? استهلاک دارایی ثابت چیست و از چه روشهایی استهلاک محاسبه می شود
?با توجه به اینکه داراییهای ثابت دارای عمر مفید می باشند و ارزش ریالی آنها به مرور زمان کاسته می شود، به این کاهش تدریجی ارزش داراییها استهلاک گفته می شود.
?درپایان هر سال مالی مبلغ استهلاک اموال و داراییها باید محاسبه شود و این مبلغ به حساب هزینه منظور گردد. هزینه استهلاک طی یک سند حسابداری پیش از بستن حسابهای موقت ثبی می گردد. و پس از آن می توان در سیستم مالی عملیات مربوط به بستن سال مالی را انجام داد.
?اندوخته استهلاک یا ذخیره استهلاک چیست
?براساس اصل قیمت تمام شده داراییها و اساسا وقایع مالی به قیمت تمام شده در دفاتر قانونی ثبت می شوند در نتیجه مجاز به بستانکار کردن این حساب به دلیل استهلاک نمی باشیم. بنابراین در مقابل حساب هزینه استهلاک حساب ذخیره استهلاک یا اندوخته استهلاک را بستانکار می کنیم.
?ارزش اسقاط دارایی
?معمولا تمام ارزش یک دارایی مستهلک نمی شود و در پایان عمر مفید هر یک از اموال و داراییها دارای ارزش اسقاط یا فرسوده می باشد. بنابراین استهلاک تفاوت بهای تمام شده دارایی و ارزش اسقاط دارایی تقسیم بر زمان استفاده یا عمر مفید آن می باشد.
?ارزش دفتری دارایی
?ارزش دفتری دارایی برابر است با بهای تمام شده دارایی منهای ذخیره استهلاک همان دارایی.
? استهلاک دارایی ثابت چیست و از چه روشهایی استهلاک محاسبه می شود
?محاسبه استهلاک با روش خط مستقیم
?در این روش فرض می شود میزان استهلاک یک دارایی در طول سنوات استفاده آن برابر است.فرض کنید اگر بهای تمام شده یکی از داراییها ۱۱،۰۰۰،۰۰۰ ریال باشد و پش از ۵ سال اسقاط شود و ارزش اسقاط آن ۱،۰۰۰،۰۰۰ ریال باشد مبلغ استهلاک سالانه آن برابر است با :
(۱۱,۰۰۰,۰۰۰-۱,۰۰۰,۰۰۰)/۵=۲,۰۰۰,۰۰۰ ریال
?محاسبه استهلاک با روش نزولی
?در این روش هر سال در صدی از ارزش دفتری دارایی ثابت بعنوان استهلاک محاسبه می شود سند آن در حسابداری ثبت می گردد. در این روش درصد استهلاک باید به نحوی انتخاب شود که در پایان عمر مفید دارایی ارزش دفتری دارایی برابر ارزش اسقاط آن شود.
?باتوجه به اینکه داراییهای ثابت در زمان خرید از جنس هزینه نمی باشند اما با گذشت زمان رفته رفته از ارزش آنها کم می شود بنابراین با محاسبه استهلاک به مرور و طی چند دوره مالی آنها را هزینه می کنیم.
آرمان پرداز خبره
شرکت آرمان پرداز خبره بیش از 15سال سابقه فعالیت در زمینه حسابداری و حسابرسی و خدمات مشاوره مالی و مالیاتی
عضویت در خبر نامه
در این نوشته برای شما توضیح می دهیم که چگونه یک مشاور مالیاتی معتبر را بشناسید و به او اعتماد کنیم. در پایان اعتماد شما را به آرمان پرداز خبره جلب می کنیم. مشاور مالیاتی معتبر
اهمیت مشاور مالیاتی در این نوشته میخواهیم به اختصار در خصوص اهمیت مشاور مالیاتی به قلم کارشناس آرمان پرداز خبره بپردازیم. کسب و کار و اهمیت مشاور مالیاتی در آن اهمیت مشاوره در زمینه مالیات کسب
در این نوشته می خواهیم به نوشته آرمان پرداز خبره راه های دستیابی به مشاور مالیاتی برتر و به توضیح اینکه چگونه مشاور مالیاتی برتر را پیدا کنیم بپردازیم. چگونه مشاور مالیاتی برتر را پیدا کنیم
همه چیز درباره مشاور مالیاتی در این مقاله میخواهیم به تمام ابعاد و همه چیز درباره مشاور مالیاتی و یا وکیل مالیاتی پرداخته و با وظایف وی آشنا شویم. با آرمان پرداز خبره همراه باشید. تماس
در این نوشته می خواهیم در مورد نکاتی در خصوص انتخاب مشاور مالیاتی متناسب با ابعاد شرکت و نحوه انتخاب کارشناس حسابداری بپردازیم. تا پایان با ما همراه باشید و جهت هرگونه نیاز به مشاور مالیاتی
در این نوشته میخواهیم به شرح وظایف و اختیارات مشاور مالیاتی در سازمان امور مالیاتی بپردازیم. جهت هرگونه سوال در خصوص مشاور مالیاتی با ما در ارتباط باشید. مشاور مالیاتی کیست؟ مشاور مالیاتی کسی است که
در این نوشته میخواهیم در ارزش دفتری چگونه محاسبه میشود؟ خصوص انواع هزینه ها در حسابداری و مالی ، بهبود هزینه ها توسط مشاور مالیاتی و همچنین در خصوص انواع هزینه بپردازیم انواع هزینه ها در حسابداری یکی از مهمترین مفاهیم
در این نوشته به مفهوم مدارک مثبته و یا اسناد مثبته و نقش آن در حسابداری و چگونگی رسیدگی به آن توسط مشاور مالیاتی می پردازیم. مدارک مثبته یا اسناد مثبته مدارک مثبته اسناد نشاندهنده وقوع
مشاور مالیاتی کیست؟ در این مطلب درباره مشاور مالیاتی کیست و خصوصیات یک وکیل مالیاتی خبره ، هم چنین میزان آشنایی او با قوانین مالیاتی و امور مالیاتی کشور به صورت مفصل صحبت می کنیم. با
اهمیت مشاوره مالیاتی تمامی مشاغل نیازمند دانش مشاور مالیاتی و وکیل مالیاتی و اهمیت مشاوره مالیاتی برای روبه رو شدن با قانون مالیات سازمان امور مالیاتی هستند. با ما باشید زیرا در این نوشته به این
درخواست گواهی مفاصا اولین کاری است که مودی و یا مشاور مالیاتی و وکیل مالیاتی وی ملزم است برای دریافت گواهی مفاصا حساب مالیاتی انجام دهد. براساس ماده ۲۳۵ قانون مالیات های مستقیم، اداره امور مالیاتی
اشخاص حسابرس و مشاور مالیاتی در هدایت مالیات دهندگان برای رعایت قوانین، در تمام امور مالی، حسابداری و پرداخت مالیات نقش مهمی دارد. بسته به وضعیت مالیات دهنده، خدماتی که یک مشاور مالیاتی ارائه میدهد، متفاوت
مالیات املاک و مستغلات ، نوعی از مالیات می باشد، که از درآمدهای به دست آمده از ملک محسوب می شود. املاک و مستغلات شامل سه نوع مالیات می شوند: مالیات بر درآمد اجاره از املاک
حسابداری برای دارایی های دانش: آیا ما به یک بیانیه مالی جدید نیاز داریم؟ شرکت های مبتنی بر دانش از ارزش دفتری چگونه محاسبه میشود؟ شکست سیستم های گزارشگری مالی سنتی رنج می برند تا دارایی های دانش را در
موضوعی برای بحث در زمینه حسابرسی جمع داراییهای شرکتی ۲۰۰ میلیارد ریال است. حسابرس معتقد است تحریف داراییها بالای ۲۰ درصد، منجر به اظهار نظر مردود میشود (برای پرهیز از تردیدهای احتمالی در
مدیریت سود چیست؟ در کسب و کار برای حفظ عملیات، ارائه خدمات بهتر، و ارائه محصولات جدید، آن نیاز به سود می باشد. در هر کسب و کار، سود همیشه با زیان های خاص همراه است. مهم
ارزش ذاتی سهام (Value Intrinsic) چیست و چگونه محاسبه می شود؟
ارزش ذاتی مفهومی است که برای سرمایه گذاران و معامله گران اهمیت بسیار بالایی دارد، چرا که به کمک تشخیص صحیح آن می توان تصمیمات بسیار مهمی را در مورد سرمایه گذاری روی سهام یک شرکت اتخاذ نمود. در واقع ارزش ذاتی سهام به ما کمک می کند که جایگاه واقعی یک سهم در بازار را تشخیص دهیم و برای خرید و یا فروش آن اقدام کنیم.
ارزش ذاتی سهام (Value Intrinsic) چیست و چگونه محاسبه می شود؟
ارزش ذاتی سهام ( Intrinsic Value )
ارزش مفهومی است که برای سرمایه گذاران اهمیت بسیار بالایی دارد. در واقع می توان گفت که هدف همه سرمایه گذاران این است که ارزش دارایی های خودشان را به حداکثر برسانند. همه مدیران و کارگزاران همیشه به این فکر هستم که سیاست گذاری ها و استراتژی های یک کمپانی را به گونه ای تعیین کنند که سودآوری شرکت را به حداکثر برساند.
البته نباید از این نکته غافل شد که ارزش در واقع دارای مفهومی انتزاعی است و محاسبه آن نیز بسیار سخت است، چرا ارزش دفتری چگونه محاسبه میشود؟ که ارزش دارای وجوه بصری نیست. البته روش های مختلفی نیز برای محاسبه ارزش در نظر گرفتند و محققان نیز هر روزه در حال بهتر کردن و توسعه دادن روش های جدید هستند.
حال در این مطلب نیز ما قصد داریم تا شما را با مفهوم ارزش ذاتی آشنا می نماییم و روش های محاسبه آن را نیز بررسی بکنیم. پس با ما همراه باشید ارزش دفتری چگونه محاسبه میشود؟ تا بیشتر با ارزش ذاتی یک سهم آشنا شوید. (1)
ارزش ذاتی سهم چیست؟
برای شروع بهتر است بدانید که ارزش ذاتی سهام یا به قول حرفه ای ارزش بنیادی سهام، یک مفهوم بسیار ویژه در بازار بورس است. متخصصان فعال در زمینه بورس از این مفهوم برای برآورد ارزش سهام یک شرکت استفاده می کنند و در این برآورد تمامی عوامل موثر، فعالیت های تجاری و سرمایه گذاری ها، چشم انداز و هدف های آتی یک شرکت را نیز در نظر می گیرند، چرا که همه این عوامل می توانند موجب شوند تا ارزش سهام یک شرکت در گذر زمان بالاتر از قیمت فعلی اش برود و سرمایه گذاران را با سودهای خوبی مواجه کند .
به طور کلی ارزش ذاتی یک سهم بر اساس دو عامل تعیین می شود:
۱ . قدرت سودآوری
در مورد قدرت سودآوری باید گفت که این فاکتور هست طریق بررسی توانایی های یک شرکت برای افزایش میزان سود در یک بازه زمانی و یا به ثبات رساندن سودآوری - یا همان تکرار سوددهی - قابل اندازه گیری است. این فاکتور برای تحلیل گران بازار بورس، به خصوص تحلیل گران بنیادی بسیار مهم و حیاتی است، چرا که آن ها می توانند با محاسبه این مورد، آینده روشنی را برای سرمایه گذاری خودشان متصور شوند .
در مورد کیفیت سود نیز عوامل بسیار زیادی تاثیر گذار هستند، مهمترین این عوامل عبارتند از:
رعایت حقوق مشتری ها و مشتری مداری، کسب رضایت مشتریان ، رضایتمندی کارکنان، بررسی ریسک نسبی، رقابت طلبی و جاه طلبی و همچنین ثبات پیش بینی های سودآوری.
به طور کلی می توان گفت که ارزش فعلی و میزان تراکنش های مالی، جریانات نقدی و پتانسیل های سرمایه گذاری و پیشرفتی که سهام یک شرکت در آینده خواهد داشت، از عواملی است که در تعیین ارزش ذاتی یک سهم بسیار اساسی است. در این بین نباید از اهمیت کلی صورت های مالی برای تعیین ارزش ذاتی سهام نیز به سادگی عبور کرد .
با توجه به همه این تعاریف می توان به طور ساده گفت که ارزش ذاتی یک سهام نشان دهنده پتانسیل یک سهم برای پیشرفت است و جایگاه واقعی قیمتی یک سهم در بازار را نمایش می دهد. ارزش ذاتی به ما نشان می دهد که یک سهم در آینده ای نزدیک چه جایگاهی را در بازار خواهد داشت و دقیقاً به همین دلیل است که این مفهوم برای تحلیل گران بنیادی بسیار مهم و کاربردی است . (1) و (2)
تفاوت ارزش ذاتی و قیمت سهام
دانستن این نکته بسیار حیاتی است که ارزش ذاتی یک سهم الزاماً با ارزش بازاری و قیمت برابر نیست. در واقع می توان گفت که گذر زمان در بازار موجب می شود که قیمت و ارزش یک سهم به سمت ارزش ذاتی و قیمت آن سهم حرکت کند، چراکه شاید بازار در شرایط فعلی اش و به دلایل مختلف قادر به درک ارزش ذاتی یک سهم نباشد.
شاید هم پس از چند اصلاح در بازار، سرمایه گذاران ارزش واقعی و ذاتی یک سهم درک کنند. اما نکته جالب اینجاست که بسیاری از سرمایه گذاران و تحلیل گران بنیادی با استفاده از تفاوت در بین قیمت ذاتی و قیمت روز بازار اقدام به خرید و فروش سهم می کنند. در واقع می توان گفت که این اختلاف قیمت موجب ایجاد شدن فرصت های تجاری در بازار می شود .
اگر یک سهم قیمتی کمتر از ارزش ذاتی خودش داشته باشد، تحلیلگران آستین ها را بالا زده و برای خرید آن سهم اقدام می نمایند؛ چرا که این سهم با گذر زمان به قیمت ذاتی و ارزش ذاتی خود نزدیک تر خواهد شددر آینده به آنها سود خواهد داد. حرفه ای های بازار بورس و اوراق بهادار به این نوع سهم ها undervalue نیز می گویند، چرا که معتقدند ارزش واقعی این سهم ها بیشتر از میزانی است که بازار فعلی روی آن ها قیمت گذاری کرده است و روند حرکتی بازار موجب بالاتر رفتن قیمت این سهم ها خواهد گشت.
در نقطه ی مقابل نیز اگر یک سهم قیمتی بیشتر از ارزش ذاتی خودش داشته باشد، سرمایه گذاران اقدام به فروش آن سهم خواهند نمود، چرا که با گذر زمان این سهم ارزش خودش را از دست خواهد داد و موجب آن خواهد شد که آنها ضرر و زیان را بابت یک سهم تجربه کنند. متخصصان فعال در حوزه بورس به این گونه سهم ها overvalue نیز می گویند، چرا که معتقدند قیمت این گونه سهم ها بالاتر از ارزش واقعی آن هاست و روند حرکتی بازار موجب پایینتر رفتن قیمت این سهم ها خواهد گشت. (3) و (4)
آیا همه ی سهم ها با گذر زمان به ارزش ذاتی می رسند؟
این یکی از سوالاتی است که ذهن بسیاری از سرمایه گذاران را درگیر خودش می کند، اما پاسخ به آن بسیار ساده است. فقط کافی است که به چند نکته توجه داشته باشید:
1. اصلاحات در ارزش گذاری ها موجب این می شود که بازار روند خاص خودش را پیدا کند .
2. روند بازار موجب می شود تا قیمت سهم ها به سمت ارزش ذاتی شرکت ها حرکت کند.
در مورد اصلاح قیمت و اصلاح در ارزش گذاری ها باید بگویم که عوامل بسیاری هستند که باعث می شوند قیمت فعلی یک سهام، کمتر و یا بیشتر از قیمت واقعی یا همان ارزش ذاتی اش باشد. به طور کلی از این اتفاق می توان این برداشت را کرد که بازار به خوبی ارزش یک سهم را درک نکرده است. اینجاست که ممکن است یک سهم overvalue یا undervalue شود.
اما جای نگرانی نیست چرا که بازار اصلاح خواهد شد و سهم به قیمت واقعی خودش حرکت خواهد کرد. البته این مورد را نیز باید در نظر داشته باشید که بسیاری از کارشناسان و سرمایه گذارانی از روش های بنیادی برای تحلیل قیمت استفاده می کنند overvalue یا undervalue بودن یک ساعت را تشخیص می دهند و اقدام به خرید و یا فروش آن می نمایند، به همین دلیل است که بازار با این حرکت آن ها متوجه ارزش واقعی یک سهم به مرور زمان خواهد شد.
البته باید توجه داشته باشید که زمان و سرعت حرکت قیمت فعلی یک سهم به سمت قیمت ذاتی، به عوامل مختلفی بستگی دارد. برای مثال استراتژی های یک شرکت، چشم انداز و آینده نگری، تزریق سرمایه برای پیشبرد اهداف، میزان پیشرفت نسبت به رقبا و نگرش مدیران یک شرکت نیز روی این مورد تاثیر گذار خواهد بود. (5) و (6)
محدودیت های تعیین ارزش ذاتی سهام
باید به این نکته توجه ویژه ای داشته باشید که تمرکز روی مباحث بنیادی و ارزش ذاتی یک سهم، شما را با محدودیت هایی برای تصمیم گیری خرید یا فروش و پیاده سازی استراتژی حرکت در بازار مواجه می کند. دلیل اصلی این محدودیت ها نیز مسئله زمان است، چرا که تجربه نشان داده است که بازار معمولاً زمانی طولانی را برای شناخت ارزش ذاتی یک سهم نیاز دارد .
به همین دلیل است که اگر شما با استراتژی های بنیادی وارد بازار شوید و ارزش ذاتی سهام یک شرکت را به درستی تشخیص دهید و روی پیاده سازی استراتژی های خودتان در این حوزه تمرکز کنید، فرصت انجام و پیاده سازی استراتژی های تکنیکال و کوتاه مدت را از دست خواهید داد. در واقع وقتی شما با دید بلند مدت وارد بازار بورس می شوید، دیگر نخواهید توانست از نوسان گیری های موجود در در وهله های مختلف زمانی استفاده کنید.
البته شک نداشته باشید که در صورت عملکرد صحیح در تحلیل ها و صبوری شما در بلندمدت، پیروز خواهید بود و مقادیر سود بسیار بیشتر و به مراتب بهتری را به نسبت نوسان گیری کسب خواهید کرد. (5)
انواع روش ها برای ارزش گذاری دارایی های مالی یک شرکت
- رویکرد نسبی
- رویکرد ترازنامه ای
- رویکرد تنزیلی
رویکرد نسبی
در رویکرد نسبی ارزش هر شرکتی با توجه به شرکت های مشابه تعیین می شود. ایده اصلی در این رویکرد این است که شرکت های مشابه دارایی های مشابه نیز خواهند داشت. مهمترین ضریب مورد استفاده در روش های نسبی P/E است.
رویکرد ترازنامه ای
در رویکرد ترازنامه تمرکز اصلی محاسبه کننده روی ارزش دارایی های یک شرکت است. در مدل های پیشرفته، این رویکرد علاوه بر ارزش دارایی های فیزیکی، ارزش دارایی های نامشهود نیست در محاسبه ارزش شرکت منظور می گردد. مدل اصلی این رویکرد عبارتند از روش خالص ارزش دارایی ها و روش ارزش دفتری تعدیل شده .
رویکرد تنزیلی
در ابتدا باید بدانید که از نظر علمی این روش، برترین روش محاسبه ارزش ذاتی یک شرکت به حساب می آید. به طور کلی می توان گفت که در رویکرد تنزیلی، ارزش ذاتی یک شرکت بر حسب جریان های نقدی تولید شده توسط آن شرکت محاسبه می شود. (3)
نحوه محاسبه ارزش ذاتی سهام
برای انجام این کار، «مدل گوردون» موجود است. به این مدل، باقی مانده DDM نیز می گویند. در واقع این مدل، ارزش ذاتی یک سهم را برمبنای ارزش فعلی سود تقسیمی پیش بینی شده با نرخ ثابت محاسبه می کند. در واقع می توان گفت که این مدل فرض می کند که یک شرکت همیشه وجود داشته و خواهد داشت و سود تقسیمی مربوط به این شرکت نیز بر اساس یک نرخ معین و به صورت پیوسته افزایش پیدا می کند.
به همین دلیل است که این روش برای برآورد ارزش ذاتی، ارزش یک ثانیه را در غالب تابعی از سودهای تقسیمی مورد انتظار در دوره آتی، حقوق صاحبان سهام و رشد مورد انتظار در سودهای تقسیمی در نظر می گیرد. از آن جایی که حرف از تابع شد، طبیعتاً باید منتظر یک فرمول ریاضی باشیم، فرمولی که بر اساس یک سری بی نهایت خواهد. یک سری که از سودهای تقسیمی مورد انتظار در آینده تشکیل شده است .
اینجاست که یک سوال اساسی پیش می آید: این فرمول (مدل گوردون) چیست و چگونه می توان از آن برای محاسبه ارزش ذاتی سهام استفاده کرد؟
در پاسخ به این سوال باید بگویم که می توان از طریق فرمول:
Intrinsic value of stock = D÷ (K-G)
ارزش ذاتی سهام را محاسبه کرد. در این فرمول بسیار کاربردی، D به معنی سود تقسیمی مورد انتظار در مورد هر سهم، K به معنی بازده مورد انتظار یک سرمایه گذار و G نیز به معنی نرخ رشد مورد انتظار سود تقسیمی سهام است. (3)
نتیجه گیری و جمع بندی
مسلماً با خواندن مطلب متوجه شده اید که ارزش در بازار بورس دارای چه مفهومی است و شناخت آن می تواند تا چه حد حیاتی و مفید باشد. پس می توان به سادگی این نتیجه را دریافت کرد که تشخیص ارزش واقعی یک شرکت شما را در دراز مدت به سودهای کلان خواهد رساند. البته نباید فراموش کنید که هر روزه روش های جدیدی نیز برای تعیین ارزش ساخته می شود، در این میان وظیفه ما این است که فرایند یادگیری خودمان را هیچگاه متوقف نکنیم.
در پایان امیدواریم که از این مطلب رضایت داشته باشید و برایتان روز های بسیار پر سودی را در بازار آرزومندیم .
استهلاک دارایی ثابت چیست و از چه روشهایی استهلاک محاسبه می شود
با توجه به اینکه داراییهای ثابت دارای عمر مفید می باشند و ارزش ریالی آنها به مرور زمان کاسته می شود، به این کاهش تدریجی ارزش داراییها استهلاک گفته می شود.
درپایان هر سال مالی مبلغ استهلاک اموال و داراییها باید محاسبه شود و این مبلغ به حساب هزینه منظور گردد. هزینه استهلاک طی یک سند حسابداری پیش از بستن حسابهای موقت ثبی می گردد. و پس از آن می توان در سیستم مالی عملیات مربوط به بستن سال مالی را انجام داد.
اندوخته استهلاک یا ذخیره استهلاک چیست
براساس اصل قیمت تمام شده داراییها و اساسا وقایع مالی به قیمت تمام شده در دفاتر قانونی ثبت می شوند در نتیجه مجاز به بستانکار کردن این حساب به دلیل استهلاک نمی باشیم. بنابراین در مقابل حساب هزینه استهلاک حساب ذخیره استهلاک یا اندوخته استهلاک را بستانکار می کنیم.
ارزش اسقاط دارایی
معمولا تمام ارزش یک دارایی مستهلک نمی شود و در پایان عمر مفید هر یک از اموال و داراییها دارای ارزش اسقاط یا فرسوده می باشد. بنابراین استهلاک تفاوت بهای تمام شده دارایی و ارزش اسقاط دارایی تقسیم بر زمان استفاده یا عمر مفید آن می باشد.
ارزش دفتری دارایی
ارزش دفتری دارایی برابر است با بهای تمام شده دارایی منهای ذخیره استهلاک همان دارایی.
محاسبه استهلاک با روش خط مستقیم
در این روش فرض می شود میزان استهلاک یک دارایی در طول سنوات استفاده آن برابر است.فرض کنید اگر بهای تمام شده یکی از داراییها ۱۱،۰۰۰،۰۰۰ ریال باشد و پش از ۵ سال اسقاط شود و ارزش اسقاط آن ۱،۰۰۰،۰۰۰ ریال باشد مبلغ استهلاک سالانه آن برابر است با :
محاسبه استهلاک با روش نزولی
در این روش هر سال در صدی از ارزش دفتری دارایی ثابت بعنوان استهلاک محاسبه می شود سند آن در حسابداری ثبت می گردد. در این روش درصد استهلاک باید به نحوی انتخاب شود که در پایان عمر مفید دارایی ارزش دفتری دارایی برابر ارزش اسقاط آن شود.
پی نوشت:
باتوجه به اینکه داراییهای ثابت در زمان خرید از جنس هزینه نمی باشند اما با گذشت زمان رفته رفته از ارزش آنها کم می شود بنابراین با محاسبه استهلاک به مرور و طی چند دوره مالی آنها را هزینه می کنیم.
مفهوم ارزش ذاتی سهام در بازار بورس
ارزش ذاتی معیاری از ارزش یک دارایی است. این پارامتر به جای استفاده از قیمت بازار یک دارایی که در آن قیمت در حال معامله است، با استفاده از یک محاسبه عینی یا مدل مالی پیچیده به دست می آید. در تحلیل مالی، از این اصطلاح تا حد امکان، برای تعیین ارزش پایه یک شرکت و جریانات نقدی آن استفاده می شود.
توضیح بیشتر ارزش ذاتی
ارزش ذاتی یک اصطلاح گسترده با معانی پرکاربرد در چندین زمینه است. اغلب این اصطلاح به کار یک تحلیلگر مالی دلالت دارد که تلاش می کند ارزش ذاتی یک دارایی را از طریق استفاده از تحلیل بنیادی و تکنیکال برآورد کند. هیچ استاندارد جهانی برای محاسبه ارزش ذاتی یک شرکت وجود ندارد اما تحلیلگران مالی مدل های ارزش گذاری را بر اساس جنبه هایی از یک کسب و کار ایجاد می کنند که شامل عوامل کیفی، کمی و ادراکی است.
عوامل کیفی - مانند مدل کسب و کار، حاکمیت و بازارهای هدف - مواردی هستند که به نوع کسب و کار یک شرکت مربوط می شوند. عوامل کمی که در تحلیل بنیادی یافت می شوند، شامل نسبت های مالی و تجزیه و تحلیل صورت های مالی است. این عوامل به معیارهایی اشاره دارد که نشان می دهد کسب و کار چقدر خوب عمل می کند. عوامل ادراکی به دنبال جلب نظر سرمایه گذاران از ارزش نسبی یک دارایی هستند. این عوامل تا حد زیادی با استفاده از تحلیل تکنیکال محاسبه می شوند.
ایجاد یک مدل ریاضی موثر برای سنجش این عوامل، کار یک تحلیلگر بازار های مالی است. تحلیلگر باید از مفروضات مختلفی استفاده کند و سعی کند تا حد امکان اقدامات ذهنی را کاهش دهد و داده های موجود را به کار گیرد. با این حال، در پایان، هر گونه تخمینی حداقل تا حدی ذهنی است. تحلیلگر ارزش به دست آمده توسط مدل خود را با قیمت فعلی دارایی که در بازار در حال معامله است، مقایسه می کند تا تعیین کند که آیا دارایی بیشتر از ارزش یا کمتر، ارزش گذاری شده است.
برخی از تحلیلگران و سرمایه گذاران ممکن است وزن بیشتری را برای تیم هیئت مدیره یک شرکت قائل شوند در حالی که برخی دیگر ممکن است درآمد و بازدهی را به عنوان استاندارد طلایی در نظر بگیرند. به عنوان مثال، ممکن است یک شرکت سود ثابتی داشته باشد، اما مدیریت آن در چند وقت اخیر تصمیمات مناسبی در قبال مسائل مختلف اتخاذ نکرده اند که ممکن است قیمت سهام شرکت به خاطر این موضوع کاهش یابد. با این حال، با انجام تحلیلی از وضعیت مالی شرکت، هر تحلیلگر به یک مقدار برای ارزش ذاتی سهام شرکت می رسد و بر اساس آن برای خرید و فروش سهام آن تصمیم گیری می کند.
به طور معمول، سرمایه گذاران سعی می کنند از هر دو جنبه کیفی و کمی برای اندازه گیری ارزش ذاتی یک شرکت استفاده کنند اما سرمایه گذاران باید در نظر داشته باشند که نتیجه هنوز فقط یک تخمین است.
جریان نقدی تنزیل شده و ارزش ذاتی
مدل جریان نقدی تنزیل شده (DCF) یک روش ارزیابی رایج برای تعیین ارزش ذاتی یک شرکت است. مدل DCF از جریان نقدی آزاد شرکت و میانگین وزن دار هزینه سرمایه (WACC) استفاده می کند. WACC ارزش زمانی پول را محاسبه میکند و سپس تمام جریانهای نقدی آتی آن را به امروز محاسبه می کند.
میانگین وزن دار هزینه سرمایه، نرخ بازده مورد انتظاری است که سرمایه گذاران می خواهند به دست آورند که بالاتر از هزینه سرمایه شرکت است. یک شرکت سرمایه خود را با انتشار اوراق قرضه و یا سهام افزایش می دهد. مدل DCF همچنین جریان های درآمدی آتی را که ممکن است از یک پروژه یا سرمایه گذاری در یک شرکت دریافت شود، تخمین می زند. در حالت ایده آل، نرخ بازده و ارزش ذاتی باید بالاتر از هزینه سرمایه شرکت باشد.
جریانهای نقدی آتی تنزیل میشوند به این معنی که نرخ بازده بدون ریسکی که میتوان بهجای پیگیری پروژه یا سرمایهگذاری به دست آورد، در معادله لحاظ میشود. به عبارت دیگر، بازده سرمایه گذاری باید بیشتر از نرخ بدون ریسک باشد. در غیر این ارزش دفتری چگونه محاسبه میشود؟ صورت، پروژه ارزش پیگیری را نخواهد داشت زیرا ممکن است خطر ضرر وجود داشته باشد. سود خزانه داری در ایالات متحده معمولاً به عنوان نرخ بدون ریسک استفاده می شود که می توان آن را نرخ تنزیل نیز نامید.
ارزش ذاتی و ریسک بازار
یک عنصر ریسک بازار نیز در بسیاری از مدل های ارزش گذاری تخمین زده می شود. برای سهام، ریسک با پارامتری به نام بتا اندازه گیری می شود - تخمینی از میزان تغییرات قیمت سهام یا نوسانات آن. بتای برابر یک، خنثی یا مرتبط با کل بازار در نظر گرفته می شود. بتای بیشتر از یک به معنای افزایش ریسک نوسان یک سهم است در حالی که بتای کمتر از یک به معنای ریسک کمتری نسبت به کل بازار است. اگر سهام دارای بتای بالایی باشد، در مقایسه با سرمایه گذاری با بتای پایین، باید بازده بیشتری از جریان های نقدی برای جبران ریسک های افزایش یافته وجود داشته باشد.
همانطور که می بینیم، محاسبه ارزش ذاتی یک شرکت شامل عوامل مختلفی است که برخی از آنها تخمین ها و مفروضات هستند. سرمایهگذاری که از تحلیل کیفی استفاده میکند، نمیتواند بداند که یک تیم مدیریتی چقدر کارآمد خواهد بود یا ممکن است در آینده نزدیک با مشکلی جدی مواجه شود. استفاده از معیارهای کمّی برای تعیین ارزش ذاتی ممکن است ریسک بازار موجود در یک شرکت را دست کم بگیرد یا درآمد مورد انتظار یا جریان های نقدی را بیش از حد برآورد کند. علاوه بر این، بسته به محیط فعلی بازار، سرمایهگذاران ممکن است منافع بیشتر یا کمتری را برای نگهداری سهام در ماههای آینده مشاهده کنند؛ بنابراین این نیز باید در هر مدلی لحاظ شود.
به عنوان مثال اگر عرضه محصول جدید برای یک شرکت طبق برنامه پیش نرود چه اتفاقی می افتد؟ جریان های نقدی مورد انتظار آتی بدون شک کمتر از برآوردهای اولیه خواهد بود که ارزش ذاتی شرکت را بسیار کمتر از آنچه قبلاً تعیین شده بود، می کند.
فرمول های تعیین ارزش ذاتی سهام
مدل های تنزیل سود سهام
وقتی ارزش ذاتی سهام را مشخص می کنید، پول نقد حرف اول را می زند! بسیاری از مدلها ارزش بنیادی یک سهام را با متغیرهایی که عمدتاً به وجه نقد مربوط میشوند (به عنوان مثال، سود نقدی سهام و جریانهای نقدی آتی)، محاسبه کرده و از ارزش زمانی پول (TVM) استفاده میکنند. یک مدل محبوب برای یافتن ارزش ذاتی یک شرکت، مدل تنزیل سود ارزش دفتری چگونه محاسبه میشود؟ سهام (DDM) است. فرمول اصلی DDM به شرح زیر است:
P = EDPS/(CCE-DGR)
EDPS = سود نقدی مورد انتظار برای هر سهم
DGR = نرخ رشد سود سهام
یکی دیگر از انواع مدل های مبتنی بر سود سهام، مدل رشد گوردون (GGM) است، که فرض میکند شرکت در نظر گرفته شده در یک حالت ثابت قرار دارد - یعنی با سود سهام رو به رشد دائمی. این مدل به صورت زیر بیان می شود:
P = D1/(r-g)
P = ارزش فعلی سهام
D1 = سود سهام مورد انتظار یک سال از زمان حال
R =نرخ بازده مورد نیاز برای سرمایه گذاران سهام
G =نرخ رشد سالانه سود سهام مداوم
همانطور که از نام آن ها پیداست، این مدل ها سود سهامی را که یک شرکت به سهامداران پرداخت می کند، محاسبه می کنند که نشان دهنده توانایی شرکت در ایجاد جریان های نقدی است. انواع مختلفی از این مدل وجود دارد که هر کدام بسته به مفروضاتی که میخواهید در آن بگنجانید، متغیرهای مختلفی را شامل میشوند.
مدل های درآمد باقیمانده
یکی دیگر از روش های محاسبه این مقدار، مدل درآمد باقیمانده است که در ساده ترین شکل آن به صورت زیر بیان می شود:
V_0= BV_0+∑(RI_t/(1+r)^t)
BV_0 = ارزش دفتری جاری حقوق صاحبان سهام شرکت
RI_t = درآمد باقیمانده یک شرکت در دوره زمانی t
r = هزینه حقوق صاحبان سهام
ویژگی کلیدی این فرمول در این است که روش ارزیابی آن، ارزش سهام را بر اساس تفاوت سود هر سهم و ارزش دفتری هر سهم (در این مورد، درآمد باقیمانده اوراق بهادار) بدست میآورد تا به ارزش ذاتی برسد.
اساساً، این مدل به دنبال یافتن ارزش ذاتی سهام با اضافه کردن ارزش دفتری فعلی هر سهم آن با درآمد باقیمانده تنزیل شده آن است. (که می تواند ارزش دفتری را کاهش یا آن را افزایش دهد.)
مدل های جریان نقدی تنزیل شده
در نهایت، رایج ترین روش ارزش گذاری مورد استفاده برای یافتن ارزش بنیادی سهام، تجزیه و تحلیل جریان نقدی تنزیل شده (DCF) است که در ساده ترین ارزش دفتری چگونه محاسبه میشود؟ شکل خود، شبیه DDM است:
DCF = CF1/(1+r) + CF2/(1+r)^2 + … + CFn/(1+r)^n
CFn = جریان های نقدی در دوره n
r = نرخ تنزیل، میانگین وزن دار هزینه سرمایه (WACC).
با استفاده از تجزیه و تحلیل DCF، می توانید ارزش منصفانه یک سهام را بر اساس جریان های نقدی پیش بینی شده در آینده تعیین کنید. برخلاف دو مدل قبلی، تجزیه و تحلیل DCF به دنبال جریانهای نقدی آزاد است - یعنی جریانهای نقدی که هزینههای غیرنقدی صورت سود و زیان (مانند استهلاک) را حذف میکند و شامل هزینههای تجهیزات و داراییها و همچنین تغییرات در سرمایه در گردش میشود. همچنین از WACC به عنوان یک متغیر تنزیل برای حساب کردن ارزش زمانی پول استفاده می کند.
چرا ارزش ذاتی اهمیت دارد؟
در مدلهای ذکر شده در بالا، تحلیلگران از این روشها استفاده میکنند تا ببینند آیا ارزش ذاتی یک اوراق بهادار بالاتر یا کمتر از قیمت فعلی آن در بازار است یا نه و بر این اساس سهام را در دو دسته ی «overvalue» و «undervalue» طبقهبندی می کنند. به طور معمول، هنگام محاسبه ارزش ذاتی سهام، سرمایه گذاران می توانند حاشیه ایمنی مناسبی را تعیین کنند که در آن قیمت ارزش دفتری چگونه محاسبه میشود؟ بازار کمتر از ارزش ذاتی برآورد شده است.
با گذاشتن یک "بالشتک" یا حاشیه اطمینان بین قیمت پایین تر بازار و قیمتی که فکر می کنید برابر ارزش ذاتی سهم است، میزان ضرری را که به خاطر ارزشگذاری اشتباهتان ممکن است متحمل شوید، محدودتر می کنید.
به عنوان مثال، فرض کنید در یک سال شرکتی را پیدا کردید که معتقدید دارای بنیادی قوی همراه با ارزش دفتری چگونه محاسبه میشود؟ فرصت های جریان نقدی عالی است و در آن سال با قیمت 10 دلار به ازای هر سهم معامله می شود. پس از کشف DCF آن، متوجه می شوید که ارزش ذاتی آن به 15 دلار برای هر سهم نزدیک تر است: یک معامله 5 دلاری. با داشتن یک حاشیه ایمنی در حدود 35 درصد، این سهام را با ارزش 10 دلار خریداری خواهید کرد. اگر ارزش ذاتی آن یک سال بعد 3 دلار کاهش یابد، شما همچنان حداقل 2 دلار از ارزش اولیه DCF خود را دارید و در صورت کاهش قیمت سهام، فضای کافی برای فروش دارید.
برای یک مبتدی که می خواهد بازارها را بشناسد، ارزش ذاتی یک مفهوم حیاتی است که باید هنگام تحقیق در مورد شرکت ها و یافتن فرصت های مناسب برای سرمایه گذاری به خاطر بسپارد. ارزش ذاتی اگرچه معیار کاملی برای موفقیت یک سرمایه گذاری نیست اما استفاده از مدل هایی که بر اصول بنیادی تمرکز دارند، چشم انداز هوشیارانه ای را در مورد قیمت سهام ارائه می دهد.
سخن پایانی
هر مدل ارزش گذاری که تا به حال توسط یک استاد اقتصاد یا دانشگاه مالی ایجاد شده است، در معرض ریسک و نوسانات موجود در بازار و همچنین غیرمنطقی بودن سرمایه گذاران است. اگرچه محاسبه ارزش ذاتی ممکن است راهی تضمین شده برای کاهش تمام ضرر های پرتفوی شما نباشد اما نشانه واضح تری از سلامت یک سرمایه گذاری ارائه می دهد.
سرمایه گذاران ارزشی و دیگرانی که ترجیح می دهند سرمایه گذاری ها را براساس اصول بنیادی کسب و کار انتخاب کنند، این نشانه را جزء حیاتی برای انتخاب موفقیت آمیز سهام برای بلند مدت می دانند. از دیدگاه آنها، انتخاب سهام با قیمت های بازار کمتر از ارزش ذاتی آنها می تواند در هنگام ساخت یک پرتفوی ریسک ها را تا حد امکان کاهش دهد.
اگرچه ممکن است یک سهم در یک دوره در حال افزایش قیمت باشد اما اگر بیش از حد ارزش گذاری شده معامله شود، بهتر است منتظر بمانید تا بازار آن را به کمتر از ارزش ذاتی خود برساند تا به یک فرصت مناسب برای معامله دست پیدا کنید. این نه تنها شما را از ضررهای عمیقتر نجات میدهد بلکه به شما فرصتی برای تخصیص پول نقد به سایر گزینه های سرمایهگذاری امنتر مانند اوراق قرضه و سایر موارد میدهد.
ارزش خالص دارایی و همه چیز درباره آن
زمانی که تصمیم می گیرید تا فعالیت خود را در بازار سرمایه آغاز کنید، اصطلاحات و ادبیات این بازار چیزی است که به آن نیاز خواهید داشت. همان طور که بهتر می دانید تجربه و دانش در بازارهای مالی می تواند به شما کمک کند تا نتایج بهتری بگیرید و در روزهای بالا و پایین بازار واکنشهای بهتری داشته باشید. اصطلاحات موثر در بازارهای مالی و ویژگی داراییهای مختلف میتواند از فاکتورهایی باشد که برای مدیریت سرمایهتان لازم است بدانید. ارزش خالص دارایی NAV نیز یکی از همین اصطلاحات بازار سرمایه است. شما در مورد ارزش خالص دارایی چه میدانید؟ به عنوان یک سرمایهگذار لازم است در این باره بیشتر بدانید پس در ادامه این مقاله با ما همراه باشید.
ارزش خالص دارایی NAV چیست؟
ارزش خالص دارایی NAV نشان دهنده ارزش خالص یک واحد تجاری است. زمانی که قصد داریم ارزش خالص یکی از داراییها را حساب کنیم ارزش کل داراییهای واحد تجاری را از ارزش کل بدهیهای آن کم میکنیم. به زبانی سادهتر یعنی NAV همان کل دارایی های صندوق است اگر بدهیهای آن را کم کنیم.
کاربرد NAV بیشتر در صندوقهای سرمایهگذاری مشترک و صندوقهای قابل معامله در بورس است که نشان میدهد هر سهم یا واحد صندوق در یک تاریخ یا زمان خاص چه ارزش (قیمتی) داشته است. در واقع نرخ NAV قیمتی است که سهام یا واحدهای یک صندوق در بازار بورس و اوراق بهادار معامله میشود. ارزش خالص دارایی معمولا برای شناسایی فرصتهای سرمایهگذاری بالقوه در صندوقهای سرمایهگذاری، ETF ها و یا صندوقهای شاخص استفاده میشود.
درکی درست از NAV
اگر بخواهیم از منظر تئوری به مفهوم ارزش خالص دارایی نگاه کنیم، هر واحد تجاری که با مفاهیم نگهداری داراییها و مدیریت بدهیها سر و کار دارد میتواند NAV داشته باشد. اما مفهومی که عموما افراد فعال در بازار سرمایه از آن استفاده میکنند در رابطه با ارزشگذاری و و قیمتگذاری صندوقهای مختلف در بازارهای مالی است. بنابراین میتوانیم بگوییم NAV یک صندوق، ارزش آن صندوق به ازای هر سهم یا واحد را نشان میدهد. استفاده از مفهوم NAV کار ارزشگذاری و معامله کردن صندوقها را در بازار آسانتر کرده است.
در بیشتر اوقات این اتفاق میافتد که ارزش NAV با ارزش دفتری یک کسب و کار برابر است یا ارزشی نزدیک به آن دارد. شرکتهایی که در چشمانداز خود رشدی بالا میبینند، در یک روند سنتی بیشتر از رقمی که NAV پیشنهاد میدهد ارزشگذاری میشوند.
نرخی که NAV ارائه میدهد اغلب با ارزش بازار مقایسه ارزش دفتری چگونه محاسبه میشود؟ میشود تا سرمایهگذاریهای آینده در راستای ارزش انجام شوند. همینطور تعدادی نسبت مالی وجود دارد که از نرخ NAV برای تحلیلهای سازمانی استفاده میکنند.
استفاده از NAV برای اندازهگیری عملکرد سرمایهگذاری
سرمایهگذاران در صندوقهای سرمایهگذاری اغلب سعی میکنند عملکرد یک صندوق سرمایهگذاری را بر اساس تفاوت نرخ NAV آن بین دو تاریخ ارزیابی کنند. مثلا ممکن است فردی نرخ NAV صندوق الف را در تاریخ اول اردیبهشت با نرخ NAV همان صندوق را در تاریخ سی و یکم خرداد مقایسه کند و تفاوت بین این دو مقدار را به عنوان معیاری برای عملکرد صندوق در نظر بگیرد. اما خوب است بدانید مقایسه NAV صندوق بین دو تاریخ روش مناسبی برای ارزیابی عملکرد یک صندوق سرمایهگذاری نیست. اما علت این مسئله چیست؟
برای پاسخ به این سوال باید به ساز و کار صندوقهای سرمایهگذاری رجوع کنیم. صندوقهای سرمایهگذاری تقریبا تمام درآمد خود را که شامل سود سهام و سود کسب شده از فعالیت صندوق است، به سهامداران پرداخت میکنند. علاوه بر این، صندوقهای سرمایهگذاری وظیفه دارند سود سرمایه تحقق یافته در فرایند سرمایهگذاری را نیز بین سهامداران تقسیم کنند. معمولا سود صندوقها و درآمد آنها مولفههایی است که در صندوقها به صورت منظم پرداخت میشوند، و بر همین اساس NAV کاهش مییابد. بنابراین درست است که سرمایهگذار در یک صندوق سرمایهگذاری در حال کسب درآمد و بازده است اما این مسئله در نرخ NAV صندوق قابل مشاهده نیست.
حالا که نرخ NAV صندوق معیار مناسبی برای سنجش آن نیست، پس با چه معیاری میتوانیم عملکرد صندوقهای سرمایهگذاری را ارزیابی کنیم؟ اگر سوال شما هم همین است باید در جواب آن بگوییم که یکی از بهترین معیارهای موجود برای پایش عملکرد یک صندوق سرمایهگذاری بازدهی کل آن در بازه زمانی یک سال است. بازدهی سالانه صندوق نرخ بازده واقعی یک سرمایهگذاری یا مجموعهای از سرمایهگذاریها را در یک دوره زمانی معین نشان میدهد. پس نباید فراموش کرد دسترسی راحت به نرخ NAV صندوق لزوما عامل مناسبی برای سنجش آن صندوق نیست.
سرمایهگذاران و تحلیلگران ممکن است برای ارزیابی به جای نرخ NAV از میانگین نرخ رشد سالانه نیز ممکن است استفاده کنند.
چگونه نرخ NAV را محاسبه کنیم؟
محاسبه نرخ NAV صندوقهای مختلف بسیار ساده است. یک فرمول مشخص برای این کار وجود دارد که به راحتی میتوانید نرخ NAV را به وسیله آن محاسبه کنید.
NAV=(دارایی-بدهی)/(موجود سهام کل )
با استفاده از فرمول محاسبه NAV و با داشتن موارد موجود در فرمول، به راحتی نرخ NAV هر صندوقی که میخواهید را میتوانید محاسبه کنید. به صورت عملی میتوانید ارزش خالص هر چیزی را محاسبه کنید.
به هرحال خوب است بدانید نیازی نیست که برای صندوقهایی که در آنها سرمایهگذاری کردهاید و یا قصد دارید سرمایهگذاری کنید نرخ NAV را محاسبه کنید؛ چرا که این نرخ به صورت روزانه ( و حتی در برخی صندوقها به صورت لحظهای) اعلام میشود.
مسئلهای که از محاسبه یا دانستن نرخ NAV یک صندوق اهمیت بیشتری دارد، این است که شما به عنوان یک سرمایهگذار در آن صندوق و یا به صورت کلی در نقش یک فعال بازارهای مالی بتوانید مفهوم NAV را به درستی درک کنید. ارزش واقعی یک صندوق و یا یک سهام با استفاده از همین نرخ NAV قابل درک است. به زبان ساده و در خلاصهترین حالت منظور از خالص ارزش دارایی همین است که بعد از این که بدهیها پرداخته شدند و هزینهها تسویه حساب شدند، چه مقدار از دارایی به ازای هر سهم وجود خواهد داشت.
تا این جا تلاش کردیم همه جزئیات مربوط به NAV و مفهوم و ارزش آن در بازار مالی را به تفصیل بیان کنیم. شما حتما بهتر میدانید که فرایند سرمایهگذاری فقط به یکی دو فاکتور مشخص بستگی ندارد و تعداد زیادی از عوامل وجود دارند که میتوانند به طور کلی مسیر سرمایهگذاری را تغییر دهند. مسیر پر پیچ و خم سرمایهگذاری میتواند هر روز شما را با یک روی جدید روبرو کند پس بهتر است پیش از قدم گذاشتن در این مسیر دانش کافی داشته باشید و یا از کسی که نسبت به شما بازار سرمایه را بهتر میشناسد کمک بگیرید.
نزدیک یک اپلیکیشن سرمایهگذاری سریع، ساده و آنلاین در اختیار شما قرار میدهد تا به دور از دغدغه برنامهای برای سرمایهگذاری متناسب با اهدافتان تنظیم کنید. تجربه سرمایهگذاری با نزدیک و استفاده از سیستم مشاوره آن به شما کمک میکند تا برنامهای متناسب با اهداف و ویژگیهای فردی خود داشته باشید و روز به روز به اهداف شخصیتان نزدیکتر شوید. نزدیک شماییم!
دیدگاه شما