش بینی شده یا اصطلاحا پیش خور میشود، گفت: از مدت ها قبل رشد نرخ دلار بین ۲۵ تا ۳۰ هزار تومان پیشبینی شده بود و به همین دلیل امروز این افزایش نرخ دلار اثری در شاخص ندارد. اما زمانی نرخ دلار میتواند در شاخص اثر شارپی داشته باشد که آن چشمانداز سازمان برنامه برای سه سال آینده در صورت عدم رفع تحریمها به وقوع بپیوندد.
این کارشناس بازار سرمایه با اشاره به کوچ نقدینگی از بازار سرمایه به بازار ارز و مرز ارز، گفت: این اتفاق افتاده است و نقدینگی از بازار سرمایه خارج شده و به سمت بازار ارز و رمز ارز رفتهاست. تلاقی تلاطم جذابیت در سایر بازارها و همزمانی آن با سرکوب بازار سرمایه از طریق افزایش نرخ موثر اوراق و بهره بین باعث خروج نقدینگی از بورس شد به طوریکه از مرداد ۹۹ که تاریخ پیک شاخص بود تا اواخر آبان ماه امسال ۱۱۰ هزار میلیارد تومان سرمایه سهامداران حقیقی خرد از بازار سرمایه خارج شد در حالی که در دوران شادبی بازارسرمایه یعنی از ابتدای سال ۹۹ تا مردادماه همان سال ۹۱ هزار میلیارد نقدینیگی وارد بازار شده بود.
دور هشتم، شکننده ترین دور مذاکرات/توقف گفتوگوها بعید است
فریدون مجلسی در گفت وگو با دیپلماسی ایرانی اذعان داشت که با قاطعیت نمی توان گفت که دور هشتم یک شکست پیشاپیش مانند دور هفتم خواهد بود، اما بی شک می توان این را گفت که به دلیل اصرار دولت رئیسی بر بسته پیشنهادی خود و همچنین پاسخ منفی اروپاییها و آمریکا، این دور از مذاکرات شکننده ترین دوره از مذاکرات وین خواهد بود.
دیپلماسی ایرانی – در حالی دور هشتم مذاکرات وین از فردا پنجشنبه آغاز میشود که با توجه به شکست دور هفتم مذاکرات وین شاهد تبعات و آثار ملموس آن بر وضعیت اقتصادی و معیشتی کشور طی هفته جاری به ویژه در بازار ارز بودیم. از طرف دیگر در سایه واکنش منفی کشورهای اروپایی و آمریکا نسبت به دو بسته پیشنهادی ایران در دور هفتم مذاکرات و نیز اصرار مداوم تهران بر همان مواضع خود ذیل بسته های پیشنهادیش به نظر می رسد که دور پیش رو در یک فضای مثبت و سازنده از سر گرفته نخواهد شد. پیرو نکته یاد شده این ظن و گمان شکل می گیرد که آیا دور هشتم مذاکرات یک شکست پیشاپیش مانند دور هفتم برای دولت سید ابراهیم رئیسی خواهد بود یا خیر؟ در این صورت آیا میتوان گفت که مذاکرات وین به بن بست و شکست کامل رسیده است؟ دیپلماسی ایرانی پاسخ به این سوال را در گفت وگویی با فریدون مجلسی، دیپلمات پیشین کشور و تحلیلگر مسائل بینالملل پی گرفته است که در ادامه میخوانید:
پیش از پرداختن به دور هشتم مذاکرت وین که از فردا پنج شنبه آغاز می شود جا دارد نگاهی به تبعات مخرب شکست دور هفتم به خصوص بر اقتصاد، معیشت و بازار داشته باشیم. در این راستا بعد از پایان زود هنگام دور هفتم مذاکرات وین که بسیاری از ناظران امر آن را شکست اولین دور مذاکرات دولت سید ابراهیم رئیسی پیرامون برجام و لغو تحریم ها قلمداد می کنند طی هفته جاری شاهد واکنش منفی بازار نسبت به این اتفاق بودیم. چنانی که از ابتدای هفته تا دیروز سه شنبه دلار از کانال ۲۹ هزار تومان در یک سیر صعودی وارد کانال ۳۱ هزار تومان شد. حال در این بین کارشناسان معتقدند که این واکنش طبیعی بازار به شکست مذاکرات وین ذیل تاثیر امکان ناپذیر دیپلماسی، سیاست خارجی و مذاکره با محوریت پرونده فعالیتهای هستهای بر اقتصاد و پارامترهای اقتصادی است، در حالی که حامیان دولت رئیسی، اصولگرایان، مخالفان برجام و جریان قدرت با فرافکنی تاش دارد اینگونه تلقین کند که افزایش نرخ ارز بعد از پایان دور هفتم مذاکرات وین در نتیجه تحرکات مخرب عوامل داخلی و خارجی برای وادار کردن دولت سید ابراهیم رئیسی برای تداوم مذاکره و حصول توافق با هدف احیای برجام است، کما اینکه در دولت حسن روحانی، جریان مذکور این تصور را داشت که دولت یازدهم و دوازدهم با افزایش صوری، نه واقعی نرخ ارز به دنبال فشار بر حاکمیت برای مذاکره با غرب به خصوص آمریکاست. پیرو این نکته دیروز سه شنبه سید ابراهیم رئیسی در نشست با دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف عنوان داشت که عدهای در تلاشند همراه با مذاکرات نرخ ارز را بالا ببرند؛ حال از نگاه شما افزایش نرخ ارز بعد از شکست دوره هفتم مذاکرات وین را یک واقعیت میدانید یا توهم توطئه؟
بیشک ادبیات این جریان، چه در دوران حسن روحانی و چه در دوران سید ابراهیم رئیسی تغییر نکرده است و مرغ آقایان کماکان یک پا دارد. این نشان می دهد که علیرغم در دست داشتن قدرت و همچنین مسئولیت این جریان هم چنان سعی در فرافکنی دارد و واقعیت های امروز جامعه به خصوص تاثیر مذاکرات بر حوزه اقتصادی و معیشتی را نادیده می گیرد. در حالی که کمتر اقتصاددان، سیاستمدار، دیپلمات، کارشناس و تحلیلگر داخلی و خارجی وجود دارد که منکر تاثیر پارامترهای سیاست خارجی، دیپلماسی، مذاکره، آینده پرونده فعالیتهای هستهای، برجام و به خصوص لغو تحریم ها بر حوزه اقتصاد، معیشت و شرایط بازار مانند سکه، طلا، دلار، مسکن، خودرو و . باشد. من نمیدانم واقعاً دولت با وجود آن که چند ماه است قدرت را در دست گرفته و با زیر و بم مشکلات از نزدیک دست و پنجه نرم می کند کماکان سعی در فرافکنی دارد و با فرار رو به جلو تلاش دارد عملاً شرایط را وارونه جلوه دهد، آن هم در این وضعیت اسفبار که همه چیز برای مردم در کف بازار و در کف خیابان روشن و آشکار است. فضا به قدری ناامید کننده است که عملاً باید منتظر باشیم بعد از دور هشتم مذاکرات وین هم، بازار واکنش جدی خود را نشان دهد.
چرا؟
چون اساساً اقتصاد کشور وابسته به دلار است. این مسئله ربطی به دولت رئیسی، روحانی و . ندارد. از ابتدای انقلاب و پیش از آن، اقتصاد کشور مانند اقتصاد بسیاری از کشورها به دلار گره خورده است. پس قطعاً نمی توان اهرم تحریم در قالب دلار را منکر شد. من اقتصاددان نیستم، اما واقعاً شرایطی که اکنون در اقتصاد و معیشت به خصوص در حوزه بازار ارز طی هفته جاری شکل گرفته، نه نتیجه فعالیت دشمنان داخلی و خارجی است و نه میتوان با توهم توطئه آن را توجیه کرد، بلکه واقعیتی است که اکنون بر تمام ارکان و وجوه اقتصادی و معیشتی مردم اثر خود را گذاشته است. اینکه دولت رئیسی به دنبال فرافکنی و نادیده گرفتن مسئله است، تنها به ضرر خودش تمام خواهد شد. چرا که مطمئن باشید فاصله کنونی بین ملت با دولت و حاکمیت چند برابر خواهد شد.
اتفاقاً به دنبال افزایش نرخ ارز در هفته جاری به نظر میرسد دولت و نهادهای امنیتی (وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه) به دنبال دستگیری برخی افراد و محدود کردن برخی سایت های خرید و فروش هستند. اگر چه عملا نگاه و فضای امنیتی برای اقتصاد سم است، اما آیا این دست اقدامات و بگیر و ببندها در کوتاه مدت برای کنترل و مدیریت موقت بازار در دوره مذاکرت توسط دولت رئیسی کارساز و موثر واقع خواهد شد؟
به هیچ وجه. چون هر گونه اقدام و تصمیمی برای سرکوب، بگیر و ببند و ایجاد فضای پلیسی و امنیتی، چه در کوتاه مدت، چه در میان مدت و چه در بلند مدت به واقع اقتصاد کشور را فلج می کند. باز هم تاکید دارم من اقتصاددان نیستم و سعی میکنم از نگاه سیاست خارجی و دیپلماسی مسئله را بررسی کنم. در این راستا برای آن که ادعای سید ابراهیم رئیسی یا در مقابل ادعای موافقان احیای برجام به بوته آزمایش گذاشته شود کافی است که دوره هشتم مذاکرت وین که از فردا پنج شنبه آغاز می شود با یک نگاه منعطف، تعاملی، مثبت و سازنده از طرف تیم مذاکره کننده ایران پی گرفته شود، اگر در پایان دور هشتم، اعضای ۱+۴ و آمریکاییها نظر مثبتی داشتند و به دنبال آن بازار ارز، سکه، بورس مسکن، خودرو و . واکنش مثبتی نشان نداد من به صراحت گفته های خود را پس می گیرم و اعتقاد دارم که سید ابراهیم رئیسی درست میگوید. اما اگر بعد از اتفاقات مثبت در دوره هشتم مذاکرات با آن شیوه ای که من گفتم روی دارد و به دنبالش واقعاً بازار واکنش مثبتی به مذاکرت سازنده و مثبت نشان داد که من معتقدم چنین خواهد بود، آنگاه دولت رئیسی است باید بفهمد تا چه اندازه این مذاکرات می تواند بر سرنوشت اقتصادی و معیشتی اثرگذار باشد. البته این مسئله طی این سال ها بارها و بارها اتفاق افتاده است و رئیسی هم فردی نبوده که همین چندماه اخیر رئیسجمهور شده باشد. او از ابتدای انقلاب تا به اکنون در حوزه های مختلف حضور داشته و با مشکلات از نزدیک آشناست و به عینه دیده است که تأثیر مذاکرات بر اقتصاد چیست. من نمی دانم چرا اکنون که رئیسی قدرت اجرایی را در دست گرفته به دنبال فرافکنی، وارونه جلوه دادن شرایط و فرار رو به جلو است. چون واقعا اقتصاد با بگیر و ببند درست نمیشود؛ دلار با سرکوب قیمت ها پایین نمی آید. چطور باید این را به رئیسی، خاندوزی، محسن رضایی و . فهماند، جای سوال دارد.
به دور هشتم مذاکرات وین بپردازیم. به دلیل سایه شکست دور هفتم مذاکرات وین، ذیل ارائه دو بسته پیشنهادی لغو تحریم ها و تعهدات هسته ای توسط ایران و نیز واکنش منفی ایالات متحده و اعضای ۱+۴ به نظر می رسد که این دور از مذاکرات در یک فضای نه چندان مثبت و سازنده از فردا آغاز میشود. در این رابطه تیم مذاکره کننده ایران و دولت رئیسی با وجود سیگنال ها و پالس های منفی کماکان بر بسته پیشنهادی خود اصرار دارد و در طرف مقابل هم اروپاییها و آمریکا از هم اکنون پاسخ منفی قطعی خود را به این بسته پیشنهادی نشان داده اند. حال در این شرایط به نظر شما می توان گفت دور هشتم مذاکرات وین یک شکست مذاکرات تاثیری روی بورس دارد؟ پیشاپیش برای دولت رئیسی به مانند دوره هفتم خواهد بود؟
با قاطعیت نمی توان گفت که دور هشتم یک شکست پیشاپیش مانند دور هفتم خواهد بود، اما بی شک می توان این را گفت که به دلیل اصرار دولت رئیسی بر بسته پیشنهادی خود و همچنین پاسخ منفی اروپاییها و آمریکا، این دور از مذاکرات شکننده ترین دوره از مذاکرات وین خواهد بود. به هر حال اروپایی ها و آمریکا طی شش دور مذاکرات وین با دولت روحانی تقریباً به یک نقطه اشتراک جامع برای حصول توافق رسیده بودند که به نظر می رسد با نگاه منفی حاکمیت در تهران، عملاً آن مذاکرت در دولت روحانی متوقف شد و بعد از تاخیر فراوان با رویکردی جدید در دولت رئیسی همه آن خروجی و دستاوردهای شش دوره مذاکرت قبلی کنار گذاشته شد که این سبب واکنش منفی و توقف دور هفتم مذاکرات وین شد. به هر حال کشورهای اروپایی و ایالات متحده در کنار روسیه و چین بعد از چراغ سبز دولت رئیسی برای آغاز مذاکرات به کررات عنوان داشتند که نقطه شروع دور هفتم مذاکرات همان نقطه پایان دور ششم مذاکرات در دولت روحانی است. چرا؟ چون مسیر، چارچوب ها و توافقات اولیه انجام شده بود و سعی داشتند در همان فضای قبلی مذاکرت پی گرفته شود که در کمترین زمان مذاکرات به نتیجه برسد. در صورتی که دولت رئیسی با این بسته های پیشنهادی تمام آنچه طی شش دور مذاکره وین در مورد آن گفت و گو شده بود و یا توافقات اولیه ای روی آنها صورت گرفته بود را به باد داد. این به معنای بر هم زدن میز مذاکره است. چرا که به باور آمریکا، اروپاییها، روسیه و چین با تغییر دولت در ایران نباید فضای مذاکره و دستور کار گفت وگوهای وین عوض شود. یعنی جمهوری اسلامی باید تمام آنچه را که در شش دور مذاکره دولت روحانی متعهد شده بود و در مورد آن گفت و گو و توافقات اولیه صورت گرفته بود را باید نعل به نعل در دولت رئیسی پیش ببرد. لذا اکنون شاهد یک فضای غیرسازنده و منفی در دوره هشتم مذاکرات را شاهد هستیم.
بنایی برای حمایت از نگاه غلط تیم مذاکره کننده ایران و عملکرد شخص باقری کنی در دور هفتم مذاکرات وین ندارم. اما در سایه جمله پایانی اینجا سوال مهمی که ذهنم را درگیر می کند این است که چطور ایالات متحده آمریکا بعد از مذاکرات طولانی و حصول توافق هستهای در دولت اوباما به راحتی با تغییر دولت ها می تواند با یک فرمان دونالد ترامپ از آن خارج شود و سیاست فشار حداکثری علیه جمهوری اسلامی ایران اعمال کند، اما تیم مذاکره کننده ایران با تغییر دولتها نمیتواند یک سیاست مذاکره ای جدید را در دستور کار قرار دهد؟
اینجا منطق قدرت است که تعیین کننده است. چیزی به نام اخلاق در سیاست خارجی و دیپلماسی معنا ندارد. پس در این راستا قطعاً آمریکا با قدرت اقتصادی، نظامی، امنیتی و دیپلماتیک خود میتواند حتی با مذاکره و حصول توافقی چون برجام از آن خارج شود و تحریمهای خود را مجددا اعمال کند. بله این اقدام غیر اخلاقی است، اما در سیاست خارجی چیزی به نام اخلاق وجود ندارد، بلکه دیپلماسی بر مبنای منافع جلو میرود. حال ایران در شرایط کنونی از قدرت لازم برای آنکه بخواهد ادبیات و دستور کار مذاکرات وین را از بنیان تغییر دهد برخوردار نیست. به ویژه که فراموش نکنیم طرف مقابل برای مذاکرات با ایران، شش ابر قدرت جهانی در قالب اعضای ۱+۴ و همچنین ایالات متحده آمریکاست. از طرف دیگر شرایط کنونی در کشور به خصوص در حوزه اقتصادی و معیشتی اجازه فرسایشی شدن مذاکرات را نمی دهد. پس دولت رئیسی به جای آنکه مدام بر خواسته های خود اصرار بورزد که عملاً تحقق هم پیدا نمیکند باید به سمت انعطاف دیپلماتیک پیش برود تا یک فضای سازنده و تعاملی در دستور کار قرار گیرد که هر چه زودتر توافقات اولیه انجام شود.
با توجه به این نکته شما آیا ذیل آن چه در دور هفتم مذاکرت وین گذشت و سبب شد گسل تهران با اعضای ۱+۴ به بیشترین میزان خود برسد و به موازاتش اختلاف بین واشنگتن و ۱+۴ کمتر شود، عملاً مدیریت این فضای منفی و خلاء را در دور هشتم چه بازیگری بر عهده میگیرد؟ آیا میتوان اینجا به نقش میانجی گرایانه روسیه و چین نگاه داشت؟
آنچه گفتید درست است. به دلیل نگاه غلط دولت رئیسی در دور هفتم مذاکرات اندک اختلاف نگاه بین آمریکا و اعضای ۱+۴ در خصوص نحوه لغو تحریم ها و مهمتر از آن تعهدات هسته ای کنار رفته است. به خصوص میزان همبستگی، همسوئی و همگرایی آلمان، فرانسه و انگلستان با ایالات متحده اکنون به بیشترین میزان خود رسیده است که بی شک از فردا با آغاز دور هشتم مذاکرات آن را به عینه خواهید دید. در این راستا قطعاً روسیه و چین هم چارهای جز مذاکرات تاثیری روی بورس دارد؟ همراهی با این جریان را ندارد. در چنین شرایطی که یک طرف میز تنها ایران قرار دارد و در آن سو ۶ ابرقدرت جهانی حضور دارند مجبوریم یا انعطاف دیپلماتیک از خود نشان دهیم و یا اینکه برای مدیریت این شرایط، نیم نگاهی به میانجیگری پکن و مسکو داشته باشیم. در غیر این صورت احتمال شکست دور هشتم مذاکرات بسیار بالاست.
پس سفر روز گذشته باقری کنی به روسیه پیش از مذاکرات تاثیری روی بورس دارد؟ عزیمت به وین و گفت وگو با مقامات کرملین و نیز ویدئو کنفرانس دیروز سه شنبه جو بایدن، رئیس جمهوری آمریکا و ولادیمیر پوتین، همتای روسیه او در خصوص برجام می تواند دال بر میانجیگری روسیه برای دور هشتم مذاکرات وین باشد؟
بله امکان دارد که تهران با اشراف به فضای منفی و همچنین شکننده دور هشتم مذاکرات وین به نقش میانجی گرایانه روسیه و چین دلخوش کرده باشد. اما در این خصوص من لازم است چند نکته را گوشزد کنم. همانگونه که در پاسخ به سوال قبلی شما اشاره کردم همه کشورهای دنیا، نه تنها آمریکا بر اساس منافع ملی خود عمل میکنند. هیچ کشوری، اخلاق را در سیاست خارجی، مبنای کار خود قرار نمیدهد. این مسئله در خصوص روسیه به طریق اولی صدق میکند. نباید جمهوری اسلامی ایران به نحوی رفتار کند که روسیه بتواند نفوذ و قدرت بیشتری در مذاکرات وین پیدا کند. چون به همان میزان، مسکو سعی خواهد کرد از کارت و برگ ایران در برابر آمریکا و اروپا سوء استفاده کند. خصوصا اکنون که تنش کرملین با ناتو، کاخ سفید و اروپا در خصوص اوکراین و دیگر مسائل بیشتر شده است قطعاً روسها سعی خواهند کرد از مذاکرات وین و همچنین پرونده فعالیتهای هستهای ایران به عنوان یک اهرم فشار استفاده کنند. پس اینجا نمی توان به میانجیگری و صداقت روسیه دلخوش کرد.
پس اگر دوره هشتم مذاکرات شکست بخورد می توانیم بگوییم مهر پایانی بر مذاکرات وین خواهد بود؟
بسیار بعید است که فعلاً بخواهیم از پایان یکباره مذاکرات وین سخن بگوییم. چون دولت رئیسی با یک نگاه جدید در حال چکش کاری و محک زدن طرفهای مقابل است، اما در ادامه بیشک دولت رئیسی با توجه به انبوه مشکلات داخلی نمی تواند مذاکرات را کنار بگذارد. در طرف دیگر هم اروپایی ها و آمریکا و حتی روسیه و چین هم اجازه تداوم این شرایط را به جمهوری اسلامی ایران نخواهند داد که آزادانه به دنبال افزایش توان هستهای خود باشد. قطعاً فعال شدن مکانیسم ماشه، حساس شدن آژانس بینالمللی انرژی اتمی، واکنش قطعی و مستقیم شورای حکام، ارجاع پرونده به شورای امنیت و . در دستور کار خواهد بود. پس نه ایران میتواند مذاکرات را کنار بگذارد و نه طرف مقابل.
دیدگاه شما