4. «بازار بورس و سهام براساس انتقال پول از افراد فعال به افراد صبور طراحی شده است»
سرمایهگذاران بر لبه تیغ
دنیایاقتصاد - محمدحسین شاوردی و مریم رحیمی : سرمایهگذاران ایرانی بر لبه تیغ راه میروند. آنها تصویر روشنی از آینده اقتصاد کشور ندارند و همین امر موجب میشود تا در تزریق منابع جدید به کسبوکار خود تعلل کنند. «دنیایاقتصاد» از ۴۰ کنشگر بزرگ عرصه اقتصاد در قالب ۱۲پرسش، حال و آینده سرمایهگذاری در ایران را بررسی کرده است. بر اساس این نظرسنجی ۸۷درصد سرمایهگذاران هیچ تصویر شفافی از آینده ندارند. بنیادیترین اعتراض این فعالان اقتصادی به سیاستگذاران، «بیثباتی» است؛ چراکه مسیر پیش روی فعالیتهای اقتصادی را مهآلود کرده است. هرچند بنگاههای بزرگ کشور همچنان در شرایط کنونی فعال هستند، اما بنگاههای کوچک و متوسط عموما در سرمایهگذاری جدید ناتوان بودهاند. علاوهبر این، حدود نیمی از پاسخدهندگان عنوان کردهاند که به خروج سرمایه خود از کشور فکر میکنند و بخش دیگری نیز گفتهاند که سرمایهشان را از ایران خارج کردهاند. علاوه بر این بیش از نیمی از فعالان اقتصادی شرکتکننده در این نظرسنجی میگویند که در یک تا دو سال اخیر کسبوکارشان دستخوش شرایط غیر قابل کنترل شده است.
سرمایهگذاری در ایران گرفتار یک ناوضعیت است. بهمنظور درک این گزاره باید ببینیم که درون ذهن فعالان اقتصادی و اهالی تولید و تجارت چه میگذرد؟ در جامعهشناسی، ناوضعیت به شرایطی اطلاق میشود که در آن هیچیک از متغیرهای کلیدی بزرگان عرصه سرمایهگذاری رشد سرجای خود نیستند و هیچکس تکلیف خود را در قبال خود، جامعه و نهادها نمیداند، به همین دلیل در نحوه تنظیم روابط خود با بحران روبهروست. به نظر میرسد، اقتصاد ایران دچار چنین موضوعی است و نزولیشدن سریعالسیر نرخ تشکیل سرمایه و رشد اقتصادی در دهه گذشته، نتیجه رقمخوردن چنین فضایی در کشور است. از آنجا که نتیجه طبیعی برخورداری از وضعیت روشن در اقتصاد ایران، داشتن تصویری روشن و مشترک برای اقدامات و همکاریهاست، بروز ناوضعیت سبب از بین رفتن این عنصر کلیدی بهعنوان مبنای همکاری و مشارکت در فضای اقتصاد و وقوع هرجومرج است.
یک لحظه تصور کنید فردی مدتها غذا نخورد؛ چه سرانجامی در انتظار او خواهد بود؟ اقتصاد هم اگر برای مدتها سرمایه جدیدی جذب نکند یا به اندازه کافی با محرکهای مالی، فناوری و نوآوری تغذیه نشود، با بحران روبهرو خواهد شد. اقتصاد ایران به این وضعیت دچار است. بهمنظور فهم دقیقتر این موضوع و آنچه بازیگران تولید، تجار و صاحبان کسبوکارها با آن روبهرو هستند، لازم است درک بیشتری از دو موضوع حیاتی داشته باشیم؛ نخست درک احساس آنها نسبت به سرمایهگذاری در کسبوکار خود و دیگری سرنوشتی که برای سرمایهگذاری در ایران متصورند. در این راستا باید پرسید که آیا مدیران شرکتهای بزرگ همچنان سرمایهگذاری میکنند؟ اگر پاسخ مثبت است، کدام عامل موجب تحریک آنها به خرجکردن منابعشان در اقتصادی با تورم 40 تا 60درصدی شده است؟ مانع بزرگ افزایش حضور آنها در اقتصاد ملی چیست؟ کدام مانع بزرگترین واحدهای اقتصادی و صنعتی کشور را از سرمایهگذاری بیشتر فراری میدهد؟ چه میزان از سرمایه شرکتهای بزرگ کشور به خارج از مرزهای ایران منتقل شده است؟ آیا چیزی وجود دارد که آنها را به آینده امیدوار کند؟ آنها اصلا تصویری از آینده دارند؟ ما همه این پرسشها و شماری پرسش مهم دیگر را در یک نظرسنجی اختصاصی طی 10روز از 40فعال اقتصادی در حوزههای خدمات فنی-مهندسی، ساختمان، تولید، خدمات و گردشگری پرسیدیم و آنچه به دست آمد، بیاغراق «سیاه و سپید» است.
تقریبا قاطبه فعالان اقتصادی پاسخدهنده به سوالات، تصویر روشنی از آینده اقتصاد ایران ندارند. ضمن اینکه اغلب آنها، همه یا بخشی از سرمایه خود را به خارج از مرزهای کشور منتقل کردهاند. تماسهای انجامشده از سوی «دنیایاقتصاد» نشان داد که برخی از افراد کلا کسبوکار خود را تعطیل کرده بودند و از پاسخ به پرسشنامه گروه «صنعت، معدن و تجارت» سرباز زدند. بنیادیترین اعتراض آنها به سیاستگذاران، «بیثباتی» است؛ بیثباتی گستردهای که در همه حوزهها بروز و ظهور دارد و اجازه نمیدهد، تصویر پیشروی سرمایهگذاران، روشن و واضح یا دستکم معلوم باشد. در نهایت 40فعال اقتصادی به سوالات پاسخ دادند. به عقیده این 40کنشگر اقتصادی نیز عامل بیثباتی، سرمایهگذاری در ایران را ترسناک کرده است. نتایج پرسشنامه توزیعشده از سوی «دنیایاقتصاد» نشان میدهد که با وجود موانع موجود پیشروی کسبوکارها، کماکان جریان تزریق سرمایه به کسبوکار فعال است. در واقع 60درصد افرادی که همچنان به کسبوکار خود سرمایه تزریق میکنند، اعلام کردهاند که با هدف توسعه بازار، فروش بیشتر در بازارهای داخلی و تامین نیاز مشتریان خارجی اقدام به سرمایهگذاری کردهاند. مرور آنچه پاسخدهندگان در مواجهه با پرسشها گفتهاند، نشان میدهد که هشتعامل بهعنوان موانع و دستاندازهای سرمایهگذاری، برای سرمایهگذاران مطرح هستند که به ترتیب عبارتند از: «غیرقابل پیشبینی بودن اقتصاد»، «بیثباتی قوانین و مقررات»، «نوسانات ارزی»، «مداخلات دولتی و تغییر سیاستها»، «فقدان حاکمیت قانون»، «فضای نامساعد کسبوکار»، «فساد اداری» و «مدیریت نامناسب در حوزههای تخصصی» که دلایل اصلی ترس سرمایهگذاران از تزریق پول به پروژههای مولد خود در یکی، دو سال اخیر به شمار میروند. نتایج پرسشنامه توزیعشده از سوی «دنیایاقتصاد» نشان میدهد که کسبوکار اغلب بزرگان تولید و تجارت کشور فعال است. در عین حال 65درصد افراد گفتهاند، کسبوکارشان در یکی، دو سال اخیر دستخوش شرایط غیرقابل کنترل یا بحرانی شده است. در عین حال، حدود نیمی از افراد گفتهاند، به اینکه کسبوکار خود را تعطیل کنند، فکر کرده یا میکنند. همچنین 67درصد افراد مورد پرسش قرارگرفته، اعلام کردهاند که در سالهای اخیر بخشی از پروژههای توسعه کسبوکار خود را تعطیل کردهاند. از آن سو 87درصد افراد اعلام کردهاند که تصویر روشنی از آینده اقتصاد کشور ندارند.
چکیده نتایج گزارش به همراه مهمترین بینشهایی که از خلال گفتوگو با این 40فعال اقتصادی به دست آمد، در ادامه و پس از ارائه نکاتی کوتاه پیرامون پرسشنامه طراحیشده از سوی ما، پیشروی خوانندگان قرار خواهد گرفت.
توضیحاتی درباره پرسشنامه
بعد از مطالعه چند سری از گزارشهای دو مرکز پژوهشی معتبر در کشور، یعنی مرکز پژوهشهای مجلس و مرکز پژوهش اتاق بازرگانی ایران، پرسشنامه «دنیایاقتصاد» طرح شد. پرسشنامه نهایی 12سوال داشت. از این تعداد، 10سوال با پاسخهای محدود در قالب دو یا چندگزینهای از فعالان اقتصادی پرسیده شد، دو سوال نیز با هدف فهم عمیقتر چیستی و چرایی کاهش یا افزایش سرمایهگذاری افراد، به صورت تشریحی، بازطراحی و پرسیده شد. در این پرسشنامه سعی شد سبدی از صنایع، سرمایهگذاران و فعالان اقتصادی و مدیران حرفهها، مورد پرسش قرار گیرند. پیمانکاران بزرگی از صنعت ساختمان، آب و سدسازی، تولیدکنندگانی از صنایع خودرو و قطعه، لوازمخانگی، غذا و نوشیدنی، پتروشیمی، محصولات شیمیایی، صنعت فولاد، معدن و صنایع معدنی، نفت و مشتقات آن، شوینده و بهداشتی، کفش، مبلمان و پارچه و چرم، به همراه برخی از مدیران کسبوکارهای مرتبط با خدمات آنلاین، فروشگاههای اینترنتی و خدمات گردشگری در این گزارش مورد پرسش قرار گرفتند و در قالب گفتوگوی تلفنی، به 12سوال پاسخ دادند.
تعداد افراد مدنظر برای پرسش 100نفر بودند که بسیاری از افراد به دلیل تعطیل کردن کسبوکار یا خروج از شرکت و پایاندادن به سرمایهگذاری از دایره طرح خارج شدند. در عین حال، برخی افراد نیز به دلیل ملاحظات شخصی از پاسخگویی به این پرسشنامه سر باز زدند. روزنامه «دنیایاقتصاد» و سرویس صنعت، معدن و تجارت از همه عزیزانی که صرفنظر از همکاری در این طرح، پاسخگوی تماسهای ما بودند، کمال تشکر را دارد.
پرسشهای ساده؛ پاسخهای سخت
از بین 12پرسش مطرحشده، 10پرسش با گزینه دو یا چندگانه بود که هدف از طرح آنها، سنجش واقعیتها و دستهبندی عوامل موثر بر رفتار سرمایهگذاران بوده است. در سوال اول پرسیده شد؛ «آیا کسبوکار شما فعال است؟» که بیش از 92درصد افراد به این پرسش، پاسخ مثبت دادند و تنها 8درصد پاسخدهندگان کسبوکار خود را بهکل تعطیل اعلام کردند. در پرسش دوم از فعالان اقتصادی پرسیده شد؛ «آیا در یک یا دو سال اخیر کسبوکار شما دستخوش شرایط غیرقابل کنترل یا بحرانی شده است؟» پاسخ حدود 65درصد افراد به این پرسش مثبت بود. آنها گفتند در مدیریت کسبوکار خود طی دوسال اخیر با بحرانهای جدی روبهرو شدهاند. کمتر از یکسوم افراد هم اعلام کردند که طی دوسال گذشته بدون بحران، امور کسبوکار خود را پیش بردهاند.
در سوال بعدی پرسیده شد که «آیا در یکسال اخیر به اینکه کسبوکار خود را تعطیل کنید، فکر کردهاید؟» که حدود 48درصد افراد گفتند به تعطیلی کسبوکار خود به دلیل حجم بالای مشکلات فکر کردهاند. البته 52درصد یعنی بیش از نصف افراد پاسخ منفی به این سوال دادند.
در پرسش بعدی از فعالان اقتصادی پرسیده شد، «آیا در یکسال اخیر بخشی از پروژههای توسعه کسبوکار خود را بایگانی کرده یا کنار گذاشتهاید؟» بیش از دوسوم افراد یعنی 67درصد به این پرسش، پاسخ مثبت دادند؛ کمتر از یکسوم افراد نیز اعلام کردند که هیچ پروژهای را در مسیر توسعه کسبوکار خود بایگانی نکردهاند.
پنجمین پرسش به این شرح بود که «آیا در دوسال اخیر در کسبوکاری که دارید، سرمایهگذاری کردهاید؟» که 60درصد افراد به این سوال پاسخ مثبت دادند؛ 40درصد نیز اعلام کردند که سرمایهگذاری جدیدی در کسبوکار خود نکردهاند. در پرسش بعدی از فعالان اقتصادی پرسیده شد که «طی دوسال گذشته کدام عامل موجب شد تا سرمایهگذاری کمتری در کسبوکار خود انجام دهید؟» و از آنها خواسته شد از بین هشتگزینه مختلف به شرح «تحریم و خروج آمریکا از برجام»، «اعتراضات خیابانی و تنشهای داخلی»، «تغییرات اقلیمی و خشکسالی»، «مشکلات دسترسی به گاز، آب، اینترنت و برق»، «جدالهای سیاسی در فضای داخلی»، «سیاستگذاریهای غلط و مداخلات دولتی»، «تورم افسارگسیخته و مسائل ارزی» و«سایر موارد»، دو گزینه را انتخاب کنند که نتایج جالبی داشت. بررسی نتایج پاسخ این افراد گویای رأی 80درصدی به اثر سوء «سیاستگذاریهای غلط و مداخلات دولتی» به عنوان عامل اصلی کاهش سرمایهگذاری افراد بوده است. در ردههای بعدی نیز حدود 42درصد افراد به «تورم افسارگسیخته و مسائل ارزی» و 30درصد افراد به «تحریم و خروج آمریکا از برجام» رأی دادند که نشاندهنده اثرگذاری منفی این عوامل بر رونق سرمایهگذاری بوده است.
در سوال بعدی از فعالان اقتصادی پرسیده شد که «آیا هماکنون تصویر دقیقی از آینده تولید و تجارت در کشور دارید؟» بیش از 87درصد افراد اعلام کردند که تصویر روشنی از آینده اقتصاد کشور ندارند. از آن سو پنجنفر نیز اعلام کردند که به کلیت چشمانداز پیشرو اشراف دارند. در سوال بعدی از سرمایهگذاران کشور و فعالان بخش خصوصی در رشتهفعالیتهای مختلف پرسیده شد که «وقوع چه عاملی در دو سال آینده باعث میشود سرمایهگذاری بیشتری انجام دهید؟» که از بین هفتگزینه شامل «انعقاد برجام، اجرا و تداوم آن»، «کنترل تورم و ثبات اقتصادکلان»، «آزادسازی و کاهش مداخلات دولتی»، «افزایش توزیع وامهای ارزان»، «پایان قیمتگذاری دستوری»، «بهبود محیط کسبوکار و مجوزدهی آسان» و «سایر موارد»، امکان پاسخ به دو گزینه وجود داشت. براین مبنا حدود 60درصد افراد گفتند در صورتی سرمایهگذاری بیشتری خواهند کرد که «آزادسازی و کاهش مداخلات دولتی» در دستور کار حکمرانان کشور قرار گیرد.
در ردههای بعدی نیز 45درصد افراد به «برجام، انعقاد و تداوم آن» رأی داده و آن را برای افزایشدادن سرمایهگذاری خود ضروری دانستند؛ ضمن اینکه 30درصد افراد پاسخدهنده به ضرورت «کنترل تورم و ثبات اقتصاد کلان» اشاره کردند. در سوال بعدی سعی شد احساس افراد نسبت به خارجکردن سرمایه خود از کشور و سرمایهگذاری در بیرون از ایران سنجیده شود. برهمین مبنا نیز از افراد پرسیده شد «آیا احساس میکنید که باید سرمایه خود را به خارج از ایران منتقل کنید؟» 52درصد افراد به این سوال پاسخ منفی و 48درصد افراد پاسخ مثبت دادند. در سوال دیگر از افراد پرسیده شد «آیا تابهحال بخشی از سرمایه خود را صرف سرمایهگذاری در خارج از ایران کردهاید؟» که بیش از 70درصد افراد به آن پاسخ منفی و حدود یکچهارم افراد هم جواب مثبت دادند. برخی از افرادی که به پرسشنامه «دنیایاقتصاد» پاسخ دادند، توضیحاتی درباره این موضوع ارائه دادند؛ برای نمونه ضرورت تامین قطعات برای خطتولید از طریق سرمایهگذاری در کشور ثالث صاحب فناوری، کاهش ریسکهای سرمایهگذاری یا ضرورت برخورداری از بنیه مالی مناسب برای تامین خریدهای خارجی را از جمله دلایل خود برای خارجکردن بخشی از سرمایه خود از ایران اعلام کردند.
جاذبه و دافعه سرمایهگذاری در ایران
در انتها نیز پاسخدهندگان دو سوال را به شکل کیفی و با پاسخهای دلخواه در یک یا دو جمله بیان کردند که تصویر ذهنی آنها از دلایل سرمایهگذاری در کسبوکاری را که دارند بازگو کرده است. سوال اول به این شکل طرح شد که «چه عاملی باعث شد تا در کسبوکار خود سرمایهگذاری کنید؟» سوال دوم نیز به این شکل طرح شد که «مهمترین عاملی که سرمایهگذاری در یک کسبوکار در ایران را ترسناک میکند، چیست؟»
در پاسخ به سوال اول طیفی از پاسخها به دست آمد که نشان میدهد60درصد کسبوکارها اخیرا به بنگاه خود سرمایه جدیدی تزریق کردهاند. قاطبه افراد اعلام کردند که عامل اصلی سرمایهگذاری آنها در کسبوکار خود طی یک تا دو سال اخیر، توسعه بازار و جذب خریداران داخلی و خارجی بوده است. در واقع این افراد تاکید دارند که برای گسترش درآمد، کسب سود یا فروش بیشتر سعی در تزریق پول بیشتر به کسبوکار خود داشته و موفقیتهایی نیز در این زمینه به دست آوردهاند. تکمیل زنجیره تامین و حفظ مزیت رقابتی نیز برای اغلب پاسخدهندگان اهمیت داشته است. در ردههای بعدی هم ارتقای کیفیت و رشد بهرهوری محصولات، تکمیل پروژههای قبلی یا مقابله با تهدید کرونا و تحریم، عاملی اساسی در زمینه تزریق پول توسط سرمایهگذاران بوده است. نکته جالب، برخی پاسخهای فعالان اقتصادی به این پرسش است. برخی از فعالان اقتصادی گفتهاند که صرفا با هدف سوختنشدن سرمایه قبلی و از بین نرفتن کل کسبوکار مجبور به تزریق دوباره سرمایه به پروژه خود شدهاند. نیازهای اجتماعی و پاسخ انسانی بنگاهها به نیازهای عموم مردم، بهویژه در حوزه واکسن، دارو و. در دوره کرونا یا پس از تحریم در کنار خالیشدن بازار از محصول در فضای پس از دور دوم تحریمهای آمریکا موجب شده است تا در برخی از بازارها نظیر لوازمخانگی یا قطعات الکتریکی، شرکتها به سرمایهگذاری برای قبضه بازار تحریک شوند.
در پرسش دیگر هم آنچه برای فعالان حوزه سرمایهگذاری زمینه ایجاد ترس و اضطراب را طی سالهای اخیر ایجاد کرده، به ترتیب میزان تکرار شامل «غیرقابل پیشبینی بودن اقتصاد»، «بیثباتی قوانین و مقررات»، «نوسانات ارزی»، «مداخلات دولتی و تغییر سیاستها»، «فقدان حاکمیت قانون»، «فضای نامساعد کسبوکار»، «فساد اداری» و «مدیریت نامناسب در حوزههای تخصصی» بوده است. در عین حال دسترسی به مواد اولیه، مالیاتستانی بیضابطه و حجیم در کنار چشمانداز نامعلوم تجارت با کشورهای خارجی از جمله مسائلی هستند که باعث ترس و اضطراب سرمایهگذاران حین سرمایهگذاری در کشور شدهاند. خیل عظیمی از افراد پاسخدهنده به پرسشنامه «امنیت سرمایهگذاری» معتقد بودند که اثر تفسیرهای سلیقهای از قوانین در بخشنامههای خلقالساعه، بیش از همه موجب فروکاسته شدن اعتماد صاحبان کسبوکارها شده است. در واقع این افراد در چنین فضای بیثباتی، حاضر نیستند ریسک سرمایهگذاری مجدد را به جان بخرند. برخی از آنها حتی مطرح کردند که اگر امکان انتقال سرمایه خود به خارج از مرزهای کشور را داشتند، ترجیح میدادند در فضای امنتری اقدام به سرمایهگذاری کنند.
آشنایی با ۵ سرمایهگذار برتر دنیا
جهان بار دیگر در حال حرکت به سمت نظام سرمایهداری است و این مسئله، نیاز به سرمایهگذاری را بیش از هر زمان دیگری افزایش میدهد. مردم به دنبال بزرگان سرمایهگذاریاند تا از آنها بیاموزند و امیدوارند که موفقیتهای آنها را تکرار کنند.
وبسایت مدیوم در مقالهای، پنج سرمایهگذار بزرگ را معرفی کرده است. سرمایهگذارانی که در حوزههای مختلفی فعالیت میکنند، اما استراتژیهای مشابهی برای موفقیت دارند.
۵– پیتر لینچ
اگر به دنبال سودآوری پایدار هستید، «پیتر لینچ» (Peter Lynch) همان کسی است که باید پول خود را به او بسپارید.
زمانی که لینچ در شرکت سرمایهگذاری «فیدلیتی مگلان» (Fidelity Magellan) مشغول به فعالیت بود، توانست مجموعه را به بازده سالانه ۲۹ درصد برساند و طی ۱۳ سال فعالیت خود، موفق شد ارزش این صندوق را از ۲۰ میلیون دلار به بالای ۱۴ میلیارد دلار برساند. او عادت دارد که شش روز در هفته و گاهی تمام هفته را کار کند.
شما در سن یازده سالگی چه کار میکردید؟ به عنوان یک مبتدی، وارن بافت (Warren Buffet) اولین سهام خود را در این سن خریداری کرد.
او از فعالان برجسته در زمینه «سرمایهگذاری ارزش» (Value Investing) است. سرمایهگذاری ارزش یعنی خرید سهامی که قیمتش از ارزش ذاتی آن کمتر است. علاوه بر این، او چنین سهامی را فقط در صورتی خریداری میکند که بتواند آن شرکت و عملکرد داخلیاش را عمیقا درک کند.
بافت همچنین به خرید کسبوکارهایی که دچار مشکلاند مشهور است. او سهام چنین شرکتهایی را به اندازهای خریداری میکند تا بتواند دست بالا را در شرکت داشته باشد و سپس به بازسازی شرکت میپردازد.
او در دهه ۱۹۶۰ و در مقطعی که برکشایر هاتاوی دچار مشکل بود، همین کار را با این شرکت کرد. خندهدار اینجاست که بافت، سرمایهگذاری در برکشایر را یکی از بزرگترین اشتباهات خود میداند.
وقتی از بافت در خصوص آموزش در مدرسه سؤال شد، او گفت که چنین چیزی برای همه مناسب نیست. او معتقد است به جای باور به آموزشِ سرمایهگذاری در مدرسه، هر کس باید شخصا در مورد سرمایهگذاری و پول بیاموزد.
در سن ۸۹ سالگی، او ممکن است برای مدت طولانی با ما نباشد، اما مشارکتش در جهانِ سرمایهگذاری برای همیشه زنده خواهد ماند.
قیمت، آن چیزی است که شما میپردازید و ارزش، چیزی است که به دست میآورید.
ریسک و فرصت جدید برای سهامداران
بورس تهران دوباره وارد مدار صعودی شده است. اینبار محرکهایی مانند حذف ۴۲۰۰ و اثر آن بر شرکتهای کوچکتر، رشد قیمت جهانی کالاها و اثر آن بر بزرگان کالایی بورس تهران و اثر برجام بر صنایع بورسی فضای مثبت را در بورس تهران ایجاد کرده است. با این حال همچنان دغدغه نسبت به روند آتی وجود دارد. گزارش هفتگی کیان به ریسکهای و فرصتهای پیش روی بازار سهام پرداخته است.
موقعیت پیچیده فعلی که در آن اولاً شانس دستیابی به توافقی بین ایران غرب بسیار بالاست و ثانیاً شرایط ژئوپلیتیک بازارهای جهانی را بسیار متلاطم کرده و از طرف سوم هر دم از باغ دولت بری به شرکتهای بورسی و سهامداران آنها میرسد تصمیمگیری را برای حضور در بازار سرمایه سخت کرده است و در نتیجه سرمایهگذاران به سختی برای حضور در بازار سرمایه تصمیم میگیرند. برای سرمایهگذارانی که در برزخ تصمیمگیری برای سرمایهگذاری در بورس و نقد بودن قرار گرفتهاند موقعیت کنونی را میتوان در چهارچوب ۲ ریسک و ۴ فرصت تشریح کرد.
یا اولین فرصت رشد قیمت کالاهای پایه است. بر همین اساس قیمت محصولات و کالاهای پایه به بیشترین سطح تاریخی خود رسیدهاند. این رشد تاریخی که بخشی از آن بنیادین (و ناشی از تورم اقتصاد جهانی و همچنین سرمایهگذاری پایین در خطوط تولید این کالاها در سالهای گذشته) و بخشی از آن هم ناشی از شرایط ژئوپلیتیک است طیف بزرگی از تولیدکنندگان بورسی را متأثر میسازد. بورس تهران هنوز این قیمتها را به خصوص رشد سه ماه گذشته را جدی نگرفته و در محاسبات لحاظ نکرده است.
دومین مورد فرصت را میتوان بهبود رابطه مالی دولت با بنگاهها دانست. توافق احتمالی سیاسی ایران دست دولت را از نظر مالی بهشدت باز میکند و انتظار میرود در یکی دو سال آینده از فشارهایی که در ماههای گذشته از سوی دولت بر بنگاهها به عناوین مختلف وارد آمده کاسته شود.
فرصعت بعدی سرعت گرفتن اجرای پروژههای بنگاهها است. طبق این موضوع تغییر شرایط سیاسی ایران در یک تا دو سال آینده بهار بنگاههایی است که سرمایهگذاریهای خود را در سالهای اخیر به تأخیر انداختهاند. موفقیت بنگاهها در پیشبرد پروژهها سودآوری واقعی آنها را رشد میدهد و این از دید سرمایهگذاران پنهان نمیماند.
چهارمین فرصت ارزشگذاری مناسب بازار است.حتی با فرض قیمت کالاهای پایه در سطح سه ماه گذشته (که حدود ۲۰ درصد از امروز بهطور متوسط پایینتر بود) ارزشگذاری بازار در پایان سال مالی اغلب شرکتها در محدوده پنج است. کمتر از میانگین تاریخی و نزدیک به یک چهارم پیک تاریخی!
اولین ریسک قیمت دلار طی دو سال آینده است. به دنبال توافق احتمالی و با باز شدن دست دولت دور از انتظار نیست که قیمت دلار برای مدتی که احتمالاً بیش از دو سال نخواهد بود کمتر از ۳۰ هزار تومان باقی بماند. معنی این گزاره آن است که مهمترین عامل تاریخی رشد بازار سهام یعنی محیط تورمی در یک تا دو سال آینده احتمالاً وجود نخواهد داشت.
دومین ریسک نگاه دولت جدید به اداره اقتصاد و حاکمیت شرکتی بنگاههای خصولتی است. دولت جدید به وضوح رویکرد مداخلهجویانهتری نسبت به اقتصاد آزاد و اداره بنگاهها اتخاذ کرده است و قیمتگذاریها در همه سطوح تشدید شده است. توقعات دولت از بنگاهها برای مشارکت در تأمین زیرساختها به وضوح بیشتر شده و اینطور به نظر میرسد که مدیران دولتی در دولت جدید بیشتر از دولتهای گذشته خود را نماینده دولت میدانند تا وکیل همه سهامداران. مسلماً این موقعیت برای سرمایهگذاران خوشایند و مطلوب نیست.
بنابراین از طرفی فرصتهای قدرتمندی برای رشد سودآوری واقعی بنگاهها دیده میشود و از طرف دیگر ریسکهای فوق الذکر ممکن است همه بزرگان عرصه سرمایهگذاری رشد رشتههای سرمایهگذاران را پنبه کند. آیا در یکی دو سال آینده تجربه سالهای ۸۸ و ۸۹ که علیرغم ثبات قیمت دلار و به دلیل رشد قیمت کالاهای پایه و موقعیت خوب اقتصاد کلان بازار سهام ایران 3 برابر شد تکرار خواهد شد یا شاهد شرایط سالهای ۹۳ تا ۹۵ خواهیم بود؟ در حال حاضر به نظر ما بزرگان عرصه سرمایهگذاری رشد پیچیدگی این موقعیت آنقدر هست که با احتیاط نسبت به ریسکهای یاد شده و به امید کسب بازدهی مناسب در یکی دو سال آینده سرمایهگذاری خود را در بازار سهام حفظ کنیم.
وضعیت رویایی شاخص
بر اساس دادههای موجود سردرگمی ناشی از طولانیشدن روند مذاکرات اتمی سبب شده تا گروههای کامودیتیمحور کمتر مورد اقبال معاملهگران بورسی قرار گیرند. بسیاری بر این باور هستند که در شرایط کنونی با توجه به رشد قیمتهای جهانی در سایه تورم و جنگ در شرق اروپا، موقعیت مناسبی برای سهام دلاری بازار فراهم شده تا در جریان افزایش قیمتها در وضعیت کنونی بخشی از زیان روزها و ماههای اخیر را جبران کنند، با اینحال بهرغم سرعتگرفتن افزایش بهای کامودیتی در بزرگان عرصه سرمایهگذاری رشد دنیا، بورسیها همچنان نسبت به کاهش قیمت در بازار ارز و سایه افکندن این کاهش احتمالی بر نمادهای متاثر از دلار واهمه دارند.
در حالحاضر گفته میشود که شرکتهای ریالی بازار میتوانند به دو صورت کوتاهمدت و بلندمدت از حصول توافق و احیای برجام نفع ببرند. بر این اساس میتوان گفت که بازار در یک حالت دوگانه تحلیلی قرار گرفته که در آن صنایع داخلی با توجه به انتظار بهبود وضعیت آنها در صورت بهثمر نشستن مذاکرات اتمی با احتمال افزایش تقاضا همراه هستند و صنایع دلاری نیز ممکن است در صورت افت هیجانی قیمت ارز با کاهش قیمت مواجه شوند. همین امر سبب شده تا رویکرد بازار به این دو نوع نماد متفاوت باشد.
اوکراین و بورس
با نگاهی به تحولات رویدادها طی یک هفته اخیر میتوان دریافت که اگرچه تحول قابلتوجهی در عرصه معاملات سهام رخ نداده با این حال در طول روزهای معاملاتی هفته قبل در عرصه سیاست بینالملل و اقتصاد جهانی تحولاتی روی داده که میتواند در بازههای زمانی کوتاهمدت و بلندمدت بر چهره بورس تهران نیز اثر بگذارد. شروع جنگ اوکراین و روسیه به عنوان دو تامینکننده مهم غلات در جهان در کنار تحتتاثیر قراردادن بازارهای انرژی سبب شده تا بسیاری از تحلیلگران بازارهای جهانی و بازارهای داخلی منتظر رسیدن موج تحولات رویداده بر صورتهای مالی شرکتها باشند.
در تجربه برجام از شروع مذاکرات تا زمان سرانجام رسیدن آن طی سالهای ۹۲ تا ۹۴ سبب شده تا در برهه کنونی بسیاری از فعالان بازار سهام صرفا چشم بهراه خروجی مذاکرات وین باشند. در عرصه بینالملل نیز تحولات ژئوپلیتیک در اروپای شرقی و آثار بلندمدت آن بر بودجههای نظامی بسیاری از مفسران را به تغییر رویکردهای تحلیلی واداشته است. این تغییر بودجه میتواند با توجه به تغییرات هزینههای کلان دولتها بر بازارهای کالایی نیز اثر بگذارد. در حالحاضر ترکیب عامل یادشده در کنار فربهشدن ترازنامه بانکهای مرکزی اقتصادهای عمده جهان سببشده تا انتظارات تورمی در عرصه کامودیتیها بیش از پیش افزایش یابد و بسیاری از تحلیلگران این حوزه بر این باور باشند که روند قیمتی کالاهای اساسی در میانمدت صعودی خواهد بود. روز گذشته قیمت نفت در محدوده ۱۱۰دلار در هر بشکه قرار گرفت؛ این در حالی است که همین چند ماه قبل یعنی آگوست سال۲۰۲۱ بهای طلایسیاه در محدوده ۶۲ دلار نوسان میکرد.
افزایش قیمت نفت و گاز سبب شده تا انتظارات در جهت رشد بهای محصولات پتروشیمی و فرآوردههای پالایشی تقویت شود که در صورت تداوم میتواند اثر قابلتوجهی بر شرکتهای فعال در حوزه یادشده در بازار سهام کشور داشته باشد. بهجز این موارد در حوزه فلزات اساسی و فلزات رنگی نیز روند معاملات همچنان صعودی است. انتظار میرود تا در محصولاتی نظیر روی، آلومینیوم، مس و فولاد شاهد افزایش قیمت باشیم. طبیعتا تمامی محصولات یادشده که نمایندگانی در بورس تهران دارند در هفتههای پیشرو از این روند صعودی تاثیر مثبت خواهند گرفت و اگر فرض را بر این بگذاریم که خیال بازار سهام و فعالان آن از مذاکرات هستهای پیرامون احیای برجام تا حدی راحت خواهد شد، میتوان انتظار داشت که آثار تحولات یادشده بر صورتهای مالی شرکتها و قیمت سهام آنها در بورس و فرابورس نیز مشهود و واضح باشد.
با این حال پایان مذاکرات هستهای بزرگان عرصه سرمایهگذاری رشد که در روزهای واپسین هفته گذشته در اظهارنظرهای مذاکرهکنندگان اروپایی خودنمایی کرد، نشان میدهد که کلاف سردرگم معادله هستهای به سبب پابرجایی اختلافات میان ایران و ایالاتمتحده امریکا فعلا به حال خود باقیمانده است. همین امر احتمالا سبب خواهد شد تا ترس بازار از کاهش یکباره نرخ ارز بر تحولات بازارهای جهانی چربش داشته باشد و در هفته پیشرو نتوانیم آنطور که باید تاثیر نوسانات قیمت در بازارهای بینالمللی را در بهای سهام داخلی شاهد باشیم. بررسی معاملات بورسکالا نیز حکایت از آن دارد که بهرغم بهبود وضعیت در بازارهای جهانی قیمتهای داخلی همچنان رشد نکردهاند. ترس از افت قیمت دلار مانع از آن شده تا تحولات یادشده در تالار نقرهای نمود جدی داشته باشد؛ اگرچه در پایه محصولات پتروشیمی اندکی افزایش قیمت مشاهده شده، با این حال همچنان خرید در این بازار از جذابیت کافی برای فعالان برخوردار نیست.
بر روی شما سرمایه گذاری می کنیم تا یاد بگیرید و رشد کنید
شروع هر رشد کردنی با یادگیریست.
اما موضوعی که یادگیری را سخت می کند هزینه های یادگیری و آموزش است.
فرق آموزش های پولی و رایگان
بسیاری از اساتید برای آنکه چیزی را به کسی یاد بدهند پول می گیرند مانند دانشگاه ها، کلاس های خصوصی، دوره های آموزشی و …
در مقابل اینها آموزش هایی هم هستند که رایگان هستند اما اکثرشان کیفیت پایینی دارند.
پس آموزش های پولی کیفیت خوبی دارند اما هزینه های بالایی را به دوش یک فرد می گذارند و آموزش های رایگان پولی نمی گیرند اما کیفیت و بازدهی خوبی هم ندارند.
آراد پول می دهد تا شما دوره های آموزشی پولی را رایگان داشته باشید.
آراد برندینگ برای رفع این مشکل حاضر به سرمایه گذاری برای آموزش تاجرانش شده است.
با همکاری سایت های آموزشی معتبر، آموزش های باکیفیت را برای هر یک از شما عزیزان به هزینه آراد خریداری می کنیم و در اختیارتان قرار می دهیم.
امیدواریم با در نظر گرفتن این موضوع که این رایگان برای شما به قیمت سرمایه گذاری برای آراد تمام شده است آموزش ها را جدی بگیرید تا در تجارت تان رشد کنید تا با پرداخت درصد سود توافقی بزرگان عرصه سرمایهگذاری رشد از تجارتتان به آراد برندینگ ثمره این سرمایه گذاری برایمان باز گردد ان شاءالله.
آموزش های پیشنهادی تاجران آرادی
در صورتی که آموزش خاصی مد نظر دارید از طریق این لینک برایمان بنویسید تا نسبت به عقد قرارداد با آموزش دهنده های معتبر و در اختیار قرار گرفتن همه تاجران آرادی اقدام کنیم.
نکات وارن بافت برای سرمایهگذاری بلندمدت (5 سخن کوتاه)
کسب تجربه از افراد حرفهای، راهی ضروری برای رسیدن به موفقیت است.
این یک قانون کلی است که نهتنها در زمینه کسبوکار، بلکه در تمامی زمینهها صدق میکند.
بنابراین اگر میخواهید که در امر سرمایهگذاری نیز فرد موفقی باشید، بهترین روش، مطالعه آموزههای بزرگان و پیشکسوتان این عرصه است؛ بهخصوص بزرگترین سرمایهگذار تمام دورانها یعنی «وارن بافت».
ما وارن بافت را بهعنوان معجزهگر بزرگی میشناسیم که بیش از 60 سال متمادی در عرصه سرمایهگذاری موفق بوده است. داشتن چنین استمراری در بازاری که سرعت پیشرفت و حرکت سرسامآوری دارد، شایسته احترام است.
کسب چنین موفقیتی در بازار، این پرسش را در ذهن شما بهوجود میآورد که مبانی سرمایهگذاری وارن بافت چیست.
اگر میخواهید که مبانی و اصول سرمایهگذاری این شخص موفق را بدانید، باید تمامی آموزههایی را که وارن بافت در سرتاسر عمرش درباره سرمایهگذاری بیان کرده، تحلیل کنید.
ما میتوانیم با تحلیل پنج آموزه معروف وارن بافت، برای همیشه، رویکرد سرمایهگذاری شما را تغییر دهیم؛ پس با ما همراه باشید.
1. «قیمت، آن چیزی است که شما میپردازید و ارزش، آن چیزی است که دریافت میکنید»
این جمله از وارن بافت، درمیان سایر آموزههایش، بسیار معروف است. اگر به دنیای سرمایهگذاری علاقمند هستید، احتمالا تاکنون حداقل یکمرتبه، این جمله را شنیده یا خواندهاید.
این نقلقول، کنایه از فلسفه سرمایهگذاری ارزشمحور دارد که درواقع ریشه موفقیت وارن بافت بهشمار میآید.
وارن بافت یکی از موافقان «بنجامین گراهام» است؛ کسی که خودش یکی از بنیانگذاران اصلی فلسفه سرمایهگذاری ارزش محور است.
از این رویکرد در کتاب پرفروش «سرمایهگذار هوشمند» یاد شده که وارن بافت، آن را به هرکسی که قصد دارد در طولانیمدت در عرصه سرمایهگذاری موفق شود، توصیه میکند.
درواقع این آموزه بر این نکته تاکید دارد که هنگام خرید سهام از بازار بورس، نباید بر روی کوتاهمدت تمرکز کنید.
قیمتی که شما میپردازید، تنها یک تصویر لحظهای در زمان T است.
شما باید ورای یک تصویر لحظهای و یک زمان کوتاه را ببینید. برای اینکه بتوانید به چنین مهارتی دست پیدا کنید، باید برروی ارزش شرکتی که برروی آن سرمایهگذاری میکنید، تمرکز کنید.
درواقع، در بلندمدت، این ارزش سرمایهگذاری شماست که خود را نشان خواهد داد. اگر شما برروی شرکتی با ارزش بالا و بنیانهای قوی سرمایهگذاری کرده باشید، قیمت خرید اولیهتان، پس از 20 سال همچنان رشد میکند.
2. «ریسک، یعنی آگاهی نداشتن نسبت به کاری که انجام میدهید».
شاید شما هم جزو آن دسته از افرادی باشید که از سرمایهگذاری هراس دارند.
این ترس ناشی از این مسئله است که سرمایهگذاری از دید شما یک امر ریسکی و خطرناک است.
درواقع، هنگامی که شما سرمایهگذاری میکنید، پولتان به اندازه زمانی که آن را در حساب بانکی خود پسانداز میکنید، در امان نیست.
هدف شما باید یافتن آن دسته از موارد سرمایهگذاری باشد که پتانسیل سود بالا و قابلیت ریسک پایینی دارد.
بهنظر میرسد که یافتن چنین مواردی شبیه پیدا کردن سوزن در انبار کاه باشد، اما واقعیت دنیای سرمایهگذاری همین است و شما نباید بهدنبال ایدهآلترین حالت ممکن باشید.
هنگامی که بهدنبال موردی برای سرمایهگذاری هستید، باید بتوانید بهدرستی ریسک احتمالی را تحلیل کنید. شما نباید اجازه بدهید که طمع، فرمان انتخابهایتان را در دست بگیرد.
اگر قادر به تحلیل صحیح ریسک هستید و به مسیرتان واقف هستید، دیگر سرمایهگذاریتان یک سرمایهگذاری ریسکی بهشمار نمیآید.
همانطور که ورن بافت بهطور دقیق و کامل توضیح داده، بزرگترین ریسک، سرمایهگذاری با دنبال کردن توصیه توده مردم و ذهنیت همگانی است، اما این شرکتها معمولا آنقدر ارزشمند نیستند که موفقیت بلندمدت شما را تضمین کنند.
تا زمانی که به کار خود واقف باشید و بدانید که چه میکنید و نیز اجازه ندهید که طمع بر شما چیره شده و فرمان انتخابهایتان را در دست بگیرد، متحمل ریسک نخواهید شد.
3. «هیچگاه برروی کسبوکاری که آن را درک نمیکنید، سرمایهگذاری نکنید»
آگاهی، وقوف و تسلط نسبت به حوزه و مسیر کاری، کلید موفقیت در سرمایهگذاری است.
اگر شما کورکورانه و صرفا براساس نصایح و مشاورههای متخصصان قدیمی و بازنشسته یک عرصه، سرمایهگذاری کنید و پس از مدتی اوضاع کار خوب پیش نرود، احتمال شکست خوردن و ناامیدیتان بالا میرود.
بنابراین توصیه وارن بافت این است که هرگز در کسبوکاری که آن را درک نمیکنید، سرمایهگذاری نکنید.
در برخی موارد، این جمله بهمعنی از دست دادن فرصتهای بزرگ است؛ درست مانند فرصت بزرگی که وارن بافت از دست داد؛ یعنی مالکیت شرکتهای بزرگ تکنولوژی مانند گوگل، اپل، فیسبوک و آمازون، زیرا وارن، تکنولوژی و نوآوری را که پشت ظهور این غولهای اقتصادی وجود داشت، درک نمیکرد.
بااینوجود، استراتژی وارن بافت به او اجازه داد تا اگر چنین گامهای اشتباهی برمیدارد، درعوض فرصتهای طلایی بسیاری را نیز از آن خود کند.
سرمایهگذاری، تنها در زمینهای که آن را درک میکنید و میفهمید، به شما اجازه میدهد تا انتخابهای هوشمندانهتری داشته باشید و از آن مهمتر اینکه، اگر اوضاع خوب پیش نرفت، افسوس نخورید و از کارتان پشیمان نشوید.
در واقع، این شمایید که تصمیمگیرنده خواهید بود؛ امری که در حوزه سرمایهگذاری، بسیار ضروری است.
4. «بازار بورس و سهام براساس انتقال پول از افراد فعال به افراد صبور طراحی شده است»
وارن بافت همیشه برای موفقیت در سرمایهگذاری در بازارهای مالی، پیشنهاد میکند که به بلندمدت فکر کنید.
این شیوه تفکر درواقع قلب استراتژی سرمایهگذاری ارزش محور محاسبه میشود.
کسانی در بازارهای مالی برنده هستند که به شیوه ارزش محور و صبورانه سرمایهگذاری میکنند.
بنابراین میتوان گفت که وارن بافت، به بازار بورس و سهام به دید روشی برای انتقال پول از افراد عجول به افراد صبور نگاه میکند.
افراد بسیار طماعی که براساس احساسات عمل میکنند، پول زیادی را از دست میدهند که این پولها نهایتا به جیب صبورترین سرمایهگذارها منتقل میشود.
بزرگترین درسی که میتوان از این آموزه گرفت، این است که صبر، کلید موفقیت در سرمایهگذاری است.
5. «تنها دو قانون برای سرمایهگذاری وجود دارد»
آخرین آموزه وارن بافت، اصلی کلاسیک و قدیمی بهشمار میآید، اما آنقدر مهم است که ارزش یادآوری مجدد دارد.
درواقع وارن بافت میخواهد شما به یاد داشته باشید که وقتی صحبت از سرمایهگذاری به میان میآید، تنها دو قانون وجود دارد:
- قانون شماره 1: هرگز پولت را از دست نده.
- قانون شماره 2: هرگز قانون شماره 1 را فراموش نکن.
این دو قانون مهم و اساسی سرمایهگذاری که درواقع یک قانون هستند، چرایی سرمایهگذاری در بازارهای مالی را به شما یادآوری میکنند:
شما پولتان را سرمایهگذاری میکنید تا پول بهدست بیاورید.
درحقیقت، هدف شما باید این باشد که هرگز پولتان را از دست ندهید. اگر همیشه این قانون طلایی را در ذهن داشته باشید، در هنگام تصمیمگیری در امر سرمایهگذاری، محتاطانه رفتار خواهید کرد.
شما نباید بدون داشتن اطلاعات کافی درباره شرکتی که قصد سرمایهگذاری در آن دارید، متحمل ریسکهای غیرضروری شوید.
اگر همچون سرمایهگذاری باهوش، خردمند و صبور رفتار کنید، در سرمایهگذاریهایتان موفق خواهید شد.
سخن آخر
اگر شما بهاندازه کافی وقتتان را صرف مطالعه و یادگیری کنید، سرمایهگذاری در بازارهای مالی، ریسک کمتری برایتان خواهد داشت.
شما میتوانید با تبعیت از فلسفه سرمایهگذاری ارزشمحور وارن بافت، شانستان را برای موفقیت در سرمایهگذاری به حداکثر برسانید.
برای انجام چنین کاری، باید خونسردی خود را حفظ کنید و در هنگام تصمیمگیری، هوشمندانه عمل کنید؛ اما مهمترین مسئله این است که باید صبور باشید.
صبر در سرمایهگذاری نیز مانند تمامی جوانب دیگر زندگی، کلید موفقیت است.
بنابراین شما باید بین اشتیاقتان برای پول درآوردن و استراتژی بلندمدتی که موفقیتتان را تضمین میکند، تعادل برقرار کنید.
تمامی وظیفه شما بهعنوان یک سرمایهگذار این است که بتوانید مانند وارن بافت، در طول زندگیتان، در تمامی ابعاد، تعادل کامل ایجاد کنید.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
دیدگاه شما